مستفعلن مفاعل فاعلات فن
ای بی نشان
آنگه که جستمت شرری بپای خاست
کارامشم دگر نه زمین که کبریاست
در چنگ دشمنان همه دست و پا زنان
تنهائیم نظاره کنی ای خدا رواست
ای روح آسمانی ساکن ضمیر
شیطان قویتر از تو در این زمین ماست
تا تو بیامدن نتوان بدون عشق
این خانه گر زمین و در آن سرا خداست
ای بینشان که جز تو نشان نیافتم
بازم بگو نشانی خانهات کجاست