فعن فعن فعن فعن
مرا مران حبیب
ز غم چو درد میکند
دلش، چه مرد میکند
پریش جمعها چرا
خدای فرد میکند
جبیب همچنان حبیب
اگر چه طرد میکند
و مینوازدم به قهر
و آنچه کرد میکند
در آتش طلب اگر
چه جنگ سرد میکند
دلم طپش طپش ولی
به وصل او نبرد میکند
مرا مران حبیب
ز غم چو درد میکند
دلش، چه مرد میکند
پریش جمعها چرا
خدای فرد میکند
جبیب همچنان حبیب
اگر چه طرد میکند
و مینوازدم به قهر
و آنچه کرد میکند
در آتش طلب اگر
چه جنگ سرد میکند
دلم طپش طپش ولی
به وصل او نبرد میکند