فریب کهنه و نو
چه شبان که در غم تو
به امید کهعاشقِ تو
برسد به وصلت تو
سگ تو نمود عوعو
چه کند ز سوز عشق و
ز گران سنگی تو
بگذشت از یک و دو
ز فریب کهنه و نو
بگشا دمی درش لو
که بگوئیش که رو رو