مستفعلن مفاعلن فن

آدم چو بازگشت کَس شد

پرواز، باز در قفس شد

روحی چو حبس در نفس شد

زیبا گل جنان به دنیا

درگیر بین خار و خس شد

آهو به دام شد گرفتار

پاگیرِ آدمی هوس شد

هشیار شو به گوش بنیوش

بانگی بلند از جرس شد

با روح همکلام گردید

موسی چو گرم از قبس شد

افسانه باز واقعی شد

او و منی چو پیش و پس شد