مفتعلن مفاعلن

عاقبت

آنچه به دست آیدت

وآنچه نهان در دلت

از کف تو برون رود

باشدت هر چه مرتبت

بندی زندگی زده

تکیه زده به عافیت

کنج قفس چه بی خبر

زآنچه بیاید عاقبت

آمدنش نه به اختیار

بند به جبر سلطنت

رفتن او چه ناگهان

ترک تمام منفعت