فاعلاتن فن
جمع خیر و شر
آه ای یاور
برگشایم در
با تو دارم من
نقشهها در سر
تا بگیرم تنگ
جسم تو در بر
تا سرود عشق
خوانمت از بر
تا به دامانت
وانهم من سر
با تو تا اعلا
برگشایم پر
آه اما تو
بستهای این در
در فراق خود
کردهای پرپر
مرغک قلبم
این چنین آخر
همچنان مانده
دیدهام بر در