مفاعلن مفتعلن مستفعلن

نصیب ما چیست؟

به قهر خود یار مزن بر من نهیب

مرا چه گردید از این عشقت نصیب؟

ز درد مُردم تو کجایی ای طبیب؟

ملاطفت چون نکنی بر این غریب؟

خدا نگه داردم از غفلت ز تو

چو با دلم باز کند بازی رقیب

چرا فتادم به قفس؟ اینجا کجاست؟

دلم گرفته است از این دنیا عجیب

خدای را شکر که با اینها همه

نمی‌رود از دل من یاد حبیب