مستفعلن مفاعل مفعولاتن فن
بشر و مقبولاتش
انسان نمیخورد غم محظوراتش را
تا بیند او فقط همه معذوراتش را
در پهنهی وسیع جهالتها آیا
آخر فروشد او به که معلوماتش را
آنجا خدای خالق و خوبیهایی محض
وینجا زند کسی ره مخلوقاتش را
آورد آن نگار برین چون اینجا نیک
در یک کتاب آن همه مکنوناتش را
در محضر خدای، بشر معلومم نیست
آتش نمیزند ز چه مکتوباتش را