فعلات فاعن

سخن دل

سخنی نگفتی

غم دل نهفتی

همه شب به فکری

و دمی نخفتی

تو شدی چه غافل

دل خود نرفتی

همه را خدا بین

که ز پا نیفتی

به حبیب خود ده

صدفی که سفتی

به خدا بیاویز

جویی ار تو جفتی