مستفعلن مفاعلن فعولن

تنها تو را پرستم ای خدایم

ای آشِنای آسِمانی ما

ای بر دعای ما تو آری ما

ای بیکران زلال مملو از نور

بر پهن آسمان آبی ما

تنها پناه ما که بازگشتیم

نادم از این همه معاصی ما

ای منتهای آرزوی عشاق

در بین عالی و هم عامی ما

ای بهترین نگار جمع مستان

در خانقاه عشق بازی ما

ای مونسی که در برت غنودیم

با اعتقاد این همانی ما

ای یار ما نگار ما خدایا

تنها تو لازمی و کافی ما