خدا
چو میکنم در سالکی سیر خدا
چرا طلب باید کنم غیر خدا
پرندهی روحم بیاموخت در عشق
چه درسها از منطق الطیر خدا
رها شود از بند و زنجیر قفس
و میکند در آسمان سیر خدا
فقیر عشقم از همه کنده شده
به گوشهای قانع در این دِیر خدا
بدی ندارد خالق لم یزلی
به بندگان بارد نه جز خیرِ خدا