مفتعلن مفتعلن

ای همه عشاق کنون

باید از اغیار گسست

بتکده در هم بشکست

یاد وصالت نتوان

کرد برون از سر مست

با تو چگونه نکنم

ترک همه آنچه که هست

با دگران هست چه سخت

وصل به معبود الست

جمعِ فقیرانِ طلب

داده مگر دست به دست