اختلالات شخصیت - 1
اختلالات شخصیت[1]
هددف از این نوشتار، آشنایی مقدماتی با نشانهشناسی اختلالات شخصیت بوده است و لازم به ذکر است که اظهار نظر تشخیصی، بر اساس معیارهای تشخیصی و در حیطهی کاری تخصصهای مربوطه است.
صفات شخصیتی هر فرد، شیوهها والگوهای ثابت ادراک، تفکر و رفتارهای شخصی و اجتماعی را در حیطهی ارتباط با خود و دیگران به وجود میآورند. اگر این صفات به دلایل متعدد به صورت سالم شکل نگرفته و رشد نیافته باشند، پس از رسیدن به سن جوانی، یعنی از سن هجده سالگی و پس از آن که صفات شخصیت، به وضعیت ثابت و شکلیافته میرسند، به صورت اختلالات شخصیت بروز خواهند یافت.
به رغم سالها تحقیق و بحث در بارهی بازنگری ریشهای در دیاگنوز اختلالات شخصیت، هیئتامنای انجمن رروانپزشکی آمریکا نهایتاً تصمیم گرفت که فعلاً هیچگونه تغییر ساختاری در اختلالات شخصیت اعمال نکند؛ با این حال، یک مدل آلترناتیو برای اختلالات شخصیت در بخشIII کتاب DSM-5 منظور شده است. (بخش مدلها و روشهای در حال ظهوری که به مطالعه و تحقیق بیشتر نیاز دارند). در حال حاضر، معیارهای تشخیص اختلالات شخصیت درDSM-5 همان معیارهای DSM-IV-TR هستند.
اختلال شخصیت در DSM-5 عبارتند از:
دستهی اول: اختلال شخصیت پارانوئید، اختلال شخصیت اسکیزوئید، اختلال شخصیت اسکیزوتایپال.
دستهی دوم:اختلال شخصیت ضد اجتماعی، اختلال شخصیت مرزی. اختلال شخصیت نمایشی، اختلال شخصیت خودشیفته.
دستهی سوم: اختلال شخصیت دوریگزین، اختلال شخصیت وابسته، اختلال شخصیت وسواسی – اجباری.
سایر موارد: اختلال شخصیت ناشی از یک عارضهی پزشکی دیگر، دیگر اختلال شخصیت مشخص و اختلال شخصیت نامشخص.
(گنجی، ۱۳۹۳)
اختلال شخصیت پارانوئید[2]
افراد مبتلا به اختلال شخصیت پارانوئید، همواره نسبت به حسن نیت دیگران، دچار شک و تردیدند. این افراد، بیمار سایکوتیک (روانپریش) نیستند؛ اما گرفتار بیاعتمادی جدی و دائمی نسبت به دیگرانند.
مبتلایان به اختلال شخصیت پارانوئید، نسبت به دیگران، بیاعتمادی و بدگمانی گسترده و درازمدت دارند و با بررسی موشکافانه در محیط اطراف و در افراد، به جستجوی سرنخها و نشانههایی که شک و تردیدهای آنان را تائید میکنند میپردازند. این افراد اهل مشاجره و بسیار جدی و عصبیاند؛ فاقد ابراز احساس و هیجانند و گفتار منطقی و خشک دارند و وجود احساسات منفی خود را از صفات شخصیتی خود ندانسته و آن را به دیگران نسبت میدهند. این اشخاص به دنبال انگیزههای پنهان دیگرانند و درواقع، نگران آسیبرساندن و سوء استفاده از جانب اطرافیان هستند و با یک حسادت بیمارگونه غالباً بهصورت مکرر، وفاداری و قابل اعتماد بودن همسر و دوستان و آشنایانشان را مورد بررسی و سؤال قرار میدهند و به اغراق کردن، تمایل دارند. مبتلایان به اختلال شخصیت پارانوئید، معمولاً دارای هوش و حافظهی خوبی هستند که آنان را در توجه و دقت به جزئیات یاری میکند. این افراد به داشتن قدرت، اهمیت میدهند و از افراد ضعیفالنفس، بیزارند؛ در فعالیتهای شغلی معمولاٌ توانا هستند؛ اما خصوصیت پارانوئیدی آنان در روابط شغلیشان نیز ایجاد مشکل میکند.
اختلال شخصیت پارانوئید در زنها بیشتر از مردها و در میان اقلیتها، مهاجران و افراد ناشنوا، بیشتر دیده میشود.
توجه به این نکته لازم است که اختلال شخصیت پارانوئید را نباید با اسکیزوفرنی نوع پارانوئید که یک بیماری سایکوتیک (پسیکوتیک) است، اشتباه گرفت؛ همچنین باید توجه داشت که آن نوع بدبینی در اشخاص که در اثر تهدیدات واقعی، ابراز میگردد، اختلال به حساب نمیآید و دیگر اینکه اظهار نظر تشخیصی هرکسی بدون داشتن تخصص لازم، ممکن است برچسبزنی نادرست و ناروا باشد.
معیارهای تشخیصی DSM-5 در مورد اختلال شخصیت پارانوئید:
الف ـ شکاکیت و بدبینی فراگیر نسبت به دیگران که انگیزههای آنان بدخواهانه تعبیر میشود؛ در اوایل بزرگسالی آغاز میشود و در زمینههای مختلف بروز میکند؛ بهطوریکه حداقل ۴ مورد از موارد زیر را داشته باشد:
۱- بدون پایه و اساس کافی، ظنین است که دیگران او را فریب و آزار میدهند و از او سوءاستفاده میکنند.
۲- با تردیدهای بیمورد در مورد وفاداری و قابل اعتماد بودن دوستان یا همکاران، اشتغال ذهنی دارد.
۳- به علت ترس ناموجه از اینکه اطلاعات، بدخواهانه بر ضدش به کار خواهد رفت، تمایلی به اعتماد کردن به دیگران ندارد.
۴- از گفتارها یا وقایع بیخطر، معانی پنهان تهدیدکننده یا تحقیرآمیز، استنباط میکند.
۵- بهطور دائم کینه میورزد؛ یعنی تحقیر، بیاعتنائی و اهانت را نمیبخشد.
۶- نسبت به شخصیت یا رفتار خود، حملاتی که برای دیگران آشکار نیست استنباط میکند و بدون تأمل، واکنش خشمگینانه یا حملهی متقابل از خود بروز میدهد.
۷- شکهای مکرر و بیاساس در مورد وفاداری همسر یا شریک جنسی خود دارد.
ب ـ صرفاً در طی دورهی اسکیزوفرنی یا اختلال خلقی با ویژگیهای سایکوتیک یا اختلال سایکوتیک دیگری روی نمیدهد و به علت اثر فیزیولوژیک مستقیم یک بیماری طبی عمومی نیست.
توجه: اگر معیارها قبل از شروع اسکیزوفرنی دیده شوند، «پیشمرضی» را اضافه کنید؛ مثلاً «اختلال شخصیت پارانوئید (پیشمرضی)».
اختلال شخصیت اسکیزوئید[3]
ویژگی بارز شخص مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوئید، ناتوانی او در برقرار کردن ارتباط صمیمانه با دیگران است. این اشخاص عموماً سابقه انزوای اجتماعی و میل به دوری از ارتباط با دیگران را دارا میباشند؛ همچنین، در روابطی که با دیگران دارند، مخصوصاً روابط عاشقانه یا ازدواج، بهندرت احساسات خود را بروز میدهند و نیز علاقهشان به رابطهی عاشقانه، واقعی نبوده و دوام زیادی ندارد. شخصیت اسکیزوئید معمولاً در اکثر موقعیتها بیشور و علاقه ظاهر میشود و صحبتهایش را گنگ و نامفهوم با لحنی یکنواخت و خستهکننده ادا میکند؛ چنین اشخاصی هیچگاه دلتنگ روابط نزدیک و صمیمی نمیشوند و تنهایی و خلوتگزینی، آنان را افسرده و غمگین نمیکند.
شخص مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوئید، وقتی تنها باشد، بیشترین احساس راحتی و امنیت را خواهد داشت؛ چنین فردی اگر حق انتخاب داشته باشد، فعالیتهای انفرادی را بیشتر ترجیح میدهد. این افراد در انتخاب شغل به دنبال مشاغلی میگردند که بتوانند بهتنهایی به کار بپردازند؛ در انتخاب فعالیتهای تفریحی و سرگرمکننده نیز تنهایی را به فعالیتهای اجتماعی ترجیح میدهند.
معیارهای تشخیصی DSM-5 در مورد اختلال شخصیت اسکیزوئید
الف- گسستگی از روابط اجتماعی و محدود بودن طیف احساسات و هیجانهای ابرازشده در روابط بین فردی بهصورت الگویی نافذ و فراگیر که از اوایل بزرگسالی آغاز شده باشد و در زمینههای گوناگون بروز نماید که علائمش وجود حداقل چهار مورد از موارد زیر است:
۱- به برقرار کردن روابط صمیمی و نزدیک ،،میلی نداشته باشد و ازاینگونه روابط لذت نبرد؛ این امر شامل عضویت در یک خانواده هم هست.
۲- تقریباً همیشه کنشهای انفرادی را برتری بخشد(ترجیح دهد).
۳- به داشتن روابط جنسی با فرد دیگری هیچگونه تمایلی نداشته یا علاقهی بسیار کمی داشته باشد.
۴- از هیچ کاری لذت نبرد یا فقط از کارهای اندکی خوشش بیاید.
۵- بهجز بستگان درجهاول، هیچ دوست نزدیک، صمیمی یا مورد اطمینانی نداشته باشد.
۶- به ستایش یا خردهگیری دیگران بیاعتنا و بیتفاوت باشد.
۷- از لحاظ هیجانی، سرد، بیاعتنا و از نظر عاطفی بیتفاوت باشد.
ب- این حالات به گونهای انحصاری و فقط در سیر اسکیزوفرنی یا یک اختلال خلقی با ویژگیهای سایکوتیک یا دیگر اختلالات سایکوتیک یا یکی از اختلالات نافذ و فراگیر رشد (مانند اوتیسم، آسپرگر و...) رخ نداده باشد و از اثرات فیزیولوژیک مستقیم یک بیماری طبی عمومی نباشد.
نکته؛ اگر این معیارها پیش از آغاز اسکیزوفرنی وجود داشته باشند، قید «پیش مرضی» را باید افزود؛ برای نمونه، اختلال شخصیت اسکیزوئید (پیش مرضی)
اختلال شخصیت اسکیزوتایپال[4]
ویژگی اصلی اختلال شخصیت اسکیزوتایپال، اشکال در روابط اجتماعی و نقص در برقراری ارتباطات دوستانه و همکارانه است که با علائم دیگری نظیر ناراحتی حاد و انحراف ادراکی و شناختی و نواقص رفتاری، مشخص میشود.
افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپال، اعتقادات عجیب یا خرافی دارند؛ مثلاً اعتقاد به برخورداری از حس ششم یا داشتن اشتغالات ذهنی با تفکرات عجیبوغریب از ویژگیهای این افراد است که با هنجارهای فرهنگی آنها نیز در تضاد است. این افراد تجارب ادارکی غیرمعقول دارند که رفتارهایی آنان را تحت تأثیر قرار میدهد. صحبت کردن بهصورت کلیشهای، استعارهای و مبهم، رفتار یا ظاهر عجیب و غیرعادی و نامتجانس با عموم مردم، عواطف محدود و نامناسب و نداشتن دوستان نزدیک یا عدم ارتباط با خویشاوند، بهجز بستگان درجه اول و احساس بدگمانی، از ویژگیهای دیگر این افراد است.
باید توجه داشت که اشتغالات ذهنی افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپال، با باورها و اعتقادات دینی و مذهبی نسبت به موضوعاتی نظیر اعجاز و یا وجود تجربیات و تواناییهایی از آن نوع که در فراروانشناسی مطالعه میشوند، کاملاً متفاوت است.
معیارهای تشخیصی DSM-5 در مورد اختلال شخصیت اسکیزوتایپال
الف- کاستیها و نواقصی در روابط اجتماعی و بین فردی که مشخصهی آن بروز رنج و مشقتی حاد در روابط صمیمانه و کاهش توانایی برخورداری از این روابط و آشفتگیهای شناختی یا ادراکی و رفتار نامتعارف (اکسنتریک) است؛ به گونهای که این الگوی نافذ و فراگیر از اوایل بزرگسالی آغاز شده و در زمینههای گوناگون ظهور مییابد و نشانههایش وجود حداقل پنج مورد از موارد زیر است:
۱- افکار انتساب (ارجاع) به خویشتن؛ نه هذیانهای سایکوتیک (روانپریشانه) انتساب به خود.
۲- باورهای عجیب یا اندیشههای جادویی که بر رفتار اثر بگذارند و با هنجارهای برآمده از خردهفرهنگ فرد همخوانی نداشته باشند. (مانند خرافاتی بودن، اعتقاد به غیببینی، تلهپاتی و دورآگاهی، حس ششم و نیز گمانهها، تخیلات یا اشتغالهای ذهنی غریب در کودکان و نوجوانان).
۳- تجربههای نامعمول ادراکی، ازجمله خطاهای ادراکی (ایلوژنهای) جسمی.
۴- پندار و گفتار عجیب. (برای نمونه، گفتار مبهم، حاشیهپردازانه و استعارهای با شرح و تفصیل بیشازاندازه یا کلیشهای و قالبی).
۵- شکاکیت یا فکر بدگمانانه.
۶- حالت عاطفی نابجا یا محدود.
۷- رفتار یا حالت ظاهری عجیب، نامتعارف یا ویژهی خود.
۸- نداشتن دوستان صمیمی یا مورد اطمینان، بهجز بستگان درجهاول.
۹- اضطراب بیشازاندازه در میان جمع، به گونهای که با آشنا شدن هم کاهش نیابد؛ این اضطراب بیشتر به ترس همراه با بدگمانی مرتبط است و نه به قضاوت منفی درباره خودش.
ب- فقط در سیر اسکیزوفرنیا یا اختلال خلقی با ویژگیهای سایکوتیک یا دیگر اختلالات سایکوتیک یا یکی از اختلالات نافذ و فراگیر رشد (اوتیسم، آسپرگر و…) پیدا نشده باشد.
نکته: اگر این معیارها پیش از آغاز اسکیزوفرنیا وجود داشته باشند، قید «پیش مرضی» را باید افزود؛ برای نمونه، «اختلال شخصیت اسکیزوتایپال (پیش مرضی)».
اختلال شخصیت ضداجتماعی[5]
رفتار تکانشی (اعمال خلقالساعه)، دروغگویی، فرار از مدرسه و منزل، دزدی، ناتوانی در برقراری روابط محبتآمیز با دیگران، درگیری و نزاع، سوء مصرف دارو و فعالیتهای غیرقانونی، از خصوصیات عمدهی شخصیت ضداجتماعی است که از دوره کودکیشان شروع میگردد. این افراد، فاقد ابراز اضطراب و افسردگی هستند و دلیلتراشی آنان در مورد رفتارهای ضداجتماعیشان آنان را افراد کمخردی نشان میدهد؛ تهدید به خودکشی و اشتغال ذهنی با ناراحتیهای جسمانی در این افراد، شایع است.
شخصیتهای ضداجتماعی، صداقت ندارند و در انجام وظایف و رعایت اخلاق بههیچوجه قابل اعتماد نیستند؛ این اشخاص، هرزگی جنسی، بدرفتاری با خانواده، مصرف مواد مخدر و مستی و نزاع را در سابقهی رفتاری خود دارند.
بیماران مبتلا به اختلال شخصیت ضداجتماعی، توانایی دوستداشتن و وفاداری نسبت به کسی را ندارند و نسبت به رفتار شرورانه و قربانیان جنایات خویش، احساس گناه نمیکنند و در مورد اعمال نادرست خود، احساس ندامت ندارند. این افراد در به بازی گرفتن دیگران بسیار مهارت دارند و اوج رفتار ضداجتماعی آنان، معمولاً در اواخر نوجوانی است.
معیارهای DSM-5 در مورد اختلال شخصیت ضداجتماعی
الف- فرد مبتلا به اختلال شخصیت ضداجتماعی، تقریباً در همه جنبههای زندگی به حقوق دیگران احترام نمیگذارد و آنها را نقض میکند؛ این رفتار از ۱۵ سالگی شروع شده است و فرد مبتلا به این اختلال، حداقل سه مورد از علائم زیر را نشان میدهد:
۱ - فرد با پیش نگرفتن رفتارهای قانونی، هنجارهای اجتماعی را رعایت نمیکند و این موضوع را با تکرار ارتکاب به اعمال مجرمانهای که به دستگیری او منجر میشوند، نشان میدهد.
۲ - مکار و فریبکار است و این موضوع را دروغگوییهای مکرر، استفاده از نامهای مستعار یا کلاهبرداری از دیگران بهمنظور سودجویی شخصی یا کسب لذت، نشان میدهد.
۳ - بدون فکر و بلافاصله بر اساس امیال ناگهانی خود عمل میکند یا نمیتواند از پیش برنامهریزی کند.
۴ - زودرنج، زودخشم و تحریکپذیر یا پرخاشگر است و این موضوع را تکرار درگیریها یا تهاجمهای فیزیکی نشان میدهد.
۵ - با کارهای خطرناکی که انجام میدهد، ایمنی خود یا دیگران را رعایت نمیکند.
۶ - تقریباً در همه امور بیاحساس مسئولیت است و این موضوع را با تکرار قانونشکنی در محل کار یا رعایت نکردن مسئولیتهای مالی، نشان میدهند.
۷ - پشیمانی و عذاب وجدان ندارد و این موضوع را بیتفاوتی او نسبت به ناراحت کردن، بدرفتاری یا دزدیدن اموال دیگران و یا تلاش برای توجیه این اعمال، نشان میدهد.
ب- فرد حداقل ۱۸ سال سن دارد.
پ- شواهد موجود نشان میدهند که فرد اختلال سلوک دارد و شروع آن قبل از ۱۵ سالگی بوده است.
ت- رفتار ضداجتماعی صرفاً در طول اسکیزوفرنی یا اختلال دوقطبی روی نمیدهد.
[1] . personality disorders
[2] . Paranoid personality disorder
[3] . Schizoid Personality Disorder
[4] . Schizotypal Personality Disorder
[5] . Antisocial personality disorder