< >
نیمروز یک روز آفتابی
هوا بس سرد وزمستانی
نشسته در پشت پنجره چوبی
روبرو ایوان ومهتابی
در گوش ترنم موسیقی
نوائی زیبا و جادوئی
در دست یک چای عنابی
در سر رویاهای دریائی
وه که چه زیباست زندگانی
در کنار دلبری جانی