چگونگی روابط ما با اقوام ایرانی ماورای مرزهای ایران

کیهان شماره ۴۲۳ دوم مهر ماه ۱۳۷۱

حکومت های افغانستان در پیشبرد زبان و فرهنگ پشتون سعی بسیار کردند و احساسات ضد ایرانی را ترویج دادند

مقامات جمهوری اسلامی متوجه عدم علاقه مردم تاجیکستان به حکومت اسلامی شده اند

اطلاعات ایرانی ها نسبت به مردم فارسی زبان استیا بسیار اندک است

در جمهوری آذربایجان (آران) مدل حکومتی و فرهنگی ترکیه بسیار مَد نظر است

خارج از محدوده جغرافیایی ایران امروز اقوامی ایرانی زندگی می کنند که در زیر مورد بحث خواهند بود.

۱ـ بزرگترین این اقوام فارسی زبانان افغانستان اند که در انجا به تاجیک معروف می باشند. البته این گروه رابطه تاریخی نزدیکی با تاجیک های جمهوری تاجیکستان دارند و در گذشته با مراکز فرهنگی فارسی زبان نظیر مرو و سمرقند و بخارا که اکنون جزء جمهوری های ازبکستان و ترکمنستان می باشند رابطه

نزدیک داشته اند. تاجیک های افغانستان اکثریت مردم این کشور را تشکیل می دهند و معمولاً در نواحی شمالی و شرقی این کشور زندگی می کنند.

در قرن گذشته افغانستان تحت کنترل قبایل پشتون که از نظر تعداد در اقلیت ولی از نظر موقعیت سیاسی در وضع مطلوبی می باشند قرار گرفته است. پشتون های افغانستان حتی از نظر تعداد از پشتون های ایالت پشتونستان پاکستان به مراتب کمتر می باشند. در ۱۹۷۲ که داعیه الحاق پشتونستان پاکستان به افغانستان از طرف حکومت افغانستان مطرح شده بود٬ بوتو رئیس جمهوری وقت پاکستان استدلال کرد که جمعیت پشتون های پشتونستان پاکستان هشت میلیون و در واقع چهار برابر تعداد پشتون های افغانستان می باشد و اگر موضوع الحاق دو پشتونستان مطرح است طبیعی تر است که پشتون های افغانستان به ناحیه پر جمعیت تر که پشتونستان پاکستان است ملحق شوند.

چون خانواده سلطنتی و تمام دستگاه حکومتی افغانستان از پشتون ها بودند این گروه در پیش انداخت زبان و فرهنگ پشتو در افغانستان سعی بسیار کردند. نتیجه این شد که تا انجا که می توانستند مردم افغانستان را از ایران دور کرده٬ احساسات ضد ایرانی را ترویج می کردند.

بعد از کودتای کمونیستی نیز تا حدی موقعیت برتر پشتون ها در کشور حفظ شده بود منتها نه به شدت سابق. اکنون نیز که مجاهدین افغانی بر سر کارند دعوای اصلی بین گروه های پشتون به رهبری گُلبدین حکمتیار و دولت مرکزی که شامل ازبک ها و تاجیک ها می باشد بیشتر بر سر مسائل قومی و نه مسائل مذهبی در جریان میباشد.

از بین بردن اثر سمپاشی های گذشته بسیار مشکل است و لزوم یک سیاست واقع بینانه و فعال برای نزدیکی مردم این کشور و یا حداقل تاجیک های انجا با مردم ایران امروزه بیش از هر روز محسوس است. افغانستان می تواند بهترین بازار برای کتب٬ روزنامه ها و مجلات و موزیک و فیلم های ایرانی باشد. از طرف دیگر فرهنگ ما نیز در اثر این مراودات فرهنگی غنی تر خواهد شد.

۲ـ تاجیکستان تنها جمهوری آزاد شده شوروی سابق می باشد که در ان فارسی زبانان در اکثریت اند. البته شهر سمرقند مرکز بزرگ فارسی زبانان ناحیه نیز جزء این جمهوری بود ولی استالین ان را از تاجیکستان جدا و به ازبکستان ملحق کرد. نفوذ روس ها در شمال این کشور به خصوص در شهر خجند زیاد بوده٬ در انجا اقلیت بزرگی را تشکیل می دهند. شهر دوشنبه پایتخت این کشور که قبلاً به نام استالین آباد معروف بود در ناحیه جنوبی قرار دارد.

تنها مشکل موجود در راه نزدیک شدن هر چه بیشتر این جمهوری با ایران٬ اصرار جمهوری اسلامی به صدور انقلاب اسلامی به تاجیکستان می باشد. البته گویا اخیراً مسؤولین دولتی جمهوری اسلامی متوجه عدم علاقه مردم این جمهوری به یک حکومت اسلامی شده اند. در اینجا وظیفه مردم و دولت ایران است که هر چه بیشتر روابط خود را با مردم تاجیکستان توسعه داده٬ انها را در ورود به جوامع بین المللی کمک کرده روابط خود را با این جمهوری بر اساس احترام متقابل به تمامیت ارضی یکدیگر و اصل عدم دخالت در امور داخلی یکدیگر قرار دهد.

۳ـ اُستیا (Ossetia) - اطلاعات مردم ایران نسبت به مردم فارسی زبان استیا متاسفانه بسیار اندک است و بسیاری از مردم حتی نام این ناحیه را نشنیده اند.

اُستیا به دو قسمت شمالی و جنوبی تقسیم می شود. قسمت شمالی به صورت یک ناحیه خودمختار جزء جمهوری فدراتیو روسیه است و قسمت جنوبی به صورت یک ناحیه خودمختار جزء جمهوری گرجستان می باشد. این دو ناحیه به وسیله سلسله کوه های قفقاز از هم جدا شده اند. تونلی که این دو ناحیه را متصل می کند در سالهای اخیر به وسیله روس ها ساخته شده و گویا دولت گرجستان از ساختن ان دل خوشی نداشت.

در سال های اخیر فشارهای زیادی از طرف دولت گرجستان به مردم اُستیای جنوبی وارد شده و روابط دو طرف بسیار تیره می باشد. در مورد حمایت از

مردم اُستیا جنوبی تا انجا که نویسنده اطلاع دارد هیچگونه اقدامی از طرف دولت ایران صورت نگرفته است. از نظر فرهنگی نیز مردم اُستیا کاملاً در انزوا قرار گرفته اند و هیچ اقدامی برای ایجاد روابط فرهنگی بین ایران و اُستیاهای شمالی و جنوبی صورت نگرفته است.

لازم است که دولت و مردم ایران با مردم اُستیا تماس های فرهنگی برقرار کرده آنان را در ورود به جوامع بین المللی یاری دهند. در ضمن باید از وحدت در اُستیا حمایت کرد و آنان را در مقابله با زورگویی های دولت گرجستان یاری داد.

۴ـ جمهوری آذربایجان یا آران - بی شبهه آران یا جمهوری آذربایجان دارای روابط فرهنگی با سابقه با مردم ایران است. آذربایجان در گذشته ماد کوچک خوانده می شد و همه می دانند که ماد ها و پارس ها دو قوم اصلی تشکیل دهنده ایران امروز می باشند. پیش از تغییر زبان مردم این ناحیه به ترکی آذری که مخلوطی از فارسی و عربی و ترکی می باشد زبان اصلی مردم از زبان های هندواروپائی بوده و به کردی و فارسی خیلی نزدیک بوده است.

از نظر نژادی مردم آذربایجان نزدیک ترین خویشاوندان ایرانیان داخل ایران می باشند و مسلماً ایجاد روابط نزدیک بین دو کشور موجب مسرت تمامی مردم این ناحیه است.

متأسفانه به علت بدبینی شدید نسبت به حکومت مذهبی در ایران از یک طرف و تبلیغات شدید پان ترکیستی دولت ترکیه٬ دولت آذربایجان به جای تغییر خط تحمیلی سیریلیک به خط فارسی عربی این خط را به خط لاتین که در ترکیه مورد استفاده است تغییر داد. سعی دولت کنونی آذربایجان نزدیکی هر چه بیشتر با ترکیه و مدل قرار دادن جامعه و سیستم حکومتی این کشور می باشد. در واقع در تمام جمهوری های آسیایی شوروی سابق مدل حکومتی و فرهنگی ترکیه بسیار مد نظر است. ایران به علت وجود بدبینی شدید نسبت به حکومت مذهبی اش فرصت تاریخی بسیار مناسبی را از دست داده است.

۵ـ کردستان بین پنج کشور ترکیه٬ ایران٬ عراق٬ سوریه و ارمنستان تقسیم شده و جمعیتی نزدیک به بیست میلیون نفر را شامل می شود. کردها از اقوام ایرانی بوده خود را بازماندگان مادها می دانند. در گذشته به علت ترس از تمایلات تجزیه طلبی گروهی از مردم کردستان ایران که به وسیله ایادی شوروی سابق و دولت عراق حمایت می شدند و نیز به علت ملاحظات سیاسی دیگر٬ دولت ایران هیچگاه از جنبش آزادی خواهی کردهای ان سوی مرزها حمایت جدی نکرد. کردهای ترکیه کاملاً فراموش شده بودند و حمایت از کردهای عراق نیز در گذشته محدود بوده و دولت ایران هیچگاه به اندازه کافی به انها اسلحه و مهمات نداد تا بتوانند در مبارزاتشان با دولت نژادپرست عراق پیروز شوند.

در ترکیه فشار دولت برای تغییر زبان و فرهنگ مردم کردستان این کشور بسیار شدید بوده است. در اثر این فشارها امروزه اکثر مردم کردستان ترکیه زبان مادری خود را فراموش کرده و ترکی صحبت می کنند. صحبت کردن به کردی و پوشیدن لباس محلی تا این اواخر در ترکیه ممنوع بوده است. دولت ترکیه حتی حاضر نبود کرد بودن انها را قبول کند و انها را ترک های کوهستانی می خواند.

به علت خفقان شدید مبارزات مردم کردستان به صورت مسلحانه درآمده و چریک های مارکسیست (PKK) که خود را مدافع حقوق ملت کرد می خوانند در سالهای اخیر موجب ایجاد تشنجاتی در این ناحیه شده اند.

در مورد فجایعی که دولت عراق در کردستان این کشور مرتکب شده است احتیاج به توضیح زیاد نیست. اخبار مربوط به کشتار دستجمعی زنان و کودکان٬ استفاده از بمب های خوشه ای و آتشزا و سلاح های شیمیائی در این ناحیه از تمام رسانه های گروهی دنیا پخش شده است. سیاست عربی ساختن کردستان عراق که به علت وجود منابع سرشار نفت حائز اهمیت بسیار برای دولت عراق است باعث جابجا شدن و بی خانمان شدن میلیون ها کرد در این کشور شده است.

دولت های غربی پس از فراموش کردن حقوق حقه ملت کرد در پنجاه سال گذشته٬ در این اواخر برای تضعیف صدام حسین٬ به فکر حمایت از انها افتاده اند و برای این کار ناحیه حفاظتی شمال خط ۳۶ درجه را ایجاد کرده اند.

در این ناحیه آوارگان کرد تا حد وسیعی به دهات و شهر های خود بازگشته و برای اولین بار در این منطقه انتخابات ازاد صورت گرفته است.

شهر نفتی کرکوک که در سال های بعد از ۱۹۵۶ به تدریج به وسیله برنامه های دولت تا حدی عربی شده است و نیز قسمت اعظم کردستان که در شرق این کشور قرار دارد خارج از منطقه حفاظتی شمال مدار ۳۶ درجه می باشند و هنوز بازگشت آوارگان به این مناطق میسر نیست.

******

مردم ایران همیشه در کنار برادران کرد خود چه در ترکیه و چه در عراق و سوریه بوده اند. لازم است که مسؤولین دولتی نیز در این زمینه وظیفه ملی خود را فراموش نکنند.

در سال های پیش از کودتای افغانستان بزرگترین سلاح حکومت پشتون افغانستان در مقابل فارسی زبانان٬ ادعای انها در مورد چشم طمع داشتن ایران به سرزمین افغانستان بود. در واقع حتی کتب درسی تاریخ در ایران به عنوان سند در این زمینه مورد استفاده قرار می گرفت.

برای مقابله با این سلاح باید کاملاً روشن نمود که ایران هیچگونه نظری در مورد ضمیمه کردن خاک هیچکدام از همسایگانش را ندارد و فقط هدف مردم و دولت ایران ایجاد روابط حسن همجواری و همکاری های فرهنگی علمی و فنی و اقتصادی است. بدین ترتیب و تنها بدین ترتیب امکان نزدیکتر کردن مردم ناحیه بر اساس مدلی شبیه بازار مشترک اروپا وجود دارد. همانطور که بازار مشترک و همکاری های اقتصادی چند جانبه مردم این بازار سطح زندگی را در تمامی این کشورها بالا برد و از درگیری ها و جنگ های احتمالی در غرب اروپا جلوگیری نمود٬ مردم ناحیه ما نیز می توانند اساس کار را بر همکاری های متقابل و احترام به تمامیت ارزی هر کشور گذاشته موجبات نزدیکی هر چه بیشتر مردم ناحیه را فراهم کنند.

امروزه هدف جامعه مشترک اروپا نه تنها ایجاد یک بازار اقتصادی واحد بلکه هم آهنگ شدن همه جانبه این کشورها از نظر سیاسی و اجتماعی نیز می باشد. در واقع رویای اروپای متحد فقط از این راه قابل دسترس است. این نوع همکاری ها مدل خوبی است برای مناطق مختلف دنیا و به خصوص منطقه پرآشوب ما.

دکتر فرزاد وحید