‎تروریسم در لاس وگاس

5 October 2017

آنچه که در لاس وگاس گذشت و باعث کشته و مجروح شدن بیش از چهارصد نفر شد نشانه بارزی بود از وجود یک طبقه بسیار ناراضی در درون طبقات نسبتا مرفه یک کشور بسیار متمول و در عین حال از بسیاری از جهات پر از تضاد و فقر.

البته فقر اقتصادی در مناطقی از امریکا بسیار مشهود است ولی فقر اخلاقی و فقر اطلاعاتی یک مشکل فراگیر در ایالات متحده امریکا است. به قول دوست عزیزی از بسیاری از جهات امریکا در واقع یک کشور جهان سومی است که در آن افراد بسیار ثروتمند خدائی میکنند. این گروه که صاحبان کمپانی های بزرگ و کارتل های جهانی هستند نه تنها با بقیه شهروندان مملکت خودشان با بی علاقگی و حتی با بی رحمی تمام رفتار میکنند بلکه تصور میکنند که با بقیه مردم دنیا هم باید مانند اربابان رفتار کنند و داعیه رهبری دنیا را دارند.

در گذشته آدم کشی های اینچنینی بیشتر بوسیله جوانان و اعضای طبقات نسبتا محروم انجام میشد. این برای اولین بار است که یک مرد 64 ساله نسبتا مرفهی دست به تروریسم اینچنینی زده است.

آنچه که باعث تعجب ناظران بین المللی میشود اینست که چگونه است که در این کشور ثروتمند و به ظاهر متمدن خرید و فروش انواع تفنگ و تپانچه و حتی مسلسل های اتوماتیک که مجهز به دوربین هم هستند کاملا آزاد است و کنترل درستی در مورد نیازخریدار سوابق قضائی ، سن و وضعیت روانی او صورت نمیگیرد.

نکته دیگری که تعجب برانگیز است اینست که چگونه است که مطالعات وسیعی در مورد علل اینهمه نارضایتی صورت نمیگیرد تا علل تروریسم را از بین ببرند و تروریسم را ریشه کن کنند و اگر هم این مطالعات صورت میگیرد چگونه است که به نتایج آنها بی توجهی میشود.

ملتی که برای ورود خارجی ها به کشورش سخت گیری های عدیده ای را در نظر میگیرد و شهر وندان تعدادی از کشور های اکثرا اسلامی را ممنوع الورود میکند و برای کنترل ورود خارجی ها برنامه ریزی میکند که در مرزهایش دیوار بکشد حاضر نیست به مسئله کنترل فروش اسلحه و نیز ریشه یابی در علل وجود نارضایتی، فاصله بسیار زیاد طبقاتی و مشکلات روانی افراد ناراضی مطالعه و برخورد جدی کند.