انتظارات بجا و توهمات نابجا از وظایف دولت در جامعه ایرانی

در این زمینه سخن بسیار است ولی در اینجا کوشش شده است که برای اختصار کلام فقط به مسایلی پرداخت شود که از اهمیت بیشتری برخوردارند.

یکی از مهم ترین توهم هایی که در در کشور های جهان سومی وبخصوص در کشور ما در مورد وظایف دولتها وجود دارد اینست که دولتها مسئول حل تمام مشکلات مردم هستند و یک دولت خوب آنست که تمام کارهای رفاهی و تولیدی رامستقیما در دست بگیرد و نیازهای شهروندان را در تمام زمینه ها تامین کند.برای مثال اگر قیمتها بالا است دولت باید مستقیما دخالت کرده و قیمتها را کنترل کرده و خاطیان را مجازات کند. نتیجه این عمل از بین بردن رقابت و غیر اقتصادی کردن فعالیت های اقتصادی و ایجاد بازار سیاه است.انتظار بیجای دیگر اینست که اگر بیکاری بیداد میکند دولت باید مستقیما ایجاد کار کند و شهروندان را سرکار بگذارد. نتیجه این کار هم ایجاد دستگاه های عریض و طویل دولتی که در آنها کم کاری بیداد میکنند میباشد(براساس اعتراف خود مسئولان دولتی کار مفيد کارمندان در دستگاه های دولتی نیم ساعت در روز است) .البته لازم است که سیاستهای اقتصادی منجر به ایجاد کار به کار برده شوند.

توهم دیگر اینست که بهتر است که تمام صنایع دولتی باشند و دولت باید در تمام صنایع بزرگ و کوچک مستقیماً سرمایه گذاری کند. نتیجه این کار ایجاد صنایعی است که اقتصادی نیستند و معمولا ضرر میدهند. البته از دولت باید انتظار داشت که فضای شکوفایی اقتصادی را با برنامه های متطبق بر علم اقتصاد ایجاد کند،با کنترل مخارج دولتی نقدینگی را کنترل و در نتيجه آن از تورم جلوگیری کند تا در فضای ایجاد شده صنایع رشد کنند و در نتيجه ایجاد ثروت در جامعه سطح رفاه عمومی بالا برود. البته سرمایه گذاری دولتی در صنایع بسیار بزرگ تا وقتی که سرمایه گذاران خصوصی توان سرمایه گذاری در این سطوح را ندارند درست است منتها لازم است که سهام آنها بتدریج در اختیار مردم گذاشته شود و خصوصی شوند.

تجربه نشان داده است که دولت ها تجار خوبی نیستند و شرکت های دولتی نمیتوانند کارایی شرکت های خصوصی را ارائه کنند. صنایع دولتی معمولا ضرر میدهند و وابسته به کمک مالیات دهندگان و بودجه بیت المالند.

توهم دیگر رایج در جامعه ما اینست که بهتر است که تمام قیمت ها تا حد ممکن پایین نگه داشته شوند و حتی بعضی از خدمات باید بطور رایگان در اختیار جامعه قرار گیرند. حقیقت مطلب اینست که پایین نگاهداشتن غیر منطقی قیمت بعضی از کالاها باعث مصرف بی رویه و حیف ومیل میشود. برای مثال در مورد آب وبرق وسوخت که شامل بنزين و گازوئيل و نفت کوره و غیره میشود پایین نگاه داشتن قیمت آنها نه تنها باعث مصرف بی رویه و تلف شدن ثروت های ملی میشود بلکه باعث تشویق مردم به استفاده بیش از حد از وسایل نقلیه شخصی شده در نتیجه باعث ایجاد آلودگی بیش از اندازه محیط زیست و هوای شهر های مملکت نیز میشود.

قیمت تمام شده بنزين در ایران حدود یک دلار برای هر لیتر است در صورتیکه مصرف کننده کمتر از یک سوم این قیمت را پرداخت میکند و دو سوم دیگر را باید بیت المال تامین کند،ثروتی که میتوانست در گسترش صنایع نفت و پتروشیمی سرمایه گذاری شود ولی بر اثر اين انتظار بیجای مصرف کننده ایرانی دود شده،به هوا رفته و ایجاد آلودگی میکند. در کشور های اروپایی معمولا در حدود شصت در صد قیمت بنزین و گازوئيل مالیات است و علت این مالیات بالا اینست که میخواهند مردم را تشویق به استفاده از وسایل نقلیه عمومی بکنند تا هم آلودگی هوا کاهش یابد و هم از اتلاف بی رویه ثروت ملی جلوگیری شود.

توهم دیگری که به غلط در جامعه ایرانی ایجاد شده اینست که درآمد منابع نفتی را باید مستقیماً بین مردم قسمت کرد وبقولی در سر سفره مردم گذاشت در حالیکه در مملکت ما توسعه میدان های نفت وگاز بعلت کمبود سرمایه بخوبی صورت نمیگیرد. این مسئله در مورد بیست و نه میدان مشترک نفت وگاز با همسایگانمان باعث شده که آنها این مخازن را با سرعت هرچه تمامتر تخلیه میکنند و ما قادر به سرمایه گذاری لازم برای توسعه تولید خود از این مخازن نسیتیم تا حداقل سهم عادلانه خود را از این مخازن استخراج کنیم. در مورد صنايع پتروشیمی و پالایشگاهی هم بعلت عدم وجود سرمایه لازم توسعه ای که باید صورت نمیگیرد و ما محکوم به خام فروشی هستیم. قسمت زیادی از مواد پتروشیمیایی پایین دستی مورد نیاز خودمان وحتی قسمتی از بنزين مورد نیاز مان را از خارج وارد میکنیم. پروژه های عمرانی دیگر نظیر بیمارستان ها و مدارس، راه و راه آهن و مترو و یا بندر و فرودگاه و غیره نیز با مشکل کمبود بودجه مواجه هستند ونا تمام باقی مانده اند. در واقع تعداد پروژه های ناتمام در ایران بعلت کمی بودجه بصورت سرسام آوری بالا است.

و اما انتظارات بجا از دولت ها چیست؟

بر خلاف تصور بعضی از مسئولین حکومتی که فکر میکنند وظیفه دولت فرستادن مردم به بهشت است وظیفه اصلی دولت اجرای درست مصوبه های پارلمان و برقراری حکومت قانون و مبارزه با فساد اداری و جلوگیری از سوءاستفاده مسئولین و مقامات دولتی است. وظیفه مهم دیگر دولت گذراندن قوانین مورد نیازروز از مجلس ونظارت دقیق بر اجرای صحیح آنها و جلوگیری از سوءاستفاده های بخش خصوصی بخصوص سوءاستفاده هایی که با ایجاد مونوپلی وکارتل ایجاد میشوند می باشد. دولت ها وظیفه مندند که از حقوق شهروندان و تمامیت ارضی مملکت دفاع کنند و با سرمایه گزاری در ساختار های زیر بنایی و سیاستهای درست اقتصادی شرایط شکوفایی اقتصادی را برقرار کنند. برای این منظور توسعه روابط دوستانه با کشورهای دیگر ضروری است و دولت ها وظیفه دارند که با برقراری دیپلماسی پویا فضای همکاری را با کلیه کشورهای دنیا ایجاد کنند.

همانطور که تاریخ نشان داده است اسیر یک ایدئولوژی خاص بودن و کوشش در گسترش آن در سطح بین الملی همیشه باعث ایجاد کشمکش های بیهوده و جنگ های بین المللی شده و نتیجه ای بجز خونریزی و ویرانی ممالک معتقد به این سیاست ها نداشته است. در سطح داخلی هم اصرار در برقراری یک نوع تفکر خاص در جامعه باعث ایجاد نارضاییهای عمومی و برخورد های غیر لازم میشود و لازم است که دستگاه دولتی جانب بیطرفی را رعایت کرده و مسائل ایدیولوژیک را به احزاب واگذار کند.

دکتر فرزاد وحید