سیاست غلط حمایت بیدریغ از صنایع مریض

حمایت از صنایع داخلی یا تشویق رانت خواری

در این گفتار کوشش میشود که سیاست شکست خورده حمایت از صنایع داخلی که تا کنون باعث ایجاد کارخانه های غیر اقتصادی و تولید اجناس بنجل و غیر قابل رقابت در بازارهای های جهانی شده است مورد بحث قرار گیرد.

بطور کلی سیاست حمایت از صنایع نوزاد در کشورهای در حال توسعه برای مدت زمان کوتاهی که بستگی به نوع صنعت و زمان مورد نیاز برای رسیدن به مرحله بلوغ صنعتی بود در سالهای پس از جنگ جهانی دوم مورد توجه بعضی از کشورها قرار گرفت

در عمل چون این صنایع برای بقای خود احتیاجی به افزایش بهره وری ( پروداکتیویتی ِ) بالا بردن کیفیت و پائین آوردن قیمت تمام شده محصولات خود نداشتند نتوانستند ساختار لازم برای ایجاد کارخانه هائی را که بتواننذ در صحنه بین المللی رقابت کنند را ایجاد کنند.

نتیجه آن شد که صنایع داخلی مورد حمایت دولت بدون برخورداری از این حمایتها نمیتوانستند به کار خود ادامه دهند و باری شدند بر دوش بیت المال و مصرف کننده داخلی که مجبور بود اجناس بنجل داخلی را با قیمتهای بالا و غیر معقول ابتیاع کند.

از یکسو ادامه کار آنها به علت پروداکتیویتی پائین ایجاد ثروت نمیکرد و در مجموع کشور از فعالیت تولیدی آنها متضرر میشد و از طرف دیگر تعطیل آنها موجب بیکاری کارگران و مشکلات ناشی از افزایش بیکاری در جامعه میشد. معضلی که به آسانی قابل حل نبود.

با توجه به این مشاهدات سیاست کلی حمایت از صنایع داخلی سالهاست که بوسیله اکثر اقتصاد دانان مردود اعلام شده است.

متاسفانه در ایران این سیاست غلط اقتصادی در پیش از انقلاب معمول بود و دولت با ایجاد موانع گمرکی برای کالاهای مشابه خارجی از صنایع داخلی حمایت میکرد. نتیجه این کار همانطور که اشاره شد پائین بودن کیفیت تولید و بالا بودن قیمت تمام شده و عدم قابلیت ارائه اجناس داخلی در بازار های بین المللی بود.

پس از انقلاب وضع بسیار بد تر شد. اکثر کارخانجات مصادره شده به نهاد های مختلف واگذار شدند و در تحت حمایت کامل بیت المال قرار گرفتند. این صنایع که ادامه فعالیت خود را منوط به قابل رقابت بودن کالاهای خود نمی دیدند هیج تلاشی در بهبود کیفیت و افزایش بهره وری نمیکردند. در نتیجه امروزه نیز به علت غیر قابل اقتصادی بودن صنایع ما قادر به رقابت در سطح جهانی نیستند و صادرات ما محدود است به نفت و مواد شیمیائی و چند قلم محدود دیگر. مصرف کننده داخلی هم مجبور است که اجناس بنجل تولید شده بوسیله این صنایع را با قیمتی بالا ابتیاع کند.

متاسفانه تا وقتی که خصوصی سازی کارخانجات دولتی و حذف مرحله به مرحله حمایتهای دولتی صورت نپذیرد این مشکل ادامه خواهد داشت و ما موفق به عدم اتکا به در آمد نفت و گذار از مرحله تک محصولی نخواهیم شد.

طرح حذف تدریجی حمایت دولتی از صنایع مریض داخلی و ملزم کردن آنها به بالا بردن بهره وری و کیفیت فراورده های صنعتی و رقابت در سطح جهانی از مهم ترین برنامه های اقتصادی است که اگر حکومت کشور ما خواهان شکوفائی اقتصادی و ورود به بازارهای بین المللی و برخورداری از یک سطح زندگی در خور ملت ایران و قابل مقایسه با کشورهای پیشرفته است باید هرچه زودتر انجام گیرد.

اجرای این سیاستها نیاز به برنامه ریزی دقیق و دراز مدت و شجاعت و دورنگری سیاست مداران و طراحان اقتصادی مملکت دارد. مشکلی که چاره آن در شرایط امروز بسیار بعید بنظر میرسد.

بنظر نویسنده آگاهی مردم از مشکلات موجود در راه پیشرفت اقتصادی و راه حل های آنها باعث میشود که سیاستمداران برای انتخاب شدن هم که شده برنامه های خود را بر اساس این راه حل ها ارائه کنند

دکتر فرزاد وحید