آینده کره خاکی یا منافع زود گذر امروز

نیمروز شماره ۲۱۳ ـ جمعه ۱۷ اردیبهشت ماه ۱۳۷۲

گزارشهای رسیده از بوسنی وهرزگوین حاکی از فجایعی است که در تاریخ معاصر کمتر سابقه داشته است. این وحشیگری ها تا آنجا که بوسیله وسایل ارتباط جمعی غرب گزارش شده شامل کشتار جمعی مردمان بی دفاع بوسیله بمباران های مناطق مسکونی، کوچاندن اجباری اقلیت های مذهبی و نژادی، صدور دستور عمل های غیر انسانی به سربازان صرب در مورد تجاوز جنسی به زنان و دختران کروات و مسلمان، اعدامهای دستجمعی و بسیاری از اعمال غیر انسانی دیگر میشود.

تا کنون نقش سازمان ملل متحد و قدرتهای بزرگ فقط محدود به فرستادن مواد غذائی و داروئی به گروهی از قربانیان این فجایع، اعلام محاصره اقتصادی صربستان و مونت نگرو و ترتیب دادن مذاکرات صلح بوده است وهیچگونه اقدام عملی و قاطعی برای تنبیه متجاوز واعاده حقوق قربانیان این فجایع صورت نگرفته است.

در جریان جنگ ایران و عراق نیز هیچگونه اقدامی برای تنبیه متجاوز و اعاده حقوق کشور ما صورت نگرفت تا کار بجائی رسید که متجاوز به عنوان قدرت برتر خاورمیانه قصد ضمیمه کردن کویت را کرد. در اینجا بود که منافع غرب مورد تهدید واقع شد و متحدین غربی که تا آن زمان سرگرم تجهیز نظامی عراق بودند متوجه جنایتهای صدام در داخل و خارج کشور عراق شدند. جالب اینجاست که متحدین غربی حتی پس از متلاشی کردن ماشین جنگی عراق و بیرون راندن صدام از کویت به علل سیاسی وجود صدام را در جهت منافع خود تشخیص داده از اشغال بغداد و محاکمه این جنایت کار بزرگ خودداری کردند.

سازمان ملل متحد یا امریکا و متحدینش، که پس از فروپاشی بلوک شرق در صدد ایجاد نظم جدید جهانی هستند خود را مدافع حقوق بشر و ژاندارم بین المللی میدانند، نباید فراموش کنند که ایجاد نظم جدید فقط در صورتی موفق خواهد بود که بر اساس عدالت و احقاق حقوق مظلومان قرار گیرد. در غیر اینصورت موفق به جلب حمایت قاطبه مردم جهان واقع نخواهد شد و دوران آن نیز نظیر دوران سایر امپراتوریهای مختلف بزودی بسر خواهد آمد.

صلح و آرامشی که عامل بقای نظم موجود است تنها در صورتی قابل دفاع خواهد بود که نظم موجود بر اساس حقوق بشر و عدالت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی قرار داشته باشد وگرنه حفظ صلحی که عامل تداوم اختناق، گرسنگی و محرومیت توده های وسیع مردم دنیا باشد بهیچوجه مطلوب و یا پایدار نیست.

در اینمورد «براین رن» شاعر انگلیسی زبان در قطعه کوتاه زیر حق مطلب را بخوبی ادا کرده است.

به صلح بگو نه

اگر آنچه آنان صلح میخوانند به معنای

فلاکت آرام گرسنگان،

سکوت یخ زده ترس، خاموشی دلشکستگان،

و امید زائیده نشده محرومین است.

به آنان بگو که صلح

فریاد کودکان در هنگام بازی،

چرخش زبان های آزاد شده،

آذرخش پاهای رقصنده،

و صدای پدر هنگام آواز خواندن است.

جای آن دارد که در آستانه قرن جدید سیاستمداران غربی به خود آمده نزدیک بینی سیاسی خود را کنار گذاشته و بجای تعقیب اهداف زودگذر که بر مبنای منافع مالی و ملاحظات سیاسی گذرا قرار دارند به آینده کره خاکی و ساکنین آن توجه عمیق تری مبذول دارند. اینروزها با توجه به افزایش سرسام آور جمعیت و نیازهای روزافزون آن مسئله آلودگی محیط زیست هر روز بیشتر جنبه جهانی گرفته و کره خاکی هر روز بیشتر به یک دهکده جهانی تبدیل میشود. برای حل مشکلات جهانی نظیر مسئله سوراخهای لایه ازون و گرم شدن تدریجی هوای کره زمین و یا آلودگی دریاها و رودخانه ها و غیره و نیز جلوگیری از جنگهای منطقه ای و جهانی، قحطی و خشکسالی و امراض مسری، ایجاد یک همبستگی جهانی و اعمال نفوذ از طریق سازمانهای جهانی و منطقه ای نظیر سازمان ملل متحد، بازار مشترک اروپا و پیمان اتلانتیک شمالی روز به روز طرفداران بیشتری پیدا میکند. منتها آنچه که مردم کشورهای کوچکتر بخصوص کشورهای جهان سومی را بیش از هر چیز نگران میکند تبانی قدرتهای بزرگ برای تقسیم ثروت دنیا و اعمال نفوذ از طریق سازمانهای جهانی برای حفظ منافع اقتصادی و سیاسی خود میباشد. ازاینرو لازم است که همچنان که در بالا اشاره شد سیاستمداران غرب نزدیک بینی سیاسی خود را کنار گذاشته با مسئولیت بیشتری نسبت به آینده کره خاکی و ساکنان آن به مسائل جهانی بنگرند و آینده نسل های آینده را فدای منافع زودگذر امروز نکنند.

دکتر فرزاد وحید