لزوم جانشینی صادرات نفت با صادرات غیر نفتی تا پیش از به پایان رسیدن منابع نفت

نیمروز شماره ۱۹۶ - ۱۱ دی ماه ۱۳۷۱

نگاهی به صادرات غیر نفتی ایران، که فقط ۵٪ در امدهای ارزی مملکت را تامین میکند، نشان میدهد که به غیر از چند قلم صادراتی نظیر فرش و قالی دستباف، پسته و خشکبار، چرم و سنگهای معدنی، محصولات ایران در بازارهای بین المللی موفقیت چندانی نداشته اند. فرش های دستباف ایرانی به علت خلاقیت و هنرمندی نیاکان ما، سالهاست که در دنیا به عنوان بهترین فرشهای دستباف شهرت دارند و از نظر استحکام، زیبائی و تنوع نقش و رنگ در یک موقعیت استثنائی قرار دارند. پسته ایران نیز از نظر کیفیت نسبت به پسته تولید شده بوسیله سایر کشورهای پسته خیز به مراتب بهتر و خوش خوراکتر است. موفقیت این قلم صادراتی را مدیون پسته کاران رفسنجان و دامغان و سایر نقاط پسته خیز کشوریم. صدور خاویار به علت ضعف بازاریابی نسبت به خاویار روسی کمتر موفق به رسوخ در بازارهای مصرف اروپا و امریکا بوده است و قسمت اعظم اندک بازاری که برای خاویار ایران دست و پا شده بود پس از انقلاب و قطع صدور خاویار در اوایل ان از دست رفت.

صادرات مواد اولیه نظیر سنگهای معدنی و اقلامی نظیر پوست و روده و غیره بیشتر نشانگر ضعف امکانات و صنایع کشور در تبدیل انها به مواد پروسه شده و مصولات ساخته شده است. از این اقلام که بگذریم بقیه صادرات ایران محدود می شود به صدور مقدار کمی تره بار به امارات انسوی خلیج فارس و یا مقداری خربزه و میوه های خشک به کشورهای اروپائی.

سالهاست که مسئولین امور اقتصادی و صنعتی مملکت دم از برنامه ریزی برای جایگزینی تدریجی صادرات نفت خام بوسیله محصولات صنعتی زده اند. با توجه به محدود بودن منابع نفت و این حقیقت که منابع تثبیت شده نفت در دهه های آینده به پایان میرسند، فرصت باقی مانده برای جایگزینی انها بوسیله مصنوعات ساخته شده چندان زیاد نیست. فروش نفت خام نیز خود در مقایسه با فروش نفت تصفیه شده و فرآورده های بیشمار شیمیائی که از نفت و گاز به عنوان مواد اولیه بدست می آیند، بهترین راه استفاده از این ماده گرانبها نیست. در گذشته پالایشگاه نفت آبادان با ظرفیت ۴۵۰۰ بشکه در روز، بزرگترین پالایشگاه دنیا و تامین کننده نیازهای فراورده های نفتی منطقه بود.

امروزه در اثر افزایش مصرف مجموع پالایشگاه های داخل کشور جوابگوی نیازهای نفتی کشور نیستند و همه ساله مقادیری نفت سفید و سایر فرآورده های نفتی از خارج وارد کشور میشود. تولید کارخانجات پتروشیمی ایران هنوز در یک سطح بسیار پائین باقی مانده و همه ساله مقادیر زیادی ارز صرف خرید مواد شیمیائی مورد نیاز کشور میشود.

ایران که روزی سرآمد کشورهای تولید کننده نفت خاورمیانه در پالایش نفت و صنایع پتروشیمی بود امروزه از بسیاری از کشورهای منطقه در این زمینه عقب تر است. در حال حاضر در میان کشورهای خاورمیانه عربستان سعودی و ترکیه در صنایع پتروشیمی از بقیه کشورهای منطقه موفق ترند. این دو کشور نه تنها مقادیر زیادی از مواد شیمیائی مورد نیاز خود را تامین می کنند بلکه موفق به گنجاندن مواد شیمیائی در میان اقلام صادراتی خود شده اند. صنایع پتروشیمی عربستان از نظر کیفیت و معروفیت در بازارهای بین المللی و صنایع شیمیائی ترکیه از نظر تنوع مواد تولید شده در موقعیت بسیار خوبی قرار دارند.

حکومت ایران پس از انقلاب تحت تاثیر نفوذ گروه های چپ، تئوریهای اقتصادی مارکسیستی را مدل قرار داد و سعی کرد اقتصادی شبیه اقتصاد کشورهای اروپای شرقی بوجود آورد. نتیجه اتخاذ این سیاستها کمبود مواد مصرفی در اثر نقصیان تولید، ایجاد بازارهای سیاه، صفهای طویل گوشت و مرغ و ماهی و غیره و جیره بندی اکثر مواد غذائی بود.

در ابتدا دولت تقصیر تمام این نارسائی ها را بر دوش جنگ تحمیلی نهاد و با این بهانه توانست تا حدی نتایج سیاستهای اقتصادی خود را پنهان کند، پس از فروپاشی بلوک شرق عواقب سیاستهای اقتصادی متکی به سرمایه گذاریهای دولتی، از بین بردن مالکیت خصوصی وسایل تولید و ابتکارات فردی و ایجاد دیوان سالاری عظیم دولتی و غیره حتی بر مدافعین سرسخت سیستم های اشتراکی روشن شد. شباهت صف های طویل مسکو برای گوشت و مرغ و سایر مایحتاج اولیه با صف های تهران و سایر شهرهای ایران، حتی سردمداران رژیم را هم به تفکر واداشت.

تجربه گروهی از کشورهای جهان سوم نظیر کشورهای شبه قاره هند در مورد اتخاذ تکنولوژی میانی (INTERMEDIATE TECHNOLOGY) یا تکنولوژی قابل هضم برای توده های مردم این کشورها نیز در گذشته موفقیت آمیز نبوده است و نه تنها منجر به کم کردن فاصله تکنولوژیکی بین این کشورها و کشورهای پیشرفته نشد بلکه این فاصله روز به روز بیشتر شده است.

درمیان کشورهای جهان سوم فقط کشورهائی که با همکاری و مشارکت با کشورهای پیشرفته اقدام به ایجاد کارخانجات مشترک و ورود تکنولوژی پیشرفته، الگو گیری از ان و پیروی از سیاستهای اقتصادی مبتنی بر اصول تجارت آزاد کرده اند، در زمینه صنعتی شدن پیشرفتهائی داشته اند. برای مثال تایوان، کره جنوبی، هنگ کنگ، سنگاپور و این اواخر مالزی، فیلیپین و اندونزی در راه صنعتی شدن گام های بزرگی برداشته اند. امروزه تایوان و کره جنوبی تقریباً کلیه مصنوعات صنعتی دنیا را بهترین مشخصات فنی تولید می کنند و سطح درآمد عمومی در این کشورها به نحو قابل ملاحظه ای افزایش یافته است.

در این اواخر بنظر می رسید که بر بیشتر رهبران دستگاه حکومتی ایران روشن است که برای بیرون بردن اقتصاد مملکت از بن بست کنونی، اتخاذ سیاستهای اقتصادی متکی بر اقتصاد بازار آزاد (MARKET ECONOMY) لازم و حیاتی است. اقدامات مثبتی نیز در این زمینه صورت گرفته از جمله فروش سهام کارخانجات دولتی، ایجاد بورس سهام تهران، حذف سوبسید مواد غذائی و غیره، در حال حاضر اقدامات در تحت بررسی عبارتند از یکی شدن نرخ ارز و نیز الحاق به معاهده بین المللی تعرفه های گمرکی و بازرگانی (CATT)(CENTRAL AGREEMENT ON TARIFFS AND TRADES) در صورت موفقیت، ایران به عنوان صد و نهمین عضو امضاء کننده عهدنامه پذیرفته حواهد شد. از شرایط الحاق به این معاهده بر قراری شرایط متساوی برای کلیه کشورهای امضاء کننده در زمینه شرایط و امتیازات مختلف بازرگانی است، متأسفانه به علت فشار سیاسی گروهی از سازمانها و نهادها و افراد منتفع از شرایط موجود اقتصادی و نیز انهائی که از نظر سیاسی گشایش بازار و اقتصاد ایران را به صلاح خود نمی دانند، دولت در اخذ سیاستهای متکی به اقتصاد آزاد موفقیت کامل نداشته و نتوانسته است اعتماد صندوق بین المللی پول، بانک جهانی و سایر مراکز پولی جهان را که سرمایه گذاری در ایران را منوط به اجرای تغییرات اساسی در سیاستهای اقتصادی از جمله یک نرخی شدن ارز میدانند، جلب کند.

مشکل بزرگ دیگر در سر راه بازسازی اقتصاد ایران تلاشهای دولت برای خرید بی رویه وسایل مختلف جنگی اعم از هواپیما و زیر دریائی و غیره است. اخیراً خریدهای بی حساب وسایل جنگی از کشورهای مختلف بار سنگینی را بر دوش اقتصاد ضعیف ایران قرار داده است. تجربه جنگ کویت نشان داد که تکنولوژی برتر کشورهای غربی میتواند ارتش های کشورهای جهان سوم را در عرض چند روز کاملاً فلج و در صورت دلخواه نابود کند.

خطر تعرضات عراق نیز حداقل تا ده پانزده سال دیگر جدی به نظر نمیرسد. با توجه به این مطالب صرف مقادیر زیادی از بودجه ارزی مملکت برای خرید وسایل جنگی در این مقطع زمانی زیاد عاقلانه به نظر نمیرسد. بدتر از همه انکه قسمت اعظم تجهیزات جنگی خریداری شده از نظر تکنولوژیکی به دهه های گذشته تعلق دارند و در جنگهای مدرن قابل استفاده نیستند. همانطور که در اواخر جنگ ایران و عراق موشکهای کرم ابریشم خریداری شده از چین در مقابله دریائی با امریکا بی مصرفی خود را نشان داد، زیر دریائی های دیزلی روسی نیز در آبهای کم عمق خلیج فارس کاربرد چندانی نخواهند داشت.

مقایسه پیشرفتهای اقتصادی کشورهای مختلف در پنجاه سال گذشته نشان میدهد که کشورهائی که کمترین مخارج را برای حفظ نیروهای نظامی مصرف کرده اند، بالاترین موفقیت ها را در زمینه اقتصاد داشته اند.

دکتر فرزاد وحید