< >
سرش بر سیه من نبود
او نازنینم بود، دریغا که با من نبود
زیبای من بود ولیکن پیش رویم نبود
او جان من بود و بی او جان درتنم نبود
خیالش با من و غیرازآن هیچ با من نبود
صدایش در گوشم و سخنش با من نبود
لبانش گرم ولیکن بر لبان من نبود
سفر رفته بود و رهش کلبه من نبود
خواب رفته بود و سرش برسینه من نبود