جهش ناگهانی نرخ ارز

به علت نرخ تورم بالای ایران نسبت به سایر شرکای اقتصادی نرخ های ارز باید معادل تفاوت یا حاصل تفریق نرخ تورم در ایران و کشورهای دیگر همه ساله و به تدریج گران شود . این یک قانون اقتصادی است و کاملا اجتناب نا پذیر. حالا اگر دولت بطور مصنوعی بخواهد جلو این افزایش طبیعی نرخ ارز را بگیرد درست مثل یک فنر که بر روی آن فشار آورید و یکباره رها شود این افزایش نرخ ارز یکباره در یک بازه زمانی کوتاه صورت میگیرد. این چیزی است که اخیرا مشاهده میکنیم.

در اینجا باید توجه داشت که فاکتورهای روانی نظیر به یکباره از بین رفتن اعتماد مردم به برنامه های اقتصادی دولت در کوتاه مدت میتوانند اثرات تخریبی داشته باشند ولی معمولا اثر آنها در دراز مدت پایدار نیست. شاید مهمترین اثر آنها در جلو آوردن پدیده رها شدن نرخ واقعی از مداخلات دولتی باشد

نکته دیگر اینکه با بالا نگهداشتن مصنوعی نرخ ریال قیمت تمام شده کالاهای ایرانی بطور مصنوعی نسبت به رقبای خارجی اش بالا بوده و قابلیت رقابت در بازار جهانی را از دست میدهند. این مشکل بعلاوه چند نرخی بودن نرخ ارزو نرخ بالای بهره بانکی سرمایه گزاری در امور تولیدی در ایران را غیر اقتصادی میکنند.

زمان آن رسیده است که یک دولت مقتدر با آگاهی از قوانین علم اقتصاد کنترل امور را در دست گیرد و اقتصاد ایران را از این هرج ومرج برهاند. چیزی که کاملا مشهود است عدم توانائی دولت های مختلف در اجرای برنامه های اقتصادی معقول و مطابق قوانین اقتصادی است. کاملا روشن است که دولت در پرده یا دولت باتفنگ ( به قول آقای روحانی) به همراه سایر گروه های فشار بر حسب منافع خودشان دولت را از اجرای برنامه های درست اقتصادی باز میدارند. کیست که نداند بالا نگه داشتن نرخ بهره و چند نرخی بودن نرخ ارز به سود چه کسانی و چه گروه هائی تمام میشود. مدتهاست که همه صاحبنظران اقتصادی از لزوم جراحی اقتصادی در ایران که شامل موارد اشاره شده در بالا میشود صحبت میکنند ولی دولت قادر به انجام این اصلاحات اقتصادی نیست.

هر ساله رجال سیاسی ایران از جمله رهبر جمهوری اسلامی در مورد اقتصاد مقاومتی تاکید میکنند و حتی نام سال را هم برای تاکید بیشتر در مورد اهمیت کوشش همه جانبه برای حل مشکلات اقتصادی بر همین محور انتخاب میکنند. برای مثال امسال نام حمایت از تولیدات داخلی انتخاب شد که با در نظر گرفتن مشکلات اقتصادی ومشکلات عدیده تولیدکنندگان ایرانی بسیار نام مناسبی است ولی کار اصلی که جراحی این اقتصاد نا کارآمد و غیر علمی است صورت نمیگیرد. نتیجه گیری کلی اینست که یا تصمیم گیران اصلی کشورو مشاوران رهبربا اصول علم افتصاد بیگانه اند وبا قوانین اقتصادی آشنائی کامل ندارند و یا دستگاه رهبری قدرت اعمال تصمیم های اصولی را ندارد.