این بخش در حال کامل شدن است.

استفاده از مطالب و تصاویر این سایت با ذکر منبع آزاد است

================================================O===============================================

حرف اول نام (واژه) مورد نظرتان چیست؟ روی حرف مربوطه کلیک کنید تا به صفحه آن هدایت شوید.

A .... B .... C .... D .... E .... F .... G .... H .... I .... J .... K .... L .... M

N .... O .... P .... Q .... R .... S .... T .... U .... V .... W .... X .... Y .... Z

================================================O===============================================

• officinale:

دارویی؛ واژه officinalis و واژه officinale به معنای متعلق به officina است. واژه لاتین officina به معنای انبار یا صومعه ای که در آن دارو و سایر مواد ضروری رادر قرون وسطی نگهداری می کردند است. گیاه‌شناس و پزشک سوئدی و پایه‌گذار نظام امروزی رده بندی گیاهان و جانوران، کارل لینه (Carl Linnaeus پدر رده بندی) که در سالهای 1707 تا 1778 زندگی می کرد، واژه officinalis و officinale را برای نام گونه برخی گیاهان و جانورانی که کاربرد طبی و دارویی داشتند استفاده کرد.

هفت گونه با این نام در فلور ایران گزارش شده که نام های علمی آنها به قرار زیر است:

1. Cynoglossum officinale, 2. Jasminum officinale, 3. Levisticum officinale, 4. Lithospermum officinale, 5. Nasturtium officinale, 6. Peucedanum officinale, 7. Sisymbrium officinale

----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

• officinalis:

دارویی؛ واژه officinalis و واژه officinale به معنای متعلق به officina است. واژه لاتین officina به معنای انبار یا صومعه ای که در آن دارو و سایر مواد ضروری رادر قرون وسطی نگهداری می کردند است. گیاه‌شناس و پزشک سوئدی و پایه‌گذار نظام امروزی رده بندی گیاهان و جانوران، کارل لینه (Carl Linnaeus پدر رده بندی) که در سالهای 1707 تا 1778 زندگی می کرد، واژه officinalis و officinale را برای نام گونه برخی گیاهان و جانورانی که کاربرد طبی و دارویی داشتند استفاده کرد.

چهارده گونه با این نام در فلور ایران گزارش شده که نام های علمی آنها به قرار زیر است:

1. Althaea officinalis, 2. Asparagus officinalis, 3. Calamintha officinalis, 4. Galega officinalis, 5. Gratiola officinalis, 6. Laurocerasus officinalis, 7. Melilotus officinalis, 8. Melissa officinalis, 9. Parietaria officinalis, 10. Sanguisorba officinalis, 11. Saponaria officinalis, 12. Valeriana officinalis, 13. Verbena officinalis, 14. Veronica officinalis

----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

• officinarum:

دارویی؛ واژه لاتین officinarum به معنای متعلق به officina است. واژه لاتین officina به معنای انبار یا صومعه ای که در آن دارو و سایر مواد ضروری رادر قرون وسطی نگهداری می کردند است. ضمنا um- پایان نام نشان از خنثی بودن نام دارد.

تنها یک گونه با این نام در فلور ایران گزارش شده که نام علمی آن به قرار زیر است:

1. Ceterach officinarum

----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------