================================================A===============================================
حرف اول نام (واژه) مورد نظرتان چیست؟ روی حرف مربوطه کلیک کنید تا به صفحه آن هدایت شوید.
A .... B .... C .... D .... E .... F .... G .... H .... I .... J .... K .... L .... M
N .... O .... P .... Q .... R .... S .... T .... U .... V .... W .... X .... Y .... Z
================================================A===============================================
Abutilon:
از واژه ای عربی گرفته شده که اسم عربی ای است که ابوعلی سینا برای این گیاه یا گیاهی مشابه آن از تیره پنیرک بکار برده بود.
این سرده به تیره پنیرک یا Malvaceae تعلق دارد و دارای پنج گونه خودرو در ایران است.
اسامی علمی این گونه ها عبارتند از:
1. Abutilon bidentatum, 2. A. fruticosum, 3. A. hirtum, 4. A. muticum, 5. A. theophrasti
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
Acacia:
آکاسیا؛ برگرفته از واژه یونانی ακακια یا acacía، نامی که توسط تئوفراست (Theophrastos) گیاهشناس، فیلسوف و فیزیکدان یونانی که در371 تا 287 قبل از میلاد می زیست، و دیوسکوریت (Dioscorides) داروساز و گیاه شناس یونانی که در 40-90 میلادی می زیست به گونه ای از آکاسیا که در مصر می رویید داده شد است. این واژه (واژه یونانی ακακια یا acacía ) خود احتمالا از تکرار واژه یونانی ακέ ακις acé acís به معنای تیزبودن و یا خار، ساخته شده است.
این سرده به تیره باقلا یا Fabaceae تعلق دارد و دارای چهار گونه و سه زیرگونه خودرو در ایران است ضمنا چندین گونه از آن به منظور زینتی و نیز احیای برخی از مناطق جنوبی به ایران وارد شده است. نام علمی گونه های خودروی ایران به قرار زیر است:
گونه ها:
Acacia tortilis, 2. A. hydaspica, 3. A. nilotica, 4. A. oerfota
زیر گونه ها:
Acacia nilotica subsp. astringens, 2. A. nilotica subsp. indica, 3. A. nilotica subsp. nilotica
نام علمی برخی از گونه های کاشته شده در ایران به قرار زیر است:
Acacia acuminata, 2. A. coriacea, 3. A. cyanophylla, 4. A. dealbata, 5. A. farnesiana, 6. A. gerogiana, 7. A. ligulata, 8. A. oligophylla, 9. A. salicina, 10. A. saligna, 11. A. sclerosperma, 12. A. stenophylla, 13. A. victoriae
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
Acalypha:
نام این سرده واژه ای یونانی ἀκᾰλήφη acaléphe است که بقراط به خاطر شباهت این گیاه با یک گونه از تیره گزنه (Parietaria) به کار گرفت. این واژه یونانی که خود از ترکیب سه بخش: پیشوند α- که پیشوند نفی است و واژه καλóς calós به معنای زیبا، دلپذیر و خوشایند و واژه ἀφή afé به معنای لمس و تماس ساخته شده است. معنای این ترکیب عبارت است از: "لمس آن خوشایند نیست"
این سرده به تیره فرفیون یا Ephorbiaceae تعلق دارد و دارای یک گونه خودرو در ایران بوده یک یا دو گونه آن نیز به عنوان گیاه آپارتمانی کاشته می شود که نام علمی آنها به قرار زیر است.
گونه خودرو:
گونه کاشته شده:
Acalypha hispida
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
Acca:
از واژه aka که نام محلی Feijoa در منطقه سانتو دومینگو پرو است ساخته شده است.
این سرده به تیره مورد یا Myrtaceae تعلق دارد و دارای یک گونه با میوه خوراکی و دارویی کاشته شده در ایران بوده که نام علمی آن به قرار زیر است.
سینونیم این گونه، Feijoa sellowiana است.
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
Acer:
تیز، نوک تیز؛ Acer نامی است که گایوس پلینیوس دوم ، (۲۳ - ۷۹ میلادی) معروف به پلینی بزرگ (Pliny the Elder)، زیست شناس، فیلسوف طبیعی و نویسندهٔ رومی و مولف «دانشنامهٔ تاریخ طبیعی»، برای این گیاه به کار گرفت. این نام احتمالا از واژه لاتین acro- که ریشه اش Ak- است، به معنای تیز بودن مشتق شده و به شکل نوک برگ آن اشاره دارد. ضمنا ممکن است اشاره به استفاده از شاخه های این گیاه برای ساخت نیزه داشته باشد.
یک گونه و یک سرده با این نام در فلور ایران گزارش شده است.
الف- سرده افرا یا Acer به تیره افرا یا Aceraceae تعلق دارد و دارای شش گونه، پنج زیرگونه و دو واریته در ایران بوده ضمنا سه گونه غیر بومی نیز در برخی مناطق ایران کاشته شده اند. که اسامی علمی آنها عبارتند از:
گونه ها:
1. Acer campestre, 2. A. cappadocicum, 3. A. hyrcanum, 4. A. monspessulanum, 5. A. platanoides, 6. A. velutinum,
زیرگونه ها:
Acer monspessulanum subsp. assyriacum, 2. A. monspessulanum subsp. ibericum, 3. A. monspessulanum subsp. persicum, 4. A. monspessulanum subsp. turcomanicum, 5. A. monspessulanum subsp. cinerascens
واریته ها:
Acer velutinum var. glabrescens, 2. A. velutinum var. velutinum
گونه های کاشته شده:
Acer negundo, 2. A. palmatum, 3. A. pseudoplatanus
ب- نام علمی گونه دارای این نام در فلور ایران به قرار زیر است.
Erigeron acer
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
acerosa:
خیلی تیز، به شدت نوک تیز؛ این واژه مرکب از سه جزء acer و osus یا os و a- است. برای ریشه یابی بخش اول به واژه Acer مراجعه شود. پسوند osus یا os پسوندی صفت ساز بوده و شدت یا فراوانی را نشان می دهد. و بالاخره پسوند a- در پایان نام نشان از مونث بودن نام دارد.
دوگونه با این نام در فلور ایران گزارش شده که نام علمی آنها به قرار زیر است.
Fagonia acerosa, 2. Stachys acerosa
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
acerosum:
خیلی تیز، به شدت نوک تیز؛ این واژه مرکب از سه جزء acer و osus یا os و um- است. برای ریشه یابی بخش اول به واژه Acer مراجعه شود. پسوند osus یا os پسوندی صفت ساز بوده و شدت یا فراوانی را نشان می دهد. و بالاخره پسوند um- در پایان نام نشان از خنثی بودن نام دارد.
تنها یک گونه با این نام در فلور ایران گزارش شده که نام علمی آن به قرار زیر است.
Acanthophyllum acerosum
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
acetabulosa:
آمپول مانند، فنجان مانند، فنجانی شکل، شبیه به ظرف سرکه؛ این واژه مرکب از سه جزء acētum و abulum و osa است. واژه لاتین acētum به معنای ترش یا، ریشه این واژه aceō به معنای ترش بودن یا acet به معنای سرکه و نیز تند، واژه لاتین abulum به معنای ظرف نگهداری سرکه و پسوند osus یا os که پسوندی صفت ساز بوده و شدت یا فراوانی را نشان می دهد ساخته شده است ضمنا a- پایان نام نشان از مونث بودن نام دارد.
تنها یک گونه با این نام در فلور ایران گزارش شده است که نام علمی آن به قرار زیر است:
1. Astracantha acetabulosa
این نام در واقع نام علمی پذیرفته شده برای Astragalus acetabulosus است.
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
acetabulosus:
آمپول مانند، فنجان مانند، فنجانی شکل، شبیه به ظرف سرکه؛ این واژه مرکب از سه جزء acētum و abulum و osus است. واژه لاتین acētum به معنای ترش یا، ریشه این واژه aceō به معنای ترش بودن یا acet به معنای سرکه و نیز تند، واژه لاتین abulum به معنای ظرف نگهداری سرکه و پسوند osus یا os که پسوندی صفت ساز بوده و شدت یا فراوانی را نشان می دهد ساخته شده است ضمنا us- پایان نام نشان از مذکر بودن نام دارد.
تنها یک گونه با این نام در فلور ایران گزارش شده است که نام علمی آن به قرار زیر است:
1. Astragalus acetabulosus
این نام در واقع سینونیم Astracantha acetabulosa است.
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
acetosa:
ترش، ترشک؛ این واژه از ترکیب واژه لاتین acētum به معنای ترش یا، ریشه این واژه aceō به معنای ترش بودن یا acet به معنای سرکه و نیز تند و پسوند osus یا os که پسوندی صفت ساز بوده و شدت یا فراوانی را نشان می دهد ساخته شده است ضمنا a- پایان نام نشان از مونث بودن نام دارد. به تعدادی از گیاهان که برگ های ترش مزه دارند این نام داده می شد.
تنها یک گونه با این نام در فلور ایران گزارش شده است که نام علمی آن به قرار زیر است:
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
acetosella:
ترش، ترشک، نام کلاسیک و قبل از لینه ( گیاهشناس و پزشک سوئدی و پایهگذار نظام امروزی رده بندی گیاهان و جانوران، کارل لینه (Carl Linnaeus پدر رده بندی) که در سالهای 1707 تا 1778 زندگی می کرد) ترشک معمولی و برخی دیگر از گیاهانی که برگ ترش مزه داشتند؛ این واژه از ترکیب واژه لاتین acētum به معنای ترش یا، ریشه این واژه aceō به معنای ترش بودن یا acet به معنای سرکه و نیز تند و پسوند osus یا os که پسوندی صفت ساز بوده و شدت یا فراوانی را نشان می دهد و ella یا ell که پسوند تصغیر (کوچک ساز) ساخته شده است ضمنا a- پایان نام نشان از مونث بودن نام دارد. سرکه. به تعدادی از گیاهان که برگ های ترش مزه دارند این نام داده می شد.
تنها یک گونه با این نام در فلور ایران گزارش شده است که نام علمی آن به قرار زیر است:
1. Rumex acetosella
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
Achillea:
بومادران؛ نام این سرده به آشیل (به یونانی Aχιλλειοϛ Achilleios) ، قهرمان اسطوره ای یونان اختصاص داده شده، که گفته می شود از برخی گونه های این گیاه برای التیام زخم سربازانش که در نبرد زخمی می شدند استفاده می کرد. به نظر می رسد کاربرد این گیاه به عنوان گیاه دارویی از عصر باستان مرسوم بوده، در یک گورستان مربوط به عصر نئاندرتال ها در عراق که قدمت آن به 60 هزار سال پیش باز می گردد این گیاه دارویی پیدا شد. ضمنا نام این گیاه (Achillea) در "De simplicium medicamentorum facultatibus" پزشک یونانی، جالینوس (زاده 129 م و درگذشته 200 میلادی) وجود داشت.
این سرده به تیره کرفس یا Asteraceae تعلق دارد و دارای نوزده گونه یک هیبرید، شش زیرگونه و دو واریته در ایران بوده که نام علمی آنها به قرار زیر است.
گونه ها:
Achillea aleppica, 2. A. aucheri, 3. A. biebersteinii, 4. A. callichroa, 5. A. conferta, 6. A. cuneatiloba, 7. A. eriophora, 8. A. filipendulina, 9. A. kellalensis, 10. A. millefolium, 11. A. nobilis, 12. A. oligocephala, 13. A. oxyodonta, 14. A. pachycephala, 15. A. setacea, 16. A. talagonica, 17. A. tenuifolia, 18. A. vermicularis, 19. A. wilhelmsii
هیبرید:
A. x huber-morathii
زیرگونه ها:
Achillea aleppica subsp. aleppica, 2. A. aucheri subsp. aucheri, 3. A. aucheri subsp. glabra , 4. A. millefolium subsp. elbursensis, 5. A. millefolium subsp. millefolium, 6. A. nobilis subsp. neilreichii
واریته ها:
Achillea talagonica var. oxylepis, 2. A. talagonica var. talagonica
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
acuta:
تیز، منتهی به نوک تیز، دارای زاویه های واضح، حاد، تند؛ برگرفته از واژه لاتین acutus به معنای تیز. ضمنا a- پایان نام نشان از مونث بودن نام دارد
تنها یک گونه با این نام در فلور ایران گزارش شده است که نام علمی آن به قرار زیر است:
1. Carex acuta
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
acutiflorum:
گل های دارای زوائد، دندانه ها و یا اجزای تیزو حاد و تند؛ برگرفته از واژه لاتین acutus به معنای تیز و حاد و واژه لاتین flos و floris به معنای گل. ضمنا um- پایان نام نشان از خنثی بودن نام دارد
تنها یک گونه با این نام در فلور ایران گزارش شده است که نام علمی آن به قرار زیر است:
1. Heliotropium acutiflorum
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
acutiformis:
تیز، منتهی به نوک تیز، دارای زاویه های واضح، حاد، تند؛ برگرفته از واژه لاتین acutus به معنای تیز و حاد و واژه لاتین formis به معنای تشکیل دادن.
تنها یک گونه با این نام در فلور ایران گزارش شده است که نام علمی آن به قرار زیر است:
1. Carex acutiformis
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
acutiloba:
دارای لُب های حاد و تیز، منتهی به نوک تیز، دارای زاویه های واضح، حاد، تند؛برگرفته از واژه لاتین acutus به معنای تیز و حاد و واژه lobus به معنای لُب. ضمنا a- پایان نام نشان از مونث بودن نام دارد
سه گونه و یک زیر گونه با این نام در فلور ایران حضور دارند که نام علمی آنها به قرار زیر است:
گونه ها:
1. Campanula acutiloba, 2. Iberis acutiloba, 3. Iris acutiloba
زیرگونه:
1. Iris barnumiae x acutiloba subsp. lineolata
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
acutilobum:
دارای لُب های حاد و تیز، منتهی به نوک تیز، دارای زاویه های واضح، حاد، تند؛برگرفته از واژه لاتین acutus به معنای تیز و حاد و واژه lobus به معنای لُب. ضمنا um- پایان نام نشان از خنثی بودن نام دارد.
گزارشی از گونه ای با این نام در فلور ایران به دست اینجانب نرسیده است(سید حسن زالی)
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
acutilobus:
دارای لُب های حاد و تیز، منتهی به نوک تیز، دارای زاویه های واضح، حاد، تند؛ برگرفته از واژه لاتین acutus به معنای تیز و حاد و واژه lobus به معنای لُب. ضمنا us- پایان نام نشان از مذکر بودن نام دارد.
گزارشی از گونه ای با این نام در فلور ایران به دست اینجانب نرسیده است(سید حسن زالی)
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
acutum:
تیز، منتهی به نوک تیز، دارای زاویه های واضح، حاد، تند؛ برگرفته از واژه لاتین acutus به معنای تیز. ضمنا um- پایان نام نشان از خنثی بودن نام دارد
یک گونه و یک زیر گونه با این نام در فلور ایران حضوردارند که عبارتند از:
گونه:
1. Cynanchum acutum
زیرگونه:
1. Cynanchum acutus subsp. acutum
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
acutus:
تیز، منتهی به نوک تیز، دارای زاویه های واضح، حاد، تند؛ برگرفته از واژه لاتین acutus به معنای تیز. ضمنا us- پایان نام نشان از مذکر بودن نام دارد.
تنها یک گونه با این نام در فلور ایران گزارش شده که نام علمی آن به قرار زیر است:
1. Juncus acutus
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
Adiantum:
ضد آب، خیس نمی شود؛ واژه لاتین Adiantum از ترکیب پیشوند -A که نفی را می رساند و واژه διαίνω diáino به معنای مرطوب یا خیس شدن ساخته شده و مفهوم آن این است که اگر در آب قرار گیرد خیس نمی شود. ضمنا um- پایان نام نشان از خنثی بودن نام دارد. (فروند (برگ) های این سرخس را اگر در آب غوطه ور کرده و بیرون آورند خیس نمی شود)
یک گونه و یک سرده با این نام در فلور ایران گزارش شده است.
الف- سرده پرسیاوش یا Adiantum به تیره پرسیاوشان یا Adiantaceae تعلق دارد و دارای یک گونه در ایران بوده که نام علمی آن به قرار زیر است.
ب- بخش نخست اسم گونه یکی از گیاهان ایران به این نام است که نام علمی آن به قرار زیر است.
Asplenium adiantum-nigrum
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
agdense:
عقدایی، منسوب به عقدا؛ برگرفته از واژه agda، و پسوند ense- ساخته شده است. عقدا که به زبان انگلیسی Aqda یا Aghda نوشته می شود یکی از شهرهای شهرستان اردکان در مرکز ایران بوده و پسوند ense- پسوندی برای نسبت دادن به مکان جغرافیایی خاص است یعنی معنی از( from ) می دهد.
تنها یک گونه با این نام در فلور ایران گزارش شده که انحصاری ایران بوده نام علمی آن به قرار زیر است:
1. Heliotropium agdense
این نام علمی جزو نام حل نشده یا unresolved name قرار دارد. برای اطلاعات بیشتر اینجا کلیک کنید.
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
alba:
سفید؛ اسم مونث واژه لاتین albus به معنای سفید. ضمنا a- پایان نام نشان از مونث بودن نام دارد
در ایران ده گونه و دو زیرگونه با این نام وجود دارد که اسامی علمی آنها به قرار زیر است.
گونه ها:
Caltha alba, 2. Eclipta alba, 3. Morus alba, 4. Nymphaea alba, 5. Orobanche alba, 6. Populus alba, 7. Reseda alba, 8. Salix alba, 9. Sinapis alba, 10. Viola alba
زیر گونه ها:
Reseda alba subsp. alba, 2. Silene latifolia subsp. alba,
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
album:
سفید؛ رجوع شود به واژه Alba.
در ایران پنج گونه ویک زیرگونه با این نام وجود دارد که اسامی علمی آنها به قرار زیر است. ضمنا در بخشی از نام گونه گیاهی با اسم علمی Gnaphalium luteo-album نیز این واژه دیده می شود. ضمنا um- پایان نام نشان از خنثی بودن نام دارد.
گونه ها:
Chenopodium album , 2. Lamium album, 3. Linum album, 4. Sedum album, 5. Viscum album
زیر گونه ها:
Lamium album subsp. alba
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
albus:
سفید؛ رجوع شود به واژه Alba. ضمنا us- پایان نام نشان از مذکر بودن نام دارد.
درفلور ایران سه گونه با این نام وجود دارد که اسامی علمی آنها به قرار زیر است.
گونه ها:
Amaranthus albus, 2. Dictamnus albus, 3. Melilotus albus
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
Althaea:
شفابخش، درمان، دارو؛ برگرفته از واژه یونانی ἀλθαία (با تلفظ althaía) و این نام یونانی خود بر گرفته از واژه αλθάινω (با تلفظ altháino) به معنای شفا بخش و درمان کننده است. این واژه را تئوفراست (Theophrastos) گیاهشناس، فیلسوف و فیزیکدان یونانی که در371 تا 287 قبل از میلاد می زیست، به دلیل اثرات دارویی برخی گونه های این گیاه برای آن بکار برده است.
این سرده به تیره پنیرک یا Malvaceae تعلق دارد و دارای پنج گونه در ایران است که عبارتند از:
1. Althaea armeniaca, 2. A. cannabina, 3. A. hirsuta, 4. A. ludwigii, 5. A. officinalis
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
arbainense:
در جایی وجه تسمیه این گونه را ندیده ام. بنابر این دو فرض را برای مفهوم این نام بیان می نمایم (سید حسن زالی)
واژه arbainense ممکن است از ترکیب دو واژه یونانی αρβ با تلفظ (arb) و αινενσε با تلفظ (ainense) ساخته شده باشد. arb به معنای کمان بوده و ainense به معنای بی روح است. و یا ممکن است این نام با توجه به مکان گزارش گیاه (سرزمین هایی با زبان عربی) از واژه عربی اربعین (چهل) گرفته شده باشد.
تنها یک گونه با این نام در فلور ایران گزارش شده که نام علمی آن به قرار زیر است:
1. Heliotropium arbainense
این نام علمی جزو نام حل نشده یا unresolved name قرار دارد. برای اطلاعات بیشتر اینجا کلیک کنید.
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
arguzioides:
شبه آرکوزیا، شبیه به گیاه آرکوزیا؛ برگرفته از واژه Argusia (نام علمی یکی از سرده های تیره گاوزبان) و پسوند یونانی εἶδος (با تلفظ eídos) به معنای شبیه و مانند ساخته شده است.
تنها یک گونه با این نام در فلور ایران گزارش شده که نام علمی آن به قرار زیر است:
1. Heliotropium arguzioides
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
armena:
ارمنستانی، ارمنی؛ از سرزمین ارمنستان؛ برگرفته از واژه Armenia (کشور ارمنستان). ضمنا a- پایان نام نشان از مونث بودن نام دارد.
پنج گونه با این نام در فلور ایران گزارش شده که نام علمی آنها به قرار زیر است:
Crataegus x armena, 2. Crepis armena, 3. Sameraria armena, 4. Symphyandra armena, 5. Vicia armena
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
armeniaca:
ارمنستانی، ارمنی؛ از سرزمین ارمنستان؛ برگرفته از واژه Armenia (کشور ارمنستان). ضمنا a- پایان نام نشان از مونث بودن نام دارد.
یک سرده با این نام در ایران وجود دارد که به تیره نسترن یا Rosaceae تعلق داشته و دارای یک گونه در ایران است که نام علمی آن به قرار زیر است.
Armeniaca vulgaris
ضمنا پنج گونه با این نام در فلور ایران گزارش شده که نام علمی آنها به قرار زیر است:
Althaea armeniaca, 2. Androsace armeniaca, 3. Leontice armeniaca, 4. Malva armeniaca, 5. Scorzonera armeniaca
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
armeniacum:
ارمنستانی، ارمنی؛ از سرزمین ارمنستان؛ برگرفته از واژه Armenia (کشور ارمنستان). ضمنا um- پایان نام نشان از خنثی بودن نام دارد.
دو گونه با این نام در فلور ایران گزارش شده که نام علمی آنها به قرار زیر است:
Helictotrichon armeniacum, 2. Papaver armeniacum
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
armenium:
ارمنستانی، ارمنی؛ از سرزمین ارمنستان؛ برگرفته از واژه Armenia (کشور ارمنستان). ضمنا um- پایان نام نشان از خنثی بودن نام دارد.
تنها یک گونه با این نام در فلور ایران گزارش شده که نام علمی آن به قرار زیر است:
Helichrysum armenium
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
armenum:
ارمنستانی، ارمنی؛ از سرزمین ارمنستان؛ برگرفته از واژه Armenia (کشور ارمنستان). ضمنا um- پایان نام نشان از خنثی بودن نام دارد.
سه گونه و دو زیر گونه با این نام در فلور ایران گزارش شده که نام علمی آنها به قرار زیر است:
گونه ها:
Hypericum armenum, 2. Onopordon armenum, 3. Onosma armenum
زیر گونه ها:
Linum mucronatum subsp. armenum, 2. Trachomitum venetum subsp. armenum
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
armenus:
ارمنستانی، ارمنی؛ از سرزمین ارمنستان؛ برگرفته از واژه Armenia (کشور ارمنستان). ضمنا us- پایان نام نشان از مذکر بودن نام دارد.
تنها یک زیر گونه با این نام در فلور ایران گزارش شده که نام علمی آنها به قرار زیر است:
Carduus thoermeri subsp. armenus
لازم به ذکر است این نام در واقع سینونیم Carduus nutans L است. برای اطلاعات بیشتر اینجا کلیک کنید.
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
articulata:
بندبند، مفصل دار؛ از ترکیب واژه لاتین artus و پسوند لاتین culus- ساخته شده است. artus به معنای مفصل و یا بند و اتصال بوده و پسوند یاد شده پسوند تصغیراست. ضمنا a- پایان نام نشان از مونث بودن نام دارد.
تنها یک گونه با این نام در فلور ایران گزارش شده که نام علمی آن به قرار زیر است:
Indigofera articulata
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
articulatum:
بندبند، مفصل دار؛ از ترکیب واژه لاتین artus و پسوند لاتین culus- ساخته شده است. artus به معنای مفصل و یا بند و اتصال بوده و پسوند یاد شده پسوند تصغیراست. ضمنا um- پایان نام نشان از خنثی بودن نام دارد.
تنها یک گونه با این نام در فلور ایران گزارش شده که نام علمی آن به قرار زیر است:
Haloxylon articulatum
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
articulatus:
بندبند، مفصل دار؛ از ترکیب واژه لاتین artus و پسوند لاتین culus- ساخته شده است. artus به معنای مفصل و یا بند و اتصال بوده و پسوند یاد شده پسوند تصغیراست. ضمنا us- پایان نام نشان از مذکر بودن نام دارد.
دو گونه با این نام در فلور ایران گزارش شده که نام علمی آنها به قرار زیر است:
Corynephorus articulatus, 2. Juncus articulatus
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
Astracantha:
خار ستاره ای، دارای خارهای ستاره ای؛ از ترکیب واژه یونانی Aster یا ἀστήρ, -έροϛ astér, -éros به معنای ستاره و واژه یونانی ἄκανϑα ácantha به معنای خار یا تیغ ساخته شده است. ضمنا a- پایان نام نشان از مونث بودن نام دارد.
یک سرده با این نام در فلور ایران گزارش شده که به تیره باقلا Fabaceae تعلق دارد و سرده یاد شده نیز تنها یک گونه در ایران دارد که نام علمی آن به قرار زیر است:
1. Astracantha acetabulosa
این نام در واقع نام علمی پذیرفته شده برای Astragalus acetabulosus است.
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
Astragalus:
زیاد کننده شیر، شیرافزا؛ نامی که گایوس پلینیوس دوم ، (۲۳ - ۷۹ میلادی) معروف به پلینی بزرگ (Pliny the Elder)، زیست شناس، فیلسوف طبیعی و نویسندهٔ رومی و مولف «دانشنامهٔ تاریخ طبیعی»، برای این گیاه به کار گرفت این نام احتمالا از ترکیب واژه یونانی Aster یا ἀστήρ, -έροϛ astér, -éros به معنای ستاره و واژه یونانی γάλα یا gála به معنای شیر ساخته شده است. ضمنا us- پایان نام نشان از مذکر بودن نام دارد.
یک سرده با این نام در فلور ایران گزارش شده که به تیره باقلا Fabaceae تعلق دارد و سرده یاد شده نیز دارای حدود هشتصد گونه در ایران است که ذکر نام همه آنها در این بخش مقدور نیست.
1. Astragalus
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
atlantica:
منسوب به ناحیه اطلس، از جزایر، سواحل و کوه های اطراف اقیانوس اطلس؛ برگرفته از واژه Atlantic (اطلس). ضمنا a- پایان نام نشان از مونث بودن نام دارد.
تنها یک گونه با این نام در فلور ایران گزارش شده که نام علمی آن به قرار زیر است:
Pistacia atlantica
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
aucheri:
به افتخار داروساز، جمع آوری کننده گیاهان و گیاه شناس فرانسوی Piere Martin Remi Aucher-Eloy که در اواخر قرن 18 و اوایل قرن 19 میلادی (1792-1838) می زیست.
چهل و نه گونه، هفت زیر گونه و دو واریته با این نام در فلور ایران گزارش شده که نام علمی آنها به قرار زیر است.
گونه ها:
1. Achillea aucheri, 2. Alcea aucheri, 3. Allium aucheri, 4. Arabis aucheri, 5. Artemisia aucheri, 6. Ballota aucheri, 7. Campanula aucheri, 8. Centaurea aucheri, 9. Chrysopogon aucheri, 10. Consolida aucheri, 11. Cornulaca aucheri, 12. Didymophysa aucheri, 13. Dorema aucheri, 14. Draba aucheri, 15. Dracocephalum aucheri, 16. Echinops aucheri, 17. Eupatorium aucheri, 18. Gaillonia aucheri, 19. Galium aucheri, 20. Grantia aucheri, 21. Helichrysum aucheri, 22. Iris aucheri, 23. Lagochilus aucheri, 24. Lepidium aucheri, 25. Myopordon aucheri, 26. Ochradenus aucheri, 27. Odontites aucheri, 28. Olea aucheri, 29. Onobrychis aucheri, 30. Otostegia aucheri, 31. Oxytropis aucheri, 32. Phlomis aucheri, 33. Phyllocara aucheri, 34. Platychaete aucheri, 35. Psychrogeton aucheri, 36. Pteropyrum aucheri, 37. Ranunculus aucheri, 38. Rhabdosciadium aucheri, 39. Scandix aucheri, 40. Sinapis aucheri, 41. Smyrniopsis aucheri, 42. Sphaerocoma aucheri, 43. Sporobolus aucheri, 44. Swertia aucheri, 45. Trichodesma aucheri, 46. Verbascum aucheri, 47. Veronica aucheri, 48. Vicia aucheri, 49. Zeravschania aucheri
زیرگونه ها:
1. Achillea aucheri subsp. aucheri, 2. Asyneuma amplexicaule subsp. aucheri, 3. Centaurea aucheri subsp. aucheri, 4. Lagochilus aucheri subsp. aucheri, 5. Malabaila secacul subsp. aucheri, 6. Onobrychis aucheri subsp. aucheri, 7. Reseda arabica subsp. aucheri
واریته ها:
1. Fagonia indica var. aucheri, 2. Sphaerocoma aucheri var. aucheri
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
aucheriana:
به افتخار داروساز، جمع آوری کننده گیاهان و گیاه شناس فرانسوی Piere Martin Remi Aucher-Eloy که در اواخر قرن 18 و اوایل قرن 19 میلادی (1792-1838) می زیست. ضمنا a- پایان نام نشان از مونث بودن نام دارد.
پنج گونه، یک واریته و دو هیبرید با این نام در فلور ایران گزارش شده که نام علمی آنها به قرار زیر است:
گونه ها:
1. Inula aucheriana, 2. Jurinea aucheriana, 3. Minuartia aucheriana, 4. Potentilla aucheriana, 5. Silene aucheriana
واریته:
1. Halanthium rariflorum var. aucheriana
هیبریدها:
1. Silene aucheriana x brahuica, 2. Silene aucheriana x spergulifolia
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
Avicennia:
این نام به افتخار ابوعلی سینا (Avicenna)، پزشک ، فیلسوف ، ریاضیدان ، زیست شناس و فیزیکدان ایرانی برای این سرده انتخاب شده است. ضمنا a- پایان نام نشان از مونث بودن نام دارد.
تنها یک سرده با این نام در فلور ایران گزارش شده که به تیره پای خرس یا Acanthaceae تعلق دارد و یک گونه در ایران به نام حرا یا تِمِر دارد که نام علمی آن به قرار زیر است.
1. Avicennia marina
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
avicennus:
این نام به افتخار ابوعلی سینا(Avicenna)، پزشک ، فیلسوف ، ریاضیدان ، زیست شناس و فیزیکدان ایرانی انتخاب شده است. ضمنا us- پایان نام نشان از مذکر بودن نام دارد.
تنها یک گونه با این نام از سرده گون یا Astragalus توسط جناب آقای دکتر احمد پارسا معرفی شده که البته نام علمی یاد شده جزو نام حل نشده یا unresolved name قرار دارد. برای اطلاعات بیشتر اینجا کلیک کنید.
نام علمی این گیاه به قرار زیر است.
Astragalus avicennus
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------