سيلابزني با پليمر در سيستم هاي ناهمگن

آزمايشات مشاهده اي سيلابزني با پليمر در سيستم هاي ناهمگن با استفاده از ميكرومدلهاي شيشه اي

در اين مطالعه براي بررسي عوامل موثر در سيلابزني با محلولهاي پليمري از ميكرومدلهاي شيشه اي استفاده شده است . مدلهاي استفاده شده در آزمايشات، دو لايه و با تراوايي هاي متفاوت در هر لايه، ساخته شده اند تا بتوان تفاوت اثر محلولهاي پليمري و آب را در حين تزريق، مشاهده و اندازه گيري كرد. پليمر مورد آزمايش پلي اكريلاميد هيدروليز شده است كه در آزمايشگاه سنتز شده است. نتايج بدست آمده در جريان تستهاي سيلابزني با آب و محلولهاي پليمري روي اين مدلها نشان مي دهد كه بازيافت نفت با افزايش ويسكوزيته سيال تزريقي افزايش مييابد و اين افزايش در بعضي موارد تا 17% نفت درجاي اوليه ميباشد. نتايج همچنين نشان ميدهند كه با در نظر گرفتن مسايل اقتصادي ميتوان از سيلابزني با محلولهاي پليمري به تنهايي پس از سيلابزني با آب استفاده نمود. افزايش بازيافت از مخازن نفتي سيلابزني شده با آب، كه توسط محلولهاي پليمري سيلابزني ميشوند در بعضي حالات به 11% نفت در جاي اوليه ميرسد. بررسي ميزان بازيافت در مدلهاي ناهمگن نشان ميدهد كه تفاوت ميزان بازيافت بين سيلابزني با پليمر و سيلابزني با آب از 1% تا 17% نفت در جاي اوليه متغير است كه اين مقدار به ويسكوزيته سيال تزريقي، دبي تزريق و همچنين ترتيب تزريق سيالات بستگي دارد.

مقدمه

بطور كلي در طول توليد، فشار بعضي از مخازن نفتي افت شديدي پيدا ميكند. اين افت فشار شديد باعث مي شود كه نفت موجود در مخزن نيروي لازم براي توليد شدن را نداشته باشد . روشهاي ازدياد برداشت به اين منظور بوجود آمده و توسعه يافته اند كه بتوان نفت باقي مانده پس از توليد اوليه را از اعماق مخازن بيرون كشيد.

يكي از روشهاي ازدياد برداشت از مخازن نفتي، سيلابزني با آب است. در اين فرآيند، آب توسط پمپ يا نيروي ثقل از يك يا چند چاه به درون مخزن تزريق ميشود و باين وسيله نفت باقي مانده در مخزن را به سمت چاه هاي توليدي كه فشاري كمتر از چاههاي تزريقي دارند، ميراند. تنها راه هاي خروج نفت موجود در مخزن چاه هاي توليدي هستند . سيلابزني با آب در مورد مخازن همگن بخوبي توسعه يافته است. اما هنگامي كه مخزن داراي ناهمگوني (شكاف، لايه هاي داراي تراوايي هاي متفاوت و ...) باشد، آب تزريقي كه به دنبال كم مقاومت ترين راه براي عبور مي باشد مسيرهاي داراي تراوايي زياد را انتخاب كرده و با سرعت از طريق آن مسيرها به سمت چاههاي توليدي حركت كرده و توليد مي شود . بنابراين نفت موجود در مسيرهاي داراي تراوايي زياد توليد شده ولي نفت مناطق اطراف كه داراي تراوايي كمي هستند، دست نخورده باقي مي مانند. با توجه به اين موضوع، مقادير زيادي از نفت مخزن پس از عمليات سيلابزني، در مخزن به جا مي ماند.

روشهاي جايگزين بسياري بجاي سيلابزني با آب توسعه يافته اند. همچنين روشهايي براي بيرون كشيدن نفت باقي مانده پس از سيلابزني با آب بوجود آمده اند.

سيلابزني با محلولهاي پليمري روشي است كه ميتوان و بهتر است كه در موارد زيادي، از آن بجاي سيلابزني با آب استفاده كرد. اين روش بدليل استفاده از پليمر در آب تزريقي هزينه برتر است ولي در صورتي كه درآمد حاصل از بازيافت بيشتر در نظر گرفته شود، در نهايت در بسياري از موارد، سيلابزني با محلولهاي پليمري از لحاظ اقتصادي به صرفه خواهد بود.

محلولهاي پليمري پلياكريلاميد هيدروليز شده در آب به دليل افزايش ويسكوزيته آب تزريقي در مخازن، نسبت حركت آب به نفت را بهبود بخشيده و يكنواخت تر در مخزن حركت ميكنند. بنابراين توانايي جابجا كردن خيلي بهتر نفت مخزن را دارا هستند.

اثر ديگري كه پليمرهاي سنتزي مثل پلي اكريلاميد هيدروليز شده روي فرآيند ازدياد برداشت دارند، كمك به كاهش تراوايي مسيرهاي داراي تراوايي زياد است. با ته نشين شدن و جذب ملكولهاي پليمر روي سطح محيط متخلخل، تراوايي مناطقي كه تحت تاثير محلول پليمري قرار گرفته اند كاهش مي يابد و اين كاهش باعث مي شود كه سيالهاي تزريقي بعد از محلول پليمري، به دليل مقاومت ناشي از اين نواحي، از آنها منحرف شده و به سمت مناطقي كه نفت آنها دست نخورده باقي مانده حركت كنند و اينگونه نفت بيشتري را به سمت چاه هاي توليدي برانند.

مطالعات بسياري روي سيلابزني با پليمر انجام شده است. پارامترهاي موثر در ميزان جذب پليمر روي سطح محيط متخلخل ، مشكلاتي كه پليمر ميتواند با ژل شدگي احتمالي براي مخزن بوجود آورد، شبيه سازي حركت محلولهاي پليمري در مخزن، مقاومت پليمرها از لحاظ تجزيه در برابر عوامل محيطي موجود در مخازن از مواردي هستند كه توجه فراواني را به خود جلب كرده اند.

روشها

براي انجام آزمايشات مشاهده اي جريان فازهاي آبي و آلي، از ميكرومدل هاي شيشهاي استفاده مي شود. اين ميكرومدل ها به عنوان شبيه ساز دو بعدي سنگ مخزن نفتي مورد استفاده قرار ميگيرند. مهمترين مزيت اين ميكرومدل ها، قابليت مشاهده حركت سيال در آنها است كه از لحاظ كيفي به تهيه بهترين مدلهاي حركت سيال در محيط متخلخل كمك مي نمايد.

آماده سازي نمونه شبكه متخلخل

تهيه نمونه شبكه متخلخل، اولين مرحله كار است. اين عمل مي تواند با استفاده از نرم افزارهاي كامپيوتري و يا عكس برداري از يك مقطع نازك (Thin Section) از سنگ مخزن انجام شود. يكي از نرم افزارهاي مناسب براي اين كار، كرل درا (Corel Draw) مي باشد كه با داشتن امكان استفاده از ماكرو، ساخت مدلها را بر اساس يك معادله رياضي خاص با خطوط داراي زوايا و ضخامت هاي متفاوت و همچنين شكلها و الگوهاي مختلف، ممكن مي سازد. با استفاده از يك پليمر حساس نوري (Laminate) ميتوان با دقت بسيار بالا شبكه ساخته شده را بر روي آينه حك كرد. از آنجا كه لمينيت مورد استفاده از نوع نگاتيو مي باشد، نمونه تهيه شده بايد بگونه اي باشد كه مناطقي كه بايد خورده شوند به رنگ مشكي و ساير مناطق بي رنگ باشند. سپس اين نمونه بر روي كاغذ شفاف چاپ شده و در مرحله ظهور استفاده مي گردد.

شكل 1 الگوي مورد استفاده براي ساخت مدل را نشان مي دهد. پس از آماده كردن آينه براي ظهور الگو و پس از حذف قسمتهايي از لمينيت، مدل براي حكاكي (Etching) آماده ميشود. اما اگر آينه با شرايط فعلي در معرض تماس با اسيد قرار گيرد، زير آينه هم كه شيشه اي است خورده شده و مدل كدر ميشود. لذا سطوحي كه نبايد خورده شوند به پارافين آغشته شده و سپس عمليات حكاكي با اسيد انجام مي شود.

براي حكاكي، نمونه در اسيد فلوريدريك قرار داده ميشود تا مناطق شيشه شده مدل خورده شوند و نمونه بر روي شيشه حك شود.

شكل 1- الگوي مورد استفاده در ساخت ميكرومدل

پس از ايجاد سوراخ هاي ورودي و خروجي سيال روي مدل حكاكي شده، يك شيشه به اندازه مدل انتخاب كرده، بر روي آن قرار داده و در كوره حرارت داده ميشود. حرارت دهي بايد به طور يكنواخت باشد تا شيشه خميده نشود. همچنين نبايد دما را به حدي بالا برد كه سياليت شيشه باعث پر شدن ماتريس شود. دماي مناسب براي فيوز شدن دو شيشه حدود 700 درجه سانتيگراد مي باشد.

همانطور كه در شكل 1 مشخص است، الگوي استفاده شده در اين كار به گونه اي طراحي شده است كه بتوان در آن به خوبي تفاوت عملكرد محلولهاي پليمري و آب را مشاهده كرد . به اين منظور، دو لايه داراي اندازه حفرات متفاوت و در نتيجه داراي تراوايي متفاوت در مدل تعبيه شده است . اين كار با زياد كردن ضخامت خطوط مورد نظر در الگو انجام شده است.

همانطور كه در شكل 1 مشخص مي باشد، يك لايه داراي تراوايي يكنواخت به ورودي مدل متصل است كه به پخش كردن يكنواخت سيال در مدل كمك مي كند. پس از اينكه سيال از اين لايه عبور كرد به دو لايه داراي تراوايي مختلف ميرسد كه به صورت موازي كنار هم قرار گرفته اند. اين قسمت از مدل نقش اصلي در ايجاد تمايز بين سيلابزني با آب و محلول پليمري را بازي مي كند.

سنتز پليمر

پليمر مورد استفاده در اين پروژه در آزمايشگاه سنتز شده است. يكي از خواص پليمرهاي بدست آمده از روشهاي آزمايشگاهي، در مقايسه با روشهاي صنعتي سنتز پليمر، جرم ملكولي كم آنهاست. جرم ملكولي كم روي ويسكوزيته محلولهاي پليمري تاثير مستقيم دارد . به اين صورت كه افزايش جرم ملكولي باعث افزايش ويسكوزيته محلول پليمري ميشود. بنابراين ويسكوزيته محلولهاي پليمري كه پليمر استفاده شده در آنها در آزمايشگاه و توسط روشهاي معمول، كه در پايين به آن اشاره خواهد شد، سنتز شده است پايين تر از ويسكوزيته محلولهاي پليمري ميباشد كه پليمر مورد استفاده در آنها در مقياس صنعتي سنتز شده است.

سنتز، شامل همپليمريزاسيون راديكالي مونومرهاي اكريلاميد و مونومرهاي اكريليك اسيد است . محصول اين سنتز پلي اكريلاميد هيدروليز شده ميباشد. در اين حالت گروه هاي آميدي مونومرهاي اكريلاميد و گروه هاي كربوكسيلي مونومرهاي اكريليك اسيد به صورت تصادفي در طول زنجير هم پليمر پخش مي شوند.

براي تهيه اين هم پليمر مي توان از درصدهاي مولي مختلف اكريلاميد و اكريليك اسيد استفاده كرد و در نتيجه پلي اكريلاميدهايي با درجه هاي هيدروليز مختلف بدست آورد.

در پروسه سنتز پليمر، حلال، آب دو بار تقطير شده است و آغاز گر مورد استفاده K2S2 مي باشد. ابتدا 150 ميلي ليتر آب دو بار تقطير وارد بالون 250 ميلي ليتري شده و به وسيله گاز نيتروژن، اكسيژن زدايي مي گردد. براي اكسيژن زدايي، يك لوله گاز نيتروژن داخل آب قرار گرفته و در همان حال آب هم زده مي شود. اين عمل بايد به مدت نيم ساعت ادامه يابد . سپس 5/0 مول اكريلاميد و 5/0 مول اكريليك اسيد، همراه با 5% مجموع وزني هر دو مونومر، آغازگر در حداقل آب مقطر حل شده و به آب اكسيژن زدايي شده اضافه مي گردد. پس از اينكار محلول تشكيل شده، كه هنوز در دماي محيط قرار دارد، اكسيژن زدايي مي شود. پس از نيم ساعت اكسيژن زدايي دوباره، بايد دماي محيط آزمايش به 70 برسد . در تمام مدت انجام آزمايش، ظرف بايد پر از نيتروژن باشد. چون مقداري از آب در دماي حدود 70 تبخير مي شود، در اين آزمايش، براي بازگرداني آب تبخير شده به بالون آزمايش، از مبرد استفاده ميشود . بهتر است كه واكنش در يك رآكتور انجام شود، چون محصول به صورت ژل است و به راحتي از دهانه بالون خارج نمي شود. براي خشك كردن پليمر و اندازه گيري بازده پروسه پليمريزاسيون، ژل بدست آمده روي سطحي كاملاً تميز پهن شده و اجازه داده مي شود تا در دماي محيط و توسط تبخير سطحي، خشك شود. در صورت لزوم، ميتوان براي خشك كردن محصولات، آنها را براي مدت كوتاهي در كوره (ترجيحاً كوره خلاء) قرار داد . مدت زمان ماندن محصولات در كوره نبايد از حدود دو ساعت فراتر رود زيرا در غير اين صورت، بين ملكولهاي پليمر تشكيل شده، اتصالات عرضي فراواني بوجود مي آيد كه منجر به تشكيل ژل شبكه اي شده اي مي شود كه هيدروژل (Hydrogel) نام دارد. اين ژل به هيچ عنوان در آب حل نمي شود و هنگامي كه در مجاورت آب قرار ميگيرد، حدود 50 برابر وزن خود، آب جذب مي كند.

سيالات مورد استفاده

نفت مورد استفاده در اين آزمايشات، كروزين ميباشد. كروزين علاوه بر دارا بودن خواص و تركيبات سبك نفت، گرانروي قابل قبولي دارد . به اين معني كه از لحاظ تزريق در ميكرومدل هاي شيشه اي توسط پمپهاي سرنگ (Syringe Pump) مشكلي بوجود نمي آورد. پمپهاي سرنگ براي پمپ كردن محلولهاي داراي ويسكوزيته بالا، دچار مشكل مي شوند چون نمي توانند نيروي كافي براي تزريق را اعمال كنند. از طرفي در صورت استفاده از نفت سنگين و پمپهاي قوي، احتمال شكستن ميكرومدل تحت شرايط فشار بالا وجود دارد و همچنين چون پايه آزمايشات ميكرومدل بر مشاهدات كيفي استوار است، خطاي عددي ايجاد شده در محاسبات قابل اغماض خواهد بود . براي قابل تشخيص بودن كروزين از آب و محلول پليمري آنرا با سودان رد (Sudan Red) رنگي مي كنيم . اين عمل باعث مي شود كه نفت قرمز شده و براحتي از بقيه سيالات تشخيص داده شود . در آزمايشات ميكرومدل انجام شده در تحقيقات گسترده كيفي در مورد نحوه رفتار نفت در شرايط مختلف، كروزين بدلايل ذكر شده در بالا يكي از بهترين انتخاب ها مي باشد.

براي سيلابزني با آب و تهيه محلولهاي پليمري، از آب مقطر استفاده شده است تا بتوان تا حد ممكن از اثرات جانبي ناخالصي هاي آب كاست. آب مقطر مورد استفاده يك بار تقطير بوده است.

براي مشخص كردن آب از محلول پليمري، از متيلن بلو Methylene Blue استفاده شده است. متيلن بلو به محلول پليمري اضافه نشد چون در مورد اثر متقابل پليمر و متيلن بلو اطلاعي در دسترس نبود. به اين منظور با اضافه كردن مقداري متيلن بلو آب را به رنگ آبي در آورديم تا رديابي آن در محيط آسانتر انجام گيرد.

اندازه گيري پارامترهاي سيالات و مدلها

براي اندازه گيري ويسكوزيته محلولهاي پليمري از ويسكومتر آبلوهد (Ubbelohde) استفاده گرديد. در شكل 2 يك ويسكومتر آبلوهد نشان داده شده است.

شكل 2- ويسكومتر مويينه آبلوهد

كشش بين سطحي آب و نفت و محلولهاي پليمري و نفت توسط تنسيومتر كراس (Kruss Tensiometer) اندازه گيري شده است. براي اندازه گيري حجم حفرات مدل از روشي كه در ادامه آمده، استفاده شده است.

مدل در حالت افقي قرار داده شده و از يك طرف شروع به تزريق با دبي ثابت در آن مي شود. در دو زمان مشخص از مدل عكس گرفته مي شود. زمان گرفتن عكس ها مشخص است و بنابراين حجم تزريقي در اين بازه زماني هم مشخص مي باشد. درصد سطحي سيالات تزريقي هم در هر دو حالت توسط نرم افزار Matlab اندازه گيري مي شود . برنامه اي تحت محيط Matlab نوشته شده است كه مي تواند درصد رنگهاي مورد نظر در يك عكس را محاسبه كند. با داشتن حجم تزريق در بازه مورد نظر و تفاوت سطوح مي توان متوسط اندازه عمق حفرات را محاسبه كرد. اين روش از روش هاي ديگر اندازه گيري حجم حفرات دقيقتر مي باشد . براي اندازه گيري تراوايي مدل از قانون دارسي استفاده شده است. فشار ورودي سيال مورد استفاده كه در اين حالت آب بوده است، توسط ستون آب كه به ورودي مدل متصل است، تامين شده و آب را به درون مدل ميراند . بايد توجه داشت كه مدل صد در صد اشباع از آب بوده و به طور كاملاً افقي قرار گرفته باشد. ميزان آب توليدي از انتهاي مدل در يك بازه زماني خاص، اندازه گيري شده و اينگونه دبي سيال تزريقي بدست مي آيد. براي ثابت نگه داشتن فشار ورودي مي توان از لوله استوانه اي با قطر دهانه زياد استفاده نمود . در اين صورت، با توليد آب از يك طرف مدل، به دليل كم بودن حجم حفرات مدل، تغيير ارتفاع ايجاد شده قابل صرف نظر كردن خواهد بود . فشار خروجي، فشار اتمسفري است. براي بررسي حركت سيال در يك محيط متخلخل مخصوصاً هنگامي كه از نفت اشباع از گاز استفاده نمي شود، اختلاف فشار دو طرف محيط متخلخل تعيين كننده جريان مي باشد و ميزان فشار ورودي و خروجي، بتنهايي، تاثير چنداني بر نحوه حركت سيال نخواهد داشت. تمامي آزمايشات سيلابزني در فشار اتمسفري انجام گرفته اند. از پمپهاي مخصوص تزريق سرنگ براي تزريق سيالات در مدل استفاده شده است . شكل 3 كل سيستم انجام آزمايشات را نشان مي دهد. سيال از پمپ تزريق به سمت مدل و از خروجي مدل براي اندازه گيري حجم توليدي داخل يك بشر تخليه مي شود. يك دوربين فيلم برداري يا عكاسي با وضوح خيلي بالا در زمانهاي مقتضي از مدل عكسبرداري مي كند . عكسها و فيلمها تحليل شده و نتايج استخراج مي شود.

شكل 3- سيستم تزريق در ميكرومدل، همراه با سيستم تحليل

تستهاي مورد نظر در مدل افقي داراي تراوايي بالا از جهات مختلفي سيلابزني با آب و پليمر را مقايسه مي كنند. در كل دو نوع تست در اين حالت انجام شده است . نوع اول شامل تزريق آب تا بازيافت نهايي (Ultimate Recovery) و سپس تزريق محلول پليمري تا بازيافت نهايي است و نوع دوم شامل تزريق محلول پليمري، به تنهايي، مي باشد.

هدف از انجام اين تستها در درجه اول مقايسه نحوه حركت سيالات آب و محلول پليمري در محيط متخلخل داراي دو لايه با تراوايي هاي مختلف و در درجه دوم مقايسه كمي/كيفي ميزان بازيافت حالات مختلف سيلابزني در ميكرومدل هاي شيشهاي مي باشد.

بازيافت نهايي سيلابزني با آب، بازيافت نهايي سيلابزني با محلول پليمري و موثر بودن يا نبودن تزريق محلول پليمري پس از تزريق آب در اين تستها بررسي، اندازه گيري و تحليل شده اند.

تستهاي تزريق در دبي هاي مختلف از 2/0 تا 8/0 ميلي ليتر بر ساعت انجام شده اند تا بتوان اثر دبي را در پروسه هاي مختلف تزريق بررسي نمود. مورد ديگري كه در اين تستها بررسي شده است، مطالعه اثر ويسكوزيته سيال تزريقي (آب و محلول پليمري) روي ميزان بازيافت نهايي و نحوه حركت سيال در محيط متخلخل مي باشد.

لازم به ذكر است كه اعداد مويينگي مربوط به اين تستها در بازه تا مي باشد كه در محدوده اعداد مويينگي حركت سيال در مخزن مي باشد. بنابراين ميتوان نتايج اين تحقيق را بصورت كيفي به مقياس مخزن نيز تعميم داد.

بحث و نتايج

نتايج تستهاي انجام شده روي مدل مورد نظر در حالي كه به صورت افقي قرار گرفته باشد، در اين قسمت به تفصيل بررسي ميشود.

دو محلول پليمري مورد استفاده به ترتيب داراي ويسكوزيتههاي 45/1 و 8/1 سانتيپواز هستند. در ادامه، محلول داراي ويسكوزيته كمتر با شماره 1 و محلول داراي ويسكوزيته بالاتر با شماره 2 مشخص شده اند. ويسكوزيته كروزين حدود 5/1 سانتي پواز مي باشد. تراوايي كل ميكرومدل حدود 60 دارسي است و حجم حفرات آن برابر 18/1 ميلي ليتر مي باشد. تخلخل 7/53% مي باشد.

در محيط متخلخل مورد نظر، ميزان بازيافت نهايي و بازيافت در لحظه مشاهده سيال در خروجي (Breakthrough) مدل، با افزايش دبي افزايش مي يابد كه نشان دهنده غلبه بيشتر نيروهاي ويسكوز بر نيروهاي مويينه مي باشد . شايسته توجه است كه بدليل زياد بودن تراوايي مدل، نيروهاي مويينه ضعيف بوده و مقاومت چنداني در برابر عبور جريان از خود نشان نمي دهند، مخصوصا هنگامي كه دبي جريان و در نتيجه نيروهاي ويسكوز وارده بر سيال افزايش مي يابند. تفاوت موجود بين نيروهاي مويينه وارده از طرف لايه هاي موازي داراي تراوايي متفاوت باعث مي شود كه سيال در لايه داراي تراوايي بيشتر راحتتر حركت كند و بنابراين ميزان بازيافت از آن لايه بيشتر از لايه كم تراواتر باشد.

سه حالت مورد بررسي شامل بازيافت سيلابزني با آب، بازيافت سيلابزني با محلول پليمري پس از بازيافت نهايي سيلابزني با آب و بازيافت سيلابزني با محلول پليمري به تنهايي مي باشد. با افزايش دبي، بازيافت نهايي و بازيافت در هنگام مشاهده سيال در خروجي، در هر سه حالت، افزايش مي يابند. جدول 1 ميزان بازيافت نهايي و بازيافت در هنگام مشاهده سيال تزريقي در خروجي (Breakthrough) را براي دبي هاي مختلف نشان مي دهد.

نتايج

1- در آزمايشات جابجايي نفت توسط محلول پليمري و آب شاهد افزايش ميزان نفت توليدي در حدود 15% نفت درجاي اوليه به خاطر افزايش دبي هستيم.

2- در آزمايشات جابجايي نفت توسط محلول پليمري و آب به خاطر افزايش ويسكوزيته سيالات تزريقي حدود 1% تا 17% متغير است.

3- سيلابزني با محلول پليمري پس از سيلابزني با آب باعث افزايش برداشت نفت تا 6% حجم نفت درجاي اوليه مي شود.

4- در بازههاي بررسي شده براي متغيرهاي مختلف، بيشترين دبي تزريق سيالات مختلف (آب در هنگام خروج سيال از محيط، آب در حالت بازيافت نهايي و پليمر در حالت بازيافت نهايي) يعني 8/0 ميليليتر بر ساعت، بيشترين بازيافت را داشته است.

5- زمان رسيدن به بازيافت نهايي در كمترين دبي تزريق، يعني 2/0 ميلي ليتر بر ساعت، براي سيالات مختلف (آب و سپس محلول پليمري، محلول پليمري به تنهايي) كمترين و در نتيجه بهترين بوده است.

6- در بازه بررسي شده ويسكوزيته سيال تزريقي، بهترين ميزان بازيافت مربوط به سيال با بيشترين ويسكوزيته يعني 8/1 سانتي پواز بوده است. در تمامي حالات تزريق، محلول پليمري پس از تزريق آب در سيستم، باعث افزايش بازيافت نفت شده است . در نهايت، تفاوت اندكي در ويسكوزيته هاي سيالات تزريقي نيز باعث افزايش بازيافت خواهد بود . بيشترين مقدار افزايش ويسكوزيته در اين آزمايشات 80% بوده است كه جوابهاي قابل قبولي ارايه داده است.