معرفی شاعران پرسشگر؛ مرز فلسفه و شعر
بر اساس "درسگفتارهای زیباییشناسی" فیلسوف آلمانی فریدریش هگل ، شعر به مثابه عالیترین شکل هنر شناخته میشود، نه از آن رو که پاسخ میدهد، بلکه از آن جهت که شاعران با ابزار فیلسوفان یعنی زبان به طرح پرسشهای بنیادین هستی در قالب استعاری میپردازند و در مزر فلسفه و شعر قدم می زنند.این صفحه به معرفی شاعرانی اختصاص یافته است که مرزهای میان شعر و فلسفه را به چالش کشیدهاند؛ از فریدریش هولدرلین و نیچه گرفته، که شعر را رسانهای برای بیان امر مطلق میدانستد، تا هایکوهای ژاپنی که در سه سطرِ موجز، پرسشهایی اگزیستانسیال را مطرح میکنند . در گسترهٔ شعر مدرن نیز این رویکرد تداوم یافته است؛ اشعار کوتاه شاعرانی چون رضا براهنی و عباس کیارستمی گواهی است بر این که شعر میتواند همزمان هم چندپهلویی معنایی را حفظ کند و هم ژرفای فلسفی خویش را.
این مجموعه به مرور به روزرسانی خواهد شد —
پیشنهادات خود دربارهٔ شاعران شایستهٔ حضور در این فهرست را ، با من به اشتراک بگذارید.