متن کوتاه اعدام

از مارکسیست اسلامی می‌آیم
.به سمت فاشیست‌ها می‌روم
با قطار یا اتوبوس فرقی نمی‌کند؛
.اینجا همیشه دیر می‌رسی
،پشت چراغ قرمز طولانی پل آزادی
.یک درشکهٔ سلطنتی چپ کرده است
.چوب لای چرخ گذشته رفته
.دیگر هیچ چیز نمی‌چرخد

سالهای سی تا چهل

،ماموریت های سری دانشجویی

،شفق،کنفدراسیون احیا

خط چپ سفید

پنجاه تا شصت

خانه‌های تیمی

چریک‌های فدایی خلق

،یا حزب توده

هشتاد تا نود

جریان اسلام گرا

اصول گرا

لیگ سوسیالیست های ایران

جنبش سبز

چهارصد

تا کی؟
...مبارزه

...هنوز ادامه دارد
پول نفت هست اما هنوز هم
:میان ایدئولوژی و گرسنگی فرقی نیست
.هر دو شکم را پاره می‌کنند و ذهن را خالی
.برای دندان پوسیده نباید غصه خورد
.به خودم می‌گویم: هیچ‌وقت مرا به خاطر این حرف‌ها دستگیر نمی‌کنند

.انقلاب هنوز از پله‌های دانشگاه تهران بالا می‌رود
،ساواک، سازمان اطلاعات و امنیت کشور
.اینستاگرام و توییتر را فیلتر کرده
.اساتید علوم سیاسی هنوز پایان‌نامه می‌نویسند
.ارادهٔ اجتماعی ایران امری معدوم است

.کنار خمینی نشسته‌ام
.دست راستم: کوروش و رضا
.دست چپم: احمدی‌نژاد و خاتمی
.عکاس می‌خواهد لبخند بزنم
ارادهٔ درونی‌نشده
تنها یک تصویر انتزاعی است
.که روی بیلبوردها چاپ می‌شود

آیا حاضرم برای وطنم بمیرم؟
،چرا که نه. آدم باید در خانه‌اش بمیرد
.نه در سلول انفرادی

.ما سال‌هاست با سیاست قهر کرده‌ایم
.همه چیز را فردی می‌بینیم
،در روان‌شناسی مسموم
فقط نظریه‌های توطئه
.راجع به آمریکا، انگلیس و اسرائیل می‌سازیم
.جوان ایرانی امنیت مالی را اولویت می‌داند، نه امنیت ملی

.لیبرالیست‌های آمریکایی همه‌جا رشد می‌کنند
.بی‌ثباتی اقتصادی. سرمایه‌داری
.قوهٔ مقننه مثل قلب. قوهٔ مجریه مثل مغز
.مردم عمر دولت را زیاد می‌کنند
.حکومت‌های طولانی که در نهایت همه از بین می‌روند

،تهران بارها خراب شده
.اما هنوز نفس می‌کشد
در کوچه‌های لاله‌زار
.بوی سرب همه‌جا را گرفته
،تو صف صبحگاهی اعدام
.دستی به شانه‌ام می‌خورد
.رستم در زره‌ای زنگ‌زده به من نگاه می‌کند
:انگار سال‌ها پیش مرا کشته. می‌پرسد
«تو گرز مرا ندیده‌ای؟»
.نه. ما فقط موشک تولید می‌کنیم

«.بالاخره آمریکا مقابل ایرانیان زانو خواهد زد»
،نمی‌خندم
.چون این جمله را هزاران بار شنیده‌ام

،باید خودم را زودتر ترور کنم
.پیش از آنکه کسی الله‌اکبر بگوید

:می‌خوانم

حکم شماره ۷۸۴-ج/الف
...دادگاه انقلاب مرکز
.لبانم خشک شده
هیئت دادرسی: شعبه ۱۵
متهم: میم. طا. جیم
.صدایم از بلندگوها پخش می‌شود
شماره پرونده: ۹۴-۴۷۲-الف
:اتهامات
،گلویم از گرما
،از فریادهای بی‌صدا
.می‌سوزد

محاربه از طریق اقدام نوشتن علیه امنیت ملی-
فساد فی‌الارض-
عضویت در سازمان جاسوسی-
تبلیغ علیه نظام-

:رای
با استناد به شواهد و مدارک موجود در پرونده و اقرار متهم، و با توجه به مواد ۱۸۶ و ۲۸۷ قانون مجازات ،اسلامی
.دادگاه متهم را به اتهام محاربه و فساد فی‌الارض محکوم به اعدام می‌نماید

،از سوراخ چشم‌بند
،یک نقطه
،یک خورشید کور
.هنوز می‌تابد