«...آنها که با قتل یک دختر جوان در یک خیابان تهران توانستند یک توفان رسانه‌یی را در سطح جهان علیه جمهوری اسلامی پدید آورند و احساسات جهانی را علیه نظام تحریک کنند و زمینه‌ساز تحریم‌ها شوند، در کمین انتخابات‌اند، و نقشه‌ها دارند، باید مراقب باشیم».

روزنامه‌ی رسالت ـ اردیبهشت۱۳۹۶

...

كم‌ ترسيده‌يي از من، ترسانك لرزان!

با تمام ترس‌هايت، پنهان‌

ـ در ناشناخته‌های مخفي ترس ـ

از من بترس!

ايلخان طيلسان تقدس بر دوش!

خليفه‌ی دجال‌فعل آيه‌هاي خدايي فروش!

من با تمام ياخته‌های برهنه‌ی خشم

در عصب‌هاي برانگيخته‌ی شمشير

در كمين توام.

من تمام قامت

تمامِ قامتٍ خشم را

از تمام زاغه‌های باروت جهان

برای لحظه‌ی موعود

گردآورده‌ام.

كم‌ ترسيده‌يي از من، ترسانك لرزان!

پشت ارتعاش سرخ معدنچيان زنده بگور

پشت خشم توفان نباريده‌ی اشك

در كوچه‌ی گونه‌های دختران خيابان

پشت چهارراه هشدار چراغ قرمز

در رگهاي عاصي تهران

در بوق كلافه‌ی هر ماشين

پشت سانسور‌گريزی سطرهاي زخمي هر وب‌لاگ

در انفجار مهيب آگاهي

پشت هر پشته و پشت

پشت هر مشت درشت

من كابوس پلنگ مرگ توام؛

فشار فشرده‌ی هوشمند

برای لحظه‌ی خيز.

رأی من، نبودن توست

خون «دختر ايران» را

با آبپاش و دروغ و كاسكت و باتوم

ناجا و لجام و لجن

از خيابان برانگيخته‌ی وجدان

نمی‌توانی شست.

جغرافيای ميهن من

با شيپور دمادم بيداری بيدار است

از قاتل ۶۷ بيزار است

در گريوه تا گريوة آن،

پرهيب گرسنه‌ی پولادخوار شيري‌

در پنجه پنجه‌ی آخته‌اش، سرخ شمشيري

از من بترس!

من انتخاب مرگ توام

رأی من، نبودن توست

بد چرنديده‌يي، دستار سياه!

كم پرشيده‌يي، لرزانك زرد!

ع. طارق