چهارم آبان ماه خجسته زادروز

محمدرضا شاه پهلوی

شاهنشاه آریامهر

محمدرضاشاه پهلوی دومین پادشاه از خاندان پهلوی و واپسین شاهنشاه ایران، در روز چهارم آبان ماه سال 1298 خورشیدی (2478 شاهنشاهی 1919 ترسایی) در تهران چشم به جهان گشود. در هفت سالگی به جانشینی رضا شاه بزرگ برگزیده شد.

آموزش دبستانی را در تهران گذراند و در سال 1310 برای آموزش در گامه های بالاتر به سویس رفت. همراه با آموختن زبانهای فرانسه و انگلیسی، ادب و زبان پارسی را در کنار استادان بلند پایه یی مانند دکتر سعید نفیسی فرا گرفت. در هفده سالگی به ایران باز گشت به دانشکده ی افسری پیوست و پس از دو سال در سن نوزده سالگی با درجه ستوان دوم از آن دانشکده بیرون آمد .

از آن پس نشست های روزانه با رضا شاه بخشی از برنامه ی کار او بود. رضا شاه در بسیاری از کارهای کشورداری رهنمود های او را بکار می گرفت.


ایران در زیر چکمه های سربازان بیگانه

در شهریورماه سال 1320 نیروهای انگلیس و روس و در پی آنها آمریکا به خاک ایران یورش آوردند و بر سراسر کشور چیره گشتند.

ژنرال "آرچیبالد ویول" ( در میانه) فرمانده ارتش انگلیس در هندوستان، در نشست رایزنی با وینستون چرچیل نخست وزیر و دریادار جیمز سامرویل در می 1943. نیروهای زیر فرمان آرچیبالد ویول از سه راه به ايران یورش آوردند و سراسر ایران را میدان تاخت و تاز سربازان بیگانه ساختند.

برگی از یادداشت های چرچیل:‌

لزوم ارسال انواع و اقسام ساز و برگ و مهمات برای شوروی از يك طرف و اشكالات روز افزون راه اقيانوس منجمد شمالی و نقشه‌های استراتژيكی متفقين در آينده از طرف ديگر، بيش از پيش ما را بر آن می‌‌داشت كه برای استفاده كامل از ايران به منظور ارتباط با شوروی اقدام فوری معمول داريم چاههای نفت ايران به منزله‌ عامل مهمی در جنگ به شمار می‌رفت عده‌ ی کثیری از آلمانيها در تهران استقرار يافته و جبهه‌ آلمان در ايران روز به روز بهتر می‌شد به هم خود در نقشه‌‌ ی شورش در عراق و اشغال سوريه از طرف انگليس و فرانسه كه در فاصله‌ی كمي صورت گرفت، ‌نقشه‌های هيتلر را در خاورميانه مواجه با اشكالات بسيار نمود. بنابراين ما از موقعيت استفاده كرده و بر آن شديم كه به روسها دست اتحاد بدهيم و به اتفاق مبادرت به لشكركشی به ايران کنیم. (برداشت از تارنماهای بهترین ها- ایرنا- فرادید- ویکی پدیا )

در روز سوم شهریور ماه 1320، نيروهای [انگلیس و شوروی] بی نگر به بی سویی ایران، از جنوب و باختر و از زمین و هوا به ایران یورش آوردند و شهرهای سر راه را یکی پس از دیگری گرفتند و راهی تهران شدند. در پی این یورش، همه ی راههای کشور به ویژه راه آهن سراسری ایران بدست آنها افتاد، چاههای نفت ایران همه به تاراج رفت، کارگران ایرانی برای فراهم آوردن نیازمندیهای ارتش های هم پیمان با ارزانترین دستمزد به کار گرفته شدند، آنچه که بهره ی ایران شد، سراسیمگی در کارهای کشور، کمبود خوراکی و گرسنگی های مرگبار بود.

رضا شاه بزرگ که به هیچ روی نمی توانست ناخرسندی خود را از بودن نیروهای بیگانه در کشور پنهان بدارد، وادار به کناره گیری از کارهای کشور، و از سوی نیروهای بریتانیا بازداشت و به آبخوست موریس در آفریقای جنوبی فرستاده شد.

در گیرودار آن روزگار بد هنجار، محمد رضا پهلوی، بزرگترين فرزند رضا شاه بر جای پدر نشست .

سه دولت هم پیمان روس و انگلیس و آمریکا پیمان بسته بودند که تا شش ماه پس از پایان جنگ جهانی دوم نیروهای خود را از خاک ایران بیرون برند، ولی شوروی این پیمان را نیز مانند بسیاری از دیگر پیمان های خود نادیده گرفت و بجای بیرون بردن نیروهای خود از ایران، همه ی توان خود را در جداسازی بخش هایی از خاک این کشور و افزودن به فرمانرو سیاسی خود بکار گرفت. در راستای چنین آماجی بود که پشت به میهن کرده هایی مانند پیشه وری و قاضی محمد را در آذربایجان و کردستان به جدا سری برانگیخت و خود با همه توش و توان به پشتیبانی از آنها برخاست، شاه جوان با بهره گیری از کاردانی های قوام السلطنه و نیروی ارتش نوپای ایران توانست دست شوروی را از پشتیبانی شورشگران کوتاه کند و از تکه پاره شدن خاک میهن جلوگیرد. ( برای آگاهی بیشتر نگاه کنید به بیست یکم آذر در همین گاهشمار)


ترور در دانشگاه تهران

در روز پانزدهم بهمن ماه سال 1327 به هنگام بازدید محمد رضا شاه از دانشگاه تهران، یک جهادگر مسلمان بنام ناصر فخر آرایی با شلیک سه گلوله ی پیاپی بسوی او یورش برد، ولی تنها یکی از گلوله ها خراش کوچکی بر چهره ی شاه پدید آورد، ناصر فخرآرایی در جا کشته شد و محمد رضا شاه جوان که دست دولت های روس و انگلیس را در پس پرده می دید، برای استوار کردن پایگاه پادشاهی و توان ایستادگی در برابر دشمنان میهن، زمینه ی نشست مجلس مؤسسان را فراهم آورد. این مجلس افزون بر افزایش توانمندی های شاه، بنیاد گذاری نهاد دیگری بنام مجلس سنا را نیز پذیرفت.

به سوی تمدن بزرگ

آنچه که شاه جوان را به کار و کوشش پیگیر در پیشبرد کشور وا می داشت، آرمانشهر والایی بود که خود آن را تمدن بزرگ می دانست. چنین آرمان بزرگی بود که به او توان می بخشید تا در برابر گزند باد و باران روزگار استوار بماند و از پا ننشیند.


برج شهیاد

همانگونه که شهر نیویورک با تندیس آزادی – شهر پاریس با برج ایفل – شهر دهلی با تاج محل شناخته می شود، برج شهیاد نیز نماد شهر بزرگ تهران شد.

این بُرج باشکوه، از یکسو کارنامه ی پُر فراز و فرود سامانه ی دوهزار و پانسد ساله ی شاهنشاهی را به رخ می کشد، و از سوی دیگر نشان دهنده ی آرمانشهر ملتی است که با تکیه بر آزمون های تلخ و شیرین گذشته به سوی آینده یی درخشان گام بر می داشت.

فرانمای این برج را مهندس حسن امانت هنگامی که جوان بیست و چهار ساله یی بود فراهم کرد و گوی پیشتازی از میان سدها مهندس پیرو جوان ربود.

کار ساختمان برج شهیاد در سال 1348 خورشیدی ( 2528 شاهنشاهی) آغاز، و در روز بیست و چهارم دیماه سال 1350 به فرجام رسید . این برج دارای سه اشکوبه با چهار دستگاه بالابر، دو راه پله و 286 پلکان است. پهنای آن 63 متر و بلندای آن از روی زمین 45 متر است.

جشن آیین گشایش برج شهیاد در پیشگاه شاهنشاه آریامهر و شهبانو فرح پهلوی برگزارگردید و در همان روز از روی فرمان کوروش بزرگ نیز بنام نخستین اعلامیه حقوق بشر پرده برداری شد.

دهکده ی المپیک و استادیوم آریامهر

استادیوم ورزشی آریامهر برای میزبانی بازی های آسیایی سال 1974 ساخته شد و در روز دهم شهریور ماه همان سال ( 1353 خورشیدی برابر 2533 شاهنشاهی ) گشایش یافت. این ورزشگاه بخشی از گرد آیه (مجموعه) ورزشی آریامهر تهران بشمار می رود که در زمینی به گستره ی 460 هکتار دامن گسترانیده است. 145 هکتار از زمین های آن جنگل، 45 هکتار چمن کاری و 7 هکتار زمین های بازی و 400000 متر زیر سازه های گوناگون جا گرفته اند. گردایه ورزشی آریامهر باشکوهترین ورزشگاه در سراسر آسیاست.

بدون هیچ شک و تردید باید گفت که ورزش ایران در زمان حکومت پهلوی ها پا گرفته و ساخته و شده است.

رضا شاه بزرگ در دورانی که حکومت را در ایران بدست گرفت ، هیچ نشانی از ورزش روز در سرزمین ما نبود، تغییر و تحولات گسترده به لحاظ اجتماعی و فرهنگی باعث آن بود تا نگاه تازه به ورزش نیز در جامعه ایران پیدا شود. اگر ورزشگاه امجدیه را بنام خانه ورزش ایران بپذیریم ، بنای این ورزشگاه در دوران رضا شاه بزرگ بوده تا اولین پایه های ورزش نوین در کشور ما گذاشته شود .

دانشسرای تربیت بدنی و ورزش از دیگر کارهای بزرگ رضا شاه بود که با آوردن یکی از استادان ورزش از آمریکا بنام گیبسون به تربیت معلم ورزش در ایران پرداخت.

یکی دیگر از کسانی که نقش بزرگی در ورزش ایران در زمان رضا شاه ایفا کرد میر مهدی ورزنده بود.

اگر بنا باشد اعتبار تلاش برای معرفی و فعالیت ورزش‌ غربی در ایران را فقط به یک نفر بدهیم، او میرمهدی ورزنده است. ورزنده در بلژیک تربیت بدنی خوانده بود و مدت زمانی را هم در استانبول گذراند . کمی پیش از پایان جنگ اول جهانی به ایران بازگشت. اورا در بازگشت به ایران مسخره‌ می‌کردند که به خارج رفته و تربیت بدنی خوانده است، اما زمانی که به کمک پزشکانی که بیماران خود را به نزد او می فرستادند، ارزش و اهمیت ورزنده تا حدودی شناخته شد. میر مهدی ورزنده در مدارس فرانسوی در تهران رشته تربیت بدنی را آموزش داد و آنجا بود که توجه مقام‌های وزارت معارف را جلب کرد تا شغلی ثابت به او بدهند: معلم تربیت بدنی مدارس دولتی !

دوران پادشاهی رضا شاه آنقدر طولانی نبود تا گام های اساسی و بیشتر برای ورزش ایران برداشته شود و در این میان باید شرایط سخت آن زمان را نیز در نظر بیاوریم تا به واقع فرصت مطلوب را برای ساخت و ساز زیر بنایی فراهم آورد . در آن زمان تیم های ورزشی در دانشکده نظام بسیار فعال بودند و محمدرضا پهلوی هم از طرف رضا شاه سرپرستی ورزش را به عهده داشت .

در پی به سلطنت رسیدن محمدرضا شاه پهلوی ، اوضاع و احوال روز به روز برای همگامی با ورزش نوین و روز جهانی مناسب تر گشت و از آنجا که پادشاه دوم پهلوی در خارج از کشور به تحصیل و آموزش پرداخته بود ، شخصیتی به راستی ورزشی پیدا کرده و نگاه او به ورزش یک نگاه حرفه ای و آشنا بود .

محمدرضا شاه پهلوی در چند رشته ورزشی مثل اسکی ، شنا ، تنیس و.......از مهارت قابل توجه برخودار بود و علاقه او به رویدادها و مسائل ورزشی تا آنجا بود که همچون یک کارشناس از اخبار ایران و جهان با خبر بود . تیمهای ملی ورزشی ایران در رشته های مختلف یکی در پی دیگری در دهه های بیست و سی بنا نهاده شدند و پادشاه ایران به اندازه ای در راه گسترش هر چه زودتر و بیشتر ورزش ایران شوق و ذوق و تلاش داشت که اولین حضور قهرمانان ایران در المپیک 1948 لندن به وقوع پیوست تا بزرگترین میدان جهانی ورزش با نام ایران نیز آشنا شود .

حضور در بازیهای المپیک لندن را باید بزرگترین نقطه عطف در ورزش ایران به شمار آورد که نقش شاه در آن انکار ناپذیر است و باید بدانیم که هزینه حضور قهرمانان ایران در اولین المپیک بدست محمد رضا شاه پرداخته شد که در آن زمان یکصد هزار تومان بود .

این بودجه از جیب شخصی محمد رضا شاه تامین شد تا مردم ایران آگاه شوند که شخص اول مملکت تا چه میزان به ورزش و قهرمانان ملی ایران علاقه دارد و همینطور حضور او در لندن باعث دلگرمی ورزشکاران بود.

به دنبال المپیک لندن ، بازیهای آسیایی 1951 دهلی نو در پیش بود و با توجه به اوضاع نامناسب مالی کشور ، شاه دستور داد به فرمانده نیروی هوایی وقت ایران - سرلشکر گیلانشاه - که دو فروند هواپیما در اختیار ورزشکاران قرار بگیرد.

در دهه های پنجاه و شصت میلادی حضور ورزشکاران ایران در میدانهای جهانی و آسیایی چشمگیر و افتخار آفرین بوده و اعتبار ورزش ایران به جایی رسید که برای اولین بار میزبانی بازیهای آسیایی 1974 به کشور ما سپرده شد . پیش از این بازیهای آسیایی در کشورهایی چون هندوستان ، تایلند ، ژاپن انجام شده بود . حضور چینی ها بعد از سالها انزوا در بازیهای آسیایی تهران براستی یک نقطه عطف به حساب می آمد . همراه با آن عراق و اسرائیل نیز در کنار هم در این بازیها شرکت کردند تا همگان از قدرت ایران در آن زمان در خاورمیانه آگاه شوند که چنین اتفاق مهمی می تواند بیافتد .

شخصیت ورزشی محمدرضا شاه و همراهی همیشگی او با ورزش ایران راه را برای سازندگی هرچه سریع تر ورزش در نزد دختران و پسران ایرانی هموار کرد و چهارم آبان یعنی زادروز پادشاه ایران بنام روز ورزش نامیده شد تا بیش از پیش حضور پادشاه دوم پهلوی در میان ورزشکاران و قهرمانان ملی ایران احساس شود .

اینگونه بود که ورزشگاه های پرشمار در بیشتر شهرهای ایران تاسیس شد و در مدارس نیز به اندازه ای ورزش رونق و شکوفایی یافت که در دهه های سی - چهل و پنجاه ، بازیکنان تیمهای ملی ایران در رشته های گوناگون را دانش آموزان و دانشجویان شکل می دادند و حال و هوای ورزش ما به درستی همان شکل جهانی را داشت . یعنی ورزش در میان نوجوانان و جوانان ایرانی فراگیر شده و دختر و پسر در کنار یکدیگر به تمرین می پرداختند و در بازیهای المپیک و آسیایی می دیدیم که شمار دختران و پسران نزدیک به هم بوده و در بسیار از رشته ها تیم ملی زنان در کنار تیم مردان حرکت می کرد .

علاوه بر گسترش ورزش در مدارس باید ار تاسیس باشگاه های ورزشی با استاندارد های جهانی در این دوران یاد کنیم که بیشتر باشگاه ها در دست و اختیار بخش خصوصی بود ودر هر شهرستان دست کم دو سه باشگاه مردمی وجود داشت که به درستی از سوی اهالی شهر پشتیبانی و حمایت می شد تا ورزش مردمی جای خود را در هر شهر و دیار باز کند .باشگاه هایی همچون تاج ، شاهین ، دارایی و ....در بیشتر شهرهای ایران فعالیت داشتند و نقش ارزشمندی در رقابتهای داغ و فشرده بازی می کردند که در جذب و آشنایی نوجوانان و جوانان با ورزش روز کوشا بودند .

در سال 1355 حرکتی ابتکاری در جهت گسترش ورزش صبحگاهی صورت گرفت و آهنگ بسيار زيبا و خاطره‌انگيزي توسط انوشیروان روحانی براي ورزش صبحگاهي مدارس ساخته شد. مدت زمان آهنگ حدود هشت دقيقه و هر 15 يا 20 ثانيه مخصوص حركت نرمشي خاصي بود كه با صداي كشيده سوت از قسمت قبلي جدا مي‌شد. بعضي قسمت‌ها هم براي حركت درجا و نفس‌گيري ساخته شده بود . صبح اول وقت كه توي حياط مدرسه بعد از قرائت قرآن و سرود و همزمان مراسم پرچم و نيايش، در همان حالي كه كيف‌های دانش آموزان روی زمین بود، آهنگ از بلندگو پخش مي‌شد و دانش آموزان با نگاه به معلم ورزش مدرسه كه بالای سکو حركات را انجام مي‌داد، ورزش صبحگاهی را شروع مي‌كردند.

اين برنامه قرار بود در كل كشور همگاني شود، يعني سر ساعت مثلا هفت و نيم اين آهنگ از تمام بلندگوهاي سطح شهر و تاكسي‌ها و اتومبيل‌هاي شخصی پخش شود و مردم در پارك‌ها و حتا كنار پياده‌روها حركات نرمشي را انجام دهند. ضمن آنکه مدتی نیز تبلیغات برای فرهنگ ‌سازی اصولی در ورزش انجام شد تا همگام با رشد و پیشرفت ورزش ملی با فرهنگ سازنده نیز همراه شویم ، اما افسوس و حسرت که انقلاب 57 به وقوع پیوست و ناگاه تمام رشته ها پنبه شد !

یادمان نرود که مجموعه ورزشی آریامهر ( ورزشگاه یکصد هزار نفری ) در همین دهه پایانی حکومت پهلوی ساخته شد که یقین بدانید که جمهوری اسلامی هزار سال دیگر نیز در ساختن چنین تاسیسات عظیمی ناتوان خواهد بود - ورزشگاه نقش جهان اصفهان با خرج 70 میلیارد تومان - 22 سال است که ناتمام باقی مانده است! انقلاب اسلامی ایران را باید همچون یک بیل به وسعت سرزمین ما دانست که همه چیز را زیر و رو کرد و ارزشها فرو ریخت تا ضد ارزشها حاکم شوند .

[هواپیمایی ملی ايران Iranian Airways] به فرمان محمدرضا شاه پهلوی در ارديبهشت ماه سال 1325 پایه ریزی شد و نخستین پرواز خود را میان تهران - مشهد انجام داد و در کمتر از 17 سال (از سال 1324 تا 1341)

به بالاترین پایگاه در این زمینه فرا رفت و نامی بزرگ در میان شرکت های هواپیمایی جهان بدست آورد.

نخستین پرواز هما به بیرون از مرزهای میهن با هواپیماهای جت در سال ۱۳۴۴ با بهره گیری از یک فروند بوئینگ ۷۲۷–۱۰۰ از تهران به سوی بیروت انجام گرفت. در پی این پرواز شمار بیشتری از هواپیماهای جت بوئینگ خریداری و جایگزین هواپیمای ملخ دار پیشین شدند.

با آغاز دهه ی ۱۳۵۰ که دوران پیشرفت و فراپویی کشور بود، دوران شکوفایی هما نیز آغاز گشت. در سال ۱۳۵۰ چند فروند بوئینگ ۷۳۷–۱۰۰ و در سال ۱۳۵۳چند فروند بوئینگ ۷۲۷–۲۰۰ بر شمار ناوگان هوایی هما افزوده شد .

در سالهای هفتاد ترسایی، پروازهای همه روزه و بدون ایست هما به سوی اروپا آغاز شد و شمار پروازهای تهران – لندن به بیش از سی پرواز در هفته رسید.

پرواز تهران - نیویورک در سال ۱۳۵۴ با بهره‌ گیری از بوئینگ ۷۰۷ و با یک ایست در لندن آغاز شد و با خرید بوئینگ‌های ۷۴۷ SP درازترین پرواز بدون ایست جهان از سوی هواپیمایی ملی ایران براه افتد.

در مهر ماه سال ۱۳۵۱ پیمان خرید دو فروند هواپیمای کنکورد بسته شد ولی در پی خلالوش ایرانسوز اسلامی این پیمان به اجرا در نیامد.

در سال ۱۳۵۶ هما ۶ فروند ایرباس مدل A300 را برای بکارگیری در پروازهای درون مرزی خریداری و برای نخستین بار در خاورمیانه این هواپیمای غول پیکر را به پرواز در آورد.

در پایان سال 56 هما همه روزه به بیش از ۳۱ شهر در درون و بیرون از مرزهای میهن (از پکن و توکیو تا نیویورک) پرواز می ‌کرد و خود را برای پرواز یکسره میان تهران - لوس آنجلس و تهران سیدنی آماده می ساخت.

در سال‌های پایانی دهه هفتاد، هواپیمایی ملی ایران هما به بالاترین گامه ی فراپویی رسید و پر درآمد ترین شرکت هواپیمایی جهان شناخته شد، و در سال 1355 از دیدگاه ایمنی پس از شرکت کانتاس( هواپیمایی استرالیا) آسوده‌ ترین شرکت هوایی جهان نام گرفت. شوربختانه تازی پرستان ایرانسوز از پیشرفت شگفت انگیز این سازمان ایرانی جلوگیری و با زشتکاریهای خود چنین سازمان بلند پروازی را تا پایین ترین رده در میان شرکت های هواپیمایی جهان فرو بردند.

سالشمار شاهنشاهی بجای سالمشار اسلامی

برای آگاهی بیشتر بنگرید به گاهنامه ی شاهنشاهی در پیشگفتار همین دفتر


برگزاری جشنهای دوهزار و پانسد ساله

بنگرید به ( جشن های دوهزار و پانسد ساله بیست و هشتم مهر ماه در همین دفتر)


سپاه بهداشت

پیش از روی کار آمدن خاندان ایرانساز پهلوی، بیشینه ی مردم ایران که روستانشینان بودند و یا در شهرهای دور دست زندگی می کردند، کمترین بهره از دستیاری های پزشکی نداشتند. در بیشتر شهرها و روستاهای ایران، گورستانها کودکستان بودند نه گورستان، چرا که شمار بزرگی از کودکان پیش از رسیدن به ده سالگی در پی بیماریهای گوناگون از آبله گرفته تا دیسانتری Dysentery و مالاریا و تب روده Typhoid fever سِل و هزار و یک درد بی درمان دیگر می مُردند و یا در پی بیماریهایی مانند تراخم کور می شدند.

از سال 1342 خورشیدی ( 2522 شاهنشاهی) پسران و دختران جوان که آموزش پزشکی را بپایان می رساندند، برابر اصل هفتم انقلاب سفید شاه و مردم می بایست به سپاه بهداشت می پیوستند تا کران تا کران کشور را از دارو و درمان بهره مند گردانند. (برای آگاهی بیشتر نگاه کنید به جشنهای دوهزار و پانسد ساله- بیست و هشتم مهر ماه)


سپاه دانش

سپاه دانش اصل ششم انقلاب سفید شاه و مردم، و نام یک نهاد دانش افشانی بود که در سال 1341 بنیاد گذاری شد و از سال 1342 کار خود را آغاز نمود. تا سال 1357 بیست و هشت چرخه از پسران و هجده چرخه از دختران در این سپاه به کاردانش افشانی در روستاهای دور و نزدیک کشور پرداختند. تنها در پنج سال نخست ۵۱۰۰۰۰ پسر - ۱۲۸۰۰۰ دختر - ۲۵۰۰۰۰ مرد سالمند و ۱۲۰۰۰ زن سالمند در پرتو کار و کوشش این سپاه مردمی از توان خواندن و نوشتن بهره مند گشتند.

«... رساندن ملت ایران به دوران تمدن بزرگ بالاترین آرزوی من است و رهبری کشورم در این راه اساسی‌ترین وظیفه‌یی است که به عنوان مسئول سرنوشت این کشور برای خود قایل هستم. اعتقاد راسخ من این است که اکنون ملت ایران برای نیل به هدف در مسیری صحیح و مطمئن، گام بر می‌دارد و آنچه برای پیروزی او ضروری است، این است که از یک سو در این مسیر انحرافی حاصل نشود و از سوی دیگر در آهنگ پیمودن آن کُندی یا و قفه‌ای روی ندهد.

هدفی که من برای ملت خودم در نظر گرفته‌ام، بی‌گمان هدفی بسیار جاه طلبانه و بلند پروازانه ‌است. ولی هدفی نیست که نیل بدان برای ملت ایران، با امکانات فراوان مادی و معنوی و با سرمایه سرشار روحی و اخلاقی این ملت ناممکن باشد.

اگر چنین هدفی از حد متعارف بسیار فراتر می‌رود، به خاطر آن است که تلاش برای نیل به کمال مطلوبی کمتر از آن، اساساً شایسته ملت ما نیست. کارنامه چند هزار سال تاریخ و تمدن ایرانی و نبوغ آفریننده‌ای که از نخستین صفحه این کارنامه تا به امروز وجه مشخص آن بوده‌است، دلیل روشنی بر درستی این باور است که اگر این نیروی آفرینندگی، دوشادوش اراده‌ای راسخ و پشتکاری استوار به کار افتد، پپروزی ما ملت ایران یک باید تاریخی خواهد بود.

تمدن بزرگ یعنی تمدنی که در آن بهترین عناصر دانش و بینش بشری در راه تامین والاترین سطح زندگی مادی و معنوی برای همه افراد جامعه بکار گرفته شده باشد. تمدنی که در آن دستاوردهای شگفت‌ آور دانش و صنعت و تکنولوژی با ارزش‌ های عالی معنوی و با موازین پیشرفته عدالت اجتماعی در آمیخته باشد. تمدنی که بر پایه سازندگی و انسانیتی بنیان نهاده شده باشد و در آن هر فرد آدمی در عین برخورداری از رفاه کامل مادی، از حداکثر تأمین اجتماعی و از غنای سرشار روحی و اخلاقی بهره ‌مند باشد. روشن است هر ملت و جامعه‌ای در جهان حق دارد در راه رسیدن به چنین هدفی بکوشد و ما صمیمانه آرزو می‌ کنیم که چنین تلاشی در هر جا که صورت گیرد، با پیروزی کامل همراه باشد. زیرا این تلاشی است که در راه ایفای شریف‌ ترین رسالت جامعه بشری انجام می‌گیرد. ولی تا آن جا که به ما مربوط است، ما بیش از هر چیز تضمین سعادت و رفاه جامعه ایرانی را در مد نظر داریم. البته اگر تمدن بزرگ ما کشش و جذابیتی داشته باشد، به احتمال قوی این تمدن از مرزهای ما خواهد گذشت و در آن صورت این در اختیار دیگران خواهد بود که درباره آن داوری کنند.

در راه رسیدن به این تمدن بزرگ ۰ما باید بر اساس جهان بینی همیشگی ایرانی، بهترین اجزای مدنیت و فرهنگ ملی خویش را با بهترین اجزای تمدن و فرهنگ جهانی در آمیزیم و در این راه از هر گونه تعصب و کوتاه بینی دوری گزینیم. هیچ ملتی در هیچ مرحله از پیشرفت، نمی ‌تواند خود را از دستاوردهای مادی و معنوی دیگران بی نیاز شمارد. زیرا تمدن بشری اساساً بر داد و ستد مداوم اندیشه‌ها و دستاوردها پی‌ریزی شده ‌است. اگر در گذشته ملت‌هایی خواسته‌اند به دور خود دیواری بکشند این آزمایش همواره با شکست رو به رو شده‌است. (بسوی تمدن بزرگ، نوشته ی شاهنشاه آریامهر)


سخنرانی پس از پایان جنگ جهانی دوم از رادیو تهران

«...خوشبختانه با خبر تسلیم ژاپن جنگ عالمگیر به پایان رسید و دنیا از نوید صلح غرق شادی و مسرت است. همه می‌دانند که از جنگ به دنیا چه صدمات و جراحات بزرگی وارد شده و جبران آن مستلزم چقدر کوشش و مجاهدت خواهد بود حال که این آتش جهانسوز خاموش شده و به هدف اصلی خود که برقراری صلح و آرامش است نائل گردیده‌ایم با کمال خوشوقتی در جشن شرکت می‌نمائیم و به تمام ملل مخصوصاً متفقین بزرگ پنجگانه تبریک می‌گوئیم و به ملت ایران که در این نبرد عظیم شریک بوده و پیروزمند شده‌است خوشبختی و سعادت را بشارت می‌دهیم.

در عین حال روح و قلب ما باید شکرگزار و متوجه رحمت و اسعد الهی باشد که در این شداید به ما عهد و توانائی عنایت فرموده و می‌توانیم از نتایج پیروزی متمتع و بهره مند شویم. تصمیم هائی که برای بسط عدالت و حفظ حقوق ملل و استقرار مبانی صلح در کنفرانس سانفرانسیسکو اتخاذ شده وسیله گرانبهائی است که همه به تهیه موجبات سعادت و مطمئن و امیدوار می‌نماید. همه باید این تصمیمات را با اشتیاق کامل پیروی کرده و از مشارکت در اجرای آن دقیقه فروگذار نکنند. کشور ما تا بحال دچار مشکلات جنگ بوده.

از این ببعد باید با کمال فعالیت در جبران صدمات وارده و تهیه سعادت آتیه خود سعی و کوشش نماید و طرح زندگی جدیدی بریزد که همانطور که مکرر گفته و تأکید کرده‌ام و باز هم تکرار می‌کنم باتکاء و اعتماد بنفس استقلال و حاکمیت خود را محفوظ بدارد و برای جامعه ایرانی حداقل احتیاجات را به طوری که با تمدن جهان وفق دهد فراهم کند و این منظور عملی نمی‌شود مگر اینکه یا به عدالت قضائی و اجتماعی را محکم نماید تا در سایه آن اشخاص صالح شایسته مردم خیرخواه و با ایمان تشویق و ترویج شوند و لوازم ترقی و سعادت و رفاهیت تأمین گردد. به شهادت تاریخ هر وقت برای کشور ما مضائق و شدائد رخ نموده همینکه مشکلات برطرف شده‌است همت و غیرت و فداکاری ملی ایران به عظمت تاریخ خود رسانیده و از کوشش و مجاهدت فروگذار نشده‌است. حالا هم موقع تجدد این امتحان تاریخی است سعادت و موفقیت همگی را از خداوند تعالی مسئلت داریم.


سخنرانی در نخستین سال پادشاهی، هنگام گشایش سیزدهمین چرخه ی قانونگذاری 22 آبان ماه 1320

«... پایان دوره دوازدهم مجلس شورای ملی با وقایع فوق‌العاده مهمی تصادف نمود که بر خلاف انتظار بود و تاثیرات عمیقی در امور کشور داشت. نمایندگان آن دوره مانند عموم ملت با وجود تأثر از آن حوادث بطور کلی وظیفه خود را عاقلانه و با متانت انجام دادند.

اکنون که با خرسندی بسیار نخستین دوره قانونگذاری زمان سلطنت خود را می‌گشائیم هنوز از آرامش جهان که به شدت گرفتار پیچ و تاب جنگ است اثری هویدا نیست و متأسفانه کشور ما هم با تمام مساعی که بعمل آمده دچار تألّمات سیاست خارجی رویه حسن مناسبات کامل با دولت‌های دوست و مخصوصاً همکاری نزدیک با ممالکی که منافع ما و آن‌ها تماس خاصی با هم دارند بر مبنای حفظ و رعایت کامل مصالح ایران تعقیب بگردد تا مشکلاتی که بر اثر حوادث جهان برای ما پیش آمده‌است به خواست خداوند و به کوشش همگی به نفع ملت و مملکت حل شود. نسبت به امور داخلی سیاست دولت باید با رعایت مقتضیات دنبال نمودن اصلاحات اجتماعی و اقتصادی باشد که از لحاظ قانون گذاری همکاری مجدّانه مجلس و دولت را از هر جهت ایجاب می‌نماید مخصوصاً لازم می‌دانم ضرورت قطعی وحدت و یگانگی ملی را در این موقع مهم تاریخی خاطر نشان افراد ملت و کلیه طبقات جامعه بنمایم تا هر کس با حس مسئولیت و احتراز از افکار آشفته وظایف خود را چنانکه مصلحت عمومی اقتضاء دارد به دقت و باقتضای رشد ملی انجام دهد که امنیت کشور محفوظ و استقلال کامل و ترقیات آینده میهن گرامی ما به نیکوترین وجهی تأمین گردد و بهترین وسیله آن قدرت و ثبات دولت است. دولت و مجلس باید برای نیل به این مقصود بی‌درنگ و با کمال قدرت قانونی تمام جدّیت و مساعی خود را بکار برند و در کلیه امور بویژه در کارهای بهداشت و آموزش و پرورش که پایه اساسی زندگی نوین مردم ایران می‌باشد توجه خاص ما را پیوسته راهنمای خود بدانند. توفیق کمال نمایندگان ملت را در انجام وظایف مهم خود از خداوند متعال خواستارم.


سخنرانی در روز گشایش پانزدهمین دوره ی قانون گذاری مجلس شورای ملی 25 تیرماه 1326

«... در افتتاح مجلس دوره پانزدهم برخلاف انتظار چندی تأخیر شد و این تاخیر به طوری که همه می‌دانند نتیجه حوادثی بود که در دوره چهاردهم مجلس به وقوع پیوست و به ناامنی و بحران‌های ناگوار منتهی گردید.

آزردگی و تکدری که از صدمات وارده به کشور داریم، هیچ وقت از خاطر ما محو نخواهد شد و حالا که با تأییدات خداوند متعال و بر اثر اراده ما و کوشش دولت و احساسات وطن‌پرستانه ملت ایران اوضاع عمومی به حال عادی برگشته‌است، با نهایت خرسندی پانزدهمین دوره قانونگذاری را افتتاح می‌کنیم.

در سیاست خارجی خوشوقت هستیم که روابط ما با کشورهای دوست و همسایه، مخصوصاً دول معظمه بر پایه مودت و احترام متقابل استوار گردیده و با شرکت ایران در سازمان ملل متفق موجبات پشتیبانی از صلح عالم و حفظ و صیانت حقوق ملل مقدور و میسر است.

در امور داخلی سیاست دولت ما سعی در بهبود زندگانی و حصول آسایش و رفاهیت عمومی و ترقیاتی است که کشور در رشته‌های مختلف احتیاج مبرم بدان دارد و البته این مقصود به وسیله اصلاحات اقتصادی و اجتماعی و اداری باید عملی گردد.

مخصوصاً به دولت دستور داده‌ایم در برنامه‌یی که به مجلس می‌دهد اصلاحات لازمه را در کلیه امور و احتیاجات کشور در نظر بگیرد و انتظار داریم نمایندگان ملت در وضع قوانین مفید و همکاری صمیمانه، از تشرک مساعی فروگذار نکنند و موقع را برای پیشرفت امور و عمران و آبادی مملکت مغتنم شمارند.

ما هم وظایفی را که در حفظ مصالح کشور بر عهده داریم، با کمال علاقمندی و مراقبت در هر مورد انجام می‌دهیم و امیدواریم موجبات سعادت و کامیابی از هر جهت فراهم گردد.


سخنرانی در روز گشایش دو مجلسین سنا و شورای ملی

بیست بهمن ماه ۱۳۲۸

«... به یاری خداوند متعال و با کمال مسرت خاطر برای اولین بار در تاریخ مشروطیت ایران دوره اول سنا و شانزدهمین دوره مجلس شورای ملی را افتتاح می‌نماییم. چنانکه آقایان نمایندگان به خوبی واقف هستند جنگ جهانی و عوامل ناشیه از آن در این هشت سال اخیر ما را به مصائب بیشماری مواجه نمود که هر یک از آن‌ها ممکن بود کشور ما را به سخت‌ترین مهالک سوق دهد و در سنوات مذکور تمام مساعی و کوشش ما به مبازره با این مشکلات و دفع و رفع مخاطرات مصروف بوده است. اضافه بر مصائب نام‌برده مشکل مهم دیگری که چرخ‌های مملکت را از گردش باز می‌داشت و مانع از این می‌شد که در سایه حکومت مشروطه راه ترقی و تعالی را بپیماید نواقص موجوده در قانون اساسی ایران بود که به هیچ روی شباهتی با قوانین مشابه مشروطیت‌های سلطنتی دنیا نداشت که خوشبختانه مطابق مصلحت و به طریقی که در تمام ممالک مشروطه دنیا معمول و متداول است نواقص عمده آن نیز مرتفع گردید و اصل دیگر که محتاج به تجدید نظر می‌باشد رفع نواقص آنها را مجلس مؤسسان به عهده مجلسین مقرر داشته که انتظار می‌رود به بهترین وجه انجام پذیرد.

به تحقیق می‌توان گفت این اقدامات، بُنیاد مشروطیت ایران را مستحکم نموده و کشور را از خطر هرج و مرج

داخلی و فرمانفرمایی طبقات ممتازه که عکس‌العمل طبع آن سوق کشور به سوی حکومت مطلقه بود نجات بخشیده است و همچنین با تجدید نظر و تکمیل قانون انتخابات و تطبیق آن با اصول متداوله در سایه ممالک راقیه که مورد کمال توجه می‌باشد یقین داریم زمینه پیشرفت امور از هر حیث مهیا خواهد گردید حال که به یاری حضرت باری تعالی این موانع برطرف شده و تازه فرصت بدست آمده است که به کارهای اساسی کشور و درمان دردهای اجتماعی خود بپردازیم باید با صرف همت و بذل مجاهدت خستگی‌ناپذیر در تمهید موجبات سعادت و رفاه ملت کوشید. روش ما در سیاست خارجی تشیید و تحکیم روابط دوستانه بر اساس احترام متقابل با همسایگان و کلیه کشورهای جهانی می‌باشد و کما فی‌السابق کشور ما به اصول و مقررات منشور سازمان ملل متحد که آن را تنها ضامن و حافظ صلح جهانی می‌دانیم پایبند و علاقه‌مند است.

در سیاست داخلی هر چند کراراً بیان کرده‌ایم ولی باز بطور اجمال و اختصار تذکر می‌دهم که دولت ما ساعی خواهد بود در مرحله اول اقدام مؤثر در استخراج منابع ثروت مملکت و توزیع آن بنحو عادلانه‌تری با رعایت اصول هدایت اجتماعی فیمابین عموم مردم به عمل آورد و نسبت به رفاه طبقه کارگر و کشاورز توجه مخصوصی مبذول گردد تا بدین ترتیب کشور ما در ردیف سایر ممالک مترقی قرار گیرد و منظور اساسی و نهایی ما که بکرات گوشزد کرده‌ایم و عبارت از تامین پنچ اصل خوراک و پوشاک و مسکن و بهداشت و فرهنگ است برای همه تحقق پذیرد.

البته در اجرای این مرام و همچنین در پایین آوردن هزینه زندگانی، دولت ما به موقع لوایح را به مجلسین پیشنهاد خواهد نمود. خوشبختانه فعلاً بهترین وسیله‌یی که برای درک این هدف در دسترس ما قرار گرفته‌‌ همان اجرای برنامه هفت ساله می‌باشد که به مطالعه و دقت بسیار به وسیله متخصصین تدوین و تنظیم یافته و ناگزیر این برنامه که شالوده اصلاحات کشور در کلیه شئون اجتماعی است باید حتماً عملی گردد. کشور ما دارای تاریخی بس کهن می‌باشد که در آن، دوره‌های سختی و محنت فراوان دیده می‌شود که از جمله آن دوره هشت سال اخیر از شهریور ۱۳۲۰ تا این زمان است ولی حال می‌توانیم عنوان کنیم که با تفضلات الهی و با شروع به اجرای این برنامه و اندکی صبر و بردباری، دوران رنج و محنت سپری خواهد شد و بالاخره تمدن باستانی و حس وطن‌پرستی و شهامت ملت ما که همیشه بر مشکلات زمان فائق و غالب آمده در این راه نیز پیروز و سربلند خواهد گردید و ثمرات نجات‌بخش و آثار نیکوی آن حتی قبل از پایان هفت سال که در برابر تاریخ چندین هزار ساله ما در حکم قطره در مقابل دریاست به منصه ظهور و بروز خواهد رسید. قسمت دیگر توجه دقیق ما معطوف به جهاد با اهریمن فساد و تامین و استقرار عدالت اجتماعی در کلیه شئون کشور خواهد بود و در این مبارزه خستگی‌ناپذیر دقیقه‌ای از پای نخواهیم نشست تا اینکه تحول و قوه الهی ریشه فساد را از بیخ و بن برکند و نهال صلاح و رفاه را به جای آن در جامعه غرس نماییم. قسمت دیگر از هدف‌های دولت ما رعایت این اصل خواهد بود که کار مردم تا حدی که اساس مرکزیت را در کشور رخنه دار ننماید به خود آن‌ها بیشتر سپرده شود تا موجبات عمران و آبادی استان‌ها بهتر فراهم گردد.

در قسمت قوای تامینیه خوشبختانه باید بگوییم ارتش صلح‌خواه ما به نحو مرتب و مطمئنی رو به پیشرفت و تکامل می‌رود و امنیت در کشور بهتر استقرار می‌یابد و یقین داریم ملت عزیز ما برای قدرت و عظمت روزافزون این رشته که حافظ استقلال و تمامیت کشور است از بذل هیچگونه کمک مضایقه نخواهد داشت. راجع به سازمان‌های خیریه بر شالوده استوار گامهای موثری برداشته شده که موجب خشنودی خاطر ما است و البته سعی خواهد شد این تشکیلات روز به روز وسیع‌تر و مفید‌تر و دارای وصف ممتازتری گردد. در کلیه مراحل مذکور دولت ما قدمهای مثبت و مفید و جسورانه برخواهد داشت و در راه پیشرفت این مرام که یقین داریم مورد تصدیق و تایید آقایان نمایندگان نیز می‌باشد بدیهی است مجلسین از توحید و مساعی با دولت مضایقه نخواهد نمود در خاتمه لازم می‌دانیم اوقات دقیق تاریخ جهان و کشور عزیز خودمان را به آقایان نمایندگان گوشزد نماییم و خاطرنشان کنیم که جز با اتفاق و وحدت کلمه و سعی و عمل طریق دیگری برای نیل به ترقی و تعالی نخواهد بود. از خداوند متعال مسئلت داریم که کشور ما را پیوسته در کنف حمایت خود مصون و آقایان

نمایندگان را در انجام وظایف قانونی خود قرین موفقیت فرماید.


سخنرانی هنگام گشایش دوره دوم مجلسین سنا

چهاردهم مهر ۱۳۳۰

«... با استظهار به یاری خداوند متعال دومین دوره اجلاسیه مجلس سنا را افتتاح می نمائیم. جای بسی خوشوقتی است که در نتیجه هم آهنگی بین مجلسین و دولت و به مقتضای تمایلات عمومی گام‌های بلندی در راه استیفای منافع ایران برداشته شد و ملی شدن نفت در سراسر کشور به صورت قانونی در آمد امیدواریم که ان‌شاءالله مساعی دولت و ملت به نتیجه مطلوب برسد و وسائل آسایش عموم فراهم گردد. برای اینکه هماهنگی صورت دائمی پیدا کند لازم است که از تبلیغات گمراه‌کننده‌ای که هدف آن تضعیف اساس ملیت است جلوگیری شود و در سایه وحدت و اتفاق سُنّت‌های ملی کماکان محفوظ ماند. روش دولت ما در سیاست داخلی بسط عدالت اجتماعی، اصلاح دادگستری، توازن بودجه تعدیل ثروت و استفاده از منابع طبیعی، تشویق جوانان صالح و میهن پرست و بالاخره تهیه وسائل رفاه برای عموم طبقات مخصوصاً کشاورز و کارگران.

در روابط خارجی همانطور که کراراً تصریح نموده‌ایم دولت به تبعیت از منشور سازمان ملل متحد حفظ مناسبات دوستانه و حسنه با تمام کشورهای جهان بر اساس احترام متقابل خواهد بود. علاقه مجلس سنا به اصلاحات مهم مملکتی و از آن جمله رویه مبتکرانه‌ای که مجلس سنا در پیشنهاد طرح اصلاحی استقلال شهرداری‌ها و طرح ورود به خدمات دولتی اتخاذ نمود موجب خشنودی تصویب قوانینی که واگذاری کارهای عمومی را به مردم تسهیل کند کمال مطلوب و دلیل رشد و ترقی جامعه‌است.

امیدواریم با حسن نیت و همکاری جدی و صمیمی مجلسین و علاقه قلبی مردم به انضباط و حفظ اصول مشروطیت این منظور عملی گردد و کشور کهنسال ما در حمایت خداوند بر کلیه مشکلات فایق آمده مقامی را که شایستگی آنرا دارد احراز کند و سعادت و رفاه ایرانیان از هر حیث تأمین شود.


پیام شاهنشاه در پاسخ شادباش سرپرست مجلس شورای ملی۴ آبان ۱۳۳۰


«...از شادباش‌هایی که به مناسبت جشن چهارم آبان از طرف خود و آقایان نمایندگان ابراز داشتید ممنونم همانطوری که اشاره کردید وضعیت کشور ما در عرض این ده سال بسیار مشکل و سخت بوده‌است ولی با تأییدات خداوند متعال و وحدت و اتفاق ملت ایران بسیاری از موانع و مشکلات مرتفع گردیده از همه مهمتر مسئله اِشغال کشور از طرف بیگانگان خاتمه یافته‌است و تمامیت ارضی کشور بحمدالله مصون مانده اما مشکلات فراوان دیگری که علاوه بر گرانی هزینه زندگی و فقر عمومی و عدم تعمیم عدالت اجتماعی که اشاره کردید مسائل دیگری نیز هست که بایستی به اسرع اوقات و با جدیّت و تلاش همه مقامات حل شود.

کراراً اظهار داشته‌ایم که وسائل زندگانی برای عموم طبقات مهیا نباشد به عبارت دیگر عدالت اجتماعی موجود نگردد هیچ‌کس و هیچ مقام نمی‌تواند قناعت وجدانی داشته باشد بهترین وسیله برای اینکه جلو تبلیغات خائنانه و مضرّه گرفته شود این است که وسائل کار و زندگی برای هر کس در کشور فراهم گردد و شئون اجتماعی هر فرد در سایه قانون از تعرض مصون ماند اشخاص مخصوصاً طبقه جوان به سُنّت‌های قومی و ملی خود بیش از پیش علاقمند شده و از راه مستقیم انحراف حاصل نکند مجلس شورای ملی که نماینده قاطبه مردم است بایستی با وضع قوانین مفید به حال مردم پیشقدم اصلاحات باشد مثلاً از وضع قوانین مالیاتی که اکثر آن مستقیماً بر دوش طبقه سوم خواهد بود احتراز نماید و در تصویب هر قانونی رفاه اکثریت را در نظر بگیرد.

دوره‌های بحرانی در تاریخ هر یک از اقوام موجود بوده با سعی و کوشش جمعی برطرف شده‌است اطمینان کامل داریم که مشکلات اقتصادی و اجتماعی ما ان‌شاءالله برطرف خواهد شد و با تشریک مساعی مجلسین در سایه حکومت قانون ملت ایران روی خوشی و سعادت را خواهند دید.


سخنرانی هنگام گشایش هفدهمین دوره مجلس شورای ملی هفتم اردیبهشت ماه ۱۳۳۱


«... با استعانت از درگاه خداوند متعال و با کمال مسرت خاطر هفدهمین مجلس شورای ملی را افتتاح

می نماییم امیدواریم که در طی این دوره قانونگذاری با تشریک مساعی مجلسین و دولت مشکلات عمومی برطرف شده وسایل آسایش مردم فراهم گردد.

روش دولت ما در سیاست خارجی حفظ مناسبات دوستانه و حسنه با تمام کشورها بر اساس احترام متقابل و پیروی از منشور سازمان ملل متحد و در عین حال تقویت قوای تأمینیه به منظور حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور خواهد بود و در سیاست داخلی همانطور که کراراً تصریح نموده‌ایم تأمین رفاه مردم و بالا بردن سطح زندگانی افراد مخصوصا طبقه کشاورز و کارگران بوسیله اعمال تولیدی و استفاده از منابع طبیعی کشور از آن جمله بهره‌برداری از منابع نفت که صنعت آن در سر تا سر ایران ملی شده‌است.

برای این که به بحران اقتصادی خاتمه داده‌شود و کارهای تولیدی و مبادلات بازرگانی رونق گرفته و سرمایه‌های فردی بکار افتد قبل از همه چیز بایستی امنیت قضایی به تمام معنی برای عموم تامین شود و دستگاه دادگستری خالی از هر نوع شائبه بوظایف خود عمل نموده با کمال بی غرضی و بی طرفی بدون ملاحظات سیاسی احقاق حق نموده تبهکاران را باسرع اوقات به کیفر برساند.

بدون امنیت قضایی زندگانی در جامعه قابل تحمل و امیدبخش نیست و در محیط هرج و مرج و تبعیض هیچ دولتی قادر به انجام وظیفه نخواهد بود و بدون رعایت اصل عدالت اجتماعی و مرتفع ساختن حوائج ضروری عموم طبقات ملت هیچ عملی ثبات و دوام کافی نخواهد داشت.

عدالت اجتماعی مایه قوام و دوام و باعث نظم و آرامش جامعه است.

جا دارد که همه طبقات مخصوصاً اغنیا و توانگران و کارفرمایان اجرای آن را از جان و دل خواستار باشند. بهمان نسبتی که اشخاص از جامعه استفاده کرده و مرفه زندگی می کنند بهمان نسبت بایستی فداکاری کرده با پرداخت مالیات و اقدامات دیگر در مصارف کشور شرکت نمایند تا طبقات محروم و مستمند و بی وسیله بتوانند به آسانی بار زندگی را بدوش کشیده وسیله معیشت را با داشتن بهداشت و فرهنگ کافی دارا باشند.

تشیید مبانی مذهبی و ترویج شعائر اسلامی که بهترین سرمشق عملی زندگی اجتماعی ما است در ایجاد نظم و آرامش و امنیت قضایی و حفظ وحدت قومی و جلب اعتماد یکی از مهمترین عوامل است یقین است آقایان نمایندگان باین اصل کلی متوجه بوده و در این ران از هیچ اقدامی فروگذار نخواهند نمود.

اصلاح قانون انتخابات که نواقص آن محتاج به تذکار نیست و تصویب قوانینی که بنیه اقتصادی کشور را تقویت نموده برای مردم استفاده عملی داشته باشد و بودجه مملکتی را توازن بخشد از اهم مسائل است و انتظار داریم که با حسن نیت و همکاری صمیمانه مجلسین بنحو احسن انجام پذیرد

با استظهار به عنایات پروردگار آرزومندیم که کشور ما از حوادث مصون مانده سعادت ملت ایران از هر حیث تامین گردد.


پیام شاهنشاه محمدرضا شاه پهلوی به مردم ایران

یکم مهرماه ۱۳۳۲

«... ملت خداپرست میهن دوست شرافتمند ایران، برادران و خواهران عزیز من، سیل احساسات بی ریا و صمیمانه شما از هزاران فرسنگ راه چنان در دل من پرتو افکند که تمام خستگی‌های روحی و نگرانی‌هائی که آنهم ناشی از علاقه قلبی من به میهن مقدس و ملت عزیز بود در دم مرتفع شد و مجال یک ساعت تاخیر به عزیمت ایران عزیز و دیدار هم میهنان را نداد. ملت عزیز من چطور از شما تشکر کنم که به رایگان و بدون کوچکترین اعتنا به جان خود برای حفظ شعائر ملی و شاه خودتان آنچنان فداکاری کردید و شهید دادید. من هم چنانکه می‌دانید در چندین مورد حاضر بودم جان خود را برای شما بی دریغ بدهم و باز هم هر موقع که لازم شد از این عمل خودداری نخواهم کرد و چرا که نکنم هنگامی که یک ملتی در برابر من جان خودش را می‌دهد. در حادثه بهمن ۱۳۲۷ که خائنین قصد جان مرا کردند تنها حمایت خداوند متعال بود که آنروز نخواست حوادثی شوم استقلال و ملیت و دین و ناموس کشوری کهن و مردم شرافتمند آن را که مایه مباهات و افتخار تاریخ بوده‌است نابود سازد. اما این کابوس منحوس متأسفانه همه وقت در کمین حیات سیاسی و استقلال ما بوده‌است و در این مدت اخیر می‌خواستند مبارزات افتخارآمیز ملی ما که تحمل هزاران محرومیت در مقابل آن شده بود باز هم زندگی ما را از جریان طبیعی خود منحرف ساخته به آنجا بکشاند که فرد فرد شما به تفصیل نظایر و اشباح آن را در زمان حاضر با دیده حیرت می‌بینید که چه کشورهای عظیم و ملت‌های بزرگ در عین موجودیت حیات معنوی آن‌ها معدوم شده‌است. از بدو مبارزات ملی اخیر آنقدر حمایت که ما از آن جنبش ملی نمودیم فراموش شدنی نیست و از آن حملات ناروائی که در زیر عنوان مقدس مبارزات ملی به زبان عوامل فرومایه به زندگی شخص من شد و همگی با خونسردی تلقی شده‌است تذکری نمی‌دهم زیرا نمی‌خواهم در این موقع موجب تأثر هم میهنان عزیز بشوم اکنون هم نسبت به خود هیچگونه نظر کینه خواهی نداشته و قلب صاف من کانون بغض نبوده و نخواهد بود و نسبت به همه نظر عفو و اغماض دارم اما در تجاوزاتی که به مقدسات ملی و قانون اساسی که حفظ آنرا فراموش کرده‌اند و همچنین به انحلال ارتش که ضامن بقای ما می‌باشد و تضییع بیت المال و ریختن خون مردم بی‌گناه آنهم در راه ریا و غرض باید نص قانون اجرا گردد چنانچه خواست ملت من نیز همین است.

در پایان ضمن ابراز امتنان بی پایان از عواطف و احساسات بی آلایش قاطبه هم میهنان عمیق تأثر و درود خود را به روان پاک مردم رشید تهران و افراد و درجه داران و افسرانی که در قیام آزادی بخش ۲۸ مرداد که ثابت کرد این ملیت فناناپذیر است و هیچ نیروی اهریمنی قادر به گزند بر آن نیست شرکت کرده‌اند اهداء نموده و این مایه رشد ملی را به بازماندگان آن‌ها در عین تسلیت تبریک می‌گویم و به طبقه جوانان روشنفکر که چراغ امید و نهال آرزوی ما هستند و زندگی آینده به بازوی توانا و اندیشه رسای آن‌ها بسته‌است پدرانه توصیه می‌کنم و اندرز می‌دهم که چشم و گوش خود را از وسوسه و فریب بدخواهان بسته و هدف خویش را کسب کمال و شرف برای سعادت وطن عزیز قرار داده خداوند متعال را راهنما و پشتیبان خود بدانند. من هم کوشا خواهم بود پیرو اقدام‌ها قبلی خود که عمداً آن را عقیم گذاشته‌اند یک زندگی دموکراسی که خوشبختانه در تعالیم عالیه اسلام آن را به شایستگی دستور فرموده‌اند برای قاطبه ملت فراهم و مفهوم عدالت اجتماعی را انجام بدهند مخصوصاً با اعتمادی که به لیاقت و شایستگی تیمسار سر لشگر زاهدی نخست وزیر دارم مطمئن می‌باشم که در ترمیم خرابی‌ها و اصلاحات لازمه اقدام‌ها مؤثر خواهند کرد. همگی را به خدا می‌سپارم و سعادت تان را آرزومندم.


سخنرانی هنگام گشایش دوره هجدهم مجلس شورای ملی

۲۷ اسفند ماه ۱۳۳۲

«... در سایه عنایت خداوند متعال دومین دوره مجلس سنا و هجدهمین دوره مجلس شورای ملی را افتتاح می نمائیم.

موجب کمال خوشوقتی ماست و فترتی که واقع شد توانستیم همواره در حفظ قانون اساسی پایداری کنیم و به یاری پروردگار و همت و مردانگی ملت ایران نسبت به سوگندی که برای نگاهبانی اساس مشروطیت یاد کرده‌ایم وفادار بمانیم.

با وجود مشکلاتی که در کار جهان و در امور کشور موجود است ما به آینده درخشان ایران عزیز امیدواری کامل

داریم زیرا برهان قاطع بقای هر ملتی اراده آن ملت به حفظ استقلال و آزادی خویش است و ما به گواهی تاریخ می‌دانیم و به چشم خود دیده‌ایم که ملت ایران هر زمان که بقا و حیثیت خود را در خطر ببیند به نیروی صفات و فضائل نژادی خود از بذل هیچگونه فداکاری دریغ نمی‌کنند. بر ما روشن است که امروز ملت ایران به هموار کردن دشواری‌های راه مترقی و تعالی و دریافتن فرصت‌های از دست رفته عزم راسخ دارد و پس از تجربه‌های تلخ و ناگوار به این حقیقت رسیده‌است که وصول بدین هدف مقدس جز به استظهار فضائل نژادی و سجایای کهن یعنی ایران پرستی و یگانگی و فداکاری میسر نخواهد بود. یقین داریم که نمایندگان دو مجلس در این طریق پیشقدم بوده برادران خود را به اتحاد و عمل و چشم پوشیدن از نظریات خصوصی رهنمودن خواهند گشت و پیوسته با همکاری دولت راه موفقیت خواهند پیمود. سرلوحه اصلاحات اجتماعی ما ترویج شعائر دین مبین اسلام و تحکیم مبانی مذهبی است تا در ظل او امر الهی از هر گونه لغزش و اشتباه در امور احتراز شود.

انتظار داریم که در آینده نزدیک نیات ما صورت تحقق یافته خانواده‌ها همگی صاحب خانه و علاقه باشند و سطح زندگی عمومی به حد معمول ممالک ثروتمند برسد و در اجرای مراسم دادگستری نهایت مراقبت و سرعت مرعی بشود تا دست متعدیان و آشوب گران و استفاده جویان کوتاه گشته شخصیت و آسایش هر کس در هر نقطه از تعرض و دستبرد مصون بماند. قوای انتظامی که حافظ مرز و بوم و استقلال کشور و در استقرار امنیت خدمات مهمی را بعهده داشته باید متناسب با شئون کشور تقویت گردد. نظر ما این است که منابع ثروت کشور مورد استفاده قرار بگیرد و کارهای عمومی حتی الامکان به مردم واگذار شود. امیدوارم که بزودی مشکل نفت بر طبق قانون مصوبه به مرحله نهائی حل و تصفیه برسد. و اما روش سیاسی کشور ما همواره به تبعیت از منشور سازمان ملل متحد و حفظ مناسبات دوستانه با تمام کشورهای جهان بر اساس احترام متقابل خواهد بود. می‌دانیم که وظیفه شما در این دوره بسیار سنگین و دشوار است به همین جهت افتخار بیشتری در خدمتگزاری به ملت نصیب شما خواهد گردد. ما نیز برای خدمت به میهن عزیز از هیچگونه فداکاری مضایقه نخواهیم داشت و همیشه برای پشتیبانی و معاضدت شما در خدمت به کشور و تأمین رفاه هم میهنان و فرزندان خود آماده خواهیم بود. پیوسته از درگاه پروردگار مسئلت داریم که ایران عزیز را از گزند حوادث محفوظ داشته و شما را در انجام دادن خدمات ملی مؤید و موفق بدارد.


سخنان شاهنشاه به نمایندگان مجلس شورای ملی در کاخ سعدآباد

۱۱ تیر ماه ۱۳۳۳

«... سال قبل خطری مملکت را تهدید می‌کرد ولی با توجهات ذات پروردگار و نهضت حقیقی مردمان این کشور با قیام دلیرانه ۲۸ مرداد ثابت شد که ایران باید باقی بماند. در این قیام هیچ‌کس حق ندارد که بگوید من ایران را نجات دادم، بلکه همه باید معتقد باشیم که تفضل الهی شامل حال ما شده و مملکت ما را از گرداب نجات داد. باید همه توجه داشته باشند علاوه بر ایمان و اعتقاد به خداوند متعال و دین مبین حقه اسلام ما باید پیرو یک مسلک سیاسی هم باشیم که به عقیده من آن مسلک ناسیونالیسم مثبت ملی است که قیام ۲۸ مرداد هم از آن سرچشمه می‌گیرد و مشاهده شد دو هفته‌یی که من در ایران نبودنم چطور مردم بساط کسانی که مملکت را به آن روز انداخته بودند و از اصول نهضت حقیقی منحرف شده بودند برچیدند. فقط نهضت مثبت ناسیونالیستی در این مملکت وجود دارد و فقط این نهضت است که در مواقع مختلف ایران را نجات داده‌است و حال که مکتب منحرفین از نهضت مثبت محکوم گردیده دیگر نباید اشخاصی پیدا شوند که دنبال آن مکتب بروند و وقتی که ملت آن‌ها را طرد کرد دیگران نباید از آن‌ها تقلید کنند زیرا مردم مواظب هستند و دیگر زیر بار این جریانات نمی‌روند. دیروز آقایان سناتورها اینجا بودند و به آن‌ها گفتم که باید با اتحاد و اتفاق کامل مجلسین کار کنیم البته نظرم از این بیان این نبود که راجع به مطالب و مسائل همه یک نظر داشته باشند زیرا عقاید همه محترم است و باید اظهار نظری در روی مسائل داخلی مملکت مثلاً راجع به تجارت و صناعت و روابط کارگر و کارفرما و مالک و کشاورز و موجبات داخلی و نظائر این قبیل اختلاف نظرها مانعی ندارد بلکه لازم است ولی در دو چیز همه افراد مملکت باید نظر واحد داشته باشند یکی سیاست خارجی و دیگری امنیت داخلی است که محتاج به توضیح می‌باشد.

در مورد سیاست خارجی که آقایان هم مطالعه دارند مشاهده کرده‌اند که در تمام ممالکی که چندین حزب وجود دارد وقتی مسأله خارجی دولت پیش می‌آید عموم احزاب یک دل و یک جهت سیاست خارجی دولت خود را تقویت می‌کنند و البته مثال آنرا هم می‌توانیم در انگلستان که حکومت دموکراسی هشتصدساله دارد پیدا کنیم. و همچنین در کشور همسایه خودمان ترکیه که دموکراسی سی ساله دارد و دیده‌ایم همیشه احزاب و افراد اقلیت در پارلمان‌های این دو کشور هیچ‌وقت در سیاست خارجی پاپیچ دولت‌ها نمی‌شوند بلکه آن‌ها را تأیید می‌کنند. در مورد امنیت داخلی با اوضاعی که در این مملکت ایجاد شد که همه دیدید باید عموم آقایان و مردم همین نظر را داشته باشند زیرا اگر خوب دقت کنیم می‌بینیم اساس استقلال واقعی مملکت و مقاومت در برابر هر بیگانه و سیاست خارجی پایه‌اش بر اساس امنیت واقعی است. شما ملاحظه کنید در تمام کشورها اگر کسی به مملکت و ملت خود خیانت کند با او چه می‌کنند یا کسانی که تابع دستورات دیگری می‌باشند اگر بر اوضاع مسلط شوند آیا بر کسی رحم خواهند کرد، ولی دستگاه‌های ما چه می‌کنند جز از راه قانون عمل دیگری کرده‌اند؟ بنابراین وظیفه عموم افراد و آقایان است با کسانی که امنیت داخلی را به هر طریق بر هم می‌زنند و موجبات مشوب کردن اذهان مردم را فراهم می‌کنند مبارزه نمایند.

اما مبارزه با فساد که من از دوازده سال پیش مکرراً این حرف را زده و از دولت‌ها خواسته‌ام، تنها راه ایجاد عدالت اجتماعی در مملکت است و بنظر من خیلی دیر شده و همه وظیفه دارند در این جهاد کوشش کنند و مقصودم از فساد تنها دزدی نیست بلکه فساد اخلاقی هم هست، زیرا اشخاصی که وظایف خود را در پُست‌های خود انجام ندهند آن‌ها هم فاسد هستند. من اگر در این راه هم تنها بمانم یک تنه مبارزه خواهم کرد ولی یقین دارم که ملت ایران در این مبارزه دنبال من خواهند بود. حال که کار نفت ممکن است حل شود باید من به آقایان بگویم که نهایت سختگیری را من در این مورد کرده‌ام که حیثیت ملی ایران و مبارزه مردم کاملاً مراعات شود. امیدوارم پس از حل مسأله نفت عموم آقایان و مردم با اتحاد کامل دست به دست هم بدهند و در راه مبارزه با خائنین و فساد جهاد نمایند


سخنان شاهنشاه به نمایندگان مجلس سنا در کاخ سعدآباد

دهم تیر ۱۳۳۳


«... میلیون‌ها مردم کشاورز و دهقان و کارگر این کشور که اکثریت ملت ایران را تشکیل می‌دهند در منتهای عسرت و سختی بسر می‌برند این توده‌های وسیع مردم از نعمات زندگی محرومند حتی در شرایط حداقل معاش نیز قرار ندارند و ما هرگز نمی‌توانیم نسبت به اکثریت ملت ایران بی علاقه بوده و در مقام اصلاح وضع آن‌ها نباشیم و من بزرگترین تکلیف خود را این می‌دانم که در فکر آن‌ها باشم و نیروی مادی و معنوی آنان را تا جائی که در قدرت دارم تقویت کنم و موجبات رفاه آنان را فراهم آورم و همه اولیای امور و عناصر مؤثر کشور را در این باره به کمک بطلبم. تردید نیست که دستگاه‌های مملکت باید برای خیر و صلاح جامعه و اکثریت مردم این مملکت اصلاح و به گردش در آید. مبارزه شدیدی بر ضد نادرستی و تبعیض و زیر پا گذاردن حقوق مردم آغاز شود و بر خلاف آنچه دیگران می‌گفتند و نکردند از این پس باید روی اصول صحیحی این برنامه انجام گردد، دادگستری و کلیه دستگاه‌های انتظامی باید برای جامعه انجام وظیفه کند و شائبه‌ای که اکنون وجود دارد و گفته می‌شود دزدان بزرگ از مجازات فرار می‌کنند دزدان کوچک به دام می‌افتند از میان برود. محیط امن و آرام بر مبنای عدالت خواهی بوجود آید تا هر کس با علاقمندی و دلگرمی به کسب و کار خود مشغول شود. ما در چند سال اخیر با تشنجات و کشمکش‌هایی دست به گریبان بودیم که ناشی از حوادث و پیشامدها بود.

حالا ما آن حوادث را پشت سر گذاشته و از این پس می‌خواهیم در محیط عاری از تشنج و با همکاری و همآهنگی کامل که باید شما آقایان سناتورها و آقایان نمایندگان مجلس شورای ملی که از عناصر ورزیده و مطلع کشورید وجود داشته باشد دست بکار اصلاحات شویم، دردها و مصائب و مشکلات عمومی را از میان برداریم، زندگی اکثریت ملت ایران را مورد کمال توجه قرار دهیم و راضی نشویم مردم در غفلت و گمراهی و عقب‌ماندگی باشند و فاصله طبقاتی تا این اندازه زیاد باشد. مهمترین وظیفه‌ای که نمایندگان بر عهده دارند این است که درمان معایب و مصائب را از روی حقیقت و واقع‌بینی بدست آورند و با وضع قوانینی مفید چاره اندیشند و از گمراه ساختن مردم بر حذر باشند نه اینکه مصلحت کشور را نادیده انگاشته در فکر فریب عامه برآیند و این راه خطرناک را که جز تخریب حاصلی ندارد پیش گیرند. خود مردم آن طبقه‌ای که می‌توانند منشاء خدمت باشند، آن هائی که صاحب ثروت هستند، آن‌هائی که نمی‌توانند املاک وسیع خود را کنترل و نظارت نمایند و وضع کشاورزان خود را بهبود بخشند باید در مقام اصلاح وضع خود برآیند یعنی اگر نمی‌توانند بکار کشاورزی خود جائی که رعایا از زندگانی فقر و پریشانی کنونی خلاص شوند ادامه دهند در مقام فروش قسمت‌های زائد املاک خود برآیند و خورده مالک بوجود آورند، اما باید بگویم که تنها توجه من به امر کشاورزی و بهبود زندگی آنان نیست بلکه وضع کارگران در کارخانجات نیز باید مورد کمال توجه باشد و اکنون که سازمان برنامه در مقام فروش قسمتی از کارخانجات دولتی است باید این موضوع را دولت در نظر بگیرد که هنگام فروش و واگذاری کارخانه کارگران را علاقمند به کار خود سازند یعنی کارگران در کارخانه و مؤسسه‌ای که کار می‌کنند آنجا را مال خود بدانند در آنجا سهیم باشند تا با دلگرمی بیشتری کار کنند و از توسعه و پیشرفت محصول و مصنوع کارخانه بهره مند گردند به این ترتیب هم کارفرما و صاحب کارخانه و هم کارگر در رفاه خواهند بود و محیط صمیمیت و صداقت بین همه ایجاد شود.


پیام شاهنشاه به ملت ایران به مناسبت جشن ملی ۲۸ اَمُرداد و روز عید غدیر

۲۷ اَمُرداد ۱۳۳۳

«... هر دفعه که در جهان صفات عالیه و خدمتگزاری به خلق مورد شناسایی و تقدیر واقع می‌شود قدمی است که بشریت به سوی تکامل برمی دارد روز عید غدیر خم یکی از روزهای مسعود بشر به سوی کمال است. روزی است که پیغمبر اکرم علی ابن ابیطالب را برای ما رهبر زندگانی و سرمشق عدالت و فداکاری قرار می‌دهد.

ما همه می دانیم پیروی از پیشوای شیعیان یعنی ایمان به حقایق جاوید عدالت و فداکاری و ازخودگذشتگی تنها راه مستقیم و سعادت و سربلندی است. اتفاقا فردا روزی است که در سال پیش شما فرزندان رشید ایران رستاخیز ۲۸ مرداد را بپا کردید و ایمان خود را به حقایق جاوید به ثبوت رسانیدید، شما به حکم سرشت پاک ایرانی و غیرت ملی برای حفظ آب و خاک و شرافت خود به طور ساده و طبیعی عملی انجام دادید که از اهمیت آن شاید بی خبر بودید ظاهر این است که وقتی برخلاف اصول مشروطیت عده‌ای سرپیچی کرده و جمعی در مقابل قانون، راه سرپیچی و طغیان پیش گرفتند بدون مواضعه قبلی مانند افراد یک خانواده که ناگهان با مهلکه روبرو شده باشند یک دل و یک رای در یک روز و یک ساعت در سراسر کشور قیام کردید و از پا ننشستید تا سرکشان را از خیالات شوم خانه برانداز خود پشیمان و قانون را دوباره مستقر ساختید.

آیا در آن موقع که عظمت این قیام و تاثیر عمیقی که در سرنوشت ملت کهنسال ما داشت پی بردید و به خطر جبران ناپذیری که ما را تهدید می‌کرد متوجه بودید یا آنکه تصور می‌کردید خلاف و عصیانی واقع شده که باید سیاست کرد. اما متاسفانه آن عصیان و خلاف کشور ما را به پرتگاه نیستی می کشانید و چیزی نمانده بود که ما هم به سرنوشت فداشدگان این آشوب و آشفتگی که در جهان حکمفرماست گرفتار شویم و خدای نکرده موجودیت خود را که مرهون هزاران سال فداکاری و دلاوری‌های نیاکان پر افتخار ما است از دست بدهیم.

گرچه به فضل خداوند و همت شما آن خطر گذشت لیکن هنوز برای تعمیر خرابی‌های مادی و به خصوص زیان‌های معنوی آن دوران زمان ممتدی لازم خواهد بود.

شما فرزندان برومند و برازنده ایران وظیفه میهن‌پرستی و مردانگی خود را در موقع لزوم بجا آوردید ولی برای مرمت ویرانی‌ها و جبران محنت‌ها و احراز مقام بلند دیرین چشم میهن همواره به دست و دل شما است.

پیوسته در طریق ایران پرستی و فداکاری استوار بایستید که سعادت و سرافرازی کشور در نتیجه اتحاد و عدالت و فداکاری نصیب ما خواهد شد.

سپاسگزاری ما از خداوند متعال که این کشور پهناور و این همه استعداد آب و خاک و نعمت طبیعی را به ما عطا فرموده بهره‌مند شویم و ایران عزیزمان را در آتیه نزدیکی به کمال آبادی و سرافرازی برسانیم.


پیام شاهنشاه به مناسبت خیزش مردم در روز 28

اَمُرداد ماه سال 1334

«... به روان شهدای قیام بیست و هشتم مرداد درود می‌فرستیم و اینک با شما به احترام آن ارواح سعید یک دقیقه سکوت می‌کنیم.

روز تاریخی را از این جهت به یاد می‌آورند که آگهی و انتباهی در بردارد. واقعه بیست و هشت اَمُرداد حاکی از این است که اگر ملت ایران با صبر و حوصله هر نظر تازه و اظهار خدمتی را مورد توجه و دقت قرار می‌دهد عاقبت به حقایق پی می‌برد و مدت زیادی گول عوام فریبی و مواعید دروغ را نمی‌خورد و این خود باید برای عوام‌فریبان و ریاکاران موجب تنبیه باشد.

این روز تاریخی بار دیگر ثابت کرد که حق آزادی در ملت ما چنان حکم‌فرماست که به محض احساس هر

خطری که به استقلال کشور آسیب برساند همگی یک دل و یک زبان برمی خیزند و موجب فساد را هر چه باشد از میان برمی دارند چنانچه در روزهای ۲۵ تا ۲۸ مرداد شمشیر قاطعی که سال‌ها به دست خائنین زهرآلود می‌شد و برای دو نیم کردن و گسستن ایران آماده بود با قیام جوانان مردانه فرزندان رشید ایران بر پیکر خائنین وارد آمد و خیال خام بدسگالان و تبه‌کاران را نقش برآب کرد.

ملتی چنین هوشیار و دلیر که بدون مواضعه قبلی یک روز در سراسر کشور قیام کند و نقشه خیانتی را که ماه‌ها و سال‌ها چیده شده بود از میان بردارد فناپذیر نیست و بلکه با چنین اقدامی خود را برای نیل به هر گونه ترقی و تعالی آماده نموده و بی تردید در آینده نزدیکی به افتخار و سعادتی که ثمره میهن‌پرستی و شجاعت و کار و کوشش است خواهد رسید و عظمت تاریخی خود را تجدید خواهد کرد گرچه لطمه سختی که از این فساد و سوء سیاست و اخلاق و معنویات به بنیه اقتصادی کشور رسید تا مدتی جبران نخواهد شد ولی تجربه هرقدر گران تمام بشود اگر باعث بیداری و برای آتیه درسی و دستور باشد قابل قبول است از این درس عبرت نتیجه چنین بدست می‌آید که روش سیاسی وقتی معقول و پسندیده و با موفقیت قرین خواهد بود که مقدمات آن با موازین عقلی فراهم شده باشد وگرنه اغراض شخصی را در پس پرده ظاهرسازی و فریب پنهان کردن و ملتی را به دنبال وهم و دروغ برانگیختن و دچار زحمات و خسارات طاقت‌فرسا نمودن جز شرمساری و ویرانی حاصلی نخواهد داشت.

بار دیگر به روح تابناک فداییان قیام بیست و هشتم مرداد تهنیت می‌فرستیم و مقدسین این نهضت را مورد قدردانی و تجلیل قرار می دهیم و افتخار داریم به چنین ملتی خدمت می‌کنیم.


پیام شاهنشاه به مناسبت روز ۲۸اَمُرداد ماه،

روز رستاخیز ملت ایران

تهران ۲۸ امرداد ۱۳۳۵


«... ملت عزیر قیام کنندگان ۲۸ اَمُرداد. نجات‌دهندگان کشور ایران در ۳ سال پیش در چنین روزی بی هیچگونه تبانی و تنها به ذوق سلیم خود تشخیص دادید میهن عزیزتان در خطر سقوط و استقلال چندین هزار ساله‌تان بازیچه هوی و هوس مشتی از خدا بی‌خبر و جاه‌طلب، مذهب و ناموس خانواده‌های نجیبتان دستخوش تعرض بیگانه‌پرستان و رژیم مشروطه مملکتان ملعبه عوام فریبان و سوگند شکنان است از آن رو بی آنکه دیگر جبران این وضع اسفناک را به دست صبر و شکیبایی دهید یکباره دامن همت بر کمر زدید و در مدتی کمتر از چند ساعت بساط اضمحلال ایران را که در مدت چند سال با تردستی چیده بودند واژگون ساختید بنابراین من وظیفه خود می دانم که به شما راد مردان میهن‌دوست و ناموس‌پرست از صمیم دل تبریک و تهنیت بگویم به راستی جای بسی خوشوقتی است که ملتی به آن حد از رشد اجتماعی و حسن تشخیص باش که بتواند در بحرانی‌ترین اوضاع که مملکت به لب پرتگاه سقوط رسیده‌است عزم جزم کند و خود را از مهلکه نجات بخشد.

بسیار بجاست که هم اکنون چند ثانیه تفکر کنید که اگر اوضاع آشفته ۲۷ مرداد ۱۳۳۲ دوام پیدا می‌کرد و قیام مردانه شما بساط آن را در ۲۸ مرداد واژگون نمی‌ساخت امروز کشور در چه حال بود، جای کوچک‌ترین شک نیست که با دوام آن بهم‌ریختگی و از هم پاشیدگی امور کشور، امروز از ایران سربلند و مستقل جز نامی باقی نبود و هر یک از شما در آوارگی و سرگردانی و بدبختی بسر می‌بردید و طوق بندگی و بردگی برگردن داشتید بنابراین شکر و سپاس فراوان خداوند بزرگ را که توانستید با نثار خون و ایثار جان خود پایه‌های استقلال مملکت و سعادت را استوار و پایدار نگهدارید و نگذارید دستان پلید و ناپاک آن را متزلزل و سرنگون سازد و زمینه‌ای فراهم آوردید که میهن عزیزتان در راه خوشبختی و نیک روزی پیش رود و رشته دوام و بقای خود را به دامن تاریخ باستان گره بزند.

در این مدت بسیار کسان که به نحوی در قیام ۲۸ مرداد مشارکت و یا مباشرت داشتند به موقع تشویق و قدردانی به عمل آمد ولی چه بسا فداکاران و جوانمردان که در این راه رنج کشیدند و مال و جان فداکردند و شناخته نشدند و یا نخواستند خود را بشناسانند و از آن رو ممکن نشد که از این مخلصان حقیقی قیام قدردانی به عمل آید.

به همین مناسبت در این موقع این گروه را به یاد می‌آوریم و یقین داریم که برای آنان همان رضایت وجدان عالیترین پاداش است. اینک به روان پاک شهیدان قیام ملی ۲۸ مرداد که با نثار خون خود ادامه حیات شرافتمندانه هم‌میهنان خویش را ممکن ساختند درود فراوان می‌فرستم و به بازماندگان آنان از یک سو تسلیت می‌گوییم که عزیران خود را از دست داده‌اند و از سوی دیگر تبریک می فرستیم که توانستند با قربانی دادن فردی از خانواده خود حیات ملتی را تامین کنند ملت ایران به چنین قهرمانانی افتخار می‌کند و نام آنان تا ابد جزو شهدای راه میهن خواهد بود.

ملت عزیز ایران در برابر علاقه و محبتی که در آن روز به شخص من ابراز داشتید امیدوارم که تا زنده هستم در راه خوشبختی و سعادت شما گام بردارم و هر سختی را در نیل بدین مقصود آسان بشمارم ما هنوز با هم خیلی کار در پیش داریم و مطمئن هستیم که خواهیم توانست با هم برای ایجاد ایرانی آباد و آزاد و ملتی سربلند و سرافراز کار کنیم و با عنایت پروردگار قادر و تعالی بهترین و خوش‌ترین آرزوهای خود را صورت تحقق ببخشیم.


سخنرانی هنگام گشایش بیستمین دوره قانونگذاری

دوم اسفند ۱۳۳۹

با کمال مسرت بیستمین دوره قانونگذاری دوره قانونگذاری مجلس شورای ملی را افتتاح می‌نماییم.

در دوره گذشته مجلس موفق شد قدمهای بزرگی در راه تأمین منافع ملی و اجتماعی کشور بردارد که شاید هیچ دوره دیگر از ادوار قانونگذاری سابقه نداشت. زیرا این دوره از مجلس شورای ملی ایران مقارن با دوران تحول عظیم و بی‌سابقه‌ای در تمام شئون مملکت ما بود و به همین جهت وضع قوانین دامنه‌داری که با این تحولات متناسب باشد ضرورت داشت.

خوشبختانه نمایندگان مجلس در دوره گذشته متوجه وظیفه و مسؤلیت اخلاقی خطیر خویش در مقابل منافع و مصالح ملت ایران بودند و در عین انجام وظیفه نمایندگی که رسیدگی و موشکافی دقیق در کلیه طرحها و قوانین است از همکاری صمیمانه در پیشرفت امور کشور خودداری نکردند.

در دوره اخیر قوانین متعددی به تصویب مجلس شورای ملی رسید که از مهمترین آنها می‌توان قوانین اصلاحات ارضی، قوانین مالیاتی، قوانین بیمه‌های اجتماعی و کارگری، قوانین مربوط به دادگستری، قانون منع مداخله کارمندان دولت از معاملات، قانون رسیدگی به دارایی وزراء و کارمندان دولت و بسیاری از قوانین دیگر را نام برد.

در دوره کنونی با نظارت دقیق مجلس سعی خواهد شد کلیه این قوانین دقیقاً به معرض اجراء گذاشته شوند. توجه به پیشرفت هایی که در دوره گذشته مجلس شورای ملی در امور مملکتی صورت گرفته است نشان می‌دهد که کشور ما راه صحیح و اطمینان‌بخشی را به سوی ترقی در پیش دارد. در این مدت در کلیه شئون سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و بهداشتی ما ترقیات فراوانی حاصل شده که با آنکه هنوز در مراحل اولیه کار بشمار می‌رود معهذا در هیچ دورانی بدین کوتاهی سابقه نداشته است. ساختمان سدهای عظیم در نواحی مختلف کشور، توسعه فعالیت راه‌سازی و بندرسازی، بکار افتادن خطوط تازه راه‌آهن، طرح برنامه وسیعی برای کشاورزی ایران و مکانیزه کردن آن، پیشرفتهای بی‌سابقه در امر صنعتی کردن کشور و بکار انداختن کارخانه‌های تازه بطوری که در سالهای اخیر بطور متوسط روزی یک کارخانه بر کارخانه‌های موجود کشور افزوده شده، توسعه سرمایه‌گذاری داخلی و خارجی در امور صنعتی که طبق ارقام و مدارک رقم آن تنها در ظرف دو سال از تمام نیم‌ قرن گذشته بیشتر بوده. ریشه‌کن کردن مالاریا و جلوگیری از کشت و استعمال تریاک و مبارزه دامنه‌داری با بیماری سل و تراخم، توسعه فعالیتهای بهداشتی و سازمانهای خیریه و درمانگاهها و مؤسسات خدمات اجتماعی، پیشرفت منظم فرهنگ و افزایش دائمی تعداد محصلین مدارس، اصلاحات دادگستری و بهبود محسوس وضع محاکم، همه اینها فقط نمونه‌هایی چند از فعالیت هایی است که اکنون در شئون مختلف کشور ما در جریان است تا این مملکت با تأییدات الهی بصورت یکی از خوشبخت‌ترین ممالک روی زمین درآید.

احتیاجی به تذکر نیست که همه این پیشرفتها در سایه نظم و آرامش و ثبات سیاسی و اجتماعی حاصل شده است و ما از آن جهت به این نتایج عالی توفیق یافته‌ایم که دست خائنین و مفسدین و عوام‌فریبان از کار ما کوتاه بوده است. امیدواریم ترقیات آینده ملت و مملکت ایران بطوری مشعشع و درخشان باشد که کشور ما چنانکه هدف و آرزوی ما است نمونه کامل از پیشرفتهای مادی و معنوی گردد.

در سیاست خارجی وضع ما بحمدالله رضایت‌بخش است و ایران در صحنه سیاست جهانی روزبروز موفقیت و اهمیت بیشتری پیدا می‌کند و بیش از پیش بصورت یک عامل ثبات سیاسی در این قسمت از جهان درمی‌آید.

سیاست ما تأیید و پشتیبانی کامل از سازمان ملل متحد و دوستی و همکاری با کلیه دول با رعایت کامل مصالح مملکتی است و بدیهی است که این سیاست در آینده نیز ادامه خواهد یافت.

امیدواریم در دوره جدید اجلاسیه برنامه دولتها در کلیه شئون مملکت به خوبی به مورد اجراء درآید و در عین ترقی و پیشرفت مملکت از مخارج زائد جلوگیری شود. مالیاتها بطور دقیق و عادلانه وصول گردد از صعود قیمتها و بالا رفتن هزینه زندگی ممانعت بعمل آید اصلاحات اداری و سایر اصلاحاتی که در امور و شئون مختلف مملکت به تدریج مورد احتیاج خواهد بود به نحو مطلوب انجام گردد و در پیشرفت امور فرهنگی و بهداشتی و اجتماعی وقفه‌ای روی ندهد. بدیهی است که حسن اجرای همه این موارد مستلزم نظارت و رسیدگی دقیق آقایان نمایندگان و در عین حال حس وطن‌پرستی آنان خواهد بود. از اقدامات اساسی که به مجلس شورای ملی پیشنهاد خواهد شد تهیه و تنظیم قانون جدیدی برای انتخابات است که با احتیاجات و مقتضیات امروزی و با پیشرفت جامعه ما مطابقت داشته باشد و با اتکاء بدان بتوان انتخابات آینده کشور را براساسی که امروز معمول به دنیای مترقی است انجام داد و در اخذ و قرائت آراء از کارتهای انتخاباتی و ماشینهای حساب استفاده کرد تا امکان اشتباهی نباشد.

از خداوند متعال سعادت و ترقی روزافزون ملت ایران و توفیق آقایان نمایندگان مجلس شورای ملی را در خدمت صادقانه بدین مملکت خواستارم.


سخنرانی در گردهم ‌آیی بانوان در برابر کاخ مرمر به مناسبت فرمان دادن حق رای به بانوان ایرانی

۸ اسفند ماه ۱۳۴۱

«... در روز ۸ اسفند ماه ۱۳۴۱ پانزده هزار تن از بانوان ایران که با فرمان شاهنشاه از زمره دیوانگان بیرون آمدند و حق به دست آوردن مقام‌های عالی کشور و شرکت در انتخابات دو مجلس شورای ملی و مجلس سنا را بدست آوردند، پس از شنیدن سخنرانی شاهنشاه در کنفرانس اقتصادی ایران برای ابراز سپاسگزاری از شاهنشاه به کاخ مرمر رفتند و تظاهرات پرشوری کردند. شاهنشاه ایران اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی در گردهم‌آیی بانوان در برابر کاخ مرمر در سخنانی فرمودند:

همه اطلاع دارید که در زمان پدر من زن‌های ایران از توی پرده‌ی به اصطلاح حجاب، ولی به عقیده من از پرده غفلت و نیستی خارج شدند و در زندگی محدود اجتماعی، یعنی به خصوص در قسمت فرهنگ و بهداشت و بعضی مشاغل دیگر وارد شدند و از آن موقع تا به حال، دیدیم که چطور با عقیده‌ و ایمان راسخی وظایف خود را انجام دادند و حتی دیدیم که در هر کاری که به آنها رجوع شده بود با کمال وظیفه‌شناسی و قناعت، کار خود را به وجه خوبی انجام دادند و در حدودی که برای آنها امکان بود به جامعه ایرانی خدمت کردند. ولی غیر از این قبیل کارها در اجتماع ایران و در تعیین سرنوشت خود و مملکتشان متأسفانه برخلاف دیگر زن‌های دنیای متمدن و مترقی ارزشی نداشتند، و حتی آنها را در زمره افراد محجور و یا دیوانگان و غیره از حق طبیعی و اولیه‌ی اظهار نظر در امور معاشی و زندگی خانه خود که مملکت ایران است محروم می‌بودند.

از چندی پیش در این مملکت، ما دست به چنان انقلاب همه جانبه‌ای که بکلی اجتماع کهن ایران را دگرگون ساخت و یک مرتبه ما را از یک عقب‌افتادگی وحشتناکی با سرعت عجیبی در صفوف اولیه اجتماع قرن بیستم پرتاب کرد، این انقلاب که باعث تحسین و اعجاب و حیرت دنیا واقع شده است تکمیل نمی‌شد، اگر ما نصف جمعیت مملکت را باز در حال خموشی، وحشت و عقب ماندگی نگاه می‌داشتیم، افراد این مملکت را که نصف آن را شما تشکیل می‌دهید و به خصوص نسل‌های آینده را که شما مادران باید در آغوش خود تربیت بکنید اینها نه از لحاظ روحی و نه از لحاظ تربیتی آماده درک این انقلاب بزرگ ملی ما نمی‌شدند اگر خود شما از حقوق اولیه بشری امروز دنیا و تمدن امروزی ما محروم می‌شدید.[غریو جاوید شاه]

این است که امروز این قدم دیگر نیز برداشته شد و آخرین به اصطلاح ننگ اجتماعی ما که آن هم محرومیت نصف جمعیت مملکت را در بر داشت از بین بردیم، آخرین زنجیر را پاره کردیم [غریو جاوید شاه] و تمام افراد این مملکت، از این پس در امور اجتماعی خود شرکت خواهند کرد و دست به دست هم، دوش به دوش هم برای اعتلا و سربلندی، ترقی، آسایش ، سعادت و خوشبختی این جامعه و این مملکت خواهند کوشید. مطمئن هستم که شما نسوان این مملکت به قدری به این موضوع اهمیت می‌گذارید و به قدری به این وظیفه بزرگی که از امروز بر دوش شما نهاده شده‌است، وارد هستید، واقف هستید که وظایف ملی خود و وظایف اجتماعی خود را بهتر از هر کسی درک نموده و انجام خواهید داد، در زندگی خود دنبال کارهای بی قاعده‌ای که بعضی از نسوان در بعضی از نقاط جهان می‌پردازند نخواهید رفت و در سادگی، در متانت، در تعمق، در تعقل، در کار، در فرهنگ، در خدمات اجتماعی و بالاتر از همه در تربیت اطفال یا برادران یا خواهران خود چنان خواهید کوشید که این جنبش عظیمی که در شما بوجود خواهد آمد نتایج آن حتی برای خوش‌بین‌ترین افراد غیرمنتظره باشد و نشان خواهید داد که زن ایرانی که همیشه در تاریخ ایران ولو مقید بود، ولو در قید و بند بود، ولی احساسات او، قلب او، روح او چنان از عالی‌ترین احساسات همیشه آمیخته بود که شما امروز زبانزد خاص و عام چه در داخل مملکت و چه در خارج از مملکت خواهید بود که زن ایرانی شایستگی هر نوع آزادی و هر نوع امکانات پیشرفت اجتماعی و علمی را دارد، و این افتخار را برای زن ایرانی ابدی خواهید نمود [غریو جاوید شاه] و از میان شما افراد برجسته نیکوکار چه در قسمت علم، هنر و صنعت و غیره بر خواهد خاست و در واقع عظمت این ملت را نسبت به سابق به خواست خداوند مضاعف خواهیدکرد.


سخنرانی هنگام گشایش دوره چهارم مجلس سنا و دوره بیست و یکم مجلس شورای ملی

۱۴ مهر ماه ۱۳۴۲

«... با تاییدات خداوند متعال چهارمین دوره مجلس سنا و بیست و یکمین دوره مجلس شورای ملی را افتتاح می‌نماییم.

دوره تقنینیه کنونی در یکی از مهمترین ادوار تاریخ ایران آغاز می‌شود زیرا ما در اثر بیست‌ساله خود در دورانی که شاید از خطرناک‌ترین دوره‌های تاریخ این کشور بود وطی آن مملکت ما دو سه بار به مرحله سقوط قطعی نزدیک شد و بخواست الهی بصورتی معجزه‌آسا از این خطر نجات یافت پس از تفکر بسیار و مطالعه کامل در اوضاع داخلی و اجتماعی ایران و با ملاحظه امکانات این کشور چه از لحاظ ثروت انسانی و چه از نظر ثروت طبیعی و همچنین با توجه به سیر تمدن و ترقی در دنیای متمدن خارجی و تطبیق دورنمای اجتماعات ممالک دیگر با جامعه و کشور خودمان بدین نتیجه رسیدیم که اگر هر چه زودتر و با قاطعیت هرچه تمامتری کلیه مظاهر بیعدالتی‌ها عقب‌ماندگیهای اجتماعی و آثار پوسیده قرون وسطائی و بطور کلی هر عاملی که بتواند ما را از پیشرفته‌ترین ممالک دنیا عقب نگه دارد بالمره از میان نرود ممکن است در آینده خطرات مهلکی اساس موجودیت و حیات ملی ما را مورد تهدید قرار دهد بدین جهت بود که در تاریخ نوزدهم دیماه ۱۳۴۱ مواد ششگانه انقلاب اصیل ملی خودمان را به تصویب ملت ایران گذاردیم و مردم ایران نیز در شش بهمن ۱۳۴۱ با اکثریتی قاطع و قریب به اتفاق این اصول را تصویب کردند و بدین ترتیب منشور انقلاب ما وارد صفحات تاریخ ایران گردید اندکی بعد ما آزادی نیمی از جمعیت ایران یعنی جامعه زنان اصیل و نیکونهاد ایرانی را نیز اعلام داشتیم و بدین ترتیب بر ننگی که نیمه از مردم کشور ما را از حقوق حقه و سیر جوامع آزاد و متمدن جهان محروم نگاه‌داشته بود قلم بطلان کشیدیم.

خوشوقتیم که مفهوم عمیق این مواد ششگانه و این آزادی زنان را همه مردم ایران به کمال خوبی دریافته‌اند زیرا در عمل دیدیم که توده‌های عظیم با همان روح انقلابی ملی در ۲۶ شهریور ۱۳۴۲ برای تعیین نمایندگان مجلس شورای ملی و مجلس سنای ایران به پای صندوق‌ها رفتند و نمایندگان خود را که موهن به اصل و روح منشور ایران نوین هستند برگزیدند.

اکنون دیگر همه ایرانیان چه زن و چه مرد می‌توانند مانند هر انسان آزاد و سربلندی در دنیای متمدن و مترقی امروز با امکانات مساوی و بر اساس عدالت اجتماعی که اصول آن قوانین اصلاحات ارضی و سهیم‌شدن کارگران در سود ویژه کارخانه‌ها و سایر قوانین مترقی دیگری که عموما بخاطر حفظ و تامین منافع اکثریت ملت ایران وضع شده‌است با اطمینان کامل به آینده در کمال امیدواری و فراغت زندگی کنند و از امکانات و سعی که برای هر فردی از هر طبقه پیش آمده‌است و بدو اجازه آن می‌دهد که در شرایط کاملا مساوی فقط به مقتضای کوشش و شایستگی خود ترقی کند و بهره‌مند گردند.

این انقلاب اصیل ملی ما که خوشبختانه انعکاس روح و مفهوم تعالیه عالیه دین مقدس اسلام یعنی عدالت و انصاف و مساوات و دفاع از حقوق محرومین است در تاریخ چند هزار ساله ایران بی‌سابقه بود زیرا در این انقلاب تمام مظاهر اجتماع ما یکباره دگرگون گردید و اساس فئودالیسم و ارباب و رعیتی و حتی استثمار دست‌رنج دیگران بکلی از میان رفت و سنت حفظ منافع اقلیتی معدود بزیان اکثریت کاملا واژگون گردید. امروز فقط تصمیماتی گرفته می‌شود که واقعا به نفع اکثریت مردم باشد و به همین جهت است که می‌بینیم برای دفعه اول افراد منتخب مجلس منتخبین اکثریت مردم هستند.

با این انقلاب ملی نقاط ضعف اداری و اجتماعی ما بکلی از میان رفته و راه بر کلیه منافع نامشروع سد شده‌است آنچه اکنون ضرورت دارد این است که این اقدامات و دموکراسی‌ها به وسیله انتخابات انجمن‌های ده و شهر و ولایتی و ایالتی و سپردن کار مردم به مردم تا جایی که ممکن است به خصوص در امور بهداری و فرهنگ تکمیل گردد.

همچنین نهایت اهمیت را دارد که قانون استخدام مترقی جدیدی متناسب با احتیاجات مملکت وضع‌شود و دادگستری ایران در کار خود سرعت و قاطعیت بیشتری بخرج دهد و اکنون که خوشبختانه دیگر فرقی بین فقیر و غنی و ضعیف و قوی از نظر حاکمیت آنها بر سرنوشت خودشان نمانده‌است و همه از هر لحاظ در برابر قانون یکسان هستند دستگاه قضایی نیز وظیفه خود را در استقرار بنیاد عدالت و همچنین در امر مبارزه با فساد هر چه سریع‌تر و قاطع‌تر و بهتر انجام دهد.

همچنین می‌باید قانون بیمه‌های اجتماعی کارگران تکمیل شود و کار تعمیم سواد و فعالیت ابتکاری سپاه دانش با جدیت تمام ادامه یابد تا به خواست خداوند بیسوادی در کشور ما ریشه‌کن گردد ما باید امکانات هر نوع پیشرفتی را برای قریحه‌ها و ذوق‌های مختلف در رشته‌های کشاورزی و صنعتی و علمی و حرفه‌ای و غیره برای همه چوانان ایرانی فراهم کنیم دانشگاه‌های ایران باید تکمیل گردند تا جوانان این کشور بتوانند در دانشگاههای خود مملکت تربیت شوند همچنین امور بهداشتی و بهداری کشور می‌باید هم‌آهنگ با سایر شئون مملکت پیش‌برود و برنامه‌های عمرانی و آبادانی با سرعتی بیشتر جریان یابد.

با وجودی که برنامه پنج‌ساله رشد اقتصادی سالانه‌ای را به میزان شش درصد برای ایران پیش‌بینی کرده‌است ولی ما نمی‌توانیم به این مقدار قانع شویم و برای پیشرفت بیشتری در کار اعتبارات برنامه پنجساله را اضافه خواهیم کرد.

در امر اصلاحات ارضی باید بگوییم که ما کماکان توجه بی‌نهایتی در این باره داریم و مطمئن هستیم که پس از انجام موفقیت‌آمیز و سریع مرحله اول این اصلاحات و دومین مرحله آن نیز با همان خوبی و با همان قاطعیت به انجام خواهد رسید و در این مورد در امر شرکت‌های تعاونی بذل توجه مخصوصی خواهد شد. اصولا شرکت‌های تعاونی چنانکه لازم و شایسته‌است باید طوری تقویت گردند که خود آنها حتی قادر به ایجاد صنایع کشاورزی باشند. باید متوجه بود که منظور ما از اصلاحات ارضی گذشته از رفع بی‌عدالتی اجتماعی و از میان بردن روابط استثماری فراهم‌آوردن زمینه تولید بیشتر محصولات کشاورزی و بالابردن درآمد سرانه افراد ایرانی بود و طبعا وقتی که تولید زیادتر شود و مصرف نیز بیشتر گردد این تولیدات کشاورزی می‌باید بوسیله صنایع مصرف‌کننده تولیدات کشاورزی کاملا بهره‌برداری شود.

دورنمایی که اکنون از آینده مملکت در پیش‌روی ما است دورنمایی بسیار درخشان و اطمینان‌بخش است ما

می‌خواهیم کشور خود را از لحاظ تمدن و ترقی به پایه ممالک درجه اول دنیا برسانیم و از نظر سطح زندگی و رفاه و درآمد سرانه مردم ایران را در ردیف ملل مرفه و خوشبخت و کاملا پیشرفته جهان قرار دهیم برای نیل به این هدف اکنون که با انقلاب بزرگ ملی با عوامل اصلی عقب‌ماندگی و بی‌عدالتی و عدم توازن اجتماعی از میان رفته و راه برای کار و کوشش مثبت و خلاقه هموار شده‌است می‌باید در درجه اول به صنعتی کردن کشور همت‌گماریم و ثروت‌های زیرزمینی مملکت را هرچه بیشتر استخراج کنیم و بخصوص در بیست سال آینده که دوره اصلی سازندگی ما است تمام امکانات خودمان را بکار اندازیم و بکوشیم تا برای تولید هر محصول چه کشاورزی و چه صنعتی با حداقل نفر حداکثر نتیجه را بگیریم.

بدیهی است از این راه می‌باید هم کشاورزان و هم کارگران پیوسته تخصص بیشتری در کار خود پیدا کنند و خبرگی کاملتری بدست آورند و برای این منظور طبعا لازم است مدارس حرفه‌ای تازه‌ای به تعداد لازم ایجاد گردد. باید از این پس در تمام مواهبی که خداوند نصیب کشور ما فرموده‌است و از تمام عوامل موجود بحد اعلا بهره‌برداری گردد و در این راه یک مسابقه لیاقت و کار و کوشش در سراسر کشور آغاز گردد.

با چنین زمینه مساعدی برای هر گونه کار و فعالیت و با امکانات وسیعی که اکنون در این کشور برای همه وجود دارد امیدواریم سرمایه‌های داخلی به حداکثر امکان بجریان بیافتد و سرمایه‌های خارجی نیز با استفاده از امتیازات قانون جلب سرمایه‌های خارجی هر چه بیشتر در این راه بکار افتد.

درباره سیاست خارجی ایران محتاج به تذکر نیست که این سیاست بر اساس حفظ منافع مملکت و احترام متقابل و با توجه به مقررات منشور ملل متحد و تعهدات موجود ادامه دارد.

خوشبختانه ما توانسته‌ایم بهترین روابط را با تمام همسایگان خود برقرار بکنیم. با ترکیه و پاکستان که اعضای پیمان تدافعی سنتو هستند پیوندی ناگسستنی داریم همچنانکه میان ما با سایر اعضای پیمان سنتو روابط صمیمانه اتحاد برقرار است. با افغانستان دارای بهترین روابط برادری و دوستی هستیم. با عراق دارای روابط حسنه دوستی و همسایگی می‌باشیم و با اتحاد جماهیر شوروی همسایه بزرگ شمالی خود روابط کاملا دوستانه همسایگی داریم و به تازگی نیز قراردادهای همکاری فنی و اقتصادی که هنوز قابل توسعه‌است با آن منعقد کرده‌ایم. خوشوقتیم که در صحنه سیاست بین‌المللی ما نه فقط در تفاهم خودمان با سایر ملل می‌کوشیم بلکه برای اصول تفاهم بیشتری میان ملل دیگر نیز از هیچ‌گونه کوششی فروگذار نمی‌کنیم.

ما صمیمانه امیدواریم که ملل جهان سرانجام در مورد خلع سلاح عمومی اطمینان بخشی به توافق نایل گردند و دنیا از وحشت وقوع یک جنگ نابود کننده که بشریت و تمدن را منقرض خواهد کرد خلاصی یابد خوشبختانه قدم اول این کار ما توافق در منع آزمایش‌های هسته‌ای برداشته شده‌است ولی امیدواریم این فقط مرحله نخستین در راه هدف‌های نهایی باشد.

بهرحال تا روزی که این آرزو جامه عمل نپوشیده باشد کشور ما که خوشبختانه روز بروز اهمیت و موقعیت بین‌المللی زیادتری پیدا می‌کند و از امکانات فوق‌العاده‌ای برای پیشرفت و ترقی خود برخوردار است مثل هر کشور مستقل دیگر ناگزیر است با کمال مراقبت از استقلال و تمامیت و حاکمیت خویش دفاع کند و هرگز حاضر به خیانت قصور و تعلل در این امر مهم حیاتی نخواهد شد، بخصوص که در منطقه خاورمیانه مقدار سلاح‌های کاملا مدرن مخوف و خطرناک زمینی و دریایی و هوایی به حد اشباع رسیده‌است.

توفیق عموم نمایندگان مجلس سنا و مجلس شورای ملی را در این دوره قانونگذاری در راه خدمت به مصالح کشور و ترقی و سعادت روزافزون ملت عزیز و شریف و پرافتخار ایران را از خداوند متعال خواستاریم.


سخنرانی هنگام گشایش دوره پنجم مجلس سنا و دوره بیست و دوم مجلس شورای ملی

۱۴ مهرماه ۱۳۴۶


«... با تأییدات خداوند متعال بیست و دومین دوره قانونگذاری مجلس شورای ملی و پنجمین دوره تقنینیه مجلس سنا را با کمال مسرّت افتتاح می‌نماییم.

دوره تقنینیه گذشته مجلسین سنا و شورای ملی را مسلماً می‌توان یکی از پرافتخارترین ادوار تقنینیه ایران دانست، زیرا این دوره مصادف با آغاز انقلاب بزرگ شاه و ملت و اجرای نخستین مراحل تحول اجتماعی عظیمی بود که اکنون در تمام شئـون مادی و معنوی کشور ما در جریان است.

این انقلابی بود که بنیاد اجتماع کهن ایران را بکلی دگرگون کرد و آنرا تا پیشرفته‌ترین تحولات دنیای مترقی امروز منطبق و هماهنگ ساخت. شاید ماهیت و وسعت این انقلاب با توجه به مظاهر مختلف آنکه در هر قسمت از شئـون حیاتی کشور بطور وضوح بچشم می‌خورد، اصولاً احتیاجی به تفسیر و توضیح نداشته باشد، معهذا نظری اجمالی به نتایج انقلاب ایران و کارهائی که در همین مدت کوتاه بر اساس آن انجام گرفته‌است در این هنگام که دوره تقنینیه تازه شروع بکار می‌کنید بی‌فایده نخواهد بود.

یکی از مهمترین نتایج این تحول مسلماً اصلاحات ارضی کشور و آزاد شدن توده عظیم دهقانان ایرانی است که در حال حاضر ۶۵ درصد از تمام جمعیت مملکت را تشکیل می‌دهند. با این اقدام دوران فئودالیسم و مالکیت‌های بزرگ برای همیشه در مملکت ما به پایان رسید و میلیون‌ها خانوار زارع ایرانی صاحب زمین شدند. بطوریکه می‌دانید با اجرای مرحله اول قانون اصلاحات ارضی بیش از ۶۰۰۰۰۰ خانوار زارع به صورت مالک در آمدند و با اجرای مرحله دوم آن بر اساس قانونی که اخیراً از تصویب مجلسین ایران گذشت، ترتیبی داده شده‌است تا صورتی که مالکین املاکی که به زارعین اجازه داده شده‌است داوطلب فروش آن‌ها به دولت باشند، این املاک توسط سازمان اصلاحات ارضی کل کشور خریداری و به صورت اقساطی به زارعین مستأجر فروخته شوند تا بدین ترتیب این زارعین نیز مستقلاً مالک زمین شوند، و هم‌اکنون اجرای این قانون در قسمتی از کشور آغاز شده‌است.

با اجرای دو مرحله اول و دوم اصلاحات ارضی بی‌عدالتی‌ها و اجحافاتی که در امر مالکیت در ایران وجود داشت برطرف گردید، ولی مرحله بعدی این کار این خواهد بود که ترتیب حداکثر استفاده از زمین زیر کشت و پیدا کردن مقیاسی که یک خانواده کشاورز ایرانی با داشتن چند هکتار زمین می‌تواند زندگی آبرومندانه‌ای داشته باشد داده شود. ایجاد واحدهای سهامی زراعی آزمایش ابتکاری مهم و تازه‌ای است که ما بدان دست می‌زنیم و امیدواریم در این تجربه جدید نیز مانند سایر کارهائی که انجام گرفت۶ه‌است به موفقیت کامل نائل شویم. این شرکت‌های سهامی زراعی بدین منظور ایجاد می‌شوند که صاحبان زمین هائی که بر اثر اجرای قوانین اصلاحات ارضی مالک مزارع کوچکی شده‌اند که زراعت مکانیزه و مدرن در یکایک آن‌ها صرف نمی‌کند باتفاق یکدیگر شرکت‌های زراعی بزرگی تشکیل دهند که بتوانند به صورت مکانیزه اداره شوند و در مورد تقسیم بین وراث نیز زمین تبدیل به قطعات جزء نشود و واحد زراعی کماکان حفظ گردد و فقط سهام زراعتی به ارث برسد و قابل خرید و فروش باشد. در این شرکت‌ها هر زراعی هر اندازه ملکی را که از دولت خریداری یا خرده مالک اجاره کرده باشد به عنوان سهم در اختیار شرکتی که از خود روستائیان و کشاورزان تشکیل می‌شود قرار می‌دهد و به همان سهم خود از حاصل کار سود می‌برد. در عین حال در این شرکت‌ها هر زارعی که شخصاً نیز بعنوان کارگر کشاورزی کار کند اضافه بر سود حاصله از سهم زمین خویش، مزد کار خود را نیز دریافت خواهد داشت. البته دولت تا مدتی به منظور حسن اداره این شرکت‌ها با هیئت‌های مدیره آن‌ها که توسط خود کشاورزان انتخاب می‌شوند همکاری و آن‌ها را راهنمائی خواهد کرد تا بدینوسیله بتوان در هر سالی محصولی را که مملکت بیشتر بدان احتیاج دارد با شرایط زمین در هر محل امکان بیشتری و بهتری را برای کشت آن می‌دهد تولید کند. بدیهی است چه در مورد این شرکت‌های سهامی زراعی و چه در مورد سایر زمین‌های زیر کشت، مکانیزه کردن زراعت و استفاده وسیع از کودهای شیمیائی و بکار بستن بهترین تجربیات و طرق فنی که امروزه در دنیای مترقی بکار برده می‌شوند، برای ما در درجه اول اهمیت قرار داد.

با اجرای قانون اصلاحات ارضی، طبق آخرین آمار تا به امروز وضع قانونی تقریباً سه میلیون خانوار زارع با تعداد عائله‌ای متجاوز از چهارده میلیون نفر روشن شده و عملیات اجرائی این قانون در قریب ۵۳۰۰۰ قریه و نیز در ۱۰۰۰ مزرعه خاتمه یافته‌است.

از طرف دیگر برای آنکه وسیله کار چه از لحاظ سرمایه و چه از نظر لوازم فنی برای این کشاورزان تأمین شود، اقدام به ایجاد شرکت‌های متعدد تعاونی شده‌است که تا کنون تعداد آن‌ها در سراسر کشور به بیش از ۷۰۰۰ و تعداد اعضای آن‌ها به قریب یک میلیون نفر بالغ گشته‌است و تلاش می‌شود تا تعداد این شرکت‌های تعاونی به هر اندازه که مورد احتیاج باشد افزایش یابد. بانک کشاورزی ایران تا به امروز در حدود بیست میلیارد ریال بدین شرکت‌های تعاونی و به کشاورزان مناطق مختلف کشور وام و اعتبار داده‌است.

توسعه و تقویت سازمان‌های تعاونی نه تنها در رشته کشاورزی و روستایی بلکه در تمام شئـون اجتماعی و اقتصادی کشور از هدف‌های اصولی و اساسی ما است|، زیرا بهترین جوابگوی احتیاجات جامعه ما و فکر می‌کنم هر جامعه بشری در تحت هر رژیم که باشد همین مؤسسات تعاونی و بیمه‌های اجتماعی است. انقلاب ما که بر اساس تأمین عدالت اجتماعی پی ریزی شده‌است ایجاب می‌کند که از یک طرف اساس اقتصاد دموکراتیک (که باید مکمل دموکراسی سیاسی باشد) بدست این مؤسسات تعاونی یعنی تعاونی‌های تولید، تعاونی‌های توزیع و تعاونی‌های مصرف مستحکم گردد و کالاهائی که با شرایط صحیح تولید می‌شود بدون دخالت واسطه هائی که هیچ سهم مثبتی در کار ندارند با طرز توزیع صحیح بدست خریدار برسد و از طرف دیگر همین عدالت اجتماعی حکم می‌کند که سرنوشت هر فرد ایرانی از هنگامی که به دنیا می‌آید تا زمانی که چشم از جان فرو می‌بندد از راه انواع بیمه‌ها از قبیل بیمه تحصیلی، بیمه بیماری، بیمه حوادث و اتفاقات، بیمه بازنشستگی و کهولت، بیمه عمر و نظایر آن تأمین شود و این هدفی است که با کمال مراقبت و دقت دنبال خواهد شد.

دومین اصل انقلاب ایران ملی شدن جنگل‌ها و مراتع مملکت بود که وسعت آن‌ها بر رویهم بیش از بیست میلیون هکتار را شامل می‌شود. تا قبل از انقلاب ششم بهمن ۱۳۴۱ این منابع عظیم و خداداد ثروت ملی که دست انسانی در ایجاد آن‌ها سهمی نداشته‌است و بنا بر این به نظر ما می‌بایست حقاً متعلق به تمام ملت باشد غالباً مورد بهره برداری بی دلیل و ناروای عده‌ای متنفذ قرار داشت که بر اثر استفاده جوئی با بی مبالاتی آن‌ها تدریجاً این ثروت خداداد رو به زوال و نابودی می‌رفت. اکنون با ملی شدن جنگل‌ها و مراتع و با اقداماتی که در دنبال آن در امر مراقبت در حفظ این منابع و توسعه آن‌ها در جریان است، می‌توان امید داشت که دوباره این منابع وسیع و خداداد ثروت ملی بهترین صورت ممکن به نفع تمام ملت ایران مورد بهره برداری و استفاده قرار گیرند. آرزوی ما این است که نه تنها تمام مناطقی از کشور که به شهادت تاریخ روزی پوشیده از جنگل بوده‌است مجدداً احیاء شود و آبادانی خود را باز یابد بلکه در هر نقطه دیگری از مملکت نیز که در آن امکان ایجاد جنگل باشد جنگل‌هایی که به دست انسان ایجاد شده باشد بوجود آید. البته ممکن است نتیجه چنین کوششی زودتر از سالیان دراز ظاهر نشود زیرا رشد کامل بعضی از درختان مستلزم گذشت حتی بیش از یک قرن است ولی این کاری است که به هر حال باید از هم‌اکنون شروع شود زیرا هر روزی که در آغاز آن تأخیر شود در واقع روزی است که به زیان نسل‌های آینده این سرزمین تمام شده‌است.

سومین اصل انقلاب ما، فروش سهام کارخانه‌های دولتی به عنوان پشتوانه اصلاحات ارضی بود. منظور اساسی در این مورد این بود که به مالکانی که املاک آن‌ها طبق قانون اصلاحات ارضی به فروش می‌رسد امکان آن داده شود که با خرید سهام این کارخانه‌ها سرمایه‌های خود را در کارهای تولیدی و صنعتی بکار اندازند و از این راه خود مردم در فعالیت‌های اقتصادی مملکت سهم و دخالت بیشتری پیدا کنند. در اجرای این قانون اکنون شرکت سهامی کارخانجات از ترکیب ۳۲ شرکت مختلف بوجود آمده که سهام آن‌ها برای خرید در اختیار عمومی قرار گرفته‌است.

در جریان عمل، این نظر با طرح‌ها و برنامه‌های تازه و وسیعی تکمیل شد، بدین ترتیب که به منظور توسعه صنایع مملکت و در عین حال بالا رفتن کیفیت آن‌ها، سازمانی بنام «سازمان گسترش و نوسازی صنایع کشور» بوجود آمد تا همزمان با تشویق و توسعه ابتکارات فردی در امر سرمایه‌گذاری در صنایع دولت نیز اقدام‌ها وسیعی در جهت تقویت صنایع موجود و ایجاد صنایع بزرگ مخصوصاً صنایع سنگین بعمل آورد. با اختیارات و آزادی عمل لازم که به موجب لایحه قانونی «تأسیس سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران» بدین سازمان و شرکت‌های تابع آن داده شده سعی خواهد شد که نظم نوینی در تأسیس و اداره صنایع بزرگ دولتی با تشریک مساعی صاحبان صنایع خصوصی بوجود آید، و عامه مردم بیش از پیش در سرمایه‌گذاری و شرکت در اداره صنایع کشور علاقمند گردند، تا منافعی که از تأسیس این قبیل واحدهای صنعتی حاصل می‌شود بین عده زیادتری از مردم که صاحبان پس اندازها و سرمایه‌های کوچک هستند تقسیم گردد. از طرف دیگر سازمان گسترش و نوسازی صنایع کشور موظف است اقدامات وسیع و همه جانبه‌ای را به منظور رفع یکی از مشکلات اساسی کار صنایع موجود یعنی ضعف مدیریت بعمل آورد. و کادر تخصصی و کادر مدیریت ورزیده‌ای را برای اداره صنایع مملکت اعم از دولتی و خصوصی تربیت و آماده سازد. تصور می‌کنیم آثار مثبت و وسیع این اقدام تا چند سال دیگر بخوبی ظاهر گردد و بدیهی است که در جریان عمل هر قوت لازم باشد قسمت دیگری از صنایع موجود به همان صورتی که تاکنون در مورد قسمتی از آن‌ها اقدام شده در راه تأمین همین هدف به فروش خواهد رسید.

چهارمین اصل انقلاب ایران که مسلماً از مهمترین اصول نه گانه بود، سهیم شدن کارگران در سود کارگاه‌ها بود. ین کار انقلابی نه تنها منافع بیشتری را از دسترنج کارگران ایرانی عاید آن‌ها می‌کرد بلکه در عین حال از این نظر اهمیت داشت که کارگر ایرانی از شخصیت و احترام انسانی خاصی که حقّاً استحقاق آنرا داشت برخوردار شد زیرا احساس کرد که خودش در حاصل کاری که انجام می‌دهد سهیم است و دیگر دسترنج او مورد استعمار قرار نمی‌گیرد.

برای اجرای هر چه صحیح‌تر و کاملتر اصل سهیم شدن کارگران تا نسبت بیست درصد از سود خالص کارگاه‌ها، البته در آینده بر اساس تجاربی که در عمل بدست می‌آید هر لایحه قانونی تازه‌ای که لازم باشد از طرف دولت به مجلسین پیشنهاد خواهد شد.

پنجمین اصل انقلاب شاه و ملت، اصلاح قانون انتخابات بود که گذشته از رفع تبعیض هائی که صرفاً به نفع طبقه متنفذ و به منظور جلوگیری از راه یافتن سایر افراد به پارلمان صورت می‌گرفت شاید مهمترین نتیجه آن آزاد شدن زن ایرانی از بسیاری قیود غیر عادلانه و احراز تساوی کامل حقوق او با مردان کشور بود. می‌دانیم که تا پیش از اصلاح قانون انتخابات زنان ایرانی در ردیف دیوانگان و ورشکستگان به تقصیر، از حق رأی دادن و انتخاب شدن یعنی از شرکت در تعیین سرنوشت جامعه‌ای که خود نیمی از آن را تشکیل می‌دادند محروم بودند. انقلاب ما میلیون‌ها زن ایرانی را از حق انسانی و طبیعی خود برخوردار کرد، بطوریکه در همین جلسه حاضر عده‌ای از بانوان کشور به نمایندگی از جانب ملت در کنار برادران خود نشسته‌اند تا دوشادوش آنان وظیفه ملی خطیر خویش را انجام دهند. در این مورد حقاً شایسته‌است از یکی از مهمترین قوانینی که در دوره تقنینیه گذشته بر اساس همین روح انقلاب اجتماعی ایران وضع شد، یعنی از قانون حمایت خانواده یاد شود. امیدواریم با اجرای این قانون وضع خانواده‌های ایرانی هر چه بیشتر بهتر تثبیت گردد و جامعه ما از تأمین خانوادگی که ضامن استحکام و ثبات هر اجتماعی است برخوردار شود.

در مورد سپاهیان دانش و بهداشت و ترویج و آبادانی که نام پرافتخار سپاهیان انقلاب را دارند، شاد اصولاً توضیحی لازم نباشد زیرا امروز این سپاهیان واقعاً مایه افتخار کشور ما در سراسر جهان هستند. سپاهیان انقلاب عالی ترین مظاهر تمدن و پیشرفت یعنی دانش و تندرستی و سازندگی را با خود به دورافتاده ترین روستاهای کشور برده‌اند و جا دارد که ملت ایران به کوشش و ایمان و از خودگذشتگی به این فرزندان وظیفه شناس خویش مباهات کند. در مورد حاصل کار سپاهیان دانش شاید ذکر این ارقام کافی باشد که در حال حاضر قریب نیم میلیون نفر کودک یا بزرگسال در بیش از ۷۰۰۰ دبستان روستائی توسط سپاهیان دانش مشغول تحصیلند و تا کنون نزدیک ۴۰۰۰۰ نفر از این سپاهیان در دهات دور و نزدیک مملکت انجام وظیفه کرده‌اند.

نباید فراموش کرد که کار این سپاهیان دانش با همه وسعت و تأثیر آن تنها قسمتی از مبارزه پیگیر و وسیعی است که اکنون در سراسر کشور ما در راه تعمیم آموزش و ریشه‌کن کردن بیسوادی در جریان است، بدین جهت تذکر این ارقام بیمورد نیست که در حال حاضر در ایران دو میلیون و نیم دانش آموز در بیش از ۱۵۰۰۰ دبستان، و قریب ششصد هزار دانش آموز در ۱۷۰۰ دبیرستان و در حدود چهل هزار دانشجو در دانشگاه‌ها مشغول تحصیلند، و تعداد آموزشگاه‌های فنی و حرفه‌ای که تا چند سال پیش اصولاً وجود نداشت اکنون از رقم یکـصد تجاوز کرده‌است و در این آموزشگاه‌ها بیش از ۱۷۰۰۰ نفر دختر و پسر مشغول تحصیلند.

ما تصمیم راسخ داریم که در مملکت خودمان، که تا چندی پیش بیش از هشتاد درصد افراد آن بی‌سواد بودند، تا چند سال دیگر بی سوادی را بکلی ریشه‌کن کنیم و در این مورد حتی به تأمین این هدف عالی انسانی در مملکت خود اکتفا نکرده و برای کمک به از میان بردن بلای بیسوادی به سراسر جامعه بشری ابتکار ایجاد و تقویت یک نهضت جهانی مبارزه با بیسوادی را عهده دار شده‌ایم که نخستین قدم آن تشکیل کنگره جهانی پیکار با بیسوادی در سال ۱۳۴۴ در پایتخت ایران بود مساعی ما و بخصوص تجارب حاصله از کار سپاه دانش ایران باعث شد که سازمان جهانی یونسکو مملکت ما را یک کشور پیشرو و نمونه در امر مبارزه با بیسوادی اعلام کرد، و تجارب ما مورد استفاده و پیروی بسیاری از جوامع دیگر جهان قرار گرفت، چنانکه اطلاع دارید، ما در راه پیشرفت این جهاد مقدس بشری کمک مالی جالبی نیز از بودجه خود در اختیار یونسکو گذاشتیم.

به منظور پیشرفت سریعتر و قاطع تری در امر ریشه‌کن کردن بیسوادی در ایران لازم است همچنانکه عده‌ای از افراد ذکور ایرانی به صورت سپاهیان دانش و بهداشت و ترویج و آبادانی در روستاهای کشور انجام وظیفه می‌کنند عده‌ای از دوشیزگان و زنان کشور نیز که از نظر مدارج تحصیلی دارای همان شرایط باشند طبق قانون موظف به آموزش بیسوادان، انجام وظایف بهداشتی در شهرهائی که خود ساکن آن‌ها هستند بشوند. در این مورد مطالعات لازم در جریان است تا بر اساس نتایج آن‌ها بهترین صورتی که مقتضی باشد عمل شود.

خدمات سپاهیان بهداشت و سپاهیان ترویج و آبادانی نیز بنوبه خود چه از نظر وسعت وظایفی که به عهده آن‌ها گذاشته شده و چه از لحاظ تأثیر انجام این وظایف در پیشرفت روستاها، به همین نسبت قابل تقدیر است. در این مورد کافی است تذکر داده شود که در حال حاضر اعضای ۵۰۰ گروه پزشکی که سپاهیان بهداشت را تشکیل می‌دهند در ۱۳۰۰۰ دهکده کشور با جمعیتی بالغ بر شش میلیون نفر مشغول کارند و نیز بیش از ۲۵۰۰ سپاهی ترویج و آبادانی در قریب یکهزار روستا به انجام وظیفه اشتغال دارند.

نهمین اصل انقلاب ما، تشکیل خانه‌های انصاف و شوراهای داوری بوده‌است. این خانه‌ها شوراها اصل اجرای عدالت را از صورت پیچیده‌ای که در غالب موارد زائد و غیر ضروری بود خارج ساختند و آنرا به بهترین صورتی که بتواند اختلافات عادی را در روستاها و شهرها حل و فصل کند در آوردند و بدین ترتیب هم بارِ دستگاه دادگستری را بسیار سبکتر کردند و هم از تضییغ وقت و اتلاف پول روستائیان در مورد احقاق حق خود جلوگیری نمودند، و امکان آنرا دادند که این پول و وقت در راه مثبت و مولد مصرف گردد. در حال حاضر نزدیک به یکهزار خانه انصاف در روستاها و قریب ۵۰ حوزه شوراهای داوری در شهرها مشغول بکار یا آماده کار شده‌اند، که تعداد کسانی که در منطقه فعالیت این خانه‌های انصاف و شوراهای داوری قرار دارند در حدود یک میلیون و نیم نفر را در روستاها و معادل همین عده را در شهرها شامل می‌شود.

تمام این مواردی که بدانها اشاره شد، نمودار مختصری از آثار و نتایج انقلاب اجتماعی عمیقی است که تنها در عرض پنج سال اخیر صورت گرفته‌است. آنچه در حال حاضر تذکر آن از هر حیث لازم و ضروری است، این است که برای بثمر رسانیدن کامل آثار این انقلاب می‌باید آن روحیه‌ای که عامل و محرک اصلی همه این تحولات بوده‌است کماکان برقرار و پای برجا بماند و حتی قدرت و جهشی بیش از پیش پیدا کند. بدین جهت است که ما در نظر داریم مواد نُه گانه انقلاب را با سه ماده دیگر تکمیل کنیم تا بدین ترتیب تحول اجتماع ایرانی بر اساس روح و مفهوم کلی آن بطور کامل‌تر و همه جانبه تری تحقق یابد.

از این سه اصل، یکی ملی کردن تمام آب‌های کشور است، زیرا وضع طبیعی و جوّی کشور ما طوری است که اجازه اتلاف حتی یک قطره آب را به ما نمی‌دهد و ما باید در این مورد ترتیبی بدهیم که با منتهای دقت و با استفاده از کاملترین اصول علمی و فنی، تمام منابع آب‌های سطحی و آب‌های زیرزمینی و رودخانه‌ها و دریاچه‌های آب شیرین را در کشور خود دقیقاً برآورد و تثبیت کنیم. و سپس با حداکثر استفاده از تکنیک و صنعت آب‌ها را باصطلاح مهار نمائیم تا با کمال صرفه جویی و با حد اعلای بازده، به ترتیب و اولویت به مصرف رفع نیازمندی‌های خانگی و شهری و کشاورزی و صنعتی برسانیم.

البته با توجه به محدودیت مقدار آب در کشور ما، آبی که به مصرف امور کشاورزی می‌رسد باید در درجه اول در آن اراضی که مرغوبیت و قابلیت دادن محصول بیشتری را دارند مصرف شود و از این جهت باید قطب‌های جدید کشاورزی ایجاد گردد.

بدیهی است ما در کوشش‌های دامنه داری که امروز در جهان به منظور شیرین کردن آب‌های شور صورت می‌گیرد نیز با علاقمندی شرکت خواهیم داشت و خواهیم کوشید تا از هر گونه پیشرفتی که در این مورد نصیب علم و صنعت می‌شود و به نفع خویش استفاده کنیم.

دومین اصلی که باید به اصول انقلاب ما افزوده شود نوسازی کشور در تمام مظاهر زندگی آنچه در شهرها و چه در روستاها است. کمال مطلوب ما در این مورد این است که زندگانی جدیدی برای عموم خانواده‌های ایرانی ایجاد و تأمین شود که از هر حیث با شئـون اجتماعی ملت ایران، با آن روح و مفهوم عالی که ما برای حیثیت و شایستگی ایرانی قائل هستیم و با امکانات و ثروت خداداده این مملکت و نیروی کامل کار افراد آن تناسب داشته باشد برای نیل بدین هدف می‌باید تمام نیروها و امکانات مادی و معنوی اجتماع ما با همان روح تحرک و جهش انقلابی که لازمه تحقق چنین هدفی است بکار افتاد و هیچ قسمت از استعدادها در این مورد بی حاصل نماید.

اصل سوم از اصول تکمیلی سه گانه انقلاب اداری و آموزشی مملکت است، بطوری که بتواند از این حیث جوابگوی واقعی احتیاجات حال و آینده اجتماع نوین ما باید مفهوم این اصل این است که همه افرادی که در سازمان‌های اداری و دولتی مملکت وظیفه‌ای را اعم از بزرگ یا کوچک بعهده دارند، با کمال صداقت و وظیفه شناسی و با قبول مسئولیت در انجام وظیفه خود بکوشند و روح اتلاف وقت و به اصطلاح قرطاس بازی و بوروکراسی در ادارات ما از بین برود و هر کارمند اداری بداند که وظیفه او در درجه اول سرعت در انجام مراجعات مردم و اجرای صحیح و بی غرضانه وظایف اداری و تسهیل گردش کارهای کشور است، زیرا همین مردمند که از راه دادن مالیات حقوق این کارمندان را تأمین می‌کنند. ادارات ما می‌باید از روح دفع الوقت، بی تصمیمی و نیز از تشبث و توسل پاک و منزه شوند، و روح خدمتگزاری و شور و علاقه‌ای که لازمه تحول اجتماع امروز در ایران است جایگزین آن گردد. از طرف دیگر می‌باید تمرکز بی دلیل و زیاده از حد امور در پایتخت مملکت از میان برود و به استان‌ها و شهرستان‌های کشور امکان ابتکار و مسئولیت بیشتری در کارهای مربوط به خودشان داده شود. حتی شایسته‌است ترتیبی داده شود که خدمت در نواحی مختلف کشور یا خدمت در پایتخت و شهرهای بزرگ لازم و ملزوم یکدیگر باشند. به هر صورت اصلاح وضع دستگاه‌های دولتی تجدید بنای سازمان‌های اداری و تغییر اساسی در روش کار و اعمال مدیریت صحیح و دقت در حسن انجام کارهای اداری و سرعت اتخاذ تصمیم با بی نظری و خیرخواهی اصولی است که قطعاً می‌باید در اجرای انقلاب اجتماعی ایران تحقق یابد. همینطور می‌باید تحول و جهشی اساسی در امر آموزش، به جوانان ایرانی امکان آن بدهد که استعدادهای مختلف آنان در هر رشته‌ای با بهترین صورت به تجلی در آیند و روح سازندگی و حس ابتکار و نوسازی و همکاری اجتماعی پرورش بسیار کاملتری یابد، و هر کس در هر شغلی که به عهده می‌گیرد و تبحر و تخصص داشته باشد. بدین نظر، با توجه به اهمیت روزافزون تعلیمات حرفه‌ای و تخصصی، و با ضرورت تهیه کادر لازم مدیریت در سطح بالا، به دولت دستور داده‌ایم که مطالعات لازم را در این مورد انجام داده و از نظر توسعه و تحولی که می‌بیاد در این زمینه در سازمان آموزشی کشور صورت گیرد به بهترین وجهی که بتواند این منظور را تأمین کند تصمیمات لازم اتخاذ نماید. هدف اساسی از تحول آموزشی می‌باید این باشد که شخصیت جوانان ما و حس اعتماد به نفس ایشان از هر چه تقویت شود تا افرادی که در آینده سرنوشت کشور را بدست خواهند گرفت برای قبول مسئولیت‌های خود واقعاً آماده و مجهز باشند.

اصولاً جامعه ما برای اینکه سیر پیشرفت خود را به صورتی اصیل و همه جانبه دنبال کند، می‌باید بطور دائم خودش را با مقتضیات این پیشرفت و تکامل تطبیق دهد بطوری که همیشه از این لحاظ با مترقی ترین جوامع جهان همگام باشد، و چه بهتر که حتی بتواند در این راه از دیگران نیز جلوتر رود.

در مورد سیاست خارجی، ما کماکان وضع و برنامه روشن و کاملاً مشخصی داریم. یعنی از یک سیاست مستقل ملی بر اساس همکاری و تفاهم بین‌المللی و حفظ کامل حقوق و منافع ملی خودمان با رعایت احترام حقوق و منافع ملی دیگران پیروی می‌کنیم، و اعتقاد راسخ داریم که این تفاهم و همکاری بین‌المللی شرط لازم و حیاتی برای پیشرفت هر اجتماعی در هر نقطه از جهان امروز است، در این زمینه ما نه فقط معتقد به لزوم همزیستی، بلکه حتی همکاری مسالمت آمیز بین همه ملل دنیا با رژیم‌های مختلف هستیم و موفقیت‌های فراوانی که با پیروی از این سیاست در تأمین مصالح ملی خود بدست آورده‌ایم بخوبی ثابت می‌کند که راه صحیح و واقع‌بینانه‌ یی را برگزیده‌ایم.

از نظر بین‌المللی، ما همچنان پای بند به اصول و مقررات منشور ملل متحد هستیم و با وجودیکه متأسفانه علایم ضعف و ناتوانی در این سازمان جهانی می‌بینیم، معهذا معتقدیم که راه حل بهتری از این سازمان از نظر حل مشکلات بین‌المللی وجود ندارد، به همین جهت امیدواریم روزی این سازمان بتواند خیلی قوی‌تر و بهتر از امروز به صورت دستگاهی تصمیم گیرنده و تضمین کننده در آید. ما به عنوان یکی از نخستین اعضای مؤسس این سازمان بزرگ جهانی وفاداری خود را نسبت بدان حفظ می‌کنیم و صمیمانه پشتیبان آن هستیم، به همین دلیل طبعاً عقیده داریم که هر کشوری که موجودیت آن توسط این سازمان به رسمیت شناخته شده باشد باید حق حیات و امنیت حدود و ثغور خود را داشته باشد و هیچ کشوری کشور دیگر را به نابودی تهدید نکند.

ما طرفدار عدم گسترش سلاح‌های اتمی و غیر اتمی شدن بعضی مناطق جهان و مآلاً طرفدار خلع سلاح بین‌المللی کامل و کنترل شده‌ای هستیم، در عین حال، تا روزی که چنین خلع سلاح تضمین شده‌ای در جهان عملی نشده باشد، با شواهدی که هر روز می‌بینیم و تجارتی که پیوسته به دست می‌آوریم با وجود تمام دوستی‌ها و پیمان هائی که داریم چاره‌ای جز آن نداریم که بیش از پیش و تا سر حد امکان وسائل حفظ حدود و ثغور و امنیت مملکت خودمان را تأمین کنیم، زیرا چنانکه بارها تذکر داده‌ایم ما باید قبل از هر چیز به خودمان متکی باشیم.

با کمال تأسف، اخیراً در منطقه خاورمیانه وقایع ناگواری اتفاق افتاد که احساسات ما را بر اساس اخوت اسلامی در مورد برادران مسلمان خودمان جریحه دار ساخت و طبعاً همدردی عمیق ما را برانگیخت. ما بلافاصله اعلام کردیم و باز هم اعلام می‌کنیم که امروز دیگر اِشغال خاک هیچ کشوری توسط کشور دیگر بوسیله قوه قهریه قابل قبول نیست و باید این حقیقت بخوبی درک شود که دوران زورگوئی و استیلای نظامی برای همیشه سپری شده‌است و طبعاً فتوحات برق آسای نظامی نیز نباید باعث سرمستی و نابینائی گردد.

امیدواریم دوره تقنینیه حاضر که مصادف با دوره انجام برنامه پنجساله چهارم و در عین حال مصادف با برگزاری جشن‌های بیست و پنجمین قرن بنیانگذاری شاهنشاهی ایران خواهد بود مانند دوران تقنینیه گذشته شاهد تحقق روزافزون اصول انقلاب ایران باشد و ما بتوانیم در چهارمین برنامه پنجساله زیر بنای سازمان نوین مملکت را مستحکم تر کنیم تا به خواست خداوند در برنامه پنجساله پنجم این زیر بنا زا هر جهت استوار و بی‌نقص گردد و بعد از آن دوران تکامل همه جانبه‌ای در تمام مظاهر مادی و معنوی و اجتماعی مملکت و ملت ایران آغاز شود که ان‌شاءالله تا یک نسل دیگر به تمام هدف‌های خود نائل شویم.

برای نیل بدین هدف مسلماً دولت وظیفه خود را انجام خواهد داد و یقین داریم که مجلسین نیز با توجه کامل به اهمیت مسئولیتی که بر عهده دارند در انجام وظیفه خویش خواهند کوشید ولی در عین حال اعتقاد راسخ داریم که بخصوص این ملت ایران است که بیشتر از پیش با شور و هیجان و با روح ایمان و وطن‌پرستی که از خصائص دیرینه این ملت بزرگ و کهنسال است در این جهاد همه جانبه‌ای که به منظور ترقی و تعالی مملکت صورت می‌گیرد وظیفه ملی و تاریخی خویش را به بهترین وجهی انجام خواهد داد و جنبش عظیمی را که برای نخستین بار در تمام طول تاریخ ایران تنها در عرض چند سال تمام مظاهر حیات سیاسی و اجتماعی و مادی و معنوی مملکت را دگرگون کرده‌است با همین روح و جهش و تحرک دنبال خواهد کرد.

خوشبختانه برنامه پنجساله آینده ما با آنکه برنامه‌ای بسیار وسیع و شاید جاه طلبانه بنظر رسد، با امکانات مادی و فنی ما هماهنگی دارد. تذکر این نکته مایه خوشوقتی ماست که در مجموع سه سال اخیر رشد سالانه اقتصادی کشور ما بطور متوسط از یازده درصد بیشتر بوده، در حالیکه قیمت‌ها و هزینه زندگی تقریباً ثابت مانده‌است. و این امر فوق‌العاده‌ای است که شاید در جهان بی‌نظیر باشد.

البته چنین رشدی جنبه کاملاً استثنائی داشته‌است، ولی ما باید بکوشیم تا در آینده این وضع را تا حدود امکان حفظ کنیم بطوری که سعی شود این رقم به ۹ درصد برسد، و البته چنین امری مستلزم منتهای کوشش و فداکاری است، باید مخصوصاً به امر کشاورزی ایران بیش از هر موقعی اهمیت بدهیم، زیرا از این راه در واقع دو وظیفه را انجام می‌دهیم:

یکی بهبود تغذیه ملت ایران به نحوی که هر فرد ایرانی بتواند به مراتب بیشتر و بهتر از گذشته و حال تغذیه کند و البته قدرت خرید این غذا را نیز داشته باشد. دیگر انجام وظیفه‌ای که نسبت به عالم بشریت و به همنوعان خود داریم و آن تهیه خواربار برای کمک به رفعت کمبود و مواد غذایی در دنیا است زیرا نباید فراموش کنیم که این خطر خطری چنان عظیم و مهلک است که دنیای ما را تا آخر قرن حاضر به وحشتناک ترین دورنماها تهدید می‌کند. مگر اینکه از هم‌اکنون همه ملل دنیا در این باره همکاری و اشتراک مساعی کنند و تا دیر نشده پیش‌بینی‌های لازم بنمایند. اهمیت خاصی که ما در برنامه پیشرفت‌های آینده مملکت به امر کشاورزی می‌دهیم و مقتضیاتی که انجام این رشته از برنامه‌ها پیش خواهد آورد، ایجاب می‌کند که وزارت کشاورزی به چند وزارتخانه جدید تقسیم گردد و در این باره دولت اقدام خواهد کرد. همچنین باید ترتیبی داده شود که قیمت‌های فرآورده‌های کشاورزی معین و تضمین و حتی بیمه شود.

امیدواریم برنامه کار ما چه در قسمت پیشرفت‌های کشاورزی و چه در رشته ترقیات صنعتی هر قدر بزرگ و سنگین باشد، به همان اندازه نیروی بیشتری از جانب فرد فرد ملت ما بکار اندازد و انگیزه کوشش‌ها و تلاش‌های فراوانتر و همت و مردانگی فزونتری گردد که لازمه و اساس هر تحول مترقیانه‌ای است. اگر هر ایرانی گوشه‌ای از این کار بزرگ را به نسبت توانائی و استعداد و همت خود بگیرد شک نیست که ملت کهنسال ما که در کوره حوادث تاریخ آبدیده شده، در این راه که ضامن سعادت نسل حاضر و نسل‌های آینده این سرزمین است بسر منزل مقصود خواهد رسید.

در این فرصت لازم می‌دانیم از یک قدم اساسی که اخیراً به منظور تأمین مصالح همین نسل‌های آینده برداشته شد یاد کنیم و آن تشکیل مجلس مؤسسان بود که با مطالعه و دقت کامل در اصولی از قانون اساسی ایران تجدید نظر لازم بعمل آورد تا از این راه دوام و استمرار رژیم سلطنتی مشروطه ایران هر چه بیشتر تأمین گردد و ما در این هنگام آغاز تقنینیه جدید خوشوقتیم که مراتب قدردانی خود را از این بابت ابراز داریم.

از خداوند متعال مسئلت داریم که کشور و ملت کهنسال ما را مانند همیشه در پناه لطف و عنایت کامله خویش از هر گزند و آسیبی در امان بدارد و به همه ما امکان آن بدهد که با کار و کوشش بر اساس انقلابی که منطبق با عالی ترین سنن و موازین معنوی اسلامی در کشور ما صورت گرفته‌است جامعه‌ای از هر جهت آزاد و آباد و سعادتمند بوجود آوریم و در این راه توفیق همگی شما نمایندگان ملت را در این دوره تقنینیه در انجام وظیفه خطیری که در برابر ملت ایران به عهده دارید خواستاریم.


سخنرانی هنگام گشایش دوره قانونگذاری مجلس سنا و مجلس شورای ملی

۱۴ مهر ۱۳۴۷


«... با تأییدات خداوند متعال در این روز فرخنده که مصادف با میلاد مسعود مولای متقیان علی علیه‌السلام است، دوره اجلاسیه سال ۱۳۴۷ – ۱۳۴۸ مجلس سنا و مجلس شورای ملی را با کمال مسرت افتتاح می‌نماییم.

خوشبختانه در دوره اجلاسیه گذشته اقدامات مهمی در شئون مختلف ملی صورت گرفت که هر یک از آنها در پیشرفت اقتصادی و اجتماعی مملکت ما تأثیر بسیار خواهد داشت.

تذکر این نکته مایه خوشوقتی است که در سال گذشته نیز مانند هر دو سالِ پیش از آن، رشد اقتصادی کشور از یازده درصد متجاوز بود و امیدواریم که امسال نیز چنین باشد.

به طوری که می‌دانید این رقمی است که می‌توان آن را حد نصابی در دنیای امروز دانست. قانون برنامه عمرانی چهارم کشور در آخرین روزهای سال ۱۳۴۶ به تصویب مجلسین رسید و اجرای آن از آغاز سال جاری شروع شد. طبق این قانون در دوره پنج ساله اجرای برنامه چهارم، رقم اعتبارات سرمایه‌گذاری ۸۱۰ میلیارد ریال پیش‌بینی شده‌است که از این رقم ۴۸۰ میلیارد ریال اعتبار سرمایه‌گذاری در بخش دولتی و ۳۳۰ میلیارد ریال اعتبار سرمایه‌گذاری در بخش خصوصی است. هدف برنامه چهارم تأمین رشد متوسط سالانه ۹ درصد است و بدین ترتیب رقم تولید ناخالصی ملی ما از ۵۳۰ میلیارد ریال در پایان برنامه پنج ساله سوم به حدود ۸۱۵ میلیارد ریال در پایان برنامه پنج ساله چهارم خواهد رسید.

باید تذکر دهیم که با همه این پیشرفتی که پیش‌بینی می‌شود ما به این نتایج قانع نیستیم و امیدواریم که حتی از این حد نیز پیش‌تر برویم.

در همین دوره اجلاسیه گذشته، سه اصل جدید بر اصول نه‌گانه انقلاب ششم بهمن افزوده‌شد که عبارتند از ملی‌شدن آبهای کشور، نوسازی مملکت، و انقلاب آموزشی و اداری. درباره ملی‌شدن آبها همانطور که بارها تذکرداده‌ایم هدف این بوده‌است که منابع محدود آب مملکت به بهترین صورت ممکن مورد استفاده قرار گیرد واز اتلاف آن، یا سوء استفاده از آن جلوگیری شود.

با اجرای قانون نوسازی و عمران شهری که در مرحله نهایی تصویب است، قیافه شهرهای ایران در آینده صورتی

کاملاً تازه درخواهدآمد و البته در آینده دهات ایران نیز مشمول برنامه‌ای خواهندشد که قیافه آنها را به کلی دگرگون خواهد کرد.

همچنین با اجرای اصل انقلاب اداری و آموزشی، از یک طرف دستگاههای اداری و دولتی کشور برای انجام وظیفه واقعی خود که خدمت به مردم و رفع احتیاجات آنها است به بهترین صورتی بسیج خواهند شد و از طرف دیگر اصول آموزشی و تربیتی مملکت به کلی دگرگون خواهد شد و به صورتی درخواهدآمد که با نیازمندیهای جامعه نوین ایران در عصر تکنولوژی و پیشرفت علمی و فنی جهان هماهنگ باشد.

در سال گذشته، قانون تشکیل شرکتهای سهامی زراعی و اساسنامه اجرایی آن از تصویب مجلسین گذشت و از اول سال جاری شروع به اجرای آن قانون شد.

تشکیل این شرکتها که مهمترین عامل ایجاد یک کشاورزی صنعتی مدرن برای حداکثر بهره‌برداری کشاورزان از زمینهای مزروعی است، ابتکاری است که برای نخستین بار در کشور ما صورت گرفته‌است و امید زیادی به موفقیت عملی آن داریم.

خوشبختانه بر اثر استقبال فوق‌العاده کشاورزان، با اینکه در برنامه دولت تشکیل ده شرکت سهامی زراعی برای تمام سال ۱۳۴۷ پیش‌بینی شده‌بود، در عمل تنها در شش ماهه اول سال جاری یازده شرکت تشکیل شد و اخیراً در منطقه زلزله‌زده خراسان دو شرکت دیگر نیز ایجاد و مشغول کار شده‌است.

در عین حال به منظور آشنا کردن کشاورزان و روستاییان کشور به زندگی اجتماعی جدید و پرورش فکری و روحی آنان اقدام به ایجاد خانه‌های فرهنگ روستایی از طرف شرکتهای تعاونی روستایی و شرکتهای سهامی زراعی شده و برای اداره این خانه‌ها انجمنی به نام انجمن ملی خانه‌های فرهنگ روستایی تشکیل گردیده‌است.

از طرف دیگر برای روشن‌شدن تکلیف کشاورزان مستأجری که با اجرای مقررات اصلاحات ارضی برای مدت سی سال املاکی به اجاره بدانها واگذار شده و تعدادشان از یک‌میلیون خانوار متجاوز است، دستور تهیه لایحه قانونی داده‌ایم که بر اساس آن این زارعین نیز مالک زمینهای مورد اجاره خود خواهندشد و بدین ترتیب دیگر در آینده زارعی به نام مستأجر وجود نخواهد داشت.

از لوایح مهم دیگری که در دوره اجلاسیه گذشته مجلسین از تصویب گذشت، لایحه خدمات اجتماعی بانوان بود که به موجب آن دختران و بانوان ایرانی موظفند مانند برادران خود در سپاهیان انقلاب به خدمت بپردازندو وظیفه ملی خویش را در امور آموزشی و بهداشتی و خدمات اجتماعی و مددکاری انجام دهند.

قانون انتخابات انجمنهای ایالتی و ولایتی که مرحله اول رسیدگی و تصویب آن تمام شده و اکنون در مرحله تصویب نهایی است، قدم تازه و مؤثری در استقرار اصول دموکراسی و واگذاری کار مردم به مردم است و امیدواریم با تصویب و اجرای این قانون که با وجود آنکه در قانون اساسی ایران پیش‌بینی شده تاکنون به مرحله عمل درنیامده‌بود، مردم مستعد و رشد کرده ما بتوانند بیش از پیش نیرو و استعداد خویش را در راه حسن اداره امور زندگی خود به کار اندازند.

تأسیس مجدد بازرسی شاهنشاهی با اختیارات و مسئولیت هایی وسیع‌تر از گذشته، از زمره کارهای اساسی دیگری بود که در سال جاری صورت گرفت. هدف از تشکیل این سازمان، نظارت دقیق بر حسن اجرای اصول انقلاب ایران و تسریع در رسیدگی به شکایات مردم است تا دستگاههای اجرایی و اداری مملکت به صورتی هر چه منزه‌تر و فعال‌تر در اجرای اصول انقلاب، یعنی در راه خدمت به مصالح عالیه ملت ایران، انجام وظیفه کنند.

بدیهی است همانطور که قبلاً نیز تذکر دادیم، فعالیت این سازمان هیچ مسئولیتی را از دستگاه قضایی کشور سلب نمی‌کند، بلکه بدان در انجام وظایف خود کمک می‌کند.

البته تمام این مواردی که بدان اشاره‌شد و موارد متعدد دیگری که فرصت تذکر آنها نیست، اموری است که تحقق آنها در مدتی چنین کوتاه واقعاً جنبه فوق‌العاده و بی‌سابقه داشته‌است، ولی ما باز هم کوشش خواهیم‌کرد که آهنگ کار ما روزبه‌روز سریع‌تر و بازده آن روزبه‌روز بیشتر شود.

بدیهی است که در این رستاخیز بزرگ ملی، فقط دولت و قوه مجریه نیستند که می‌باید قاطعیت و تحرک لازم داشته‌باشند. بلکه در این مورد وظیفه خود مردم به مراتب از دستگاههای دولتی بیشتر و سنگین‌تر است.

خوشبختانه به طوری که می‌بینیم ملت ایران از این لحاظ کاملاً به وظیفه و مسئولیت خود پی‌برده‌است و روزبه‌روز بیشتر سهم خویش را در این جنبش و سازندگی به عهده می‌گیرد.

زلزله اخیر خراسان با تمام جنبه اسف‌انگیز و دردناکی که داشت، در عین حال بهترین مظهر تجلی این واقعیت بود که چگونه روح همبستگی و جوانمردی و فداکاری که عادتاً در حوادث و بلایای سخت به افراد یک ملت فرصت ابراز آن داده‌می‌شود، در نزد تمام افراد ملت ایران به صورتی بارز جلوه‌گر شده‌است و مسلماً همین نیروی لایزال ملی است که ضامن پیشرفت کامل اصول انقلاب ایران و تأمین سعادت این ملت خواهدبود.

اصول سیاست خارجی ما که بر پایه سیاست مستقل ملی و احترام به منشور ملل متحد قراردارد، برای همه روشن است و در آن جای هیچ ابهامی نیست. بر اساس این سیاست، ما روش همکاری با همه ملل جهان را برای تأمین هر چه بیشتر منافع ملی خویش دنبال می‌کنیم و بدیهی است که در این راه بیش از هر چیز علاقمند به تأمین صلح جهانی و خلع‌سلاح مطمئن و کنترل‌شده‌ای هستیم و برای نیل به این هدف تمام امکانات خویش را به کار می‌بریم، ولی باید بگوییم تا روزی که این هدف در جهان تحقق نیافته‌باشد، متأسفانه ناچاریم در تقویت قوای تدافعی ایران تا آن حد که ضروری است، کوشش کنیم و مسلماً در این راه کوتاهی نخواهیم‌کرد.

از خداوند متعال مسئلت داریم که جامعه بشری را در برقراری یک صلح و تفاهم پایدار بین‌المللی یاری فرماید و کشور و ملت ما را مانند همیشه در پناه عنایات خویش از گزند حوادث مصون دارد و به همه ما امکان آن دهد که بر اساس انقلاب اجتماعی ایران که منطبق با سنن و موازین عالیه معنوی اسلامی است، جامعه‌ای آباد و آزاد و نیکبخت به وجودآوریم و در این راه توفیق شما نمایندگان ملت را در انجام وظیفه خطیر خود خواستاریم.


سخنرانی شاهنشاه آریامهر هنگام گشایش اجلاسیه۱۳۴۹-۱۳۵۰ مجلس سنا و شورای ملی

(چهاردهم مهر ماه ۱۳۴۹)


«... با تأییدات خداوند متعال دوره اجلاسیه ۱۳۴۹-۱۳۵۰ مجلس سنا و شورای ملی را با کمال مسرّت افتتاح می‌نماییم.

برای ما تذکر این نکته مایه خوشوقتی است که ترازنامه فعالیت‌های کشور در یکساله گذشته مثل همه سال‌های اخیر، ترازنامه‌ای کاملاً مثبت است که حتی در بسیاری از موارد از آنچه انتظار می‌رفت نیز بهتر و امیدبخش تر است. در سال ۱۳۴۸ اقتصاد ایران در اثر تغییرات و تحولات اقتصادی و اجتماعی دوره برنامه پنجساله سوم و نخستین سال اجرای برنامه عمران چهارم از رشدی در حدود ۱۲ درصد برخوردار شد و این رقم که بر حسب قیمت‌های ثابت محاسبه شده‌است از رشد متوسطی که در برنامه عمرانی چهارم پیش‌بینی شده بود دو درصد بیشتر بود. امیدواریم در سال جاری نیز میزان رشدی در این حدود داشته باشیم.

از طرف دیگر در نیمه اول سال ۱۳۴۹ قیمت‌ها در حدود ۱/۲ افزایش یافت در حالیکه این رقم در دوره مشابه سال ۱۳۳۵ معادل ۳/۲ درصد بوده. بدین ترتیب رشد قیمت‌ها در نیمه اول سال جاری نسبت به دوره مشابه سال قبل دو درصد پایین آمده، البته باید تذکر داد که ترقی قیمت‌ها در سال گذشته تا حد زیادی مربوط به ترقی قیمت آهن و فولاد در تمام دنیا بوده‌است.

همین پیشرفت محسوس را در سایر شئون حیاتی کشور می‌توانیم متذکر شویم.

شاخه برق که یکی از عناصر سیاسی زیربنای اقتصاد مملکت است با تولید متجاوز از ۲۱۰۰ میلیون کیلووات ساعت در بخش دولتی در شش ماهه اول سال ۱۳۴۹ در مقام مقایسه با نیمه اول سال ۱۳۴۸ از یک رشد ۳۸ درصد برخوردار بوده‌است. از موفقیت‌های دیگری که در دوره اجلاسیه گذشته به دست آورده‌ایم تقویت، تکمیل و اختتام تمام مراحل مختلفه اصلاحات ارضی و پی ریزی آینده کشاورزی مملکت با ایجاد شرکت‌های تعاونی و شرکت‌های سهامی زراعی و تشویق مکانیزه کردن کشت زمین بوسیله سرمایه‌گذاری کافی و با اختیار کردن آخرین اسلوب‌ها و متُدهای کشاورزی بوده‌است.

در امر اصلاحات ارضی و تعاونی روستائی در سال گذشته ضمن آغاز اجرای قانون تقسیم و فروش املاک مورد اجاره زارعین مستأجر موجبات مالکیت بیش یک میلیون و سیصد هزار خانوار زارع دیگر که اراضی زراعتی خود را با اجرای مقررات مرحله دوم قانون اصلاحات ارضی به مدت سی سال اجاره کرده بودند فراهم گردید و در مورد متشکل ساختن کشاورزان کشور در شرکت‌ها و اتحادیه‌های تعاون روستائی و تأمین اعتبارات و خدمت مورد نیاز قریب یک میلیون و نیم خانوار زارع عضو بیش از هشت هزار شرکت تعاونی روستائی و توسعه تدریجی صنایع روستایی و اجرای طرح تعاونی تولید در منطقه عمل شرکت‌های تعاونی و همچنین گسترش شبکه خانه‌های فرهنگ روستائی و پرورش استعدادهای روستائیان کشور قدم‌های موثری برداشته شد.

در زمینه‌های آموزشی و آموزش عالی نیز پیشرفت‌های چشم گیری حاصل شده‌است، بطوریکه تعداد محصلین دبستان‌ها و دبیرستان‌ها و دانشگاه‌ها در آغاز سال تحصیلی جاری از هر زمان دیگر در تاریخ ایران بالاتر است. در حال حاضر بیش از سه میلیون دانش آموز در دبستان‌ها و بیش از یک میلیون نفر در دبیرستان‌های کشور تحصیل می‌کنند و تعداد محصلین مدرسه‌ها حرفه‌ای و انستیتوهای تکنولوژی و دانشسراهای راهنمائی و مقدماتی از ۵۰ هزار نفر متجاوز است. در رشته تعلیمات عالیه تعداد دانشجویان دانشگاهی کشور که در دو سال گذشته به ترتیب ۵۸ هزار و ۶۸ هزار نفر بود، در آغاز سال تحصیلی جاری به حدود ۸۰ هزار نفر رسیده‌است. علاوه بر این ترقی کمی از نظر کیفیت نیز تحولات عمیقی بخصوص در رشته‌های پژوهشی و تحقیقی در آموزش‌های عالی احساس شده‌است.

توسعه آموزش سمعی و بصری و آموزش از راه تلویزیون و ایجاد باشگاه‌های تلویزیونی در مدرسه‌ها و تشکیل شوراهای آموزش و پرورش منطقه‌ای که تاکنون در ۵۲ منطقه تشکیل شده و تا پایان سال جاری در ۴۸ منطقه دیگر تشکیل خواهد شد که عوامل مؤثر این توسعه دامنة آموزش بوده‌است.

در اجرای قانون خدمات اجتماعی زنان، بیش از شش هزار دختر و زن ایرانی در سپاه‌های دانش و بهداشت و ترویج و آبادانی شرکت کرده‌اند. سپاهیان انقلاب ایران متشکل از بهترین فرزندان دختر و پسر ایران به خدمت خوی با موفقیت ادامه می‌دهند و مسلماً روز بروز در کار خود پخته‌تر و ماهرتر می‌شوند.

دامنه شبکه‌های گوناگون اجتماعی پیوسته گسترده‌تر است. همانطور که قبلاً گفته‌ایم اشاعه این بیمه‌ها در تمام سطوح ملت ایران است و در هر موقعیت و هر فرصتی این کار با جدیت دنبال شده‌است و خواهد شد. در این مورد بخصوص باید سازمان‌های مسئول کوشش کنند تا نحوة عرضه خدمات درمانی بیمه‌های اجتماعی و کمبود آن بهبود یابد.

در امور اجتماعی منجمله بنگاه‌های خیریه فعالیت‌های وسیع و ارزنده‌ای انجام می‌گیرد که چون این مؤسسات جنبه غیر دولتی دارند باید برای اطلاع از این فعالیت‌ها به گزارش‌ها و آماری که خود آن‌ها منتشر می‌کنند مراجعه شود.

البته شئون ترقی ایران فقط محدود به این رشدهای مختلف نیست، بلکه در شئون فرهنگی و معنوی نیز پیشرفت‌های وسیعی حاصل شده‌است. در زمینه فرهنگ و هنر بطوریکه می‌بینیم هر روز گام تازه‌ای برداشته می‌شود و ایرانی ذوق و استعداد فطری خویش را در این رشته‌ها بیش از پیش نشان می‌دهد. همچنین در تشکیلات بین‌المللی، شرکت مؤثر ایران و موفقیت ایرانیان روز بروز به نحو بارزتری به چشم می‌خورد و نمونه آن تشکیل روزافزون کنفرانس‌های مختلف بین‌المللی در زمینه‌های گوناگون در پایتخت یا شهرهای دیگر ایران است.

باید با خوشوقتی متذکر شویم که پایه‌های دموکراسی ایران روزبروز استوارتر و ریشه‌های آن عمیق‌تر می‌شود، بطوریکه امروزه هر فرد ایرانی باقتدای محل سکونت خویش می‌تواند در امور مربوط به خود و مملکت خود از انجمن‌های دِه گرفته تا تعاونی‌های روستائی و شرکت‌های سهامی روستائی و خانه‌های انصاف و از انجمن‌های شهر تا شوراهای داوری و انجمن‌های شهرستان تا انجمن‌های استان و بالاخره مجالس شورای ملی و سنا اظهار نظر و عقیده بکند، گذشته از این عوامل سازمان بازرسی شاهنشاهی و هیئت‌های اعزامی این سازمان به نقاط مختلف کشور وسیله دیگری است که برای این منظور در اختیار عموم افراد کشور قرار دارد. تأثیر این امور بخصوص با توجه بدین واقعیت محسوس تر می‌شود که در عین حال ما با بیسوادی بصورتی پی گیر مبارزه می‌کنیم و هر چند فرد بی‌سواد نیز می‌تواند با آزادی اظهار نظر بکند، ولی مسلم است باسوادها با معلومات بیشتر و اطمینان زیادتری می‌توانند در اظهار نظر و قضاوت شرکت کنند.

سیاست خارجی ما در دوره اجلاسیه گذشته نیز مانند سال‌های قبل بسیار روشن و مشخص و بر اساس سیاست مستقل ملی ایران بر پایه پشتیبانی از سازمان ملل متحد و تفاهم و همکاری بین‌المللی و تقویت صلح جهانی متکی بود. این سیاست از یک طرف شاید به ما موقعیت و مقام خاصی در صحنه بین‌المللی بخشیده ولی از طرف دیگر مسئولیت اخلاقی ما را در تحولات جهانی بیشتر کرده‌است. البته ما از قبول این مسئولیت شانه خالی نمی‌کنیم و تا جایی که بتوانیم به پیشرفت آرزوهای مقدس بشری کمک خواهیم کرد و با سازمان‌های بین المللی

اشتراک مساعی کرده و آن ها را تقویت خواهم نمود.

در این زمینه بخصوص باید متذکر شویم که ما در مورد جزائر بحرین با لزوم اتخاذ یک تصمیم تاریخی مواجه شدیم. می‌دانید که این جزائر چگونه در یکصد و پنجاه سال پیش از ایران جدا شدند، ولی کسی چه می‌دانست که در این مدت در آنجا چه فعل و انفعالاتی شده و تعداد جمعیت به چه نسبت و طریقی عوض شده‌است، و آیا در حال حاضر اکثریت مردم آن سرزمین با الحاق به ایران موافق یا طرفدار هستند و اگر احیاناً اکثریت طرفدار شق اخیر بود، در آن صورت اِشغال آنجا با نیروی قهریه از طرف ما باعث بروز یک دشمنی دامنه داری می‌شد که برای ما ضرر آن از نفع بیشتر بود. ولی اگر این اکثریت، ولو اکثریت ضعیفی، مایل به انضمام به خاک ما می‌شد، بدیهی است ما با چشم بسته تمام مشکلات را قبول می‌کردیم و آرزوی آن‌ها را تحقق می‌بخشیدیم.

ما بر اساس سیاست جهانی و کلی خود، تشخیص این امر را چنانکه مجلسین ایران نیز تصویب می‌کردند مطابق اساس و منشور سازمان ملل متحد بدان سازمان واگذار کردیم و قبلاً متعهد شدیم که در این باره گزارش دبیر کل سازمان ملل متحد را که به تصویب شورای امنیت نیز رسیده باشد به هر صورت که باید می‌پذیریم. چنانکه می‌دانید این گزارش که بطور رسمی در اختیار ما گذشته شد حاکی بود که اکثریت قاطع اهالی بحرین میل به استقلال دارند، و ما همانطور که وعده داده بودیم این امر را پذیرفتیم، و در نتیجه امروز بحرینی‌ها به عوض آنکه دشمن ما باشند شاید از نزدیکترین دوستان ایران بشمار می‌آیند. و میل دارم اینطور فکر بکنیم که حاصل این اقدام، که ما بر اساس موازین عالی عدالت بین‌المللی و احترام به حقوق بشری انجام داده‌ایم، از دست دادن خاک نیست، بلکه جذب قلوب است. این نماینده سیاست کلی است که ایران در خلیج فارس دنبال می‌کند. ما در این خلیج غیر از جزایری که متعلق به ایران است نه فقط به هیچ جا نظری ندوخته‌ایم، و نه فقط به ثروت هیچ‌کس نظری نداریم، بلکه دست دوستی و برادری بطور مساوی به طرف بزرگترین تا کوچکترین کشورهای این منطقه دراز کرده‌ایم و به هر کسی هم که از ما خواسته باشد، هر نوع کمکی را که از عهده ما بر آید بدون هیچ نیت و نظر پشت پرده‌ای مبذول خواهیم داشت.

دوره اجلاسیه جدید مجلسین سنا و شورای ملی، هنگامی آغاز می‌شود که متأسفانه دنیا هنوز دچار جنگ‌ها و کشمکش‌ها و اختلافات فراوان است و بالخصوص در منطقه خاورمیانه ما، مطلب اساسی حل نشده‌است. بطوریکه گاهی دورنما و افق بسیار تاریک و خطرناکی در برابر ما مجسم می‌شود. معهذا گاه نیز بارقه امیدی می‌درخشد که در پرتو آن احیاناً اجرای مفاد قطعنامه ۲۲ نوامبر ۱۹۶۷ سازمان ملل متحد بنظر امکان‌پذیر می‌آید.

سیاست ایران درباره این منطقه سیاستی کاملاً قاطع و صریح است که بر اساس اجرای کامل همین قطعنامه متکی است. ما اولین کشور جهان بودیم که در ۷ ژوئن سال ۱۹۶۷ اعلام کردیم که تصرف سرزمین‌های دیگر بوسیله قوه قهریه امری غیر قابل قبول است، و اکنون نیز بار دیگر اعتقاد راسخ خود را در این باره اعلام می‌داریم.

طبیعی است که سیاست ما در این مورد، جزئی از سیاست کلی و بین‌المللی ما است که اصولاً بر مبنای صلح جوئی پی ریزی شده‌است و شاید ما یکی از اولین ممالکی بودیم که به پیروی از همین سیاست پیمان عدم گسترش سلاح‌های اتمی را امضاء کردیم و اضافه بر آن طالب از بین بردن کلیه سلاح‌های اتمی و همچنین رسیدن به خلع سلاح کامل تحت کنترل دقیق بین‌المللی هستیم تا موقعی هم که به این آخرین ایده‌آل خود نرسیده باشیم، ما موافق غیر اتمی شدن هر نقطه از دنیا که ممالک آن منطقه با آن موافق باشند هستیم. و بنوبه خود سیاست خودمان را در این زمینه اعلام می‌کنیم، که البته یکی از اصول آن موافقت با غیر اتمی شدن منطقه خاورمیانه‌است.

در مورد بحرانی که امروزه گریبانگیر دنیای اسلام شده‌است، دعای قلبی ما این است که مسلمانان روز بروز بهم نزدیکتر شوند و با هم همکاری بیشتری بکنند. بر همین اساس بود که ما به کنفرانس رباط رفتیم و صمیمانه دعا می‌کنیم که اگر هم نفاق و اختلافی بین مسلمین هست برطرف شود و بدل به برابری و همکاری گردد. خوشبختانه روابط خود ما با تمام همسایگان روابط حسن همجواری و دوستی و در مورد بعضی از آن‌ها بالاتر از آن رابطه هم کیشی و برادری است. منتها با کمال تأسف شاهد آن هستیم که یکی از همسایگان ما خود را در این موقع که در دنیا استعمار یا از بین رفته و یا در حال از بین رفتن است، وارث استعمار می‌داند و می‌خواهد به ما قراردادی را تحمیل کند که در اوج اقتدار استعماری در سال۱۹۳۷ بر ایران تحمیل شده بود، و بدیهی است که این امر محمل و غیر ممکن است. باز هم بعضی از مسئولین امور همین همسایه، اظهار عقیده می‌کنند که کشور ایران در حدود یکهزار و سیصد کیلومتر مرز خاکی و دریایی در خلیج فارس دارد اصلاً در منطقه خلیج که به روی آن اسم دیگری می‌گذارند اجنبی است، در حالیکه خود آن کشور فقط ۳۰ کیلومتر مرز با خلیج دارد. با وجود همه رویه‌هایی که درک آن برای ما مشکل است ما باز هم حاضریم بطور مسالمت آمیز و بر اساس حقوق جاری و متداول بین‌المللی اختلاف خودمان را حل بکنیم، منتها اگر بعضی‌ها خیال کنند که چون انگلستان باید قاعدتاً در سال ۱۹۷۱ قوای خود را از خلیج فارس خارج کند، آن‌ها بخواهند جای آن را پُر کنند، این مطلبی غیر عملی و به هر صورت برای ایران غیر قابل تحمل است.

خلیج فارس و آزادی رفت و آمد و کشتیرانی در آن برای ایران گذشته از جنبه تاریخی و ملی، تا موقعی که یک قطره نفت در معادن و ذخایر ایران موجود باشد، و تا وقتی که در دنیا اصول تجارت آزاد بین‌المللی متداول باشد، و تا هنگامی که از نظر بین‌المللی اصول کشتیرانی آزاد برقرار باشد، برای ما منطقه‌ای حیاتی است. بدین جهت تا روزی که دنیا از یک آرامش کامل برخوردار نشده و به یک خلع سلاح مطمئن نرسیده باشد، ما ناچار هستیم که قوای مسلح ایران را در هوا و دریا و زمین به هر مقداری که برای حفظ منافع ایران و جوابگوئی به هر پیش آمد منطقه‌ای به تنهائی لازم باشد، تقویت کنیم و این کار را خواهیم کرد.

همچنانکه گفتیم، مصمم هستیم که از نفت خودمان در راه تأمین پیشرفت مملکت استفاده کامل بکنیم و مطابق قطعنامه‌ای که در سال ۱۹۵۲ در هفتمین دوره سازمان ملل متحد به تصویب رسیده و در آن صراحتاً اشعار شده‌است که هر یک از دولت‌های عضو این سازمان حق دارند آزادانه منابع طبیعی خود را به هر نوع که در صلاح خویش بدانند در راه تأمین ترقی و توسعه اقتصادی خود بر اساس حق حاکمیت ملی خویش مورد استفاده قرار دهند و بر اساس قطعنامه‌های مشابهی که در سال‌های ۱۹۶۲ در دوره اجلاسیه هفدهم سازمان ملل متحد، و در سال ۱۹۶۶ در دوره اجلاسیه بیست و یکم این سازمان به تصویب رسیده، ما هر اقدامی را که برای تأمین منافع ایران در این زمینه لازم باشد عملاً انجام خواهیم داد. البته تمایل ما این است که در درجه اول این کار به صورت موافقت و تفاهم با شرکت‌های نفتی کنسرسیوم انجام گیرد، ولی اگر این نظر عملی نشود ما بوسیله وضع قانون لازم در تأمین منافع خود اقدام خواهیم کرد.

باید متذکر شویم که خوشبختانه ذخائر ایران منحصر به نفت نیست، بلکه هر روز منابع زیرزمینی تازه‌ای کشف می‌شود، کما اینکه اکنون ذخایر مس، به مقدار خیلی قابل توجه و منابع فلزات رنگین متعدد دیگر در ایران پیدا شده‌است. هر سال که می‌گذرد معادن جدید آهن و زغال بدست می‌آید، و می‌دانیم که بزودی مراکز ذوب آهن و فولاد سازی و آلومینیوم در ایران شروع به کار خواهد کرد.

روابط بازرگانی ما با ممالک خارجه بسرعت رو به توسعه و افزایش می‌رود و به خواست خداوند وضع مملکت ما و ثبات آن طوری است که به ما اجازه می‌دهد با ممالکی که آمادگی دارند برنامه‌های وسیعی در این زمینه طرح ریزی بکنیم کما اینکه فعلاً با کشور اتحاد جماهیر شوروی دارای موافقتنامه بازرگانی پنج ساله‌ای هستیم که میزان مبادلات دو کشور را در دوره قرارداد به یک میلیارد می‌رساند و از جمله نکات جالب این قرارداد این است که برای نخستین بار صادرات کالاهای صنعتی ایران در دوره قرارداد با صادرات کالاهای سنتی برابر می‌شود. اضافه بر آن، ما اکنون مشغول طرح ریزی قراردادهای طویل المدتی برای یک دوره پانزده ساله با آن کشور هستیم.

در دوره اجلاسیه کنونی که پایان آن تقریباً مقارن با برگزاری جشن دو هزار و پانصدمین سال بنیاد شاهنشاهی ایران خواهد بود، از لحاظ مادی سعی در اجرای کامل برنامه پنجساله چهارم و شاید بیشتر از آن خواهد شد. زیرا باید با خوشوقتی متذکر شویم که این برنامه تا بحال همیشه بیشتر و جلوتر از آنچه پیش‌بینی شده انجام گرفته‌است. در عین حال در شئـون معنوی و اخلاقی و تربیتی روز بروز انتظار ترقیات بیشتری را داریم. مطمئن هستیم که تعداد باسوادان منظماً زیادتر خواهد شد، و با تکمیل شبکه‌های رادیوئی و تلویزیونی، تربیت و فرهنگ را در اختیار میلیون‌ها افراد بیشتر قرار خواهیم داد و با بالا رفتن سطح زندگی افراد مملکت ما خواهد توانست ترقیات مادی و معنوی چند ساله اخیر را با آهنگی باز هم سریعتر دنبال کند.

از خداوند متعال مسئلت داریم که کشور و ملت ما را همواره از الطاف و عنایات خویش برخوردار فرماید و برای شما نمایندگان ملت نیز در راه انجام وظائف خطیری که در خدمت به مصالح ملی بر عهده دارید خواستار توفیق کامل هستیم.


سخنان شاهنشاه آریامهر هنگام گشایش ششمین دوره قانونگذاری

مجلس سنا و بیست و سومین دوره قانونگذاری

مجلس شورای ملی

نهم شهریور ۱۳۵۰


با تأییدات خداوند متعال

ششمین دوره تقنینیه سنا و بیست و سومین دوره تقنینیه مجلس شورای ملی را با کمال مسرّت افتتاح می‌نمائیم.

برای ما تذکر این نکته مایه خوشوقتی است که ترازنامه فعالیت‌ها و پیشرفت‌های کشور در ۴ ساله دوره تقنینیه گذشته ترازنامه‌ای نه تنها از هر جهت مثبت، بلکه غالباً مافوق پیش‌بینی‌ها و انتظارهای قبلی است و باید خداوند را شکرگزار باشیم که در دنیای آشفته کنونی کشور ما در تمام این مدت توانسته‌است کانون ثبات و مظهر سازندگی و خلاقیت باقی بماند.

برای قوه مقننه کشور تقارن گشایش دوره تقنینیه جاری با سال تاریخی دو هزار و پانصدمین سال بنیان‌گذاری شاهنشاهی ایران، واقعه‌ای است که باید به فال نیک گرفته شود زیرا این بزرگداشت بی‌نظیر یادآور عالی ترین خصائص ملی و معنوی و اصیل‌ترین ارزش‌های تاریخی و مدنی کشور ما است.

این جشن نه تنها نمودار تاریخ پرافتخار چند هزارساله ایران بلکه در عین حال بیان کننده سهم عظیم تمدن و فرهنگ ایرانی در تکوین فرهنگ و تمدن جامعه بشری است و از این نظر همانقدر که به ما تعلق دارد، متعلق به تمام عالم بشریت است. به همین جهت است که دنیای متمدن و مترقی از همان آغاز اعلام برگزاری این جشن خود را از نزدیک در آن سهیم دانسته و شرکتی چنان وسیع و همه جانبه را آنهم در عالی ترین سطح فرهنگی و اجتماعی تدارک دیده‌است که شاید نظیری برای آن به اشکال بتوان یافت.

پاسخ جهان مترقی به پیام پرشکوه اعصار و قرونی که در سال کوروش کبیر در کشور جاودانی ما طنین انداز شده پاسخی است که جوابگوی اصالت و عظمت این پیام است و برای ما توجه بدین واقعیت حقاً مایه افتخار است که اکنون یک بار دیگر رسالت تاریخی و کهن ایرانی در دفاع از اصیل‌ترین ارزش‌های تمدن و فرهنگ بشری کونون‌های بزرگ علمی و فرهنگی و شخصیت‌های برجسته دنیای دانش و هنر را در سراسر جهان در راه شرکت در یک بزرگداشت واحد به دور هم گرد آورده‌است. ما بنام ملت ایران از بابت این همکاری جهانی از تمام دوستان ایران در کشورهای مختلف جهان و از همه سازمان‌های دولتی و فرهنگی و اجتماعی و از کسانی که هر کدام بدون کمترین انتظار و صرفاً بخاطر احترام قلبی به تاریخ و فرهنگ کهن ایران و علاقمندی به پیشرفت‌های امروزی جامعه ایرانی سهمی در این تجلیل جهانی از مفاخر ایران به عهده گرفته‌اند تقدیر و سپاسگزاری می‌کنیم و صمیمانه امیدواریم که این همکاری بین‌المللی در آینده زمینه‌ای برای تأمین حسن تفاهم بیشتر و اشتراک مساعی وسیعتری میان مردم نیک اندیش جهان، یعنی وسیله تحقق آن اصلی گردد که از دیرباز وجه مشخص فرهنگ و تمدن ایران بوده‌است.

در چهار سال گذشته، رشد اقتصادی کشور ما که در سال ۱۳۴۶، رقم ۱۱/۵ درصد یعنی یکی از بالاترین نسبت‌های رشد اقتصادی در جهان رسیده بود، همچنان ادامه یافت. بطوریکه از سال ۱۳۴۷ تا کنون، بر اثر سرمایه‌گذاری‌های عظیم دولتی و فعالیت‌های بخش خصوصی، رشد اقتصادی ما با قیمت‌های ثابت بطور متوسط ده درصد بوده‌است و شاید تذکر این نکته بیمورد نباشد که با آنکه امسال از نظر خشکسالی برای کشور ما و ممالک همسایه شمالی و شرقی ماسال بسیار بدی بوده، معهذا رشد اقتصادی ما از هر سال بالاتر بوده‌است.

توجه خاص به ایجاد شالوده صنایع سنگین و تولید مصنوعات قابل صدور در این مدت، موجب ایجاد توسعه صنایع عظیم ذوب آهن، تراکتورسازی، ماشین سازی، آلومینیوم سازی، لوله سازی و پتروشیمی گردید و در ذکر اهمیت و وسعت این برنامه‌ها کافی است تذکر داده شود که تنها در صنعت ذوب آهن پنجاه و نه میلیارد یال و در مورد شاه لوله گاز ۴۸ میلیارد ریال سرمایه‌گذاری کردیم.

بخش صنعت و معدن در این مدت بطور متوسط سالانه حدود ۱۳ درصد رشد داشته‌است.

بخش نفت که سهم عمده‌ای از امکانات فعالیت‌های عمرانی کشور را فراهم می‌کند در این مدت از رشد فوق‌العاده‌ای برخوردار شد.

تولید نفت خام در حدود ۴۷ درصد افزایش یافت و درآمد ما از محل نفت از ۵۴ میلیارد ریال در سال ۱۳۴۶ به قریب ۸۴ میلیارد ریال در سال ۱۳۴۹ رسید.

پیروزی ما در مذاکرات سال گذشته کشورهای عضو اوپک با کمپانی‌های نفتی که همه از آن اطلاع دارند سبب شد که نه تنها بهای اعلام شده هر بشکه نفت خام به میزان قابل توجهی افزایش یابد و نرخ مالیات بر درآمد کمپانی‌های نفت از ۵۰ درصد به ۵۵ درصد برسد بلکه مهمترین موفقیت ما در این مذاکرات این بود که برای نخستین بار توانستیم این وضع غیر عادلانه را که ممالک تولید کننده نفت مواد اولیه خود را به قیمت ثابت یا حتی ارزان‌تر می‌فروختند و کالاهای صنعتی مورد نیاز خود را هر روز به قیمتی گرانتر می‌خریدند از میان برداریم و بالاخره ضابطه صحیحی برای این کار بوجود آوریم.

لازم به تذکر نیست که در مذاکرات نفتی سال گذشته ما نه تنها توانستیم حقوق و منافع مشروع خودمان و سایر کشورهای عضو سازمان اوپک را از بابت تولیدات نفتی خویش تأمین کنیم بلکه موفقیت ما در این مذاکرات حیثیت ملی ما را بنحو بارزی در تمام جهان بالا برد.

در عین حال باید متذکر شویم که بعد از تولیدهای نفتی اوپک، ما قراردادهای دیگری با ایجاد شرکت‌های مختلف نفتی بنام شرکت نفت ایران و ژاپن و شرکت نفت بوشهر و شرکت نفت هرمز منعقد کردیم که از نظر شرایط تاکنون در تاریخ قراردادهای نفتی سابقه نداشته‌است.

در همین مدت در تمام شئون دیگر صنعتی و اقتصادی کشور پیشرفت بی سابقه‌ای حاصل گردید. برنامه عمرانی چهارم کشور خیلی بیشتر از هدف هائی که در آغاز برای آن معین کرده بودیم پیشرفت کرد.

تولید انرژی برق در بخش دولتی از ۱۸۶۰ میلیون کیلووات ساعت در سال ۱۳۴۶ به ۵۸۰۰ میلیون کیلووات ساعت در سال ۱۳۵۰ افزایش یافت یعنی در این مدت رشد نیروی برق در کشور به ۳۲۰ درصد بالغ گردید. با ساختمان نیروگاه‌های بزرگ آبی و حرارتی قدرت نصب شده از ۶۵۰ هزار کیلو وات در سال ۱۳۴۶ به یک میلیون ۸۰۰ هزار کیلووات در حال حاضر رسیده و تا آخر برنامه چهارم این رقم به ۳ میلیون کیلووات خواهد رسید.

برای اولین مرتبه شبکه سراسری برق فشار قوی، انتقال نیرو در طول ۴ هزار کیلومتر مورد بهره برداری در سطح کشور قرار گرفته‌است.

در چهار سال گذشته ساختمان ۷ سد مخزنی با مجموع حجمی برابر سه هزار و ۸۵۰ میلیون متر مکعب خاتمه یافته و بهره برداری از آب تنظیم شده آن‌ها چه در شهرها و چه در روستاها آغاز شده‌است.

کار ساختمان سدّ داریوش کبیر در فارس تا پایان سال جاری خاتمه خواهد یافت و کار بتون ریزی سدّ رضاشاه کبیر در خوزستان نیز آغاز شده‌است.

هم‌اکنون با احداث شبکه وسیع آبیاری آب، یعنی مهمترین عامل زیر بنای یک کشاورزی عمقی و به هم پیوسته در قطب‌های مختلف کشور در دسترس اقتصاد روستائی ایران قرار گرفته‌است.

در امور مخابراتی ۳۵۰۰ کیلومتر خط ماکروویو ایجاد شده و کار تأسیس ۱۳۲ هزار کیلومتر خط ماکروویو دیگر با ظرفیت زیاد یعنی تا ۱۲۰۰ کانال تلفنی آغاز گردیده‌است.

در این زمینه اقدام وسیع دیگری انجام گرفته یا در دست انجام است که از آن جمله می‌توان از ایجاد شبکه تلفنی و تلگراف و تلکس خودکار بین شهرهای کشور تأسیس، تأسیس ایستگاه زمینی ماهواره مخابراتی اسدآباد، تأسیس مرکز تحقیق مخابراتی و مرکز آموزش مخابراتی و صنعت تولید وسایل مخابراتی نام برد.

در زمینه دیگری که در امور مخابراتی ارتباط نزدیک دارد، یعنی در مورد شبکه رادیوئی و شبکه تلویزیونی کشور، در این چهار سال فعالیت وسیعی انجام گرفته بطوریکه تنها در این مدت سی دستگاه فرستنده رادیوئی از ده تا چهارصد کیلووات در سراسر مملکت نصب شده و دو دستگاه یکهزار کیلوواتی و دو دستگاه فرستنده استرئوفونیک هم‌اکنون در حال نصب است.

تلویزیون ملی ایران که درست در سال آغاز دوره تقنینیه گذشته با دو فرستنده با مجموع قدرت ۱۲ کیلووات شروع بکار کرد، در حال حاضر دارای ۱۵ فرستنده با مجموع قدرت ۳۵ کیلووات است و تا یک ماه دیگر تعداد این فرستنده‌ها به ۴۵ و مجموع قدرت آن‌ها به نزدیک ۶۰ کیلووات خواهد رسید. پوشش جمعیتی شبکه تلویزیونی کشور از دو میلیون و ۵۰۰ هزار نفر به قریب ده میلیون نفر رسیده و با افتتاح مراکز جدید در مهر ماه آینده این رقم از یازده میلیون و نیم نفر تجاوز خواهد کرد.

در زمینه راهسازی و حمل و نقل، در چهار سال گذشته، قریب ۶۰۰ کیلومتر بر راه‌های اصلی و فرعی کشور و در حدود ۱۰۰۰ کیلومتر به شبکه راه آهن مملکت افزوده شده و هفت فرودگاه تازه ایجاد شده‌است.

در امور مربوط به آبادانی و مسکن، از سال ۱۳۴۶ تا به امروز در حدود ۴۰۰۰ پروژه عمرانی در نقاط مختلف کشور اجرا شده و در حال حاضر ۲۷۶۱ پروژه دیگر در دست اجرا است که مجموع هزینه‌های آن‌ها به ۲۰ میلیارد ریال بالغ می‌شود. این پروژه‌ها شامل طرح‌های لوله کشی و آب آشامیدنی، راهسازی، آسفالت و خیابان سازی، بناهای بهداشتی و آموزشی و ورزشی، تأمین و توسعه برق، خانه سازی، بناهای روستائی و برق روستائی، بهسازی محیط و مراکز اجتماعات و طرح‌های متعدد دیگر است.

در این زمینه امور صنعتی و اقتصادی، سیر پیشرفت کشور بطور منظم ادامه یافته‌است. تنها در سال گذشته ارزش افزوده بخش صنعت نسبت به سال پیش از آنکه در حدود ۱۰۶ میلیارد ریال بوده‌است که نسبت به سال قبل ۱۳ درصد با قیمت‌های ثابت رشد داشته‌است. و بدین ترتیب سهم بخش صنعت و در تولید ناخالص به ۱۳/۱ درصد رسیده‌است. ارزش افزوده بخش معدن با رشدی معادل ۲۰ درصد، در سال ۱۳۴۹، به بیش از ۶ میلیارد ریال رسیده‌است. تنها در یک ساله اخیر، بیش از یک هزار پروانه اکتشاف و بهره برداری در مورد معادن نواحی مختلف کشور صادر شده‌است.

صادرات کالاهای سنتی و صنعتی ایران، به استثنای نفت و مشتقات آن، در سال‌های اخیر به ترتیب ۱۳ درصد، ۱۳/۹ درصد و ۱۴ درصد افزایش سالانه داشته‌است. به موازات صنعتی شدن کشور ترکیب کالاهای صادراتی ایران نیز در سال‌های اخیر تغییر یافته. یعنی سهم کالاهای سنّتی در حدود ۴ درصد کمتر شده و در عوض به همین نسبت به سهم صادرات کالاهای صنعتی افزوده شده‌است.

تنها در یک سال گذشته ۱۱۵ واحد تولیدی جدید در کشور شروع به بهره برداری کرده‌اند که در آن‌ها در حدود ۱۲ میلیارد ریال سرمایه‌گذاری شده‌است. این صنایع به ترتیب اهمیت و میزان سرمایه به صنایع شیمیائی، صنایع ساختمانی، محصولات فلزی، نساجی، مواد غذائی و ماشین آلات غیر الکتریکی و برقی تقسیم می‌شوند.

شاید لازم به تذکر نباشد که در همه کارخانه‌ها اصول مربوط به کارگران در انقلاب سفید ایران مورد توجه کامل بوده‌است. در چهار سال گذشته بر این اساس ۱۳۷۱ پیمان دسته‌جمعی در کارگاه‌های تولیدی و صنعتی کشور منعقد شده و در حدود ۸۰۰۰۰ کارگر از مزایای اجرای قانون سهیم شدن کارگران در سود کارخانه‌ها استفاده کرده‌اند تعداد کل این پیمان‌های دسته جمعی از بدو اجرای قانون تا امروز در حدود ۲۵۰۰ و تعداد کارگرانی که از مزایای این قانون برخورد ار شده‌اند بیش از ۶۲۰۰۰ نفر است.

در اسفند ماه ۱۳۴۷ آئین نامه حداقل مزد کارگران ساده و جدول تقسیم‌بندی مناطق کشور معین شده در چهار سال گذشته دو نوبت در حداقل مزدها تجدید نظر بعمل آمده که در نوبت اول با در نظر گرفتن حد متوسط مزد منطقه‌ای ۶۱ درصد و در نوبت دوم ۱۸ درصد سطح مزد بالاتر رفته و بطور کلی در این مدت به حداقل مزدها ۱۰۰ درصد افزوده شده‌است.

در چهار سال اخیر ۴۶۳ سندیکای کارگری و ۱۵۸ سندیکای کارفرمائی تازه تشکیل شده و در اجرای برنامه‌های تعاونی کارگران ۴۵۷ شرکت تازه اعتبار و مصرف در این چهار ساله بوجود آمده‌است. تعداد کل کارگران بیمه شده در حدود ۷۵۰۰۰۰ نفر است که با احتساب افراد خانواده‌های آن‌ها، این رقم به حدود سه میلیون نفر بالغ می‌شود.

در زمینه‌های مختلف امور کارگری یعنی بیمه‌های اجتماعی بازرسی و حفاظت، تأمین اجتماعی، آموزش، امور درمانی و بهداشتی، بانک رفاه کارگران، انجمن توانبخشی، خانه سازی، قانون حمایت کارگران در برابر از کار افتادگی و پیری و فوت، و اقدام‌ها دیگری که در این باره در جریان است، می‌توان به اطلاعات و آمارهای وزارت کار و امور اجتماعی مراجعه کرد.

امر اصلاحات ارضی که اصل اول انقلاب ششم بهمن است، با موفقیت کامل انجام یافته بطوریکه از اول مهر ماه سال جاری دیگر در سراسر ایران زارعی یافت نخواهد شد که مالک زمین زراعتی خود نباشد. در چهار سال گذشته موجبات مالکیت قانونی بیش از ۱۲۰۰۰۰۰ خانوار زارع ایرانی که با اجرای مقررات مرحله دوم اصلاحات ارضی نسق‌های زراعتی خود را به صورت اجاره سی ساله در اختیار داشتند فراهم شد. و با اجرای قانونی که اخیراً جهت اجرا به دولت ابلاغ گردید حتی مالکیت قانونی املاک موقوفه را نیز که به مدت ۹۹ سال به زارعین مربوطه اجاره داده شده‌است، به خود آن‌ها منتقل خواهد شد.

در حال حاضر ۸۳۲۰ واحد شرکت‌ها و اتحادیه‌های تعاونی روستائی با بیش از یک میلیون و ششصد هزار خانوار زارع عضو و با سرمایه و ذخیره‌ای متجاوز از ۳ میلیارد ریال در حوزه عمل قریب ۲۸۰۰۰ روستا فعالیت دارند و ۱۱۹ اتحادیه تعاونی روستایی با عضویت ۷۸۰۰ شرکت تعاونی روستائی و با سرمایه‌ای بیش از یک میلیارد ریال در ۱۱۹ شهرستان انجام وظیفه می‌کنند. تنها در چهار سال گذشته ۱۲۸۷ شرکت تعاونی روستائی جدید با ۷۰۰۰۰۰ خانوار زارع و دو میلیارد ریال سرمایه ذخیره و نیز ۵۲ اتحادیه تعاونی روستائی با یک میلیارد ریال سرمایه ایجاده شده و ۲۷ شرکت سهامی زراعی در مناطقی به وسعت ۹۴۰۰۰ هکتار با قریب ۹۰۰۰ خانوار زارع سهامدار در قسمت‌های مختلف کشور مشغول کار شده‌اند. کار تأسیس و تجهیز ۲۵۰۰ فروشگاه تعاونی مصرف در نقاط مختلف مملکت اکنون در جریان است. به موازات همین اقدام‌ها در چهار سال گذشته در جهت تشکیل بیش از ۴۰۰ خانه فرهنگ روستائی در مناطق مختلف روستائی کشور به منظور افزایش سطح اطلاعات عمومی و اجتماعی روستائی و کشاورزان و پرورش استعدادهای فنی و هنری و جسمی آنان و نیز در جهت ترویج و توسعه صنایع دستی روستائی و فعالیت‌های غیر کشاورزی در دهات اقدام شده‌است.

در تحقق دومین اصل انقلاب ایران، یعنی ملی شدن جنگل‌ها و مراتع و امور مربوط به منابع طبیعی نیز اقدام‌ها وسیعی صورت گرفته‌است که از جمله اصول آن‌ها می‌توان از اجرای قاطع اصل ملی شدن جنگل‌ها و مراتع کشور، کشت ۲۰۰۰۰۰۰۰ درخت بصورت جنگل دست کاشت در نقاط مختلف مملکت به منظور بوجود آوردن فضای سبز و تدارک چوب‌های صنعتی، کشت حداقل ۱۲۵ میلیون درخت در منطقه‌ای به وسعت ۱۲۵۰۰۰ هکتار به منظور جنگل کاری کویری برای تثبیت شن‌های روان جلوگیری از پیشروی کویر، تشکیل مجتمع صنایع چوب و صنایع کاغذسازی و چوب بری و تراورس سازی و تأسیس مرکز تکثیر و ازدیاد ماهی‌های خاویار، تأسیس مراکز تحقیقات منابع طبیعی و آموزشگاه عالی منابع طبیعی برای رشته‌های تخصصی جنگلبانی و صنایع چوب و مرتع داری و امور مربوط به ماهی و تأسیس صندوق عمران مراتع نام برد.

در این مورد تذکر این نکته را ضروری می‌دانیم که یکی از مهمترین وظائف وزارت منابع طبیعی توجه به مسائل مربوط به محیط انسانی و جلوگیری از آلودگی محیط و منابع آب و خاک و هوا است که در حال حاضر از مشکل‌ترین مسائل جامعه بشری بشمار می‌رود و ضرورت قطعی دارد که از هم‌اکنون در کشور ما اقدام‌ها و پیش‌بینی‌های لازم در این زمینه حیاتی بعمل آید.

با توجه به همین واقعیت، مقرر داشته‌ایم وزارت منابع طبیعی با همکاری انجمن ملی حفاظت منابع طبیعی و محیط انسانی و کلیه سازمان‌ها و مراجع دیگری که در این مورد مسئولیت و وظیفه‌ای به عهده دارند طرح جامعی بر اساس قدرت دقیق تنظیم و به مورد اجرا در آورد.

به موازات پیشرفت‌های صنعتی و اقتصادی و اجتماعی، در امر بسیار مهم آموزش در این مدت قدم‌های بلندی برداشته شده‌است. تنها در چهار سال گذشته تعداد دانش آموزان ابتدائی در کشور ۳۳٪، تعداد دانش آموزان متوسطه ۹۶٪، تعداد محصلین مراکز تربیت معلم و دانشسراها ۱۳۵٪، تعداد محصلین مدرسه‌ها فنی و حرفه‌ای و تکنولوژی ۲۲۴٪ افزایش یافته و بدین ترتیب تعداد کسانی که در این رشته‌ها مشغول تحصیل هستند در حال حاضر به ۴/۷۲۰/۰۰۰ نفر بالغ شده‌است.

رقم سپاهیان دانش پسر در این مدت با افزایش ۴۷٪ به قریب ۱۲۰۰۰ بالغ شده و تعداد سپاهیان دانش دختر که در آغاز این دوره چهارساله هنوز مشغول کار نشده بودند اکنون به حدود ۴۰۰۰ نفر رسیده‌است.

در این چهار سال، قانون خدمات اجتماعی زنان که به موجب آن دختران سپاهی در سپاه‌های دانش و بهداشت و ترویج و آبادانی مشغول کار شده‌اند و قانون آموزش و پرورش منطقه‌ای که تا کنون به موجب آن ۱۵۸ منطقه در شهرستان‌های مختلف دارای شوراهای آموزش و پرورش شده‌اند، به مورد اجرا در آمده و قانون تعلیمات اجباری برای نظام جدید آموزش و پرورش و اعلام ۲۵ منطقه اجرای قانون تعلیمات اجباری در سال ۱۳۵۰ مورد اصلاح قرار گرفته و مرکز تحقیقات و برنامه‌ریزی درسی به منظور تطبیق وضع برنامه‌های درسی کشور با علوم و آموزش جدید جهانی تشکیل شده‌است.

در زمینه آموزش عالی، تعداد ۶۵ مؤسسه آموزشی عالی که در سال ۱۳۴۵-۱۳۴۶ در کشور وجود داشت در سال تحصیلی امسال به ۸۳ افزایش یافته و در همین مدت بر تعداد کل دانشجویان کشور ۶۲٪ اضافه شده‌است. یعنی این رقم از حدود ۴۷۰۰۰ نفر در سال تحصیلی ۱۳۴۵-۱۳۴۶ به حدود ۷۶۰۰۰ نفر در سال جاری بالا رفته‌است. بخصوص نسبت دانشجویانی که در مؤسسات آموزش عالی در شهرستان‌های کشور به تحصیل اشتغال دارند از حدود ۲۰٪ رقم کل دانشجویان در چهار سال پیش به ۳۳٪ این رقم در سال جاری افزایش یافته‌است.

در سال گذشته قریب ۵۰٪ دانشجویان کشور، در رشته‌های علوم فنی به تحصیل اشتغال داشته‌اند. در نتیجه رشد آموزش عالی در چهار سال اخیر مجموع کل هزینه‌های آموزش عالی در این مدت به بیش از دو برابر افزایش یافته، بطوری که تنها در سال تحصیلی گذشته به ۷ میلیارد ریال بالغ شده‌است.

هیئت علمی تمام وقت دانشگاه‌های کشور سریعاً افزایش یافت و بدین منظور در در مقررات استخدام و ترفیع دانشگاه‌ها بویژه دانشگاه‌های شهرستان‌ها تجدید نظر اساسی شده و در راه تحقق اصول انقلاب آموزشی کشور در ایجاد مدیریت صحیح در دانشگاه‌ها و مؤسسات عالی و بالا بردن کیفیت آموزش و توسعه مراکز تحقیقاتی و تأسیس واحدهای تحقیقاتی جدید اقدام شده‌است.

در نتیجه بودجه امور تحقیقات که در سال ۱۳۴۶ در حدود ۲ میلیارد ریال بوده در سال جاری به بیش از ۴/۵ میلیارد ریال رسیده‌است.

در مورد امور فرهنگی و هنری که بخصوص از نظر حفظ و تقویت میراث فرهنگی کهن و پرافتخار کشور و نگاهبانی ارزش‌های معنوی و مدنی ملت ما اهمیت فوق‌العاده دارد، کوشش شده‌است که از راه شورای عالی فرهنگ و هنر به منظور هم آهنگ کردن سیاست سازمان‌های مختلف فرهنگی کشور و تأسیس فرهنگستان زبان ایران و مؤسسه شاهنامه فردوسی، و ایجاد توسعه موزه‌ها و کتابخانه‌ها در نقاط مختلف کشور و تشکیل کنگره‌ها و جشنواره‌های فرهنگی و فعالیت‌های گسترده در شهرها و روستاهای مملکت در سطوح مختلف در جهت پژوهش و حفظ و اشاعه فرهنگ ملی، و توسعه همکاری‌های فرهنگی و هنری بین‌المللی در این زمینه وب خصوص از راه توجه کامل به میراث بزرگ زبان فارسی و مقام ملی و بین المللی آن اقدام‌ها لازم انجام گیرد.

در مورد اصل دیگری از انقلاب ایران، یعنی تشکیل خانه‌های انصاف و شوراهای داوری نیز پیشرفت شایان توجهی حاصل شده‌است. طی چهار سال گذشته ۲۷۰۸ خانه انصاف تازه در نقاط مختلف کشور تشکیل شده، بطوری که در پایان سال ۱۳۴۹ رقم کل این خانه‌ها به ۳۲۶۱ بالغ شده‌است در سال جاری ۲۵۰۰ خانه انصاف جدید در روستاهای دور و نزدیک مملکت تأسیس شده‌است یا خواهد شد. بطوری که که در پایان امسال رقم خانه‌های انصاف در سراسر کشور از ۵۷۰۰ تجاوز خواهد کرد. در همین چهار ساله ۹۶ حوزه شورای داوری در شهرستان‌ها تأسیس شده‌است و رقم کلی این شوراها در پایان سال ۱۳۵۰ به ۱۶۳ خواهد رسید.

در زمینه توجه به تعمیم اصل عدالت و دفاع از حقوق حقه افراد، می‌باید از فعالیت یک سازمان مؤثر دیگر یعنی از سازمان بازرسی شاهنشاهی نیز یاد کنیم که از بدو تأسیس، کار خود را با روح وظیفه شناسی و توجه به مسئولیت خطیری که بدان محول داشته‌ایم انجام داده و توانسته‌است اعتماد ما و اعتماد مردم را جلب کند. و یقین داریم که در آینده نیز این سازمان کار خود را با همین بی غرضی و وظیفه شناسی انجام خواهد داد.

در امر بهداشت، گسترش بهداشت و درمان و ایجاد امنیت و سلامت جسمی و روانی برای تمامی افراد مملکت هدف اصلی برنامه‌های بهداشتی و درمانی کشور قرار گرفته‌است. سیاست بیمه درمانی در ارتباط مستقیم با وضع اقتصادی و سیاسی کشور اتخاذ شده‌است و در آینده ایجاد و نگهداری بیمارستان توسط دولت فقط از طریق بخش خصوصی و با کمک دولت انجام خواهد گرفت.

در برنامه چهارم عمرانی کشور ۲ میلیارد و ۲۵۰ میلیون ریال اعتبار برای کمک به گروه‌های پزشکی به منظور ایجاد بیمارستان‌های جدید اختصاص داده شده و در آتیه با تخصیص اعتبارات بیشتر بیمه درمانی توسعه کافی خواهد یافت. تا از این طریق علاوه بر بیمه درمانی کارگران که هم‌اکنون انجام می‌شود، و بیمه روستائیان، کلیه کارمندان و مستخدمین دولت و سایر طبقات مردم از مزایای بیمه درمانی بهره مند شوند.

به منظور پوشش کامل بهداشتی و درمانی روستاهای کشور، قدرت اجرایی واحدهای بهداشتی در عرض چهار سال گذشته چهار برابر شده و در بعضی موارد غیرعادی و فوق‌العاده قدرت بسیج این واحد به ۱۵۰ برابر قبل از ششم بهمن ۱۳۴۱ رسیده‌است. تنها در همین چهار سال ۱۵۵ میلیون بار علیه بیماری‌های مختلف واکسن تلقیح شده‌است.

برنامه بهداشت و تنظیم خانواده که فقط چند سال است به مرحله اجرا در آمده‌است، اکنون در کشور ما در مسیری قرار دارد که بنظر کارشناسان سازمان ملل متحد می‌تواند به عنوان نمونه مورد استفاده بسیاری از کشورهای دیگر جهان که با این مسئله مواجه هستند قرار گیرد. این برنامه اکنون بوسیله ۱۵۲۹، مرکز در سراسر کشور اجرا می‌شود. در موضوع ساخت و کنترل دارو نیز بر اثر اقداماتی که شده اکنون بیش از ۵۰ درصد داروهای مصرفی در داخل کشور تهیه می‌شود و متوسط قیمت آن‌ها نسبت به گذشته بیش از ۲۳ درصد تقلیل یافته‌است.

فعالیت سپاهیان بهداشت در حال حاضر در حدود ۱۴۰۰۰ قریه را در نقاط دور و نزدیک کشور با جمعیتی قریب ۶ میلیون نفر شامل شده‌است. و با تشکیل سپاه خدمات اجتماعی زنان اکنون ۱۵۰۰ تن از بانوان تحصیلکرده کشور در زمینه مسائل بهداشتی آموزش دیده و بکار در کلینیک‌های بهداشت و تنظیم خانواده اشتغال یافته‌اند.

از نظر امور بهداشتی، به موازات فعالیت‌های دولتی، فعالیت وسیع سازمان‌های متعدد امور خیریه و اجتماعی منجمله مؤسسات مختلفی که تحت نظر شهبانوی ایران اداره می‌شوند، از قبیل جمعیت خیریه فرح پهلوی، بنگاه حمایت مادران و نوزادان، جمعیت کمک به جذامیان، جمعیت ملی مبارزه با سرطان، آموزشگاه نابینایان رضا پهلوی، انجمن ملی حمایت کودکان، جمعیت حمایت از کودکان بی سرپرست، جمعیت طرفداران مرکز طبی کودکان، فدراسیون ورزشی کر و لال‌های ایران، بنیاد ایرانی بهداشت جهانی و موسساتی که زیر نظارت شورای عالی امور اجتماعی فعالیت می‌کنند و نیز فعالیت‌های گسترده جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران و سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی که در سطح وسیع مملکتی و حتی بین‌المللی صورت می‌گیرد، به نحو رضایت بخشی که مایه افتخار کشور ما در صحنه بین‌المللی در امور اجتماعی و بشردوستانه‌است در این مدت ادامه داشته‌است و هر روز بر وسعت و دامنه کار این سازمان‌ها و ده‌ها موسسات خصوصی خیریه و اجتماعی دیگر که با کمک و همکاری دولت مشغول کارند افزوده می‌شود.

همین فعالیت مستمر از طرف سازمان‌های فرهنگی و هنری مختلفی که به موازات سازمان‌های هنری و فرهنگی دولتی مشغول کارند به صورت رضایت بخشی در جریان است. مثلاً، از طرف کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، گذشته از فعالیت‌های فرهنگی در سطح بالا که تاکنون موفق به دریافت جوایز متعدد بین‌المللی در رشته کتاب‌های کودکان شده، اقدام به تأسیس ۲۳۶ کتابخانه، روستائی در دهات مختلف کشور شده‌است که تعداد آن‌ها در سال جاری به دو برابر افزایش خواهد یافت. بغیر از این کتابخانه‌ها، بیش از ۸۰ کتابخانه ثابت و سیار تأسیس شده که تنها در سال گذشته ۴ میلیون و نیم نفر بدان‌ها مراجعه کرده‌اند. کتابخانه‌های سیار تنها در تهران ماهانه به ۴۰۰۰۰ کودک در مدرسه‌ها دولتی کتاب رسانیده‌اند و اکنون در ۲۸ بیمارستان برای کودکان بیمار کتاب می‌برند.

البته ارقام و اطلاعاتی که ذکر کردیم، نمودار کلیه کارهای انجام شده در رشته‌های مختلف نیست و ما فقط به ذکر کلیاتی از رئوس مسائل اکتفا کرده‌ایم. با اینهمه تذکر این نکته را لازم می‌دانیم که با وجود وسعت و عظمت کارهائی که تا کنون انجام گرفته یا در حال انجام است، هنوز نمی‌توانیم بگوئیم که تمام آرمان‌های ما عملی شده استو. زیرا ما نمی‌توانیم به پیشرفت هائی در سطح عادی، هر قدر هم بزرگ باشد اکتفا کنیم. و آنچه ایده‌آل ما است، رسیدن جامعه ایرانی به بالاترین حد ممکن از تکامل و ترقی است. بر این اساس، طبعاً باید توجه داشته باشیم که جامعه ما و دستگاه دولتی ما مثل هر جامعه و دستگاه دولتی دیگری در جهان از عیب و نقص برکنار نیست و ما هیچ ابائی از تذکر این حقیقت نداریم. بلکه بالعکس آنرا انگیزه‌ای برای تلاش بیشتر و ابراز اراده‌ای قاطع در راه پیش بردن جامعه ایرانی بسوی حد اعلای ترقی می‌شماریم.

در زمینه بین‌المللی، موفقیت ما در این مدت موفقیتی کم نظیر و بی سابقه بوده. بطوریکه اکنون کشور ما در پرتو اجرای سیاست مستقل ملی خود و با انجام نقش قاطع و روشن و واقع‌بینانه و بشری خویش در صحنه مسائل جهانی، از چنان حیثیت و احترام بین‌المللی برخوردار است که نظیر آنرا در دنیای امروز کمتر می‌توان یافت.

سیاست مستقل کلی ما که البته در آینده نیز به همین قاطعیت ادامه خواهد یافت، باعث شده‌است که روابط ما با تقریباً همه کشورهای جهان بر اساس حسن تفاهم و احترام متقابل و همزیستی و در بسیاری از موارد بر پایه همکاری مثبت و ثمربخش استوار گردد. به‌خصوص ما نه فقط با همسایگان هم کیش و مسلمان خودمان روابط بسیار خوبی داریم، بلکه توانسته‌ایم با همسایه بزرگ شمالی خودمان یعنی اتحاد جماهیر شوروی روابط خویش را سال به سال تقویت کنیم و توسعه دهیم. و البته در آینده نیز همین راه را ادامه خواهیم داد. تنها در مورد یکی از همسایگان ما متأسفانه وضع غیر از این است. و علت آن این است که آن دولت در دنیائی که آثار استعمار از قسمت اعظم آن رخت بر بسته و طرز فکر استعماری بکلی محکوم و مطرود شده‌است، علاقه دارد که خود را وارث استعمار بریتانیا بشمارد. ولی این دولت باید بداند که استعمار چیزی نیست که بتوان آنرا به ارث برد. و هر ارثیه استعماری خواه ناخواه باید با خود آن از میان برود. و در این شرایط طبعاً همسایه ایران نیز نمی‌تواند وارث استعمار منقرض شده انگلستان باشد که امروزه حتی از طرف خود انگلستان کنار گذاشته شده‌است.

البته هر وقت که این همسایه ما از ندای منطق پیروی کند و با روحیه‌ای غیر استعماری مانند سایر همسایگان ایران دست به سوی ما دراز کند، ما حاضر خواهیم بود بهترین روابط دوستی و تفاهم را با آن برقرار کنیم.

ما این روحیه تفاهم و واقع‌بینی را در مورد بحرین نشان دادیم و امروز نتیجه این سیاست ما این شده که کشور بحرین به صورت یکی از نزدیک‌ترین دوستان ما در آمده‌است. سیاست ما در مورد خلیج فارس، سیاستی روشن است که به کَرات توسط ما اعلام شده‌است. ما عقیده داریم که می‌باید آثار نفوذ استعماری در این منطقه مانند سایر مناطق جهان از میان برود و سرنوشت کلیه سرزمین‌های خلیج تنها به دست مردم آن‌ها اداره شود. و دفاع از امنیت خلیج منحصراً مربوط به کشورهای این منطقه باشد.

در مورد مسأله اعراب و اسرائیل، ما از آغاز بر این عقیده بوده‌ایم که اجرای قطعنامه ۲۲ نوامبر ۱۹۶۷ شورای امنیت تنها راه منطقی و صحیح حل این اختلاف است و اکنون نیز کماکان قویاً از این نظر پشتیبانی می‌کنیم. در مورد رابطه ما با چین، همانطور که اطلاع دارید، اخیراً با جمهوری خلق چین رابطه سیاسی برقرار کردیم. این مملکتی است که ما با آن دارای یکی از قدیمی ترین روابط تاریخی و اقتصادی در تاریخ جهان هستیم و امروز از لحاظ وسعت جمعیت کشور اول جهان است. ما امیدواریم که برقراری این روابط به سود هر دو مملکت باشد. و در عین حال عقیده داریم که این کشور می‌باید در جامعه ملل جهان وارد شود و مقام واقعی خودش را در سازمان ملل متحد و شورای امنیت و خانواده ملت‌های دنیا احراز بکند.

اما درباره آینده، طبیعی است که ما سعی خواهیم کرد در درجه اول عامل اصلی تمام پیشرفت‌ها و موفقیت‌های فوق‌العاده‌ای را که بدان اشاره کردیم، یعنی امنیت و ثبات و حاکمیت کشور خویش را که به ما اجازه همه این ترقیات را داده‌است حفظ کنیم و کشور خویش را همچنان به صورت یک جزیره سکون و آرامش در دریای متلاطم جهان امروز نگاه داریم. ما تمام تلاش خود را بکار می‌بریم که راه را برای رسیدن به یک دنیای آرام و مطمئن که بطور کنترل شده‌ای خلع سلاح شده باشد هموار سازیم.

کما اینکه در تمام توافق‌هایی که تا کنون برای محدود ساختن یا متوقف کردن تولید سلاح‌های اتمی صورت گرفته، ما از اولین کشورهای امضاء کننده بوده‌ایم. از این مهمتر ما پیشنهاد کرده‌ایم که البته در صورت موافقت سایر کشورهای این ناحیه از جهان، منطقه خاورمیانه منطقه‌ای غیر اتمی اعلام شود و بر این نظر خود باقی هستیم. ولی این نکته را نیز باید قویاً و صریحاً تذکر دهیم که تا روزی که به خلع سلاح مطلوب نرسیده باشیم به اندازه‌ای به قوای دفاعی مملکت خود توجه خواهیم کرد که ایران قادر باشد سرحدات خود و تمامیت ملی و معنوی و مادی خویش را حفظ کند. مسلماً تا خاتمه دوره تقنینیه حاضر نیروهای مسلح شاهنشاهی تقریباً به پایه تکامل خود خواهند رسید.

از نظر اجتماعی یقین داریم در دوره تقنینیه جدید بنیاد اجتماعی ایرانی بر پایه دوازده ماده انقلاب روز بروز استوارتر و مخصوصاً روحیه انقلابی که اکنون حکمفرما است پیوسته و ریشه‌دارتر خواهد شد. زیرا همین روحیه‌است که اساس ایدئولوژی ایران مترقی و پیشرفته و سعادتمند فردا را تشکیل می‌دهد. ما در کشور خویش آزادی‌های دموکراتیک را به مفهوم واقعی و سازنده آن‌ها پیوسته تقویت خواهیم کرد و خواهیم کوشید که عدالت اجتماعی در جامعه ایرانی روز بروز گسترده‌تر و نافذتر گردد.

ما کمال آزادی را منهای آزادی در خیانت به مملکت به همه افراد این کشور داده‌ایم و خواهیم داد ولی این نکته را نیز صریحاً تذکر می‌دهیم که این مملکت جای خیانت با حرکات سبکسرانه و بدون مسئولیت نیست و هیچ تلاشی در این راه بی کیفر نخواهد ماند.

ما می‌خواهیم در این کشور وضعی بوجود آوریم که هر فردی از افراد مملکت، در هر مقام و در هر شرایطی، احساس کند که در هر کاری که می‌کند نوعی اشتراک در منافع کلی و عمومی جامعه دارد، زیرا اصولاً مملکت مال خود او است. امروز زارع ایرانی مالک زمین خویش است. کارگر ایرانی در منافع کارخانه شرکت دارد. زن ایرانی از پیشرفته‌ترین حقوق سیاسی و اجتماعی برخوردار است. و روستائی ایرانی حتی در دورافتاده ترین دهات مملکت احساس می‌کند که سواد و آبادانی و تندرستی و عدالت و فرهنگ بوسیله سپاهیان دانش و ترویج و بهداشت و خانه‌های انصاف و خانه‌های فرهنگ روستایی به خانه او راه یافته‌است.

همچنانکه به کرات گفته‌ایم اساس سیاست اجتماعی ما این است که نه تنها منتظر وقایع نمانیم، بلکه همیشه پیشاپیش حوادث قدم برداریم و در هر موقعیت باقتضای زمان کاری را که لازم باشد انجام دهیم.

البته هنوز زود است که در مواد برنامه عمرانی پنجم بحث شود. ولی از هم‌اکنون می‌توانیم بگوییم که ما در آن برنامه به کشاورزی ایران اهمیت فوق‌العاده خواهم داد. و در حفظ منافع طبیعی و ایجاد محیط طبیعی سالم برای زندگی مردم ایران توجه مخصوص خواهیم کرد.

برای تأمین این منظور نه تنها می‌باید تمام منابع طبیعی مملکت حفظ شود آنچه از بین رفته مجدداً احیاء گردد

بلکه باید در ایجاد جنگل‌های جدید و مناطق سبز کوشش شود. از طرف دیگر برای پاک کردن آسمان ایران از آلودگی دودها می‌باید از منابع گاز مملکت استفاده بیشتری بکنیم و این وسیله را در دسترس استفاده مردم نقاط مختلف کشور قرار دهیم.

باید این نکته را متذکر شویم که کشور ما در عین برخورداری از انواع منابع زمینی و زیرزمینی در حدی که در مورد کمتر کشوری در جهان نظیر دارد، متأسفانه با یک عامل محدودکننده اساسی مواجه‌است و آن محدود بودن مقدار آب در کشور است که به هر حال حجم سالانه آن از اندازه معینی بیشتر نیست. البته سعی خواهیم کرد تا آن حد که ممکن باشد در این مورد چاره جوئی کنیم. مثلاً خیلی از صنایع ایران را در جنوب یعنی در سواحل خلیج فارس که در آن امکان تبدیل آب شور به آب شیرین وجود دارد تأسیس خواهم کرد.

معهذا توجه بدین تنها عامل محدودکننده ما را ناچار می‌کند که دقیقاً تعداد جمعیتی را که می‌توانند بصورتی مرفه و با یک استاندارد درجه یک بین‌المللی در این سرزمین زندگی کنند محاسبه کنیم و بر آن اساس موضوع تنظیم خانواده را با دقت و شدت کامل دنبال نمائیم، زیرا همانطور که تذکر دادیم جامعه فردای ایران می‌باید صرفاً مرکب از افرادی پیشرفته و مرفه و خوشبخت و همطراز مترقی ترین جوامع جهان باشد و بنابراین باید تعداد مردمی که در این آب و خاک زندگی می‌کنند با امکانات و منابعی که می‌باید برخورداری از آن‌ها این رفاه و خوشبختی را تأمین کند همآهنگی داشته باشد، واِلا چه فایده‌ای خواهد داشت که مثلاً ۲۰۰ میلیون نفر در این مملکت زندگی کنند که احیاناً محکوم به مردن از تشنگی باشند. در مورد پایتخت بخصوص تذکر این نکته را لازم می‌دانیم که با محاسباتی که بر اساس ظرفیت منابع آب بعمل آمده، تأمین احتیاج بیش از ۵ میلیون و نیم نفر در تهران از لحاظ آب امکان‌پذیر نیست و بنابراین، با برنامه‌ای دقیق و قاطع، اقدام خواهد شد که رقم جمعیت پایتخت به هیچ صورت از این تعداد بالاتر نرود.

در دوره تقنینیه کنونی ما سعی خواهیم کرد تفاوت حقوق‌های بالا و پایین را حتی المقدور کمتر کنیم. زیرا در حقوق‌های بالا، روی اصل ترقی فوق‌العاده مملکت عرضه کم و تقاضا زیاد است و در این مورد سطح بقدری بالا است که در برخی از موارد از حد مشابه ممالک اروپائی نیز بیشتر است. مثلاً یک استادیار ایرانی بلافاصله پس از استخدام، حقوقی بیشتر از همکار سوئیسی خود دریافت می‌دارد و همینطور است در مورد یک مهندس یا یک پزشک ایرانی. این وضع مولود احتیاج است و چاره‌ای هم نیست زیرا بر اثر کمی عرضه و زیادی تقاضا طبعاً حقوق‌ها نیز به همان حد بالا می‌رود. البته در چهار سال آینده ما سعی خواهیم کرد حقوق هائی را که بالا است پایین نیاوریم. و منطقاً هم نمی‌شود پایین آورد زیرا نمی‌توان موفقیت هائی را که کسب شده از میان برد. ولی سعی خواهم کرد حقوق هائی را که پایین است تدریجاً بالاتر ببریم. بدیهی است بهترین راه برخورداری از حقوق بیشتر برای هر کسی این خواهد بود که در هر رشته‌ای که کار می‌کند سعی کند تا مهارت خودش را بالاتر ببرد و به صورت یک کارشناس متبحر در آید.

از مهمترین برنامه‌های دیگر ما برنامه خانه سازی است. در این مورد دولت برای مدت چهار سال دوره تقنینه حاضر برنامه‌های وسیعی در دست بررسی و اجرا دارد. و ضمناً در تشویق بخش خصوصی برای آپارتمان سازی و خانه سازی از طریق کمک‌های مالیاتی و کمک‌های مالی و بانکی و وسایل مقتضی دیگر اقدام خواهد شد.

همچنین در توسعه و تقویت تعاونی‌ها که از ارکان اساسی اجتماع امروز ایران بشمار می‌آیند، و در گسترش و تعمیم هر چه بیشتر انواع بیمه‌های اجتماعی کوششی بعمل خواهد آمد. بدیهی است در دوره تقنینیه کنونی اجرای تمام اصول انقلاب ایران و کلیه برنامه‌های وسیع صنعتی و اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی کشور به صورتی قاطع و همه جانبه ادامه خواهد یافت. و با آغاز برنامه عمرانی پنجم کشور جهش تازه‌ای در پیشرفت جامعه ایرانی برای رسیدن به عصر تمدن بزرگ که به خواست خداوند ما در سه دوره تقنینیه دیگر پا بدان خواهیم نهاد، صورت خواهد گرفت با گذشت هر سال، در امر تعمیم دموکراسی واقعی در کشور از راه انجمن‌های روستاها و انجمن‌های شهر و شهرستان و واگذاری کار مردم به مردم پیشرفت‌های تازه‌ای حاصل خواهد شد و توسعه روزافزون امر آموزش و اجرای اصول انقلاب آموزشی و انقلاب اداری جامعه ایرانی را به صورت مجموعه‌ای از افراد پیشرفته و فهمیده و کاملاً واقف به حقوق و مسئولیت‌های فردی و اجتماعی در خواهد آورد که با شایستگی ادامه میراث فرهنگی و مدنی عظیمی را که به صورت یکی از غنی ترین و اصیل‌ترین میراث‌های معنوی بشری این ملت سپرده شده‌است به عهده خواهد گرفت. ما به نوبه خود اطمینان داریم که هر ایرانی تا سر حد جان برای حفظ این میراث پر افتخار خواهد کوشید و آنرا سرشارتر و غنی تر از گذشته به دست نسل‌های آینده خواهد سپرد.

سیاست خارجی ما طبعاً در دوره تقنینیه کنونی نیز بر همان اساس و با همان قاطعیت گذشته ادامه خواهد داشت، ما به پیروزی از این سیاست اصیل ملی خود، و بر اساس رسالت تاریخی و معنوی فرهنگ و تمدن ایرانی خواهیم کوشید تا نه تنها منافع حقه خویش را در صحنه بین‌المللی حفظ کنیم، بلکه پیام آور صلح و دوستی و مبشر جهانی عالی ترین اصول و موازین انسانی باشیم. و نیروی مادی و معنوی خود را تا آنجا که در توانائی ما است در راه دفاع از اصول بشری و مصالح حقه جامعه انسانی بکار گماریم. ما تا کنون در این زمینه از راه اقداماتی نظیر رهبری نهضت بین‌المللی پیکار با بیسوادی و تشکیل لژیون جهانی خدمتگزاران بشر و دفاع از اصل حق و عدالت در سازمان ملل متحد و سایر مجامع بین‌المللی، در ایفای این رسالت معنوی کوشیده‌ایم و در آینده نیز خواهیم کوشید.

دوره تقنینیه کنونی در بهترین شرایط ممکن کار خود را آغاز می‌کند. در این فرصت مایلیم از روح وطن‌پرستی و توجه به مصالح عالیه ملی و مملکتی و احساس مسئولیتی که در تمام دوره تقنینیه گذشته بر هر دو مجلس مقننه ایران حکمفرما بود تقدیر کنیم و رضایت خویش را از همکاری همیشگی قوه مقننه با قوه مجریه در رسیدگی و اصلاح و تصویب قوانین مختلف و ارائه طریق و صلاح اندیشی صادقانه مجلسین که مسلماً سهم مهمی در انجام کارهای مثبت و سازنده داشته‌است اظهار داریم. از درگاه خداوند مسئلت داریم که در دوره تقنینیه کنونی نیز کماکان ما را در انجام وظایف ملی و بشری خویش به راه راست هدایت فرماید و به همه نمایندگان قوه مقننه توفیق خدمت خالصانه عنایت کند و آنان را در مسئولیت خطیری که به عهده دارند یاری فرماید.


سخنان شاهنشاه آریامهر هنگام گشایش دوره اجلاسیه جدید

مجلسین سنا و شورای ملی

چهاردهم مهر ماه ۱۳۵۱

با تأییدات خداوند متعال دوره اجلاسیه ۱۳۵۱-۱۳۵۲ مجلسین ملی و سنا را با کمال مسرّت افتتاح می‌نماییم.

دوره اجلاسیه گذشته شاهد برگزاری جشن پر شکوه دوهزارو پانصد سال بنیانگذاری شاهنشاهی ایران بود. این بزرگداشت بی سابقه و بی‌نظیر نه تنها یادآور تاریخ پر افتخار و کهن کشور ما، بلکه در عین حال وسیله تذکر ارزش‌های اصیل و جاودانی تمدن و فرهنگ ایرانی بود و برگزاری آن به ملت ایران فرصت آن داد که یکبار دیگر احساس نیرومند ملیت و روح یکپارچگی خود را در حفظ و نگاهبانی این میراث گرانبها ظاهر سازد، و از این قدرت لایزال ملی برای ساختن آینده‌ای بهتر و پرافتخارتر نیرو بگیرد. خوشوقتیم که در این فرصت بار دیگر قدردانی خویش را از کشورهائی که در برگزاری این آیین با شکوه با ما شریک بودند، و از سازمان یونسکو و سایر مجامع فرهنگی بین‌المللی که به صورتی وسیع و همه جانبه در این بزرگداشت جهانی شرکت جستند ابراز داریم.

در دوره اجلاسیه گذشته، پیشرفت‌های مملکت ما به خواست خداوند حتی از آن اندازه که انتظار می‌رفت نیز فراتر رفت. بطوریکه سال ۱۳۵۰ را ما با رشد اقتصادی ۲۰/۵ درصد به قیمت‌های جاری و ۱۴/۳ درصد به قیمت‌های ثابت به پایان رساندیم، و بدین ترتیب کشور ما از این حیث مقام اول را در میان کلیه کشورهای جهان بدست آورد، برای درک اهمیت این امر کافی است توجه کنیم که طبق آمارهای منتشره از طرف سازمان ملل متحد، رشد اقتصادی متوسط کشورهای صنعتی غرب در سال ۱۹۷۱، ۴ /۳ درصد و رشد اقتصادی متوسط کشورهای در حال توسعه در همان سال ۵/۴ درصد بوده‌است. امیدواریم در سال جاری نیز رشدی در همان حدود سال قبل به دست بیاوریم و درآمد سرانه ایران که در برنامه ی پنج ساله چهارم ۴۰۵ دلار پیش‌بینی شده بود به حدود ۵۰۰ دلار برسد.

کار مهمی که اکنون در پیش داریم تدوین برنامه پنج سالة پنجم است که طی آن تولید ملی ایران دو برابر خواهد شد و وسعت این برنامه مطابق مجموع تمام برنامه‌های چهارگانه قبلی خواهد بود بطوریکه تا خاتمه دوره پنج ساله پنجم، ما در موقعیت کاملاً ممتاز و بی سابقه‌ای قرار خواهیم داشت. ولی از هم‌اکنون ما به برنامه ششم نیز می‌اندیشیم، و حتی در فکر دورة بعدی آن هستیم که آن را دورة آغاز تمدن بزرگ نامیده‌ایم و امیدواریم در پایان برنامه ششم جامعة ایرانی را در مرزهای این تمدن بزرگ بیابیم.

در دوره اجلاسیه گذشته پیشرفت‌های منظمی در کلیه شئـون صنعتی و اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی کشور و در سایر رشته‌ها صورت گرفت که احتیاجی به تذکر همة آن‌ها نیست. در سال ۱۳۵۰ حجم سرمایه‌گذاری صنعتی کشور به ۵۸ میلیارد ریال و ارزش تولیدات صنعتی آن به ۴۲۵ میلیارد ریال بالغ گردید. سرمایه گذاری خارجی برای شرکت در اجرای طرح‌های عظیم توسعة اقتصادی ایران گسترش فوق‌العاده یافت، و اجرای طرح هائی که جمع سرمایه‌گذاری در آن‌ها متجاوز از ۱/۵ میلیارد دلار خواهد بود مورد موافقت قرار گرفت. موافقت نامه مرحله اول توسعه کارخانه ذوب آهن آریامهر برای تولید ۱/۹ میلیون تن فولاد در سال به امضاء رسید و برای ایجاد واحدهای جدید تولید آهن از طریق احیای مستقیم چه برای تأمین نیازمندی‌های روزافزون داخلی و چه از نظر فرآورده‌های فولادی به بازارهای جهان، اقدام‌ها اولیه اساسی بعمل آمد، و دستور تشکیل شرکت مستقلی برای ذوب آهن از طریق احیای مستقیم داده شد که البته آن نیز ملی و در کنترل دولت خواهد بود. از طرف دیگر برنامه بهره برداری از معادن عظیم مس سرچشمه کرمان به صورت یک طرح صد در صد ایرانی و متکی به منابع داخلی به مرحله اجرا درآمد. با اجرای این طرح ملی که ۴۰۰ میلیون دلار هزینه اجرای آن کلاً از طرف دولت تأمین می‌شود، کشور ما در آینده نزدیک در زمرة صادر کنندگان بزرگ مس و فرآورده‌های مسی در دنیا قرار خواهد گرفت، و از طریق صدور این کالاها سالانه صدها میلیون دلار درآمد ارزی نصیب کشور خواهد شد.

درآمد ما از محل صنعت نفت کشور، در سال ۱۳۵۰ به ۱۵۵ میلیارد ریال بالغ شد که افزایشی برابر ۷۶/۷ درصد را نسبت به سال ۱۳۴۹ نشان می‌دهد. به دنبال موفقیتی که در فوریه ۱۹۷۱ در زمینه افزایش قیمت‌های اعلان شده و تأمین ثبات نسبی قدرت خرید عواید حاصله از نفت بدست آمد، در ژانویه ۱۹۷۲ متعاقب تحولات مالی ناشی از تغییرات پولی کشورهای پیشرفته جهان، در مورد تثبیت ارزش قیمت نفت خام و تبدیل آن با توجه به شرایط موجود اقدام لازم بعمل آمد. در زمینه گسترش فعالیت‌های بین‌المللی و نفوذ مستقیم به بازارهای جهانی نیز اقدام‌ها مؤثری صورت گرفت که تحصیل امتیاز عملیات اکتشاف و تولید نفت و گاز در فلات قارة انگلستان و ایجاد یک شرکت مختلط تصفیه و توزیع نفت ایران در یونان از آن جمله‌است.

تولید محصولات پتروشیمی ایران در سال گذشته ۸۰ درصد افزایش یافت و صادرات این فرآورده‌ها به بیش از ۶۰۰ هزار تُن رسید. صادرات گاز طبیعی به اتحاد جماهیر شوروی از ۵۰۱ میلیون فوت مکعب در روز به ۸۱۲ میلیون فوت مکعب رسید. یعنی در حدود ۶۲ درصد افزایش یافت.

درآمد حاصله از فروش گاز طبیعی به آن کشور در همین مدت ۷۶ درصد افزایش پیدا کرد. در همان سال قرارداد فروش گاز به آمریکا و ژاپن برای مدت ۲۰ سال به امضاء رسید که به موجب آن معادل ۳ میلیارد دلار از جانب طرف‌های خارجی این قرارداد در این مورد سرمایه گذاری خواهد شد.

در مورد کار نفت و پیشبرد آن به نفع مصالح ملی، ما وضع مخصوصی داریم، زیرا از هم‌اکنون وضع ایران در این زمینه وضع یک مملکت پیشرفته صنعتی است که سعی خواهد کرد از نفت ملی شده خود بالاترین منفعت را ببرد. در این مورد بطوریکه همه می‌دانید مذاکراتی در جریان است که امیدواریم طی آن‌ها به نتایج مورد نظر خود برسیم.

صادرات کالاهای غیرنفتی ایران در سال ۱۳۵۰، ۲۸ درصد نسبت به سال قبل از آن افزایش یافت و صادرات کالاهای صنعتی در همان سال از رشدی معادل ۵۵ درصد نسبت به صادرات سال ۱۳۴۹ برخوردار گردید.

بدنبال برنامة سهیم کردن کارگران در سود کارخانه‌ها، در سال جاری برنامه عظیم توسعة مالکیت صنعتی اعلام شد، و این برنامه اکنون در مورد ۸۶ واحد صنعتی بزرگ کشور که متعلق به بخش خصوصی است در دست اجرا است. در مورد کارخانه‌های دولتی نیز بغیر از آن هائی که مانند پالایشگاه نفت و ذوب آهن و نظائر آن‌ها جنبة ملی دارند، مقرر گردید که تعدادی از آن‌ها پس از آنکه به مرحلة سوددهی برسند تا ۹۹ درصد سهام خود را به مردم عرضه نمایند که البته در خرید آن‌ها کارگران و کارمندان کلیه واحدهای بخش دولتی و بخش خصوصی حق تقدم خواهند داشت. بدیهی است مدیریت این کارخانه‌ها همچنان در دست دولت خواهد بود. این اقدام بی سابقه بر اساس آن اصل کلی صورت گرفت که ما غالباً بدان اشاره کرده‌ایم، و آن این است که ما باید نه تنها از سیر تحول حوادث عقب نمانیم، بله همواره چند قدم پیشاپیش آن‌ها قدم برداریم. بر همین اساس بود که ما در تابستان گذشته صاحبان صنایع کشور را در این مورد راهنمائی کردیم، و استقبال گرمی که داوطلبانه از طرف آنان بعمل آمد بار دیگر این واقعیت را به اثبات رسانید که در جامعه کنونی ما بر اثر سلامت و استحکام طبیعی رژیم و رشد فکری اجتماع بزرگترین اقدام‌ها انقلابی را می‌توان با یک راهنمائی منطقی با موفقیت تمام انجام داد.

در سال گذشته انرژی برق در بخش دولتی با ۵۴۸۰ میلیون کیلووات ساعت افزایش یافت و پیش‌بینی می‌شود که در پایان امسال یعنی در پایان برنامه چهارم این رقم به ۷۵۰۰ میلیون کیلووات ساعت برسد.

از نظر وسائل و شبکه‌های مخابراتی مُدرن، با توسعه‌ای که در خطوط مایکروویو و اجرای طرح‌های تلفن خودکار بین شهرستان‌ها و تأسیس ایستگاه زمینی دوم در اسدآباد حاصل شده، اکنون ایران از این حیث از کلیه کشورهای منطقه جلوتر رفته‌است.

در امور آموزشی و فرهنگی نیز پیشرفت‌های رضایت بخشی بدست آمده‌است. در سال تحصیلی جاری تعداد محصلین دوره‌های مختلف آموزش و پرورش، به ۵۵۴۵۰۰۰ نفر بالغ شده‌است که نسبت به سال گذشته ۱۱/۱ درصد افزایش نشان می‌دهد. تعداد معلمان دوره‌های مختلف تعلیماتی ۱۱/۳ درصد، و تعداد سپاهیان دانش مشغول به خدمت ۱۱/۷ درصد نسبت به سال قبل افزایش یافته‌است. پیشرفت حاصله در امر تحصیلات عالی صورتی چشمگیر دارد، زیرا ما برای آخر برنامه پنج ساله چهارم بر مبنای ۶۰ تا ۷۰ هزار نفر در رشته تحصیلات عالیه برنامه‌ریزی کرده بودیم، در صورتی که این رقم اکنون از یکصد هزار نفر تجاوز کرده‌است.

در رشته‌های تعاونی و امور روستائی، اکنون رقم شرکت‌های تعاونی روستائی به قریب ۸۵۰۰ شرکت با عضویت بیش از ۱۸۰۰۰۰۰ زارع در نزدیک ۳۰۰۰۰ روستا و سرمایه و ذخایر ی بالغ بر ۳ میلیارد و ۷۰۰ میلیون ریال، رقم اتحادیه‌های تعاونی روستایی به ۱۲۴ اتحادیه با قریب ۸۰۰۰ شرکت تعاونی و سرمایه و ذخایر ی بالغ بر یک میلیارد و ۴۳۱ میلیون ریال، رقم شرکت‌های سهامی زراعی به ۴۳ شرکت با حوزه عمل ۱۷۱۰۰۰ هکتار و عضویت بیش از ۱۵۰۰۰ زارع سهامدار، رقم خانه‌های فرهنگ روستائی به ۷۳۲ مهد کودک در حوزه عمل آن‌ها بالغ شده‌است. در همین سال قریب ۳۰۰۰ خانه انصاف و شورای داوری تازه و ۱۴۰ مرکز جدید بهداشت در کشور تشکیل شده و پیشرفت‌های جالبی در صنعت جوان جهانگردی ایران بدست آمده‌است. در حداقل مزد برخی از صنایع که از رونق اقتصادی بیشتری برخوردار بوده‌اند تجدید نظر بعمل آمده و از ۲۰ تا ۶۰ درصد به حداقل‌های مزد صنایع نسبت به حداقل‌های مزد مناطق افزوده شده‌است. تعداد کل کارگران بیمه شده به حدود ۹۰۰۰۰۰ نفر بالغ شده‌است که با احتساب افراد خانواده‌های آنان این رقم به حدود ۳۶۰۰۰۰۰ نفر می‌رسد. از اول شهریور ماه جاری قانون حمایت کارمندان در برابر اثرات ناشی از پیری و از کارافتادگی و فوت به مورد اجرا در آمده‌است، و در اجلاسیه جاری لایحه اصلاحی قانون بیمه‌های اجتماعی از طرف دولت تقدیم قوه مقننه خواهد شد.

در رشته‌های فرهنگی و هنری، آبادانی، کشاورزی، راه سازی، اطلاعات و رادیو تلویزیون، امور استخدامی و سایر رشته‌ها بنوبه خود پیشرفت‌های شایسته‌ای بدست آمده‌است که فرصت توضیح بیشتری دربارة آن‌ها نیست.

سیاست ما در برنامه پنج ساله پنجم که از سال آینده آغاز خواهد شد، بخصوص متکی بر دو اصل رونق

کشاورزی و توسعه امور رفاه اجتماعی است، بطوری که با اجرای این برنامه سطوح زندگی عمومی مخصوصاً طبقاتی که از درآمد و رفاه کمتری برخوردارند بالا برود، و در عین حال هر ایرانی عمیقاً احساس کند که به سهم خود در بالا بردن جامعة خویش و در امور مملکت شرکت و مسئولیت دارد. از نظر سیاست خارجی، وضع ما مانند سال‌های گذشته بسیار رضایت‌بخش بوده و کشور ما در این مدت پیوسته از حیثیت و احترام فوق‌العاده‌ای در صحنة بین‌المللی برخوردار بوده‌است، بطوری که اکنون سیاست مستقل ملی ایران به حداکثر درخشندگی و ثمربخشی خویش رسیده‌است. همچنانکه قبلاً نیز به کَرّات اعلام داشته‌ایم، اساس سیاست بین‌المللی ما وفاداری به اصول منشور سازمان ملل متحد، رعایت احترام متقابل بر اساس حق حاکمیت ملی همه کشورها، و طرفداری از اصل صلح و همزیستی و همکاری بین‌المللی است. در عین حال ضروری می‌دانیم که با هر کشوری رفتار متقابل داشته باشیم.

لازم به تذکر نیست که ما کمال کوشش خود را برای برای خلع سلاح عمومی مبذول می‌داریم، ولی طبیعی است که تا چنین امری تحقق نیافته باشد ناچاریم قوای تأمینیه مملکت را به حداکثر ممکن تقویت کنیم و برای مواجهه با هر پیش آمدی آماده باشیم.

اکنون دوره اجلاسیه جدید مجلسین کار خود را در بهترین شرایط ممکن آغاز می‌کند، و ما با تقدیر از روح وطن‌پرستی و توجه به مصالح عالیة مملکتی و احساس مسئولیتی که در دوره گذشته بر مجالس مقننه ایران حکمفرما بود، توفیق کامل نمایندگان هر دو مجلس را در حُسن انجام وظیفه خطیری که به عهده دارند از درگاه خداوند متعال مسئلت دارم.


سخنرانی شاهنشاه آریامهر به مناسبت سالروز

دهمین سال انقلاب شاه و مردم سوم

بهمن ۱۳۵۱ درباره نفت

«... ما در موضوع نفت با شرکت‌های عامل، یعنی کنسرسیوم نفتی که در ایران کار می‌کند - چون شاید پنج شش شرکت دیگری هستند که با ما کار می‌کنند، ولی البته آن‌ها در محدوده‌های بسیار کوچکتری هستند- مشغول مذاکره بودیم. مذاکرات نه قطع شده‌است و نه به جایی رسیده‌است. این است که امروز بدون ورود در دنیا خطوط کلی آن را باید برای شما بگویم. موقعی که در ۱۹۵۴ ما قرارداد نفتی را امضاء کردیم که شاید در آن روز بیشتر از آن هم نمی‌توانستیم بدست بیاوریم، یکی از مواد قرارداد این بود که شرکت‌های عامل منافع ایران را به بهترین وجهی حفظ خواهند کرد. ما دلائلی داریم که این کار نشده‌است. در قرارداد ۵۴، سه دوره تمدید ۵ ساله در نظر گرفته بودند که ضمناً شرط شده بود که منافع ایران حفظ بشود. ما دلائل کافی داریم که مطابق حتی همین قرارداد ۵۴، قرارداد نفت خود را با کنسرسیوم در سال ۱۹۷۹، یعنی ۶ سال دیگر، دیگر به هیچوجه تمدید نکنیم. حقوق حاکمیت هر مملکتی به او اجازه می‌دهد که بر ثروت طبیعی خود نظارت کامل داشته باشد و اصول منشور ملل متحد و قطعنامه‌های بخصوصی در این مورد تحقیق دارد که نه فقط ثروت هر مملکتی، ثروت زیرزمینی و روی زمینی هر مملکتی، مال اوست، ولی حتی قراردادهایی که با کمپانی‌های خارجی برای بهره برداری و استخراج بسته می‌شود، نمی‌تواند بدون صلاحدید مملکت صاحب ثروت مورد بهره برداری قرار بگیرد، یعنی هیچ کمپانی ای نمی‌تواند بگوید که من می‌خواهم مثلاً از نفت، سالی انقدر استخراج بکنم، مثلاً یک استخراج معقولانه‌ای که بگوییم - فقط محض خاطر ذکر یک رقمی - یک میلیون بشکه معقولانه باشد نسبت به ذخائر، اگر آن کمپانی بگوید من ۲۰۰ هزار بشکه بیشتر بر نمی‌دارم، یا اینکه بعکس بگوید من دو میلیون بشکه بر می‌دارم، آن حق را به او نداده‌است. نفت صنعت پیچیده‌ای است. یک چاهی را اگر بیش از مقدار معین استخراج بکنید، در واقع آن چاه را شما می‌کُشید. اگر بازیافت مجدد، چون نفت هم نیست، اگر گازهایی را که در آنجا هست، دومرتبه در چاه برگردانند و بقول اصطلاح فنی انژکسیون بکنند، نکنند، این حفظ منافع مملکت نیست و این کارها در مملکت ما نشده‌است.

راهی که برای ما می‌ماند دو تا است: چون مردمانی هستیم که به امضای خودمان پابند هستیم، می گوییم، یک امکان این است که در سال ۱۹۷۹، یعنی ۶ سال دیگر، کمپانی‌های موجود به کارشان ادامه بدهند، به شرطی که درآمد هر بشکه نفتی که به ما می‌رسد از درآمد ممالک هم حوزه ما کمتر نباشد. به شرطی که قدرت صادراتی ایران به ۸ میلیون بشکه در روز برسد و اگر فاصله‌ای که حالا تا آن رقم هست پر نشود، خود ما خواهیم کرد، و خود ما می دانیم با آن نفت اضافی چه بکنیم، یا در سال ۱۹۷۹ قرارداد خاتمه پیدا خواهد کرد و شرکت‌های فعلی در آن ردیف بلندی که بعد خواهد ایستاد و مشتری نفت ایران خواهد بود، بدون هیچ مزایایی مثل دیگری باید بیایند صف بکشند. یا اینکه از موقع امضای قرارداد جدیدی، تمام مسئولیت‌ها و هر چه که امروز در دست ما نیست تمام برگردد به ایران و شرکت‌های عامل فعلی، مشتری طویل المدت ما باشند و ما نفت را به آن‌ها برای مدت طولانی، به قیمت خوب، با تخفیفی که هر کسی به یک مشتری خوب می‌دهد، خواهیم فروخت و این تنها راه‌است که او بداند که تا هر موقع که قرارداد طول می‌کشد ۲۰ یا ۲۵ سال نفت به او می‌رسد، در صورتی که در آن مرحله دیگری من آنقدر مطمئن نیستم که این نفت‌ها به همین سادگی به خارج از هر مملکتی صادر بشود. این مطلب باید بزودی برای ما روشن بشود.

شرط اول، ادامه کار تا ۱۹۷۹ یا مشتری شدن و مطمئن بودن به این که نفت برای مدت طولانی با شرایط مناسب در اختیار خواهد بود. ولی، برای اینکه شرط دوم را ما بتوانیم انجام بدهیم، لازم است – بخصوص که صنعت ما توسعه پیدا می‌کند - بهترین متخصصین خارجی را یا بطور دسته جمعی و متشکل، یا بطور انفرادی در استخدام خود بیاوریم. برای ما کار بکنند، و در حفظ و نگهداری و تفحص و تجسس بیش از گذشته دقت بکنیم و بیش از همیشه برای اینکه یک صنعت درجه یک به مقیاس بین‌المللی ایجاد بکنیم، خواهیم کوشید و برای این کار از فردا حتی، باید مطالعه کنیم که سازمان شرکت ملی نفت ایران چطور خودش را برای یک زمان فوری و یا برای سال ۷۹ آماده و مهیا کند.

ما خودمان بهتر از هر کسی نواقص خودمان را می دانیم. عمده نقص ما این است که کادرهای فنی به اندازه کافی نداریم، مدارس حرفه‌ای به اندازه کافی نداریم، و متأسفانه موقعی که مدرسه حرفه‌ای درست می‌کنیم، بعد از چند سالی فوراً به تقاضای این و آن، یک مدرسه حرفی ای که باید دیپلمه حرفه‌ای بدهد بیرون، فوراً یک برچسب دانشکده‌ای به سر خودش بزند. فوراً یک ورقه لیسانس، آقا بعد می‌رود پشت میز می‌نشیند. کارگر فرستادیم به آلمان فدرال برای یاد گرفتن حرفه. برگشته به ایران، البته چند نفر از آن‌ها فوراً برگشتند سر کار اولیه شان. یک عده‌ای می گویند خیر، ما دیگر پشت ماشین نمی‌ایستیم این عیب است. کارگرانی که، یا زن‌های شما، یا خواهرهای شما در کارخانه مثل شما کار می‌کنند مگر اغلب و اکثریت دستجات مذهبی که در روزهای عزاداری در این شهر راه می‌افتد از شما تشکیل نمی‌شود؟ اسلام، همانطور که قبلاً هم گفته‌ام، اسلام روز اول است و این کاری که ما می‌کنیم و این مواد انقلاب ایران، تمام استوار بر همان اصول است. آن مذهب و اسلامی که پیغمبر آورد نه آن چیزی که به آن اضافه کرده‌اند و از آن برای خود و استفاده خود دکان ساخته‌اند.



سخنرانی هنگام گشایش دوره اجلاسیه ۵۴-۱۳۵۳

مجلس شورای ملی و مجلس سنا

شنبه سیزدهم مهر ماه ۱۳۵۳

«... با تأییدات خداوند متعال، دوره اجلاسیه سال ۱۳۵۳-۱۳۵۴ مجلسی شورای ملی و سنا را با کمال مسرّت افتتاح می‌کنیم.

در دوره اجلاسیه گذشته، بخواست الهی شاهد پیشرفت‌های عمومی و همه جانبه مملکت و ملت ایران بودیم، و می‌توانیم با قاطعیت بگوییم که از این حیث سالی استثنائی را در پشت سر گذاشته‌ایم. برنامه پنجساله پنجم که خود در اصل برنامه عظیم و بی سابقه‌ای بود، با موفقیت هائی که در این سال از نظر تأمین منافع حقه ایران از ثروت‌های طبیعی مملکت بدست آمد، و همچنین با توجه به فعالیت‌های گستره طبقات مختلف مملکت، مورد بررسی مجدد قرار گرفت و ابعاد آن لااقل به دو برابر افزایش یافت.

رقم رشد تولید ناخالص ملی کشور، در سال ۱۳۵۲ به ۳۳ درصد به قیمت‌های ثابت بالغ گردید و این رقم برای سال ۱۳۵۳ بیش از ۴۰ درصد پیش‌بینی می‌شود. تا پایان برنامه پنجم انتظار می‌رود که متوسط رشد سالانه تولید ناخالص ملی به قیمت‌های ثابت ۲۶ درصد باشد. بدین ترتیب طبق معمول چند ساله گذشته، ایران در این مورد کماکان در تمام جهان مقام اول را دارد.

در طول برنامه پنجم، به موجب پیش‌بینی هائی که بر اساس شرایط موجود صورت گرفته‌است درآمد کشور ما از بابت نفت بیش از ۱۰۲ میلیارد دلار، و از بابت گاز صادراتی به اتحاد جماهیر شوروی در حدود یک میلیارد دلار خواهد بود. تذکر این نکته را لازم می‌دانیم که ما با وجود آنکه یکی از بزرگترین تولیدکنندگان نفت در جهان هستیم، مایلیم در مصرف آن کمال صرفه جوئی بعمل آید، و بر این اساس از هم‌اکنون حداکثر تلاش را برای ایجاد مراکز اتمی به منظور تولید نیروی برق بکار می‌بریم.

در زمینه توسعه اقتصادی، در برنامه پنجم توجه خاص به صنایع سنگین مانند آهن و فولاد و سایر صنایع فلزی، صنایع شیمیایی و پتروشیمی، صنایع مکانیکی، الکترونیکی، وسائط نقلیه، صنایع سلولزی، صنایع معدنی غیر فلزی مبذول خواهد شد. در عین حال در بخش کشاورزی از نظر کمی و کیفی آن، و تطبیق هر چه بیشتر آن با کاملترین اصول مکانیزاسیون، کوشش وسیعی بعمل خواهد آمد.

در بخش خدمات عمومی، تذکر این نکته برای ما مایه خوشوقتی است که در اجرای دو فرمانی که در اسفند ماه

گذشته در زمینه‌های آموزشی و بهداشتی از جانب ما صادر شد، و تصمیماتی که در مرداد ماه گذشته اتخاذ گردید، اکنون تحصیلات در ایران از کودکستان تا دانشگاه در قسمت ابتدایی و قسمت‌های فنی دبیرستانی بدون هیچ نوع شرائط، و در قسمت‌های غیر فنی دبیرستانی و دانشگاهی با سپردن تعهدی که خود یک نوع ضمانت و در واقع بیمه نامه یافتن شغل شایسته‌ای با مزایای مساوی با سایر کارمندان دولت است، برای تمام جوانان کشور تأمین شده‌است. حتی تا سال هشتم ابتدائی و راهنمائی با توزیع روزانه شیر و مواد خوراکی به کمک به قسمتی از تغذیه مناسب نوجوانان مملکت پرداخته‌ایم.

بدیهی است پیشرفت آموزش و پرورش مورد توجه و علاقه همیشگی ما خواهد بود، و ما در تأمین این منظور از هر نوع وسیله جدید آموزشی مانند ماهواره‌هایی که با داشتن مدار ثابت همواره در بالای منطقه جغرافیایی ایران قرار خواهند داشت استفاده خواهیم کرد. در این مورد ما حتی دست به ایجاد دانشگاه آزاد زده‌ایم که وسیله آموزش دانشگاهی را برای تعداد بیشماری فراهم خواهد ساخت. به موازات اجرای این برنامه‌ها، در امر آموزش فنی و تخصصی کارگران ماهر و متخصص توجه کامل مبذول خواهد شد و ان‌شاءالله شاهد آن خواهیم بود که صنایع جدید و پیشرفته ایران را مهندسین و کمک مهندسین و این دسته کارگران ماهر با شایستگی کامل اداره خواهند کرد.

در مورد اجرای فرمان تأمین بهداشت عمومی و پیشگیری از بیماری‌ها و بهبود محیط زیست و آموزش بهداشت نیز توجه خاص مبذول خواهد شد. در این باره کافی است تذکر داده شود که تنها در سال جاری برای دو مورد فوق‌الذکر یعنی آموزش رایگان و بهداشت عمومی بترتیب ۳۲ میلیارد و ۶/۸ میلیارد ریال اعتبار پیش‌بینی شده‌است و این ارقام ممکن است در عمل باز هم افزایش یابد.

در زمینه امور درمانی، ما حتی حاضریم چون فعلاً به اندازه کافی پزشک و پرستار و سایر افراد لازم نداریم به هر قیمتی شده باشد بیمارستان‌های مجهز حتی با پزشکان و سازمان‌های اداری و فنی آن‌ها از خارج تأمین کنیم. متأسفانه باید متذکر شویم که خیلی از جوانان ایرانی فارغ‌التحصیل رشته پزشکی بدون آنکه به فکر وطن خود و انجام وظیفه ملی خویش باشند رهسپار ممالک دیگر می‌شوند، و البته این مسـئله‌ای است که بدان خاتمه داده خواهد شد.

در امر مسکن و خانه سازی، با وجود کوشش‌های وسیعی که بعمل می‌آید، می‌باید در آینده باز هم توجه بیشتری مبذول گردد. در سال جاری برای احداث خانه‌های سازمانی کارگری و کارمندی و خانه‌های ارزان قیمت برای عموم و کمک‌های اعتباری برای تأمین مسکن، با در نظر گرفتن اصلاحیه سال ۱۳۵۳، ۸۳/۵ میلیارد ریال اعتبار منظور شده و برای سال آینده در همین مورد بیش از ۹۱ میلیارد ریال در نظر گرفته شده‌است. با این وصف این فعالیت‌ها می‌باشد بیشتر توسعه یابد، و اگر تابحال زیادتر از این کار نشده بعلت کمبود مصالح ساختمانی بوده‌است که امیدواریم با پیش‌بینی هائی که شده این کمبود در اواخر برنامه پنجم و اوائل برنامه ششم برطرف گردد.

در امور حمل و نقل و ارتباطات، در طول برنامه پنجم ۴۰۰ میلیارد ریال، و در امر توسعه صنایع۳۵۲ میلیارد ریال، و در امور معادن ۶۲ میلیارد ریال سرمایه‌گذاری ثابت منظور شده‌است، و امیدواریم بر اساس این سرمایه گذاری‌ها گسترش وسیع همه این رشته‌ها طبق برنامه‌های تنظیم شده تحقق یابد.

از جمله مسائل دیگری که در برنامه پنجم عمرانی کشور و برنامه‌های آینده مورد توجه خواهد بود شناسائی و حفظ نسل و تعیین ذخائر قابل بهره برداری ماهی و سایر آبزیان در خلیج فارس و دریای عمان و ایجاد مجتمع‌های صنعت صید با تأسیس و تجهیز شرکت‌های تعاونی صید و شرکت‌های خصوصی صیادی زیر نظارت کامل و قانونی شرکت سهامی شیلات جنوب ایران است.

بدیهی است لازمه موفقیت تمام فعالیت هائی که برای پیشرفت مملکت صورت می‌گیرد همکاری هر چه بیشتر عمومی و شرکت همه افراد ملت به حداکثر ممکن در تمام شئون مادی و معنوی کشور است، و این اصلی است که سیاست ملی و اجتماعی ما بر آن پایه گذاری شده‌است. ما یک نمونه خوب این همبستگی و مشارکت عمومی را در برگزاری موفقیت آمیز هفتمین دوره بازی‌های آسیایی در تهران که با شرکت همه ممالک آسیا انجام گرفت و پیروزی‌های غرور انگیزی برای قهرمانان دختر و پسر ایرانی به همراه داشت شاهد بودیم.

برای جلوگیری از تورم داخلی، اقدام‌ها وسیعی از طرف دولت بعمل آمده‌است که در این مورد آنچه مستقیماً مربوط به خود دولت می‌شود تخصیص کمک از بودجه مملکتی برای پایین نگاهداشتن قیمت‌های موارد ضروری، و همچنین وسایل حمل و نقل و تأمین تحصیلات رایگان و خدمات مختلف رفاهی و کم کردن مالیات از حقوق‌های پایین تر در مقابل افزایش مالیات بر حقوق‌های بالاتر، و نیز افزایش حقوق‌های پایین است، که در این مورد تا آخر برنامه پنجم انشاءالله در حداقل، یک زندگانی کاملاً آبرومندانه برای این دسته از افراد تأمین خواهد شد و در حد متوسط، ارقام مربوطه ارقام بسیار جالب توجهی خواهد بود.

در این زمینه خدمات رفاهی، لازم است تذکر داده شود که رقم زیانی که به دولت به منظور جلوگیری از افزایش بهای مواد اساسی از قبیل گندم و سایر غلات، قند و شکر، گوشت، برنج، روغن نباتی، سیمان، کود شیمیائی و مواد دیگر، و نیز برای حفظ نرخ اتوبوس و کمک به شرکت‌های آب و برق تحمل می‌کند در سال ۱۳۵۳ به تنهائی به ۹۵/۵۹۷ میلیون ریال بالغ می‌شود که این رقم شامل اعتبارات جاری و اعتبارات سرمایه‌گذاری ثابت است. رقم زیان دولت از این بابت در مدت باقیمانده برنامه پنجم ۲۲۰ میلیارد برآورد می‌شود.

نباید فراموش کرد که به موازات سهمی که دولت در جلوگیری از تورم بعهده دارد، یک قسمت از مبارزه با تورم مربوط به خود مردم می‌شود. در این مورد ما از ملت ایران با چنین فرهنگ اصیل و کهن و با احساسات عالی ملی و میهن پرستانه، انتظار داریم سهم خود را در این راه با شرافتمندی و وجدان ایفاء کنند.

در یکساله گذشته ما قراردادهای اقتصادی و مالی با ارزش و عمیقی با دولت‌های آلمان فدرال، انگلستان، فرانسه، ایتالیا امضاء کردیم (و قطعاً با کشورهای دیگر نیز امضاء خواهیم کرد) که از لحاظ اهمیت در روابط اقتصادی جهان کمتر سابقه داشته‌است. در عین حال با کمال میل کمک هائی به کشورهای متعدد خارجی انجام داده‌ایم که در تاریخ کمک‌های خارجی بر اساس سرمایه و تولید ناخالص ملی (GNP) بی سابقه‌است. برای ما مایه مسرّت کامل است که توانسته‌ایم در شرایط دشوار اقتصادی بین المللی، از راه این همکاری‌ها برای برادران همسایه یا نزدیک خود و نیز برای ممالک خیلی پیشرفته اروپائی مفید باشیم. زیرا ما بخوبی بدین واقعیت توجه داریم که تمدن امروز جامعه بشری ایجاب می‌کند همه ملل در شادی و غم یکدیگر شریک باشند، و دیگر برای هیچ مملکتی ممکن نیست که خود را در داخل یک چهار دیواری طلائی محفوظ بدارد و از غم دیگران بی‌خبر باشد.

ما کاملاً طرفدار و خواهان رفع تشنجات جهانی و برقراری هر چه بیشتر محیط آرامش و تفاهم در روابط بین‌المللی بر اساس مصالح مشترک همه ملل و ممالک دنیا هستیم. بر همین اساس است که در اجلاسیه کنونی سازمان ملل متحد پیشنهاد کرده‌ایم منطقه خاورمیانه عاری از سلاح‌های اتمی اعلام شود. ما با اعتقاد راسخ در راه رسیدن به هدف نهائی صلح بین‌المللی بر اساس خلع سلاح مطمئن و کنترل شده کوشش خواهیم کرد. ولی همچنانکه در گذشته نیز متذکر شده‌ایم تا فرارسیدن چنین روزی با حداکثر توانائی خود در تأمین وسائل دفاع از تمامیت ارضی و استقلال و حاکمیت ملی خود کوشا خواهیم بود.

روز گذشته ما از سفری دور به چندین کشور دوست در منطقه اقیانوس هند و اقیانوس کبیر بازگشتیم، که خوشبختانه طی آن همه جا با تفاهم و همفکری روبرو شدیم. قصد این است که در حوزه شمالی اقیانوس هند، از ایران گرفته تا استرالیا، یک منطقه تفاهم اقتصادی، که طبعاً دنباله سیاسی نیز خواهد داشت، بوجود آید که هدف آن بهبود بخشیدن زندگی عموم ملل این منطقه و فراهم آوردن وسائل امنیت و رفاه آنان، و نیز تحقق یک نوع مسئولیت دسته‌جمعی است که بتواند این منطقه را از حضور نظامی ممالک خارج از منطقه بی‌نیاز سازد.

این کوشش‌ها بخصوص از این نظر ضرورت و فوریت دارد که متأسفانه اوضاع بین‌المللی با ضعفی که از سازمان ملل متحد در اجرای تصمیمات این سازمان مشاهده می‌شود از هر جهت مایه نگرانی است. در عین حال این نگرانی تا حد زیادی معلول تورم وحشتناک جهانی با ریشه‌های اقتصادی غیرسالم آن است که تنها در سال جاری رقم آن به ۱۴ درصد بالغ شده‌است. وضع پولی بین‌المللی نیز وضعی ناسالم است که مواجهه با آن احتیاج به مآل اندیشی و اخذ تصمیمات لازم وقایع دارد. در این مورد توجه بدین واقعیت، در هر کوششی که به منظور مقابله با این وضع غیر سالم و پیدا کردن راه حل‌های معقول صورت گیرد، کاملاً ضروری است که دیگر دوره استعمار ملل بوسیله ملل دیگر، بخصوص در مورد کشورهای تولید کننده نفت، به انتها رسیده‌است و تنها راه منطقی که در این زمینه وجود دارد همکاری عموم ملل بر اساس تساوی حقوق و منافع آن‌ها است، که بدیهی است ما در این باره آمادگی کامل داریم.

امیدواریم به یاری خداوند متعال این دوره اجلاسیه شاهد پیروزی‌های تاریخی ایران در ساختمان یک جامعه نوین بر اساس عدالت اجتماعی باشد. با قدردانی از روح وطن‌پرستی و تفاهمی که نمایندگان مجلسین در دوره اجلاسیه گذشته در همکاری با دولت در امر بررسی و اصلاح و تصویب قوانین از خود نشان دادند، توفیق همگی را در دوره اجلاسیه کنونی در حسن انجام وظائف و ایفای مسئولیت‌های خطیری که بعهده دارند خواستاریم.


در گشایش هفتمین دوره ی قانون گذاری سنا و بیست و چهارمین دوره

مجلس شورای ملی

دوشنبه هفدهم شهریور ماه ۱۳۵۴


«... با تأییدات خداوند متعال، هفتمین دوره مجلس سنا و بیست و چهارمین دوره قانونگذاری مجلس شورای ملی را با کمال مسرت افتتاح می‌کنیم.

در مدت چهار سالی که از گشایش بیست و سومین دوره قانونگذاری مجلس شورای ملی تا به امروز گذشته است، کشور ما از جهات مختلف سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و آموزشی و سایر شئون مادی و معنوی، دورانی را گذرانده که شاید در تمام تاریخ ایران از نظر کیفیت و اهمیت آثار آن نظیر نداشته باشد، این دوران با برگزاری بزرگترین جشن ملی تاریخ ایران، یعنی بزرگداشت دو هزار و پانصدمین سال بنیانگذاری شاهنشاهی ایران شروع شد، و این خود آغاز فرخنده‌ای برای تمام موفقیت‌هایی بود که در این مدت با روح میهن‌پرستی و وحدت ملی و پیوستگی عمیق شاه و ملت، که همواره ضامن تاریخی بقا و تمامیت ملی ما بوده است در جامعه ما به دست آمد.

کشور ما در این مدت کوتاه با اتکاء به اصول انقلاب شاه و ملت در زمینه داخلی، و با پیروی از سیاست مستقل ملی خود در زمینه بین‌المللی، روز به روز قدم‌های استوارتر و بزرگتری در راه پیشرفت به سوی رفاه ترقی و افتخار و عظمت برداشت، و مقام ایران در صحنه جهانی پیوسته بالا رفت.

افزایش درآمد ملی ما که قسمت اعظم آن حاصل مبارزه مشروع موفقیت‌آمیز ما برای احقاق کامل حقوق ملی از بابت منابع و صنایع نفتی کشورمان بود، به ما امکان طرح و اجرای برنامه‌های سازندگی چنان وسیعی را در همه رشته‌های مادی و معنوی حیات ملی داد که حتی تصور آن نیز تا چند سال پیش ممکن نبود. درآمد سالانه ما از بابت نفت و گاز که در سال ۱۳۵۰، ۲۰۳۶ میلیون دلار بود، در سال جاری به ۲۱۹۷۰ میلیون دلار برآورد می‌شود. شرکت ملی نفت ایران اکنون سومین شرکت نفت جهان و نهمین شرکت بزرگ دنیاست. بودجه عمرانی پنجم کشور با آن که عظیم‌ترین بودجه تمام تاریخ ایران بود، قبل از پایان دوره پنج ساله مجدداً مورد تجدیدنظر قرار گرفت و از ۲۶ میلیارد دلار به قریب ۶۹ میلیارد دلار افزایش یافت که حجم کل سرمایه‌گذاری بخش عمومی و خصوصی را شامل می‌شود. رقم رشد تولید ناخالص ملی کشور ما اکنون نیز مانند چند سال گذشته کماکان در تمام جهان مقام اول را دارد. و درآمد سرانه افراد ایرانی که در آغاز برنامه پنجم سالانه ۵۶۵ دلار بود، در سال ۱۳۵۳ به ۱۳۳۶ دلار رسید و پیش‌بینی می‌شود که تا پایان این برنامه یعنی در سال ۱۳۵۶ این رقم به قیمت‌های جاری به ۲۰۶۹ دلار برسد.

کشور ما در دو سال گذشته نه تنها به بسیاری از کشورهای صنعتی در حال توسعه، بلکه به بزرگترین کشورهای صنعتی جهان کمک‌های مالی مهم داده یا در صنایع آنها سرمایه‌گذاری سنگین کرده است. بدیهی است ما از ثروت حاصله از نفت خود باید به صورتی عاقلانه حداکثر استفاده را در راه سازندگی مملکت بکنیم، زیرا این ثروتی نیست که به طور نامحدود ادامه داشته باشد، بنابراین می‌باید با رعایت کامل صرفه‌جویی صرف امور تولیدی بشود. با توجه به همین محدود بودن منابع نفتی، ما به شیوه همیشگی خود که همواره چند قدم پیشاپیش حوادث هستیم، از هم اکنون کوشش وسیعی را در راه تأمین منابع جدید انرژی برای کشور، به خصوص انرژی اتمی در زمینه بهره‌برداری صلح‌آمیز و سازنده از آن آغاز کرده‌ایم.

تذکر این نکته را که قبلاً نیز در موارد مختلف در داخل و خارج کشور بدان اشاره کرده‌ایم ضروری می‌دانیم که تجدیدنظر در قیمت‌های سابق نفت از طرف کشورهای صادرکننده این ماده، اقدامی کاملاً منطقی و مشروع بوده و هست که ارتباط مستقیم با نابسامانی‌های اقتصادی جهان صنعتی دارد. در دنیای کنونی ما بر اثر پایان عصر استعماری و پیدایش کشورهای مستقل تازه‌ای در جامعه بین‌المللی، و کوشش همه آنها برای توسعه و پیشرفت، طبعاً شرایط جدیدی پیش آمده است که به طور منطقی اصلاح اساسی و عمیقی را در نظام اقتصادی جهان ایجاب می‌کند. و هر چه زودتر کشورهای بزرگ صنعتی متوجه این واقعیت اجتناب‌ناپذیر بشوند و خود را با آن تطبیق دهند نه تنها به نفع کشورهای در حال توسعه، بلکه به سود خود ایشان نیز خواهد بود.

تورم اقتصادی جهان صنعتی که در یک یا دو سال اخیر بین ۱۲ تا ۱۵ درصد و گاه حتی تا ۲۷ درصد بوده است، طبعاً واکنش‌های لازم در نزد کشورهایی که این تورم بدانها صادر می‌شود ایجاد می‌کند، و این واکنش‌ها را نمی‌توان با سیاست‌های به اصطلاح «قایق‌های جنگی» که دیگر دوران آنها سپری شده است متوقف ساخت، بلکه می‌باید این اشکال جهانی را با مذاکره و تفاهم و واقع‌بینی حل کرد. این راهی است که ما همواره به عنوان تنها راه حل منطقی و معقول خواهان و مدافع آن بوده‌ایم و خواهیم بود، و بدیهی است در هیچ شرایطی از حقوق حقه و مشروع خود صرف‌نظر نخواهیم کرد.

در دوران عمر دوره بیست و سوم تقنینیه از مهمترین کوشش‌هایی که در کشور ما به عمل آمد کوشش در پیشرفت کمی و کیفی امور آموزشی بود. زیرا این مسأله‌ای است که با سرنوشت جامعه آینده ایران ارتباط حیاتی دارد. در این مدت تعداد دانش‌آموزان کشور از کمتر از ۵ میلیون نفر به ۷۰۰۰۰۰ نفر، و تعداد دانشجویان دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی از ۷۵۰۰۰ نفر به ۱۴۹۰۰۰ نفر رسید. تعداد مدارس کشور از قریب ۳۳۰۰۰ در سال ۱۳۵۰ به بیش از ۴۳۰۰۰ در سال ۱۳۵۳ بالغ شد، و تعداد دانشگاه‌های مملکت از ۸ دانشگاه در سال ۱۳۵۰ به ۱۹ دانشگاه در سال کنونی افزایش یافت. بر روی هم تعداد موسسات عالی آموزشی کشور در این مدت از ۱۳ به ۱۸۴ بالا رفت و رقم دانش‌آموزان مؤسسات فنی و حرفه‌ای از ۵۴ هزار نفر به ۱۳۳ هزار نفر رسید در آینده از لحاظ کمیت کوشش خواهیم کرد که بیسوادی را به کلی از کشور ریشه‌کن کنیم، و مطابق استعداد هر فرد ایرانی جایی در مؤسسات گوناگون دولتی و خصوصی بدو بدهیم. از لحاظ کیفیت نیز توجه کامل خواهیم داشت که مطمئن شویم ورقه پایان تحصیلی که به کسی می‌دهند واقعاً معرف معلومات و اطلاعات او باشد. در هر دو مورد، به طوری که می‌دانید قدم‌های بزرگی برداشته شده که تحصیل رایگان برای تمام کودکان ایرانی، و بررسی‌های وسیعی که در کنفرانس‌های آموزشی سالانه رامسر به خصوص در کنفرانسی که چند روز پیش پایان یافت در مورد کیفیت بهبود آموزشی صورت گرفته، از جمله آنها است.

بدیهی است که همه این کوشش‌ها براساس اصول انقلاب اجتماعی ایران یعنی انقلاب شاه و ملت انجام می‌گیرد که هیچ وقت متوقف نمی‌شود و پیوسته در حال اجرا، و در عین حال در حال تکامل است. بدین جهت هر وقت لازم تشخیص داده شود اصول تازه‌ای بدان اضافه می‌شود، کما این که اخیراً اصل گسترش مالکیت‌های صنعتی و تولیدی و عرضه کردن سهام کارخانه‌ها به همه

مردم به عنوان اصل سیزدهم، و اصل تعیین و تثبیت مداوم قیمت‌ها و توزیع صحیح کالاها و اساس سود عادلانه، و جلوگیری از گران‌فروشی که در واقع استثمار مصرف‌کنندگان است به عنوان اصل چهاردهم انقلاب ایران اعلام شد که هر دو از مهمترین اصول این انقلاب است. در کمتر از دو ماه که از صدور فرمان مبارزه با گران‌فروشی می‌گذرد، تا به امروز شاخص خرده فروشی در سراسر کشور پنج درصد پایین آمده، و اگر به نسبت قیمت‌ها در آخر اسفندماه گذشته سنجیده بشود این شاخص به جای این که افزایش نشان دهد به حدود ۲ درصد زیر صفر رسیده است. بدین ترتیب نه تنها جلوی تورم گرفته شده، بلکه کشور ما در عین ادامه رشد سریع اقتصادی خود رکورد پایین آوردن تورم را به دست آورده است و این امری است که در جهان امروز بی‌سابقه است. براساس روح و مفهوم انقلاب ایران ما نه تنها با گران‌فروشی و کم فروشی، بلکه با همه مظاهر دیگر نادرستی، منجمله فساد، کم‌کاری ، بی‌قیدی، و به طوری کلی همه آن عوامل منفی که برای جامعه مترقی و پیشرو امروز ایران قابل قبول نیست، با کمال شدت مبارزه خواهیم کرد و آنها را ریشه‌کن خواهیم ساخت. در جامعه‌ای که شاید از لحاظ قوانین اجتماعی پیشروترین جامعه جهان باشد، باید رفتار و کردار هر فردی نیز با این قوانین هماهنگ باشند، و مسلماً هیچ قصوری در این راه قابل بخشش نیست.

وظیفه اساسی پاسداری از اصول انقلاب شاه و ملت و اجرای آن به کامل‌ترین صورت ممکن اکنون به عهده حزب واحدی است که قاعدتاً تمام استعدادها و نیروها و فعالیت‌های خلاقه افراد و طبقات ایرانی در آن متمرکز شده است. حزب رستاخیز ملت ایران که مظهر یکپارچگی و پیوستگی تمام افراد کشور است، می‌باید بکوشد تا یک مکتب واقعی وطن‌پرستی و کار و خلاقیت برای اجرای هر چه بیشتر و بهتر اصول انقلاب ایران در راه تأمین آینده مرفه و پرافتخار و مترقی جامعه ایرانی باشد. نمایندگان این حزب که اکنون در دو مجلس مقننه کشور گرد آمده‌اند، در این راه مسئولیتی خطیر چه در مقابل جامعه امروز ایران و چه در برابر ایران فردا به عهده دارند که یقین داریم کامل متوجه آن خواهند بود.

یکی از جنبه‌های مهم تحول اجتماعی و عمیق جامعه امروزی ایران که می‌باید دقیقاً مورد توجه قرار گیرد، از میان بردن تمام آثار و مظاهر ناپسند دوران‌های انحطاط اجتماعی و اخلاقی گذشته است. تاریخ طولانی کشور ما شاهد هجوم‌های فراوان خارجی، و به کرات نیز شاهد اشغال موقتی کشور از طرف بیگانگان بوده که طبعاً هر اشغالی با آن که سرانجام به غلبه معنوی و فرهنگی ایران منجر شده، یادگارها و آثار شومی نیز از خود مخصوصاً در زمینه فکری و روحی بر جای گذاشته است که با ماهیت و اصالت واقعی روح و فرهنگ ایرانی هماهنگ نیست.

ملت ما که مصمم است در این دوران تازه از زندگانی خویش، تمام آثار انحطاط و ضعف و فساد و زبونی گذشته را به دست فراموشی سپارد، دارای این رسالت معنوی است که ارزش‌های مثبت و جاودانی فرهنگ ایرانی را از همه آلودگی‌های که ممکن است به دست عوامل بیگانه در این فرهنگ راه یافته باشد دور سازد، و هر آنچه را که نشان سازندگی و پاکی و نیرومندی ندارد، و بنابراین شایسته فرهنگ ایرانی نیست، از آن کنار گذارد، کوشش‌های جوانان ما در راه پیشرفت ورزش و نیروی جسمی، که عالی‌ترین مظهر آن پیروزی‌های غرورانگیز آنان در ورزش‌های آسیایی سال گذشته تهران بود، می‌باید با کوشش مشابه آنان در نیرومندی و پاکی اخلاقی و معنوی توأم باشد، تا جامعه مترقی امروز ایران رسالت تاریخی خویش را آن چنان که باید ایفا کرده باشد.

در زمینه سیاست خارجی، همچنان که متذکر شدیم اساس کار ما ادامه سیاست مستقل ملی است که برای کشور ما تاکنون حداکثر موفقیت ممکن را در صحنه جهانی همراه داشته است. ما در اجرای این سیاست روابط دوستی و

همزیستی و همکاری خود را با همه کشورها توسعه داده‌ایم، و خوشوقتیم که تنها نقطه تاریکی که از این لحاظ در روابط ما با کشور همسایه خودمان عراق وجود داشت نیز اکنون به کلی برطرف شده است. گسترش روابط ما با کشورهای منطقه وسیع اقیانوس هند، از ایران گرفته تا استرالیا و نیوزلند، و نیز با کشورهای آفریقا و آمریکای لاتین، که در سال گذشته و امسال انجام گرفت، مظاهر تازه‌ای از اجرای این سیاست کلی ما بود.

بنا به پیشنهاد ما سازمان ملل متحد در اجلاسیه سال گذشته خود منطقه خاورمیانه را منطقه‌ای عاری از سلاح‌های هسته‌ای اعلام کرد و نیز سیاست تغییرناپذیر ما که لزوم حفظ امنیت خلیج‌فارس تنها توسط کشورهای ساحلی این خلیج است به طور قاطع به همه اعلام شد. ما همین عقیده را در مورد اقیانوس هند داریم و معتقدیم که این منطقه می‌باید از دخالت‌ها و رقابت‌های نظامی قدرت‌های بزرگ برکنار بماند. اکنون که هفتمین دوره مجلس سنا و بیست و چهارمین دوره قانونگذاری مجلس شورای ملی را می‌گشاییم، از خدمات نمایندگان دوره سابق مجلسین که همواره روح وطن‌پرستی و احساس مسئولیت را در انجام وظیفه خطیر ملی راهنمای خویش قرار دادند و در خدمت به مصالح ملی کمال همکاری را با دولت به عمل آوردند. تقدیر می‌کنیم، و برای نمایندگانی که اکنون این وظیفه خطیر را در یک دوره هم و استثنایی از تاریخ ایران آغاز می‌کنند، از درگاه خداوند متعال توفیق خدمت هر چه بیشتر به ملت ایران را آرزو داریم.


سخنرانی هنگام گشایش دوره اجلاسیه ۱۳۵۷ - ۱۳۵۸ مجلسین شورای ملی آدینه

چهاردهم مهرماه ۲۵۳۷ شاهنشاهی

«... با تأییدات خداوند متعال دوره اجلاسیه سال ۱۳۵۷ - ۱۳۵۸ مجلسین شورای ملی و سنا را با کمال مسرت افتتاح می‌کنیم و برای قوه مقننه ایران در سال تازه‌ای که اکنون آغاز می‌شود، در حسن ایفای مسئولیت خطیری که در انجام وظایف قانونی و ملی خود به عهده دارند توفیق کامل آرزو داریم.

به طوری که اطلاع دارید، در فاصله دوره قانونگذاری گذشته تا به امروز تحولات مهمی در مملکت به وقوع پیوسته که نتیجه اجرای سیاست توسعه آزادی‌های دمکراتیک و ایجاد فضای باز سیاسی در کشور بوده است. همان طور که قبلاً گفته بودیم وقتی که یک اجتماع مرکب از مردمی کاملاً آگاه به حقوق و در عین حال به وظایف و مسئولیت‌های خویش باشد، انجام هر کار بزرگی در چنین اجتماع طبعاً مستلزم شرکت آزادانه و آگاهانه همه این مردم خواهد بود. به منظور تأمین همین آزادی و آگاهی هر چه بیشتر عمومی بود که بازتر شدن فضای سیاسی همت گماشته شد. چنین کوششی البته موجب تحولات و حرکات سریعی در اجتماع می‌شد و در نتیجه بروز ناآرامی‌ها و اصطکاک‌هایی را در همه سطوح ایجاب می‌کرد که به هیچ وجه غیرمنتظره نبود، ولی در شرایط خاص ایران امروز، با توجه به جهش بی‌سابقه اقتصادی و سرعت فوق‌العاده پیشرفت صنعتی و ناهماهنگی‌هایی که این جهش در وضع اجتماعی جامعه ایرانی به وجود آورده است این ناآرامی‌ها در بسیاری از موارد با وسعت و شدتی بیش از آنچه قابل پیش‌بینی بود همراه شد، و از این راه متأسفانه ضایعات مادی و اجتماعی فراوانی به وجود آورد.

بدیهی است اشتباهات و افراط‌ کاری‌ها و سوءاستفاده‌هایی که طبعاً باعث ایجاد نارضایی‌ها شده بود در پیدایش و توسعه این بحران سهم موثری داشت، و در عین حال مسلم است که تحریکات پشت پرده و توطئه‌های وسیعی که با هدف‌های خاص و معین صورت می‌گرفت نیز به نوبه خود عامل مهمی در تشدید این وضع بود. ولی همچنان که به کرات متذکر شده‌ایم این ناآرامی‌ها به اجرای سیاست کلی توسعه آزادی‌های دموکراتیک در کشور ما خللی وارد نخواهد آورد، و فضای باز سیاسی کنونی مسلماً ادامه و گسترش خواهد یافت، و عموم مردم ایران به سوی مشارکت و سهیم شدن هر چه بیشتر در تمام شئون زندگی ملی یعنی آنچه روح و مفهوم دموکراسی است پیش خواهند رفت. خوشبختانه قانون اساسی ایران که مورد احترام همگان است حقوق کلیه طبقات و افراد ملت را اعم از مقام سلطنت و قوای مجریه و مقننه و قضائیه و به خصوص قاطبه مردم کشور به روشنی مشخص کرده است در عین حال همین دموکراسی مسئولیت‌های فردی و اجتماعی خاصی را به عهده هر یک از افراد ملت گذاشته است که از مهمترین آنها احترام به حقوق دیگران و رعایت صادقانه کلیه موازین و مقررات قانونی است ضمناً این واقعیت می‌باید درک شود که هر فرد باید از لحاظ سیاسی سلیقه و نظر خود را به خوبی تشخیص دهد و بدان مؤمن باشد و از آن با جدیت دفاع کند البته به عنوان رئیس مملکت و در عین حال یک فرد ایرانی، ما تحقق تمام این اصول را صرفاً و مطلقاً منوط به استقلال و حاکمیت کشور می‌دانیم زیرا فقط در چنین صورتی است که تحقق آمال ملی و انجام خواسته‌های دیگر اجتماعی امکان‌پذیر است بدین جهت تذکر این نکته را براساس مسئولیتی که در برابر ملت خود و در برابر تاریخ ایران به عهده داریم ضروری می‌شماریم که در شرایط حساس امروزی جهان بیش از هر زمان دیگر وحدت و یکپارچگی ملی در راه حفظ و دفاع از استقلال و آزادی و حاکمیت کشور ضروری است داشتن اختلاف نظر و اختلاف عقیده درباره مسائل مختلف مملکت نه تنها حق مشروع و قانونی هر فرد ایرانی بلکه مورد تأیید و حمایت کامل است. ولی این حق قانونی نباید از راه قانون‌شکنی و ویرانگری و از میان بردن نظام و امنیت عمومی اعمال شود، زیرا چنین وضعی شیرازه اجتماع جامعه را از هم خواهد گسست و مالا به سلب استقلال ملی منجر خواهد شد و این واقعیتی است که نه تنها در مورد کشور ما بلکه در مورد کلیه کشورهای جهان با هر نوع حکومتی صادق است در هر جامعه رشد کرده‌ای این حقیقتی روشن است که بین آزادی و هرج و مرج فاصله‌ای وجود دارد، و اگر اولی سعادت و پیشرفت اجتماعی را تأمین می‌کند، دومی جامعه را به سوی از دست دادن همه آزادی‌ها می‌کشاند.

در اجتماع پیشرو کنونی ما، توجه بدین واقعیت نیز ضرورت دارد که نباید دستاوردهای تلاش و کوشش بی‌وقفه ملت ایران که با استفاده از درآمد منابع خداداد کشور ما در راه ایجاد زیربنای صنعتی و اقتصادی استوار ایران مترقی و پیشرو فردا به دست آمده است بر اثر تفرقه و خصومت از میان برود، زیرا این سرمایه تنها مال نسل امروز نیست، بلکه متعلق به تمام نسل‌های آینده کشور است.

امیدواریم اقدامات وسیعی که اکنون در توسعه و تقویت روزافزون آزادی و دموکراسی در کشور ما صورت می‌گیرد، همراه با قاطعیت قوه قضائیه در مبارزه با فساد و تعقیب و مجازات کلیه خطاکاران و نظارت بر اجرای کامل قوانین، روز به روز بنیاد اخلاقی و معنوی جامعه ایرانی را استوارتر سازد. بدیهی است در راه این تحکیم مبانی معنویت، پیروی از شعائر و اصول عالیه اسلامی همواره بزرگترین راهنما و الهام‌دهنده همه ما خواهد بود.

براساس خط‌مشی و هدف‌های کلی کشور، خطوط اصلی سیاست‌هایی که در سال آینده قانون‌گذاری اعمال خواهد شد روشن و مشخص است.

در زمینه سیاست اقتصادی لازم است آهنگ رشد و توسعه اقتصادی متناسب با امکانات مالی و مادی نیروی انسانی مملکت ادامه یابد و در رفع تنگناها و کمبودها اقدام مؤثر به عمل آید تا پیشرفت بخش‌های مختلف اقتصادی هماهنگ گردد باید در تجهیز کلیه عوامل توسعه اقتصادی کوشش شود، نیروی خلاقه و ابتکار بخش خصوصی مورد حداکثر استفاده قرار گیرد و امکانات لازم برای افزایش کارآیی کارگران و کشاورزان فراهم شود. چنین پیشرفتی ایجاب می‌کند که از اسراف و هدر رفتن منابع کشور جلوگیری شود و تناسب معقول بین مصرف و سرمایه‌گذاری در اقتصاد مملکت حفظ گردد و از سوق درآمدهای نفتی به سوی هزینه‌های مصرفی تا حدامکان جلوگیری شود. در اجرای برنامه گسترش مالکیت واحدهای تولیدی بین کارگران و کشاورزان و سایر افراد باید تسریع و کوشش شود که مقررات لازم برای تداوم این مالکیت تهیه و اعمال گردد. قانون مالیات‌های مستقیم باید در جهت رعایت عدالت اجتماعی بیشتر و توزیع عادلانه ثروت و تشویق سرمایه‌گذاری در فعالیت‌های تولیدی اصلاح شود و هنگام تدوین بودجه به تناسب صحیح بین بخش‌های مختلف اقتصادی و همچنین بین هزینه‌های رفاه اجتماعی و هزینه‌های تولیدی و دفاعی و جاری با رعایت اولویت‌ها توجه شود.

لازم است در تنظیم برنامه‌های اقتصادی و اجتماعی و بودجه دولت کمال کوشش در جلوگیری از اسراف و تبذیر

به عمل آید. و منابع خزانه دولت با نهایت دلسوزی به نفع مردم مورد استفاده قرار گیرد و با ایجاد تعادل و تناسب شایسته بین عرضه و تقاضای کل و نظارت دائم و مستمر در تغییرات قیمت‌ها تورم تا حدی که به سیاست‌های داخلی مربوط است، البته به نحوی که موجب رکود اقتصادی نشود، مهار گردد، در این مورد امر جلوگیری از افزایش قیمت‌ها مخصوصاً در مورد خواربار عمومی شایان تذکر خاص است.

در زمینه صنایع می‌باید سرمایه‌گذاری‌های دولت به صنایع زیربنایی مانند نفت، گاز، پتروشیمی، فولاد و مس و آلومینیوم و ماشین‌سازی محدود شود و در ایجاد سایر رشته‌های صنعتی و معدنی تشویق و حمایت معقول از بخش خصوصی به عمل آید. پیشرفت صنایع با کیفیت قابل قبول و با امکان رقابت در بازارهای بین‌المللی می‌باید بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد.

به نحوی که درآمد حاصل از صنایع کشور بتواند در آینده به تدریج جایگزین درآمد نفت گردد. ذخایر معدنی زیرزمینی نیز باید در سطح کشور شناسایی شود و امکانات لازم فراهم گردد تا مواد معدنی با حداکثر ارزش افزوده در صنایع ملی مصرف و به بازارهای جهان صادر شود.

موضوع کشاورزی از مهمترین و حیاتی‌ترین مسائل امروز ایران است، و به همین جهت است که نخستین اصل انقلاب ایران بدان اختصاص یافته و تحول بسیار عمیق و اساسی در این زمینه صورت گرفته است در سال‌های گذشته رشد کشاورزی ما در حدی نبوده است که پاسخگوی نیازهای جامعه متحول ایران باشد این کمبود باید در کوتاه‌ترین مدت جبران شود و کشاورزانی که به الغاء رژیم ارباب و رعیتی و اجرای قوانین اصلاحات ارضی صاحب زمین شده‌اند از کمک‌های فنی و مالی لازم به حد کافی برخوردار شوند و مسئولیت خود را در توسعه کشاورزی و تولید کشور ایفا کنند، البته توفیق در این امر مستلزم حمایت و تضمین قیمت محصولات مهم کشاورزی اعم از زراعی و دامی به نفع زارع و تولیدکننده است. در عین حال تأمین امکانات رفاهی از قبیل برق و آب در روستاها و استقرار و اشتغال جوانان کشاورز به کار و حرفه اصلی خود در دهات و مزارع مملکت ضرورت دارد. کارهای زیربنایی کشاورزی که با هزینه و سرمایه‌گذاری سنگین آغاز شده است باید با مراقبت و صرفه‌جویی و سرعت لازم ادامه یابد تا هر چه زودتر این تأسیسات به بهره‌برداری کامل برسند و محصولات تولیدی آنها در اختیار مصرف‌کنندگان قرار گیرد و اتکاء به واردات مواد کشاورزی سیر نزولی آغاز کند. زیرا هدف نهایی این است که کشاورزی ایران به مرحله خودکفایی برسد.

در امر آموزش و پرورش، می‌باید در سال‌های آینده در عین توجه به توسعه کمی آموزش در کشور، بیشترین توجه به جنبه‌های کیفی آموزش معطوف شود. به خصوص مشارکت عمومی در این امر هر چه بیشتر تحقق یابد.

به منظور پر کردن شکاف بزرگ بین عرضه و تقاضای نیروی انسانی ماهر در کشور، باید هر چه بیشتر و بیشتر موجبات گسترش تربیت فنی و حرفه‌ای در ابعاد و اشکال گوناگون آن با یاری بخش‌ها و مؤسسات مختلف کشور فراهم گردد.

در راه تأمین این منظور رفع سریع نواقص و کمبودهای مدارس فنی و حرفه‌ای، توسعه کمی و کیفی تربیت معلمان و مربیان حرفه‌ای و فنی، تجهیز و بهره‌برداری از نیروی بالقوه مشمولان مازاد طبقه عمومی با همکاری مستقیم بخش دولتی و خصوصی و ارتش شاهنشاهی، انتقال کلیه ضوابط استخدامی از مدارک تحصیلی به صلاحیت‌های حرفه‌ای و توانایی‌های علمی، فنی شدن آموزش عمومی و نظری از طریق ادغام متناسب علم و عمل در کلیه مقاطع تحصیلی، از مهمترین مسائلی است که می‌باید مورد توجه و اقدام قرار گیرد. همچنین تقویت روح ایمان و معتقدات مذهبی در کلیه محصلان و نوجوانان از اصول وظایف دستگاه آموزشی است.

امر تأمین مسکن برای همه خانواده‌های ایرانی، چنان که می‌دانید همواره مورد توجه و تأکید ما بوده است در سال گذشته قانونگذاری علاوه بر اجرای برنامه‌های جاری خانه‌سازی دولت و بخش خصوصی، اقدامات لازم برای مشارکت مردم در تهیه طرح‌های شهرسازی و مسکن به عمل آمد و ترتیبی داده شد که طرح‌های شهرها با شرکت و نظر مردم هر شهر و در خود محل تهیه شود. هدف دراز مدت ما آن است که در آینده‌ای نه چندان دور برای هر خانوار ایرانی یک واحد مسکونی اعم از ملکی یا استیجاری وجود داشته باشد، بدین منظور با توجه به ظرفیت‌های نیروی انسانی و مصالح ساختمانی کشور و منابع مالی، برنامه‌های لازم که البته باید در اجرای آنها بخش خصوصی سهم بیشتری به عهده بگیرد تهیه و به موقع اجرا گذاشته خواهد شد. قوانین و مقرراتی که مزاحم فعالیت‌های بخش خصوصی و مردم باشد مورد تجدیدنظر قرار خواهد گرفت و محدودیت‌های احداث ساختمان از بین خواهد رفت. و علاوه بر آن دولت تسهیلات و کمک‌های اعتباری لازم برای گروه‌های کم درآمد یا با درآمد متوسط فراهم خواهد کرد و بهره وام‌های ساختمانی گروه‌های کم درآمد به خصوص کارکنان دولت و مردم به تناسب نوع واحد مسکونی تعدیل خواهد شد.

در امور بهداشتی و درمانی باید بیش از پیش امکاناتی به وجود آید که هر کس بتواند با احساس مسئولیت در تأمین سلامت خود و جامعه به عنوان یک وظیفه ملی مشارکت کند دولت نیز می‌باید اجرای مسئولیت ملی خود را از نیازمندترین گروه‌های اجتماعی شروع کرده و در این راه برای پرورش پیشگیری و آموزش بهداشت اولویت قائل شود، بسیج و به کار گرفتن نیروی خدمتگزار مردم نیازمند جامعه باید با توجه به احتیاجات منطقه‌ای صورت گیرد. اصل شبکه به مفهوم خدمات جامع بهداشتی و درمانی بایستی رعایت گردد. و البته آن دسته از افراد با گروه‌های اجتماعی که مایل به دریافت بیش از این حداقل باشند از بخش خصوصی استفاده خواهند کرد مشارکت مردم در عملی کردن این اصول به صورت یک برنامه مهم مملکتی از یک طرف مستلزم پشتیبانی و همبستگی ملی در این زمینه و دیگری مستلزم پرداخت صحیح مالیات‌هاست که این در واقع نوعی بیمه ملی است. علاوه بر خدماتی که تحقق آن به عهده دولت است، بخش خصوصی نیز می‌تواند به صورت بیمه‌های خصوصی، گروه‌ها و افراد را برای خدمات بیشتر بیمه کند.

در زمینه اطلاعات و ارتباط جمعی، سیاست دولت به موازات توسعه کمی و کیفی این وسایل می‌باید ایجاد گسترده‌ترین شرایط یک جامعه باز اطلاعاتی و هدایت افکار عمومی در جهت منافع ملی و تقویت دموکراسی و پاسداری از آن و توسعه رشد سیاسی و فکری و اخلاقی عمومی باشد.

در زمینه امور زیربنایی سازندگی کشور از قبیل بنادر، راه‌ها، راه‌آهن‌ها، راه‌های شوسه، فرودگاه‌ها و نظایر آنها می‌باید برنامه‌های وسیع کنونی در آینده با قاطعیت دنبال گردد، و مخصوصاً به ساختمان راه‌های فرعی و روستایی توجه خاص مبذول شود.

سیاست دفاعی کشور، همچنان که در گذشته نیز همواره متذکر شده‌ایم، براساس تقویت بنیه دفاعی مملکت متکی است تا علاوه بر حفظ استقلال کشور، محیط مناسب برای ادامه رشد و توسعه اقتصادی و اجتماعی ملی و تأمین رفاه و سعادت مردم در شرایط صلح و امنیت به دست آید.

بدیهی است دولت ایران همواره و به هر حال در حفظ منافع حقه خویش خواهد کوشید. سیاست خارجی ما بر اصول تغییر ناپذیر سیاست مستقل ملی و حفظ استقلال و تمامیت کشور و اجرای نقشی که از لحاظ سیاست جهانی و منطقه‌ای برعهده داریم، استوار بوده است و طبعاً در آینده نیز چنین خواهد بود. اساس این سیاست همزیستی مسالمت‌آمیز و همکاری با کلیه کشورها خاصه ممالک همجوار و همکیش قطع نظر از نظام‌های اجتماعی و سیاسی و اقتصادی آنها بر مبنای منافع متقابل و عدم مداخله در امور داخلی یکدیگر، حفظ و تشیید مبانی صلح بین‌المللی طبق اصول منشور ملل متحد و مصوبات آن همکاری جدی در عملی شدن خلع سلاح کامل و عمومی با نظارت مؤثر بین‌المللی، رفع اختلافات از طرق مسالمت‌آمیز و عدم توسل به زور یا تهدید در این مورد، و مبارزه با استعمار و هر گونه تبعیض نژادی است. بدیهی است به عنوان یک کشور مسلمان کوشش در اعتلای عالم اسلام و ترقی و عظمت روزافزون جهان اسلامی از اهم هدف‌ها و برنامه‌های ما است.

اکنون که اجلاسیه تازه مجلسین آغاز می‌شود، توفیق کلیه اعضای قوه مقننه را در راه خدمت به مصالح عالیه ملی با توجه کامل به مسئولیت خطیری که بر عهده دارند، و قوام و دوام هر چه بیشتر دموکراسی و آزادی را در جامعه ایرانی و رفاه و پیشرفت روزافزون ملت ایران را از خداوند متعال مسئلت داریم.


رازِ سرنگونیِ شاه: نفت و کنفرانس« دوحه »

اندرو اسکات کوپر

اشاره:

«... (پروفسور اندرو اسکات کوپر ( Andrew Scott Cooper، استاد دانشگاه های آمریکا و کارشناس برجسته ی خاورمیانه و نفت است. پایان‌نامه‌ ی دکترای وی در دانشگاه ویکتوریا(نیوزیلند) تاثیرات شوک نفتی سال ۱۹۷۳ بر روابط ایران و آمریکا را مورد بررسی قرار می‌دهد. کوپر با اعتدال و انصاف علمی، ضمن بررسی اسناد و متن مذاکرات دولتمردان آمریکا که از« طبقه بندی محرمانه» خارج گردیده- چشم انداز تازه ی درباره ی نفت و نقش آن در سرنگونی رژیم شاه گشوده است. به جرات می توان گفت که این مقاله تجدید نظر اساسی درتحلیل های موجود را لازم و ضروری می سازد. کوپر در کتاب های «سلاطین نفت» و«سقوط بهشت» نیز در این باره سخن گفته است

متن زیر ترجمه ی مقاله ای است که در پاییز سال 2008 در نشریه ی معتبر Middle East با نام زیر منتشر شده است. دانش پژوهانی که خواهان دریافت زمینه ی این نوشتار بزبان انگلیسی هستند می توانند با نشانی زیر آن را در گوگل بدست آورند:

Showdown at Doha: The Secret Oil Deal That Helped Sink the Shah of Iran

تاکنون،سیاست،مذهب، فرهنگ، و اقتصاد به عنوان عوامل زمینه ‌سازِ سقوط نظام سلطنتیِ ایران در سال ۱۹۷۹معرفی شده و مورد بررسی قرار گرفته اند. نحوه‌ی روابط بین مقامات ارشد ایالات متحده و شاهِ ایران، مردی که هنری کیسینجر او را به عنوان "یکی از نادرترین رهبران دنیا، یک متحد بی‌چون‌وچرا، و کسی که شناخت‌اش از جهان شناخت ما را نیز وسعت بخشیده است" می‌ستایید، مدّت‌ها در هاله‌یی از ابهام قرار داشت و تا همین اواخر، اسنادی که بتوانند بخشی از غبار این ابهام را بزدایند از دسترس پژوهشگران به دور بوده اند[۱] از طبقه ‌بندی خارج شدن اوراق مربوط به برنت اسکوکرافت (Brent Scowcroft)، مردی که در دولت‌های نیکسون و فورد خدمت کرده است، درک ما را از ریشه‌های انقلاب ایران عمق بسیار بخشیده است. این اوراق آشکار می‌سازند که در سال ۱۹۷۶ ایالات متحده و عربستان سعودی برای کاهش قیمت‌های نفت با یکدیگر تبانی کردند، امری که ناخواسته زمینه‌ساز بحران مالی‌ای شد که اقتصاد ایران را بی‌ثبات و قدرت شاه را متزلزل گردانید.

در نُه روز نخست ژانویه‌ی ۱۹۷۷،اقتصاد ایران در پیِ آشفتگی غیر معمولِ بازارهای جهانی نفت دستخوش آسیب عظیمی شد. صدها میلیون دلار از درآمدهای پیش‌بینی‌شده‌ی کشور به علّت سقوط ناگهانی ارزش صادرات روزانه‌ی نفت محو شد، و این در حالی بود که کل تولید نفت در مقایسه با ماه پیش از آن %۳۸ کاهش یافته بود.[۲] خون‌ریزشِ مالی (financial hemorrhage) دولت را وادار کرد که بودجه‌ی خود را بازنگری کند، صرف هزینه در پروژه‌های جدید را متوقف سازد، برنامه‌های کمک‌های خارجی را به حال تعلیق درآورد، و ۵۰۰ میلیون دلار وام اضطراری از بانک‌های امریکایی و اروپایی طلب کند.[۳] علّت مستقیم بحران مالی ایران تصمیم قاطعانه‌ی عربستان سعودی به سرپیچیدن از اراده‌ی دیگر اعضای سازمان کشورهای صادرکننده‌ی نفت (اُپک) مبنی بر افزایش قیمت‌های نفت در اجلاس دسامبر ۱۹۷۶ در دوحه‌ی قطر بود. وزیر نفت عربستان سعودی، شیخ احمد زَکی یمانی، اعلام داشت که دولت متبوع او با فروش نفت خام خود به قیمتی نازل‌تر، با افزایش قیمت آن مقابله خواهد کرد.[۴] تهدید یمانی به سرازیر کردن سیل‌آسای نفت ارزان به بازار هیچگاه عملی نشد، اما سیستم دوقیمتی اوپک تا شش ماه برقرار ماند و ضربه‌ی سهمگینی به درآمدهای مالی دولت ایران زد. بعدها، اقتصاددانان ارشد شاه اعتراف کردند که دولت آنها به هیچ وجه احتمال سقوط بهای نفت و کاهش تولید را در نظر نگرفته بود.[۵]

چه چیزی به سقوط فاجعه ‌‌بار درآمدهای نفتی ایران در ژانویه‌ی ۱۹۷۷ انجامید؟

برآوردهای دولت ایران از درآمدهای نفتی‌اش خوش‌بینانه بود، و هزینه‌های این دولت بر اساس درآمدهایی تنظیم شده بود که به وقت خود تحقق نیافتند.اما آنچه در پیش بود از این هم ناگوارتر بود. کوشش دولت به برقرار کردن مجدد انضباط مالی تنها سبب افزایش وخامت بحران شد. بودجه‌ی به شدّت انقباضی دولت موجب افزایش بیکاری و ناآرامی اجتماعی شد که " زمینه‌‌ی پیدایش وضعیت کلاسیک جامعه‌یی که آماده‌ی انقلاب است، را فراهم کرد."[۶] واکنش شخصِ شاه به رفتار سعودی‌ها جانانه و دندان‌شکن بود. محمد رضا پهلوی برای بهبود اقتصاد بیمار و کم‌خون کشورش، و همچنین افزایش قدرت خود، به قیمت‌های بالای نفت چشم اُمید بسته بود، همزمان با تلاش‌هایش برای توسعه‌ی اقتصادی، اقدامات مخاطره‌آمیز آزادسازی سیاسی را نیز در داخل به اجرا درآورده بود. در دوم ژانویه‌ی ۱۹۷۷، شاه نا اُمیدانه اظهار داشت که “ما ورشکسته شده ایم” و “ به نظر همه‌ چیز محکوم به سکون شده است. در این اوضاع بسیاری از برنامه‌هایی را که برای آنها برنامه‌ریزی کرده بودیم، باید به عقب بیندازیم… شرایط سختی در پیش داریم.”{۷}.

سال ۲۰۰۸۸ سی‌اُمین سالگرد وقوع نا آرامی‌هایی است که به وقوع انقلاب ایران انجامید و نهایتاً سرنگونی حکومت باستانی ایران، خروج خاندان سلطنتی از کشور، و از بین رفتن یکی از هم ‌پیمانان راهبردی امریکا در غرب آسیا و حوزه‌ی خلیج فارس را در پی داشت. با وجود این که در تحلیل انقلاب ایران، تمرکز پژوهشگران به بررسی ریشه‌های داخلیِ سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی این انقلاب معطوف بوده است، نقش منابع مالی دولت، و مشخصاً درآمدهای نفتی آن، در وقوع این فاجعه کمتر مورد توجه قرار گرفته است. انقلاب ایران مشابهت‌های بسیاری با دو انقلاب بزرگ دیگر، یعنی انقلاب ۱۷۸۹ فرانسه و انقلاب ۱۹۱۷ روسیه دارد. هر سه‌ی این دگرگونی‌های عظیم پی‌آمدِ یک بحران مالی بوده اند.[۸] خبرنگاران خارجی مستقر در تهران در سال ۱۹۷۷ به خوبی نوسانات درآمدی ایران را در آن سال ثبت و گزارش کرده اند.[۹] اما علت اصلی تصمیم عربستان سعودی به مقابله کردن با افزایش بهای نفت توسط اُپک در دسامبر ۱۹۷۶، و بخصوص نقش دولت فورد در اتخاذ این تصمیم شوم تاکنون شرح داده نشده است.

اوراق اسکوکرافت که شامل رونوشت مذاکرات، یادداشت‌های کتبی، و مکاتبات بین رؤسای جمهور آمریکا، نیکسون و فورد، وزیر خارجه، هنری کیسینجر، وزرای دولت، و مقامات ارشد دولت‌های خارجی است، تجدید نظر در فرضیه‌های سنتی در باب « روابط ویژه"‌ی ایران و ایالات متحده در دهه‌ی ۱۹۷۰ را ضروری می‌سازد. این اوراق نشان‌دهنده‌ی وجود تنش‌های حاد بین شاه و کاخ سفید در خصوص قیمت‌گذاری نفت است و همچنین آشکار می‌سازد که نارضایی کاخ سفید از بابت بی‌اعتنایی شاه به نگرانی‌هایی که در باب تهدید اقتصاد جهانی از ناحیه‌ی بهای بالای نفت وجود داشته است، رو به تزاید بوده است. تصویری که رونوشتِ مذاکرات از شاه ترسیم می‌کند، بسیار با تصویر « شاهِ آمریکا» تفاوت دارد، این رونوشت‌ها هم ‌پیمان سرسختی را به تصویر می‌کشد که از گردن نهادن به خواسته‌های دو رئیس ‌جمهور جمهوریخواهِ محافظه‌کار و مقامات ارشد دولت آمریکا، از جمله هنری کیسینجر، که بزرگترین ستایش‌گر شاه و معمار هم ‌پیمانی راهبردی ایالات متحده و ایران در دهه‌ی ۱۹۷۰ بود، سر باز می‌زند. در خصوص نحوه‌ی واکنش به رفتار شاه ایران، رئیس جمهور و مشاوران او دچار دودستگی بودند. هنری کیسینجر به همکاران ناشکیبای خود هشدار می‌داد که اعمال فشار به شاه ایران برای پایین آوردن بهای نفت ممکن است بر خطر سر کار آمدن یک « رژیم رادیکال» به جای شاه بیفزاید.[۱۰] این اوراق به تفصیل جزئیات تلاش‌های پرزیدنت فورد در جهت بازداشتن شاه از افزایش بهای نفت در اجلاس اپک در دسامبر ۱۹۷۶ را بازگو می‌کند. بعدها معلوم شد این پیروزی بسیار گران تمام شده است. همان اندازه که نفت موجب نزدیک شدن رؤسای جمهور امریکا و خاندان پهلوی شده بود، موجب بروز اختلاف و جدایی بین آنها نیز شد.

در اینجا، اوراق اسکوکرافت را در پنج برهه‌ی زمانی مجزا مورد بررسی قرار می‌دهیم. این دوره‌ی زمانی از ژوئیه‌ی ۱۹۷۴، همان واپسین روزهای زمامداری نیکسون آغاز می‌شود، و در پیِ آن دوره‌ی پرآشوب تصدّی جرالد فورد فرا می‌رسد که در ژانویه‌ی ۱۹۷۷ که فورد و کیسینجر خود را برای واگذاری قدرت به رئیس جمهور منتخب جیمی کارتر آماده می‌کنند، به پایان می‌رسد.

ژوئیه تا اوت ۱۹۷۴: « رویارویی ما با او به سرنگونی او می‌انجامد»

در ساعت ۱۰ صبح روز سه‌شنبه، نهم ژوئیه‌ی ۱۹۷۴، وزیر خزانه‌داری، ویلیام سایمن، وارد اتاق بیضی شکل در کاخ سفید شد تا پیش از عزیمت‌اش به خاورمیانه و اروپا با رئیس جمهور، ریچارد نیکسون، رایزنی کند. گر چه در آن روزها نبرد نیکسون برای حفظ قدرت در پی رسوایی واترگیت به روزهای آخر خود رسیده بود، اما با این حال هنگامی که سایمن جهت گفتگو را به سمت محمد رضا پهلوی، شاه ایران گردانید، رئیس جمهور با علاقه، توجه و هوشیاری تمام وارد گفتگو شد.

بیل سایمن در میان جمهوریخواهان آدم تکرویی به حساب می‌آمد. او پیش از آن که به واشنگتن بیاید، در یکی از شرکت‌های معتبر وال استریت به نام سالومون برادرز (Salomon Brothers) شراکت داشت. او در سال ۱۹۷۳ به عنوان معاون جورج شولتز، وزیر خزانه‌داری، مسئولیت بی‌اجر و مزد تخفیف اثرات تحریم نفتی اعراب را عهده‌دار شده بود، و بدان سبب، لقب “قیصر انرژی” (energy czar) را دریافت کرده بود. افزایش سرسام‌آور بهای نفت رکود عمیقی را به ایالات متحده تحمیل کرده بود، و همین علت کافی بود که شاه ایران کاملاً مورد توجه بیل سایمن واقع شود. امتناع شاه در پیوستن به تحریم نفتی، قدر و منزلت دولتمردی بزرگ را نصیب او ساخته بود. با این حال، توافق‌نامه‌ی نفتی تهران در دسامبر ۱۹۷۳ که منجر به چهار برابر شدن بهای نفت ظرف مدت ۱۲ ماه شده بود، زاییده ‌ی خود او بود.{۱۱}

به رغم این، اعلیحضرت همایونی محمدرضا شاه پهلوی، آریامهر، شاهنشاه ایران و سایه‌ی خدا در دل ریچارد نیکسون محبتی نسبت به خود ایجاد کرده بود. بیست سال بود که این دو مرد یکدیگر می‌شناختند و می‌ستودند. ایران پایگاه ایالات متحده در غرب آسیا و حافظ معبر دسترسی به خلیج فارس بود. ایران یکی از تولیدکنندگان عُمده‌ی نفت و قدرت برتر نظامی‌ در منطقه بود. میادین نفتی ایران روزانه ۶ میلیون بشکه نفت روانه‌ی بازار می‌کردند،[۱۲] ناوگان دریایی این کشور عبور روزانه ۲۵ میلیون بشکه نفت از منطقه‌ی خاورمیانه برای فرو نشاندن عطش اروپا، ژاپن، اسرائیل، و ایالات متحده را تضمین می‌کرد،[۱۳] و نیروهای مسلح او، مجهّز به پیشرفته ‌ترین تسلیحات، حفاظ مستحکمی را بین اتحاد جماهیر شوروی و خلیج فارس تشکیل می‌داد. در پی تصمیم بریتانیا به خروج قوای نظامی خود از خلیج فارس به سال ۱۹۷۱، دولت‌های جانسون و نیکسون توافق کردند که شاه را برای پر کردن خلأ ناشی از خروج بریتانیایی‌ها تسلیح کنند. در نوامبر ۱۹۷۱، هنگامی که شاه قوانین بین‌المللی را نقض کرد و سه جزیره‌ی سوق‌الجیشی در تنگه‌ی هرمز، ابوموسی و تنب بزرگ و کوچک، را به تصرف در آورد، دولت واشنگتن مخالفتی ابراز نداشت.مطبوعات آمریکا ایران را « غول معابر نفتی» نام نهادند.[۱۴] تا پایان حکومت شاه در ایران، ایالات متحده حضور نظامی چندانی در منطقه نداشت. ریچارد نیکسون قدردانی خود را از شاه با توصیف او به عنوان « بهترین دوست ما» نشان داد.[۱۵] ستایش نیکسون از شاه صرفاً ناشی از عواطف شخصی او نبود. در یک موقعیت دیگر نیکسون آرزو کرد که « کاش در جهان رهبران بیشتری با چنین قوه‌ی بصیرتی وجود می‌داشت. قدرت مدیریت شاه، اساساً، ناشی از دیکتاتوری معنوی و عطوفت‌آمیز او است.»[۱۶] معاون جرالد فورد، نلسون راکفلر، که یکی از دوستان قدیمی خانواده‌ی پهلوی بود، در جلا او را با اسکندر کبیر مقایسه می‌کرد و در خفا تصدیق می‌کرد که نهادهای دموکراتیک امریکا می‌توانند از سیاست مشت محکم شاه درس بیاموزند: « او به زودی به ما خواهد آموخت که امریکا را چگونه اداره کنیم.» [۱۷] اسدالله علم، محرم اسرار شاه و وزیر دربار او، در یادداشت‌های روزانه‌ی خود به یاد می‌آورد که چگونه هنری کیسینجر « با گفتن این که چقدر آرزو داشت که پرزیدنت فورد شاه را الگوی خود قرار دهد، او را می‌ستود. { ۱۸}

وزیر خزانه‌داری[سایمن] گفتگوی خود با نیکسون را در نهم ژوئیه‌ی ۱۹۷۴۴ با اصرار بر این نکته آغاز کرد که رئیس جمهور می‌باید کاری برای مقابله با افزایش بهای نفت بکند. سایمن ابراز داشت که «امکان انجام برخی اقدامات قاطعانه‌ وجود دارد.» سایمن قانع شده بود که اگر بتوان رضایت شاه را برای معکوس کردن روند بهای نفت جلب کرد، آنگاه بقیه‌ی اعضای اُپک نیز در همین مسیر قدم خواهند گذاشت. او متحیر بود که چرا نه رئیس جمهور و نه وزیر خارجه از شاه درخواستی برای کاهش بهای نفت نکرده اند. نیکسون پاسخ داد که او پیش تر مسأله‌ی بهای بالای نفت را با ملک فیصل، پادشاه عربستان سعودی، مطرح کرده است: « من به طور خصوصی، این موضوع را با [ملک] فیصل در میان گذاشته‌ ام، و به او گفته ام که شما می‌توانید از افزایش بهای نفت ممانعت کنید. ما مایل ایم که راه‌های جدیدی برای برخورد با این وضعیت بیابیم، اما اگر شاه قیمت‌ها را بالا نگه دارد، آنها نمی‌توانند کار چندانی از پیش برند.کویت هم همین وضعیت را دارد ». { ۱۹}

بیل سایمن: آیا امکان تحت فشار قرار دادن شاه وجود دارد؟

ریچارد نیکسون: قرار نیست تو به آنجا [به ایران] بروی.

ب س: نه. ما فکر کردیم که می‌توان در حالی که مشغول مذاکره با اعراب هستیم، پیشنهاد شیرینی هم به ایرانی‌ها بدهیم.

ر ن: او بهترین دوست ما است. اگر قرار باشد فشاری به ایران وارد شود باید از جانب من باشد.

ب س: در شگفت ام. او و ونزوئلا با هم قیمت نفت را تعیین ‌می‌کنند. بدون آنها، بهای نفت اینگونه نمی‌بود … وضعیت کنونی آزاردهنده‌ است – شمار اندکی تولید کننده‌ی نفت وجود دارد که پول زیادی در اختیار دارند و نمی‌دانند آن را کجا خرج کنند، در همین حال، بانک‌ها و نهادهای مالی دچار مشکل هستند. بهای نفت بی‌ثباتی عظیمی در بازارهای مالی بین‌المللی به وجود آورده است.{۲۰}

سفر سایمن به پایتخت‌های اروپایی و خاورمیانه‌ای خبرساز شد. در فرانسه او پادشاه ایران را « یک احمق» توصیف کرد … « او‌[شاه]می خواهد که تبدیل به یک ابَرقدرت بشود. او همه‌ی درآمدهای نفتی خود را در داخل کشور، و عمدتاً در تجهیزات نظامی سرمایه‌گذاری می‌کند.»[۲۱] توهینی که سایمن نسبت به شاه کرد، حساب‌شده بود: او با این کار پیامی به عربستان سعودی می‌فرستاد مبنی بر این که نگرانی‌های آنها را درک ‌می‌کند و آماده‌ی معامله است.

ماه‌ها بود که سعودی‌هایی که به محافظه‌کاری و مخفی‌کاری شهره بودند، بی سر و صدا با هر کسی که ممکن بود در واشنگتن به سخن آنها گوش فرا دهد، تماس گرفته بودند . ملک فیصل متوجه خسارت‌های سیاسی و مالی‌ای شده بود که بهای بالای نفت به شرکای تجاری و سرمایه‌گذاری عربستان سعودی در غرب وارد می‌کرد. یکی از منتفع ‌شوندگان از آن آشفتگی نفتی، عراق بود که به شدت توسط اتحاد جماهیر شوروی حمایت می‌شد، و دیگری ایران که درآمدهای نفتی‌اش هزینه‌های تشکیل یک نیروی متعارف نظامی در منطقه‌ی خلیج فارس را تأمین می‌کرد. این دو کشور دشمنان قدیمی عربستان بودند.

در همین اوضاع و احوال،سایمن با شیخ یمانی طرح دوستی ریخت. هر دو نفر، بر اساس برآوردهای‌شان، بر سر این نتیجه به توافق رسیدند که به حراج گذاشتن یک میلیون بشکه نفت عربستان در روز بهای نفت را به ۷ دلار در ازای هر بشکه کاهش خواهد داد.[۲۲] هنگامی که شاه از این معامله با خبر شد و تهدید کرد که با کاهش تولید نفت ایران با این اقدام مقابله خواهد کرد، این توافق ناکام ماند.[۲۳] این تهدید شاه دلیل انکار ناپذیری در اختیار سایمن قرار داد که شاه جلوی اقدامات صادقانه برای کاهش بهای نفت می‌ایستد. در سی‌ام ژوئیه‌ی ۱۹۷۴، او خلاصه‌ی نتایج سفر خود را به نیکسون ارائه داد. او به استحضار رئیس جمهور رساند که اگر قرار است کاری برای جلوگیری از بروز یک فاجعه‌ی اقتصادی جهانی انجام شود، باید به سرعت، و پیش از آن که زمان از دست برود، نسبت به آن اقدام شود.

ب س: [ملک] فیصل می‌گوید که او تا کنون تا آنجا که در توان داشته، به تنهایی و بدون پشتیبانی ما تلاش کرده است. شاه تهدید کرده است که تولید خود را کاهش خواهد داد.

ر ن: او دوست خوب ما است، اما دست به بازی دشواری با نفت زده است.

ب س: فیصل از ما در برابر شاه درخواست کمک کرده است. در عربستان سعودی، بین طرفداران افزایش بهای نفت و طرفداران افزایش میزان تولید نفت یک جنگ داخلی در جریان است. فیصل واقعاً خواستار کمک ما در برابر شاه است. در گفتگوهایی که با دیگر وزرا داشتم، به آنها گفتم که احتمالاً عربستان سعودی برای ۱۵۰ سال دیگر هم نفت دارد، در حالی که ایران تنها تا ۱۵ سال دیگر نفت خواهد داشت. شاید ایران بتواند در این ۱۵ سال صنعت خود را پی‌ریزی کند، تا به هنگام پایان یافتن منابع نفتی‌اش بتواند نفت خود را تأمین کند.

ر ن: باید بررسی کرد که چه کارهایی می‌توان انجام داد.باید با شاه ملاقات و با او مذاکره کنم.

ب س: شاه،ما را دارد. هیچ کس با او مقابله نخواهد کرد.کشورهای تولیدکننده باب گفتگو را به روی مصرف‌کنندگان بسته اند، و آنها را از ما دور نگاه داشته اند. اشمیت صدر [اعظم آلمان] گفت که: “اگر قیمت‌ها پایین نیایند، احتمالاً مجبور خواهم شد علیه شرکت‌ها دست به اقدام بزنم، و شخصاً با تولیدکنندگان برخورد کنم. «این مسأله نهایتاً اقدام جدّی ایالات متحده را ضروری خواهد کرد».

ر ن: مثل چی؟ باید بررسی کرد و اقدامات مناسب را پیدا کرد. باید با تو، کِن (Kenn)، هنری (Henry)، و برنت (Brent) گفتگو کنم.

ب س: مسأله‌ی دشواری است. قبلاً فکر می‌کردم مسأله‌ی انرژی از جنس تراز پرداخت‌ها است. الان از کاهش یکباره‌ی تولید نگران ام.{۲۴}

بیل سایمن واقعاً باور داشت که از جانب نیکسون مسؤولیت یافته است که با تمایل شاه به قیمت‌های بالاتر نفت مقابله کند.[۲۵} کمتر از یک هفته بعد، در سوم اوت ۱۹۷۴، یک گروه کاری از مقامات ارشد وزارتخانه‌های خزانه‌داری و خارجه برای استماع نظرات سایمن تشکیل جلسه دادند.[۲۶] این بحثی بود که کیسینجر، به طور مشخص، علاقه‌ای به آن نداشت. نظر او این بود که قیمت‌های بالای نفت هزینه‌ی ضروری‌ای است که برای ثبات خاورمیانه باید پرداخت.[۲۷] مجله‌ی سیاست خارجه (Foreign Policy) اخیراً مقاله‌ای را انتشار داده است که دیدگاه کیسینجر را شرح‌ می‌دهد. احتمال جانبداری حکومت‌های پادشاهی محافظه‌کاری چون ایران «برای مقابله با امریکا به علت حمایت‌اَش از اسرائیل اندک است» و درآمدهای بالای نفت این امکان را برای حاکمان این دولت‌های طرفدار امریکا به وجود آورده است تا اقتصاد‌های خود را توسعه دهند، ارتش‌های خود را تجهیز کنند، و جلوی بروز هرج و مرج اجتماعی را بگیرند.[۲۸]کیسینجر آن جلسه‌ی سوم اوت را با بیان این امور بدیهی افتتاح کرد:

هنری کیسینجر: نظر شما این است که وضعیت نفت به این شکل اداره‌ شدنی نیست؟.

ب س: بله. ادامه‌ی این وضعیت موجب تغییر و تعدیل عظیمی خواهد شد – سود و زیان این وضعیت کاملاً قابل ارزیابی است. وابستگی اروپا به نفت و پول اعراب در حال افزایش است.

ه ک: این نکته را هم باید در نظر بگیرید که وقوع یک جنگ دیگر بین اعراب و اسرائیل نامحتمل نیست.آیا اراده‌ی واقعی برای کاهش بهای نفت در اعراب وجود دارد، و تا چه حدّ؟

ب س: اگر تولید نفت [توسط تولید‌کنندگان غیر عرب]کاهش نیابد، بهای نفت تا ۳۰ درصد تنزل خواهد کرد. ما کاهش تولید نفت را اقدامی غیردوستانه تلقی خواهیم کرد، و در صورتی که این اقدام از سوی ایران به اجرا درآید، ما می‌توانیم عرضه‌ی تسلیحات نظامی را به ایران متوقف سازیم.

ه ک : پرسش نخست این است که چه کسی با این واکنش احتمالی مقابله خواهد کرد، ایالات متحده به تنهایی، یا ایالات متحده به همراه اروپا و ژاپن؟ پرسش دوم این است که پس از آغاز این بازی جریان رویدادها به کدام سمت و سو خواهد کشید؟ من تصور می‌کنم که الجزایر و بسیاری از دیگر کشورها از ایران حمایت خواهند کرد.{۲۹}

کیسینجر خطر اتکای بیش از حد به سعودی‌ها را به همکاران‌اش گوشزد می‌کرد. در نظر او اگر قرار باشد که سعودی‌ها « تنها تأمین‌ کنندگان نفت ما باشند، آنگاه هر وقت که اراده کنند می‌توانند ما را تحت فشار قرار دهند». … نظر نهایی من این است که باید بسیار با احتیاط پیش رفت. « به عقیده‌ی کیسینجر ایالات متحده آمادگی رویارویی با تولیدکنندگان نفت را نداشت. « ما باید آمادگی استفاده‌ از قوه‌ی قهریه را داشته باشیم … استفاده از قوه‌ی قهریه به وقت ضرورت همیشه یکی از سیاست‌های ما بوده است.».. کیسینجر درک کرده بود که شکیبایی همکاران ‌اش رو به اتمام است: « با این همه من آماده ام تا با شاه به طور خصوصی گفتگو کنم.» [۳۰] کلام پایانی جلسه اظها نظر بدبینانه‌ی رئیس فدرال رزرو، آرتور برنز (Arthur Burns)، بود: «حرکت ما در جهان صنعتی رو به سوی یک فاجعه دارد. مضایقه کردن تسلیحات از ایران جلوی این سرانجام را نخواهد گرفت». {۳۱}

هنگامی که پنج روز بعد، ریچارد نیکسون از ریاست جمهوری کناره گرفت، فرصت بیل سایمن برای رودررویی با شاه و کاهش بهای نفت از دست رفت. هنری کیسینجر، مصمّم به حفظ میدان‌داری خود به هر قیمت لازم، از پیشامد واترگیت بهره برد تا شاه را برای دو سال ارزشمند دیگر محافظت کند،اما روند حوادث نشان داد که پیروزی تاکتیکی و کوتاه‌مدّت کیسینجر بر بیل سایمن مشکلات درازمدّت عدیده‌ای را به رئیس جمهور جدید،جرالد فورد، که در نهم اوت ۱۹۷۴ زمام امور را در واشنگتن به دست گرفت،تحمیل کرد.

چند ماه نخست ریاست فورد متلاطم و پریشان بود. در این چند ماه،نیکسون استعفا داده بود،فورد در تصمیمی جنجالی رئیس جمهور پیشین را عفو کرده بود،بتی فورد، بانوی اول امریکا، مبتلا به سرطان سینه شده بود، ترکیه به قبرس تهاجم نظامی کرده بود،بحران خاور میانه و ویتنام ادامه داشت،و در کنار همه‌ی اینها بحران انرژی نیز همچنان یک دردسر بزرگ بود. در این اوضاع و احوال، فورد برای گذر از این مصائب خود را به راهنمایی هنری کیسینجر و سیاست خارجی او متکی ساخته بود.این کیسینجر بود که مسأله‌ی نفت و شاه را در روز یکشنبه، ۱۷ اوت، از نو مطرح کرد. رونوشت مکالمات آن روز نشان می‌دهد که کیسینجر در خصوص فعالیت‌های بیل سایمن و سعودی‌ها نگران بود:

ه ک: بیل سایمن خواستار روردرویی با شاه است. او متعقد است که در صورت همراهی شاه سعودی‌ها قیمت‌ها را پایین خواهند آورد. من تردید دارم که سعودی‌ها در این رویارویی پا به میدان بگذارند. در بین همه‌ی اعراب، سعودی‌ها از همه بی‌دل‌ و جرأت‌تر اند. البته ماهرانه مانور داده اند. من فکر می‌کنم سعی سعودی‌ها این است که به ما بگویند که قصد برگزاری یک حرّاج را دارند، اما حرّاجی‌ که هیچ وقت به پایان نخواهد رسید. آنها به ما اجازه نخواهند داد که با نفت ارزان زندگی کنیم، اما برای نفت ارزان هم با ما نخواهند جنگید. اگر آنها وارد این مبارزه شوند این احتمال وجود دارد که عرصه‌ی قدرت را به رادیکال‌ها واگذار کنند. شاه آدم خشن و متوسط‌الحالی است. اما او بهترین دوست ما است. او تنها کسی است که می‌تواند در برابر شوروی بایستد. ما برای ایجاد موازنه با هندوستان به وجود او نیاز داریم. رویارویی ما با او [بر سر بهای نفت] به سرنگونی او می‌انجامد. می‌توانیم فروش تسلیحات را به او متوقف کنیم یا کاهش دهیم، ولی این کار تنها فرانسوی‌هایی را که جایگزین ما خواهند شد، خوشحال می‌کند.

جرالد فورد: او به تحریم نپیوست.

ه ک: درست است. سایمن هم این حقیقت را می‌پذیرد.راهبُردِ درگیر شدن با شاه بی‌اثر است.ما مشغول بررسی راه‌های دیگر هستیم.

ج ف: وقتی که مصرف‌کنندگان سازماندهی شوند، و مذاکره با تولیدکنندگان آغاز شود،اگر این فرآیند آنچنان که تو می‌پنداری مُثمر ثمر باشد،آنگاه چه خواهی کرد؟

ه ک: ما در حال سازماندهی مصرف‌کنندگان هستیم. سپس خواهیم کوشید تا در حد امکان از طریق کمیسیون‌های مشترک اتکای اقتصاد آنها را به اقتصاد خود افزایش دهیم. در آن صورت قدرت و نفوذ لازم را خواهیم داشت و اروپایی‌ها نمی‌توانند تنها به وقت بحران دست به دامن ما شوند. ما قصد داریم که سرمایه‌ی آنها را درگیر کنیم.هنگامی که شاه ساماندهی مصرف‌کنندگان توسط ما را مشاهده کند،شرایط را درک خواهد کرد، به شرط این که فعالیت‌ ما در نظرش تهدیدآمیز جلوه نکند. احتمالاً در ماه اکتبر بعد از سفر به شوروی با او نیز دیداری خواهم داشت، و در خصوص مناسبات دوجانبه با او گفتگو خواهم کرد.

ج ف: آیا او خواهان قیمت‌های بالاتر است؟

ه ک: بله. او منابع محدودی دارد. او می‌داند که سودآوری صنعت پتروشیمی بیشتر است، و این که سعودی‌ها در همه‌ی زمینه‌ها سهم بیشتری از شرکت‌ها دریافت می‌کنند. ما تا پیش از اواسط سال ۱۹۷۵ آمادگی رویارویی با تولیدکنندگان را نخواهیم داشت. باید زمینه را مهیّا کنیم.{۳۲}

کیسینجر در این اظهارات خود به پنج نکته‌ی فوق‌العاده اشاره می‌کند. او می‌پذیرد که شاه نقش اصلی را در کاهش بهای نفت دارد. او می‌پذیرد که از تلاش‌های شاه در جهت افزایش بهای نفت، از پیش خبر داشته است. او پیشنهاد کمک از جانب سعودی‌ها را به دلیل معتبر و جدی نبودن آنها رد می‌کند. غیر از مسأله‌ی فروش تسلیحات نظامی، او می‌پذیرد که از نفوذ ایالات متحده بر یکی از مهم ‌ترین هم‌پیمانان‌اش کاسته شده است. نکته‌ی بسیار حائز اهمیت در اظهارات کیسینجر هشداری است که او به فورد می‌دهد مبنی بر این که به باور او حکومت شاه ضعیف ‌تر از آن چیزی است که در نگاه نخست به نطر می‌آید؛ رویارویی با شاه بر سر قیمت‌های نفت ممکن است در عمل به “سرنگونی” او بینجامد. دستیار کیسینجر، وینستون لُرد، وضعیتی را که گرفتار آن بودند،این گونه برای کیسینجر توصیف کرده بود: موضوع قیمت‌های نفت را می‌توان تا حدودی از موضوع روابط با ایران تفکیک کرد.با این حال، اگر ما با استفاده از نفوذ خود بر شاه فشار نیاوریم، امری که هزینه‌های سیاسی را به هر دو طرف تحمیل خواهد کرد،احتمال این که توجه شاه به مسأله‌ی بهای نفت معطوف شود،اندک خواهد بود. {۳۳}

سه سال و نیم قبل از وقوع انقلاب ایران و بیش از پنج سال قبل از گروگان‌گیری کارکنان سفارتخانه‌ی امریکا در تهران، راهبرد نیکسون-کیسینجر در تخفیف تمایل شاه به قیمت‌های بالاتر نفت و تسلیحات پیشرفته جواب معکوس گرفت. کیسینجر، دیرهنگام، آنچه را که دیگران سال‌ها پیش فهمیده بودند، درک کرد: محمد رضا پهلوی یک ملّی ‌گرای پرشور ایرانی بود که به شدت به انگیزه‌های ستایندگان امریکایی خود بی‌اعتماد بود. هنگامی که فورد در سپتامبر ۱۹۷۴ علناً خواستار کاهش بهای نفت شد، شاه با این جمله‌ی به ‌یادماندنی پاسخ داد ( هیچ کس نمی‌تواند چیزی را به ما تحمیل کند، هیچ کس نمی‌تواند به نشانه‌ی تهدید انگشت‌اش را به سوی ما بگرداند، چون ما نیز انگشت خود را به سوی او خواهیم گرداند).{ ۳۴} یکی از مأموران اطلاعاتی ایالات متحده که در برابر این واکنش مبهوت شده بود، در توصیف شاهنشاه ۵۵ ساله‌ی مغروری که تاج و تخت خود را با یک کودتای سیا در ۱۹۵۳ بازیافته بود،چنین نوشته است: « او کودک ما بود، اما الآن دیگر بزرگ شده است» {۳۵}

مه تا ژوئن ۱۹۷۵: « یک عملیات چتربازی در عربستان سعودی»

شاه به واشنگتن ‌آمد.در مه ۱۹۷۵، در واشنگتن پرچم‌ها به احترام محمد رضا شاه پهلوی و شهبانو فرح به اهتزاز درآمدند. پایتخت ایالات متحده در مدت سی و چهار سال تکیه‌ی شاه بر تخت طاووس نُه بار افتخار میزبانی اعلیحضرت را یافته بود، و در این نُه بار سفر به واشنگتن، شاه با شش رئیس جمهور آمریکا دیدار کرده بود. جرالد فورد هفتمین رئیس جمهور آمریکا بود که در دهمین دیدار شاه از واشنگتن از او میزبانی می‌کرد. به افتخار میهمانان عالی‌قدر ایرانی ضیافت شام باشکوهی با حضور بزرگان صنعت و تجارت آمریکا در کاخ سفید برگزار شد. در آن ضیافت آن مارگرت (Ann Margret) که لباس چندانی هم به تن نداشت، با رقص و آوازش زینت ‌بخش مجلس بود.

مجله‌ی تایم در وصف این ضیافت چنین نوشت: « این ضیافت نه از ضیافت‌های لاس وگاس چیزی کم داشت، و یقیتاً نه از ضیافت‌های تهران … بی‌تردید این ضیافت باشکوه‌ترین ضیافت رسمی‌ای است که واشنگتن در سال‌های اخیر شاهد آن بوده است.» [۳۶] اندی وارهُل در این ضیافت شرکت کرد، وزیر خزانه‌داری و خانم سایمن حضور نیافتند.۳۷}

شاه در دو جلسه‌ی ۹۰ دقیقه‌یی خصوصی با فورد، کیسینجر،و برنت اسکوکرافت گفتگو کرد. پیش از برگزاری اولین جلسه در ۱۵ مه ۱۹۷۵، کیسینجر شاه را با همان واژگان نیکسون توصیف کرد: «مردی سرسخت، غیر احساساتی، و توانا. او کسی است که دارای بینش ژئوپلیتیک است.».

گزارش توجیهی کیسینجر به رئیس جمهور «اهمیت فوق‌العاده‌»‌ی سفر شاه را توضیح می‌داد.[۳۸] او اصرار داشت که فورد مخالفت شاه را بر سر موضوع نفت بر نیانگیزد، چرا که ممکن است این امر مایه‌ی رنجش شاه شود. « شاه از انتقادات نمایندگان کنگره و رسانه‌های عمومی آمریکا در خصوص قیمت‌گذاری نفت ناراحت است … مشکل بزرگی که ما با شاه داریم، مسأله‌ی بهای نفت است.»[۳۹] در عوض وزیر خارجه به فورد توصیه می‌کرد که به سادگی از کنار این مسأله بگذرد.این توصیه برای مردی که اقبال سیاسی‌اش بر اثر یک رکود ناشی از افزایش بهای نفت، تیره و تار شده بود، بسیار قابل توجه بود: « به نظر من تلاش شما برای مباحثه با شاه بر سر این که رشد قیمت‌های نفت سریع یا زیاد بوده است، ثمر چندانی نخواهد داشت، چرا که او کاملاً به درستیِ آنچه انجام داده است، باور دارد و طرح این مسأله تنها مایه‌ی رنجش او می‌شود.{4}

زمانی که فورد و کیسینجر برای استقبال از شاه انتظار می‌کشیدند، کیسینجر دیگر بار به رئیس جمهور یادآوری کرد که بر سر مسأله‌ی نفت از شاه انتظار کمک نداشته باشد: « مسأله‌ی نفت را یادآوری می‌کنم. او به شما تودهنی خواهد زد، ولی ایرادی ندارد.» کیسینجر مرموزانه اضافه کرد:« درباره‌ی خاورمیانه از او سؤال کنید. او درباره‌ی عربستان سعودی نگران است. ما به او گفته ایم که در صورت بروز بحران در عربستان با فرستادن چتربازان خود عکس‌العمل نشان خواهیم داد. شما به او بگویید که از وجود برنامه‌‌ریزی برای مقابله با پیشامدهای احتمالی باخبر هستید». {۴۱}

رونوشت مذاکرات جلسه‌ی آن روز نشان می‌دهد که شاه و وزیر خارجه گفتگوی پرشوری داشته اند. فورد و اسکوکرافت در آن جلسه همچون میهمانانی جلوه کرده اند که دیر هنگام وارد ضیافت شام فرد دیگری شده اند. مسأله‌ی نفت نیز در آن گفتگوها مطرح شد، اما کاملاً در یک فضای متفاوت. گر چه موضوع قیمت نفت ایران مطرح نگردید، لیکن ذخایر عظیم نفت عربستان موضوع بحث واقع شد. شاه اعلام کرد که او درباره‌ی آینده‌ی خاندان حاکم بر عربستان بدبین است. کمتر از دو ماه پیش، ملک فیصل به دست یکی از شاهزادگان جوان سعودی مورد سوءقصد قرار گرفته و کشته شده بود. پس از آن واقعه، شاه برای ارزیابی قدرت ملک خالد و امیر فهد، ولیعهدی که صحنه‌گردان واقعی قدرت در عربستان بود به آن کشور سفر کرد. شاه در آن گفتگو [در واشنگتن]،بی‌توجه به طنز موقعیت، اعلام کرد که او در در برابر خاندان سلطنتی سعودی درباره‌ی اغماض آنها از رسیدگی به فساد دربار سعودی سخن رانده است.

محمد رضا پهلوی: من با سعودی‌ها صحبت کرده ام. به آنها گفتم که شما به پول نیاز ندارید، آنچه بدان نیاز دارید حکومت پاک است.

ه ک: آنها به هر قرارداد ۱۰ درصد اضافه می‌کنند.

م ر پ: این حداقل‌اش است. فرانسوی‌ها ۲۰۰ درصد اضافه می‌کنند. من این را به [ولیعهد] فهد گفتم، و او

از این موضوع آگاه است.اگر آنها نتوانند ارتشا را برچینند، و آدم‌های غیر وابسته با خاندان سلطنت را به کار نگیرند، گرفتار بی‌ثباتی خواهند شد.

ه ک: آیا افراد غیر وابسته به خاندان سعودی آنها را از قدرت سرنگون نخواهند کرد؟

م رپ: نه، حضور آنها ثبات و استقرار را به حکومت آنها ارزانی خواهد کرد {۴۲}

پرزیدنت فورد با گفتن این که کیسینجر ایده‌ی تصرف ذخایر نفتی عربستان سعودی را در صورت بروز بحران مطرح کرده است، به گفتگو ملحق شد: « هنری واکنش ما در برابر تحولاتی که منجر به قدرت‌گیری فردی شبیه قذافی در عربستان شود، به اطلاع شما رسانده است. من بار دیگر بر آن صحّه می‌گذارم.» شاه از این که اطمینان شخصی فورد را دریافت کرده بود،خرسند بود – « ایده‌ی خوبی است» – و اضافه کرد که به نظر او باید از مصر نیز برای پیوستن به نیروهای تهاجمی دعوت کرد. شاه که انور سادات، رئیس جمهور مصر، را تحسین می‌کرد، آشکارا دغدغه‌ی تدارکات عملیاتی چنان تهاجمی را داشت: “بنابراین ما باید میزان مشارکت مصر در چنین تهاجمی را به تفصیل مورد بحث قرار دهیم. اگر چنان تهاجمی کاملاً غیر عربی باشد، ممکن است مقامت‌هایی در مقابل پدید آید، اما مشارکت اعراب دردسرساز است.”[۴۳] کیسینجر چندان مطمئن نبود.

ه ک: تصور حضور ارتش مصر در عربستان سعودی مرا مضطرب می‌کند.حمایت سیاسی خوب است، شاید اندکی نیروی نظامی مصری مناسب باشد.

ج ف: قدرت نظامی سعودی‌ها چقدر خوب است؟

م ر پ: خیلی خوب نیست. قوای نظامی آنها اندک است.{۴۴}

در روز جمعه، ۱۶ مه، رئیس جمهور و شاه در اتاق بیضی‌شکل برای دقایقی تنها بودند. کیسینجر تاخیر کرده بود. جرالد فورد محتاطانه موضوع ممنوعه‌ی قیمت‌های نفت را پیش کشید. از نظر سیاسی، او آزادی انتخاب اندکی داشت، رئیس جمهور آمریکا نمی‌توانست در حالی که امپراتور نفت در کاخ سفید بود، نسبت به مسأله‌ی افزایش بهای نفت بی‌تفاوت بگذرد. شاه واکنش تندی نشان نداد.کیسینجر وارد اتاق شد و موضوع بحث به برنامه‌ی عظیم آقای وزیر برای کمک به شاه که اقتصادش دچار مشکل شده بود، تغییر کرد. قیمت‌های بالای نفت موجب کاهش بسیارِ تقاضای غرب شده بود، و این موضوعی بود که شاه در باب آن سخن نگفته بود. همزمان با غرب ایران نیز دچار رکود اقتصادی شده بود.[۴۵] کیسینجر از ایده‌ی شاه برای خرید نزدیک به یک میلیون بشکه از نفت مازاد در اختیار شاه استقبال کرد، امّا نظر به اینکه مشکلات اقتصادی‌ای که گریبانگیر فورد شده بود خود ناشی از قیمت‌های بالای نفت بود، زمان طرح این پیشنهاد توسط کیسینجر با دقت و ظرافت انتخاب نشده بود.{۴۶}

در جلسه‌ی روز دوم موضوعات مختلفی مورد بحث قرار گرفت، از جمله‌ی این موضوعات بحث ثبات در پاکستان بود: شاه گفت که او اجازه نخواهد داد که هندوستان ایالت بلوچستان پاکستان را اشغال کند، و او خود به تنهایی آن را تصرّف خواهد کرد. بعد از آن، بحث به موضوع درگیری دو عضو ناتو، یعنی ترکیه و یونان بر سر قبرس کشیده شد. شاه و کیسینجر تمایل خود به دُور زدن تحریم تسلیحاتی ترکیه توسط کنگره از طریق رساندن سلاح به ترکیه از طریق ایران را ابراز داشتند. کیسینجر فورد را آگاه ساخت که ایالات متحده آن اندازه سلاح و تجهیزات نظامی در اختیار شاه قرار داده است که “او می‌تواند اقلام مازاد خود را در اختیار دیگران بگذارد و ما دوباره آن اقلام را تأمین می‌کنیم.” شاه نگرانی خود را در باب درز اخبار این معامله ابراز کرد: “مردم شما باید دهان‌شان را ببندند … لازم است که مردم شما سخنی در باب معامله‌ی اقلام تسلیحاتی مازاد نزنند.” وقتی که رئیس جمهور ختم جلسه را اعلام کرد از صمیم قلب از شاه به خاطر آمدن‌اش تشکر کرد: “هنری به من گفت که اگر من خواستار صحبت با فردی باشم که درکی عینی از جهان دارد، آن کس شما هستید. من این نظر را تأیید می‌کنم.” شاه در حین خارج شدن پاسخ داد که “اُمیدوارم در انتخابات پیروز شوید.” (۴۷ )

روز بعد، شنبه، ۱۷ مه ۱۹۷۵۵،اوضاع آشفته شد. شاه که چند صد متر آن طرف‌تر از کاخ سفید در یک کنفرانس خبریِ خداحافظی سخن می‌گفت، اعلام کرد که به دنبال یک افزایش دیگر در بهای نفت است. مقامات ایرانیِ همراه شاه از افزایش ۳۵ درصدی سخن می‌گفتند.[۴۸] یکی از تیترهای روزنامه‌ها چنین بود: “شاه تشریف فرما می‌شوند و امریکا تعظیم می‌کند.”[۴۹] هر چند جرالد فورد در برابر ادای این خبرِ بی‌موقع توسط شاه خاموشی گزید، اما مردان گرداگرد او ساکت نماندند. آنها تصمیم گرفتند که کاری انجام دهند، بخصوص بیل سایمن، وزیر خزانه‌داری،مدت‌ها در انتظار چنین موقعیتی بود.

ژوئیه – سپتامبر ۱۹۷۶: «شایعات درباره‌ی تبانی ما رو به گسترش است»

در این سال، بعد از آن سفر شوم شاه به واشنگتن روابط ایالات متحده و ایران دستخوش تغییرات بسیار شد. در درون دولت امریکا یک نزاع سخت حول خیانت شاه در گرفت. تصمیم اعلام‌شده توسط شاه مبنی بر افزایش ۲۵-۲۰ درصدی قیمت‌های نفت در سال ۱۹۷۷ بیش از همه مایه‌ی نگرانی بود.در سال ۱۹۷۶ اقتصاد امریکا اندکی بهبود یافته بود و مشاوران جرالد فورد، بخصوص الن گرینسپن، رئیس شورای مشاوران اقتصادی،از رئیس جمهور ملتمسانه تقاضا می‌کردند که دست به اقدامات ضروری بزند. آنها محاسبه کرده بودند که افزایش قابل ملاحظه‌ی قیمت نفت اُپک احتمالاً موجب کاهش GNP ایالات متحده و افزایش بیکاری و تورّم خواهد شد.{۵۰}افزایش بهای نفت به آن اندازه که مدّ نظر شاه بود می‌توانست موجب ورشکستگی بریتانیا‌ی کبیر، فرانسه، و ایتالیا شود، دموکراسی‌های نوپا در اسپانیا و پرتقال را فرو پاشد، و در ایالات متحده نیز زمینه‌ساز یک بحران بانکی گسترده شود. اقتصاد جهانی نمی‌توانست یک جهش دیگر در قیمت‌های نفت را جذب کند.

بیل سایمن احساس کرد که سرانجام روند حوادث به نفع او تغییر جهت داده و بعد از دو سال، نوبت نقش‌آفرینی بیشتر عربستان سعودی فرا رسیده است.[۵۱] مرگ ملک فیصل در ۱۹۷۵ نسلی را به قدرت رساند که مصمّم بود که از قدرت نفتی عربستان برای افزایش نفوذ راهبرُدی آن کشور و بهبود روابط با ایالات متحده بهره‌برداری کند.آنها مصمّم بودند که هر آنچه را که برای جلب اطمینان خاطر سیاست‌گذاران و دیپلمات‌های امریکایی لازم بود، انجام دهند. و آنها حقیقتاً نسبت به نیّات شاه نسبت به خود هراس داشتند. تنها راه برای محدود ساختن توسعه‌ی قدرت نظامی شاه کاهش توانایی او در هزینه‌کردن بی‌محابای پول بود. با این وجود، ممکن است عامل دیگری نیز دخیل بوده باشد. ممکن است کسی سعودی‌ها را از نیّت شاه-کیسینجر برای تصرف ذخایر نفتی عربستان در صورت بروز ناآرامی در پادشاهی سعودی آگاه کرده باشد. شیخ یمانی به کرّات با اظهارات جنجالی با جیمز ایکینز، سفیر ایالات متحده در ریاض، درگیر شده بود. او شاه را فردی با “بی‌ثباتی روانی شدید” توصیف کرده بود.او واشنگتن را متهم ‌می‌کرد که آگاهانه و عامدانه قدرت نظامی شاه را افزایش داده اند تا او “سواحل عربی” را اشغال کند. یمانی تهدید می‌کرد که “اما اگر ایران موفق شود بخشی از سواحل عربی را تصرف کند، تنها به ویرانه‌های سوزان در آتش دست خواهد یافت، و مصرف‌کنندگان غربیِ نفت با یک فاجعه مواجه خواهند شد.” ایکینز که از گفتگوهای شاه با فورد و کیسینجر بی‌اطلاع بود به یمانی اطمینان خاطر می‌داد که جای نگرانی نیست، کل این ایده “دیوانگی محض” است.[۵۲] یمانی به ایکینز گفته است که “هر گاه شاه از قدرت کنار برود، ممکن است یک رژیم خشن و ضدامریکایی در تهران سر کار بیاید.»{۵۳ }

در ساعت ۱۰:۳۰ صبح جمعه، نهم ژوئیه ۱۹۷۶۶، فورد و کیسینجر میزبان یک هیأت عالی‌رتبه از مقامات سعودی به سرپرستی شاهزاده عبدالله بن عبدالعزیز آل سعود بودند. رئیس جمهور از “موضع قدرتمندانه‌ی آنها در مخالفت با افزایش قیمت‌های نفت” قدردانی کرد. در آخرین نشست وزرای نفت اُپک در بالی شیخ یمانی با مخالفت خود با افزایش بهای نفت جلوی چنان اتفاقی را گرفته بود.باقی اعضای اُپک توافق کردند که تا نشست بعدی در دوحه پایتخت قطر در ماه دسامبر قیمت‌های نفت را در همان حد حفظ کنند.رئیس جمهور که آزمون انتخابات را در پیش رو داشت و نیازمند حفظ اطمینان اقتصادی در دوره‌ی تبلیغات ریاست جمهوری بود، قدردان ژست نمایشی شیخ یمانی بود. فورد می‌دانست که سعودی ها در مقابل، خواهان مابه‌ازائی درخور هستند:

ج ف: اطمینان دارم که شما از تلاش‌های ما برای برقراری استقرار سیاسی در لبنان آگاه هستید. ما همچنین خواهان دستیابی هر چه سریع‌تر ثبات در کل خاورمیانه هستیم.

امیر عبدالله: مخمصه‌ای که ما گرفتار آنیم گسترش شایعات در خصوص تبانی ما و شما است. آنچنان که اطلاع دارید، این شایعات را دشمنان مشترک ما، کمونیست‌ها، پخش می‌کنند.{۵۴}

امیر عبدالله بی‌رودربایستی به رئیس جمهور یادآوری می‌کرد که دولت او با ایستادن در برابر افزایش بهای نفت در اُپک خطر عظیمی را متوجه خود کرده است. آنچه سعودی‌ها در مقابل انتظار داشتند اطمینان یافتن از دوستی و حمایت آمریکا بود. عبدالله خواستار کمک بیشتر ایالات متحده به انور سادات در مصر شد، فهرستی از شکایات درباره‌ی سرهنگ معمّر قذّافی در لیبی ارائه کرد، حضور پایگاه‌های شوروی در سومالی را مطرح ساخت، و از رفتار غیرقابل‌پیش‌بینی ملک حسین، پادشاه اردن، سخن گفت. آن دیدار بسیار برای رئیس جمهور مسرّت‌بخش بود: “به شما اطمینان می‌دهم که بعد از انتخابات در راستای اهداف و اصولی که شما در ذهن دارید،عمل خواهیم کرد»{۵۵}

شاه نسبت به تلاش سعودی‌ها برای کسب حمایت امریکایی‌ها بی‌توجه نبود. «آنها قصد چه کاری دارند؟» این سؤالی بود که او از اسدالله علم پرسیده است و علم در یادداشتهای روزانه‌ی خود ثبت کرده است. «آنها یا کاملاً ساده‌ لوح هستند یا این که طرح شومی در ذهن دارند که ما باید آن را خنثی کنیم.»[۵۶]آن دو مرد در خصوص افول ستاره‌ی کیسینجر دچار تردید شده بودند. علم می‌نویسد «خدمت ایشان عرض کردم که تردید دارم بتوان به حسن نیّت کیسینجر برای مسأله‌ی قیمت‌های نفت بیش از این اتّکا کرد.اعلیحضرت نیز پذیرفتند که ایشان نیز در این خصوص دچار تردید هستند.»[۵۷] شاه در خصوص نیّات سعودی‌ها در شگفت مانده بود – ثابت نگاه داشتن یا کاهش بهای نفت درآمدهای آنها را نیز کاهش می‌داد.شاه در این اندیشه بود که « این آمریکایی‌های خونخوار تصور می‌کنند که می‌توانند با آلت دست قرار دادن سعودی‌ها و اتکا به ذخایر عظیم نفت آنها به هدف خود برسند.»{۵۸}

در واشنگتن، کیسینجر دریافته بود که روابط ایران و ایالات متحده به یک نقطه‌ی سرازیری خطرناک رسیده است. گزارش‌های اطلاعاتی و تحلیل‌های اقتصادی‌ای که به شاه آسیب می‌رساند به واشنگتن پست درز کرده بود. جک اندرسن، مقاله‌نویس واشنگتن پست، مشتاقانه همه‌ی این گزارش‌ها را لفظ به لفظ انتشار داده بود، اثر انگشتان بیل سایمن در همه‌ی این گزارش‌ها مشهود بود. اندرسن سه هفته پیش از انتشار یک گزارش وزارت خزانه‌داری که به شدت از شاه انتقاد می‌کرد، بخش‌هایی از آن را عیناً منتشر ساخت.[۵۹] تصمیم فورد مبنی بر کنار گذاشتن نلسون راکفلر به عنوان نامزد معاونت ریاست جمهوری در انتخابات پیش رو انزوای رو به افزایش شاه در پایتخت را تقویت کرد. شاید برانگیختن دشمنی دانلد رامسفلد، وزیر دفاع جدید پرزیدنت فورد، توسط شاه اثر مخرب‌تری بر موقعیت او در واشنگتن داشت. دانلد رامسفلد، همچون سلف خود در وازدت دفاع، جیمز شلفینگر، در خصوص میزان تعهد ایالات متحده در حمایت از ایران تردید داشت. در نوزدهم ژانویه ۱۹۷۶،در یک اتاق پذیرایی خصوصی در پنتاگون با ژنرال حسن توفانیان، مسؤول ارشد تدارکات ارتش ایران، دیدار کرد. توفانیان،به درستی پنتاگون را متهم می‌کرد که هزینه‌ی تسلیحات امریکایی را برای جبران هزینه‌ی خرید نفت ایران افزایش داده است. در آن جلسه‌ی ملاقات، طرفین صدای شان را بر روی هم بلند کردند، و یکدیگر را مورد بی‌حرمتی قرار دادند. رامسفلد فساد ایرانی‌ها را مسبّب افزایش هزینه‌ی تأمین تسلیحات ایران معرفی کرد، و هشدار داد که “تلاش نکن که مرا دور بزنی. یادت باشد، همه‌ی صادرات را باید من و کیسینجر تأیید کنیم.” یکی از مقامات ارشد پنتاگون روابط دفاعی ایران و ایالات متحده در باقی آن سال را این گونه توصیف کرده است: “ سرد،کاملاً سرد، بیش از آنچه که کسی را یارای نشان دادن آن باشد.” از آن زمان به بعد رامسفلد نیز به جمع سایمن و دسته‌ی همسُرایان مقامات ارشد دولت که نسبت به نیِّات شاه مشکوک بودند، و خواستار تحت کنترل در آوردن برنامه‌های راهبردی، مالی، و نظامی او بودند، پیوست{۶۰}.

اشاره به این موضوع نیز بجا است که در سی و یکم ژوئیه ۱۹۷۶۶، کمیته‌ی روابط خارجه‌ی سنا گزارش بی‌پرده‌ای را انتشار داد که در خصوص فروش بی‌قید و شرط تسلیحات به ایران هشدار می‌داد و اعتبار کیسینجر را به عنوان یک استراتژیست مورد تردید قرار‌ می‌داد: “ادله‌ی اندکی وجود دارد دالّ بر این که رئیس جمهور و وزیر خارجه پیامدهای دراز مدت روابط نظامی ایران و ایالات متحده را در زمینه‌ی سیاست خارجه درک کرده باشند.»{۶۱ }

در ۱۳ اوت ۱۹۷۶۶، وزیر خارجه در خصوص آنچه که تلاش‌های دیگر وزرای دولت در جهت بی‌اعتبار ساختن و بی‌ثبات‌ کردن شاه ایران می‌پنداشت، با رئیس جمهور رو به رو شد. لحن صدای کیسینجر حاکی از نااُمیدی و نگرانی عمیق بود:

ه ک: آنچنان که می‌دانید، فردا به ایران خواهم رفت. این بدترین زمان برای چنین سفری است. وزرای خزانه‌داری و دفاع در حال تعقیب شاه اند. سایمن هر جا که می‌رود از خطرناک بودن شاه و این که او نباید سلاح‌های عجیب و غریب داشته باشد، سخن می‌گوید. و [معاون وزیر دفاع رابرت] السورث و شخص وزیر دفاع نیز هر دو ضدّایرانی هستند.

ج ف: شاه دوست خوبی است.او با تحریم [نفتی ۱۹۷۳۳] همراهی نکرد. ما نمی‌خواهیم که صدای روزنامه‌ها را در بیاوریم.

ه ک: شما تا پیش از نوامبر نمی‌توانید کاری انجام دهید، اما وزارتخانه‌های خزانه‌داری و دفاع مشغول فعالیت در یک کارزار شوم اند.

ج ف: من با دان [رامسفلد]صحبت خواهم کرد چرا که ایران برای ما اهمیت بسیار دارد.

ه ک: ما داریم با آتش بازی می‌کنیم. ما ترکیه و اینک ایران را دور انداخته ایم. در هر حال در ایران مسأله دشوار تر خواهد بود. اگر از دست شاه خلاص بشویم، با یک رژیم رادیکال مواجه خواهیم شد.{۶۲}

کیسینجر به سمت کاخ شاه در کرانه‌های دریای مازندران پرواز کرد و در مقابل انظار عمومی، تعهد ایالات متحده را نسبت به رژیم پهلوی ابراز کرد. شاه در کنفرانس مشترک خبری خود با کیسینجر در خصوص توانایی ایالات متحده در “از دست دادن” یک متحد راهبُردی ابراز تردید کرد.‌[۶۳] کیسینجر بدون معطلی اعلام کرد که دولت فورد به زودی فروش تسلیحات به ایران به ارزش ۱۰ میلیارد دلار را به عنوان بخشی از یک قرارداد تجارت پنج ساله به ارزش ۵۰ میلیارد دلار تصویب خواهد کرد.[۶۴] حتی اگر کیسینجر با وزرای خزانه‌داری و دفاع دولت فورد بر سر این موضوع رایزنی کرده بوده باشد، وزیر خارجه با تلاش برای تعمیق بیشتر روابط کشورش با شاه و رژیم به شدت متزلزل او دو همکار خود در دولت را به مبارزه طلبیده بود. کیسینجر در ۱۳ اوت به دفتر رئیس جمهور باز گشت و منتقدان شاه را مورد نکوهش قرار داد.[۶۵] وزیر خارجه تقاضای خود از رئیس جمهور را مبنی بر سازماندهی مجدّد وزارت‌خانه‌های خزانه‌داری و دفاع تکرار کرد:

ه ک: ما متوجه این موضوع نیستیم که سیاست‌های داخلی ما چه تأثیراتی بر این مردم ‌می‌گذارد. این گزارش [سناتور]همفری (Humphrey) یک فاجعه است. ما دوستی بهتر از شاه نداریم. او کاملاً پشتیبان ما است.

ج ف: [سناتور هوبرت] همفری آلان در چه وضعیتی است؟

ه ک: او الان احساس بدی دارد. رئیس سابق کارمندان السورث که این مطالعه را انجام داد برای همفری کار می‌کند و باب [السورث] ضدّایرانی است. آن موقع یهودیان می‌خواستند که فروش سلاح به خاور میانه را متوقف سازند و سر و صدای زیادی در کنگره به پا کرده بودند.{۶۶}

هشداری که کیسینجر می‌داد شاید تا حدودی ناشی از شناخت او از رخدادهای نگران‌کننده‌ی داخل ایران در ۱۹۷۶ بود، در آن سال برگزاری جشن های پنجاهمین سالگرد سلطنت پهلوی موجی از انزجار را در جامعه‌ی ایران گسترده بود.[۶۷]از اوایل دهه‌ی ۱۹۷۰، دانشگاه‌های ایران در آشوب و هرج و مرج تقریباً دائمی به سر‌می بردند، و در همین زمان، مقامات بلندپایه‌ی ایرانی و کارکنان امریکایی و دارایی‌های آنها به شدت آماج حملات تروریست های مسلّح قرار داشت.

در اکتبر ۱۹۷۴۴، یک گزارش محرمانه‌ی سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا چنین نتیجه‌گیری کرد که “برنامه‌ی توسعه‌ی بلندپروازانه‌ی اقتصادی و نظامی شاه زمینه‌ساز بروز مشکلات اقتصادی برای کشور شده است. هزینه‌های هنگفت(در کنار ورود جریان عظیمی از سرمایه) منجر به افزایش ناگهانی قیمت‌ها شده است. [۶۸] این گزارش اشاره می‌کند که هجوم کارگرانِ فاقد مهارت‌های شغلی به شهرها موجب افزایش بیکاری گردیده است. مازاد تولید نفت ایران در کنار اقتصاد داخلیِ به شدت ملتهب این کشور یک رکود عمیق را در سال‌های ۷۶-۱۹۷۵ به وجود آورده است.در فوریه‌ ۱۹۷۶، شاه از کیسینجر خواست تا دولت فورد بر شرکت‌های نفتی امریکایی فشار آورد که “نفت خام سنگین بیشتری از ایران خریداری کنند.” او تهدید کرد که اگر معاضدت امریکا را به سرعت دریافت نکند، “در سیاست خارجی خود تجدید نظر خواهد کرد.” تصوّر کیسینجر همواره این بود که خریدهای نظامی شاه از ایالات متحده به هیچ وجه صدمه‌ای به اقتصاد ایران وارد نمی‌کند.[۶۹] اما هنگامی که او به پرزیدنت فورد توصیه کرد که پاسخ مثبتی به درخواست کمک شاه ندهد، نشان داد که به وجود این ارتباط پی برده است: « ما به طور ضمنی متوجه شده ایم که تصمیم شاه به کاهش آهنگ برنامه‌ی توسعه‌ی دفاعی‌اش این تأثیر مثبت را به همراه دارد که فرصت توسعه‌ی متناسب نیروی انسانی و زیر ساخت‌های ضعیف ایران را فراهم ‌می‌کند.»{۷۰}

در ۱۹۷۶، شمار مقامات سیاسی امریکایی در واشنگتن که نسبت به نیّات شاه مشکوک بودند، در هر دو جناح چپ و راست سیاسی آمریکا رو به افزایش بود. جلسه‌ی بعدی اُپک آخرین صحنه‌ی رویارویی بین طرفداران افزایش بهای نفت به رهبری ایران و سعودی‌های طرفدار آرامش و ثبات بود.رئیس جمهور ایالات متحده تصمیم گرفت که در این بازی روی سعودی‌ها شرط ببندد. در روز جمعه ۱۷ سپتامبر ۱۹۷۶، او با دومین هیأت نمایندگی سعودی‌ها ملاقات کرد. او برای هیأت سعودی توضیح داد که اقتصادهای غرب به تدریج در حال خروج از رکود هستند،”اما هر گونه افزایش [در بهای نفت] در دسامبر آینده یا در سال آتی، نه تنها برای اقتصاد ایالات متحده بسیار مُخرب خواهد بود، بلکه برای متحدان صنعتی ما نیز که به طور نسبی در وضعیت شکننده‌تری هستند، فاجعه‌ به بار خواهد آورد.”

امیر سعود، وزیر خارجه‌ی عربستان سعودی، به رئیس جمهور اطمینان خاطر داد که ملک خالد همچون تابستان گذشته مصمم به جلوگیری از افزایش [بهای نفت] است، اما دستیابی به این مقصود کاری دشوار و وابسته به نحوه‌ی برخورد شما با ایران و ونزوئلا خواهد بود.اعلیحضرت فرموده اند که تنها افزایش اندک بهای نفت مورد پذیرش ایشان قرار خواهد گرفت و ایشان قطعاً از هر گونه افزایش بهای نفت بیش از ۵ درصد ممانعت به عمل خواهند آورد. امیر سعود مجدداً به فورد تأکید کرد که مهار قیمت‌ها به توانایی او در “جلب حمایت ایران و ونزوئلا” بستگی دارد، “اما بدون چنان حمایتی مهار قیمت‌ها کاری به غایت دشوار خواهد بود.” فورد در مقابل اظهار داشت که او هر گونه مصوبه‌ی مجلس را که فروش تسلیحات به عربستان سعودی را ممنوع سازد، وتو خواهد کرد. او قول داد که در جهت حل و فصل مشکل خاور میانه تلاش کند و بر ایران نیز فشار وارد خواهد ساخت تا موضع خود را بر سر بهای نفت تعدیل کند. {۷۱}

جرالد فورد در نامه‌ای که به تاریخ ۲۹ اکتبر ۱۹۷۶۶ به شاه ایران نوشت با محکم‌ترین عبارات ممکن به او نسبت به پیامدهای صعود مجدد قیمت‌های نفت هشدار داد. او استدلال شاه را دالّ بر این که قیمت‌های نفت بازتاب افزایش تورّم در غرب است، رد کرد. او هشدار داد که یک ترقی دوباره‌ی قیمت‌ها ممکن است برای اقتصاد جهان فاجعه‌بار باشد چرا که “تراز پرداخت‌های بسیاری از کشورها در وضعیت بحرانی قرار دارد، در بسیاری از کشورهای در حال توسعه که انرژی خود را از طریق واردات تأمین می‌کنند نیز تراز پرداخت‌ها حقیقتاً وضعیت اسفناکی دارد. بسیاری از کشورها واقعاً به نهایت توانایی استقراض خود رسیده اند.” قیمت‌های بالاتر نفت ممکن است موجب “افزایش تنش در سیستم مالی بین‌المللی شود” و اقتصاد جهانی را به ورطه‌ی رکود باز گرداند. فورد به صراحت نشان داد که در باره ی نگرش قصی‌القلب شاه کاسه‌ی صبرش لبریز شده است. فروش جنگنده‌های F16 “و دیگر تجهیزات نظامی” به ایران در معرض خطر قرار گرفته بود. او اعتقاد داشت که “حمایت ایران از تصمیم اُپک به افزایش قیمت‌های نفت در این برهه‌ی زمانی بهانه‌ی لازم را به دست آنهایی خواهد داد که تا کنون به روابط ما حمله می‌کرده اند.«{۷۲}

مسئولیت تحویل این نامه به اعلیحضرت همایونی در ۳۱ اکتبر ۱۹۷۶۶ بر عهده‌ی سفیر ایالات متحده، ریچارد هلمز، گذاشته شد که از آشنایی او با شاه ده‌ها سال می‌گذشت و احتمالاً پیامدهای آنچه را که قرار بود انجام دهد می‌دانست. هلمز پس از انجام آن مأموریت یک تلگرام کوتاه اما پرشور به واشنگتن مخابره کرد که ماهیت ناخوشایند دیدار او با شاه را تأیید می‌کرد: «من و اعلیحضرت به مدت ده دقیقه بحثی پرحرارت درباره‌ی جنبه‌های مختلف مسأله‌ی افزایش بهای نفت با یکدیگر انجام دادیم. لطفاً به رئیس جمهور اطمینان دهید که نتیجه‌ی نشست ماه دسامبر اُپک هر چه که باشد، من همه‌ی توان خود را به کار بردم تا اعلیحضرت را کاملاً از موضع امریکا، دیدگاه‌های امریکا، و دلایل امریکا در مخالفت با یک افزایش قیمت در آینده‌ی نزدیک آگاه سازم.»{۷۳}

محمد رضا پهلوی به مدت سی سال بر ایران حکمفرمایی کرده بود. او از جنگ،اشغال نظامی،نخست وزیران مداخله‌گر، تبعید،هم‌ پیمانان خائن، گلوله‌های سوء قصد کنندگان، دسیسه‌های دربار، شورش کمونیست‌ها، و تلاش‌های بی‌شمار برای کودتا جان سالم به در برده بود. او بیشتر از دوگل، مائو، و چرچیل حکومت کرده بود. او از سرنوشت متحدان امریکا نظیر نگو دین دیم (Ngo Dinh Diem) در ویتنام جنوبی عبرت‌ها گرفته بود و می‌کوشید که هم اجتناب ‌ناپذیر باشد و هم دست‌نیافتنی. او احساس ‌می‌کرد که دوست خوبی برای امریکا بوده است. پاسخ او احساس عمیق خشم و تحقیر یک امپراتور مغرور را نشان می‌داد که توسط یک سفیر دون‌مایه مورد سرزنش قرار گرفته است. تاریخ آن نامه اول نوامبر ۱۹۷۶ بود، اما ظاهرا به سفیر ایران در واشنگتن دستور داده شده بود که نامه را بعد از تأیید شکست جرالد فورد در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۹۷۶ تحویل دهد. محتوای نامه دلیل این امر را نشان می‌دهد. نامه این گونه آغاز می‌شد: « آقای رئیس جمهور عزیز.» در ادامه شاه خطاب به رئیس جمهور امریکا از اعتیاد ناسالم کشور او به نفت ارزان سخن راند. او از پذیرش این که مشکلات اقتصادی در غرب ناشی از قیمت‌های بالای نفت است، سر باز زد. «ناکامی یا ناتوانی» بریتانیای کبیر و فرانسه در « برقراری نظم در خانه‌ی خود از طریق تلاش برای کسب موفقیت در اجرای تعدیل‌های ضروری در اقتصادشان به واسطه‌ی اقدامات داخلی « توجیه‌کننده‌ی اقدام ما به خودکشی» با پایین آوردن قیمت‌های نفت نیست. او اشاره کرد که برنامه‌ی خودکفایی انرژی دولت فورد شکست خورده است. او سپس سخنان نسبتاً چشمگیری اظهار می‌دارد. او تهدید نیشداری را خطاب به رئیس جمهور ایالات متحده مطرح می‌کند. تهدید چنین است: « در صورت وجود مخالفت‌ با ایرانِ شکوفا و به لحاظ نظامی قدرتمند در کنگره یا کانون‌های دیگر، باز هم منابع بسیاری برای تأمین احتیاجات ما وجود دارد، و زندگی ما در دستان آنها نیست. اگر این کانون‌ها مسئولیت خود را نشناسند، مایه‌ی تأسف است، اما اگر مسؤولیت‌شناس باشند، از نگرش خود نسبت به کشور من متاسف خواهند شد. این لحن تهدید آمیز و نگرش پدرمآبانه‌ی این کانون‌ها است که بیش از هر چیز دیگر واکنش ما را برمی‌‌انگیزد». {۷۴}

نوامبر-دسامبر ۱۹۷۶: “من خواهان هیچ گونه رویارویی نیستم”

« روابط ویژه» ‌ی واشنگتن و تهران به لبه‌ی پرتگاه رسیده بود. سیاست هنری کیسینجر در ناز پروری شاه نه برای محمد رضا پهلوی سودمند بود و نه برای جرالد فورد. اینک این دو مرد چون دو دشمن رو در روی یکدیگر ایستاده بودند. بدتر از همه این که کیسینجر با به تأخیر انداختن امری گریز نا‌پذیر تنها موجب قدرت‌یابی بیشتر اما موقتی شاه شده بود و از طرف دیگر چند گزینه‌ی ناخوشایند پیش روی فورد باقی گذارده بود که همگی پرمخاطره و غیر جذّاب بودند. شکل‌گیری یک بحران کاملاً احساس می‌شد. در اواخر نوامبر ۱۹۷۶، آرتور برنز (Arthur Burns)، رئیس فدرال رزرو، به فورد و راکفلر گفت که او “بسیار نگران” احتمال تصویب یک افزایش دو رقمی [بهای نفت] توسط اُپک در نشست ماه دسامبر در دوحه است. او بر این عقیده بود که شاید بد نباشد که فورد برای تقاضا جهت ثابت ماندن بهای نفت در رأس هیأتی به خاور میانه سفر کند.سطحی بودن این ایده کیسینجر را به جوش آورد. نظر او در این خصوص در میان گفتگوهای او در ۲۳ نوامبر ۱۹۷۶ قابل تشخیص است:

ه ک: رفتن شما احتمالاً موجب خوار داشت شما خواهد شد. اگر می‌خواهید که تحقیر نشده از این سفر باز گردید، باید این سفر حتماً موجب عدم افزایش قیمت نفت شود. نظرم درباره‌ی سفر معاون رئیس جمهور نیز، البته با تأکید کمتر، همین است. اگر واقعاً احساس قدرت می‌کنید، می‌توانید به این سفر بروید … اما کار دیگری که می‌توانید انجام دهید، این است که سفرای آنها را احضار کنید.

ج ف: می‌خواهم اطلاعات کامل درباره‌ی وضعیت اقتصادی و پشتیبانی اقتصادی در اختیار داشته باشم.

ه ک: در خصوص مسأله‌ی اقتصاد شما کاملاً با شاه اتفاق نظر خواهید داشت. او به شما نشان خواهد داد که چگونه قیمت تسلیحاتی که ما به او می‌فروشیم، نسبت به سال‌های گذشته، ۸۰ درصد افزایش یافته است. بهترین استدلال،استدلال سیاسی است – این که در صورتِ هر گونه افزایش، شما آنها را مجازات خواهید کرد، و این که آنها در حالی که به کمک ما در خاورمیانه احتیاج دارند، نباید خود را از چشم ما بیندازند. ارائه‌ی چنان توصیه‌ای از جانب برنز کاملاً غیر مسؤولانه است.

برنت اسکوکرافت: او نگران اثر این افزایش بر بازارهای مالی جهان است.

ه ک: مخالفتی ندارم. فقط راهکار او را برای حل مسأله صحیح نمی‌دانم. شاید بتوانیم [افزایش قیمت‌ها را] به تأخیر بیندازیم. اول سفیر عربستان را احضار خواهم کرد. زاهدی [سفیر ایران] بی‌شک آدم ابلهی است. آنچه که او گزارش ‌می‌دهد، ارتباطی به آنچه شما به او می‌گویید، ندارد.{۷۵}

در روز دوشنبه، ۲۹ نوامبر ۱۹۷۶، سفیر عربستان، عبدالله علی علیرضا، به کاخ سفید دعوت شد. فورد سناریوی روز رستاخیز (doomsday scenario) پیشنهادیِ برنز را مطرح کرد، مبنی بر این که این تنها شوروی و افراطیون سیاسی هستند که از پریشانی اقتصادی منتفع می‌شوند. فورد اظهار داشت که “ما در پرتقال تلاش‌های بسیاری کرده ایم تا یک دولت میانه‌رو را بر سر کار بیاوریم و نفوذ کمونیست‌ها را از بین ببریم … تشدید وخامت اوضاع اقتصادی ممکن است پیشرفتی را که به آن دست یافته ایم، از ما بستاند. در ایتالیا دولت گریبانگیر مشکلات اقتصادی عدیده‌ای است که اگر موفق به حل آنها نشود ممکن است مجبور به واگذاری قدرت به کمونیست‌ها شود.هم اینک بریتانیای کبیر مشغول مذاکره با IMF، صندوق بین‌المللی پول، برای دریافت وامی جهت برقراری ثبات پولی خود است. شاید ربط مستقیمی نداشته باشد، اما استرالیایی‌ها نیز بخشی از ارزش پول‌شان را از دست داده اند.”[۷۶] او به تصریح روشن کرد که اگر عربستان سعودی خواهان شراکت راهبردی با ایالات متحده است، باید همچون یک متحد عمل کند. دوستی تعهّدآور است:

ج ف: من با تمام توان برای عربستان سعودی جنگیده ام و از نزدیکی بیشتر روابط بین دو کشور حمایت کرده ام … اما وقتی مردم امریکا شاهد افزایش قیمتی هستند که چنان پیامدهای ناگوار فراگیری در سطح جهان به بار می آورد،آنگاه کار من بسیار دشوار خواهد شد. من می‌خواهم که به شما کمک کنم، اما وقتی اقتصاددانان من با من درباره‌ی این موضوع سخن می گویند که ممکن است افزایش قیمت [نفت] خروج اقتصاد جهان را از رکود به خطر اندازد،چاره‌ای ندارم جز این که برای حل این مشکل همکاری شما را خواستار شوم … می‌دانم برای پادشاه عربستان این کاری دشوار است، همچنان می‌دانم که او برای تحقق هدف مشترک‌مان تلاش می‌کند، اُمیدوارم که شما نگرانی عمیق مرا در خصوص مشکلات سیاسی و اقتصادی پیش روی‌مان به ایشان منتقل کنید … هم اکنون خروج جهان از رکود اقتصادی کاملاً محتمل است، اما این وضعیت در شماری از مناطق دنیا بسیار شکننده است و بیم دارم که ممکن است این فرصت در آن نقاط از بین برود.{۷۷}

سفیر عربستان اظهار داشت که دولت او با این سخنان همدلی دارد، ولی مجبور است که با احتیاط قدم پیش بگذارد. او چنین گفت که “ما در عین پرهیز از فرو پاشاندن اُپک هر آنچه در توان داشته باشیم انجام خواهیم داد.” او اضافه کرد که “اما اگر شما بتوانید به بعضی از دیگر اعضا اعمال فشار کنید، این فشار قطعاً سودمند خواهد بود. شاید شما بتوانید با اعمال نفوذ خود دیگر تولیدکنندگان را متقاعد سازید.” این سخن اشاره‌ی صریحی به ایران، وزنه‌ی سنگین سیاسی این کارتل، بود. او از فورد برای حمایت‌اش از فروش سیستم موشکی ماوریک (Maverick missile system) و پایداری او در برابر تلاش‌های کنگره در جهت ممانعت از فروش تسلیحات به عربستان سعودی قدردانی کرد. این تلاش‌ها مورد قدردانی قرار گرفت، ولی دولت او نگرانی دیگری نیز داشت: فعالیت‌های اسرائیل در جنوب لبنان: “اُمیدوارم این همسایه را در جنوب مهار کنید. بدون حضور نیروهای سوری در این منطقه، شبه‌نظامیان آزادی عمل کامل خواهند داشت.»{۷۸}

پرزیدنت فورد اظهار داشت که چنین نتیجه‌ای مطلوب او نیز هست: “ما مشغول همکاری با اسرائیلی‌ها بر سر این مسأله هستیم و من اُمیدوارم که مسأله‌ی لبنان حل و فصل شود.” در خاتمه‌ی این دیدار او قول داد که این مسائل را به فرماندار کارتر نیز منتقل کند: “من اهمیت همکاری دو کشور در جهت نیل به اهداف مشترک‌مان را برای رئیس جمهور بعدی کاملاً تشریح خواهم کرد»{۷۹}.

در روز جمعه، سوم دسامبر، کیسینجر به رئیس جمهور گفت که حامل خبر خوشی است: شاه در موضع‌اش تغییراتی داده است.”فکر می‌کنم شاه دارد پیغامی به ما می‌رساند. او اینک از افزایش ۱۰ درصدی سخن می‌گوید،بنابراین من حدس می‌زنم که این افزایش بین ۷ تا ۸ درصد خواهد بود.” او با پیشنهاد فورد مبنی بر دعوت از سفیر ایران برای انجام یک گفتگو موافقت کرد، “تنها این گونه است که می‌توانیم مستقیماً منظور شاه را متوجه شویم.” [۸۰] اما دیدار فورد با اردشیر زاهدی، سفیر ایران، در روز ۷ دسامبر ۱۹۷۶ رضایت‌بخش نبود. کیسینجر که در هر دو جلسه‌ی ملاقات با سفرا غایب بود،بار دیگر شاه را دست کم گرفته بود. رونوشت گفتگوهای فورد با زاهدی حاکی از تنش‌آمیز بودن آن گفتگو است و به هیچ وجه خصومت طرفین نسبت به یکدیگر در آن مخفی نیست؛ در ضمن این گفتگو ،زاهدی آشکار می‌سازد که کیسینجر از ایرانی‌ها درخواست کرده بود که تا معلوم شدن نتایج انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۹۷۶ سخنی از افزایش بهای نفت به میان نیاورند.زاهدی به فورد تذکر می‌دهد که در آن سال شاه یک بار افزایش قیمت های نفت را به تاخیر انداخته است؛ او توانایی انجام مجدد چنان کاری را نداشت:

ج ف: مشاوران من در این نکته که اقتصاد دنیا در وضعیت خوبی به سر نمی‌برد، اجماع نظر دارند. هر گونه افزایش در بهای نفت ممکن است تأثیرات ناگواری بر ساختار مالی دنیا بر جای بگذارد.

اردشیر زاهدی: قیمت‌ها افزایش خواهند یافت. چه افزایشی از نظر شما مناسب تلقّی خواهد شد؟

ج ف: عدم افزایش تنها راه برای بیمه کردن دوباره‌ی اقتصاد جهان است.

ا ز: این امر امکان‌پذیر نیست.

ج ف: من با ارائه‌ی واقعیات با شما سخن می‌گویم. هر گونه افزایشی اقتصاد را به خطر می‌اندازد، در مقابل عدم افزایش محرّک اقتصاد خواهد بود. بهترین گزینه‌ی بعدی به عقب انداختن این افزایش است. آیا این مسأله امکان‌پذیر است؟

از هم اکنون این نیز غیرممکن است.اگر در اوایل پاییز این مسأله مطرح می‌شد – وقتی که من و آقای وزیر خارجه حول و حوش این موضوع با هم شوخی می‌کردیم – یا اگر در ماه مارس این مسأله را مطرح می‌کردید، اجابت آن آسان‌تر می‌بود.اما کیسینجر به من گفت که تا پایان انتخابات صبر کنید. من می‌دانم که شما [در جریان کارزار انتخابات ریاست جمهوری] چگونه درباره‌ی ایران سخن گفته اید و شاه عمیقاً از این بابت قدردان شما است.تصور نمی‌کنم هیچ یک از کشورهای عضو اُپک با به عقب انداختن افزایش قیمت‌ها موافقت کنند، چرا که این ایده در نظر آنها حرف زور جلوه خواهد کرد.

ج ف: دقیقاً به همین دلیل است که من از شما درخواست کرده ام که بی‌سروصدا به اینجا بیایید. من خواهان درگیری نیستم، و به همین دلیل است که این ملاقات خصوصی برگزار شده است. حرف شما این است که عدم افزایش یا تاخیر افزایش هیچکدام مورد قبول نیستند. با ۴۰ درصد نیجریه‌ای‌ها شروع کنید. فاجعه به بار خواهد {81}

الن گرینسپن به این جلسه ملحق شد.او برای آقای سفیر[زاهدی] توضیح داد که افزایش قیمت‌ها در سال ۱۹۷۳ “بسیار بی‌ثبات کننده بودند … با این وجود،آن موقع سازگار شدن با افزایش بهای نفت آسان‌تر بود چرا که استقراض ممکن بود و قرض‌دهندگان و قرض‌گیرندگان انعطاف لازم برای آن کار را داشتند. اما اینک چنان انعطاف‌پذیری‌ای وجود ندارد. ساختار مالی بین‌المللی به‌ شدت ضعیف شده است.” هر گونه افزایش مجدّد قیمت‌های نفت ممکن است به فروپاشی اطمینان سرمایه‌گذاران و صاحبان کسب‌وکار بینجامد و سیستم بانکی را به حال احتضار بکشاند.” فورد اضافه کرد که “هر گونه افزایش قیمت نفت به شدت خطر بروز بحران‌های مالی، سقوط دولت‌ها،و حتی خطر بروز بحران‌های نظامی را می‌افزاید.”[۸۲] آقای سفیر این گونه پاسخ داد که دیگر برای این سخنان بسیار دیر شده است؛ آنها باید انتظار افزایشی را که کمتر از ۱۰ درصد نخواهد بود،داشته باشند.

در روز سه‌شنبه، ۱۴۴ دسامبر، سفیر عربستان، عبدالله علی علیرضا، شادمانه و با خبرهای خوش به کاخ سفید بازگشت. تنها چند ساعت به آغاز مراسم گشایش اجلاس اُپک در دوحه مانده بود. او قصد داشت به رئیس جمهور اطمینان دهد که دولت او آماده در میدان حاضر است:سعودی‌ها اجازه‌ی افزایش بیش از ۱۰ درصد را نخواهند داد، ” و [ما] امیدواریم که این افزایش حتی رقمی بین ۶ تا ۷ درصد باشد. از این افزایش، ۵ درصد اساساً ناشی از سازوکار درونی شرکت‌های نفتی است.” [۸۳] فورد قدردانی عمیق خود را ابراز داشت.

سعودی‌ها حتی از آنچه که قول داده ‌بودند نیز فراتر رفتند. یمانی اعلام کرد که دولت او خواهان عدم افزایش قیمت‌ها در سال ۱۹۷۷ است. به غیر از امارات عربی متحده، دیگر اعضای اپک به این سخنان وقعی ننهادند و بر سر افزایش ۱۰ درصدی بهای نفت در ژانویه ۱۹۷۷ به توافق رسیدند. قرار بود که در نیمه‌ی سال نیز ۵ درصد به این افزایش قیمت‌ها اضافه شود تا روی هم رفته افزایش قیمت‌ها در سال بعد به ۱۵ درصد برسد. یمانی هیأت‌های نمایندگی اعضای اُپک را با گفتن این سخنان حیرت‌زده کرد: عربستان سعودی قیمت پیشنهاد شده توسط رقبای خود را خواهد شکست و تولید نفت خود را از ۶/۸ میلیون بشکه در روز به ۶/۱۱ میلیون بشکه افزایش خواهد داد. او بر همگان آشکار ساخت که سعودی‌ها، یعنی بزرگترین تولیدکننده و صادرکننده نفت جهان،سرانجام آقای خانه‌ی خود شده‌اند.[۸۴] “یمانی با هدف مقابله با ایران به اجلاس اپک رفته بود”، این جمله‌‌ای است که یکی از ناظران آمریکایی اظهار داشت.به نظر این ناظر آنچه در ذهن یمانی می‌گذشت این بود: “ما به شاه نشان خواهیم داد که رئیس اُپک کیست“.[۸۵] به نظر می‌آید که یکی از دیگر مخاطبان سعودی‌ها، جیمی کارتر، رئیس‌جمهور منتخب ایالات متحده بوده ‌است. یمانی پیش از پرواز از دوحه بی‌پرده به خبرنگاران گفت که “ما از غرب،به خصوص از ایالات متحده،انتظار داریم از آنچه انجام دادیم، قدردانی کند.”[۸۶]

ژانویه ۱۹۹۷: اگر می‌خواهیم که جان سالم به در ببریم، باید کمربندهای مان را محکم ببندیم در چهارم ژانویه ۱۹۷۷۷ در اتاق بیضی شکل کاخ سفید،جرالد فورد و هنری کیسینجر آخرین هفته‌های خود را بر مسند قدرت سپری می‌کردند.کیسینجر از نتیجه‌ی نشست دوحه رضایت داشت:”افتخار آنچه که بر سر قیمت‌های اپک آمد از آن‌ِ ما است.من گفته بودم که سعودی‌ها نقش اصلی را در این میان ایفا می‌کنند. تنها آنها هستند که می‌توانند تولید را برای مهار کردن قیمت‌ها افزایش دهند. آنچه رخ داد نتیجه دیپلماسی ما بود.”[۸۷] فورد در مقابل نظری ابراز نکرد.

ناتوانی این کارتل در عدم حل و فصل مناقشه‌اش بر سر قیمت بیشترین تأثیرش را بر ایران گذاشته ‌بود.در اواخر ۱۹۷۶ رژیم پهلوی با یک بحران حادّ اعتبار و نقدینگی رو‌به‌رو شد. درپی افزایش چشمگیر بهای نفت در سال ۱۹۷۳،هنگامی که خزانه‌ی ایران لبریز از میلیاردها دلار درآمد مازاد نفتی بود، محمدرضا شاه پهلوی تصمیم خطرناکی گرفت مبنی بر این که این وجوه را به جای سرمایه‌گذاری در خارج از کشور به اقتصاد ایران تزریق کند.{۸۸}

شاه چه در عرصه‌ی اقتصاد و چه در عرصه ی روابط خارجی، یک قمار باز بود. او شیفته‌ی نظریه‌ی “فشار عظیم” (Big Push) بود که بیان می‌داشت که کشورهای در حال توسعه می‌توانند طی یک نسل با هزینه کردن درآمدشان به جای پس‌انداز کردن آن، اقتصاد خود را مدرنیزه کنند. این مفهوم مُدِ روز، کاملاً با بلندپروازی‌های همایونی اعلیحضرت همخوانی داشت. در ژانویه ۱۹۷۴ او اعلام کرد که طی ده سال استاندارد زندگی در ایران به سطح آلمان غربی خواهد رسید: حرکت اجباری ایران به سمت «تمدن بزرگِ» شاه رو به پیش بود.{۸۹} راهبرد مخاطره ‌آمیز او به تداوم قیمت‌های بالای نفت ایران بستگی داشت و برنامه پنجم بلندپروازانه‌ی دولت او که الگوی مخارج و اولویت‌های ایران را از ۱۹۷۳ تا ۱۹۷۸ تعیین می‌کرد، کاملاً بر این مبنا طرح‌ریزی شده‌ بود. افزایش هزینه‌های سازمان‌های کشوری و لشکری نه تنها مجاز بود بلکه تشویق نیز می‌شد: در بهار ۱۹۷۵ ایران “به مراتب بیشتر از درآمدهای نفتی‌اش هزینه می‌کرد: تعهدات دولت در برابر ۲۱ میلیارد دلار درآمدش بالغ بر ۳۰ میلیارد دلار بود». {90}

در اوایل ۱۹۷۴۴، زمانی که ایرانی‌ها سرمست دلارهای نفتی خود بودند، این احتمال به خاطر کسی خطور نمی‌کرد که ممکن است تقاضای جهانی برای نفت گران و از جمله تقاضا برای نفت ایران تنزّل یابد. این همان پیشآمدی بود که در عمل اتفاق افتاد.در سال ۱۹۷۴ اقتصادهای غرب به علت افزایش سرسام‌آور هزینه‌های انرژی دچار یک رکود عظیم شدند. سقوط تقاضا برای نفت و افزایش اقدامات صرفه‌ جویانه در ایالات متحده، اروپا و ژاپن به یک عرضه‌ی بیش از اندازه‌ی نفت انجامید که رکورد حادی را به کشورهای حوزه‌ی خلیج‌فارس تحمیل کرد. از رونق افتادن بازار نفت بخصوص برای ایران پیامدهای ناگواری به دنبال داشت. سیاست “فشار عظیم” مشکلات متعددی برای ایران به بار آورد: تزریق ده‌ها میلیارد دلار پول نفت به جامعه‌ای با اکثریت جمعیت بی‌سواد و اقتصادی در حال رشد موجب شکست و پریشانی گسترده شده بود. در ۱۹۷۶ شهرهای ایران شاهد کمبود مواد غذایی، خاموشی‌های گسترده و ترافیک‌های نفس گیر بودند. جوانان روستایی ایران که فاقد مهارت‌های شغلی بودند به شهرها هجوم آوردند، اما بسیاری از مشاهدات‌شان در شهر، آنها را بر ضد حکومت بر می‌انگیخت. فشارهای تورمی ناشی از دو برابر شدن سالانه‌ی شاخص قیمت[کالاهای مصرفی] دو برابر شدن سالانه‌ی شاخص قیمت کالاهای مصرفی به معنی ۱۰۰ درصد بودن تورّم است، که در آن دوره چنین چیزی پیش نیامده است.[احتمالاً منظور نویسنده دورقمی شدن نرخ تورّم است؛ یعنی تورّمی بیش از ۱۰ درصد. مترجم]، موجب افزایش مشکلات اقتصادی و وخامت فزاینده‌ی وضع معیشت ایرانیان شد.[۹۱] در ژوئن ۱۹۷۵، هنگامی که در شهر مذهبی قم مردم دست به شورش زدند، نرخ تورم ۲۰ درصد برآورد می‌شد.[۹۲] واکنش دولت اعمال کنترل‌های قیمتی و جلوگیری از اعلام و انتشار شاخص تورم بود.[۹۳] دو ماه بعد تورم از ۳۰% نیز فراتر رفت.{94} این وضعیت وخیم اجتماعی و اقتصادی محمدرضا شاه را واداشت تا در سال ۱۹۷۶ از سانسور مطبوعات بکاهد و فعالیت‌های ساواک (سازمان اطلاعات و امنیت کشور) را محدود سازد.

بیماری شاه، وخامت اوضاع اقتصادی، و تیرگی روابط با ایالات متحده احتمالاً شاه را به استیصال کشانده بوده ‌است. حکومت پهلوی با اقتصادی رو‌به ‌رو بود که به تعبیر سازمان برنامه و بودجه‌ی شاه “از کنترل خارج شده بود” اما در این وضعیت دشوار دیگر پول هنگفتی هم در بساط نداشت.در حقیقت، دولت برای پرداخت دیون خود، ایفای تعهدات خارجی خود، و ارائه‌ی خدمات اجتماعی همچون گذشته بر نتیجه‌ی نشست ماه دسامبر اُپک در دوحه حساب کرده بود.[۹۵] دوحه برای شاه مرز بین مرگ و زندگی، و پل گذر از وضعیتی پرآشوب و دشوار بود. شاه نیز همچون پرزیدنت فورد، و شاید بیشتر از او، گروگان بازار نفت شده بود. جای شگفتی نیست که تصمیم امریکایی‌ها و سعودی‌ها در بر هم زدن نشست دوحه و بریدنِ ریسمان نجات شاه چنان ضربه‌ی شدیدی به شاه و کشور او وارد آورد. دولت فورد که اثرات افزایش بهای نفت بر اقتصاد امریکا را با دقت و به تفصیل بررسی کرده بود، ظاهراً هیچگاه نکوشیده بود تا اثر احتمالی عدم افزایش قیمت را بر شاه و اقتصاد ایران ارزیابی کند. این امر یک قصور چشمگیر اطلاعاتی بود که پیامدهایش به سرعت در کاخ نیاوران هویدا گشت.

شکست نشست دوحه، و تصمیم عربستان سعودی به کاهش بهای نفت و افزایش میزان تولید نفت خود، اقتصاد ایران را در سراشیبی سقوط قرار داده بود. رهبران ایران حتی اگر می‌توانستند آنچه را که در حال وقوع بود، درک کنند، زمان اندکی برای عکس‌العملِ متناسب در اختیار داشتند. با آغاز سال ۱۹۷۷، فروش نفت ایران حدود ۲ میلیون بشکه در روز کاهش یافت.اسدالله عَلم، وزیر دربار و نزدیک ‌ترین دستیار شاه، این مشاهده‌ی تیره و تار را در یادداشت‌های روزانه‌ی خود ثبت کرده است: “ما تا آخرین سِنتِ خود را خرج کردیم تا با یک حرکت عربستان سعودی کیش و مات شویم.”[۹۷] علم در نامه‌ای به شاه در ۱۶ ژانویه‌ی ۱۹۷۷ تصویر غم‌انگیزی از سال پیش‌ روی‌شان ترسیم می‌کند: “اعلیحضرت، ما هم اینک با یک وضعیت خطرناک و هراس‌آور مالی روبه ‌رو هستیم. برای این که جان سالم به در ببریم، باید کمربندهای‌مان را محکم ببندیم.”[۹۸] در اوایل ماه فوریه، نخست وزیر،امیر عباس هویدا، به طور خصوصی به علم گفت که “او یک جوّ اضطراب را در کشور احساس می‌کند، هر چند نمی‌تواند ریشه‌های آن را تشخیص دهد.”[۹۹]در ماه آوریل، علم هر جا که نظر می‌کرد، “نشانه‌های نحوستی هراس‌انگیز را به چشم می‌دید.”[۱۰۰] یک ماه بعد، او ناخشنودی شاه را از خواندن گزارش یک روزنامه آلمانی که ایران را “در آستانه‌ی نقطه‌ی جوش” توصیف می‌کرد،در یادداشت‌های روزانه‌ی خود ثبت کرد. [۱۰۱] در لندن، سرمقاله‌ی روزنامه‌ی تایمز ایران را در حال لغزش به سمت “آشوب فراگیر” توصیف می‌کرد، و “نشانه‌های خطرناک هرج و مرج اجتماعی” را در این کشور مشاهده می‌نمود.(102)]

در ماه مارس ۱۹۷۷۷، برنامه‌ی پنجم دولت به کناری گذاشته شد؛ برآوردها، اهداف، و نمودارهای خوش‌ بینانه‌ی آن همگی «غیرقابل‌ تحقق» تلقی شدند.[۱۰۳] علاوه بر ثابت ماندن تحمیلی مخارج دولت، کاهش فراوان درآمدهای نفتی، دولت را مجبور به تجدید نظر در خریدهای نظامی خود از ایالات متحده نمود.پروژه‌های عظیم و پراعتباری همچون پایگاه دریایی چابهار به بایگانی سپرده شدند.[۱۰۴] در اوت ۱۹۷۷، شاه جمشید آموزگار، وزیر نفت خود را جایگزین امیر عباس هویدا کرد. نرخ تورم غیررسمی در تابستان آن سال بین ۳۰ الی ۴۰ درصد تخمین زده می‌شد، در همین دوره تخمین‌ها حاکی از تنزل ۵۰ درصدی تولیدات صنعتی بود.[۱۰۵] اقدامات متهوّرانه‌ی نخست وزیر جدید برای آرام کردن اوضاع اقتصادی، خود باعث بروز مشکلات دیگری شد. برنامه‌ی شدیداً انقباضی آموزگار که شامل قطع یارانه‌های پرداختی به گروه‌های قدرتمند دارای منافع خاص، از جمله ملّاهای ایران، بود بسیاری از کارگران غیر ماهر را از کار بیکار کرد،خشم بسیاری از ایرانی‌ها را بر انگیخت، و موجبات وحشت طبقه‌ی متوسط را فراهم کرد.[۱۰۶] همان موقع گزارشگران خارجی از تهران گزارش کردند که شمار بسیاری از جوانان بیکار روزهای خود را با پرسه زدن در خیابان‌های شهرهای ایران سپری می‌کنند.[۱۰۷] آمار بیکاری در سال ۷۷-۱۹۷۶ ناقص و غیرقابل‌اعتماد است، اما یک مطالعه‌ی بازار کار ایران در سال‌های پیش از انقلاب که بعدها توسط جیمز اسکویل (James Scoville) به انجام رسید، نتیجه‌گیری می‌کند که “در اواخر دهه ی ۱۹۷۰، بازار کار در شهرها دچار آشفتگی بسیار بود.مهاجران غیر ماهر به شهرها، بویژه به تهران، هجوم آورده بودند؛ مشاغل کارخانه‌ای به هیچ وجه رشد پیشین را نداشتند؛ و شمار افراد بیکار یا نیمه‌بیکار به شدت افزایش یافته بود.چندین میلیون از افراد بیکار یا نیمه بیکار که بسیاری از آنها به تازگی به شهرها مهاجرت کرده بودند، در خیابان‌های شهرهای ایران سرگردان بودند.در چنین اوضاع و احوالی،رکود جهانی و تغییر سیاست توسعه آثار زیان‌باری به دنبال داشت.[۱۰۸] نیکی کدی (Nikkie Keddie)، تاریخ‌نگار، چنین می‌نویسد: “افزایش ناگهانی میزان بیکاری،بخصوص میان افراد نیمه‌ماهر و غیرماهر، آن هم بعد از افزایش انتظارات، وضعیت کلاسیک جامعه‌ای در آستانه‌ی انقلاب را به وجود آورده بود. (109)

حتی پایان یافتن سیستم قیمت‌گذاری دوگانه‌ی اُپک در ژوئیه‌ی ۱۹۷۷۷ کمکی به بهبود اوضاع نکرد. هر چند عربستان سعودی در تلاش خود در جهت سرازیر کردن نفت به بازار موفقیت چندانی به دست نیاورد، اما توانست آن میزان نفت را که برای ثابت ماندن قیمت‌ها تا پایان آن سال لازم بود، به بازار تزریق کند.

آخرین صحنه‌ی نبرد سرنوشت‌سازِ ایران و عربستان سعودی نقطه‌ی عطفی در روابط پیچیده‌ی امریکا با دو پادشاهی محافظه‌کار در منطقه، و پایان راهبرد “دو ستونه” (two pillar) نیکسون-کیسینجر در محافظت از منطقه‌ی خلیج فارس در برابر قدرت‌یابی رادیکال‌ها بود. سعودی‌های سربه ‌زیر و فرمان ‌بردار توانستند در دل امریکایی‌ها جای ایران سرکش را بگیرند . امتناع شاه از تسلیم شدن در ماه‌های منتهی به نشست دوحه و آمادگی سعودی‌ها به قربانی کردن منافع و حیثیت خود در جهان عرب، حس سپاسگزاری را در دستگاه سیاست خارجی امریکا به وجود آورد. مقالات بسیاری در روزنامه‌های امریکایی انتشار یافت که عنوان آنها زمانی برای مقالات مرتبط با ایران در دوره‌ی محمد رضا پهلوی به کار می‌رفت. “عربستان سعودی از پس اعصار سر بر می‌آورد”، عنوان یکی از مقالات لس‌آنجلس تایمز بود.[۱۱۰] نیویورک تایمز شیخ یمانی را “تَلی‌‌رَندِ دنیای نفت” توصیف کرد( Talleyrand دیپلمات نامدار فرانسوی در سده‌های ۱۷ و ۱۸ میلادی بود. مترجم) و به خوانندگان خود بشارت داد که در خاور میانه قدرت جدیدی از پسِ اعصار سر بر آورده است: « نفوذ سعودی‌ها رو به افزایش است.»[۱۱۱] یک امریکایی با «ریشه‌های عمیق» در عربستان سعودی قویاً اعلام کرد که پادشاهی کویر «بهترین جهنّمی است که تا کنون وجود داشته است.» طی مدّت زمانی بسیار کوتاه، سعودی‌ها جایگاه ایران را به عنوان استوار ترین و وفادارترین هم‌پیمان آمریکا در منطقه‌ی خلیج فارس از آن خود کردند.

پی‌نوشت‌ها:

1- نگاه کنید به:

Henry A. Kissinger, White House Years (New York: Little Brown & Company, 1979), p. 1261.


2- نگاه کنید به:

Iran Reports Exports of Oil Decline 34.7%,” The New York Times, January 12, 1977.

در ژانویه ۱۹۷۷ صادرات روزانه‌ی نفت در مقایسه با دسامبر ۱۹۷۶، ۵/۳۴ درصد کاهش یافت. کاهش ناگهانی در تولید نفت ۳۸ درصد بود. نگاه کنید به:

How the Opec Fight Will Be Won,” The Economist, January 15, 1977, p. 78.


3- نگاه کنید به:

Iran Confirms Oil Output Slump,” The Times, January 28, 1977.

Shah Feels Pinch From Loss of Exports,” The Times, February 18, 1977.

برای جزئیات وام‌های بانکی مراجعه کنید به

Iran’s Cabinet Agrees On a $500 Million Loan To Narrow Its Deficit,” The New York Times, January 17, 1977.


4- یمانی تهدید به افزایش۵۰ درصدی تولید نفت عربستان کرد. نگاه کنید به:

Yamani Says Saudis Can Raise Output of Oil By 50%,” The New York Times, January 15, 1977.


5- نگاه کنید به:

Hossein Razavi and Firouz Vakil, The Political Environment of Economic Planning in Iran, 1971-1983: From Monarchy to Islamic Republic, Westview Special Studies on the Middle East (Boulder and London: Westview, 1984), p. 90.

دکتر حسین رضوی از ۱۹۷۶ تا نوامبر ۱۹۸۱ به عنوان یکی از مدیران دفاتر سازمان برنامه و بودجه‌ی ایران خدمت کرده است. دکتر فیروز وکیل نیز از ۱۹۷۳ تا ۱۹۷۹ در این سازمان خدمت کرده است. این دو در تبعید شیوه‌های بودجه‌بندی و فرآیندهای مالی ایران در دهه‌ی ۱۹۷۰ را به طور قطعی تهیه کردند. مطالعه‌ی کتاب کم‌حجمی که محصول تلاش آنها است، برای پژوهندگان ضروری است. این دو با این اثر پژوهشگران را مدیون خود ساخته اند.


6- نگاه کنید به:

Nikki R. Keddie with a section by Yann Richard, Roots of Revolution: An Interpretive History of Modern Iran (New Haven and London: Yale University Press, 1981), p. 177.


7- شاه این سخنان را در حضور اسدالله علم، وزیر دربار امین و وفادار خود، اظهار کرده بود. نگاه کنید به:

Asadollah Alam, The Shah and I: The Confidential Diary of Iran’s Royal Court, 1969-1977 (New York: St. Martin’s Press, 1991), p. 535.

8- برای کسب اطلاعات بیشتر در خصوص نقشی که هزینه‌های دولت در شدت بخشیدن به انقلاب فرانسه داشته است، نگاه کنید به:

Philip T. Hoffman and Jean-Laurent Rosenthal, “New Work in French Economic History,” French Historical Studies, Vol. 23, No. 3 (Summer 2000);

Thomas J. Sargent, “The Macroeconomic Causes and Consequences of the French Revolution,” Federal Reserve Bank of Minnesota, December 1991, http://www.minneapolisfed.org;

Eugene Nelson White, “The French Government and the Politics of Government Finance,” The Journal of Economic History, Vol. 55, No. 2 (June 1995), pp. 227-255.


9- برای یافتن جزئیات بحران مالیِ پیش از انقلاب در روسیه‌ی تزاری در سال‌های ۱۷-۱۹۱۶ نگاه کنید به:

Gregory M. Dempster, “The Fiscal Background to the Russian Revolution,” European Review of Economic History, Vol. 10, pp. 35-50;

Orlando Figes, A People’s Tragedy: The Russian Revolution 1891-1924 (London: Pimlico, 1996); and Robert Service, A History of Modern Russia, From Nicholas II to Putin (London: Penguin Books, 2003).


10- رابرت گراهام، گزارشگر خاورمیانه‌ای تایمز مالی، که بین سال‌های ۱۹۷۵ تا ۱۹۷۷ در تهران مستقر بود، نسبت به دیگر روزنامه‌نگاران درک عمیق‌تری از اوضاع ایران داشت. نگاه کنید به:

Robert Graham, Iran: The Illusion of Power (London: Croom Helm Ltd., 1978), pp. 99-100.

کتاب گراهام هنوز هم اصلی‌ترین منبع برای درک فراز و فرود قدرت حکومت پهلوی است. گراهام در این کتاب می‌نویسد که نوسانات درآمدهای نفتی ایران در سال ۱۹۷۷ اقتصاد ایران را “به شدت دچار نوسان ساخت”. او می‌نویسد: “انتظار آن بود که نفت ۷۸ درصد از منابع برنامه‌ی پنج‌ ساله‌ی اقتصادی دولت را تأمین کند … تأثیر چنان نوساناتی در تقاضای جهانی بسیار چشمگیر بود … بالغ بر ۵/۳ میلیارد دلار از هزینه‌های دولت کاسته شد و محاسبه‌ی درآمدهای سال آتی با فرض ۱۰ درصد کاهش در فروش کلی نفت مجدداً انجام شد، و نرخ رشد هدف ۱۳ درصدی نیز تعدیل گردید.”٫ نگاه کنید به:

Memoranda of Conversations, 8/3/76, folder “Ford, Kissinger, Scowcroft,” Box 20, National Security Adviser, Gerald R. Ford Library.


11- در سال ۱۹۷۳، درآمد دولت ایران از محل فروش هر بشکه نفت خام از ۸۵/۱ دلار به ۰۰/۷ دلار صعود کرد، و تا پایان ۱۹۷۴ به رقم ۲۱/۱۰ دلار در هر بشکه رسید. درآمدهای نفتی دولت از ۸/۲ میلیارد دلار در سال‌ ۷۳/۱۹۷۲ به ۶/۴ میلیارد دلار در سال ۷۴/۱۹۷۳ رسید، و در سال ۷۵/۱۹۷۴ به ۸/۱۷ میلیارد دلار صعود کرد. نگاه کنید به:

Razavi and Vakil, The Political Environment of Economic Planning in Iran, 1971-1983, p. 63.


12- نگاه کنید به:


Arnaud de Borchgrave, “Colossus of the Oil Lanes,” Newsweek, May 21, 1973, p. 40.


13- نگاه کنید به:


It Was Like Coming Home Again,” The New York Times, July 29, 1973.


14- نگاه کنید به:

De Borchgrave, “Colossus of the Oil Lanes,” p. 40.


15- نگاه کنید به

National Security Adviser, Memoranda of Conversations, 7/9/74, folder “Nixon, William Simon,” Box 4, Brent Scowcroft Papers, Gerald R. Ford Library.


16- نگاه کنید به

Tim Weiner, Legacy of Ashes: A History of the CIA (New York: Random House, 2007), p. 368.


17- نلسون راکفلر این سخنان را در جریان سفرش به ایران در مارس ۱۹۷۶ اظهار کرد. خانواده‌ی راکفلرها و خاندان پهلوی روابط گرمی با هم داشتند. نگاه کنید به:

Alam, The Shah and I, pp. 476-477.


18- نگاه کنید به

Alam, The Shah and I, p. 395.


علم در جایی دیگر در خاطرات‌اش ثبت کرده است که هنگامی که کیسینجر مطلع شد که شاه هر روز ۱۳ ساعت کار می‌کند، به هیجان آمد: “بنابراین ایشان سخت‌کوش‌ترین دولتمرد در همه‌ی دنیا هستند. من قبلاً تصور می‌کردم که این افتخار را برای خود حفظ کرده ام. مردی به بزرگی شاه وجود ندارد. این را جهت خوشایند شما نمی‌گویم، عین حقیقت است.” نگاه کنید به:

Alam, The Shah and I, p. 500.


19- نگاه کنید به

Memoranda of Conversations, 7/9/74, folder “Nixon, William Simon,” Box 4, National Security Adviser. Gerald R. Ford Library.


20- نگاه کنید به

National Security Adviser, Memoranda of Conversations, 7/9/74, folder “Nixon, William Simon,” Box 4, Brent Scowcroft Papers, Gerald R. Ford Library.


21- نگاه کنید به

Simon Calls Shah Quote ‘Misleading’,” The Washington Post, July 16, 1974.


22- نگاه کنید به

Nixon Let Shah Drive Up Oil Prices,” The Washington Post, June 1, 1979.


23- نگاه کنید به

Saudi Arabia and Iran In Oil-Price Stalemate,” The New York Times, September 10, 1974.

ملک فیصل از این امر هراس داشت که هر گونه اقدام یکجانبه از طرف او در جهت کاهش قیمت‌ها ممکن است به ایجاد شکاف در اُپک منتهی شود و افراط‌گرایی پان‌عربی را در میان اعراب برانگیزاند. در ثانی، شاه می‌توانست از تولید نفت خود به همان اندازه که سعودی‌ها در مزایده به حراج می‌گذاشتند، بکاهد.


24- نگاه کنید به:

National Security Adviser, Memoranda of Conversations, 7/30/74, folder “Nixon, William Simon,” Box 4, Brent Scowcroft Papers, Gerald R. Ford Library.


25- سایمن لحظه‌ای را که نیکسون شکست مزایده را فهمید، به یاد می‌آورد، “او خودنویس‌اش را میان دندان‌هایش گذاشت، سر آن را محکم بیرون کشید، و با شتاب روی یک تکه کاغذ یادداشتی نوشت. سایمن متوجه شد که معنی آن یادداشت این است که نیکسون با شاه تماس خواهد گرفت. نگاه کنید به:

Nixon Let Shah Drive Up Oil Prices,” The Washington Post, June 1, 1979.


26- حاضران جلسه‌ی سوم اوت ۱۹۷۴ عبارت بودند از وزیر خزانه‌داری، بیل سایمن، وزیر خارجه، هنری کیسینجر، رئیس فدرال رزرو، آرتور برنز، معاون وزیر خارجه، رابرت ایگرسل، معاون وزیر خارجه در امور اقتصادی و سیاسی، تامس اندرز، و معاون و دستیار رئیس جمهور در امور امنیت ملی، برنت اسکوکرافت.


27- کیسینجر تا کنون هرگز به طور کامل نگفته است که تا چه اندازه از نیت شاه به افزایش قیمت‌ها در دسامبر ۱۹۷۳ باخبر بوده است. والتر ایساکسن، زندگی‌نامه‌نویس کیسینجر، می‌گوید که “کیسینجر بعدها تأیید کرد که احتمال می‌داده است شاه برای خرید تسلیحات جدید، قیمت هر بشکه نفت را یکی دو دلار افزایش دهد.” نگاه کنید به:

Walter Isaacson, Kissinger: A Biography (New York: Simon & Schuster, 1992), p. 563.

بر اساس یادداشت‌های علم افزایش قیمت نفت و میزان آن پیشاپیش و به صورت محرمانه به اطلاع ریچارد هلمز، سفیر امریکا، رسیده است، لیکن او معنای واقعی آن خبر را به درستی درک نکرده است. نگاه کنید به:

Alam, The Shah and I, pp. 348-356

علم کاملاً درست گفته است. محتمل‌ترین توضیح، ناکامی سفیر امریکا و وزارت خارجه‌ی این کشور در درک درست سازوکار اقتصاد قیمت‌گذاری نفت بوده است. ظاهراً هلمز تصور می‌کرده است که قرار است قیمت نفت به ۷ دلار در هر بشکه برسد. اما در واقع ۷ دلار حاشیه‌ی سود تولیدکنندگان نفت بود. علم در یادداشت‌های خود می‌نویسد که هنگامی که هلمز به اشتباه بزرگ خود پی برد، “به غایت پریشان حال شد.” شاه احساس می‌کرد که شکایت امریکایی‌ها از میزان افزایش قیمت نامنصفانه است. شاه بر این باور بود که افزایش قیمت او بیش از اندازه نیست – عراق، ابوظبی، و کویت خواهان آن بودند که قیمت نفت به جای ۱۲ دلار به ۱۴ دلار در هر بشکه افزایش یابد.


28- نگاه کنید به:

Stephen D. Krasner, “The Great Oil Sheikdown,” Foreign Policy, No. 13 (Winter 1973-1974), p. 133.


آنچنان که کراسنر توصیف می‌کند، “سقوط قیمت‌ها موجب می‌شود که درآمد کشورهای تولید کننده‌ی نفت به سطحی کمتر از میزان مخارج‌ کنونی‌شان برسد … از بین رفتن آن انحصار چند جانبه ممکن است به ظهور رژیم‌های رادیکالی بیانجامد که آماده اند درآمدهای نفتی را صرف اهداف سیاسی کنند، و منجر به افزایش نفوذ روس‌ها در این کشورها شود و ماجراجویی‌های نظامی این دولت‌ها را در پی داشته باشد.


29- نگاه کنید به:

National Security Adviser, Memoranda of Conversations, 8/3/74, folder “Kissinger, Simon, Burns, Ingersoll, Enders,” Box 4, Brent Scowcroft Papers, Gerald R. Ford Library.


30- نگاه کنید به:

National Security Adviser, Memoranda of Conversations, 8/3/74, folder “Kissinger, Simon, Burns, Ingersoll, Enders,” Box 4, Brent Scowcroft Papers, Gerald R. Ford Library.


31- نگاه کنید به

National Security Adviser, Memoranda of Conversations, 8/3/74, folder “Kissinger, Simon, Burns, Ingersoll, Enders,” Box 4, Brent Scowcroft Papers, Gerald R. Ford Library.


32- نگاه کنید به:

National Security Adviser, Memoranda of Conversations, 8/17/74, folder “Ford, Kissinger,” Box 5, Brent Scowcroft Papers, Gerald R. Ford Library.


33- تأکید روی جمله‌ی پایانی در اصلِ این سند، نوشته شده توسط وینستون لرد، وجود دارد. نگاه کنید به:

Briefing Memorandum to the Secretary of State from S/P Winston Lord, Department of State, Strategies for the Oil Crisis and the Scenario for September 28 Meeting, September 21, 1974, p. 6, The National Security Archive: Iran: The Making of U.S. Policy, 1977-80.


34- نگاه کنید به:

Shah Rejects Bid By Ford For Cut In Prices Of Oil,” The New York Times, September 27, 1974.


35- نگاه کنید به:

Kissinger to Press Shah On Oil Costs,” The Washington Post, November 1, 1974.


36- نگاه کنید به:

Friends Well Met,” Time, May 26, 1975, p. 21.


37- فهرست میهمانان ضیافت شام کاخ سفید به تاریخ ۱۶ ماه مه ۱۹۷۵ در صفحه‌ی B3 در روزنامه‌ی واشینگتن پست انتشار یافت. نگاه کنید به:

Memorandum to President Ford from Secretary of State Henry Kissinger, “Strategy for Your Discussions with the Shah of Iran,” May 13, 1975, p. 1.


39- نگاه کنید به

Strategy for Your Discussions with the Shah of Iran,” p. 5.


40- نگاه کنید به

Memorandum to President Ford from Secretary of State Henry Kissinger, “Strategy for Your Discussions with the Shah of Iran,” May 13, 1975, The National Security Archive: Iran: The Making of U.S. Policy, 1977-80.


41- نگاه کنید به:

Memoranda of Conversations, 5/15/75, folder “Ford, Kissinger,” Box 11, National Security Adviser, Gerald R. Ford Library.


42- نگاه کنید به:

Memoranda of Conversations, 5/15/75, folder “Ford, Kissinger, Iranian Shah Mohammed Reza Pahlavi,” Box 11, National Security Adviser, Gerald R. Ford Library.


43- نگاه کنید به:

Memoranda of Conversations, 5/15/75, folder “Ford, Kissinger, Iranian Shah Mohammed Reza Pahlavi,” Box 11, National Security Adviser, Gerald R. Ford Library.


44- نگاه کنید به:

Memoranda of Conversations, 5/15/75, folder “Ford, Kissinger,” Box 11, National Security Adviser, Gerald R. Ford Library. Also, Memoranda of Conversations, 5/15/75, folder “Ford, Kissinger, Iranian Shah Mohammed Reza Pahlavi,” Box 11, National Security Adviser, Gerald R. Ford Library.

45- شاه و مقامات ایرانی می‌دانستند که در ایران مشکلات اقتصادی و آشوب‌های اجتماعی همزمان با هم رخ می‌دهند. او دلایل موجّهی برای تمایل به بازگرداندن سریع ثبات به وضعیت مالی ایران داشت. یک ماه بعد از دیدار شاه از کاخ سفید، در شهر مذهبی قم شورش‌هایی بر ضد دولت به وقوع پیوست. این شورش‌ها پیش درآمد رخداد عظیم‌تری بود. نگاه کنید به:

“Iranian Riots Reported As Militants Fight Changes,” The New York Times, June 11, 1975.

46- ایران روزانه ۷۰۰٫۰۰۰ بشکه نفت مازاد بر احتیاجات‌اش تولید می‌کرد. کیسینجر طرح یک معامله‌ی تهاتری محرمانه را پیشنهاد داد که بر مبنای آن ایرانی‌ها در ازای اوراق خزانه‌داری (قرضه) امریکا بر اساس یک نرخ ثابت و از پیش تعیین شده نفت خود را به امریکا می‌فروختند و سرانجام اوراق خزانه‌داری را صرف خرید کالاهای امریکایی می‌کردند. نفت خریداری‌شده برای مقابله با تحریم نفتی بعدی ذخیره می‌شد. تولید نفت ایران با تمام ظرفیت حیاتی بود: هر گونه تنزّل میزان تولید موجب صعود قیمت‌ها می‌شد. هنگامی که کیسینجر این ایده را با الن گرینسپن، رئیس وقت شورای مشاوران اقتصادی فورد، در میان گذاشت، گرینسپن از آن استقبال کرد. او اظهار داشت که “این کار ساختار قیمتی اُپک را در هم می‌شکند … و قدرت آن را خواهد شکست.” این ایده تنها یک اشکال داشت. “هزینه‌ی این طرح به سعودی‌ها تحمیل خواهد شد، و آنها این طرح را دوست نخواهند داشت … تولید نفت ایران با ظرفیت کامل فشارهای حادّی بر سعودی‌ها وارد خواهد کرد.” این طرح جسورانه اما غیر قابل اجرا بود و سرانجامی نیافت. بیشترین مخالفت در برابر این ایده از جانب بیل سایمن ابراز شد. نگاه کنید به:

National Security Adviser, Memoranda of Conversations, 6/16/75, folder “Kissinger, Alan Greenspan, Under Secretary Robinson,” Box 12, Brent Scowcroft Papers, Gerald R. Ford Library.


47- نگاه کنید به:

Memoranda of Conversations, 5/16/75, folder “Ford, Kissinger, Iranian Shah Mohammed Reza Pahlavi,” Box 11, National Security Adviser, Gerald R. Ford Library.


48- نگاه کنید به:

“New Oil Price Rise Expected By Shah,” The Washington Post, May 18, 1975.


49- نگاه کنید به:

“America Bows Low As the Shah Pays a Visit,” The Washington Post, May 22, 1975.


50- استدلال‌های اقتصادی دولت امریکا در مخالفت با افزایش قیمت نفت توسط اُپک در یک گزارش توجیهی به تاریخ دوم دسامبر به سفارت امریکا در تهران مخابره شد. نگاه کنید به:

EB/ORF: PKBulletin: MW, 12-2-76, Subject: Impact of Another Oil Price Increase, National Security Archives, IV C(I) 36.


51- در همین اثنا بیل سایمن ارتباطات خود را با سعودی‌ها گسترش می‌داد. او بعد از ترک عرصه‌ی سیاست به جفری رابینسون، زندگی‌نامه‌نویس شیخ یمانی، اظهار داشت که “در میان بهترین خاطرات من از چهار سال و نیم بسیار بسیار هیجان‌انگیزی که در سمت‌های مختلف در دولت خدمت کردم، خاطرات مربوط به روابطم با شیخ یمانی بالاترین جایگاه را دارند … او مدتی در خانه‌ی من در مکلین (ویرجینیا) اقامت کرد. او حتی طالع مرا هم خواند.” سایمن حتی تصدیق می‌کند که آن دو مرد می‌کوشیدند راوبط‌شان دور از چشم هنری کیسینجر باشد. “ما مرتباً با یکدیگر به طور محرمانه مکاتبه می‌کردیم. ما برای ارتباط از راهی که آن را “کانال پشتی” می‌نامیدیم، استفاده می‌کردیم. آن پیغام‌ها از کانال وزارت خارجه رد و بدل نمی‌شد. روش ارتباطی ما شخصی‌تر بود.” نگاه کنید به

Jeffrey Robinson, Yamani: The Inside Story (London: Simon & Schuster, 1988), p. 203.


52- روایت ایکینز از گفتگو با یمانی – که به شکل رونوشت به واشنگتن مخابره شد – ۱۳ ماه بعد در واشنگتن پست در ستونی به قلم جک اندرسن انتشار یافت. نگاه کنید به:

Saudis Suspect an Iran-U.S. Plot,” The Washington Post, September 17, 1976.

روابط اندرسن با بیل سایمن در پی‌نوشتِ ۵۱ مورد اشاره قرار گرفته است.


53- نگاه کنید به:

“Kissinger Cleared Iran’s Oil Gouges,” The Washington Post, December 5, 1979.


54- نگاه کنید به:

National Security Adviser, Memoranda of Conversations, 7/9/76, folder “Ford, Kissinger, Saudi Deputy Prime Minister Abdallah bin Abd al-Aziz-Saud,” Box 20, Brent Scowcroft Papers, Gerald R. Ford Library.


55- نگاه کنید به:

National Security Adviser, Memoranda of Conversations, 7/9/76, folder “Ford, Kissinger, Saudi Deputy Prime Minister Abdallah bin Abd al-Aziz-Saud,” Box 20, Brent Scowcroft Papers, Gerald R. Ford Library.


56- نگاه کنید به:

Alam, The Shah and I, p. 396.


57- نگاه کنید به:

Alam, The Shah and I, p. 4.


58- نگاه کنید به:

Alam, The Shah and I, p. 434.


رابرت گراهام متوجه شده که شاه “دائماً سعودی‌ها را دست کم می‌گیرد” و قدرت آنها را در قیمت‌گذاری نفت، در حالی که بزرگترین تولیدکننده‌ی نفت بودند، ناچیز می‌پندارد. نگاه کنید به:

Graham, Iran: The Illusion of Power, p. 100.


59- نگاه کنید به:

“OPEC Challenged on Oil Price Rise,” The New York Times, May 31, 1975.


ستون جک اندرسن در واشنگتن پست افشای اطلاعات توسط دیگر مقامات رسمی در واشنگتن از جمله مقامات کاخ سفید، پنتاگون ، و سیا را باب کرد. هدف از افشای عمدی این اطلاعات گیج کردن رقبا، و آزمودن افکار عمومی پیش از طرح سیاست‌های مناقشه‌برانگیز بود. شاه یکی از خوانندگان حریص واشنگتن پست بود و بعید است که ماهیت شخصی و نیشدار اطلاعاتی که علیه او درز داده می‌شد، را درک نکرده باشد.


60- نگاه کنید به:

Richard T. Sale, “Arms Quarrels Strain US-Iran Ties,” The Washington Post, May 13, 1977, p. 1.


61- نگاه کنید به:

Don Oberdorfer, “Study Says Nixon OKd Unrestricted Iran Arms sales,” The Los Angeles Times, August 2, 1976, p. A1.


62- نگاه کنید به:

National Security Adviser, Memoranda of Conversations, 8/3/76, folder “Ford, Kissinger, Scowcroft,” Box 20, Brent Scowcroft Papers, Gerald R. Ford Library.


63- نگاه کنید به:

“Shah Cautions U.S. Against Arms Cut,” The New York Times, August 7, 1976.


64- نگاه کنید به:

“U.S. Support of Shah of Iran Reinforced By New Pledges During Kissinger’s Visit,” The Wall Street Journal, August 9, 1976.


65- هنری کیسینجر در جلد سوم کتاب خاطرات‌اش، Years of Renewal، سخن از “رفاقت پرشور” خود با بیل سایمن می‌گوید: “این رفاقت برجسته ‌ترین رابطه‌ی من بود، چرا که ما در خصوص راهبرد اختلاف نظر داشتیم، و با این حال جانانه از موضع خود دفاع می‌کردیم.” اما، اسناد اسکوکرافت به سادگی گویای آن است که کیسینجر دو بار از فورد درخواست کرده است که کابینه‌ی خود را بعد از انتخابات ریاست جمهوری ۱۹۷۶ آرایش دوباره دهد، و در هر دو بار خواهان عزل سایمن از سمت خود بوده است. در کتاب Years of Renewal کیسینجر شخصیت سایمن را می‌ستاید (“سبکبال، به غایت پرانرژی، و دوست‌داشتنی”) اما در عین حال رویکرد راهبردی او را نمی‌پسندد. او حقیقتاً نگران اعتماد بیش از اندازه‌ای سایمن به سعودی‌ها و فشار فراوانی بود که او به شاه وارد می‌کرد. نگاه کنید به:

Henry Kissinger, Years of Renewal (New York: Simon & Schuster, 2000), pp. 669-672.


66- نگاه کنید به:

National Security Adviser, Memoranda of Conversations, 8/13/76, folder “Ford, Kissinger, Scowcroft,” Box 20, Brent Scowcroft Papers, Gerald R. Ford Library.


67- نزدیکان شاه تیره و تار شدن فضای اجتماعی در سال ۱۹۷۶ در ایران را تشخیص داده بودند. شهبانو فرح با هوشیاری، صحنه‌ی سیاسی ایران را نظاره می‌کرد: “نجواهای حاکی از نارضایتی در سراسر کشور شنیده می‌شد … من از وجود نوعی بیماری در این فضا آگاه بودم.” جشن‌های بزرگداشت سلطنت در ۲۱ مارس ۱۹۷۶ برگزار شد: “بخصوص در آن روز متوجه شدم که چیزی بین مردم و سلطنت تغییر کرده است. آن را همچون سوزی تا مغز استخوانم احساس ‌کردم.” نگاه کنید به:

Farah Pahlavi, An Enduring Love: My Life With the Shah (New York: Miramax Books, 2004), pp. 258-261.


68- نگاه کنید به:

CIA Confidential Document, Iran: An Overview of the Shah’s Economy, 1974-10-16, National Security Archive Doc. IV B-3.

گزارش سیا از اقتصاد ایران بسیار سنگین به تحریر در آمده است.


69- کیسینجر در ۱۹۸۲ چنین نوشت، “حرف‌های کذب بسیاری درباره‌ی روابط شاه و ایالات متحده زده می شد … خرید‌های نظامی شاه در یک دهه‌ی پیش از سرنگونی‌اش ربطی به سقوط او نداشت.” نگاه کنید به:

Henry Kissinger, Years of Upheaval (Boston: Little Brown & Company, 1982), pp. 667-670.

کیسینجر بعد از بازنشستگی‌اش دفاع جانانه‌ای از سیاست‌های دولت‌های نیکسون و فورد در دهه‌ی ۱۹۷۰ در خصوص شاه به عمل آورد. با این وجود، شگفت‌آور است که در کتاب خاطرات سه جلدی او، با این که تصاویر بسیاری وجود دارد، هیچ تصویری از شاه درج نشده است. آن کتاب مملو از تصاویر آقای وزیر خارجه در کنار همه‌ی رهبران دنیا در بین سال‌های ۱۹۶۹ تا ۱۹۷۷ است، با این حال اثری از حتی یک تصویر از امپراتوری که در آن دوره در اوج اقتدار قرار داشت، در این کتاب خاطرات وجود ندارد. کتاب خاطرات ۴۵۴ صفحه‌ای جرالد فورد نیز به همان اندازه‌ی کتاب کیسینجر در خصوص مطالب مرتبط با شاه پُر از خالی است. به رغم صرف وقت و توجهی که فورد در خاطراتش به مسائل مرتبط با شاه، نفت، و ایران کرده است، به جز یک ارجاع ضمنی به ایران، او همه‌ی اشارات به محمد رضا پهلوی و کشورش را از کتاب حذف کرده است. نگاه کنید به:

Gerald R. Ford, A Time to Heal (New York: Harper & Row, 1979), p. 244.


70- نگاه کنید به:

National Security Adviser, Presidential Correspondence with Foreign Leaders: Iran — The Shah, Box 2, Gerald R. Ford Library.


71- نگاه کنید به:

National Security Adviser, Memoranda of Conversations, 6/16/75, folder “Ford, Saudi Arabian Foreign Minister Prince Saud bin Al-Saud,” Box 21, Brent Scowcroft Papers, Gerald R. Ford Library.


72- نگاه کنید به:

National Security Adviser, Presidential Correspondence with Foreign Leaders: Iran — The Shah, Box 2, Gerald R. Ford Library.


73- نگاه کنید به:

State Department Telegram, For the Secretary From the Ambassador, October 31, 1976, The National Security Archive: Iran: The Making of U.S. Policy, 1977-80.


74- نگاه کنید به:

National Security Adviser, Presidential Correspondence with Foreign Leaders: Iran — The Shah, Box 2, Gerald R. Ford Library.


75- نگاه کنید به:

National Security Adviser, Memoranda of Conversations, 11/23/76, folder “Ford, Kissinger, Scowcroft,” Box 21, Brent Scowcroft Papers, Gerald R. Ford Library.


76- نگاه کنید به:

National Security Adviser, Memoranda of Conversations, 11/29/76, folder “Ford, Saudi Ambassador Ali Alireza,” Box 21, Brent Scowcroft Papers, Gerald R. Ford Library.


77- نگاه کنید به:

National Security Adviser, Memoranda of Conversations, 11/29/76, folder “Ford, Saudi Ambassador Ali Alireza,” Box 21, Brent Scowcroft Papers, Gerald R. Ford Library.


78- نگاه کنید به:

National Security Adviser, Memoranda of Conversations, 11/29/76, folder “Ford, Saudi Ambassador Ali Alireza,” Box 21, Brent Scowcroft Papers, Gerald R. Ford Library.


79- نگاه کنید به:

National Security Adviser, Memoranda of Conversations, 11/29/76, folder “Ford, Saudi Ambassador Ali Alireza,” Box 21, Brent Scowcroft Papers, Gerald R. Ford Library.


80- نگاه کنید به:

National Security Adviser, Memoranda of Conversations, 12/3/76, folder “Ford, Kissinger,” Box 21, Brent Scowcroft Papers, Gerald R. Ford Library.


81- نگاه کنید به:

National Security Adviser, Memoranda of Conversations, 12/7/76, folder “Ford, CEA Chairman Greenspan, Iranian Ambassador Ardeshir Zahedi,” Box 21, Brent Scowcroft Papers, Gerald R. Ford Library.


82- نگاه کنید به:

National Security Adviser, Memoranda of Conversations, 12/7/76, folder “Ford, CEA Chairman Greenspan, Iranian Ambassador Ardeshir Zahedi,” Box 21, Brent Scowcroft Papers, Gerald R. Ford Library.


83- نگاه کنید به:

National Security Adviser, Memoranda of Conversations, 12/14/76, folder “Ford, Saudi Ambassador Ali Alireza,” Box 21, Brent Scowcroft Papers, Gerald R. Ford Library.


84- سعودی‌ها قیمت نفت خود را تنها ۵ درصد افزایش دادند. لذا اعلام این موضوع در دوحه این علامت را به صنعت نفت می‌داد که نفت عربستان سعودی ۱۰ درصد ارزان‌تر از نفت دیگر تولیدکنندگان قابل خریداری است. نگاه کنید به:

“Saudi Arabia’s Oil Minister Urges A 6-Month Price Freeze For OPEC,” The New York Times, December 15, 1976; “OPEC Is Likely To Lift Prices 5% to 10% If Mood of Moderation At Oil Talks Lasts,” The Wall Street Journal, December 16, 1976;

“Oil Cartel Sharply Split Over Issue of Price Hike,” The Los Angeles Times, December 16, 1976;

“Split In Opec Brings Two-Tier Oil Price Rises of 5% and 10%,” The Times, December 17, 1976;

“Saudi Arabia Flexes Its Economic Muscle, And the World Reacts,” The Wall Street Journal, December 20, 1976.


85- نگاه کنید به:

“The Strain on OPEC,” Newsweek, January 24, 1977, p. 47.


86- نگاه کنید به:

“Oil Price Rise Will Hold at 5%, Saudi Official Says,” The Los Angeles Times, December 18, 1976.


87- نگاه کنید به:

Memoranda of Conversations, 1/4/77, folder “Ford, Kissinger,” Box 21, National Security Adviser, Gerald R. Ford Library.


88- برای مطالعه‌ی تحلیل نقش شاه در سیاست‌گذاری‌های مالی و برنامه‌ریزی اقتصادی کوتاه‌مدت و بلندمدت ایران، و اتخاذ نظریه‌ی اقتصادی “فشار عظیم” توسط او نگاه کنید به:

Jahingir Amuzegar, The Dynamics of the Iranian Revolution: The Pahlavis’ Triumph and Tragedy (Albany: State University of New York, 1991), Chapter 11, pp. 171-192;

Razavi and Vakil, The Political Environment of Economic Planning in Iran, 1971-1983, Chapter 4, pp. 61-99.


89- شاه این سخنان را در مصاحبه با مجله‌ی اشپیگل آلمان اظهار کرده بود. این مصاحبه در غرب بازتاب گسترده‌ای یافت. در ایالات متحده این مصاحبه توسط Special Features نیویورک تایمز توزیع شد و در چندین روزنامه از جمله در واشنگتن پست به چاپ رسید. نگاه کنید به:

The Washington Post as “The New Power of Oil: An Interview With the Shah of Iran,” The Washington Post, February 3, 1974.


90- نگاه کنید به:

Harry B. Ellis, “Iran’s Race to Modernize Before the Oil Runs Out,” Christian Science Monitor, January 2, 1976.


91- نگاه کنید به:

Ellis, “Iran’s Race to Modernize Before the Oil Runs Out.” Iran was hit by two types of inflation driven by “a shortage of goods relative to demand and steadily rising prices for the nation’s burgeoning imports.”


92- برای خواندن روایتی از شورش‌های قم نگاه کنید به:


Eric Pace, “Iranian Riots Reported as Militants Fight changes,” The New York Times, June 11, 1975.

اسوشیتدپرس نرخ تورم ایران را ۲۰ درصد گزارش کرد. این گزارش در نیویورک تایمز به چاپ رسید. نگاه کنید به:

“Drop in Oil revenue Cited,” The New York Times, June 17, 1975.


93- نگاه کنید به:

Razavi and Vakil, The Political Environment of Economic Planning in Iran, 1971-1983, pp. 88-89.

کارزار کنترل قیمت‌ها توسط دولت آتش خشم بازاریان را شعله‌ور کرد. بر اساس برآوردهای انجام‌شده بین ۸ تا ۱۰ هزار نفر از خرده ‌فروشان و صنعتگران به اتهام “گرانفروشی” دستگیر شدند. کنترل قیمت‌ها موجب اختلالات بیشتر در اقتصاد کشور گردید.


94- نگاه کنید به:

Razavi and Vakil, The Political Environment of Economic Planning in Iran, 1971-1983, p. 82.


95- فی‌الواقع، بنا به عقیده‌ی دو اقتصاددان ایرانی، رضوی و وکیل، از اوایل ۱۹۷۵ اقتصاد ایران “از کنترل خارج شده بود.” تلاش‌های دولت برای آرام کردن اوضاع اقتصادی تنها موجب وخامت بیشتر شرایط شد. نگاه کنید به:

Razavi and Vakil, The Political Environment of Economic Planning in Iran, 1971-1983, p. 83.


-96 نگاه کنید به:

“Iran reports Exports of Oil Decline 34.7%,” The New York Times, January 12, 1977, p. 66.


97- نگاه کنید به:

Alam, The Shah and I, p. 537.


98- نگاه کنید به:

Alam, The Shah and I, p. 537.


99- نگاه کنید به:

Alam, The Shah and I, p. 538.


100- نگاه کنید به:

Alam, The Shah and I, p. 539.


101- نگاه کنید به:

Alam, The Shah and I, p. 541.


102- نگاه کنید به:

“Growing Pains in Iran,” The Times of London, January 5, 1977, p. 13.


103- نگاه کنید به:

Amuzegar, The Dynamics of the Iranian Revolution: The Pahlavis’ Triumph and Tragedy, p. 180.


104- نگاه کنید به:

Eric Pace, “Iran Said To Review Arms Buying In U.S. Because of Oil Lag,” The New York Times, February 9, 1977.


105- نگاه کنید به:

Joe Alex Morris Jr., “Is It For Real? New Broom Stirs Lots of Dust in Iran,” The Los Angeles Times, October 7, 1977.

در همین مقاله جمله‌ای از نخست وزیر پیشین، امیر عباس هویدا، درباره‌ی سیاست “فشار عظیم” در سال‌های بعد از ۱۹۷۳ نقل شده است، و آن این که “خیلی تند رفتیم.”


106- سَلَف جمشید آموزگار در سمت نخست وزیری امیر عباس هویدا بود که بعد از انقلاب اعدام شد. برادر او، فریدون هویدا، که آن زمان سفیر ایران در سازمان ملل متحد بود، در خاطراتش به یاد می‌آورد که “آموزگار اعتبارات را محدود ساخت، و هزینه‌های عمومی را به شدت کاهش داد.” دامنه‌ی کاهش هزینه‌ها توسط آموزگار به “وجوهی که برادر من برای اهداف مذهبی فراهم کرده بود و بالغ بر یازده میلیون دلار بود، گسترش یافت. این پول که از محل بودجه‌ی سّری نخست وزیری تأمین می‌شد، برای تعمیر و نگهداری مساجد و مدارس قرآنی و هزینه‌های مشابه دیگر صرف می‌شد … همه‌ی روحانیان از جمله روحانیان طرفدار خمینی از این وجوه منتفع می‌شدند.” برخلاف هویدای زیرک، جمشید آموزگار استعداد عوامفریبی نداشت. نگاه کنید به:

Fereydoun Hoveyda, The Fall of the Shah, Translated by Roger Liddell (New York: Wyndham Books, 1979), p. 84.


107- گزارشگران خارجی تایمز مالی، تایمز لندن، نیویورک تایمز، واشنگتن پست، لس‌ آنجلس تایمز، و کریستین ساینس مانیتور، همگی از ۱۹۷۶ تا ۱۹۷۷ گزارش‌هایی درباره‌ی اثر بی‌ثبات‌کننده‌ی تورم وبیکاری بالا در شهرهای ایران منتشر کردند. اما بسیاری از این گزارش‌ها در صفحات اقتصادی این روزنامه‌ها انعکاس یافت. شاید اگر در صفحات اخبار جهان منتشر می‌شد بیشتر توجه دیپلمات‌ها و سیاست‌گذاران را در واشینگتن جلب می‌کرد. می‌توان برای یک لحظه تصور کرد که اگر تصمیم‌سازان واشینگتن پیامدهای سیاسی و اجتماعی-اقتصادی آنچه که در صفحات اقتصادی روزنامه‌های‌شان منتشر می‌شد را درک می‌کردند، واکنشی بکلّی متفاوت نسبت به رخدادهای ایران نشان می‌دادند.


108- نگاه کنید به:

James G. Scoville, “The Labor Market in Prerevolutionary Iran,” Economic Development and Social Change, Vol. 34, No. 1 (October 1985), pp. 52-53.


109- نگاه کنید به:

Keddie, Roots of Revolution: An Interpretive History of Modern Iran, p. 177.


110- نگاه کنید به:

Joe Alex Morris, Jr., “Saudi Arabia Comes of Age in Arab Politics,” The Los Angeles Times, February 2, 1977.


111- نگاه کنید به:

Flora Lewis, “Saudis Influence Is Growing,” The New York Times, January 30, 1977.



چرا محمدرضا شاه باید می رفت؟!

نگاهی گذرا به چهارمین نیروی هوایی برتر جهان


FOREIGN RELATIONS OF THE UNITED STATES, 1969–1976, VOLUME E–4, DOCUMENTS ON IRAN AND IRAQ, 1969–1972

164. Research Study Prepared in the Bureau of Intelligence and Research, Washington, January 28, 197212

Washington, January 28, 1972

DEPARTMENT OF STATE

BUREAU OF INTELLIGENCE AND RESEARCH

RESEARCH STUDY RNAS-2

January 28, 1972

IRAN: ARMS AND THE SHAH

The Shah of Iran has expressed interest in reaching an understanding with the United States to assure the supply of sophisticated American arms to Iran until 1980. He is, among other things, looking forward to receiving a newer generation of fighter aircraft than the F-4 Phantoms he is now getting. It is therefore timely to examine Iran’s current strategic posture and concomitant military needs, and to attempt to relate U.S. interests to possible future developments in the Shah’s “independent national policy.”

ABSTRACT

The celebration last October of 2,500 years of the Iranian monarchy serves as a useful reference point in assessing the emergence of Iran as an independent political and military power in the Persian Gulf, especially as it affects Iran’s relations with the United States and has intensified the perennial Iranian feud with Iraq.

The Shah has made clear the purpose of Iran’s “independent national policy.” The buildup in Iranian military strength in anticipation of British military withdrawal from the Gulf means that Iran intends to play a predominant role in the Persian Gulf area, free of great-power restraints, now that the British military presence has departed.

[Page 2]

The Shah wants Iran to be a leading force in the protection of the Gulf against subversion or military attack by radical Arab regimes. To this end, he has built up a substantial military establishment equipped with late-model American, British, and Soviet weapons. He has plans for even more elaborate military forces.

While he is immediately concerned with the threat posed by Iraq, the Shah’s strategic interests center on the Persian Gulf and extend into the Indian Ocean. He has seized upon that part of the Nixon Doctrine which emphasizes the responsibility of regional powers for the defense and security of specific areas, and believes Iran can fulfill this role in its region.

The Shah’s effort to assume that role may introduce strains into the long-standing U.S.-Iran military supply relationship, as he increasingly judges U.S. support for Iran by its willingness to supply the arms he wants. Moreover, the increasingly assertive role of Iran in the region may to some extent diverge from U.S. interests in the Gulf. While no sharp estrangement is likely between the U.S. and Iran, the ties between the two countries may eventually become looser. The possibility of Iran-Iraq hostilities and of growing political tension in Iran are factors which could also complicate U.S. policy in the Gulf.

INR/Near East and South Asia

Director: Curtis F. Jones

Analyst: Peter S. Maher

Ext. : 21430

Released by:

[Page 3]

“We appreciate friendship but are not affected in the slightest way by what is said about us by biased people. By the grace of God, with or without outsiders, we shall reap the benefit of our own effort. We will regain our past prestige.

“It is quite natural that now when imperialism is leaving this region, those areas which historically belonged to us should come back to us. I can assure you that we intend to play a positive role in the stability of the region so that the liberty and independence of all countries is protected. We will certainly respect their rights. By the grace of God, we have a sufficiently large country and are not looking for more, but we intend to defend our historical rights.

“…Iran’s military force will be one of the most powerful and effective powers in this region… our aim is to implement a policy that would safeguard stability in this region and prevent any aggressive designs…anyone who has aggressive designs in this region should know what kind of force he would have to deal with.”

(Shah of Iran’s post-Persepolis press conference, Tehran, October 18, 1971)

The celebration last October of the 2,500th anniversary of the Persian monarchy marked for Shah Mohammed Reza Pahlavi a new stage in the development of Iran’s “independent national policy,” as the quoted statements demonstrate. Nor were these remarks intended merely as brave words, for the Shah conveyed much the same message in private to visiting foreign statesmen. To put it succinctly, Iran intends to play a prominent role in the Persian Gulf, and even in the Indian Ocean, now that British military forces have left the area; if necessary, Iran is also prepared to deal militarily with Iraq, which the Shah considers the region’s arch-troublemaker. To support its policy, Iran has created an impressive modern military force which will continue to receive the best modern non-nuclear equipment the Shah can procure.

The Challenge

The termination of Britain’s military role in the Persian Gulf has compelled the Shah to focus on Iran’s future role, which he sees as that of a strong, independent power capable of protecting its interests and [Page 4]insuring stability throughout the Gulf. In the Shah’s view, the changed situation in the Gulf will provide new opportunities for radical Arab regimes and movements to step up their attempts to subvert the Arab states on the western and southern shores of the Gulf. He fears the spread of radical military adventures similar to the guerrilla war troubling western Oman.

The Shah perceives the radical threat as a direct concern to Iran. All of Iran’s vital petroleum exports must transit the Gulf, and all its major ports are located on the Gulf, or on the Shatt al ‘Arab which empties into the Gulf. Access to the Gulf is thus central to Iran’s economic well-being and security. It was this fact that underlay the Shah’s insistence on obtaining control of the lower Gulf islands of the Tunb’s and Abu Musa, near the Strait of Hormuz. The same concern also explains Iran’s recent rapprochement with Egypt after a ten-year break in relations. While the Shah distrusted NASSER as the source of all evil in the radical Arab World, he regards Sadat as a possible counterweight to radical, unpredictable Iraq.

Iran’s differences with Iraq are of long standing and center on the location of the boundary and control over shipping in the Shatt al ‘Arab. More recently, Iraq has emerged as a threat to the stability and security of the Persian Gulf through its sponsorship of subversion and discord in the coastal sheikhdoms.

In talking to U.S. officials, the Shah has also stressed his fears of increased Soviet penetration of the Gulf. As a practical matter of policy he probably continues to believe that the Soviets attach major value to good bilateral relations with Iran and that a direct Soviet military move against Iran is unlikely. He is more concerned about Soviet support of radical Arab regimes such as those in Iraq and South Yemen or those that might emerge in the Gulf. His fears of “Soviet encirclement,” most recently expressed in connection with the USSR’s support for India in the Indo-Pakistani war, are very real and intensify his sense of need for continued U.S. support.

For the long term, however, he envisages the development of regional power centers (Iran, Saudi Arabia, India, Pakistan) capable of excluding undue great-power influence from the Gulf and the Indian Ocean without reliance on any foreign alliance.

Iran’s Response: Strength

For most of the past decade the Shah justified his need to build up his armed fors by pointing to the lavish amounts of equipment the [Page 5]Soviets were supplying to Iraq, Syria, and Egypt. Now Iran is strong enough to meet a direct military threat from Iraq. Military support for Iraq from Egypt and Syria is very unlikely under present circumstances. However, now that the British have withdrawn from the Gulf, the Shah sees a need for an Iranian deterrent to radical Arab action in the Gulf and the Arabian Peninsula. To fulfill this more ambitious mission, the Shah wants to further enhance Iran’s military power. Iran has the necessary funds, since its oil revenues have grown to over $1.8 billion annually in the past fifteen years. The Iranian military budget for FY 1972 totalled $1,023 million, 22 percent of the total budget and 10 percent of the Iranian GNP. Its expenditures for military purchases abroad now total more than $600 million annually.

Iraq-Iran Armed Forces: Comparison

The 8,500-man Iraqi air force, which Iran views as its most immediate threat, has in its inventory 91 MIG-21 aircraft, of which perhaps two-thirds are operational. In addition, it has 33 MIG-17’s, 46 Hawker Hunters, and 62 SU-7 Fitters, virtually all operationally assigned. It has some potential strategic capability, with 9 TU-16 bombers. In 1971, 150 of the 260 Iraqi pilots were jet-qualified, and 90 were listed as combat-ready. Additional pilots are being trained, primarily in the Soviet Union. The air force suffers from a generally low level of education, training, morale, and discipline, and has been further reduced in effectiveness by repeated political purges.

The Iranian air force inventory now includes 56 F-4 Phantom jet fighters and 109 F-5’s. Present plans call for Iran’s F-4 strength to be increased to 128 or more by 1975. The 26,000-man Iranian air force in 1971 included 312 pilots, of whom 220 were jet-qualified and 115 were listed as combat-ready. Ongoing pilot training, in Iran and the United States, is constantly adding to that total. While qualitative comparisons are risky, the Iranian air force is clearly superior to the Iraqi in motivation, training, organization, and mastery of technical maintenance, although Iran still depends on U.S. personnel for some aspects of advanced maintenance of its F-4 aircraft.

On the ground, the Iraqi army boasts an inventory of good Soviet equipment, including 784 tanks (700 of them T-54/55), 1,080 APC’s, and 705 artillery pieces. However, the low morale and poor standard of training of its 90,000 men, compounded by a weak logistics system, limit severely the army’s offensive capabilities.

[Page 6]

The Iranian army’s present equipment inventory is not markedly superior to Iraq’s, with 862 tanks (402 M-47, 460 M-60), 881 APC’s, and 1,254 artillery pieces, but the training, organization, morale, and technical effectiveness of Iran’s 152,000 troops are clearly superior. Since 1967 the mobility of Iran’s ground forces has been enhanced by large purchases of Soviet military trucks and APC’s, and by the acquisition of U.S.-built C-130’s (34 on hand, with a total of 50 planned).

The Iraqi navy has no combat capability. The Soviet Union has failed to deliver Komar missile boats promised under an old contract. In contrast, the Iranian navy has one newly-refitted ex-UK destroyer, twelve patrol craft, and eight British-built hovercraft. Four more new British-built frigates are now being delivered, and by late 1972 two more reconditioned ex-USN destroyers should arrive in Iran.

The bulk of the Iranian army and air force and all of the navy are disposed along or within reach of the border with Iraq or in the Persian Gulf. As there are no reserves, this force in being constitutes the entire existing deterrent capability of Iran. The Shah’s future plans, to the extent they are known, are designed to add formidable dimensions to this deterrent.

More Equipment To Come

A pilot himself, the Shah is adamant that Iran must have next-generation fighter aircraft such as the F-15. He is periodically lobbied by the French, the Soviets, and most recently the British and Germans jointly, and he follows closely developments in aircraft design outside the United States. However, he says he wants to keep his air force American-equipped. He recently proposed that firm assurances be offered to extend U.S. military sales to Iran up to 1980.

In addition to wanting more sophisticated aircraft, the Shah has indicated for some time that he desires an aerial refuelling capability to extend the range of his F-4’s across the Gulf and out into the Indian Ocean. (He thought about an aircraft carrier but decided it would be too expensive.) He has considered the idea of a major new Iranian naval base at Chah Bahar on the Gulf of Oman near the Pakistan border. Should this idea be carried out, Iran would have a base well beyond the Strait of Hormuz. The Shah would also like a Deepwater navy for Indian Ocean operations, which would require bigger ships than he now has. In the missile field, Iran is asking for more Hawk missiles, and the Shah has inquired about sophisticated anti-SAM missiles. His navy has British naval missiles, and the U.S. has undertaken to provide other naval missiles.

[Page 7]

Iran has ordered some 300 British Chieftain tanks and apparently has options on about 400 more. In addition to Soviet 130 mm artillery, the Iranians intend to purchase 52 U.S.-built 175 mm/8” self-propelled guns. Iran’s retrofit facility to modernize and up-gun its M-47 tanks should get into production late this year. Iran now has over 165 helicopters; and the airmobile infantry concept, which requires a large helicopter fleet, has attracted the Iranian ruler’s interest.

Implications for the United States

Much of this interest is no doubt due to prudent forward planning in an era when lead times for new weapons stretch out to years. However, with the departure of the British, the Shah sees Iran as the major Gulf power and in need of a truly credible deterrent. He is thus already looking beyond the immediate post-1971 period and seeks to prepare Iran for the pivotal role which, in his view, it should play in the region. He believes that only he and his government can determine Iran’s present and future military requirements commensurate to its new role.

Thus, outsiders’ estimates of what Iran needs will not necessarily determine what Iran will seek to acquire. Iran will try to fill its self-determined military needs, even if a principal supplier should balk. Doubtless, other sources will be available. The Shah has also been mindful of the hazards inherent in reliance on a single outside supplier, particularly since the U.S. cut off military supplies to Pakistan in 1965.

The Shah still values highly his relationship with the U.S., but he sees it increasingly in terms of American willingness to assist in the upgrading of his forces. Today, this means primarily the provision of sales credits and expert advice in dealing with commercial U.S. arms suppliers.

The U.S. military mission in Iran has evolved into a high-level joint planning body providing expertise in setting force goals and developing plans for efficient use of Iranian manpower. The Shah views ARMISH/MAAG primarily as a servicing agency to monitor and facilitate U.S. military sales to Iran and stateside training of Iranian pilots and specialists. There is little evidence that he pays much heed to any efforts on the part of ARMISH/MAAG to influence the scope of his armament efforts or his concept of what Iran needs. Rather, as the Shah has developed confidence in Iranian capabilities in military matters as well as in other fields, he has moved from a position of some dependence on his American advisers to one which sees them largely as a reliable and helpful channel to his American suppliers.

[Page 8]

In the evolution of his military relationship with the United States, the Shah has seized on that part of the Nixon Doctrine which recognizes the primary responsibility of regional powers for protecting the security and stability of specific areas. Consequently, in his mind the United States should be willing to provide Iran with the equipment and know-how required to play this role.

In negotiating future arms supply agreements with the U.S., the Shah possesses at least one concrete advantage. In a more relaxed international security environment the overall strategic value of Iran to the U.S. may become debatable. However, the United States retains facilities in Iran which are considered vital to U.S. national security interests. Substitutes may be available by about 1975, but as long as they remain of major importance to the U.S., the Shah can utilize this U.S. need in bargaining for arms supplies.

Diverging U.S. and Iranian Interests

For some years now Iran has followed a more assertive foreign policy, taking advantage of the dissipating cold-war atmosphere and Soviet desire to improve relations with its neighbors. This “independent foreign policy” has received a new impetus with the end of the British military presence in the Gulf. Iranian “condemnation” of the continued MIDEASTFOR presence in Bahrain, which they tell us is for public consumption only, is indicative of the Shah’s desire to assert Iran’s role as the Gulf’s leading power. In principle, he wants no permanent foreign military presence in the Gulf and would prefer that no great-power competition between the U.S. and U.S.S.R. develop either in the Gulf or in the Indian Ocean.

This attitude is consistent with the Shah’s long-time effort to restore Iran to a position of greater prominence. He has succeeded, at least for the time being, in his internal reforms and has muted the once-vocal opposition. Now the opportunity offers itself for a significantly expanded Iranian role in regional affairs. There can be no doubt that the Shah will exploit this opportunity as energetically as he can. He will wish to assert Iranian influence in the small emirates on the newly independent Arabian side of the Gulf. He will seek to exclude, or at least to limit, the influence of Iraq or other radical Arab regimes. In broad outline such a policy is likely to coincide with U.S. goals, but in specifics there will probably be divergences. The Shah and his government will certainly not wish to weaken seriously their ties with the U.S., but they may well object, at least in public, to any sign of U.S. interest in playing a proprietary role in Gulf affairs. The U.S. on its part may come to view some of the Iranian moves in Gulf affairs as adventurous and detrimental to overall Arab-Iranian relations and Gulf stability.

[Page 9]

Strains thus could develop which over time may contribute to a loosening of the close ties between the two countries without, however, leading to a serious estrangement. It is most unlikely that Iran will decide that it can dispense with U.S. support, no matter how much it may stress an independent foreign policy and an independent role in the Gulf.

In the shorter term, the greatest challenge to the harmony of the US-Iranian relationship lies in the three-way rivalry among Iran, Iraq, and Saudi Arabia for influence in the Persian Gulf area. As the friend of both Iran and Saudi Arabia, the U.S. would obviously be embarrassed by any dispute that arose between them.

It is probable that U.S.-Iranian relations would also be complicated by open hostilities between Iran and Iran. In these circumstances, Iraqi propaganda would undoubtedly play up Iranian supply of petroleum to Israel and proclaim Iranian complicity in the U.S.-backed “Zionist conspiracy.” Even the conservative Arab regimes like that in Saudi Arabia would have to pay some deference to the cause of Arab solidarity, and the U.S. effort to preserve a meaningful dialogue with Egypt would become even more difficult than it is today.

The Shah would undoubtedly seek to project the image of close American support for Iran against Iraq, but he might not be very responsive to U.S. counsels of moderation. However, U.S. success in dealing with the problems postulated here would be fundamentally conditioned by the status of the international effort to promote a political settlement of the Arab-Israel dispute.

A factor hard to evaluate in terms of U.S.-Iranian relations is the internal situation in Iran. While there is little doubt that the Shah’s “White Revolution” has fragmented the former opposition, leftist revolutionary youth groups have become active in the country. The dimensions of the dissidence are difficult to assess. As long as the Shah controls the security apparatus of the state, chances for a successful movement against his rule are probably small. Should he depart from the scene, whether through violence or natural causes, the position of the Pahlavi regime is likely to become much more precarious. Even if there is an orderly transfer of power, the new ruler will lack the Shah’s prestige and experience, and the direction Iran may take under new leadership is impossible to foresee.

Source: National Archives, Nixon Presidential Materials, NSC Files, Box 1282, Saunders Files, Middle East Negotiations, Iran Military 1/1/72-12/31/72. Secret; No Foreign Dissem; Controlled Dissem. Drafted by Peter S. Maher (INR/Near East and South Asia); and approved by Curtis F. Jones (INR/Near East and South Asia). An attached note wondered whether the summary would be useful in connection with the Presidential trip to Iran. Kissinger responded, “Yes—that is why I have included for file!”

In a study called “Iran: Arms and the Shah,” the Bureau assessed the Shah’s request for a firm agreement for high-technology American weapons to Iran through 1980.

برگردان فارسی

دفتر تاریخنگاری


روابط خارجیِ ایالات متحده امریکا،

۱۹۶۹ تا ۱۹۷۲ پوشینه ی ۴-E ، سندهای ایران و عراق، ۱۹۶ تا ۱۹۷۲

۱۶۴- مطالعات پژوهشیِ آماده شده در دفتر آگاهی و پژوهش، واشینگتن، ۲۸ ژانویه ۱۹۷۲(۱۲)

واشینگتن، ۲۸ ژانویه ۱۹۷۲

وزارت امور خارجه

دفتر آگاهی و پژوهش

مطالعات پژوهش RNAS-2

۲۸ ژانویه ۱۹۷۲

ایران، تسلیحات و شاه

پادشاه ایران در زمینه ی دستیابی به تفاهم با ایالات متحده به منظور تضمین تحویل سلاح های پیشرفته امریکایی به ایران تا سال ۱۹۸۰، ابراز علاقه نموده است. او، گذشته از دیگر چیزها، انتظار دارد از هواپیماهای جنگنده تازه تر از فانتوم اف -۴ که اکنون دریافت می دارد، تحویل بگیرد. از اینرو چگونگیِ استراتژی کنونی ایران و نیازمندی های همزمان ارتشی اش باید بوقت بررسی شود و باید کوشید تا تحولات احتمالیِ آینده″سیاست مستقل ملی″ شاه با منافع آمریکا سازگار باشد.

ناملموس جشن های ۲۵۰۰سال شاهنشاهی ایران نکته ی ارجاعیِ سودمندی ست در ارزیابی برآمدن ایران به عنوان قدرت سیاسی و ارتشی در منطقه ی شاخاب پارس، بویژه از آنجا که بر روابط ایران با آمریکا مؤثرست و بر شدت دشمنی های چند ساله با عراق افزوده است.

شاه، ″سیاست مستقل ملی″ ایران را اعلام داشته است. افزایش قدرت ارتشیِ ایران با توجه به پس نشینیِ ارتش انگلستان از شاخاب، به معنای آن است که ایران می خواهد با پایان گرفتن حضور ارتش انگلستان، نقش قدرت برتر در ناحیه ی شاخاب را داشته باشد آنهم رها از محدودیت های وابسته به قدرت بزرگ بودن. شاه می خواهد ایران در برابر اقدامات براندازی یا حمله ی نظامی از سوی رژیم های تندرو، قدرت حکمفرما در حفاظت از شاخاب پارس باشد. با این هدف است که او سرگرم برپاییِ تشکیلات ارتشیِ قابل ملاحظه یی ست که با آخرین مدل سلاح های امریکایی، انگلیسی، و روسی مجهز باشد. وی در نظر دارد نیروهای ارتشی هنوز هم کار آمدتر فراهم آورد.

شاه در حالی که نگران خطر آنیِ عراق می باشد، گرایش های استراتژیکی اش بر شاخاب پارس متمرکز است و تا درون دریابار هند گسترش می یابد. وی به بخشی از دکترین نیکسون متوسل شده که بر مسئولیت قدرت های منطقه یی در دفاع و ایمنیِ نواحی ویژه یی تأکید دارد و شاه بر این باورست که ایران توانایی اجرای چنین نقش در منطقه را دارد.

کوشش شاه در عهده دار شدن این نقش می تواند در روابط درازمدت امریکا ــ ایران در تأمین تسلیحات، تنش پدید آورد زیرا او به گونه ی فزاینده، پشتیبانی آمریکا از ایران را بر این پایه قضاوت می کند که امریکا خواهان آن است که تسلیحات در خواستیِ او را تحویل دهد. افزون بر این، نقش موکدانه ی ایران در منطقه ممکن است تا اندازه یی از خواسته های آمریکا در شاخاب، منحرف گردد. گو آنکه انتظار نمی رود میان امریکا و ایران بیزاری تند پدید آید ولی بستگی های میان دو کشور سرانجام گسسته تر خواهد شد. امکان درگیری های ایران ــ عراق و افزایش تنش سیاسی درون ایران از سازه هایی هستند که می توانند سیاست امریکا در شاخاب را پیچیده گردانند.


تناسب روابط عادی / خاورمیانه و جنوب آسیا

مدیر: کورتیس ف. جونز

تحلیلگر: پیتر س. ماهر

[ رویه ۳]

″ما بر دوستی ارج می نهیم ولی آنچه متعصبانه درباره ی ما گفته می شود کمترین اثری بر ما ندارد. به توفیق خداوندی، با دیگران، یا بدون آنان. ما از کوشش های خود سود خواهیم برد. ما آبرومندی و اعتبار گذشته را باز خواهیم یافت.

″ اکنون که امپریالیسم منطقه را ترک می گوید مناطقی که از نگرش تاریخی متعلق به ما هستند، به کامل طبیعی است که باید نزدمان بازگردند. به شما اطمینان می دهم که ما قصد داریم در ثبات منطقه نقش مثبت داشته باشیم تا آزادی و استقلال همه ی کشورها حفظ گردد. ما بی گمان حقوق آنان را رعایت خواهیم کرد. به توفیق خداوندی، ما کشوری بسنده پهناور داریم و در پی بیش از آن نیستیم، ولی مصصم هستیم تا از حقوق تاریخیِ خود دفاع کنیم.

″ ارتش ایران، یکی از تواناترین و مؤثرترین در منطقه خواهد بود… آرمان ما کاربست سیاستی که متضمن تثبیت ایمنی در منطقه باشد و از هر اقدام متجاوزانه جلوگیری کند… هر کس اقدامی تجاوزگرانه در پیش دارد باید بداند با چگونه قدرتی سروکار خواهد داشت. ″

(برگرفته از همایش رسانه ییِ شاه ایران پس از جشن های تخت جمشید، تهران، ۱۸ اکتبر ۱۹۷۱.)

چنانکه از سخنانش در کنفرانس مطبوعاتیِ یاد شده برمی آید، جشن ۲۵۰۰ سال شاهنشاهی ایران در اکتبر گذشته، نشانه ی پهنه یی نوین در تحولات ″سیاست مستقل ملی″ ایران برای محمد رضا شاه پهلوی بود. چنین نیست که اظهار نظرهای او به منظور ایراد سخنان دلاورانه باشد چرا که شاه همان پیام ها را خصوصی به سران کشورهای دیدارکننده باز گفته است. بسی فشرده، اکنون که نیروهای انگلیسی از این منطقه بیرون می روند، ایران می خواهد در شاخاب پارس نقش برتر را داشته باشد، و هتا در دریابار هند. در صورت لزوم، ایران همچنین آماده است تا با عراق از در جنگ درآید چون شاه، عراقیان را آشوبگر اصلیِ منطقه می داند. برای پشتیبانی از این سیاست، ایران یک ارتش نیرومند مدرن فراهم آورده که بهترین تسلیحات غیر هسته یی را بدست می آورد که شاه توان خریدشان را دارد.

چالشگری ( مبارز طلبی) پایان دادن به رُل ارتش انگلستان در شاخاب پارس،شاه را وادار نموده تا روی نقش ایران آینده متمرکز باشد، نقشی که او آن را در نیروی توانمند مستقلی می بینید که حافظ مصلحت کشور، و پشتیبان پایستگی در منطقه شاخاب پارس باشد. از نگرش شاه، دگرگونیِ وضع در شاخاب پارس فرصتی در اختیار رژیم های افراطیِ عرب می گذارد تا دولت های کرانه های باختر و جنوب شاخاب را براندازند. وی نگران گسترش ماجراجویی های متعصبانه ارتشی ست، همانند جنگ چریکی که عمان باختری را به دردسر در انداخته است.

برداشت شاه این است که تهدید های افراطی، موجب نگرانی سرراست ایران اند. همگیِ صادرات حیاتی نفت ایران باید از شاخاب بگذرند و همه ی بندرهای مهم ایران بر کرانه های شاخاب پارس جای دارند و یا بر کناره اروندرود( شط العرب) که به شاخاب می ریزد. از اینرو دسترس به شاخاب در سلامت و ایمنیِ اقتصاد ایران از اهمیت ویژه برخوردارست. پافشاری شاه برای زیر کنترل گرفتن آبخوست های تُنب کوچک و بزرگ، و ابوموسی در بخش پایین شاخاب نزدیک تنگه هرمز، استوار بر همین واقعیت است. همین دل نگرانی، جویا شدن نزدیکی دوباره اخیر با مصر پس از قطع ده ساله ی روابط را توجیه می کند. در حالی که شاه ناصر را سرچشمه پلیدی های جهان عرب های افراطی می انگارد و به او اعتماد نداشت، سادات را طرف مقابل احتمالی در برابر عراق افراطی و پیش بینی ناپذیر، می پندارد.

اختلافات ایران با عراق پیشینه ی دراز دارد و بر محدوده ی مرزها و کنترل کشتیرانی در اروند رود متمرکزست. بتازگی عراق با حمایت خود از براندازی و ایجاد ناسازگاری در شیخ نشین های کرانه یی به عنوان خطری برای ثبات و ایمنی شاخاب پارس سربراورده است.

شاه هنگام گفتگو با مقامات امریکایی همچنین بر نگرانی خود از افزایش رخنه ی شوروی در شاخاب تأکید داشته است. وی از روی خط مشی سیاست عملی همواره بر این باورست که شوروی بر روابط حسنه دوجانبه با ایران بسیار ارج می گذارد و دست یازیدن مستقیم شوروی به اقدام نظامی ضد ایران را محتمل نمی داند. نگرانیِ او از بابت شوروی بیشتر متوجه حمایت آنان از رژیم های افراطی عربی است همانند عراق و یمن جنوبی و یا آنانی که ممکن است در شاخاب پدیدار گردند. ترس او از ″محاصره شدن توسط شوروی″ که در ارتباط با حمایت شوروی از هند در جنگ هند و پاکستان جلوه گرست، براستی واقعیت دارد و احساس نیاز به ادامه ی حمایت آمریکا را تشدید می کند.

ولی او در درازمدت با پیدایش مراکز قدرت محلی (ایران، عربستان سعودی، هند، پاکستان) مواجه است که می توانند بدون پشتیبانیِ همپیمانان بیگانه از نفوذ نالازم قدرت های بزرگ در شاخاب و دریابار هند جلوگیری کنند.


واکنش ایران: قدرت

شاه در بیشینه ی دهه ی گذشته نیاز به برپاییِ و بازسازیِ نیروهای مسلح را اینگونه توجیه می نمود که شوروی [ رویه ۵ ] مقادیر عمده تسلیحات به عراق، سوریه و مصر تحویل می دهد. ایران اکنون آنچنان نیرومند هست که خطر نظامی مستقیم عراق را پاسخگو باشد. حمایت نظامیِ مصر و سوریه از عراق در شرایط کنونی محتمل به نگر نمی رسد. ولی اکنون که انگلیسیان از شاخابِ پارس بیرون می روند، شاه، روی نیاز به بازدارنده ی ایرانی در برابر اقدامات تازیان افراطی در شاخاب و شبه جزیره ی عربستان، تأکید می ورزد. شاه می خواهد به منظور اجرای این رسالت جاه طلبانه، بر قدرت ارتشیِ ایران بیش از پیش بیافزاید. از آنجا که درامد سالانه نفت ایران در پانزده سال گذشته به بیش از ۸ ،۱میلیارد افزایش یافته، ایران سرمایه درخور این کنش را دارد. در سال مالی ۱۹۷۲، کل بودجه ارتش ایران ۱،۰۲۳ میلیون دلار بوده، یعنی ۲۲ درسد کل بودجه کشور و ۱۰ درسد کل تولیدات و خدمات۰ هزینه های خریدهای خارجیِ ارتش اکنون سالانه بیش از ۶۰۰ میلیون دلار است.

سنجش نیروهای مسلح عراق ــ ایران

نیروی هواییِ ۸۵۰۰ تنیِ عراقی که ایران آن را خطر فوری می شمارد دارای ۹۱ جنگنده میگ 210 است، که شاید دو سوم آن ها آماده بکار باشند. افزون بر این، ۳۳ میگ ــ۱۷، ۴۶ شکاری و ۶۲ سوخو ۷ SU— می باشد که عملا ً آماده عمل اند. این نیرو دارای برخی توانایی های استراتژیک است همراه با ۹ بمب افکن ۱۶— TU. در سال ۱۹۷۱، ۱۵۰ تن از ۲۶۰ خلبان عراقی برای پرواز با هواپیمای جت، توانا شناخته شده اند و ۹۰ تن دیگر آماده به جنگ. خلبانان دیگری زیر آموزش اند، عمدتاَ در اتحاد شوروی. نیروی هوایی از سطح پایین در آموزش، تمرین، روحیه و انظباط برخوردارند که کارایی شان هنوز هم بواسطه ی تصفیه های سیاسی، بیشتر کاستی یافته است.

نیروی هواییِ ایران ۵۶ جت جنگنده ی فانتوم اف —۴، و ۱۰۹ اف— ۵ دارد. برنامه ی کنونی می خواهد تا سال ۱۹۷۵ شمار اف —۴ ها را به ۱۲۸ فروند یا بیشتر برساند. نیروی هوایی ۲۶۰۰۰ تنی ایران در سال ۱۹۷۱، دارای ۳۱۲ خلبان است که از آنان، ۲۲۰، تن برای پرواز با جت شایسته شناخته شده اند و ۱۱۵تن آماده به جنگ. آموزش دنباله دار در ایران و آمریکا، پیوسته بر شمار خلبانان یادشده می افزاید. ضمن آنکه سنجش کیفیت ها غلط انداز تواند بود، نیروی هوایی ایران بوضوح برترست، چه در انگیزش، آموزش و چه در چیرگی فنی و مراقبتی، گو آنکه نیازمندی ایران به پرسنل امریکایی در برخی موارد، و سیستم لجستیکیِ سُست، هنوز از توانایی های تهاجمیِ ارتش، به سختی می کاهد.

ارتش زمینیِ عراق به ابزار جنگی روسی مجهزست، شامل ۷۸۴، تانک که از آن ها ۷۰۰ تانک T-54/55

۱۰۸۰ APC’s (نفربر) و ۷۰۵ توپ. ولی روحیه ی سُست و استاندارد پست آموزش ۹۰۰۰۰ تن ارتشی، افزون بر سامانه ی ضعیف لجستیکی، توان تهاجمی ارتش را سخت محدود گردانیده است.

[ رویه ۶ ]

ابزار جنگیِ کنونیِ ارتش زمینیِ ایران با ۸۶۲ تانک (402 M-47, 460 M-60), 881 APC’s, و ۱۲۵۴ توپ، برتری محسوس بر عراق ندارد ولی آموزش، سازمان، روحیه و چیرگی فنی ۱۵۲۰۰۰ سرباز ایران به روشنی برتر از ارتش عراق است. از ۱۹۶۷به این سو، پویندگیِ نیروهای زمینیِ ایران بسی افزایش داشته که به واسطه خرید بزرگ بارکش ها و نفربرهای روسی بوده است. همچنین به سبب خرید C-130 ساخت آمریکا (هواپیماهای باری) ( ۳۴ فروند در اختیار ارتش، و در مجموع، ۵۰ هواپیما پیش بینی شده).

نیروی دریاییِ عراق توان جنگاوری ندارد. شوروی در تحویل قایق های موشک انداز کُومار که طی پیمان دیرین وعده داده شده بودند، کوتاهی ورزیده است. برخلاف، نیروی دریاییِ ایران یک ناوشکن(انگلیسی پیشین) بتازگی نوسازی شده، دوازده هواپیمای تجسسی، و هشت هووِرکرافت ساخت انگلیس دارد. چهار کشتی جنگی نو با تجهیزات گوناگون (و سنگین تر از ناوشکن) ساخت انگلستان اکنون در دست تحویل به ایران اند و در اواخر ۱۹۷۲ دو ناوشکن دیگر(امریکایی پیشین) و بازسازی شده قرارست به ایران برسند.

بخش اصلیِ ارتش و نیروی هوایی و کل نیروی دریاییِ ایران در پایگاه های مرزی نزدیک به عراق و یا در شاخاب پارس موضع گرفته اند. چون نیروهای رزرو وجود ندارند، این نیروها نشانگر کل توان ِبازدارندگیِ ایران می باشند. نقشه های آینده ی شاه، تا آنجا که شناخته شده اند، بر آن است که به این نیروهای بازدارنده ابعاد سهمگین بیافزاید.

تجهیزات بیشتر در راه اند.

شاه که خود خلبان است، انعطاف ناپذیرانه پامی فشارد که ایران باید مدرن ترین هواپیماهای جنگنده مانند اف ۱۵ را داشته باشد. لابیگران فرانسه یی، روسی، و بتازگی انگلیسی و آلمانی متفقاً و در فواصل معین نزد شاه به بازاریابی می پردازند. شاه از نزدیک تحولات طرح هواپیماسازی بیرون از امریکا را پیگیری می کند. ولی او می گوید که می خواهد نیروی هوایی ِایران تجهیزات امریکایی داشته باشد. وی اخیرا ً خواستار شده که تضمین استوار به او داده شود که فروش تسلیحات امریکایی به ایران تا ۱۹۸۰ ادامه خواهد داشت.

افزون بر خواستار شدن هواپیماهای پیشرفته تر، شاه مدت هاست که خواستار هواپیماهای سوخت رسان در هوا می باشد تا بُرد هواپیماهای اف ۴ را به آنسوی شاخاب و به راستای دریابار هند برساند. ( وی در اندیشه ناو هواپیمابر بود ولی بر آن شد که هزینه اش سنگین است.) او در فکر ساخت یک پایگاه دریایی بسیار کارآمد در چابهار، کنار شاخاب عمان نزدیکی مرز پاکستان، می باشد. اگر این ایده اش انجام گیرد، ایران پایگاهی فراسوی تنگه هرمز خواهد داشت. شاه همچنین مایل است زیردریایی هایی برای عملیات در دریابار هند داشته باشد که لازمه اش داشتن کشتی های بزرگتر از آنچه است که اکنون دارد. در بستگی با موشک، ایران خواستار موشک های بیشتر از نوع هاوک Hawk می باشد و شاه در زمینه ی موشک های پیشرفته ی ضد سام SAM ، تحقیقاتی انجام داده است. نیروی دریایی ایران، دارای موشک های دریاییِ انگلیسی است و امریکا دست اندر کار تأمین موشک های دریاییِ دیگری ست.

[ رویه ۷ ]

ایران ۳۰۰ تانک چیفتن انگلیسی سفارش داده با گزینه برای سفارش ۴۰۰ تانگ دیگر. ایرانیان می خواهند افزون بر توپ های ۱۳۰میلیمتری روسی، ۵۲ آتشبارهای خودکار امریکایی ۱۷۵ میلیمتری بخرند. تآسیسات بازسازی و مدرنیزه سازی توپ های ام ۴۷ تانک ها امسال آغاز به تولید می کند. اکنون ایران ۱۶۵ بالگرد(هلی کوپتر) دارد و طرح ایرموبیل برای پیاده نظام که نیازمند شماری بزرگ بالگرد است، توجه فرمانروایان ایرانی را جلب کرده است.


دشواری های پیش روی آمریکا

همه ی این تمایلات که از روی برنامه ریزی های پیشرو و خردمندانه، در دورانی ست که باروریِ طرح های تسلیحاتی سال ها به درازا می کشد. با اینهمه و با توجه به خروج نیروهای انگلیسی از شاخاب، شاه، ایران را در جایگاه قدرت بزرگ شاخاب، براستی نیازمند توانایی بازدارنده کارامد می یابد. از اینروست که وی هم اکنون به فرایند های زمانه ی فراسوی سال ۱۹۷۱ می نگرد و می کوشد ایران را برای انجام نقش بنیادین خود آماده کند، نقشی که از دیدگاه شاه، ایران باید در منطقه داشته باشد. شاه بر این باورست که تنها او و دولتش می توانند کارهای وابسته به ارتش کنونی و آتی را چنان سازمان دهند که ایران به انجام رل تازه خود توانا گردد.

از اینرو، برآورد ناظران درباره نیازمندی های ایران لزوماً تعیین کننده آن نخواهد بود که ایران جویای چه باشد یا چه بخرد. ایران می کوشد با تصمیم خود، نیازمندی های نظامی اش را تأمین کند هتا اگر فروشنده اصلی دشواری هایی در این راه پدید آورد. بی گمان منابع دیگری برای گزینش باشنده اند. شاه همچنین از مخاطرات ذاتیِ پایبندی به یک فروشنده ی بیگانه آگاه است بویژه از آنجا که آمریکا تحویل مهمات ارتشی به پاکستان را در سال ۱۹۶۵ متوقف نمود.

شاه هنوز بر روابطش با امریکا ارج بسیار می گذارد، ولی بیشتر بخاطر همکاری آمریکا در دستیابی به مدرنیزه شدن نیروهای ارتشی. امروزه این نکته به چم تأمین اعتبار و همیاری های کارشناسان آمریکا در انجام معاملات با فروشندگان امریکای تسلیحات است.

گروه ارتشی امریکا در ایران به نهادی در سطح بالا برای رهنمودهای تخصصی در تعیین هدف ها مبدل شده تا کارورزی ارتشیان کارآمد گردد. از نگرش شاه ARMISH/MAAG در گامه ی نخست یک آژانس خدماتی ست که برای تسهیل و نظارت بر فروش مهمات امریکایی به ایران و آموزش خلبانان و کارشناسان ایرانی در آمریکا فعالیت دارد. گواه ویژه یی در دست نیست که شاه برای هرگونه کوششِ ARMISH/MAAG در تاثیرگذاری بر چگونگیِ خواسته های تسلیحاتی یا طرح آنچه که ایران لازم دارد، اهمیتی قایل باشد. برخلاف، از آنجا که شاه در قابلیت های ارتشی ایرانیان و دیگر نکته ها اعتماد به نفس نزد ایرانیان پدیدآورده آنان را در جایگاهی قرار داده تا حدی مستقل از مشاوران امریکایی که وی البته مشاوران را میانجیِ یاریگر و قابل اعتماد می داند.

[ رویه ۸ ]

شاه در تحولات ارتش ایران در بستگی با روابط با آمریکا، به آن بخش از دکترین نیکسون روی آورده که مسئولیت بنیادین قدرت منطقه یی را در حفظ ایمنی و ثبات بخش های معینی می داند. در نتیجه، بنا به برداشت شاه، آمریکا باید رضایتمند باشد از اینکه وسایل و فن و فوت لازم برای ایفای این نقش را در اختیار ایران بگذارد.

شاه در مذاکرات خود با آمریکا در زمینه تأمین تسلیحات دست کم دارای یک امتیاز ملموس است. در محیط بیشتر آرامش یافته ی ایمنیِ بین المللی، ارزش استراتژیکی فراگیر ایران برای امریکا شاید جای بحث داشته باشد. ولی امریکا تاسیساتی در ایران دارد که برای ایمنی مردم آمریکا حیاتی ست. جایگزین برای آن ها چه بسا پیرامون سال ۱۹۷۵در دسترس باشد، و شاه می تواند از این نیاز آمریکا در مذاکرات تأمین تسلیحات به سود ایران بهره بگیرد.


واگراییِ تمایلات امریکا و ایران


اکنون چندین سال است که ایران از سیاست خارجی بیش از پیش متکی به نفس پیروی می کند و از ناپدیدیِ جَو جنگ سرد و گرایش شوروی به بهبود روابط با همسایگانش، بهره برداری می کند. این ″سیاست مستقل ملی″ با پایان گرفتن حضور ارتش انگلیس در شاخاب، انگیزش تازه یی بدست داده است. محکومیت ادامه حضور MIDEASTFOR (نیروهای خاورمیانه) در بحرین از سوی ایران، که به ما می گویند فقط برای مردم درون کشورست، نشانگر آن است که شاه بر تحکیم نقش ایران به عنوان نیروی فرمانروای شاخاب، تأکید دارد. شاه اصولاً حضور دایمی ارتش بیگانه در شاخاب را نمی پذیرد و ایجاد رقابت میان امریکا و شوروی در شاخاب یا دریابار هند را نمی پسندد.

چنین موضعی مطابقت دارد با کوشش های طولانی و پیگیر شاه برای آنکه ایران را دوباره به جایگاه برجسته و اهمیت بیشتر برساند. او دستکم تا این زمانه در زمینه ی اصلاحات داخلی موفق بوده و توانسته است سر و سدای مخالفان را خاموش کند. اکنون فرصتی دست داده تا نقش ایران در امور منطقه گسترش عمده یابد. تردیدی نیست که شاه با انرژی هر چه بیشتر از این فرصت بهره برداری خواهد نمود. او آرزومندست که نفوذ ایران را در امیرنشین های کوچک که بتازگی در سوی عربی شاخاب استقلال یافته اند برقرار کند. وی خواهد کوشید تا نفوذ عراق یا رژیم های افراطی عرب را از میان بردارد و یا محدود گرداند. یک چنین سیاستی در نگرش گسترده به احتمال، با هدف های امریکا سازوار خواهد بود ولی در جزئیات شاید انحراف هایی درکار باشند. بی گمان شاه و دولتش نمی خواهند در تضعیف جدی روابط با امریکا کوشا باشند، ولی دور نیست که دست کم در پیشگاه مردم با هر نشانه یی از نقش حفاظتی منافع امریکا در شاخاب، مخالفت ورزند.

امریکا نیز چه بسا به این نگرش دست یابد که برخی از اقدام های ایرانیان در شاخاب را ماجراجویانه و زیان بخش برای روابط کلی تازیان ــ ایرانیان و ثبات شاخاب بیانگارد.

[ رویه ۹ ]

از اینرو پیدایش تنش شدنی ست و با گذشت زمان می تواند بستگی های میان دو کشور را سست گرداند بدون آنکه به دوری گزینی جدی بیانجامد. بسیار نامحتمل است که ایران بر آن شود که می تواند از حمایت امریکا درگذرد، حال هر اندازه هم بر سیاست مستقل خارجی و یا بر نقش مستقل در شاخاب، تأکید ورزد.

در کوتاه مدت، رقابت سه جانبه ی ایران، عراق و عربستان سعودی برای نفوذ در منطقه ی شاخاب، بزرگترین وسوسه انگیز در هماهنگیِ روابط آمریکا—ایران خواهد بود. امریکا در جای دوستِ هم ایران و هم عربستان سعودی، آشکارا از هرگونه مجادله برخاسته میان آنان، با گرفتاری روبرو خواهد شد.

دور نیست که از راه درگیری های آشکار میان ایران و عراق(در متن انگلیسی، هر دو ایران نوشته شده که نادرست است و باید ایران و عراق باشد) پیچیدگی هایی در روابط با آمریکا ـ ایران پدید آوَرد. در آنچنان اوضاع است که بی گمان، تبلیغات جنجالی عراقیان در باره تحویل نفت ایران به اسراییل بکار خواهد افتاد، با جار زدن همدستی ایرانیان در″توطئه ی صهیونیستی″ بر خوردار از حمایت امریکا. هتا رژیم های محافظه کار عرب مانند عربستان سعودی ناگزیر باید مبالغی در راه همبستگیِ تازیان بپردازد، و کوشش آمریکا برای برقراری گفتگوی سازنده با مصر هنوز هم دشوارتر آز آن خواهد بود که اکنون هست.

شاه بی گمان جویای آن است که آمریکا را در برابر عراق، حامی نزدیک ایران جلوه دهد ولی چه بسا به سفارت های امریکا در رعایت میانه روی توجه بایسته نداشته باشد. به هر روی موفقیت آمریکا در حل این مسایل به گونه ی بنیادین وابسته است به چگونگی کوشش های بین المللی برای دستیابی به یک قرارداد سیاسی در زمینه درگیری های عرب ــ اسراییلی.

عامل دیگری در زمینه ی روابط امریکا ــ ایران که ارزیابی اش دشوار می نماید، وضعیت داخلی ایران است. هر چند تردیدی نیست که ″انقلاب سفیدِ″ شاه، مخالفان پیشین را پراکنده نموده، ولی گروه های انقلابی چپی در کشور فعال شده اند. تعیین ابعاد مخالفت آنان چندان آسان نیست. تا زمانی که شاه نهاد های ایمنیِ کشور را زیر کنترل دارد، بخت پیروزی جنبش مخالفانِ فرمانروایی اش اندک می نماید. اگر او از صحنه بیرون برود، چه از طریق خشونت یا از راه طبیعی، موقعیت رژیم پهلوی احتمالا ً بسی بیشتر متزلزل خواهد شد. هتا در صورت واگذاریِ منظم قدرت، فرمانروای جدید، اعتبار و تجربه شاه را نخواهد داشت و پیش بینیِ مسیری که رهبر جدید برمی گزیند امکان پذیر نیست.

۱- منابع:Source: National Archives, Nixon Presidential Materials, NSC Files, Box 1282, Saunders Files, Middle East Negotiations, Iran Military 1/1/72-12/31/72. Secret; No Foreign Dissem; Controlled Dissem. Drafted by Peter S. Maher (INR/Near East and South Asia); and approved by Curtis F. Jones (INR/Near East and South Asia). An attached note wondered whether the summary would be useful in connection with the Presidential trip to Iran. Kissinger responded, “Yes—that is why I have included for file!”


۲- در پژوهشی زیر سرنام: ″ایران: تسلیحات و شاه″، ارزیابیِ دفتر تاریخنگاری مربوط به درخواست شاه در زمینه موافقت استوار برای تحویل تسلیحات پیشرفته امریکایی به ایران تا سال ۱۹۸۰.




https://www.youtube.com/watch?v=iJ3mb34djUk

سخنرانی بسیار سرنوشت ساز شاهنشاه ایران در باره نفت در سال 1352

https://www.youtube.com/watch?v=yzoL27p4KG8

ما اسباب بازی هیچ کشوری از جمله ایالت متحده نیستیم

https://www.youtube.com/watch?v=4VZmLhuwWfQ

ما به شما اجازه نخواهیم داد که در امور داخلی‌ ما دخالت کنید

https://www.youtube.com/watch?v=yr-6FKAr3ak

اگر احساس می‌کنید ایرانی‌ هستید به تاریخ نگاه

https://www.youtube.com/watch?v=zMItZOSbOvA

کنفرانس گوادلوپ « زمستان ۱۳۵۷ـ ژانويه

https://www.youtube.com/watch?v=Yw-UEhVOxRw

شورش 57

https://www.youtube.com/watch?v=6izjlFR6pGA&t=1s

سخنرانی‌ محمدرضا پهلوی شاهنشاه آریامهر نوروز ٢٥٣٥ در آرامگاه رضا شاه بزرگ بنیانگذار ایران نوین

https://www.youtube.com/watch?v=_qoR8oGxCeg

رژه شاهنشاه آریامهر و تیمسار نادر جهانبانی و سخنرانی بی همتای شاهنشاه

https://www.youtube.com/watch?v=Q0q_RWGZf00

Iranian ,Jahanbani ,Firouzabadi ! مقایسه دو فرمانده

https://www.youtube.com/watch?v=FTwS7H2KeLg

مصاحبه ای به یاد ماندنی با محمد رضا شاه - بسیار دیدنی (مسیر حرکت ایران بسوی توسعه و پیشرفت)

https://www.youtube.com/watch?v=AfDKVRDKzQM&t=139s

وصیت نامه محمدرضا شاه (شما مقایسه کنید وصیت نامه خمینی هندو زاده را با محمدرضا شاه)

https://www.youtube.com/watch?v=Jur4a_vWvhY&t=734s

فیلمی کمیاب از مراسم خاکسپاری اعلیحضرت محمدرضا پهلوی شاهنشاه آریامهر

https://www.youtube.com/watch?v=sZQHZroyLDc

من مانده بودم به آنها چه بگویم

https://www.youtube.com/watch?v=YI8XInhlh9A

من با سربلندی می میرم

https://www.youtube.com/watch?v=iJCR2VQaSJQ

واپسین سخنرانی محمدرضا شاه پهلوی شاهنشاه آریامهر در تهران

https://www.youtube.com/watch?v=KbJbdbByDuQ

چرا شاه باید میرفت-why the shah of Iran had to go

https://www.youtube.com/watch?v=4HsXmM-FyZE

روزهای پایانی آخرین شاه ایران، قسمت اوّل

https://www.youtube.com/watch?v=Z9yFT_oPxPE

روزهای پایانی آخرین شاه ایران، قسمت دوّم

https://www.youtube.com/watch?v=jFlUT_6J4ts

مستندی تکان دهنده درباره خيانت آمريكا به مردم ايران

https://www.youtube.com/watch?v=nChiM5TrNDc

ایران قبل از انقلاب


فصل دهم {رفیق آیت الله }


شترنج روسی و دومینوی آمریکایی در ایران

بدون تردید موفق ترین بخش از عملکرد های سازمان امنیت شوروی



یاد بود درگذشت شاهنشاه آریامهر

پنجم اَمُرداد

تارنمای ارتش شاهنشاهی ایران

آنانی که پادشاه را دوست می دارند، او هنوز زنده است و در یادها درخشان. اما، 5 امرداد سالروز درگذشت آریامهر، روزیست برای گرامیداشت پادشاه مهرباني که جز سربلندی ایرانی آرزويی نداشت، و جز عشق به ایران مهری در دل نمی پرورانید و جز دغدغه حفظ منافع کشورش در سر نداشت و دست آخر نیز جان خود را در راه اعتلای ایران و حذف خرافات مذهبی از دست داد.

محمدرضا شاه پهلوی، شاهنشاه میهن دوست، مهربان و بافرهنگ ایران زمین، پس از تحمل سالها عذاب بيماری سرطان و درد دوری از وطن، در ساعت 10 بامداد روز پنجم اَمُرداد 1359 در بيمارستان نظامی قاهره (معادی) درگذشت. محمدرضا شاه فردی بسيار سخت كوش بود و به طول معمول از ساعات نخستين صبح تا اواخر شب در دفتر كارش به امور کشور رسیدگی می كرد. وی به زبانهای انگليسی و فرانسه تسلط کامل داشت و ضمن دارا بودن گواهینامه های خلبانی و چتربازی، با فن خلبانی آشنايي كامل داشت.

بيش از سه دهه از «وحشت بزرگ» حاكم بر ايران می‏گذرد و 31 سال است محمدرضا شاه پهلوی آنجا بر خاك مهربان مصر، در آرامگاه خويش در گوشه‏ یی از مسجد الرفاعی قاهره خفته است.

دوره نه چندان بلند حكومت پهلوی، ايران پذيرای پيشرفتهای بسيار شد. پيشرفتهايي كه هَضم آن در آن دوره برای بسياری و اين دوره برای اندكی هنوز دشوار است. دادگستری ملی، حقوق برابر زن و مرد، مجلس سنا و انجمن های ايالتی و ولايتی، قانون، دانشگاه سراسری، آموزش و پرورش اجباری و مجانی، ارتش مدرن ملی، ملی شدن صنعت نفت، ملی شدن شيلات، ارتباطات جديد، حمل و نقل زمينی و هوایی و دريایی، سازمانهای امنيتی و انتظامی، بهداشت و درمان عمومی، كشاورزی مكانيزه، ورزش و تربيت بدنی، وزارتخانه ها و ادارات، برنامه اتمی تحت اداره سازمان انرژی اتمی، صنايع سنگين و نيمه سنگين و سبك، صنايع جنگی، دانشگاههای نظامی و انتظامی، دستگاه ديپلماسی، آموزش و توسعه هنر، بيمه و تامين اجتماعی، سيستم بانكداري مدرن، و ... و البته كادری از ميان مردم سرزمينمان با همه بد آموزی ها و انديشه های خرافی و قرون وسطایی هزار و چهارصد ساله بيابان نشينان عرب و اشتباهات و غرض ورزان وقت جهان.

فرض کنيم که ملت ما با اين تيره روزی هايی که در اين سی و چند سال اخیر کشيده و با اين تجربياتی که حال اندوخته، به يکباره از خواب برخيزد و ببيند هر آنچه که ديده، فقط کابوس و خيالی بيش نبوده است. يعنی محمد رضا شاه پهلوی همچنان پادشاه ايران است، شادی همچنان از آسمان می‏بارد، ميخانه‏ها و کاباره‏ها و ديسکوتکها و بار ها باز است، دانشگاه و مدارس عالی همگی رايگان، دانشجويان دختر و پسر در کنار هم در کنسرتهای آمفی تئاتر و کاخ جوانان، تغذيه ی رايگان و بيمه‏های اجتماعی و دلاری هفت تومان و بيمارستانهای رايگان همچنان برقرار است. مردم در مسافرت کنار دريا، دختران نازنين ايران همچنان آزاد و شاد و شيدا، پسر و دختر آزادانه دست در دست، شهر ها امن و دکانها پُر و پُر رونق، همه جا چراغانی ... در چنين فرضی، آيا می توانيد تصور کنيد کسی خواهان انقلاب در ايران شاهنشاهی باشند؟

زندانهای شاه پر از زندانيان سياسی بود!

يكی از حربه های اسلام پرستان، ادعای پُر بودن زندانها از مخالفان بود. در حقيقت امروزه در نظام مقدس الله با بگير و ببندها، اجرای روزافزون طرحهای به اصطلاح امنيت اجتماعی و اخلاقی كه در حقيقت روش نوين مبارزه با مردم ناراضی از حكومت می باشد روشن شده كه نظام پهلوی، نظامی كاملن پيشرفته و منطبق با روشها و سيستمهای نوين بوده است و از آنچه كه به اصطلاح زندانی مخالف شاه و دگرانديش سياسی نام برده می شود، در حقيقت مشتی تروريست مسلح مجاهد و فدايی خلق و دين پرست متحجر بودند كه كعبه آمال و آرزويشان اكنون در دو شهر تهران در ايران و اشرف در عراق به تجلی رسيده است. جنايت فجيع سينما ركس آبادان كه به روشنی معلوم شده توسط اسلام پرستان متحجر طراحی و اجرا شده و همچنين ترور كارشناسان نظامی ارتش شاهنشاهی به بهانه واهی و احمقانه همكاري با امپرياليسم كه بارها هم توسط متحجرين و هم مجاهدين ضد خلق به انجام رسيد، رذالت انديشه و ايدئولوژی طالبانی مخالفان نظام شاهنشاهی را به خوبی نشان می دهد.

از خاطران دکتر امیر سپهر

من وقتی به ايران شاهنشاهی دوران جوانی خود می‏انديشيم و آن‏همه اقتدار و شوکت و اعتبار و احترام در جهان و آن اندازه پاکی و معصومیت و شادابی و شادی و امنيت و آسايش در درون ايران را پيش چشم مجسم می‏کنم، به راستی نمی‏توانم بپذیرم که جمهوری اسلامی، همان ميهن گرامی من «دولت شاهنشاهی ايران» است. ايرانی که در آن، من جوان ايرانی در کنار کار و تحصيل، آن اندازه امکانات ارزان و آسان برای جوانی کردن داشتم که گاهی آرزو می‏کردم که ای کاش انسان نيازمند به خواب نبود و می‏توانست تمامی شبانه‏روز از زندگی خود لذت برد. روزی که من هژده ساله پُر اميد و مست از باده ی غرور با دختر زيبا و خوش پوش همسايمان ـ پس از نوشيدن آبجويی خنک در گوشه ی دنج يک تريا ـ دست در دست به تماشای فيلم به يادماندنی شکوه علفزار در سينما ب. ب، سينمای عشاق تهران آن روزگار رفتم، در افسوس اين بودم که چرا ميهن من پيشرفته‏تر و آزادتر از ايالات متحده آمريكا نيست! و امروز چهل سال پس از آن تاريخ در گوشه غربت و تنهايی، از خود می‏پرسم با اين بی‏آزرمی و لجبازی و مسئوليت ‏گریزی که بدبختانه در اكثريت نخبگان ما وجود دارد، اصلن ممکن است که با دل بستن به اين طايفه حتا چهل سال بعد و پس از مرگ من هم، دوباره ميهنم مانند زمان هژده سالگی من گردد، تا باز هم در آن، دختران و پسران جوان پراميد و شاد و پر غرور چون من، دست در دست هم بدون ترس از داغ و درفش و بند و تازيانه به دبيرستان و دانشگاه و تئاتر و سينما و تريا و بار و کلوب و کنار دريا رفته و جوانی کنند، و يا رخداد فرخنده دگری در راه است که باعث خواهد شد اصلن حتا من و نسل من نيز دو باره آن شکوه و شوکت ايران درخشان را ببينيم. من که هنوز هم اميد از کف نداده و سرم همچنان پر سودا و

دلم پر از آرزوست...


از کتاب خاطرات ویلیام سولیوان از آخرین سفیر ایالات متحده در تهران:

شاه نظرات خود را با یک انگلیسی سلیس و لحنی که بسیار صمیمانه و صادقانه بود بیان می کرد. سخنان او همچنین نشان می داد که مسائل بین المللی را با دقت پیگیری می کند... به طور کلی من او را شخصیتی سوای آنچه پیشتر مجسم کرده بودم یافتم. در رفتار وی ابدن دبدبه و کبکبه و تکبری ندیدم... با اطلاعاتی که پیشتر در واشینگتن به من داده شده بود و مطالبی که درباره شاه خوانده بودم، انتظار داشتم با مردی خودخواه و متکبر که برای سرپوش نهادن بر ضعفهای درونی خود، سخنان پرطمطراقی بر زبان می راند روبرو شوم. اما مردی که من او را ملاقات کردم، چهره کاملن متفاوتی داشت. او خیلی آرام و به نرمی سخن می گفت. رفتارش بسیار ساده و صمیمی و متواضعانه بود و اصراری در قبولاندن نظرات خود به مخاطب نداشت.


سابقه ی بیماری شاه فقید از زبان سولیوان

در نخستین دیداری که پس از بازگشت به تهران با شاه داشتم، می خواستم در صورتی که فرصت مناسبی پیش آید درباره وضع مزاجی او پرسشهایی بکنم... وقتی که من کاخ را ترک می کردم، شاه تا دم دفتر کارش مرا بدرقه کرد و من هنگام راه رفتن او احساس کردم کمی می لنگد. پرسیدم آیا تصادفی کرده اید؟ شاه که ابتدا سراسیمه شده بود پس از مکث کوتاهی گفت نه در موقع اسکی روی آب زانویم پیچ خورده است. در آن زمان من توضیح شاه را باور کردم، ولی بعدها که از موضوع بیماری سرطان شاه اطلاع یافتم، متوجه شدم که لنگیدن شاه و ناراحتی زانوی او در آن روز یکی از علائم بیماریش بوده که شاید می خواست از من پنهان بدارد.

ما ديگر قامت رسایش را نخواهيم ديد او ديگر در ميان ما نيست او ديگر نوروز را به ما شادباش نخواهد گفت ما ديگر صدای مهربانش را كه آرامش‌بخش جزيره ی آرامش بود نخواهيم شنيد


گزيده یی از سخنان گرانقدر محمد رضا شاه پهلوی

«يك جامعه اخلاقی است كه مجهز به قانون جديد و تمدنی كه برای امروز لازم است باشد. وقتی جامعه یی دارای صفات اخلاقی راستگویی و پرهيزكاری و عدالت و مساوات بود و از طرف ديگر به علم و دانش هم مجهز شد، چنين جامعه یی خوشبخت و سعادتمند خواهد بود.» (از سخنان شاه فقيد در سلام عيد غدير – 4 مرداد 1335)


«می‏دانستم که خواسته‏هایم با منافع نیرومند کسانی که حیاتشان به فقر و جهل مردم وابسته است در تضاد می‏باشد، ولی به رغم فشارهای خارجی و بی‏ایمانی و تخصیص نادرست منابع مالی عمومی و بی‏لیاقتی بعضی از حکومت‏هایمان، سرسختانه به تعقیب وظیفه‏یی که متعهد به آن بودم ادامه دادم. طی سی و هفت سال، هیچ چیز مرا از انجام وظیفه‏ام باز نداشت نه گلوله تپانچه و نه رگبار مسلسل.» (از کتاب پاسخ به تاریخ)

«سلاحی كه ما برای دفاع از مملکت تهيه می كنيم و تاکیدی كه هر دفعه در امر فرا گرفتن فنون نظامی به شما می كنيم، هيچ وقت برای تجاوز و دستبرد به كسی نخواهد بود. خوشبختانه ما احتیاجی به اين قبيل سياستهای ماجراجويانه نداريم. اگر هم اين مملكت، مملكت فقیری بود، باز اخلاق ايرانی و فرهنگ ايرانی به او اجازه تخطی و تجاوز نمی داد. ما هيچ وقت قوای مملكت را برای انضمام سرزمينی به وطن خود وارد عمل نخواهيم كرد، ولی در عين حال ميل داريم همه بدانند اين سرزمين باستانی كه سه هزار سال تاريخ مدون دارد، سرزمينی نيست كه بشود با آن شوخی كرد و نسبت به آن جسارت ورزيد.» (از سخنان شاه فقيد در جشن فارغ التحصیلی دوره پنجم دانشکده فرماندهی عالی و ستاد مشترك – 3 مهر 1345 )


«برای رفع تضادها و بحرانهای امروز جهان، توسل به زور و قدرت مادی تقريبا هيچ مشكلی را حل نمی كند. بنابراين می بايد در اين موارد راه حلهای منطقی تری بر اساس درك ماهيت و علل واقعی اين تضادها و حل واقع بينانه و در عين حال عمقی و اساسی آنها اتخاذ كرد.» ( از كتاب انقلاب سفيد)

«مسئولان حكومت در كشورهای مختلف جهان، امروزه نه تنها مسئول امور خاص مملكت خود هستند، بلكه موظفند در عين حال با ديدی جهانی بدين وظائف و مسئوليتها نگاه كنند. واقعيت اين است كه هر كشور، امروزه در عين آنكه يك واحد مستقل سياسی است، جزئی از يك واحد خيلی بزرگتری است كه دنيای بشری نام دارد و در اين واحد بزرگ، هر جزء همانقدر كه برای خود مستقل است، مانند افراد يك خانواده در مقابل همه خانواده وظائف و وابستگيها و تعهداتی دارد.»(از كتاب انقلاب سفيد)

«و در نهايت، وظيفه ی خود می‏دانستم كه نشان دهم، چگونه يك ملت می‏تواند رو به سراشيبی زوال برود، و چگونه آنچه به لطف پروردگار و با همت و سخت‏كوشی ملتی فراهم آمده بود، نابود شد و از بين رفت، تا شاهدی در مقابل تاريخ باشد.» (كتاب پاسخ به تاريخ )