واژه شناسی آذر

آذر نام دیگری برای آتش است . آتش در هستی شناسی ایرانی از چنان پایگاهی برخوردار است که ایزد آذر پسراَهورَه مزدا خوانده می شود!... کسی که چیزهای ناپاک بر آتش اندازد و آتش را به دودهای سنگین بیالاید دُردانه پسر خدا را آزرده است.. با هم بستاییم این گرامی ترین گوهر هستی را:

« ستایش پاک باشد تو را ، ای آتش پاک گهر، ای بزرگترین بخشوده ی اَهورَه مزدا، ای فروزه یی که در خوری ستایش را، می ستایم تو را که در خانه ی من افروخته یی، سزاواری ستایش و نیایش را. برابر تو می ایستم برای نیایش، با همه ی آیین های دین: به دستی بَرسَم(1) و به دست دیگر چوب خوشبوی خُشک، که زبانه اش روشن، و سوزشش بپراکند بوی خوش را، و تو ای سزاوار ستایش، بهره مند شوی از درخشندگی آن، به هنگام سوختن و بوی خوش آن.

به نگاهبانی تو، بایستی پارسایی آراسته و با دانش و هنگ گماشته باشد، که بسراید برای تو این ترانه را : تو ای آتش اهورا مزدا، تو ای جلوه گاه آن بزرگترین سزاوار ستایش، فروزان باش در این خانه، همواره پرتوت با زبانه های سرخ فام رخشنده باشد در این خانه، همیشه و همیشه تا زمان بی پایان.

تو ای ایزدی که نزدیک ترینی به اهورا، کام ها و خواست های ما را برآورده ساز، آرزوهایمان را که از زبان بر می آید با زبانه های آسمان سایت هم بِستر بساز، تا کامیار شویم.

آرامش و آسودگی را پیشکش ما بساز، آسودگی در زندگی، فراخی در روزی، پاکی و استواری در دین، گفتاری رسا و آوایی خوش، و از پسِ آن دانش، دانشی که به سوی زندگی خوش و بهتری راهبرمان گردد.

ببخشای به ما بهترین رفتار و کنش را، که دلیر و پیکارنده و نیرومند باشیم، که با فَرّ و هنگ باشیم، که در پرتو دانش راه سپاریم، که در خانه های ما فرزندانی زورمند و زیبا پیکر و گویا و رزمنده در راه کشور، باهوش و دانش، و اندیشه و گفتار و کردار نیک زاده شوند، که در یابند خانه و خانواده و دهکده و کشور ما را.

ای ایزد بزرگ، ما را همواره دریاب، ببخشای به ما آنچه را که کامیاری دهد، آنچه را که رستگاری دهد و بهروزی و بهزیستی آورد، بهره مند کن ما را از بهترین زمین ها، که در آن خانه های پُر آسایش برپاسازی، و در یاب روان ما را که آرامش داشته باشیم، و راه پاک پارسایی را بسپریم.

در مهراب خانواده، در آتشگاه آتشکده، آتش روشن و تابنده ی اهورایی زبانه می کشد و نیایشگران به درگاهش سرود می خوانند، و او خواستار است تا بهترین چوب خوشبوی خشک را بر بسترش نهند و درودش گویند با بَرسَمِ در دست گرفته و هومِ(2) آمیخته به شیر. آنگاه است که نیایش کنندگان به گوش جان می شنوند آوای آرامش بخش آتش را که:

« بر خوردار باشید از خواسته و دارندگی، دشت هایتان پُر باشد از انبوه گله های گاو و گوسپند، چونان زمین هایی که بر سینه گاهشان از درختان و گیاهان، بیشه های انبوه پیدا شده .

بر خوردار باشید از اندیشه یی روشن، و هوشی سرشار و آزادگی و سرافرازی، و نیرومندی و دلیری، بر خوردار باشید از دشتهای انبوه و بهره دهنده، و از خانه های گسترده و زیبا و پُر آسایش، که آوای فرزندانِ دلیر از آنها برخیزد، که آرامش بخشد شما را و کشور را.

چون نیایش کنندگان با گوش جان این چنین شنیدند، ایزدِ بلند پایه را برای واپسین بار چنین نیایش کنند:

درود و ستایش به تو، ای آتش اهورا مزدا، می ستایم این روشنی پاک و درخشان را، اینک که بما آشکاری، توان و نیرویمان بخشای تا بهترین اندیشه و گفتار و کردار را داشته باشیم، یاریمان ده که با بدی و زشتی و دروغ پیکار کنیم، روان ما را پالوده بگردان از بدی و راه بی فرجام، تا شایسته پرستش اهورای بزرگ باشیم . (آتش نیایش برگردان هاشم رضی)

آذر ایزد نگاهبان آتش و یکی از بزرگترین ایزدان در دین مزداپرستی است. در اوستا آتر و آتَرش و در پهلوی آتُر و آتُخش آمده است.

در گرامیداشت ایزد آذر، او را پسر اهورَه مزدا خوانده و گاه در گروه اَمشاسپندان جای داده اند . در اساتیر دینی ایرانیان، کارهای مهندی بدست ایزد آذر سپرده شده است که از آن میان می توان همراهی با امشاسپندان اردیبهشت و ایزدان «وای» و «دین» در نبرد با آن گروه از دیوان که در فروباریدن باران درنگ پدید می آورند، و همکاری در داوری پسین در باره ی کردار مردمان را بر شمرد.

ایزد آذر همچنین در کشمکش بر سر دست یابی به فَرّ نا گرفتنی و در نبرد با آزی(= اژی دهاک).نخش چشم گیری دارد . نهمین روز ماه و نهمین ماه سال به نام این ایزد خوانده شده و گل آذرگون (آفتابگردان) ویژه ی اوست.