رضاکاران پناهنده

نمی خواهند پناهندگان از حق و حقوق اولیه خویش آگاه گردند و این اتفاق را به ضرر خویش می دانند.

قلب سوزان فعالان امور پناهندگان

گاهی لبخند خدا را در چشمان پناهنده ای می بینیم که از همه جا رانده شده و دنبال یک همزبان می گردد تا شاید کمکش کند. رضاکاران فقط برای رضای خدا کار نمی کنند بلکه در لحظات بسیار مهم عین یک فرشته به داد پناهنده می رسند. وقتی که مادری فرزندانش را گم کرده، جوانی بعد مدت ها سرگردمی و بلاتکلیفی درخواست پناهندگی اش رد گردیده است، پدری که نمی داند طفل بیمارش را باید به کجا ببرد عملا در چنین شرایطی یک رضاکار به داد آنها می رسد. کمترین وظیفه ما این است که از رضاکاران مهربان تجلیل کنیم. معاش این جان فدایی ها را فقط خدا می داند و بیجاشدگان!

خبرنگار مقشوش همراه آقای احمد آرش بیات مصاحبه دیگری کرده است. آقای بیات فعال مدنی امور پناهندگان در اروپا هستند که سالها رضاکارانه به وطنداران و همنوعان خویش خدمت نموده اند. در این مصاحبه فرصت شد تا از خدمات ایشان تجلیل نماییم و به موضوعات مهمی مثل خبر ممنوعیت پذریش پناهندگان افغان ساکن ترکیه در یونان، ساخت اپلیکیشن اطلاعات و اعلانات برای پناهندگان و خاطرات و چشم دیده های ایشان در این سالها از جمله سیل مهاجرت پرداخته ایم.

مقشوش: اخیرا دولت یونان اعلام نمود که دیگر از پنج کشور از جمله افغانستان هیچ پناهنده ای نمی پذیرد که پیشتر در ترکیه ساکن بوده اند، به نظر شما از نگاه حقوقی و قانونی دیگر هیچ راهی وجود ندارد تا این تبعیض پناهندگی را رفع نماید؟

از لحاظ قانونی وقتی که پناهنده وارد یونان می شود، دولت نمی تواند درخواست پناهندگی آن پناهنده را بررسی نکند و او را برگرداند. اگر این محدودیت اتفاق بیافتد، ما فعالان امور پناهندگی برخود وظیفه می دانیم تا دست شکایت را بلند کنیم و به کمک پناهندگان بشتابیم. اما اگر درخواست پناهندگی بررسی گردد و جواب منفی به آن تعلق گیرد، در چنین شرایطی کشوری مثل یونان حق دارد که آنها را برگرداند.

در صورتی که این خبر واقعیت یابد، ما آماده هستیم با برگزاری تظاهرات در تمام کشورهای اروپایی از حق پناهندگان دفاع نماییم و از طریق رسانه هایی که با ما در ارتباط هستند، صدای پناهندگان را بلند خواهیم نمود.

هر سال در فصل تابستان شمار پناهندگانی که به یونان می آیند، افزایش می یابد حتی تا سه برابر ماه های دیگر می رسد. در نتیجه دولت یونان پیش بینی کرده بود که چنین شمار زیاد پناهنده خواهد آمد پس این اخبار را منتشر می کند تا پناهنده بترسد و نیاید.

مقشوش: با توجه به اینکه جهان به سمت هوشمند سازی می رود، اپلیکیشنی که شما آن را طراحی نموده اید، چه امکانات و ویژگی هایی دارد تا پناهندگان از آن استفاده نمایند؟ در این چند سال پناهندگان از اپلیکیشن استقبال کرده اند؟

امروزه هر کس با داشتن یک تلفن همراه می تواند یک رسانه باشد و به منبع بزرگی از اطلاعات جهان دست یابد. در نتیجه بخش اعظمی از پناهندگان به تلفن همراه دسترسی دارند. ما به این فکر کردیم که چطور می توانیم در سریع ترین زمان ممکن اخبار و اطلاعات لازم را در اختیار پناهندگان بگذاریم. بهترین راهی که به ذهن ما رسید اپلیکیشن موبایل بود پس از طریق این اپلیکیشن می توانیم با پناهندگان ارتباط برقرار نماییم.

در این اپلیکیشن اعلانات، آدرس کمپ ها و دفاتر پناهندگی در یونان موجود است. همچنین اگر پناهنده ای به لباس، غذا، خدمات صحی و... نیاز داشته باشد، می تواند از طریق اپلیکیشن از آدرس مورد نظر اگاه شود. حتی جمله های مهم برای مواقع اضطراری نیز به هفت زبان مختلف در آن وجود دارد عملا برای گفتگو پناهنده با مردم و مسئولان سهولت ایجاد می کند.

دلیل این طرح مسابقه ای از طرف سفارت آمریکا بود که ایده من از میان دویست و پنجاه طرحی که از اروپا در مسابقه شرکت کرده بود، انتخاب گردید پس از آن این اپلیکیشن ساخته شد و امروزه در اختیار اداره پناهندگی یونان است. اداره امتیاز طرح را خریداری کرده و از آن استفاده می کند. در حال حاضر اپلیکیشن بالای پانزده هزار بار در تلفن های هوشمند نصب گردیده است. طبق برآوردها و تحقیقات مثمر ثمر نیز می باشد.

یکی از دلایلی که در اروپا از چنین طرح های اطلاعاتی بیش از این استفاده نمی کنند، این است که نمی خواهند پناهندگان از حق و حقوق اولیه خویش آگاه گردند و این اتفاق را به ضرر خویش می دانند.

مقشوش: خدمات، طراحی ها و اقدامات عملی که در راه راهنمایی به پناهندگان از یونان تا سویدن انجام داده اید کدام یک را جالب تر و موثرتر می دانید؟

برای هر فعال امور پناهندگان خاطرات بیشماری وجود دارد. به خصوص در سالهای 2014 تا 2016 در سیل مهاجرت روزانه بیش از دو هزار نفر فقط از راه ترکیه وارد یونان می گردید و من نیز وظیفه داشتم تا آنها را اسم نویسی کنم. تجربه ها و واقعیت هایی را به چشم دیده ام که دل هر انسانی را به درد می آورد. نمی توانم تک تک آنها را توضیح بدهم.

در آنجا سرگروه یک گروه بودم که در جزیره ها به استقبال پناهندگان می رفتیم. از آنها پذیرایی می کردیم و نام نویسی را انجام می دادیم. به یاد دارم که قایق هایی به جزیره می رسید که نصف سرنشینان آن غرق گردیده بودند. مادرانی که به دنبال فرزندان خویش بودند و پدرانی که به دنبال فامیل خویش می گشتند.

ما در آنجا مترجم بودیم. روان شناسان به پیش پناهندگان می رفتند تا با صحبت درمانی زخم آنها را التیام دهند. ترجمه سخنان پناهندگان داغ دیده سخت ترین و درد ناک ترین لحظات زندگی ام بوده است. به خصوص مادری که سه دخترش را در سفر از دست داده بود و نمی دانست که شوهرش کجاست! من نزدیک به ده سال کار مترجمی انجام می دادم اما هیچ وقت به اندازه آن ترجمه به من فشار وارد نشده بود.

وقتی در مرز میان مقدونیه و یونان بودم. وظیفه داشتم تا به پناهندگان افغان و سوری اجازه عبور بدهم تا وارد کشورهای دیگر اتحادیه اروپا شوند. خانواده هایی که از کشورهای همسایه آمده بودند و با بچه های کوچکی که همراه شان بود، سعی می کردند تا نشان دهند که افغان هستند تا اجازه عبور یابند. در آن شرایط من طبق مسئولیتم دو راه بیشتر نداشتم. یا باید حقیقت را می گفتم تا آنها را برگردانند و یا چشم پوشی می کردم تا آنها به عنوان پناهنده افغان بگذرند.

کودکان و والدین آنها با چشمان اشک بار به من نگاه می کردند و آن لحظات سخت ترین تصامیم زندگی ام را گرفتم. وظیفه انسانی خودم می دانستم که به آنها کمک نمایم. برایم اهمیت ندارد که جهان مرا چگونه قضاوت می کند و مهم نیست که از من بپرسند چرا قانون را رعایت نکردی.

احمد سهیل احمدی 7.7.21

تمام دولت ها با هم همکاری می کنند و مثل اتحادیه هستند

محدودیت خبر و رنج پناهندگی

دولت ها دست در دست هم میدان های جنگ را در کشورهایی مثل افغانستان گسترش می دهند و راه فرار بی پناهان به سرزمین امن را می بندند. قوانین در سال ۲۰۲۱ امنیت و حقوق بشر را تامین نمی کند بلکه صدای پناهندگان و آوارگان کشوری مثل افغانستان را خاموش می سازد و به باشندگان محلی به کمک رسانه ها الغا می کنند که پناهندگان وحشی و بی تمدن هستند و به بدبختی های آنها ترحم نکنید. من، شما و همه انسان ها باید به کمک هم بشتابیم. دیروز تو آواره شدی و شاید فردا من!

بیستم ماه جون روز جهانی پناهنده است. ما در رسانه آزاد مقشوش تصمیم گرفته ایم تا این هفته را به مناسبت صدها هزار هموطن فراموش شده تجلیل نماییم اما هیچ گاه فراموش نمی کنیم و دست از تلاش برنمی داریم تا تمام سختی ها، مشکلات و محدودیت هایی که پناهندگان افغان در سراسر جهان با آن روبه رو هستند را پوشش دهیم. ای کاش روزی بحران پناهندگی مردم ما از ریشه خشک شود!

خبرنگار مقشوش همراه آقای احمد آرش بیات مصاحبه کرده است. آقای بیات فعال مدنی امور پناهندگان در اروپا هستند که سالها رضاکارانه به وطنداران و همنوعان خویش خدمت نموده اند.

مقشوش: با توجه به اینکه شما فعال امور پناهندگان هستید، چقدر تصاویر و اخباری که از مسیر مهاجرت در رسانه ها منتشر می گردد، واقعیت پنهان مهاجرت و پناهندگی را انعکاس می دهد؟

رسانه ها واقعیت وضعیت داخل کمپ ها را نشان نمی دهند چرا که برخی کشورها محدودیت های زیادی در برابر خبرنگاران می گذارند. آن دسته از خبرنگارانی که واقعا آزاد هستند نیز مسئولان اجازه نمی دهند که داخل کمپ های پناهندگان شوند. فقط خبرنگاران می توانند از پشت فنس ها و دیوارها عکس بگیرند که این خود واقعیت نیست!

در کمپ ها اتفاقات زیادی متاسفانه می افتد. مثلا در کمپی که برای هفت هزار نفر احداث گردیده، اما پانزده تا بیست هزار نفر زندگی کنند ولی نهایت ده بیست تا توالت و حمام بیشتر نباشد قطعا خودتان می فهمید که چه وضعی برقرار هست. متاسفانه این واقعیت ها به بیرون درز نمی کنند.

ما دو نوع رسانه داریم. رسانه هایی بزرگی که برای دولت ها کار می کنند و یا زیر نظر سیاست های اتحادیه اروپا فعالیت دارند در نتیجه آنها هیچ گاه نمی خواهند که واقعیت را نشان دهند. در مقابل رسانه ها و خبرنگاران آزادی مثل شما که به هیچ جا وابسته نیستید و واقعیت ها را بازگو می نمایید. متاسفانه دولت ها اجازه نمی دهند که دسته دوم حتی وارد کمپ شوند. خبرنگاران آزاد مجبورند تا شنیده ها و دیده هایی افرادی مثل ما که داخل کمپ رفته ایم را بازگو نمایند.

تنها راه نجات پناهندگان این است که با خبرنگاران آزاد همکاری نمایند تا به حق و حقوق اولیه خویش برسند. امروزه هر کسی با داشتن صفحه شخصی در فیسبوک، توییتر، اینستاگرام و یوتیوب می تواند یک رسانه باشد. به نظرم بهترین و تنها راه فعالیت در همین شبکه های اجتماعی است تا جهانیان صدای آنها را بشوند. متاسفانه اکثر پناهندگان از سواد حقوق بالایی برخورد دار نیستند و نمی دانند که حقوق واقعی آنها چیست. یعنی با یک وعده غذا و یک چادر که در آن زندگی می کنند، به نظر آنها حق ایشان همین هست. در حالی که دولت اجبارا باید همان طور که از شهروندان خویش نگه داری می کند می بایست پناهندگان را نیز ساپورت نماید. چرا که دولت های اتحادیه اروپا معاهده ژنو را امضا کرده اند. ژنو دولت ها را مجبور می سازد تا از پناهندگان همانند شهروندان قانونی آن کشور نگه داری کنند.

مقشوش: چرا در عصر ارتباطات آزاد فعالان نمی توانند دولت ها را بر اساس ژنو مجبور سازند تا وضعیت را تغییر دهند؟

ما بیکار ننشسته ایم. بلکه با تمام قدرت و توان خویش جلو می رویم. متاسفانه تمام دولت ها با هم همکاری می کنند و مثل اتحادیه هستند. وقتی در یک اتحادیه سی کشور تصمیم می گیرند تا یک قانونی را اجرا نمایند عملا پنجاه یا صد فعال مدنی مثل من نمی توانند به تنهایی کاری انجام دهند. ظاهرا می توانیم ما به دادگاه لاهه شکایت نماییم اما در واقعیت تا به حال ده ها بار شکایت کرده ایم ولی هیچ جوابی به ما نداده اند.

مقشوش: چرا فعالان مدنی سعی نمی کنند تا از طریق بازی های سیاسی یعنی انتخابات قوانین و وضعیت را تغییر بدهند؟

راه وجود دارد ولی قوانین را به شکلی تصویب نموده اند که دست فعالان مدنی و نامزدهای متفاوت را برای تغییر قانون کوتاه نموده اند. یک نفر در پارلمان نمی تواند در برابر صد و هشتاد نماینده بایستد.

مقشوش: به نظر شما در حالی که احزاب چپ گرا در اروپا ادعای حمایت از پناهندگان را دارند اما وضعیت تغییری نمی کند؟

احزاب چپ گرا شعارهای حقوق بشری، دفاع از اقلیت ها و پناهندگان می دهند تا رای کافی به دست آورند اما در واقعیت هیچ اقدام عملی انجام نمی دهند. تا به حال کدام یک از احزاب چپ گرا برای حقوق اولیه پناهندگان کاری انجام داده اند؟ هشت سال در یونان حزب چپ گرا دولت را در اختیار داشت و یک سال می شود که حزب مقابل به قدرت رسیده ولی در این مدت حتی یک نفر از پناهندگانی که بیش از پانزده سال در یونان اقامت قانونی داشته اند، نتوانستند شهروندی یونان را به دست آورند. در حالی که طبق قوانین اروپا هر فردی که هشت سال در کشوری قانونی زندگی کند، می تواند شهروندی را کسب نماید. من افغان های بسیاری را می شناسم که بیش از پانزده سال در اینجا زندگی می کنند اما چرا در هشت سالی که قدرت در اختیار چپ ها بود، هیچ یک به شهروندی قبول نشدند؟

مقشوش: از روز جهانی پناهنده 2020 تاکنون قوانین و شرایط سخت تری در مقابل مهاجران و پناهندگان اتخاذ گردیده و حوادث تلخی در کمپ های مختلف اروپا اتفاق افتاده است ، شما به عنوان یک فعال امور پناهندگان به مردم عامه ای که پشت دیوارهای کمپ ها زندگی می کنند، چه پیامی دارید؟

در ابتدا روز پناهنده را خدمت پناهندگان عزیز تبریک می گویم و امید دارم که روزی برسد تا هیچ پناهنده ای در دنیا نداشته باشیم و هر فردی در صلح و امنیت در وطن خویش زندگی کند چرا که هیچ کشوری وطن خود آدم نمی شود.

به افرادی که امشب زیر یک سقف امن می خوابند و غذایی برای خوردن نیز دارند. آنها در امنیت زندگی می کنند و می دانند که فردا نیز غذا می یابند. وقتی به فرودگاه می روند هیچ کس با چشم بد به آنها نگاه نمی کند و پولیس او را به زندان نمی برد. به آنها می گویم که در همان جایی که آنها زندگی می کنند هزاران پناهنده وجود دارند که در کمپ ها زندانی هستند. در یک خیمه تا ده نفر با هم زندگی می کنند اما در حالی که وقتی باران می آید، گل تمام کف را می پوشاند.

بچه های پناهنده منتظر هستند تا کی از طرف سازمان ملل ماشینی بیاید تا یک وعده غذا میان آنها توزیع نماید. اصلا مهم نیست که آن وعده غذا را دوست دارند یا نه چرا که مجبورند آن را بخورند چون غذای دیگری وجود ندارد. پناهندگان اجازه ندارند تا از جزیره های مرزی به شهرهای مرکزی بروند. هزاران پناهنده مثل زندانی زندگی می کنند. مردم عادی باید پناهندگان را درک کنند. وقتی خدا به مردم دیگر نعمت زندگی را داده باید برای کمک به پناهندگان هم بشتابند چرا که همه ما انسان هستیم. باید دست به دست هم بدهیم و صدای خویش را بلند نماییم تا پناهندگان را از زندانی که دولت ها برای ایشان مهیا نموده آزاد کنیم تا آنها مثل ما زندگی خویش را به طور عادی ادامه دهند‌.

مقشوش: از آنجایی که دولت آلمان ریاست کمیسیون اتحادیه اروپا را برعهده دارد و ادعا می کند که می خواهد قوانین و وضعیت پناهندگی در اروپا متحول نماید، آیا پناهندگان می توانند امیدوار باشند تا در روز جهانی پناهنده سال بعد وضعیت کمی برای آنها بهتر گردد و مثل یک انسان با ایشان رفتار شود؟

به نظرم اگر وضعیت از امروز بدتر نشود، باید پناهندگان خوشحال باشند. چون هر سال شرایط سخت تر می گردد. شما یاد کردید که آلمان ریاست اتحادیه اروپا را برعهده دارد و ادعا می کند که می خواهد وضعیت را تغییر دهد پس چرا هر ماه یک تا دو پرواز چارتر پناهندگان رد شده را به افغانستان می فرستد؟ چرا هر ماه حداقل سی پناهنده دیپورت می شوند از آلمان؟

جنگ در افغانستان شدت یافته و همه روزه صدها نفر در خشونت و ناامنی کشته و زخمی می شوند. مگر آلمان ها نمی بینند که روزانه جنگ در افغانستان چه می کند پس چرا ماهانه سی چهل نفر را به آنجا به زور برمی گردانند؟

شاید آلمان ها برای نمایش کارهای زیادی جلوی تلویزیون انجام داده باشند. مثلا می آیند پناهنده ای را بغل می کنند و به دست او یک شاخه گل می دهند ولی در واقعیت هیچ کاری نکرده و وضعیت بدتر می شود. تا دو سال پیش قبولی در آلمان حدود شصت تا هفتاد فیصد بود ولی امروز به بیست و پنج تا سی فیصد رسیده آن هم در شرایطی که به خاطر کرونا پناهنده کمتری به آلمان آمده است. باقی پناهندگان بی سرنوشت در کمپ های آلمان می مانند.

احمد سهیل احمدی 23.6.21

پولیس وقتی پناهندگان را دستگیر می کنند، آنها را کتک می زد و در نقطه دور افتاده رها می کند.

سرگردانی های کمپ و دیپورت غیر عادلانه

سازمان ملل، اتحادیه اروپا، دولت ها از جمله افغانستان، رسانه ها و حتی مردم عامه فراموش کرده اند که پناهندگان نیز انسان هستند. وقتی کرونا شیوع یافت برای جهان سرنوشت حیوانات خانگی مهم تر از پناهندگان بود و امروز نیز خبری از واکسناسیون گسترده و لازم برای پناهندگان نیست. هر روز اخبار و قوانین بدتر به گوش می رسد. از خبر منع پذیرش پناهندگان افغان که در ترکیه ساکن بوده اند تا ایراد به فرانتکس به خاطر ناتوانی از مقابله با مهاجرت ها می توانیم یاد کنیم. آیا دنیا دشمن مهم تر از پناهندگان دارد؟

خبرنگار مقشوش همراه آقای عبدالشاکر کوهسار مصاحبه دیگری کرده است. آقای کوهسار فعال مدنی و پناهندگان هستند که در آلمان زندگی می کنند. در بخش دوم مصاحبه درباره شیوع کرونا و وضعیت پناهندگان در کمپ، بد رفتاری و مقابله اروپا با مهاجرت ها، خفقان و سانسور وضعیت کمپ ها و علت دیپورت و رد درخواست پناهندگان افغان در آلمان گفتگو کرده ایم.

مقشوش: در این سال اخیر که شیوع کرونا وضعیت عادی را مختل نموده است، وضعیت پناهندگان در کمپ های مختلف اروپایی در یک سال اخیر تا چه اندازه بهبود یا بدتر شده است؟

در مجموع از زمان شیوع کرونا وضعیت هر روزه بدتر می گردد. به خصوص برای پناهندگانی که در کشورهای حوزه بالکان مثل صربستان و یونان اقامت دارند. واقعا در آنجا حقوق انسانی و بشری رعایت نمی گردد. ما در نهادهای مدافع حقوق پناهندگان نگران بوده و هستیم که پناهندگان قربانی بزرگ شیوع کرونا شوند. می ترسیم که بیماری در کمپ های مختلف شیوع گردد و واقعا جلوگیری از این اتفاق بسیار سخت است.

در بیشتر کمپ ها زندگی حداقلی برای انسان ها مهیا نیست. امکانات اولیه از جمله تغذیه، صحت و سرپناه مناسب در کمپ ها وجود ندارد.در تماس هایی که همراه پناهندگان و فعالان مدنی داشته ام، واقعا وضعیت نگران کننده و بد را گزارش داده اند. امیدوار هستم که نهادها، مدافعین و مراجع مربوطه کار جدی تری برای مقابله با شیوع کرونا انجام دهند.

از آنجایی که کمپ ها آلوده هستند و میکروب های مختلف شایع می باشند همچنین پناهندگان اجازه ندارد تا از کمپ خارج شوند، این موارد وضعیت را بدتر می کند. متاسفانه اکثر کشورهایی که ادعای دفاع از حقوق بشر دارند، نمی فهمم که چرا بسیار خودسرانه از این مشکلات چشم پوشی می کنند. مثلا در یونان و به خصوص جزایر آن پیشتر نهادهای مدنی کمپ موریا را جهنم نامیده بودند چرا که وضعیت مردم بسا دشوار و در خطر گزارش شده بود. در کمپ ها حتی دوا برای سردرد هم وجود ندارد.

مقشوش: در یک سال اخیر حوادث بدی از جمله آتش سوزی کمپ پناهندگان در بوسنی، موریا و... همچنین برخورد بد کشتی فرانتکس با پناهندگان اتفاق افتاده است، به نظر شما تا چه اندازه دولت ها مقصر بوده اند؟

به یقین. متاسفانه با پناهندگان در مجموع به خصوص در قبال اتباع افغانستان بدرفتاری می شود. از زمان امضای توافق نامه میان دولت افغانستان و اروپا در موضوع پذیرش پناهندگان اخراجی به بعد دست و پای افغانان بسته شده و راه برای احقاق حقوق همه پناهندگان ناممکن گردیده است.

در این سالها هموطنان بسیاری را در مسیر مهاجرت از دست داده ایم که مسئول این جنایت نیز سیاست دولت ها بوده است. به خصوص کشور یونان و ترکیه همیشه از سوی جامعه جهانی و اتحادیه اروپا به عنوان مکانی برای اسکان و پذیرش پناهندگان به شمار می آیند اما این کشورها از کمک های مالی انبوه سواستفاده نموده و مطمئن هستیم که حتی پنج فیصد آن کمک ها را خرج پناهندگان نکرده اند. یونان از 2018 تاکنون حدود سه میلیارد یورو از اتحادیه اروپا و جامعه جهانی به خاطر پذیرش پناهندگان کمک دریافت نموده اما وضعیت به گونه ای است که پناهندگان قربانی می گردند.

پناهندگان به خاطر بحران های امنیتی، سیاسی و اقتصادی که در وطن آنها وجود دارد مجبور گشته اند تا خطرات مهاجرت را به جان بخرند و امید دارند تا به یک کشور امن برسند. مثلا وضعیت مهاجرین و خدماتی که برای ایشان در ترکیه داده می شود، اصلا قابل قبول نیست چرا که این کشور پول گزافی می گیرد. ترکیه تنها کاری که انجام می دهد این است که پناهندگان را نام نویسی می کند تا شمار مهاجران افزایش یابد در نتیجه پول بیشتری از اتحادیه اروپا طلب نماید. اما از لحاظ ارائه خدمات یونان و ترکیه در حد صفر است. وطنداران ما در ترکیه کنار جاده و یا در پارک می خوابند هر چند در آنجا نیز آنها را اذیت می کنند اما خبری از کمپ برای پناهندگان نیست و اکثر پناهندگان با هزینه شخصی زندگی می کنند. پولیس وقتی پناهندگان را دستگیر می کنند، آنها را کتک می زد و در نقطه دور افتاده رها می کند.

مقشوش: آیا شما موافق هستید که با شیوع کرونا خفقان در کمپ های پناهندگان و سانسوری خبری آنها بیشتر شده است؟

قطعا. من در سال 2019 در ماه اکتبر به یونان سفر نمودم. در آنجا مشکلات مردم از جمله بلاتکلیفی شان را به چشم دیدم. ماموران کمپ عین دیکتاتور با پناهندگان رفتار می کنند اما وضعیت ضد بشری را از چشم خبرنگاران و رسانه ها دور نگه می دارند. هیچ خبرنگاری اجازه ندارد بدون موافقت مسئولان کمپ با پناهندگان مصاحبه کند. مسئولان اجازه می دهند تا خبرنگاران از بخش کوچکی در کمپ تصویر تهیه نمایند که در آنجا تعدادی خانواده سوری در کانکس زندگی می کنند و وضعیت کمی بهتر از دیگر بخش هاست.

اگر در بخش دیگری از کمپ مسئولان خبرنگاران را می دیدند، قطعا کمرا را ضبط می کردند و ژورنالیست ها را تهدید می نمودند. وقتی خبرنگار از کمپ خارج می شود موبایل، کمرا و دیگر وسایل اش را چک می کنند تا کوچک ترین خبری از راز کمپ ها به بیرون درز نگردد.

پناهندگان به من خبر داده اند که وقتی با خبرنگاری مصاحبه نموده ایم، فردای آن روز مسئولان تمام امکانات را از ایشان دریغ کردند و رفتار ضد انسانی با ایشان بعد از آن رویداد داشته اند.

مقشوش: به نظر شما چرا در میان پناهندگان این نگرانی رشد کرده که در محاکم آلمان پرونده پناهندگی افغانان بیش از پیش رد می شود؟

متاسفانه در بخش درخواست ها و تقاضاهای پناهندگی تصمیم انسانی گرفته نمی شود. این تصمیم ها براساس قوانین جدید و توافق هایی است که اصلا به حقوق پناهندگان توجه نمی کند. افغانستان در سال 2018 با اتحادیه اروپا توافق نمود بعد از آنکه درخواست پناهندگی افغانان رد می شود، اروپا می تواند افغانان را بدون قید و شرط به افغانستان دیپورت نماید. با وجود این که کشور از لحاظ امنیتی و اقتصادی در وضعیت بدی قرار داشته و دارد.

هر چند ما فعالان امور پناهندگان اعتراض ها و انتقادات بسیاری انجام دادیم تا شاید این توافق نامه لغو گردد اما لغو نشد. اتحادیه برای پذیرش پناهندگان اخراجی به افغانستان کمک نمود اما دولت کمترین امکاناتی برای زندگی پناهندگان در کشور مهیا نساخت و با اخراجیان صادق نبود. در نتیجه اکثر اخراجی ها در وضعیت بدتر از گذشته به سرمی برند.

از آنجایی که در سال 2021 این توافق نامه تمدید می گردد امیدوار بودیم تا حداقل دولت افغانستان در مسئله حقوق پناهندگان بهتر بحث گردد. متاسفانه در تمدید موارد دیگری نیز اضافه شده مثلا قبلا وقتی قرار بود اخراجیان به کشور دیگر دیپورت شوند، تیم امنیتی که آنها را تا مقصد همراهی می نمود باید ویزا می گرفتند اما الان این شرط را نیز لغو کرده اند. در نتیجه در توافق نامه جدید وضعیت سخت تر نیز گردیده است.

احمد سهیل احمدی 9.6.21

از آنجایی که در راه مشترک با آنها به اینجا آمده بودم، راحت تر می توانستم آنها را درک نمایم.

پناهندگی شرم نیست

دنیای امروز مثل دیروز نیست و کشورهای مهاجر پذیر نیز بیشتر از آنکه به نیروهای کار نیاز داشته باشند، به کارگر حرفه ای نیاز دارند که به زبان نیز تسلط داشته باشد. در دنیای بعد از کرونا پناهندگان معمولی شانس کمتری دارند تا موفق شوند. اما یک واقعیت هیچ گاه تغییر نمی کند آن هم این است که پناهنده بودن یک مانع نمی باشد بلکه این ما هستیم که به خود ظلم می کنیم.

خبرنگار مقشوش همراه آقای جما نظری مصاحبه دیگری کرده است. آقای نظری فعال امور پناهندگان از ناروی هستند که در کنار تحصیل در دانشگاه به مدد پناهجویان می شتابند تا آنها را از بحران افسردگی و ناامیدی نجات دهند. در مصاحبه دوم به موانع اشتغال پناهندگان، قرنطینه، مقابله با بحران های روحی گفتگو کرده ایم و ایشان توصیه های خوبی به پناهندگان در این مصاحبه داشته اند.

مقشوش: با توجه به اینکه رشته شما اقتصاد است، چه موانعی بر سر راه اشتغال پناهجویان در بازارکار کشور میزبان وجود دارد؟

این موانع به درون خود انسان تعلق دارد. مثلا بسیاری از افراد اینگونه به خود تلقین می کنند که مهاجر بودن اصل مشکل است. نباید انسان موانع را در ذهن خویش ایجاد نماید. اگر فردی واقعا دنبال کار باشد قطعا می تواند کار بیابد اما وقتی فرد باور ندارد که می تواند کاری پیدا کند، قطعا اگر کار هم برایش بیابیم، باز هم نمی تواند شاغل شود.

به نظرم مهمترین مانع بر سر راه پناهندگان مشکل زبان است. در بازار کار اینجا به یک فرد به خاطر اینکه پناهنده است، به او کار نمی دهند بلکه براساس لیاقت افراد را می پذیرند. وقتی به زبان تسلط داری و به حرفه ای مسلطی در نتیجه می توانی خودت را به صاحب کار معرفی نمایی و کار به دست می آوری. از آنجایی که در بیشتر شغل ها رقابت وجود دارد، وقتی پناهنده به زبان تسلط ندارد، حتی او را برای مصاحبه نیز دعوت نمی کنند.

وقتی پناهنده به زبان تسلط دارد، می تواند در هر رشته ای که دوست دارد ادامه تحصیل کند در آن صورت وقتی فارغ التحصیل می گردد از افراد دیگر یک قدم پیش خواهد بود. در کارهای سخت شاید پناهندگان راحت تر بتوانند آن ها را بیابند اما در دراز مدت آسیب های جسمی زیادی پدید می آورد. جهان تغییر کرده و فقط به کارگر نیاز ندارد بلکه برای اشتغال باید یاد بگیریم و آموزش ببینیم.

مقشوش: شما به عنوان یک فعال امور پناهندگان که تجربه پناهندگی نیز دارید، چه توصیه ای به پناهجویان نو دارید و فکر می کنید که چه فعالیت های رضاکارانه بیشتر به درد آنها می خورد؟

بیشتر کارهای رضاکارانه ما مربوط به آگاهی رسانی بوده و تلاش داشته ایم تا پناهندگان را سرگرم نماییم. وقتی پناهنده به تازگی به کمپ آمده، شرایط مناسب برای یادگیری و آگاهی را ندارد در نتیجه به سرگرمی نیاز دارند. به خصوص پیش از کرونا برای سرگرمی آنها فعالیت های مختلفی مثل کوه نوردی و... را انجام می دادیم تا پناهندگان برای یک لحظه هم که شده از مشکلات زندگی دور شوند.

همیشه چه به عنوان یک پناهنده و چه به عنوان یک انسان تلاش نموده ام تا به پناهندگان نو معلومات و مشوره کافی بدهم. هر کمکی که می دانستیم اثر گذار می باشد را انجام داده ایم. متاسفانه در بیشتر مواقع وقتی پناهنده ای به اروپا می آید در قدم اول نمی داند که باید چه کند. بیشتر پناهندگان تحصیلات کافی نیز ندارند و از آنجایی موضوعات اجتماعی و... به درستی در افغانستان به ما آموزش نداده اند در نتیجه نمی دانند چطور باید با افراد مختلف در جامعه سویدن ارتباط برقرار نمایند. وقتی پیشنهاد می دهیم که به پیش یک روان شناس بروید، آنها می گویند که مگر ما دیوانه هستیم؟ در حالی که روان شناسی ربطی به دیوانگان ندارد.

طبق تجربه خودم به عنوان یک پناهنده اولین قدم برای یک پناهنده نو این است که در کلاس ها و جلسات روان شناسی شرکت نمایند تا بفهمند در مواجه با مشکلات روحی و روانی چگونه رفتار کند و بر آن غلبه نماید.

مقشوش: در این سالها که به عنوان رضاکار با پناهندگان مختلف ارتباط داشته اید، چه خاطرات به یادماندنی از برخورد با پناهجویان دارید؟

یک نکته ای که برایم جالب بود این است که بیشتر پناهندگان وقتی به اینجا می آیند واقعا دنبال این هستند که به یک زندگی بهتر برسند، کنجکاور هستند و سوالات مختلفی را می پرسند. هر چند افراد زیادی را از نزدیک دیده ام که شکنجه ها، درگیری با پلیس مرزی و مصائب بسیاری در زندگی خویش تجربه کرده اند که برای یک انسان چه برسد به یک نوجوان بیش از حد معمول است. آنها نیاز داشتند که به حرف هایشان گوش دهیم و می خواستند شونده خوبی برای آنها باشیم. زمانی که داستان های تلخ آنها را می شنیدم واقعا روی روان من نیز تاثیر بدی می گذاشت. از آنجایی که در راه مشترک با آنها به اینجا آمده بودم، راحت تر می توانستم آنها را درک نمایم.

مقشوش: فعالان امور پناهندگان از چه راه هایی می توانند با چالش های روحی و روانی پناهجویان در این روزهای قرنطینه مقابله نمایند؟

بدترین مشکل قرنطینه این است که ارتباط های معمولی را تقریبا ممنوع کرده و به سختی می توانیم به فریاد کسی برسیم که نیاز دارد تا با او درددل کنیم و به حرف هایش گوش دهیم. همچنین به او کمک نماییم و مشورت کافی را به او بدهیم.

از زمان شیوع کرونا کمک ها به صورت آنلاین گردیده که هم اتفاق خوبیست و هم اتفاق بدی می تواند باشد. امروز به راحتی پناهندگان می توانند در کورس های آموزشی و... به طور آنلاین شرکت کنند که این اتفاق خوبی است اما اگر من به جای پناهنده ها بودم، تلاش می کردم تا نقاط ضعف ام را به نقاط قوتم تبدیل کنم چرا که پناهنده بودن عیب نیست. این مشکلات نباید باعث شود که آدم دست به کارهای ناشایست مثل خودشکنی بزند. قرنطینه نهایت در چند ماه بعد تمام می شود اما اگر بیماری های روحی را درمان نکنیم تا سالها با ما خواهند ماند.

احمد سهیل احمدی 17.5.21

در نتیجه من احساس مسئولیت می کنم که راه حل های بهتر را در اختیار پناهندگان نو قرار دهم.

از کابوس تا خدمت

رنج های مهاجرت در جهان امروز محدود به چند عکس از دریای یونان و یا خیمه های پناهندگان نمی شوند بلکه از سالها قبل چنین مسیری بوده که در اصل پناهندگان جان خویش را بر کف دست می گذاشتند تا از افغانستان به اروپا، استرالیا و دیگر کشورها بروند. مردم مهاجرت را تا زمانی که به کشور مقصد می رسند تصور می کنند اما واقعیت های زندگی پناهندگی مثل غربت، افسردگی، بلاتکلیفی از روزی که درخواست پناهندگی می دهند تازه آغاز می شود. جز مقطع کوتاهی در سال 2015 عملا تجربه مهاجرت باعث می گردد که پناهنده تا سالها درگیر کابوس های شبانه باشد اما هیچ کس او را درک نمی کند.

خبرنگار مقشوش همراه آقای جما نظری مصاحبه کرده است. آقای نظری فعال امور پناهندگان از ناروی هستند که در کنار تحصیل در دانشگاه به مدد پناهجویان می شتابند تا آنها را از بحران افسردگی و ناامیدی نجات دهند. در مصاحبه اول به خاطرات و چشم دیده های مسیر مهاجرت ایشان در سال 2012، راه غلبه بر فشارهای روحی و روانی و انگیزه خدمت رضاکارانه برای پناهندگان گفتگو کرده ایم.

مقشوش: در سال 2012 که شما مهاجرت را شروع کردید، چه خاطرات و تجربیاتی از مسیر مهاجرت و زندگی در کمپ پناهندگان دارید؟

در مهاجرت برای اولین بار بدون همراهی خانواده و به تنهایی سفر کردم و چنین سفر سختی را تجربه نمودم. مهاجرت چالش ها و سختی های منحصر به فردی دارد و از راه غیرقانونی نیز می رویم. در این سفر عملا آدم زندگی اش را کف دستش می گذارد و همراه دیگر پناهندگان دنبال آینده روشن قدم برمی دارد. در این راه خطرات زیادی هست همچنین ترس و اضطراب شدیدی را در مسیر تجربه می کنیم تا زمانی که به مقصد نمی رسیم هیچ وقت آرامش را تجربه نمی کنیم و مدت ها درگیر استرس خواهیم بود.

بنده تا نزدیک به چهار سال درگیر استرس و کابوس های شبانه بودم چرا که هر شب در خواب تصور می کردم در راه هستم و خطرات در برابرم می باشد. این مسیر پناهندگی فشار روحی زیادی بر آدم وارد می کند. در این سفر خبری از سرپناه امن برای خواب نیست و روزها را در گشنگی سپری می کنیم اما وقتی به مقصد می رسیم متوجه می گردیم که چقدر آسیب های روحی و روانی دیده ایم.

در آن سال وقتی به مقصد رسیدم، به کمپ زیر سن منتقل شدم و در آن زمان شمار پناهندگان بسیار کمتر بود چرا که مسیر پناهندگی نسبت به سال 2015 سخت تر محسوب می گردید با این حال رسیدگی به وضع پناهندگان بسیار بهتر از 2015 بود. هر چند بهترین فرصت و شرایط برای پناهندگی مربوط به قبل از 2000 بوده اما احتمال قبولی تا 2015 نیز بسیار امکان پذیر محسوب می شد. اکثر درخواست های پناهندگی تا 2015 قبول می گردد اما بعد از 2015 در ناروی آمادگی کافی برای اسکان و بررسی درخواست شمار زیاد پناهندگان وجود نداشت و کمبود جا به حدی بود که بخشی از مردم ناروی نیز دست به کارهای رضاکارانه زده و به پناهندگان را در خانه خویش اسکان می دادند. آنها هر کمکی که از دست آنها برمی آمد برای پناهندگان انجام می دادند هر چند چنین کمک هایی با شیوع کرونا متوقف گردیده است.

مقشوش: در این مدت از چه طریقی توانستید بر رنج ها و فشارهای روحی غلبه نمایید؟

اینکه آدمی از کابوس ها و خاطرات تلخ بگذرد به ذهنیت خودش مربوط است. من عادت داشتم که وقتی فشار روحی آزارم می داد به این فکر می کردم که پیش از من نیز هزاران نفر چنین وضعیت سخت و حتی بدتر از این را تجربه نموده اند و من تنها پناهنده ای نیستم که چنین فشاری را تحمل می نمایم. در تمام مسیر مهاجرت و در زمانی که به ناروی رسیدم هیچ چیزی مثل امید به آینده ثمربخش نبود. من هدف داشتم که باید به ناروی بیایم و برای این هدف قدم های کوچک را در نظر می گرفتم مثلا وقتی در ترکیه بودم به خودم تلقین نمودم که ممکن در ادامه مسیر سختی های بیشتری را تحمل نمایم و باید مقاوم باشم. این طرز فکر کمک می کرد تا از نگاه روحی قوی بمانم و توقف نکنم. حتی بعضی از دوستانم وقتی به یونان رسیدند و خسته گردیدند تصمیم گرفتند در همانجا بمانند و یا به عقب برگردند اما من تسلیم نشدم و به راهم ادامه دادم. موانع کوچک نباید مانع ادامه راه بشود.

مقشوش: چه انگیزه ای سبب شد که با نهاد ها و سازمان های مدنی در امور پناهندگان فعالیت نمایید؟

یک امر کاملا طبیعی است. بنده خودم به عنوان یک پناهنده به اینجا آمده ام و سختی ها و چالش های زندگی را به حیث یک پناهنده درک نموده ام، در نتیجه من احساس مسئولیت می کنم که راه حل های بهتر را در اختیار پناهندگان نو قرار دهم.

همه پناهندگان چنین وظیفه ای داریم که باید کوشش نماییم تا در حد خویش تاثیرگذاری مثبتی روی زندگی پناهندگان اخیر داشته باشیم.

وقتی من تجربه این مسیر را دارم و می توانم آگاهانه به پناهنده نو نیز کمک کنم تا انتخاب ها و تصمیم های نیکی را بگیرند. در موضوعات مختلف مثل حقوقی افرادی مثل من که تجربه این راه را دارند باید پا پیش بگذارند و برای تصمیم گیری ها کمک نمایند وگرنه افرادی تصمیم هایی خواهند گرفت که کوچکترین شناختی ندارند و با تصمیم های خویش شاید به پناهندگان آسیب برسانند.

اینکه پناهنده به ناروی بیاید یک مسئله است ولی بخواهد در این کشور زندگی نماید مسئله دیگریست. آشنایی با فرهنگ و شرایط زندگی در جامعه ناروی مسئله ساده ای نیست. در 2012 پناهندگان نسبتا کمتر بودند در نتیجه به راحتی نمی توانستم از کسی راهنمایی بگیرم همچنین پناهندگان پیشین برای کار به ناروی آمده بودند و تجربه تحصیل و دانشگاه را نداشتند. اینکه پناهندگان امروزی ببینند که چنین راهی مثل تحصیل را هموطنان آنها پیشتر رفته اند حس بهتری به آنها رخ می دهد تا با اعتماد به نفس بهتری قدم برمی دارند.

احمد سهیل احمدی 1.5.21

پناهندگان در آن کمپ ها در وضعیت بسیار بدی به سر می برند و متاسفانه به خاطر شیوع کرونا نتوانستیم چنین کمکی را انجام دهیم و به زودی انجام خواهیم داد.

یخبندان پناهندگان

وقوع پناهندگی در زندگی انسان یک تجربه دردناکی است. اما پناهندگان بسیاری را می شناسیم که پس از کسب اقامت در کشور میزبان هرگز آرام نگرفته اند تا بتوانند به همنوعان خویش کمک نمایند. قوانین مهاجرت و پناهندگی در سویدن تغییر کرده و پناهندگان بسیاری را با مشکلات مختلف مواجه نموده است. در این شرایط ویژه پناهندگان به فعالانی نیاز دارند که همراه ایشان بایستند و راهنمایی نمایند تا پناهندگان با کشور میزبان آشنا شوند.

خبرنگار مقشوش همراه آقای قسیم واحدی مصاحبه کرده است. آقای واحدی فعال امور پناهندگان در سویدن می باشند. آقای واحدی در این سالها سعی کرده اند با اطلاع رسانی و مشوره دهی درست به کمک همنوعان خویش بشتابند. در این مصاحبه به انگیزه های فعالیت های مدنی، انجمن همکاری پناهندگان همچنین قانون جدید پناهندگی در سویدن و تاثیر آن بر وضعیت هزاران مهاجری که اقامت موقت گرفته اند گفتگو نموده ایم.

مقشوش:از زمانی که وارد سویدن شدید، چه انگیزه ای سبب شد که برای پناهندگان فعالیت های مدنی و اجتماعی را آغاز نمایید؟

از روزهای اول که وارد سویدن شدم، برنامه هایی جهت آموزش زبان سویدنی، کار و ادغام پناهندگان در جامعه میزبان را آغاز نمودم. اینکه بخواهیم با جامعه میزبان ارتباط برقرار نماییم، یادگیری زبان و یافتن کار کمکی بزرگی به ما می کند. از همان روزهای اول به دنبال این بودم که خودم و دیگر جوانان از چنین برنامه هایی مستفیض شویم و بتوانیم زندگی بهتری داشته باشیم. این انگیزه سبب فعالیت های مدنی و اجتماعی بنده گردید.

از جمله اقداماتی که تا به حال داشته ام می توانم به اطلاع رسانی درباره موارد مختلف پروسه پناهندگی از جمله شیوه پرونده سازی، چگونگی ورود به بازار کار و یادگیری زبان اشاره نمایم. بنده شخصا از طریق اطلاع رسانی توانستم به افراد مختلفی که به کمک نیاز دارند، خدمت رسانی کنم. برنامه های ورزشی، فرهنگی و آموزش زبان را نیز برگزار نموده ام.

به حیث فردی که تازه وارد سویدن شده بودم، می دانستم که پناهندگان در خارج از وطن خویش چه مشکلاتی در برابر آنها هست. وقتی ما در اروپا به کسی مشوره صحیح بدهیم عملا کمک به حساب می آید چرا که باعث می گردد او انتخاب و اقدامات بهتری را انجام بدهد. تجربه های زندگی فردی خودم کمک کرد تا بهتر به هموطنان خویش مشاور بدهم.

مقشوش: انجمن همکاری پناهندگان که شما نیز عضو آن هستید، چه اقدامات برای پناهجویانی که در کمپ هستند انجام می دهد؟

انجمن خانه ای در سویدن در سال 2019 با همفکری تعدادی از افغانان و مردم سویدن ایجاد گردید. بنده درحالی که عضو این انجمن می باشم، به حیث مسئول نیز فعالیت می کنم. یکی از اهداف اصلی انجمن این بود که برای جوانانی که به تازگی به سویدن آمده اند، برنامه هایی را برگزار نماییم.

یک گروپ بزرگی از افغانان بدون خانواده در سال 2015 مهاجرت کرده و به سویدن آمدند. این گروپ شامل نه هزار پناهنده بود که در شهرهای مختلف سویدن تقسیم شدند. از مهم ترین چالش های بزرگ مهاجرت می توان به این مورد اشاره کرد. پناهندگانی که تنها زندگی می کنند خیلی زودتر درگیر مشکلات روحی و روانی می شوند. عواملی از جمله زندگی به تنهایی، فشار کار، درس، پروسه طولانی پناهندگی و دوری از فامیل مشکلات روحی و روانی را برجسته تر می کند.

براساس هدف اصلی انجمن برنامه های متنوعی برای زمان فراغت پناهندگان برگزار می کنیم تا پناهندگان در خانه تنها نباشند. وقتی آدم در خانه همزبان و هم صحبت نداشته باشد روح او را عذاب می دهد.

انجمن بیشتر تمرکز بر مهاجرانی دارد که در جامعه سویدن زندگی می کنند. ما با پناهندگانی که در کشورهایی مثل ترکیه و یونان به سر می برند تماس هایی داشته ایم و مشاوره هایی برای آن پناهندگان انجام داده ایم. ما تصمیم داشتیم تا از کمپ های مختلف اروپایی بازدید نماییم اما به خاطر شیوع همه گیر کرونا عملا فعلا منتفی شده است. می خواستیم در کمپین بزرگ کمک هایی از جمله لباس برای پناهندگان جمع آوری نماییم و به کمپ های پناهندگان ببریم. پناهندگان در آن کمپ ها در وضعیت بسیار بدی به سر می برند و متاسفانه به خاطر شیوع کرونا نتوانستیم چنین کمکی را انجام دهیم و به زودی انجام خواهیم داد.

مقشوش: با توجه به تغییراتی که در قانون پناهندگی سویدن در جریان است، بیش از هشت هزار پناهنده ای که از طریق اقامت موقت تحصیلی در کشور زندگی می کنند، در وضع این پناهندگان چه وضعی خواهد داشت؟

گروه بزرگی از پناهندگان افغان که از سال 2015 وارد سویدن شدند، با مشکل بررسی پرونده روبه رو بودند. پروسه پناهندگی ایشان آن چنان طولانی گشت که راه را برای ایجاد مشکلات اجتماعی در جامعه سویدن باز می نمود. احزاب مختلف تصمیم گرفتند که از طریق قانون موقت به جوانان پناهنده اقامت تحصیلی اعطا نمایند. از طریق این قانون به هشت هزار پناهنده افغان نیز اقامت داده شد و طبق قانون می بایست ظرف سه سال آموزش ببینند و قانون به آنها اجازه می داد بعد از این دوره در مدت شش ماه کار دائم بیابند تا اقامت دائم را نیز کسب کنند.

با شیوع کرونا باعث گردید که بخش اعظمی از فرصت های شغلی برای جوانان بسته شود و کمبود کار باقی مانده است. دولت با همکاری حزب سبز پیشنهاد تازه ای به پارلمان فرستاده اند که طبق این پیشنهاد تمام قبولی های دائمی در سویدن را حذف نمایند و مثل کشورهای دیگر اروپایی به هیچ فردی اقامت دائم در قدم اول داده نشود. بعد از تکمیل اقامت موقت سه ساله اگر پناهنده صاحب کار، خانه شخصی، تسلط به زبان سویدنی و آشنایی با وضعیت جامعه داشته باشد می تواند اقامت بگیرد.

در بخش دوم این قانون به موضوع اقامت های بشردوستانه اشاره شده است. دولت از طرف فشار احزاب ضد مهاجر این راهکار را بسته کرده بود اما در قانون پیشنهادی جدید برای افرادی که نیاز به اقامت دارند چنین مدل از اقامت نیز داده می شود. هر چند این بخش به افرادی که در سویدن زندگی می کنند اما جواب منفی در پروسه پناهندگی گرفته اند، مربوط نمی شود. این بخش مربوط به افرادی است که پس از این وارد سویدن می گردند. احزاب مختلفی مخالف این قانون هستند.

به طور کل این قانون برای پناهندگانی که به تنهایی به سویدن آمده و از طریق اقامت موقت تحصیلی زندگی می کنند تاثیر بسیار مثبتی خواهد گذاشت.

مقشوش: از آنجایی که شما با پناهندگان بسیاری در ارتباط هستید، آیا آنها با قوانین فعلی پناهندگی در سرتاسر اروپا چقدر آشنایی دارند؟ قوانین فعلی پناهندگی از نظر حقوق با کنوانسیون ژنو 1951 مطابقت دارد یا خیر؟

معلومات در موارد مختلف قوانین پناهندگی در اروپا مشخصا مربوط به سعی و تلاش فرد دارد. بدون شک فعالین در سرتاسر اروپا تلاش دارند تا معلومات به مردم تقدیم نمایند. اما اینکه مردم چه واکنشی داشته باشند و برای چه هدفی به اروپا آمده اند بحث دیگری است.

به باور بنده اکثر پناهندگان از قوانین پناهندگی مثلا در سویدن آگاه هستند. مهم این هست که آیا می توانیم کاری کنیم که مردم به قانون احترام گذاشته و از طریق آن به پیش بروند یا خیر؟ متاسفانه بخشی از مردم به خاطر مفکوره های گذشته تلاش به تحصیل نمی کنند. وظیفه هر پناهنده یادگیری قوانین کشور میزبان است.

قوانین فعلی از نظر حقوقی با کنوانسیون 1951 شباهت های بسیاری دارد اما در آن کنوانسیون تلاش کرده اند که از پناهنده و پناهنده شدن تعریف درستی نمایند. امروز کشورهای اروپایی تلاش دارند تا اقامت های دائمی را حذف نمایند. به آهستگی اروپا به این نتیجه رسیده است که به پناهندگان اقامت دائم ندهند. در کوانسیون مذکور به طور مشخص اقامت ها به دسته های مختلفی تقسیم شده است. مهم ترین تفاوت امروز با آن کنوانسیون تلاش برای حذف اقامت دائم در مسیر پناهندگی است.

احمد سهیل احمدی 24.4.21