من گوهر روحم که هویدا و نهانم

یک جلوه کنم قلب و دلت را بسِتانم

آنرا که ببینم دلِ او لایق عشق است

رُخ در رُخ سلطان جهانش بنشانم

از اسم چه گویی که منم اسم و مسمی

تا بود چنین بوده وتا هست چنانم

...