ساسانی - Sasanian

مدیرگروه و مسئول صفحه: آقای احمدعلی اسدی

تارنما و ایمیل گروه:

Email: sia-sasanian@googlegroups.com

_________________________________________________________________________________________________________________________________

دورۀ ساسانی در میان مورخان، عموماً بین سالهای 224 تا 651 میلادی تاریخگذاری می شود. این دوران که بیش از چهار سده به درازا کشید، علاوه بر تداوم سنت های فرهنگی ایران­زمین، موجب دگرگونی­ های گسترده و عمیق در عرصۀ فرهنگ، آیین، اقتصاد، دیوانسالاری، رزم، کشورداری، معماری و شهرسازی، علوم، موسیقی و سایر جنبه­ های هنری ایران شد، به گونه­ ای که اثرات آن تا به امروز نیز در پیکرۀ جامعۀ ایرانی نمود دارد.

مشخص کردن حدود سرزمینی ایران در معنای اصیل و واقعی آن و قوام دادن این مضمون با پیوند دین و دولت که در دورۀ اسلامی نیز با آیین جدید ادامه یافت، را می­ توان از جمله مهمترین تاثیرات فرهنگی زمامداری ساسانیان بر ایران قلمداد کرد. این تاثیرات بنیادین، به نوبه خود موجب شکل­ گیریِ جهان­ بینی، هنر، معماری، ادبیات و در نهایت فرهنگ خاص ایرانی شد. این مشخصۀ فرهنگی ایرانی با تمام بار معنایی آن، باعث شد که ایران به صورتی شاخص از سایر ملل و ممالک همجوار متمایز گردد. همچنین شکل­ گیری و تکامل دیوان­ سالاری و تمرکز قدرت در دورۀ ساسانی نیز نقش مهمی در قوام یکپارچگی سرزمینی ایران داشته است.

نظام اقتصادی قدرتمند دورۀ ساسانی نیز که با درایت ایشان، بر اثر برنامه­ های ابتکاری شکل گرفت، الگو و زیربنای سیاست­­های اقتصادی حکومت­ های ایرانی در بیشتر دوره­ های پس از اسلام بوده است. پژوهش­ های مبتنی بر متون تاریخی تا به امروز جنبه­ های گوناگونی از تحولات و حوادث سیاسی، نظامی، اقتصادی و جغرافیای­ تاریخی دورۀ ساسانی را آشکارکرده است. اساس این پژوهش­ ها، گذشته از برخی متون پهلوی برجای مانده، عمدتاً شامل نوشته­ های تاریخی و جغرافیایی مورخان رومی، ارمنی و مسیحی معاصر ساسانیان و سپس نویسندگان ایرانی و عرب دورۀ اسلامی و همچنین پژوهش­ های جدید انجام شده بر روی سکه­ ها و سنگنوشته­­ های این دوره است.

پژوهش­ های باستان­ شناختی دورۀ ساسانی از اواخر سدۀ نوزدهم و در ابتدا با مطالعۀ آثار شاخص حکومتی از قبیل معماری کاخها و بناهای مذهبی، سنگ­ نگاره ها، سکه­ ها و ظروف فلزی، و جواهرات این دوره آغاز شد. سپس از آغاز سدۀ بیستم تا دهۀ 1940 کاوش هایی نیز در استقرارگاه های مهم این دوره صورت گرفت. با این حال، با توجه به اینکه در بسیاری از موارد، اهداف آغازین کاوش­ های صورت گرفته چیزی غیر از شناخت لایه­ های دورۀ ساسانی بود، انجام آنها نتایج چندانی در شناخت باستان­ شناسانه این دوره در بر نداشت. در دهه­ های پس از جنگ جهانی دوم و به ویژه در دهه­ های 1960 و 70 بررسی­ های روند محور در باستان­ شناسی دورۀ ساسانی در ایران باختری و عراق، نتایج مهمی را درباره الگوه های استقراری دورۀ ساسانی آشکار ساخت. با این حال، این روند نیز تداوم پیدا نکرد و در پایان دهۀ 1970، مطالعات این دوره دوباره تنها محدود به معرفی و تحلیل یادمان ها و معماری های شاخص و نقش برجسته­ ها و آثار موزه­ای گردید. در یکی دو دهه اخیر برخی پژوهش­ های جدید در قالب بررسی­ های باستان­ شناختی و کاوش در استقرارگاه های عمومی، موجب حرکت پیشرو دیگری در پژوهش­ های این دوره شده است. با این حال این مطالعات هنوز به ثمر ننشسته و نسبت به اهمیت این دوره دارای مقیاس اندکی است.

در چشم­ انداز پژوهش­ های باستان­ شناختی دورۀ ساسانی مشکلات عمده­ ای وجود دارد. عدم شناخت درست داده­ های باستان­ شناختی این دوره همانند سفال، معماری مردمی، گورها و دیگر آثار زندگی، در بسیاری موارد، موجب دشواری و در نهایت اشتباه در تاریخ­گذاری بقایای مادی آن توسط پژوهشگران شده است. همچنین تداوم برخی سنت­ های فرهنگی در دوره­ های گذار پیش و پس از دورۀ ساسانی که روی داده­ های باستان­ شناختی نمود یافته، بخش مهمی از این دشواری است، به نحوی که مواد فرهنگی دورۀ ساسانی در بسیاری موارد با تغییراتی اندک تا سده­ های دوم و سوم اسلامی نیز تداوم دارد.

باستان­ شناسی دورۀ ساسانی نیازمند انجام پژوهش­ های جدید بر روی جنبه­ های کمتر شناخته شده فرهنگی این دوره، به منظور شناخت متوازن و یا همه جانبۀ آن دارد. بررسی دگرگونی­ های اقتصادی دولت ساسانی به ویژه در حوزۀ کشاورزی، شناخت استقرارگاه­ های عمومی و الگو­های حاکم برآنها، شناخت بازمانده­ های مادی تجارت دریایی این دوره، و ایجاد بانک­ های اطلاعاتی از دستاوردهای جدید فرهنگی و تمدنی (شامل شواهد جدید شناسایی شده در تمامی گسترۀ شاهنشاهی ساسانی به ویژه سرزمین­ های حوزۀ جنوبی خلیج فارس، میانرودان، قفقاز، ترکمنستان و افغانستان) را می­توان از اولویت­های باستان­ شناختی دورۀ ساسانی در نظر گرفت.

گروه ساسانی «جامعۀ باستان­ شناسی ایران» بر آن است تا سهمی درخور در مطالعات این دوره داشته باشد. در اینجا فرصتی فراهم شده تا علاوه بر آشنایی پژوهشگران علاقمند و فعال عصر ساسانی با یکدیگر، دستاوردهای جدید باستان­ شناختی این دوره نیز معرفی شده و با پرداختن به بحث­ های علمی هدفمند و پایدار، سطح کیفی و کمّی مطالعات این دوره را افزایش داد. بدیهی است که همزمان پژوهش­ های سنتی این دوره نیز ادامه خواهد یافت و در نهایت، با جمع­ بندی اینها در کنار هم، می­توان امیدوار بود که در سال­های نه چندان دور، بازنویسی بهتر و کامل­ تری از تحولات و دگرگونی­ های این عصر مهم تمدن ایرانی حاصل گردد.