قرآن و زوائد

خلاصه: نشان داده می‌شود به احتمال زیاد آیات 128 و 129 سوره‌ی توبه وحی مستقیم الهی نیست. در این زمینه علاوه بر ارائه‌ی شواهد تاریخی، به‌ویژه مخالفت حضرت علی، دلایل ریاضی زیادی از خود قرآن ارائه شده که به بخشی از آنها در اینجا پرداخته می‌شود. اما همچنین نشان داده می شود که به احتمال زیاد خدا این دو آیه را به هر حال جزو کتاب خود پذیرفته است.

PDF

WORD

فرمت اچ تی ام ال این مقاله نیز در زیر، عمدتاً برای تسهیل سرچ اینترنتی، قرار داده شده است و در مواردی ممکن است در آن ترتیب اعداد برعکس شده باشد - مبنا همان فرمت تصوبری PDF ارائه شده در بالاست.


قرآن و زوائد

 

در زمان حیات پیامبر اسلام به دلیل عدم قطع وحی امکان جمع‌آوری قرآن وجود نداشت. پس از رحلت ایشان ابوبکر از زید بن ثابت که از کاتبان بزرگ وحی بود خواست این کار را مدیریت کرده و انجام دهد. او کارگروهی را تشکیل داد و در این زمینه فراخوانی اعلام کرد. تنها آیاتی به عنوانِ وحی توسط گروه پذیرفته می‌شدند که حداقل دو شاهد داشته باشند یکی کتبی و دیگری شفاهی. در همین رابطه عبارتی را که عُمَر ادعا می‌کرد وحی است نپذیرفتند چون شاهدِ کافی نداشت هرچند تا آخر، عمر اصرار داشت که آن عبارت، آیه‌ی قرآن است. خزیمه بن ثابت الانصاری (جالب است که تعداد حروف نام او 19 تاست) نیز دو آیه‌ی آخر سوره‌ی توبه مندرج در قرآن‌های رایج فعلی را به کمیته بدون شاهد کافی ارائه کرد. احتمال دارد بر سرِ پذیرفتنِ این دو آیه در کمیته، که علی هم جزو آن بود، اختلاف افتاده باشد زیرا گروهی به حدیث نبوی استناد می‌کردند که خزیمه را ذوالشهادتین لقب داده بود و گروهی به سردمداری علی با اضافه شدنِ مطلبی غیرِ وحیانی به قرآن مخالف بودند، و از طرفی خزیمه از شیفتگانِ علی بود. ظاهراً یکی از علل قهر و خانه‌نشینی علی همین مطلب بود. اعتراض علی در بسیاری از مراجع ثبت شده است ازجمله در صفحه‌ی 59 الاتقان فی علوم القرآن نوشته‌ی جلال الدین سیوطی، چاپ الازهر، قاهره، 1318 هجری قمری: قعد علی بن ابی طالب فی بیته فقیل ما اقعدک قال رأیت کتاب الله یزاد فیه فحدثت نفسی ان لاالبس الا الصلاه حتی اجمعه   از علی پرسیدند چرا خانه نشین شده‌ای، گفت چیزی به قرآن اضافه شده است و من تعهد کرده‌ام هرگز لباسِ بیرون جز برای نماز نپوشم تا وقتی که قرآن به حالِ اول برگردد. به نظر می‌رسد دلیل خزیمه برای این کار تکریم از پیامبر در پایانِ قرآن بوده است یا به ‌اصطلاح، نوعی تقدیر از واسطه‌ی وحی در پایانِ کتابی که از زبانِ او تحریر می‌شد. لازم به ذکر است که کارِ این کمیته در این مرحله صرفاً تأییدِ صحت و سقم آیات بوده است نه تنظیمِ نهایی قرآن، و برحسب نزول، سوره‌ی توبه، صرفِ نظر از سوره‌ی بسیار کوتاه 110، آخرین وحی محسوب می‌شده است. ظاهراً این دو آیه با این شرایط در کنار بقیه‌ی آیات ثبت شد تا این که خلافت عُمَر هم تمام شد و نوبت به عثمان رسید. 19 سال بعد از مرگ پیامبر، عثمان برای یکسان ‌سازی قرآن‌های تنظیم نشده دستور داد آیات تأیید شده توسط این کمیته به یک صورت نهایی تنظیم شود. این کار انجام شد تا این که قرآنی که ما اکنون شاهد آن هستیم تنظیم گردید. به نظر می‌رسد نظریه‌ی اضافه کردنِ دو آیه‌ی مذکور به قرآن در این کمیته، بالاخره در تنظیم نهاییِ قرآن غالب شد. مجموعه‌ی گرد آوری شده توسط کمیته‌ی اولیه به ریاست زید بن ثابت، نزد حفصه، دخترِ عُمَر، نگهداری شد. پس از فوت او، مروان، والیِ مدینه آن را از ورثه‌ی حفصه گرفت و ظاهراً به منظور پاک کردنِ صورتِ مسئله و پرهیز از ایجاد منازعات جدید، آن را در امتدادِ از بین بردنِ مصحف‌های متفرق که قبلاً برای یکسان ‌سازی صورت گرفته بود از بین برد. سوره‌ی توبه مدنی است اما این دو آیه برچسب مکی خورده‌اند و حتی مثلاً در عنوان سوره‌ی 9 از یک قرآن استاندارد این گونه آمده است: (9) سوره التوبه مدنیه الا الآیتین فمکیتان و آیاتها 129 نزلت بعد المائده  که منظور آن این است که این سوره مدنی است جز برای دو آیه‌ی آخر که مکی است. چگونه این آیاتِ مکی می‌توانست نزدِ خزیمه که یک مسلمان متآخر مدنی بود یافت شود؟!

 

تورات و انجیل که در قرآن نیز تمجید شده‌اند و نور و کلام حق خوانده شده‌اند و در برخی موارد به برخی از آیات آنها نیز استناد شده است، در واقع جمع آوری مطالبی در رابطه با خدا و یاران و پیامبران خدا توسط افراد انسانی (پیامبران بنی اسرائیل و حواریون) هستند و با این حال مورد تأیید خدا و قرآنند. قرآن از این نظر که ارتباط مستقیم‌تری با منبع وحی دارد و جمع آوری مطالب گزارش شده توسط افراد بشری نیست با آنها تا حدودی متفاوت‌تر است. اما همین قرآن متن کتاب مقدس را که جمع آوری شده توسط بشر است کلام خدا می‌داند. پس علی الاصول نباید حساسیت چندانی داشته باشد اگر تنها دو آیه 128 و 129 سوره توبه از کل قرآن انشای انسانی توسط انسان یا انسان‌هایی الهی باشد. پس شاید بتوان این طور فرض کرد که اولاً قرآن سوای این دو آیه کلام مستقیم خداست و می‌توان دلایل و شواهد کافی مبنی بر این که خود قرآن این مسأله را تأیید می‌کند ارائه داد، و ثانیاً قرآنِ شامل این دو آیه (که صدها سال در کنار بقیه قرآن بوده‌اند) به طور یکجا کلام (مستقیم و غیر مستقیم) خدا و مورد تأیید اوست و می‌توان دلایل و شواهد کافی مبنی بر این که خود قرآن این مسأله را تأیید می‌کند ارائه داد.

 

جمع شماره‌های غیر تکراری سوره و آیات 9:128 و 9:129 برابر است با 14×19=266 که در آن 14=6+6+2، لذا احتمالاً چیز ویژه‌ای در رابطه با این دو آیه وجود دارد. تعداد حروفِ آیات 9:128 و 9:129  برابر است با 6×19=114 که تعداد سوره‌های قرآن است، پس احتمالاً این چیزِ ویژه در رابطه با قرآن است. اگر حاصلِ جمع 128 و 129 را از معادل ابجدی قرءان(352) کم کنیم نتیجه‌ی 5×19 به دست می‌آید، پس احتمالاً این ربط مربوط به افتراق این دو از قرآن است. همچنین قرآن را به دو قسمت تقسیم کنید: از ابتدای سوره 1 تا آخر آیه 129 سوره 9، و از ابتدای سوره 10 تا آخر قرآن. تعداد آیات قسمت اول 1364 و تعداد آیات قسمت دوم 4872 تاست. شماره آیه‌ها در قسمت اول را از چپ به راست پشت سر هم بنویسید و بعد 1364 را بنویسید تا مضربی از 19 به دست آید. همچنین شماره آیه‌ها در قسمت دوم را از چپ به راست پشت سر هم بنویسید و بعد 4872 را بنویسید تا مضربی دیگر از 19 به دست آید. این امر در هیچ جای مشابه دیگری از قرآن اتفاق نمی‌افتد. این نشان دهنده‌ی وجود یک ویژگی در مرز بین این دو قسمت است. حال، آیا این ویژگی مربوط به انتهای سوره 9 است یا ابتدای سوره 10؟ چون ابتدای سوره 10 با بسم الله الرحمن الرحیم شروع شده و به علاوه سوره 9 با بسم الله الرحمن الرحیم شروع نشده و اشکال در وجود بسم الله الرحمن الرحیم بعید است بلکه عدم وجود بسم الله الرحمن الرحیم می‌تواند نشانه‌ای بر وجود اشکال تلقی شود، و به علاوه هر گاه از 1 تا 1364 (تعداد آیات قسمت اول) را پشت سر هم بنویسم مضربی از 19 به دست می‌آید و به علاوه اگر این کار را برعکس نیز انجام دهیم (یعنی از 1364 تا 1 را پشت سر هم بنویسیم) باز مضربی از 19 به دست می‌آید، به احتمال زیاد این ویژگی مربوط به انتهای سوره 9 است (نه ابتدای سوره 10). آیا این ویژگی همان ادعاست که آیات 9:128 و 9:129 کلام مستقیم خدا نیست (هرچند کلام غیر مستقیم اوست)؟ استدلالی که اکنون ارائه می‌شود نشان می‌دهد که پاسخ این پرسش مثبت است: از 1364، که تعداد آیات قسمت اول است دو عدد 128 و 129، که شماره‌های این دو آیه هستند را تفریق کنید تا 1107 به دست آید. حال 1107 و به دنبال آن 4872، که تعداد آیات قسمت دوم است، را بنویسید تا یک مضرب 19 به دست آید. این امر نشان دهنده افتراق این دو آیه از سوره 9 است. قابل توجه است که 1364، تعداد آیات قسمت اول (البته با احتساب دو آیه آخر سوره 9)، سال شمسی (با معادل سال میلادی 1985) اعلام رسمی رشاد خلیفه مبنی بر غیر وحیانی بودن دو آیه آخر سوره 9 از طریق اعلامیه مارس 1985 خودش است.

 

 

دلایلی در اثبات فرض اول:

در چند مقاله‌ی این سایت، به ویژه در مقاله‌ی نوزده در قرآن، به بعضی تطبیق‌‌های کُدی مربوط به 127 آیه‌ای بودنِ سوره‌ی 9 اشاره شده است. بر آنها، علاوه بر مواردی بیشتر (از بین مواردی بسیار)، در زیر تأکید می‌شود.

‌بدون محاسبه‌ی 9:129 کلمه‌ی الله در قرآن 142×19 بار تکرار شده است. مجموع همه‌ی شماره آیات حاوی کلمه‌ی الله به جز 9:129 برابر است به 6217×19. تعداد کلمه‌های الله از ابتدای قرآن تا انتهای سوره‌ی 9 بدون در نظر گرفتنِ 9:129 برابر است با 67×19. تعداد کلمه‌های الله از اولین مقطعه‌ی قرآن تا آخرین مقطعه‌ی قرآن بدون محاسبه‌ی 9:129 برابر است با 139×19. تعداد آیات حاوی الله در سوره‌های بدونِ مقطعه‌ی قرآن بدون محاسبه‌ی 9:129 برابر است با 55×19. بدونِ در نظر گرفتنِ 9:129، کلمه‌‌ی الله در 27×19 آیه در فاصله‌ی بین محل غیبتِ بسم الله الرحمن الرحیم و محل زیادت بسم الله الرحمن الرحیم، یعنی از ابتدای سوره‌ی 9 تا قبل از 27:30 آمده است در حالی که این فاصله شامل 19 سوره است و جمع شماره‌ی سوره‌ها 19‑19×19 می‌شود. کلمه‌ی اله در قرآن بدونِ محاسبه‌ی 9:129 به تعداد 5×19 بار آمده است. کلمه‌ی رسول (بدونِ پسوند) بدون احتساب 9:128 و نیز 12:50 که در آن کلمه‌ی الرسول راجع به رسول خدا نیست بلکه در مورد فرستاده‌ی فرعون است به تعداد سوره‌های قرآن، 6×19=114، در قرآن آمده است. بدون احتساب 9:128 کلمه‌ی رحیم 6×19=114 بار در قرآن آمده است و همه جا به عنوان صفت خدا ذکر شده است درحالی که در 9:128 به عنوان صفت رسول آمده است. قرآن بدونِ در نظر گرفتن 9:128 و 9:129 دارای 6234 آیه‌ی شماره‌دار و 112 آیه‌ی بدون شماره است و داریم 334×19=112+6234. بدون در نظر گرفتن 9:128 و 9:129 حاصلِ جمعِ شماه‌های سوره‌های قرآن و شماره‌های آیه‌های قرآن و تعداد آیات (شماره‌دار) قرآن 959×19×19 می‌باشد. برای سوره‌های بدون مقطعه‌ی قرآن، بدون در نظر گرفتن 9:128 و 9:129 حاصلِ جمعِ شماه‌های سوره‌ها و شماره‌های آیه‌ها و تعداد آیات (شماره‌دار) 8214×19 می‌باشد. با جمع کردن شماره‌‌ی سوره‌های بدون مقطعه و تعداد آیات این سوره‌ها از اول قرآن تا آخر سوره‌ی 9 با فرض 127 آیه‌ای بودنِ این سوره نتیجه‌ی 37×19 حاصل می‌شود. با فرض 127 آیه‌ای بودن سوره‌ی 9، شماره‌ی سوره‌ها و شماره‌ی آیه‌ها و تعداد آیات برای سوره‌های بدونِ مقطعه از ابتدای سوره‌ی 9 تا آخر قرآن را جمع کنید تا به دست آورید 6110×19. با فرض 127 آیه‌ای بودن سوره‌ی 9، شماره‌ی سوره‌ها و شماره‌ی آیه‌ها و تعداد آیات برای فاصله‌ی بین محل غیبت بسم الله الرحمن الرحیم تا محل زیادت بسم الله الرحمن الرحیم را جمع کنید تا به دست آورید 6314×19. با فرض 127 آیه‌ای بودن سوره‌ی 9، شماره‌ی سوره‌ها و شماره‌ی آیه‌ها و تعداد آیات برای فاصله‌ی ابتدای سوره‌ی بدون بسم الله الرحمن الرحیم تا انتهای آیه‌ای که نوزده در آن ذکر می‌شود را جمع کنید تا به دست آورید 10930×19.

 

تنها 19 سوره وجود دارد که تعداد آیه‌های هر کدام عددی اول است (تعداد 127 آیه، یکی از آنهاست). از اول قرآن تا آخر سوره 9 کلمه الله 67×19=1273 بار تکرار شده است که در آن 67 نوزدهمین عدد اول است، و 1273مین آیه که شماره آیه‌اش عددی اول باشد 55:19 است. 5519مین عدد مرکب 334×19=6346 است که مجموع تعداد آیه‌های شماره دار و بدون شماره قرآن است. نوزدهمین سوره که تعداد آیات آن عددی اول است سوره 82 است که 19 آیه دارد و این سوره اولین سوره قرآن است که 19 آیه دارد. تنها آیه در این سوره که حاوی الله است آیه 19 است. این الله نوزدهمین الله از آخر قرآن به طرف ابتدای قرآن است. سوره 47 دارای 38 آیه است. برای این دو عدد داریم 103×2×23=4738. 23 و 2 و 103 به ترتیب نهمین و اولین و بیست و هفتمین عدد اول هستند که به همان ترتیب می‌توانیم برای آنها بنویسیم 9127، که اشاره می‌کند سوره 9 دارای 127 آیه است. 9127 نوزدهمین جایگشت چهار رقم 9 و 1 و 2 و 7 از کوچک به بزرگ است.

با فرض 127 آیه‌ای بودن سوره 9، در 1919 آیه قرآن حداقل یکی از کلمات چهارگانه «بسم الله الرحمن الرحیم» وجود دارد.

 

دلایلی در اثبات فرض دوم:

با فرض 129 آیه‌ای بودن سوره توبه، این موارد را داریم: تنها 19 سوره وجود دارد که در هر کدام، تعداد آیات زوج و تعداد آیات فردِ حاوی حداقل یک کلمه از ریشه الله (شامل اللهم) برابر یکدیگر است (که عبارتند از: ۱-سوره الفاتحه ۲-سوره البقره ۳-سوره حجر ۴-سوره اسراء ۵-سوره مؤمنون ۶-سوره نور ۷-سوره عنکبوت ۸-سوره سباء ۹-سوره یس ۱۰-سوره ص ۱۱-سوره احقاف ۱۲-سوره نجم ۱۳-سوره مجادله ۱۴-سوره تغابن ۱۵-سوره جن ۱۶-سوره مدثر ۱۷-سوره انسان ۱۸-سوره نصر ۱۹-سوره اخلاص). ارزش ابجدی تسعه عشر 1105 است. آیه 74:30 عبارت است از «علیها تسعه عشر». این آیه 5525مین آیه قرآن است و 1105×5=5525. تعداد آیات قرآن 6236 تاست. 6236 عدد بسیار خاصی از این جهت است که به احتمال زیاد تنها عددی است که اگر هر رقم آن با رقم قبل از خود جمع شود (6 با 3، و 3 با 2، و 2 با 6، و 6 با 0) عدد جدیدی (برابر با 6859) تشکیل می‌شود برابر با 19×19×19. تعداد کلمات قرآن از ریشه الله که هر کدام دارای هر چهار حرف ا، ل، ل، و ه (از کلمه الله) باشد 2555 است (فالله (6 بار)، تالله (9 بار)، ءالله (2 بار)، الله (2393 بار)، بالله (140 بار)، اللهم (5 بار)). عدد 2555 از این نظر جالب است که در آن 5 و 5 و 5 و 2 به ترتیب، تعداد تکرار حروف کلمه الله (ا، ل، ل، ه) در عبارت لا اله الا الله است. قافیه مشترک دو آیه 128 و 129 سوره 9، یم است (یعنی هر دو به یم ختم می‌شوند، یکی در کلمه رحیم و دیگری در کلمه العظیم). در قرآن 5×7×19=665 آیه به م ختم می‌شوند (که حاوی 1013×2×19=38494 حرف هستند (روایت حفض به رسم الخط عثمان طه))، و 29×19=551 آیه به یم ختم می‌شوند. شماره آیه‌های شماره دار قرآن را از اول تا آخر قرآن از چپ به راست پشت سر هم بنویسید تا مضربی از 19 به دست آید. از 1 تا 129 (شماره‌ آیه‌های سوره 9) را از چپ به راست پشت سر هم بنویسید تا مضربی از 19 به دست آید. تنها 9 سوره داریم که مانند سوره 9 حاوی آیه 129 هستند. جمع شماره‌های این نه سوره 114 است که تعداد سوره‌های قرآن و مضربی از 19 است. کلمه‌ی قالوا در قرآن 332 بار آمده است، و به نحو مشابه، به شرط در نظر گرفتنِ 9:129، کلمه‌ی قُل در قرآن 332 بار آمده است.

همچنین بر مبنای سیستم شمارشی متصل، با فرض 129 آیه‌ای بودن سوره توبه، برای تعداد کلمات قرآن،  که شامل کلمه‌های «بسم الله الرحمن الرحیم»های بدون شماره‌ی آیه در قرآن باشد داریم: 19-216×19×19=77957

 

توضیحی کلی:

حقیقت این است که شواهد ریاضی شگفت انگیز متعددی در اثبات هر کدام از دو فرض فوق در حال آشکار شدن است که تنها به بخشی از آنها در اینجا اشاره شد. احتمال تصادفی بودن آنها به روشنی در حد صفر است. واقعیت این است که وجود این همه شواهد روشن و غیر قابل انکار در هر دو فرض نه شاهد اثبات یک فرض بر علیه دیگری است که اثبات کننده این است که خدا آن دو آیه را گرچه مستقیماً از سوی او نبوده است به عنوان کلام خود در قرآن پذیرفته و این چنین خود در طول قرون حافظ کلام مستقیم و غیر مستقیم خود بوده است و چنین زیبا و از طریق اعجاز تفاوت مستقیم و غیر مستقیم بودن کلام خود را به جهانیان نشان داده و می‌دهد. این خود اعجاز بزرگی از قرآن است که برای اثبات دو گزاره ظاهراً ضد یکدیگر اثبات‌های ریاضی معجزه واری ارائه می‌دهد.

 

در حقیقت باید توضیح فوق را بسط داد: همان طور که قرآن چنان معجزه بزرگی است که مستقیماً با هر فرد که آن را واقعاً بخواند و با آن ارتباط برقرار کند به زبان خود او صحبت می‌کند این چنین است که در تحقیقات قرآنی بر مبنای تعریفی که هر محقق در زمینه تحقیق قرآنی خود دارد معجزات خود را برای او و دیگران نمایان می‌سازد. مثلاً ممکن است در یک زمینه تحقیقی رسم الخط قرآنی اتخاذ شده توسط یک محقق متفاوت از رسم الخط دیگری باشد، یا در مورد یکی ملاک شمارش کلمات با دیگری متفاوت باشد، یا ... اما همه، اعجازهای مسلم عددی یا علمی مربوط به تعریف پذیرفته خود را نشان دهند. این که چنین کتابی می‌تواند چنین قابلیتی داشته باشد احتمال معجزه نبودنش را بسیار بسیار به صفر نزدیک می‌کند.