فرصت تاریخی دیاسپورای ایرانی
انتظار راه نجات نیست؛ اقدام، راه رهایی است
الن بستاکیان
فرصت تاریخی دیاسپورای ایرانی
انتظار راه نجات نیست؛ اقدام، راه رهایی است
الن بستاکیان
مهر ۲۵۸۴ (۱۴۰۴)
فریدون: الن بستاکیان دکترای خود در رشتهی مدیریت بازرگانی را از دانشگاه بارسلونا دریافت کرده است و نویسندهی کتاب Change Excellence Officer میباشد. در حوزه مدیریت تغییر او به دولتها در کانادا و سازمانهای بزرگ مشاوره داده است. بستاکیان دورههایی در حوزههای مختلف مدیریتی و علوم استراتژی را در در انجمنها و دانشگاههای معتبر دنیا گذرانده است. بستاکیان در این یادداشت با بهرهگیری از مباحث مربوط به اثرگذاری، اقناع و ترغیب تلاش میکند از فرصت تاریخی دیاسپورای ایرانی در پیوند با انقلاب ملی ایران و رهبری شاهزاده رضا پهلوی بگوید.
آغاز
در روزها و هفتههای اخیر، جهان بیش از هر زمان دیگری نگاه خود را به ایران دوخته بود. هیات کارشناسیِ «پروژه شکوفایی ایران» از سوی شاهزاده رضا پهلوی در شهریور ۲۵۸۴ (۱۴۰۴) در اسرائیل حضور یافته و با رئیسجمهور و وزیر نوآوری اسرائیل درباره همکاریهای پسادورانِ جمهوری اسلامی گفتوگو کرد. دولت استرالیا نیز اعلام کرد که سپاه پاسداران را در فهرست گروههای تروریستی قرار خواهد داد و همزمان سفیر جمهوری اسلامی را اخراج کرد و اروپا نیز روند بازگرداندن تحریمهای جهانی علیه رژیم را آغاز کرده است.
این تحولات تاریخی یک پیام روشن دارد: اکنون بهترین فرصت برای دیاسپورای ایرانی است تا با صدایی واحد و پرقدرت، سیاستمداران و رهبران اقتصادی جهان را قانع کند که لحظهی ایستادن در کنار ملت ایران فرا رسیده است؛ لحظهای که میتواند سرنوشت آینده ایران را رقم بزند.
این مقاله بر پایهی اصول Influence از منابع معتبر مانند کتابها و مطالب دورههای هاروارد، استاندارد جهانی مدیریت تغییر، و نظرات چهرههای برجستهای مانند «اِوی پومپوراس» که در سرویس مخفی ایالات متحده کار میکرده است، تدوین شده است. بر پایهی این منابع، برای دیاسپورای ایرانی، در این مقاله رویکردی حرفهای و علمی پیشنهاد کردهام که کمکحال آنان برای تاثیرگذاری بر سیاستمداران و رهبران اقتصادی در کشورهای میزبان است.
در شرایطی که رژیم اسلامی در ایران در بحرانیترین دوران حیات خود است، دیاسپورای ایرانی این توانایی را دارد که با انسجام و بهرهگیری از این چهارچوبها، حمایت مسئولین و افراد نامدار در کشور محل سکونت خود را برای سه هدف کلیدی جلب کند:
· حمایت حداکثری از تغییر رژیم در ایران
· حمایت از شاهزاده رضا پهلوی بهعنوان رهبر دوران گذار و آینده ایران
· اعلام آمادگی برای مشارکت در بازسازی ایران پس از تغییر رژیم
ارتباط انسانی و تاثیرگذاری
«اِوی پومپوراس» سه اصل اساسی برای اثرگذاری معرفی میکند که باید بهعنوان نقطهی شروع در دیاسپورا در نظر گرفته شوند. این اصول، مسیر ایجاد اعتماد و تاثیر در سطح سیاسی و اقتصادی را روشن میسازند.
سه اصل کلیدی اِوی پومپوراس برای اثرگذاری:
· کنترل ترس و پایداری ذهنی؛ ترس طبیعی است، اما شجاعت یعنی عمل کردن با وجود ترس.
· ایجاد ارتباط اصیل و انسانی؛ سیاستمداران زمانی همراه میشوند که باور کنند سخن ما اصیل است.
· اختیار دادن به مخاطب؛ تاثیر مؤثر زمانی رخ میدهد که طرف مقابل حس انتخاب داشته باشد.
منابع هاروارد این درسها را تکمیل میکنند. اعتبار پیشنیاز هر تاثیر است (ترکیب تخصص، منطق و همدلی). چند منبع تاثیرگذاری عبارتند از: اعتبار یا جذابیت شخصی، تخصص، و سیگنالهای غیرکلامی.
اصول مدیریت تغییر برای دیاسپورا
دیاسپورا برای اثرگذاری باید فراتر از شعار حرکت کند و بر اساس علم مدیریت تغییر اقدام کند.
سه اصل بنیادین مدیریت تغییر:
· ایجاد جذابیت و تعهد؛ آیندهی ایران باید بهعنوان فرصت معرفی شود.
· مدیریت مقاومت؛ ترس خارجیان از هرج و مرج یا بحران غیرقابل مدیریت را باید با طرحهایی که سازمانهای زیر نظر شاهزاده رضا پهلوی ارایه کردهاند برطرف کرد.
· پاسخ به پرسش «برای من چه نفعی دارد»؛ هر سیاستمدار یا مدیرعامل شرکت بزرگ خارجی باید بداند چه نفعی در این حمایت دارد.
منابع هاروارد توصیه میکنند پیام باید متناسب با سبک تصمیمگیری هر مخاطب سفارشیسازی شود، و اصل «تعهد و ثبات» را معرفی میکند؛ اگر سیاستمداران ابتدا تعهدی کوچک بدهند، احتمال بیشتری دارد به تعهدات بزرگتر پایبند شوند.
روشهای اثرگذاری بر سیاستمداران
سیاستمداران بازیگران اصلی در شکلگیری حمایتهای بینالمللی هستند و باید نظر آنها از طریق ابزارهای علمی و انسانی جلب شود. مسیرهای زیر کلید و راهکارهای عملی ورود به ذهن و دل سیاستمداران است:
· شناخت دقیق مخاطب؛ ارزشها و دغدغههای او را بشناسیم.
· روایت انسانی؛ داستانهای واقعی ایرانیان بیشترین اثر را دارند.
· اتحادها و ائتلافها؛ همکاری با جوامع دیگر، پیام را تقویت میکند.
· پایداری و پیگیری؛ هر لابی باید با پیگیری مداوم تکمیل شود.
هاروارد اصل «اثبات اجتماعی» را مطرح میکند: سیاستمداران وقتی ببینند کشورهای دیگر هم حمایت میکنند، راحتتر تصمیم میگیرند.
نقش رهبران اقتصادی و صاحبان سازمانهای بزرگ
رهبران اقتصادی و مدیران عامل نهتنها مصرفکنندهی سیاستهای آینده هستند، بلکه خود میتوانند بازیگران قدرتمند تغییر باشند. قانع کردن آنها به معنی گشودن دروازههای سرمایه و توسعه برای ایران آزاد است. دلایل کلیدی که باید روی آنها متمرکز بود در جهت جلب رهبران اقتصادی:
· ایران آزاد یک بازار ۹۰ میلیونی است.
· ایران شریک کلیدی امنیت انرژی جهانی میتواند باشد.
· حمایت زودهنگام، برند شرکتها را بهعنوان «حامی آزادی و توسعه» تثبیت میکند.
برای تاثیرگذاری بر این گروه، پیامها باید دقیق، اقتصادی و آیندهنگر باشند. روشهای جلب نظر رهبران اقتصادی:
· اقتصادی؛ فرصتهای سرمایهگذاری و سودآوری.
· کاهش ریسک؛ معرفی طرحهای آماده مثل پروژههای گذار و بازسازی.
· ائتلافهای اقتصادی؛ طراحی اتاقهای بازرگانی توسط دیاسپورا و کشور میزبان برای بعد از تغییر رژیم.
هاروارد اصل «کمیابی» را یادآور میشود: باید تأکید شود این یک فرصت تاریخی و کمیاب است.
مدیریت مقاومت در سیاستمداران و مدیران ارشد اقتصادی
مقاومت در برابر تغییر پدیدهای طبیعی است. برای جلب حمایت سیاستمداران و مدیران اقتصادی، باید مجموعهای از ابزارهای علمی و رفتاری بهکار گرفته شود.
اصول پیشنهادی برای مدیریت مقاومت:
· گوش دادن فعال به نگرانیها.
· دادن گزینههای متعدد.
· تقسیم خواستهها به مراحل کوچکتر.
اصل جبران: دیاسپورا با ارائه حمایتهای کوچک، میتواند حمایت متقابل بهدست آورد.
شاهزاده رضا پهلوی؛ رهبری معتبر و قابل اعتماد
دیاسپورای ایرانی در تلاش برای جلب حمایت جهانی، نیازمند معرفی رهبری معتبر و قابل اعتماد است. سیاستمداران خارجی بهویژه در ایالات متحده، اروپا، اسرائیل و کشورهای عربی، همواره به دنبال چهرهای هستند که همسو با ارزشهای دموکراسی، سکولاریسم و ثبات منطقهای باشد. شاهزاده رضا پهلوی دقیقا چنین شخصیتی است؛ اما این دیاسپورا است که باید نقش کلیدی او را بهطور حرفهای و هدفمند در فضای سیاسی جهان روز به روز برجسته سازد.
نکات کلیدی که دیاسپورا باید برای همراه کردن سیاستمداران خارجی برجسته کند:
· نمونهی یک Change Sponsor؛ شاهزاده رضا پهلوی همان نقش رهبر تغییر را ایفا میکند که در مدیریت تغییر کلیدی است. سیاستمداران باید بدانند که او دیدگاه روشن و شفافی دارد و توانسته حمایت بخش بسیار بزرگی از ایرانیان را جلب کند.
· کاهش ریسک سیاسی؛ برای سیاستمداران خارجی، ثبات مهمترین موضوع است. باید توضیح داده شود که رهبری شاهزاده خطر هرجومرج را کاهش داده و مسیر انتقال مسالمتآمیز قدرت را فراهم میکند. دلیل این ادعا پروژه های زیر نظر شاهزاده هستند.
· همسویی با ارزشهای جهانی؛ دیاسپورا باید این را برجسته کند که شاهزاده متعهد به سکولاریسم، دموکراسی، حقوق بشر و عدالت است؛ ارزشهایی که غرب و متحدانش به آن اهمیت میدهند.
· مزیت منطقهای برای غرب، اسرائیل و اعراب؛ سیاستمداران باید قانع شوند که حمایت از او یعنی امنیت انرژی پایدار، کاهش تنشهای منطقهای و فرصتهای اقتصادی گسترده که برای همه خوب است.
· رهبر توانمند اما مشارکتگرا؛ دیاسپورا باید به سیاستمداران نشان دهد که او بهجای تحمیل نتیجه، مردم را توانمند میکند و حس مالکیت تغییر را در جامعه ایرانی تقویت میکند.
این پیامها باید به زبانی منتقل شوند که برای سیاستمداران خارجی قابل فهم و جذاب باشد. ترکیب دادهها (امنیت، انرژی، اقتصاد) با روایتهای انسانی (امید ایرانیان به رهبری متفاوت و همکاری با دنیا) میتواند تصویر قانعکنندهای ایجاد کند. به این ترتیب، دیاسپورا نه تنها از تغییر رژیم و بازسازی ایران دفاع میکند، بلکه گزینهی رهبری آینده را نیز بهطور استراتژیک به سیاستمداران معرفی مینماید.
سازمانها بهعنوان ابزار اعتمادسازی: سازمانهای تخصصی تاسیس شده توسط شاهزاده یا زیر نظر شاهزاده ، پشتوانهای برای اقناع سیاستمداران و رهبران اقتصادی هستند و نشان میدهند که آینده ایران با برنامهریزی دقیق پیش خواهد رفت..
سه ستون برای آینده ایران
اکنون دیاسپورای ایرانی سه مأموریت تاریخی دارد. این مأموریتها ستونهای یک آینده آزاد، آباد و قابل اعتماد هستند: تغییر رژیم، بازسازی ایران و معرفی رهبر آینده. با ترکیب آموزههای اِوی پومپوراس، اصول مدیریت تغییر، چارچوب علمی و عملی توصیه شده توسط هاروارد، و رهبری شاهزاده رضا پهلوی، دیاسپورا یک منظومهی راهکارهای هماهنگ برای تاثیرگذاری دارد.
جهان باید بداند که ایران آزاد یعنی امنیت انرژی پایدار، بازار ۹۰ میلیونی و ثبات خاورمیانه. سیاستمداران خارجی باید قانع شوند که حمایت از مردم ایران، حمایت از صلح و ثبات جهانی است. این وظیفه بر دوش دیاسپورا است؛ همان دیاسپورایی که میتواند با صدای واحد، عقل و دل سیاستمداران را ببرد و از واشنگتن تا بروکسل، از دبی تا اتاوا، و از لندن تا سیدنی پیام ایران آزاد را به گوش جهان برساند. این یک فرصت کمیاب تاریخی است و دیاسپورا باید آن را غنیمت بشمارد.
دیاسپورا نه تنها حامل روایتهای انسانی و صدای درد و امید ایرانیان است، بلکه کلید قانع کردن رهبران سیاسی و اقتصادی جهان را در دست دارد. امروز جهان به رهبری معتبر، دموکراتیک و سکولار برای ایران نیاز دارد و شاهزاده رضا پهلوی چهرهای است که این نقش را ایفا میکند. حمایت از او به معنای کاهش ریسک سیاسی، تضمین ثبات منطقه و فراهم کردن زمینهای برای بازسازی ایران است. اکنون زمان آن رسیده است که دیاسپورا با شجاعت و انسجام، سیاستمداران و رهبران اقتصادی جهان را متقاعد کند که در کنار مردم ایران بایستند، تا با هم آیندهای آزاد، آباد و امیدبخش بسازیم.
همانطور که شاهزاده رضا پهلوی گفته است، انتظار راه نجات نیست؛ اقدام، راه رهایی است.
منابع:
دورهی Persuasion هاروارد: مجموعهای از ابزارهای عملی برای تاثیرگذاری بر مخاطبان، شامل تمرکز بر اعتماد، سفارشیسازی پیام و استفاده از روایتهای انسانی.
کتاب Influence & Persuasion (انتشارات دانشگاه هاروارد): منبعی کلاسیک که اصول علمی اثرگذاری را معرفی میکند.
کتاب Becoming Bulletproof و دورهی آموزشی The Art of Influence از اِوی پومپوراس (Evy Poumpouras)، مامور سابق سرویس مخفی ایالات متحده. او تجربهی سالها حفاظت از رؤسای جمهور آمریکا را به درسهای کاربردی تبدیل کرده و در این مسیر، از دیدگاههای دکتر لورنس آلیسون (Dr. Laurence Alison MBE) ـ استاد روانشناسی دانشگاه لیورپول و مشاور پلیس بریتانیا، FBI، CIA و وزارت دفاع آمریکا ـ و امیلی آلیسون (Emily Alison) ـ روانشناس رفتاری و مربی FBI و CIA ـ نیز بهره گرفته است. پومپوراس هماکنون در City University of New York تدریس میکند.
استاندارد مدیریت تغییر (از سوی انجمن جهانی مدیریت تغییر): چارچوبی علمی که اصول و فرآیندهای ایجاد، رهبری و پایدارسازی تغییر را مشخص میکند.