Poetry about the brother died

شعر در مورد برادر فوت شده

تو برادر من هستی


تو برادرت هستی


شما برادر، هم مادر و هم پدر


شما در زندگیت یک خون آشام هستید


شما از قلب خود یا از سرتان چه می گویید


یا اینکه شما همه درد است


ریش ریش ریش ریش بود


روح من در آتش سوخت


برادر من پشت من را شکست


روح از Tenet آمد و روح من خسته شد


تو شکستی و ما را تنها گذاشتی


جان ملا چی کار کردیم؟


این چیزی بود که رسمی با ما بود


پدر رفت و برادر شکست خورد


پدرم به محل رفت


برادر رفت، اما هیچکس آنجا نیست


احساسات شاعرانه ای برای توصیف رابطه احساسی با برادر، بسیار شگفت انگیز است که در ادبیات قدیمی برادران به عنوان شعر برادر شناخته می شوند. اگر چه تمام برادران به نام برادری نوشته نشده اند، اما نشانه برادری است.


مادر من برادرش را کشت


Ganking Zerc به ضرب و شتم


خراش بر روی خاک


اشک های شدید در خون


هامی با اشک تماشای مخاطب را گفت


چه فاجعه ای برای من است


سلام بی سر و صدا او را به خاک تمیز نگاه کنید


هی هیگ تا بهشت بالا رفت


خود زیدب مبارزه با خون داشت


لرزیدن با یک سینه جذاب


یک گل از باغ قلب او آمده است


کرگدن به قلب قدیمی خود رفته بود


او خواستار این موضوع است


من در این زمین پشت سر گذاشتم


من مرد جوان را از ناپاکم گرفتم ...


در ارتباط با مرگ برادر، بسیاری از شاعران شعر شعر نوشته اند که می تواند درد کسانی باشد که برادران خود را از دست داده اند و این اشعار به یکی از بزرگترین هواداران شعر شاعر اشاره دارند.


برادر در مقابل او خنده بود


اما پشته خنده هولناک بود


در کولا، چند گردو دارای مشت کشمش بودند


او در دریای عشق و آرامش در چشم او بود


این یک بوت کثیف بود


این یک توله سگ آزاد بود


برادر کوه برادر دریا است


همانطور که مادر می گوید، همیشه با ما ...


برادر برگشت، وقتی برگشت


خاک در خون پاره شد


قفسه سینه خود را با یک مشت جایگزین کرد


شما در دریای خود عشق و صلح داشتید


تابوت او تنها یک بوت بود


او می دانست که او من است


برادر کوه برادر دریا است


من هنوز هم با ما هستیم