مقالات کاربردی در زمینه دیجیتال مارکتینگ

ماشین لرنینگ دانشگاه تهران

هفت گام مهم برای موفقیت در بازاریابی وابسته ( قسمت اول)


بازاریابی وابسته یا واسطه ای چیست؟ ایا شما هم دوست دارید تا وارد این صنعت پر درامد شوید؟

برای پاسخ به پرسش های خود در زمینه آموزش دیجیتال مارکتینگ و شروع این کار در مسیری درست و مطمئن با ما در این مقاله همراه باشید.

طیق آماری که امسال توسط Statista منتشر شد، کسب و کارها در سال ۲۰۲۰ در این حوزه حدود ۸.۲ میلیارد دلار هزینه خواهند کرد پس وقت آن رسیده که همین امروز شروع کنید تا شما هم بتوانید بخشی از این

.سیستم کلیدی و پردرامد باشید.

بازاریابی وابسته یا واسطه ای چیست؟

بازاریابی وابسته زمانی اتفاق میافتد که شما محصولات شرکت های دیگر را تبلیغ میکنید و وقتی کسی از طریق لینکی که شما به اشتراک گذاشته اید خریداری میکند، شما کمیسیون خود را از شرکت اول دریافت خواهید کرد

به عنوان یک شرکت وابسته شما به نوعی یک فروشنده برای شرکت و سازمان اول بوده و به فروش آن‌ها کمک میکنید و این شرکت به شما پاداش میدهد.

بهترین و کاربردی ترین نکته در مورد این نوع بازاریابی آن است که شما میتوانید این کار را در هر مقیاس کاری یعنی چه برای شرکت های بزرگ چه کوچک انجام دهید؛ به عنوان یه بازاریاب وابسته شما میتوانید محصولات بسیاری از شرکت ها را تبلیغ و از هرکدام جداگانه کمیسیون دریافت کنید.

بازاریابی وابسته چطور کار میکند؟

هر شرکت به بازاریاب وابسته خود یک لینک خاص میدهد تا بتواند در نهایت امار کلی فروش خود را بررسی کند و بفهمد هر فروش از طریق کدام بازاریاب واسطه ای انجام شده است.

وقتی کسی این لینک را کلیک میکند کوکی لینک در دستگاه ذخیره می‌شود این کوکی دو وظیفه اصلی را دنبال میکند:

1) به شرکت اول کمک میکند بفهمد که این خرید از طریق کدام بازاریاب وابسته انجام شده است

2) این لینک معمولا دارای یک تاریخ انقضای مصرف دارد( مثل رمز دوم پویای ما!) بنابر این حتی اگر خریدار در پرداخت تاخیر کند شما باز هم کمیسیون خود را دریافت خواهید کرد.

.حال با یک مثال بازاریابی وابسته را بهتر برای شما توضیح میدهم.‌

فرض کنید یکی از کاربران یا مخاطبان شما پست شما را در مورد خرید بهترین تی شرت های تابستانی میبیند و روی لینک مربوط به ان کلیک میکند و وارد صفحه خرید دیجیکالا میشود.

اما متوجه میشود که ساعت ۱ عصر است و باید دختر هشت ساله‌ی خود را از مدرسه به خانه بیاورد برای همین خانه را ترک کرده دختر خود را از مدرسه اورده و بعد از صرف ناهار به سایت دیجیکالا باز میگردد و محصولی که به دنبال آن بوده است را پیدا میکند هنگامی که در حال خرید از سایت است تصمیم میگیرد یک شلوار جین هم خریداری کند.

اینجا یک اتفاق بسیار عالی میافتد؛

چون این کوکی یکبار در دستگاه ذخیره شده است؛ شما برای هر دو کالا کمیسیون دریافت خواهید کرد، حتی اگر برای مورد دوم هنوز تبلیغ خاصی انجام نداده باشید.

از بازاریابی وابسته چقدر میتوانم پول در بیاورم؟

بهترین پاسخ این است که واقعا درامد ازین طریق هیچ محدودیت خاصی ندارد و این کاملا به دنبال کننده های شما، جامعه هدف شما، شکل تبلیغ و میزان دقت و ممارستی که درآن به کار میبرید بستگی دارد. برای مثال پت فیلین یکی از بلاگرهای امریکایی شهر نیویورک در سال ۲۰۱۷ در یک ماه توانست حدود ۱۰۰ هزار دلار کمیسیون از سایت امازون فقط دریافت کند که این عدد واقعا بی نظیر است.

ولی افراد این چنینی چندین سال است که در زمینه بازاریابی و تولید محتوا در حال مطالعه، کار و کسب تجربه می‌باشند پس در شروع، مطمعنا نباید انتظار غیر معقول از خودمان داشته باشیم وبا دید و استراتژی بلند مدت به این صنعت نگاه کنیم.


چطور بازاریابی وابسته یا واسطه ای را شروع کنیم؟

برای شروع و انجام این کار، ۷ قدم زیر را باید طی کنید:

۱) در مورد یک شبکه اجتماعی تصمیم گیری کنید

گرچه این‌کار تقریبا ساده به نظر می‌رسد ولی از جهاتی خیلی تخصصی است. در سنتی و متداول ترین حالت شما می‌توانید با راه اندازی یک اکانت اینستاگرام و تولید محتوای تصویری و متنی مناسب شروع به جذب مخاطب برای خود کنید.

البته راه اندازی وبلاگ شخصی نیز میتواند در این مسیر مفید باشد چرا که تقریبا هزینه خاصی ندارد و همچنین، مخاطبان با ارزشی نیز در اختیار شما قرار میدهد.

استفاده از کانال یوتوب و فیس بوک نیز بسیار مفید است البته متاسفانه نه در ایران!

قرار دادن لینک خرید در بیو پروفایل شخصیتون در اینستاگرام و تولید محتوای مناسب‌ (که در ادامه به آن اشاره خواهیم کرد) به همراه یک دعوت (call to action) خوب، شما را به سرعت در مسیر موفقیت قرار خواهد داد.

۲) بازار مناسب خود را انتخاب کنید

باید صادق باشیم که اگر شما بخواهید در اینستاگرام وارد حوزه طنز یا فشن شوید، شانس شما با حضور بخش قابل توجه و قدرتمندی از بلاگرها و اینفلوئنسرها کاهش می‌یابد پس باید وارد یک میدان دیگر شد.

برای مثال نقد فیلم، معرفی کتاب، موزیک و… زمینه رشد بیشتری داشته و مسیر پیشرفت شما با محتوای متفاوت و جذاب به سرعت افزایش می‌یابد.

موضوعات خود را جذاب و داغ نگه دارید و با عکس‌های خاص و متفاوت برگ برنده خود را نشان دهید.

برای مثال وقتی همه ما درگیر موضوعات متداول و رایج اینستاگرام بودیم یکی از دوستان من شروع به نقد و بررسی مسابقات والیبال به طور حرفه ای کرد و الان میتوان گفت در حوزه خود بی رقیب است.

حالا الان او شاید نتواند بازاریاب وابسته کیف چرم باشد ولی درفروش لباس ورزشی می‌تواند عالی عمل کند.

بعد از انکه در یک زمینه خاص حرفه ای شدید و مخاطبان خود را پیدا کردید حال میتوانید زمینه فعالیت خود را گسترش دهید و شانس خود را در انتخاب جامعه هدف خود افزایش دهید.

توجه: اگر میخواهید در یک زمینه خودتان تولید کننده محتوا باشید حتما چیزی را انتخاب کنید که عاشق آن هستید و توانایی مربوط به آن را در خود می‌بینید، حتی اگر رقابت در آن سنگین بود.

افراد زیادی را میشناسم که بی علاقه و صرفا بخاطر جو رقابتی کم وارد یک حوزه شدند و وقتی رشد کردند و کار کمی سخت شد نتوانستند درآن رقابت کنند، چون چیزی برای ارائه نداشتند واین بخاطر جریان نداشتن علاقه، در آن موضوع خاص بود.

۳)‌ برنامه بازاریابی وابسته خود را پیدا کنید

ما به طور کلی سه دسته برنامه بازاریابی وابسته و دیجیتال مارکتینگ داریم:

1) برنامه بازاریابی با کمیسیون بالا وتعداد خریدار کم

این برنامه برای بازارهای کوچک ولی پر درامد میبباشد، برای مثال یک استارتاپ به شما میگوید اگر شما فقط ماهی ۸۰ مشتری به روش خود و از طریق لینکی که در اختیار شما قرار می‌دهیم به سمت ما بفرستید، ما به شما ماهی ۲ میلیون تومان میدهیم .

این میزان درامد برای این تعداد مشتری بسیار عالی میباشد و معمولا این برنامه ها رقابت بالاتری بین بازاریابان واسطه ای دارد . البته اگر تازه کار هستید ورود به این برنامه به شما توصیه نمیشود چون رقبای شما بازاریاب‌هایی حرفه ای، با سابقه فعالیت و اعتبار بالا هستند.

2) برنامه هایی با کمیسیون کم و تعداد خریدار بالا

این برنامه ها گرچه کمیسیون کمی دارند ولی محصولاتشان جذابیت بالاتری برای جامعه دارد.

همه ما پلی استیشن ۴ بازی کرده ایم، این کنسول بازی دارای بازی های بسیار متنوعی است که فروش بالایی داشته و به طور میانگین ۳۰۰-۴۰۰ هزار تومان قیمت دارد.

کمیسیون فروش هر یک از این بازی ها شاید حدود ۱۰ هزار تومان باشد.

مزیت این برنامه این است که معمولا فروشگاه ها محصولات خود را به صورت پکیج به به شما ارائه می‌دهند مثلا یکی از تبلیغات جالب سایت آمارون برای بازاریابان واسطه ای بدین شکل می‌باشد:

در هر چیزی که از آمازون بفروشید میتوانید ۱۰٪ کمیسیون بگیرید

نکته جالب و خوب در مورد این برنامه ها این است که شما کمیسیون هرآنچه که از طریق لینک شما خریداری میشود را دریافت میکنید نه فقط همان چیزی که تبلیغ کرده اید.

برای مثال شما یک پودرلباس شویی تبلیغ میکنید و کاربر شما از طریق لینک شما به خرید اقدام میکند اما نظرش عوض میشود و تصمیم میگیرد یک ماشین لباس شویی هم خریداری کند!

شما کمیسیون هر دو را دریافت خواهید کرد. همینقدر هیجان انگیز!

ولی شما برای سود دهی خوب نیاز به ترافیک و حجم مخاطب قابل توجهی نیاز دارید.

3) برنامه هایی با کمیسیون بالا و تعداد خریداربالا

این برنامه ها غالبا مبنی بر نیازهای جامعه بوده و علاوه بر جذابیت، خریدارهای زیادی نیز دارد

برای مثال مواد غذایی یا لباس های فصل؛

نکته منفی این برنامه ها این است که آن‌ها فقط بازاریاب های واسطه ای با تجربه ی بالا را به خدمت میگیرند چون آن‌ها قطعا در این حوزه درصد موفقیت بیشتری دارند.

پس برای مبتدیان استفاده از این برنامه توصیه نمی‌شود.

چطور تصمیم بگیریم از کدام برنامه بازاریابی وابسته استفاده کنیم؟

این کاملا بستگی به بازار، مهارت و تخصص شما دارد

اگر شما مصرف کننده را هدف قرار می‌دهید احتمالا کمیسیون کمتر و حجم فروش بیشتر برای شما مناسب تر می‌باشد

اما اگر مخاطبان شما کسب و کارها هستند استفاده از مدل اول بسیار مناسب می‌باشد

مهم ترین و محبوب ترین برای برنامه نوع اول، فروش هاست، دامنه وخدمات مربوط به سایت میباشد.

در قسمت دوم مقاله ۷ گام مهم برای موفقیت دردیجیتال مارکتینگ و بازاریابی وابسته، به ۴ نکته باقی مانده و اصلی این نوع بازاریابی خواهیم پرداخت و با یک نتیجه گیری اصولی و منطقی شما را در مسیری درست، به سمت هدف راهنمایی

.خواهیم کرد پس همراه ما باشید.


هفت گام مهم برای موفقیت در بازاریابی وابسته ( قسمت دوم)

در قسمت قبلی مقاله هفت گام مهم برای موفقیت در بازاریابی وابسته یا واسطه ای، ما در مورد ماهیت این نوع بازاریابی، روش انجام این کار، میزان درامد بازاریابی وابسته، راه های شروع بازاریابی وابسته، برنامه های مختلف بازاریابی واسسطه ای و … صحبت کردیم.


۴)‌ یک محتوای بی نظیر بنویسید

برای اینکه یک بازاریابی وابسته بی نظیر داشته باشید باید یک محتوای بی نقص نوشته و لینک ورود به سایت را خیلی زیرکانه و درست در سایت تعبیه کنید.

برای مثال یکی از بلاگر های مطرح امریکایی یکی از مطالب بلاگ خود را با این عنوان نوشت:

با ارزش ترین چیزی که در ۶ ماه اخیر با پولی کمتر از ۱۰۰ دلار خریده اید چه بوده است؟

و این سوال را از ۱۰۰ تا از بلاگرهای دیگر پرسید و پاسخ های آن ها را در قالب یک پست در بلاگ شخصی خودش منتشر کرد و در بین مطالب خیلی راحت لینک های خرید را قرار داد!

این دقیقا همان استراتژی جذاب و درستی است که شما باید هنگام ایجاد محتوا از آن پیروی کنید،‌ به طور کورکورانه از بهترین بازاریاب های غربی پیروی نکنید و سعی کنید از موضوعات و محصولاتی استفاده کنید که در جامعه و برهه‌ی حضور شما ترند است.

ایجاد پرسش پاسخ، تجریبات شخصی و دیگران در این مسیر بسیار سودمند می‌باشد.

۵) ترافیک ایجاد کنید

شما محتوای خود را تولید کرده و حالا باید قدم بعدی را سریعا بردارید،‌ جذب مخاطب بی شک مهم ترین گام شما در طی این فرایند خواهد بود.

در ادامه سه روش مطمئن برای جذب کاربر را به شما معرفی میکنم در ضمن شما می‌توانید مقاله مربوط به راه های سریع برای افزایش طبیعی ترافیک را نیز مطالعه کنید.

استفاده از گوگل ادز و تبلیغات کلیلکی

این هزینه زیادی خواهد داشت و تنها مزیت آن این است که در همان لحظه نخست،ترافیک سایت شما افزایش پیدا میکند.

اگر در کار و پیشرفت خود عجله ندارید،‌این روش توصیه نمی‌شود.

بهینه سازی سایت برای موتورهای جستجو

سئو که تخصص و علاقه اصلی خود من هم است بهترین راه برای جذب ترافیک معقول، استاندارد و بهینه برای سایت می‌باشد.

در مقاله‌ های تخصصی سئوی ما میتوانید توضیحات مرتبط و روش های دیجیتال مارکتینگ سئو سایت را مطالعه بفرمایید و از آن در کار خود استفاده کنید.

ایمیل مارکتینگ

این روش به شما کمک می‌کند تا در بهترین و کوتاه ترین زمان یک جامعه هدف مناسب را برای مطالعه یک مطلب و استفاده از لینک خرید به سایت خود دعوت کنید.

البته ایمیل نویسی به نحوی که مخاطب نسبت به مطلب شما کنجکاو شود؛ از تکنیک های بسیار ظریف این روش است.

روش های زیادی برای جذب مخاطب وجود دارد، شما با انتشار یک کتاب الکترونیکی، یک پادکست و یا یک تخفیف ویژه و پیشنهاد شگفت انگیز میتوانید مخاطبان زیادی به سایت خود جذب کنید.

آنچه شما نیاز دارید مقدار زیادی خلاقیت است.

۶) ترغیب مخاطب برای کلیک روی لینک شما

فقط داشتن محتوای جذاب برای ترغیب مخاطب به کلیک و استفاده از لینک شما کافی نمی‌باشد

چند مورد دیگر نیز هست که باید آن را در نظر بگیرید:

محل قرار دادن لینک

اگر تمام لینک های شما در انتهای متن قرار داشته باشد، مخاطبان شما به ندرت ممکن است به آن رسیده و در ادامه آن را کلیک کنند!

از طرف دیگر استفاده از انکر تکست زیاد نیز ممکن است شمایل متن شما را از جذابیت خارج کند،

شما باید بین محل قرارگیری لینک و شکل آن با موارد زیر تعادل ایجاد کنید.

محتوا

این مورد را با یک مثال جلو میبریم

فرض کنید شما قرار است یک کارد آشپزخانه تبلیغ کنید، شما از بین این دو کدام عنوان را انتخاب می‌کنید:

بهترین چاقوی آشپزخانه با قیمت ۲۰۰ هزار تومان یا بهترین چاقوی آشپزخانه؟

من از بین این دو، مورد اول را به عنوان یک کاربر‌ ترجیح میدهم.

ولی اگر بخواهم خودم آن را تبلیغ کنم مینویسم: امروز میخواهم ۳ مورد از بهترین کاردهای آشپزخانه که با قیمت کم تر ۲۰۰ هزارتومان میتوانید تهیه کنید را باهم مقایسه کنم.

و پس از معرفی محصولات لینک خرید محصول خودم را در دنباله مطلب قرار می‌دادم.

فراخوان (Call to action)

استفاده از فراخوان هایی مثل دکمه‌ها میتواند به خوبی مخاطب را به مشتری شما تبدیل کرده و توجه بیننده را به شما جلب کند.

از آن به هیچ وجه غافل نشوید و به متن و رنگ آن نیز توجه ویژه داشته باشید.

۷) کلیک ها را به فروش تبدیل کنید

برای رسیدن به فروش، باید دوعمل انجام شود

اولین قدم، کلیک کردن مخاطب برای ورود به صفحه‌ی شماست، شما ۱۰۰٪ کنترل این عمل را به دست دارید، از مطالبی که گفته شد استفاده کنید تا ابتکارعمل را بدست بگیرید.

دومین قدم، اقدام به خرید کاربر از محصول می باشد، که میزان خرید مشتری به شما نمایش داده نمی شود و فقط سایت مرجع آمار و ارقام آن را در اختیار دارد ولی مطمئن باشید شما کمیسیون خود را تماما طبق قرارداد دریافت خواهید کرد.

حرف آخر…

در این مقاله هیچ چرخی از ابتدا اختراع نشده است، این موارد تماما از اصول اساسی کار بوده و پایبندی به آن لازمه کار است.

.فقط انتظار تغییر زندگی خود و افزایش درامد را در یک بازه زمانی کوتاه نداشته باشید، این کار، فرایندی است که در بلند مدت شما را به نتیجه می‌رساند.

جهت شرکت در کلاس های آموزش بازاریابی وابسته و دیجیتال مارکتینگ درآکادمی آمانج دانشگاه تهران از طریق لینک زیر ثبت نام نمایید.


درس‌هایی که از یک دیجیتال مارکتر موفق آموختم

بازاریابی دیجیتال به عنوان یکی از ارکان اصلی و بسیار مهم فرایند بازاریابی کسب و کارهای امروزی به شمار می‌رود، که توانسته طبق آمارها، بازاریابی سنتی با آن ریشه تاریخی را در حدود کمتر از۲۰ سال، کنار بگذارد.

قطعا پشت استراتژی های هوشمند دیجیتال مارکتینگ یک دیجیتال مارکتر موفق حضور داشته است. مگرنه مطالعات، موفقیت کسب و کارهای مبنی بر بازاریابی دیجیتال اصولی و استاندارد را ۶۴٪ بیشترازمابقی کسب و کارها به ما نشان نمیداد.

در اصل قدرت بازاریابی دیجیتال در برابر بازاریابی سنتی وقتی مشخص می‌شود که ما متوجه رشد بی سابقه تکنولوژی های هوشمند در زندگی روزمره خود می‌شویم.

پس وقتی ما بیش تر وقتمان را در این فضا سپری میکنیم چرا یک بازاریاب دیجیتال نباید برای ترفع نیازها و حل مشکلاتمان، ما را به سمت کسب و کار خودش راهنمایی کند؟

البته دیجیتال مارکتری که دارای ویژگی های زیر باشد:

آنچه در این نوشته خواهیم داشت

۱) دیجیتال مارکتر باید به روز باشد

یکی از چالش‌ها و البته جذابیت های کار یک کارشناس دیجیتال مارکتینگ، تغییرات سریع و متفاوت در دنیای دیجیتال است .

بنابراین شما باید آماده باشید، تغییرات را دنبال کنید ودر کارها و بررسی استراتژی های بازاریابی خود به آنها توجه کنید.

نکته: با بررسی ترندهای پیش رو و اخبار منتشر شده، سعی کنید فضای کار خود را تعدیل کنید.

به روز بودن یک مارکتر، همه چیز نیست

به روز بودن در دنیای فناوری های دیجیتال در دنیای امروزی، ضروری است.

اما نباید در این حوزه بزرگنمایی انجام شود، رعایت نکات سئو مهم است و همان مفاهیم و کارکردها را دارد، همچنان تولید محتوا برای جلب مخاطب، پادشاه است و بازاریابی شبکه‌های اجتماعی نیز رکن اصلی آگاهی از برند ما محسوب می‌شود.

در واقع بدنه اصلی یادگیری دیجیتال مارکتینگ ثابت است. اما به روز بودن کمک می‌کند با پاسخ سریع و حساب شده به شرایط، موفقیت‌های بیشتری کسب کنید.

۲) دیجیتال مارکتر باید دنبال یادگیری بیشتر باشد

یکی از فاکتورهای مهم در داشتن علاقه زیاد به یادگیری مسائل جدید است. این موضوع تا حدودی به معنی به روز بودن نیز هست.

یادگیری همه چیز نیاز نیست

اینکه در مورد مسائل مختلفی بدانیم جذاب است.

اما وقتی در حال یادگیری چیزهای مختلف باشیم، توانایی تمرکز بر روی یک قسمت و تخصص پیدا کردن در آن حیطه را از دست می‌دهیم. اینکه بخواهید همه چیز را یاد بگیرید، همه چیز را در حد متوسط و با تجربه کم یاد می‌گیرید و این در بازار برای شما مزیت رقابتی ایجاد نمی‌کند.

قاعدتا اگر می‌خواهید در کسب‌وکار خود پیشرو باشید و برگ برنده خود را نسبت به بقیه دیجیتال مارکترها نشان دهید، این راه درستی نیست.

این تخصص در یک زمینه است که مهم است. بهتر است که از تمام مسائل آگاهی پیدا کنید ولی تنها در یک حیطه مثل ایمیل مارکتینگ، سئو، بازاریابی شبکه‌های اجتماعی، ویدئو مارکتینگ و.. تخصص داشته باشید و فقط با دیگر موضوعات یک آشناییت کلی داشته باشید.

همچنین به خاطر داشته باشید، یادگیری با خواندن کتاب و محتوا و اخبار و دیدن ویدئوهای جدید در دیجیتال مارکتینگ خوب است، اما این یادگیری کامل نیست.

زمانی یادگیری شما کامل می‌شود که تمام موارد جدیدی که با آن مواجه می‌شوید را در عمل انجام دهید، نتایج آن را ببینید و تحلیل کنید.

بنابراین نگران به روز بودن و یادگیری چیزهای جدید در حوزه فعالیت خود نباشید، بلکه به دنبال کسب تجربه و تست داوطلبانه چیزهای جدید و استفاده از استعداد و نوآوری خود باشید.

۳) کسب مهارت در استفاده موثر از شبکه های اجتماعی

ابزارهای رایگان بسیاری وجود دارد که به عنوان یک دیجیتال مارکتر برای هر نوع از بازاریابی نیازمند به استفاده از آن هستید.

از جمله این ابزارها می‌توان از twitter analytics، گوگل آنالیتیکس، گوگل وب مستر تولز ، canava برای طراحی پوستر و بروشور) و… نام برد.

در ادامه چند ابزار برای قسمت‌های مختلف در دیجیتال مارکتینگ را به صورت مختصر معرفی می‌کنیم.

ابزار های بازاریابی ایمیلی

همه ما در مورد ایمیل مارکتینگ کم و بیش اطلاعاتی داریم.

ایمیل مارکتینگ به نوعی از بازاریابی مستقیم جهت گسترش رابطه با مشتری بالقوه یا مشتری فعلی گفته می‌شود که در آن معمولاً محتوای تبلیغاتی، ترویجی، خدماتی و… به مخاطبانمان به منظور ایجاد وفاداری، اعتماد یا آگاهی از برند ارسال می‌کنیم. ابزارهای متعددی در این زمینه وجود دارد. اما از ابزارهای رایگان در این زمینه می‌توان از mailchimp، mailerlite نام برد.

ابزارهای بازاریابی شبکه های اجتماعی

در هر کسب وکار در هر صنعتی که مشغول به فعالیت هستید، برای ارتباط با مشتریان خود بهتر است بازاریابی شبکه های اجتماعی را ضمیمه کار خود کنید.

برای سوشال مدیا مارکتینگ می‌توان به ابزارهای twitter analytics، buffer، hootsuite و… اشاره کرد. در مقاله های بعدی قطعا به بررسی جداگانه بهترین ابزارهای مدیریت و آنالیز شبکه های اجتماعی خواهیم پرداخت.

۴) دیجیتال مارکتر باید تحلیل اطلاعات را بلد باشد

در مورد اهمیت بیگ دیتا (داده‌های حجیم) بسیار شنیده‌ایم.

نکته مهم‌تر از خود جمع آوری داده، تفسیر درست این داده‌ها و استفاده آن در تدوین استراتژی های بازاریابی است.

با آنالیز اطلاعات و رسیدن به بینش درست می‌توانید، سود آوری خود را چند برابر کنید. از شناخته شده ترین ابزارهایی که در مورد تحلیل دیتا در دیجیتال مارکتینگ مطرح است گوگل آنالیتیکیس است.


تنها به تحلیل دیتا در دیجیتال مارکتینگ اکتفا نکنید.

اگر کمپین تبلیغات کلیکی راه اندازی کرده باشید، داده‌های زیادی برای مدیریت کمپین در اختیارتان قرار می‌گیرد.

این دیتا که میزان کلیک بر روی تبلیغ شما را نشان می‌دهد گاهی به نظر ناامیدکننده می‌رسد و تعداد کلیک کمی را نشان می‌دهد. اما باید در نظر داشته باشید که همه چیز دیتای مربوط به کلیک نیست.

در واقع یکی از اهداف راه اندازی کمپین‌ها، شناخته شدن برند در ذهن مخاطبین است و کمپین‌های بازاریابی به طور غیر مستیقم تأثیر خود را در جذب مشتری نشان می‌دهند و conversion rate را بالا می‌برد.

نکته دیگر اینکه جمع آوری دیتای زیاد باعث سردرگمی می‌شود. شما باید به این مسئله فکر کنید که از هر کدام از این داده‌ها چه استفاده‌ای می‌توانید داشته باشید و کدام داده‌ها را باید در گزارش احتمالی به مدیرتان تحویل دهید. بعد از این برآورد می‌توانید دیتاهای غیرضروری را حذف کنید.

همچنین گاهی شنیده‌ایم که برای تحلیل داده‌ها استفاده از ابزارهایی مثل اکسل و یادگیری آن در حد پیشرفته را توصیه می‌کنند.

ولی واقعیت این است که اکثر کارشناسان دیجیتال مارکتینگ می گویند در کارهایشان هیچ گاه از اکسل استفاده نمی‌کنند. قطعاً ابزارهای مهم‌تری هستند که می‌توانید برای یادگیری آنها وقت بگذارید و تأثیر مستقیم آن را در جذب مشتری برای کسب وکار خود ببینید.

۵) دیجیتال مارکتر باید با ابزارهای گرافیکی آشنایی داشته باشد

آشنایی با ابزارهای گرافیکی نیز برای یک کارشناس بازاریابی دیجیتال لازم و ضروری است.

طراحی‌های گرافیکی کار گرافیست است. ولی یک کارشناس دیجیتال مارکتینگ باید توانایی طراحی یک بنر با یک دکمه CTA ساده و یا ریسایز و تغییرات کلی در تصاویر را داشته باشد.

می دانیم که برای موفقیت بیشتر در جذب ترافیک وبسایت، طراحی مناسب بنرها و لندینگ پیج ها جزء نکات مهم است.

مخصوصاً صفحات فرودی که در صورت موفقیت آمیز بودن به جذب مخاطب و ترافیک رایگان کمک بسزایی می‌کنند.

در هر صنعتی که فعالیت می‌کنید می‌توانیم به راحتی بگوییم که اکثر رقبای شما به طراحی و بهبود تجربه کاربری در تبلیغات و لندینگ پیج ها کمترین توجه را دارند و این حیطه بسیار جای پیشرفت برای کسب و کارها فراهم می‌کند.

بهبود طراحی سایت و صفحات مختلف به صورت مستقیم بر سئو سایت شما اثر دارد، چرا که یکی از عوامل مؤثر در بهبود سئوسایت، میزان درگیری مخاطب با سایت و میزان حضور او در وبسایت شماست .

قطعا متناسب با نوع کاربری سایت، هر چه طراحی شما طراحی سایت جذاب‌تری داشته باشید. حس خوبی که به مخاطب منتقل می‌شود مانع بستن سریع سایت و افزایش بونس ریت شما می‌شود.

جمع بندی

در قسمت اول این مقاله در مورد ویژگی های یک دیجیتال مارکتر موفق با شما صحبت کردیم و رکن اساسی و گام اول را به یادگیری مداوم و بروز بودن بازاریاب دیجیتال اختصاص دادیم.

اما ذکر کردیم که این تمام راه نیست، بلکه انعطاف، خلاقیت و مهارت استفاده از این آموخته ها و تحلیل و تفسیر آن است که شما را در دیجیتال مارکتینگ از دیگران متمایز میکند.

در قسمت دوم این مقاله ما کمی در جزییات و ویژگی های خاص یک کارشناس بازاریابی دیجیتال بیشتر ورود کرده و شما را با باقی این ویژگی ها آشنا .

می‌سازیم.



در قسمت اول مقاله‌ی درس هایی که از یک دیجیتال مارکتر موفق آموختم، به معرفی بازاریابی دیجیتال و تاثیر فراوانی که بر کسب و کارهای مختلف دارد پرداختیم و ۵ تا از مهم ترین مهارت هایی که یک دیجیتال مارکتر باید آن بیاموزد را، به شما معرفی کردیم.

وجه مشترک بیشتر این مهارت ها داشتن انعطاف بالا، خلاقیت و توانایی استفاده بهینه از ابزارهای دیجیتال بود.

در این قسمت به معرفی وبررسی مابقی مهارت های یک دیجیتال مارکتر خواهیم پرداخت، پس بدون فوت وقت شما را به مطالعه ادامه این مقاله دعوت می‌کنم.

۶) با برنامه نویسی کامپیوتر آشنا باشید

شاید شما هم با این موضوع مواجه شده باشید که یکی از مهارت های خاص یک دیجیتال مارکتر آشنایی با زبان‌های برنامه نویسی رایج و کاربردی است.

شما به عنوان یک دیجیتال مارکتر نیاز ندارید که به اندازه یک دولوپر حرفه ای از برنامه نویسی سر دربیاورید.

ولی اطلاع کلی از HTML و CSS لازمه کار یک دیجیتال مارکتر است تا معنا و مفهوم کدها را بداند و بتواند مثلاً کد یک صفحه بلاگ را بفهمد و معنی کدهای مختلف و کاری که انجام می‌دهند را درک کند.

اگر برای انجام تست A/B با Tracking code snippet سر و کار دارید، فهم کلی کدهای javascript به شما کمک شایانی می‌کند.

برای کسانی که با وردپرس، جوملا و یا دروپال کار می‌کنند، دانستن کلیتی از زبان PHP برای ایجاد صفحات جدید و فعالیت های دیگر، بسیار کمک بزرگی است.

اما همه چیز برنامه نویسی کامپیوتر نیست!

درگیری و توجه زیاد برای یادگیری جزئیات و نکات زبان‌های برنامه نویسی می‌تواند شما را از مسیر اصلی یک دیجیتال مارکتر دور کند.

در کل تخصص‌هایی مانند طراحی سایت نیز وجود دارد که معمولا طراحان به صورت حرفه‌ای این کار را با مشورت و رعایت نکات بازاریابی که توسط دیجیتال مارکتر اعلام میشود، انجام می‌دهند.

زمان بیشتر گذاشتن برای یادگیری برنامه نویسی به عنوان مهارت‌های فردی و در صورت علاقه توصیه می‌شود ولی بر تخصص شما به عنوان کارشناس دیجیتال مارکتینگ تأثیر مستقیم ندارد.

۷) افزایش قوه حل مسئله

مدیران و کارشناسان بازاریابی دیجیتال اغلب به دنبال کسانی هستند که همواره در حال جستجو بوده و کارها را با بزاده و کیفیت بالاتری انجام دهند و به دنبال بهتر کردن وضعیت کنونی باشند.

شما نیز به عنوان یک مارکتر باید سعی کنید کنجکاو باشید، به این مفهوم که راهکارهای مختلف را امتحان کنند و بعد نتیجه هر کدام را بررسی کنند تا بدانند کدام بهتر کار می‌کند.

خوبی دیجیتال مارکتینگ این است که برای همه این مراحل (تست، بررسی نتیجه و اصلاح) ابزار مناسب در اختیار شما قرار می‌دهد.

۸) ناگفته های برنامه ریزی پروژه های دیجیتال مارکتینگ

هرگز قبل از آنکه روی کاغذ پیروز شوید به جنگ نروید

فیلیپ کاتلر


تبلیغ، ترفیع، اعلان، گسترش پیام از طریق روابط عمومی و فروش محصول یا خدمات، ۵ رکن اصلی فعالیت یک بازاریاب دیجیتال می‌باشد.

افزایش آگاهی از برند،حضور بهینه و مناسب در شبکه های اجتماعی و جذب مخاطبین جامعه هدف و در نتیجه افزایش فروش، از اهداف برنامه دیجیتال مارکتینگ در هر کسب و کاری است.

برای رسیدن به این اهداف ما اغلب از کانال‌های بازاریابی دیجیتال کمک می‌گیریم.

به این مسئله توجه می‌کنیم که یک یا دو کانال ارتباط برای موفقیت کافی نیست و استراتژی ما باید ترکیبی از کانال‌ها و راهکارهای مختلف باشد.

از جمله نکات مهم در این زمینه طراحی سایت است. باید مطئن شوید که تجربه کاربری و رابط کاربری سایت طوری باشد که مخاطب دقیقاً به آنچه شما می‌خواهید در سایت انجام دهد، ترغیب شود.

اغلب صفحات اجتماعی دارای سرویس هوشمند ad calculator هستند. این سرویس قابلیت این را دارد که شما با پرداخت مبلغی از آنها درخواست کنید که پست تبلیغاتی‌تان تا حجم معینی بازدید داشته باشد و در فضای مجازی دیده شود.


مخصوصاً زمانی که علاوه بر گذاشتن تبلیغات در شبکه‌های اجتماعی خود، برای انتشار بیشتر تبلیغات هزینه می‌کنید، باید به این تبلیغات اصولی‌تر نگاه کنید.

در طراحی آن به این فکر کنید که تبلیغ شما چه چیزی را به مخاطب می‌گوید! مخاطب هدف تبلیغ شما کیست؟ دوست دارید مخاطب شما بعد از دیدن تبلیغ شما چه کاری انجام دهد؟

و به طور خلاصه پیامی را ارسال کنید که مشتریان بالقوه شما، نتوانند آن را رد کنند.

۹) نکات حیاتی که یک دیجیتال مارکتر باید بداند

از شکست خوردن در امتحان ایده‌هایتان نترسید

اگر به خاطر ترس از شکست نوآوری‌ها و راهکارهای جدید را بررسی نکنید، از رقبای خود عقب می افتید و قطعاً سهم بازار موجودتان را هم از دست می‌دهید.

به این نکته توجه کنید که هر بار که در هر حوزه از بازاریابی دیجیتال مانند ایمیل مارکتینگ، ویدئو مارکتینگ، سوشال مدیا مارکتینگ و… چیزی را تغییر می‌دهید، تست می‌کنید و لزوما به حالت بهینه نمی‌رسید، اما یک قدم به رسیدن به بهترین جواب‌ها نزدیک شده‌اید و راهی را می‌دانید که منجر به پیروزی نشده است، پس تجربه ارزشمندی را به دست آورده اید.

این شکست‌ها شما را با رفتار مشتریان بیشتر آشنا می‌کند و در نتیجه کمپین‌های بعدی را بهتر طراحی می‌کنید

برای هر کمپین شاخص‌های عملکرد تعیین کنید و با تست A/B آن را بررسی کنید

طبق آمار پیدا کردن مشتری جدید ۱۵ تا ۱۸ بار سخت‌تر از حفظ مشتری حال حاضر است و ۱۳ برابر بیشتر از حفظ مشتری برای شما هزینه دارد در نتیجه جواب ندادن و بی اعتنایی به نظرات و انتقادات مشتریان و کاربران از اشتباهات مهلک یک مارکتر یه شمار میاید.

یکی از اهداف دیجیتال مارکتینگ ایجاد اعتماد و وفاداری در مشتری است، اینکه مشتری احساس کند که همیشه یک نفر در کسب و کار شما در دسترس و پاسخگوست.

بنابراین به دنبال استراتژی‌ها و روش های جدید و بهینه در پاسخگویی و ارتباط برقرار کردن با مشتری باشید.


تحقیقات اخیر نشان داده است از هر ۱۰ مورد شکست در قسمت‌های مختلف یک پروژه، ۹ مورد آن به خاطر نگرش منفی آن فرد (کارمند) و یا رفتار منفی است که در یک شرکت با آن مواجه بوده است.

جمع بندی

در مجموع این دو مقاله، من سعی کردم شما را از ناگفته های بازاریابی دیجیتال و مهارت هایی که مارکترهای خاص و مطرح دارند صحبت کنم.

مستقل از شرکتی که در آن مشغول به فعالیت هستید یا پروژه ای که به تازگی گرفته اید، این نگرش شما، خلاقیت و بهره گیری از ابزارهای مختلف است که شما را به موفقیت های چشم گیر در دیجیتال مارکتینگ می‌رساند.


طبق اصل پارتو، ۸۰٪ از موفقیت های شما حاصل ۲۰٪ فعالیت های شماست پس سعی کنید هوشمندانه عمل کنید و ایده هایتان را تست کرده و بهینه ترین

.آن ها را در کار اجرا کنید. در زمینه آموزش دیجیتال مارکتینگ هم می‌توانید در صورت لزوم با ما تماس بگیرید


۵ روش بی نظیر بازاریابی محتوا برای بهبود کسب و کار شما (قسمت اول)

بازاریابی محتوا به عنوان یکی از اصلی ترین ارکان بازاریابی دیجیتال، یک استراتژی قدرتمند و بلند مدت برای بهبود کسب و کارهای امروزی می‌باشد. بازارایابی محتوا در عین سادگی بسیار تخصصی است، بدین معنا که روش های بازاریابی محتوا معمولا از یک چهارچوب خاص پیروی کرده و اسلوب آن کاملا مشخص است اما شناخت درست روش ها، ابزارها، رسانه ها و همچنین جامعه هدف، کاری بسیار مهم و تخصصی است.

همین موضوع موجب شده است که تعداد بازاریاب های محتوای درجه یک نسبت به تمام بازاریاب های محتوا، عددی ناچیز باشد.

برای بازاریابی محتوا روش های متفاوتی وجود دارد که از روش های مرسوم آن می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:


وبلاگ نویسی

ویدئو مارکتینگ

ایمیل مارکتینگ

برگزاری وبینار

مطالعه و بررسی موردی یا همان case study

کتاب های الکترونیکی

انتشار مقالات تخصصی

و …

حالا سوال پیش می آید که آیا ما باید تمام این موارد را در کسب وکار خود پیاده سازی کنیم؟

قطعا نه!

پس از کدام یک از این روش ها باید استفاده کنیم؟

پاسخ به این سوال به متغیرهای زیادی از جمله مقصود شما از بازاریابی محتوایی، جامعه هدف، آگاهی از برند، سرمایه و … بستگی دارد. پس نمی توان برای تمام کسب و کارها نسخه یکسانی از بهترین روش بازاریابی محتوا را ارائه داد.

در این مقاله من قصد دارم به بررسی ۵ روش اصلی بازاریابی محتوا که برای سایت و کسب و کار شما ترافیک ارگانیک بالایی به ارمغان می آورد، بپردازم.

آن

۱) وبلاگ نویسی

وبلاگ نویسی شاید اولین شکل از بازاریابی محتوا می‌باشد که همه ما کم و بیش از آن برای بهبود ترافیک وبسایت خود استفاده کرده ایم. البته حقیقت آن است که هدف اصلی ما از وبلاگ نویسی غالبا بهبود سئوسایت و جایگاه خود در بین رقبا بوده است.

خب برای وبلاگ نویسی استاندارد در مسیر بازاریابی محتوا چه مراحلی را باید طی کنیم؟


گام اول: موضوعات برنده را انتخاب کنید!

اگر می‌خواهید ترافیک ارگانیک خوبی از گوگل دریافت کنید حتما به دنبال کلمات و موضوعات ترند و پر سرچ باشید.

بهترین راه برای پیدا کردن کلمات پرسرچ استفاده از ابزارهای کمکی نظیر keyword search tool سایت ahrefs، سایت های moz ، keyword planner و همچنین پیشنهادات گوگل می‌باشد.


نکته۱: سایت های گفته شده اغلب پولی می‌باشد، اما شما می‌توانید از نسخه رایگان این ابزارها که تعداد جستجوی محدودی به شما ارائه میدهد نیز استفاده کنید.

نکته۲: تعداد سرچ ماهانه نباید تنها فاکتور انتخاب موضوع شما باشد، شما باید ببینید مخاطبان شما به چه موضوعاتی ممکن است علاقه مند باشند. برای مثال این مورد می تواند تحت تاثیر محصول یا خدمات جدید شما که در آینده قرار است وارد بازارشود، قرار گیرد.

گام دوم: محتوا را برای کاربر بنویسید!

شاید شما هم مثل من این جمله را بارها شنیده اید که: «محتوا باید کاربر پسند باشد»

خب این جمله در اصل چه معنایی دارد؟

محتوای کاربر پسند محتوایی است که بتواند مشکل یا نیاز فردی که وارد وبسایت شما شده است را برطرف سازد.

وقتی فردی به دنبال برطرف کردن نیاز خود یا حل یک مسئله در فضای وب به جستجو می‌پردازد، یکسری از مطالب و عناوین بشدت می‌تواند او را به خود جذب کند. مثل:


ـ لیست ها

ـ راهنمای جامع

ـ راهنمای قدم به قدم

و …



نکته: گرچه موتور جستجوی گوگل آنقدر هوشمند می‌باشد که بتواند تناسب میان عنوان و مطلب را تشخیص داده و آن را با توجه به نیاز مخاطب در سرپ به نمایش بگذارد. اما دقت داشته باشید که از این عناوین و تیترها هنگامی که محتوای شما جامع نیست استفاده نکنید.

چرا؟

وقتی کاربر تحت تاثیر عنوان محتوا، وارد سایت شما می‌شود و پاسخ خود را نمی‌یابد، از سایت به سرعت خارج شده و این کار نرخ خروج و نرخ پرش سایت شما را به شکل قابل توجهی افزایش خواهد داد!

گام سوم: محتوای خود را تبلیغ کنید

یکی از بزرگترین دروغ ها در فضای وب این جمله است که می‌گوید: «شما خلق کنید، مخاطب خودش به سمت شما می‌آید»

طبق گزارشات گوگل روزانه بیش از ۵ میلیون محتوا بر روی وبسایت ها بارگزاری می‌شود. پس هیچ کس قرار نیست محتوای شما را ببیند مگر آنکه آن را در مقابل دیدگان آن‌ها قرار دهید.

برای این کار حتما از سیگنال های شبکه های اجتماعی مثل اینستاگرام، توییتر و لینکدین به طور موثر استفاده کنید.

۲) بازاریابی ویدئویی

بسیاری از کسب و کارهای موفق که امروزه با آن ها سر و کار داریم از سال های قبل شروع به تولید محتوای ویدئویی در شبکه های پر طرفداری مثل یوتوب یا آپارات کرده اند.

برای پی بردن به تاثیر و قدرت تولید محتوای ویدئویی در شبکه ای مثل یوتوب شما را به مطالعه آمار زیر دعوت می‌کنم:


یوتوب بیش از ۲ میلیارد کاربر فعال در دنیا دارد.

در هر دقیقه ۵۰۰ ساعت محتوا بر روی بوتوب بارگزاری می‌شود.

روزانه ۱ میلیارد ساعت ویدئو بر روی یوتوب مشاهده می‌شود.

بیش از یک سوم از ترافیک اینترنت تلفن همراه مربوط به یوتوب است.

یوتوب دومین موتور جستجوی اینترنتی بزرگ در دنیاست.




پس چرا ما از این پتانسیل بالا و قدرت رسانه های ویدئویی استفاده نکنیم؟ پس بی درنگ برویم سراغ مراحل و اصول تولید محتوای ویدئویی و بازاریابی آن:

گام اول: به دنبال موضوعاتی بگردید که مردم به آن علاقه دارند!

فرقی نمی‌کند از چه شبکه اجتماعی و رسانه ای برای تولید و اننشار محتوای ویدئویی خود می‌خواهید استفاده کنید، فقط این نکته را مدنظر داشته باشید که شما باید موضوعات جذاب و ترند که به کسب و کار شما مربوط است را دنبال و متناسب با آن تولید محتوا کنید.

این کار موجب می‌شود شما از موج و جریان ایجاد شده استفاده کرده و در عین تبلیغ خود و کسب و کارتان، با رفع نیاز و مشکل کاربر او را به کسب و کار خود علاقه مند سازید.

نکته: استفاده از ابزار yotube keyword tool سایت ahrefs برای انتخاب موضوع تولید محتوا در یوتوب به شما توصیه می‌شود.

گام دوم: ویدئویی استاندارد و جذاب تولید کنید!

باید این حقیقت را بپذیریم که اگر ویدئو ما جذابیت های بصری و محتوایی لازم را نداشته باشد، هیچ کس آن را تا انتها تماشا نخواهد کرد. استفاده از المان های تصویری زیبا، صدابرداری خوب، کوتاه و مفید بودن ویدئو و در آخر ویرایش حرفه ای می‌تواند، ویدئوی شما را برای هرفردی جذاب و دیدنی کند.

نکته: نساختن ویدئو بهتر از ساختن ویدئو بد و غیر اصولی است.

۳) محتوای صوتی (پادکست)

دو راه کلی برای تولید محتوای صوتی یا همان پادکست وجود دارد:


۱) خودتان پادکست ضبط کنید.

۲) به صورت مهمان در پادکست افراد دیگر شرکت کنید.


تولید پادکست به صورت شخصی و انتشار آن به طور حتم برای شما برند سازی قوی و جذب مخاطب با کیفیت را به همراه دارد. اگر به صورت جدی قصد تولید محتوای صوتی را در سر دارید به شما توصیه می کنم قبل از ضبط و پخش پادکست، به یک طرفدار پروپاقرص شنیدن پادکست تبدیل شوید تا قالب و لحن و محتوای مورد علاقه خود را پیدا کنید.

سپس سعی کنید در پادکست های دیگر افراد متخصص در حوزه خود به عنوان مهمان (گوینده یا کارشناس) ظاهر شوید.

با توجه به اینکه بسیاری از کسب و کارها در حال حاضر به سمت تولید محتوای صوتی رفته اند، پیدا کردن فردی که بتوانید نظر او را برای شرکت در پادکست به خود جلب کنید کار سختی نخواهد بود.

جمع بندی (قسمت اول)

بازاریابی محتوا یکی از بهترین و موثر ترین روش های بازاریابی دیجیتال در فضای رقابتی کسب و کار های امروزی می‌باشد. همانطور که در مقدمه مقاله به آن اشاره شد بازاریابی محتوا روش های بسیار مختلفی دارد ولی این موضوع بدان معنی نیست که شما باید از تمام این روش ها برای بهبود ترافیک سایت، برندینگ و افزایش بازدید سایت خود استفاده کنید.

در این دو مقاله که قسمت بعدی آن هفته آینده منتشر خواهد شد من قصد دارم ۵ تا از بهترین روش های بازاریابی محتوا که برای شما ترافیک ارگانیک بالایی به همراه دارد را با راه و روش اصولی اجرای آن به شما معرفی کنم.


۵ روش بی نظیر بازاریابی محتوا برای بهبود کسب و کار شما (قسمت دوم)


در قسمت اول مقاله « ۵ روش بی نظیر بازاریابی محتوا برای بهبود کسب و کار شما» به معرفی بازاریابی محتوا و مهم ترین روش های آن پرداختیم و در ادامه تصمیم گرفتیم با هم به بررسی ۵ روش رایج و کارآمد بازاریابی محتوا که برای کسب و کا شما مفید خواهد بود بپردازیم، در این بین وبلاگ نویسی، ویدئو مارکتینگ و محتوای صوتی در قسمت اول به طور کامل به شما عزیزان معرفی شد.

در این قسمت نیز ما قصد داریم به بررسی ایمیل مارکتینگ و برگزاری دوره های آنلاین بپردازیم تا یکبار برای همیشه پرونده بازاریابی محتوایی بسته شود، چراکه روش هایی که ما در این دو سری مقاله به شما آموزش می‌دهیم، موثر و کاملا کاربردی است.

۴) ایمیل مارکتینگ

ایمیل راهی مستقیم و شخصی است تا با مشتریان و کاربران خود تعامل داشته باشید. خوشبختانه به لطف پیشرفت گوشی های هوشمند تقریبا همه به سهولت و در جیب خود به ایمیل هایشان دسترسی دارند.

ایجاد پایگاه داده ای از مشترکان ایمیلی، نقش اصلی را در استراتژی بازاریابی محتوایی شما دارد، بدین منظور قطعا باید بخشی از وبسایت شما، کاربر را به عضویت در سیستم ترغیب نماید.

با این کار شما پس از مدتی یک بانک ایمیلی بسیار ارزشمند از افرادی که وارد سایت شما شده اند خواهید داشت.

از طرفی دیگر، ایمیل مارکتینگ به شما کمک می‌کند تا ارتباط نزدیکی با مشتریان خود داشته باشید و محصولات یا خدمات جدید خود را به راحتی از طریق یک محتوای مناسب با آن‌ها در میان بگذارید.

علی رغم رشد و توسعه شبکه های اجتماعی همچنان به شما توصیه می‌کنم؛ ایمیل مارکتینگ را به عنوان یکی از مهم ترین اجزای استراتژی بازاریابی محتوایی خود در دستور کار قرار دهید. اما ما برای یک کمپین ایمیل مارکتینگ استانداردز چه مراحلی را باید مد نظر قرار دهیم:

گام اول: اسپم نفرستید!

وقتی افراد صراحتا برای دریافت ایمیل شما درخواست نکرده اند، به هیچ وجه لیست ایمیل نخرید یا لیست ها را با هم ادغام نکنید.شما با این کار در زمره افراد و شرکت های مزاحم قرار خواهید گرفت!

گام دوم: انسان باشید!

ایمیل را مثل ربات یا نامه رسمی ارسال نکنید چرا که ایمیل، رسانه ای بسیار شخصی است، حتی اگر قرار است ایمیلی یکسان برای صدها یا هزاران مشتری ارسال کنید، طوری بنویسید انگار به شخصی خاص ایمیل می‌زنید.

به طور خلاصه به خودتان کمی آزادی بدهید تا غیر رسمی باشید.

گام سوم: از سیستم های ایمیلی تجاری استفاده کنید!

به هیچ وجه از outlook، Gmail و… برای بازاریابی ایمیلی انبوه استفاده نکنید. این سرویس ها برای ایمیل های فرد به فرد طراحی شده اند و نه ایمیل به تعداد زیادی از افراد.

اگر در این سیستم ها اقدام به ایمیل انبوه کنید، اکانت شما یا غیر فعال می‌شود و یا در لیست سیاه قرار می‌گیرد.

پس چه کار کنیم؟

سیستم های ایمیل تجاری مثل A Weber، MailChimp و … دقیقا برای این کار طراحی شده اند. مزیت عالی این سرویس ها این است که به صورت خودکار الزامات قانونی را مثل داشتن گزینه لغو اشتراک، اطلاعات تماس و … در بخش زیرین ایمیل های بازاریابی رعایت می‌کنند.

۵) دوره های آموزشی آنلاین

برای مثال ما در آکادمی آمانج، با شیوع و گسترش بیماری کرونا تصمیم گرفتیم دوره های آنلاین را در سه زیر شاخه اصلی برنامه نویسی وبسایت، دیزاین و دیجیتال مارکتینگ نیز دنبال کنیم و در برخی روزهای هفته از طریق لایو اینستاگرام به پرسش و پاسخ بپردازیم.

خب این کار چه فایده ای دارد؟

دوره های آموزشی آنلاین یکی از بهترین روش های بازاریابی محتوایی می باشد. این کار جدا از به اشتراک گذاری دانش با علاقه مندان، آگاهی برند را نیز برای هر بیزینسی به همراه خواهد داشت.

اما برای برگزاری دوره های رایگان و یا غیررایگان آموزشی چه نکات مهمی را باید مد نظر داشته باشیم؟

گام اول: مشکل و نیاز را پیدا کنید!

شروع یک برنامه بدون پیدا کردن مخاطب هدف، نیاز این مخاطب و برنامه ریزی برای برطرف کردن آن یک کار کاملا بی هدف است.

اگر در حوزه ای خاص مثلا آموزش سئو فعالیت می‌کنید. بزرگترین مشکل و نیاز مخاطبان هدف خود را پیدا کنید و با استفاده از ابزارمناسب و یک متد آموزشی استاندارد، مشکل را حل کنید.

گام دوم: دوره را طراحی کنید

۹۰٪ از افرادی که برای شرکت در یک دوره اقدام می‌کنند اطلاعات را به طور کامل تکمیل نمی‌کنند. جالب است بدانید این رقم در بین دوره های رایگان بیشتر می‌باشد و این نشان دهنده این است که مردم برای محتوا و کورس های رایگان ارزش کمتری قائل هستند.


شما باید دوره خود را به نحوی طراحی کنید تا علاوه بر جذاب بودن آن برای مخاطب، هزینه ای نیز (با توجه به موضوع، مخاطبان، موضوع مورد بررسی) از آن ها دربافت کنید. وقتی فردی برای استفاده از خدمت یا آموزشی هزینه پرداخت می‌کند، این موضوع برایش اهمیت بالایی پیدا کرده و برای استفاده خوب از آن برنامه ریزی می‌کند.

این کار نه تنها کیفیت بلکه راندمان مخاطبان شما را نیز افزایش می‌دهد.

گام سوم: دوره خود را تبلیغ کنید

تمام هدف تبلیغ شما باید این باشد که مخاطب شما بگوید:« ببین با من است.»

انتخاب جامعه هدف درست، طراحی پیغام (تیتر، طراحی و…) و رساندن آن به گوش مخاطب از طریق شبکه اجتماعی درست. سه مرحله ایست که شما باید برای تبلیغ دوره خود آن را به ترتیب رعایت کنید.

قرار دادن کد تخفیف، ثبت نام زود هنگام و … از مجموعه کارهایی است که شما می توانید برای ترغیب دیگران برای شرکت در دوره های مجازی خود از آن استفاده کنید.

کدام روش بازاریابی محتوا برای من مفید است؟

بازاریابی محتوا به عنوان یکی از مهم ترین زبرشاخه های بازاریابی دیجیتال یک فرآیند زمان بر، بسیار حساس و البته پربازده است، پس به شما توصیه می‌کنم در گام اول فقط یکی از روش های فوق را برای شروع انتخاب کنید.

توصیه من به شما البته ورود و انتخاب وبلاگ نویسی می‌باشد چرا که شما بعد از محتوا نویسی با توجه به بازخوردی که دریافت کرده اید می‌ توانید به راحتی وارد ویدئو مارکتینگ و یا تولید محتوای صوتی شوید.


اما قبل از این کار شما باید دو نکته زیر را خوب به خاطر بسپارید:

۱)نباید از این موضوع غافل شد که شما باید در ابتدا ببیینید مخاطبان شما به کدام یک از انواع محتوا علاقه بیشتری دارند.

۲)شما و تیمتان در کدام بخش قوی تر می‌توانید عمل کنید.

اشتراک این دو مورد می‌تواند به راحتی راه را برای شما و تیم تولید محتوایتان روشن سازد.

این مقاله از سایت ahrefs اقتباس و به شکل کاربردی برای شما عزیزان گردآوری و بازنویسی شده بود، امیدوارم از مطالعه این مطلب لذت برده باشید.


بازاریابی شبکه های اجتماعی (SMM) چیست؟

بازاریابی رسانه‌های اجتماعی استفاده از سیستم عامل‌ رسانه‌های اجتماعی برای ارتباط با مخاطبان خود برای ایجاد نام تجاری شما، افزایش فروش و بالا بردن ترافیک وب سایت است. این شامل انتشار مطالب جذاب در پروفایل‌های رسانه‌های اجتماعی، گوش دادن و درگیر شدن طرفداران شما، تجزیه و تحلیل نتایج شما و اجرای تبلیغات رسانه‌های اجتماعی است.

عمده سیستم عامل‌های رسانه های اجتماعی (در حال حاضر) عبارتند از: فیس‌بوک (Facebook)، اینستگرام (Instagram)، توییتر (Twitter)، لینکدین (LinkedIn)، پینترست (Pinterest)، یوتیوب (YouTube).

همچنین طیف وسیعی از ابزارهای مدیریت رسانه‌های اجتماعی وجود دارد که به مشاغل کمک می‌کند تا از .

سکوهای رسانه‌های اجتماعی که در بالا ذکر شد، بیشترین بهره را ببرند.

خلاصه ای از بازاریابی رسانه های اجتماعی

بازاریابی رسانه‌های اجتماعی ابتدا با انتشار مطلب شروع شد. مشاغل برای ایجاد ترافیک برای وب سایت‌های خود به امید فروش بیشتر، محتوای خود را در رسانه‌های اجتماعی به اشتراک می‌گذاشتند. اما رسانه‌های اجتماعی فراتر از محلی برای پخش محتوا باشند رفتند و رشد به‌سزایی داشتند.

امروزه، کسب و کار ها از رسانه اجتماعی برای موارد زیادی استفاده می کنند. به عنوان مثال، یک تجارت که به فکر بازخورد برند خود در میان مردم است، در فضای مجازی به بررسی و مشاهده نظرات و مکالمات مربوطه می پردازد و به موارد اشاره شده پاسخ می دهد. یک کسب و کار که به دنبال پیدا کردن این است که چگونه در فضای مجازی به فعالیت پرداخته، باید به تحلیل تعامل و میزان فروش خود به کمک ابزارهای تحلیلی باشد. یک کسب و کار که به دنبال رسیدن به میزان مشخصی از مخاطب است، باید از تبلیغات متناسب با میزان مخاطب گسترده کمک بگیرد

به طور کلی، اینها معمولاً به عنوان مدیر یا ادمین شبکه‌های اجتماعی نیز شناخته می‌شوند.

اگر کسب و کار شما در زمینه فشن و پوشاک است، مقاله‌ی ۹ استراتژی مهم بازاریابی برای برند‌های پوشاک، مد و فشن برای شما مفید خواهد بود.

پنج ستون اصلی بازاریابی رسانه های اجتماعی

۱. استراتژی

۲. برنامه ریزی و نشر

۳. گوش دادن و درگیری

۴. تجزیه و تحلیل و گزارشگری

۵. تبلیغات

۱. استراتژی

قبل از اینکه مستقیماً شیرجه بزنید و چیزی را در رسانه‌های اجتماعی منتشر کنید، بگذارید قدمی به عقب برداریم و به تصویر بزرگتر نگاه کنیم. اولین قدم این است که در مورد استراتژی رسانه‌های اجتماعی خود فکر کنید.

اهداف شما چه هستند؟ چگونه شبکه‌های اجتماعی می‌توانند به شما در دستیابی به اهداف تجاری شما کمک کنند؟ برخی از مشاغل برای افزایش آگاهی از برند خود از رسانه‌های اجتماعی استفاده می‌کنند، برخی دیگر از آن برای بالابردن ترافیک وب سایت و فروش استفاده می‌کنند.

همچنین رسانه های دسته جمعی به شما کمک می‌کنند تا در حوضه‌ی برند خود به ایجاد تعامل بپردازید، ایجاد یک اجتماع و به عنوان یک کانال پشتیبانی برای مشتریان به شما کمک کنند.

می‌خواهید روی کدام سیستم عامل‌های رسانه‌های اجتماعی تمرکز کنید؟ عمده سیستم عامل‌های رسانه های اجتماعی، که در بالا به آن‌ها اشاره شد، فیس‌بوک، اینستاگرام، توییتر، لینکدین، پینترست، یوتیوب هستند. همچنین سیستم عامل‌های کوچکتر و به روز دیگری مانند Tumblr ،Tik Tok و Anchor و سیستم عامل های پیام رسانی اجتماعی مانند تلگرام (Telegram)، واتس‌اپ (WhatsApp) و وی‌چت (WeChat) وجود دارند. هنگام شروع کار، بهتر است چند سیستم عامل را انتخاب کنید که فکر می‌کنید مخاطب هدف شما بیشتر از همه در سیستم عامل‌ها باشد.

چه نوع محتوایی را می‌خواهید به اشتراک بگذارید؟ چه نوع محتوا مخاطب مورد نظر شما را به بهترین وجه جذب می‌کند؟ آیا این تصاویر، فیلم‌ها یا پیوندها هستند؟ آیا محتوای آموزشی یا سرگرم کننده است؟ اینجا مرحله خوبی برای شروع ایجاد پرسونای بازاریابی است که به شما در پاسخ به این سؤالات کمک می‌کند. و این لازم نیست برای همیشه ثابت باشد؛ همیشه می‌توانید استراتژی خود را با توجه به عملکرد پست‌های رسانه‌های اجتماعی خود تغییر دهید.

۲. برنامه ریزی و نشر

بازاریابی رسانه‌های اجتماعی برای مشاغل کوچک معمولاً با حضور مداوم در رسانه های اجتماعی آغاز می‌شود. نزدیک به سه میلیارد نفر (3،000،000،000) از رسانه‌های اجتماعی استفاده می‌کنند. با حضور در سیستم عامل‌های رسانه‌های اجتماعی، به برند خود فرصتی می‌دهید تا توسط مشتریان آینده خود کشف شوید.

انتشار در رسانه‌های اجتماعی به آسانی به اشتراک گذاری یک پست وبلاگ، یک تصویر یا یک فیلم در یک بستر وب است. درست همان‌گونه است که در پروفایل شخصی فیسبوک خود به تصویری به اشتراک بگذارید. اما شما می‌خواهید به جای ایجاد و انتشار مطالب به صورت خودجوش، مطالب خود را از قبل برنامه‌ریزی کنید. همچنین برای اطمینان از به حداکثر رساندن درصد موفقیت در رسانه‌های اجتماعی، باید مطالب خاصی را که مخاطب شما دوست دارد، در زمان و ساعت مناسب منتشر کنید.

۳. گوش دادن و تعامل

با پیشرفت کسب و کار و رسانه‌های اجتماعی شما، مکالمات مربوط به نام تجاری شما نیز افزایش می یابد. افراد در مورد پست‌های رسانه‌های اجتماعی شما اظهار نظر می‌کنند، شما را در پست های رسانه‌های اجتماعی خود منشن می‌کنند یا مستقیماً به شما پیام می‌دهند.

حتی ممکن است مردم بدون اینکه به شما اطلاع دهند در مورد برند شما در رسانه‌های اجتماعی صحبت کنند. بنابراین شما می‌توانید مکالمات رسانه‌های اجتماعی در مورد نام تجاری خود را کنترل کنید. اگر یک نظر مثبت گرفیتد، فرصتی برای خوشحالی و لذت بردن از آنها بدست می‌آورید. در غیر این صورت، می‌توانید قبل از وخیم تر شدن وضعیت، پشتیبانی کنید و وضعیت را اصلاح کنید.

۴. تجزیه و تحلیل و گزارشگری

در طول مسیر، خواه در حال انتشار محتوا هستید یا در رسانه‌های اجتماعی مشغول به کار هستید، می‌خواهید بدانید که بازاریابی رسانه‌های اجتماعی شما چگونه انجام می‌شود. آیا نسبت به ماه گذشته در رسانه های اجتماعی به افراد بیشتری رسیدید؟ چند نظر مثبت در ماه دریافت می‌کنید؟ چند نفر از هشتگ نام تجاری شما در پست‌های رسانه‌های اجتماعی خود استفاده کردند؟

خود سیستم عامل‌های رسانه‌های اجتماعی سطح اساسی چنین اطلاعاتی را ارائه می‌دهند. برای به دست آوردن اطلاعات عمیق‌تر در زمینه تجزیه و تحلیل و یا مقایسه در میان سیستم عامل های رسانه‌های اجتماعی، می‌توانید از طیف گسترده‌ای از ابزارهای تحلیلی رسانه‌های اجتماعی موجود استفاده کنید.

۵. تبلیغات

هنگامی که بودجه‌ی بیشتری برای رشد بازاریابی در رسانه های اجتماعی خود دارید، پلنی که می‌توانید در نظر بگیرید تبلیغات رسانه‌های اجتماعی است. تبلیغات رسانه‌های اجتماعی به شما امکان می‌دهد تا به مخاطبان وسیع‌تری نسبت به کسانی که شما را دنبال می‌کنند، برسید.

سیستم عامل‌های تبلیغاتی رسانه‌های اجتماعی امروزه آنقدر قدرتمند هستند که می‌توانید دقیقاً مشخص کنید که برای چه کسی تبلیغات شما را به نمایش می‌گذارد. شما می‌توانید بر اساس جمعیت‌شناسی، علایق، رفتارها و موارد دیگر، مخاطبان هدف ایجاد کنید.

نتیجه گیری

پلت‌فرم‌های رسانه‌های اجتماعی همیشه در حال تحول هستند. وقتی فیس‌بوک برای اولین بار شروع شد، افراد فقط می‌توانستند پست‌های متنی را به اشتراک بگذارند. اکنون، قالب‌های محتوایی زیادی مانند تصاویر، فیلم‌ها، فیلم‌های زنده و Stories وجود دارد.

از این رو، بازاریابی در رسانه‌های اجتماعی همیشه در حال تغییر است. و شما باید مدام از آخرین تغییرات و استراتژی‌ها برای موفقیت و رشد در رسانه‌های اجتماعی مطلع و به‌روز باشید.

دنیای امروز دنیای اینترنت است و دیگر به کسانی که سواد خواندن نوشتن دارند با سواد گفته نمی‌شود بلکه کسانی که سواد دیجیتال دارند را می‌شود باسوادنامید.

معرفی زیرشاخه های بازاریابی دیجیتال

جعبه ابزار دیجیتال مارکتینگ


جعبه ابزار دیجیتال مارکتینگ چیست؟ مجموعه‌ زیرشاخه های بازاریابی دیجیتال است که یک دیجیتال مارکتر باید با آن ها آشنایی داشته باشد و بتواند با توجه به هدف یک پروژه، از آن ها به درستی استفاده کند. شاید در پروژه های مختلف استفاده از تمام این ابزارها نیاز نباشد، اما بالا بودن دانش بازاریاب دیجیتال و آشنایی وی با این مفاهیم و ابزارها قطعا شما را از دیگران در حوزه کاریتان متمایز می‌کند. با اینکه در مقالات پیشین به صورت مفصل در مورد دیجیتال مارکتینگ، اهداف، ضرورت و … آن صحبت کردیم ولی لازم است یکبار دیگر باهم تعریف مختصری از دیجیتال مارکتینگ را دوره کنیم تا با یک پیش زمینه مشترک وارد اصل ماجرا شویم:

دیجیتال مارکتینگ یا بازاریابی دیجیتال، به فرایند بازاریابی، تبلیغ و فروش محصول یا خدمات با استفاده از ابزارها و روش های دیجیتالی گفته می‌شود.

نکته: منظور از جعبه ابزاردر این مقاله، معرفی و استفاده از ابزاری مثل گوگل آنالیتیکس نمی‌باشد، بلکه منظور زیرشاخه های اصلی بازاریابی دیجیتال است که شما را در مسیر یادگیری، آموزش و فعالیت در حوزه دیجیتال قدرتمند می‌کند.

تبلیغات

تبلیغات از مجموعه فرایند های حیاتی و بسیار مهمی است که بدون شک در تمام پروژه ها باید به شکل اصولی پیاده سازی شود و از مهم ترین مهارت های یک دیجیتال مارکتر محسوب می شود. خیلی از افراد به غلط دیجیتال مارکتینگ را در تبلیغات و کپی رایتینگ خلاصه می ‌کنند! چرا؟ چون این بخش مثل یک موتور قوی کسب و کار را می تواند در مدت زمان کم به فروش نزدیک کند.

تبلیغات وقتی اثر بخش است که بتواند یک مفهوم مناسب را با ابزار مناسب به جامعه هدف مناسب برساند.

تبلیغات یکی از بخش های پرهزینه در بحث دیجیتال مارکتینگ می‌باشد و باید در هر دوره، بودجه ای مشخص به آن اختصاص داده شود. یکی از بزرگترین اشتباهات دیجیتال مارکترها در بحث تبلیغات پیروی از برندهای بزرگ و قدرتمند می‌باشد. ممکن است سوال پیش بیاید که چرا؟ مگر مسیر موفقیت فرق دارد؟ بله؛ هدف تبلیغ، مسیر را مشخص می‌کند. یک شرکت بزرگ با تبلیغات خود که شاید به میلیون ها دلار برسد اهدافی مثل؛ کسب رضایت مدیر عامل، کسب رضایت هیئت رئیسه و بهبود ارزش سهام در بازار را در سر دارد اما کسب و کاری کوچک که بودجه تبلیغات محدودی دارد چه هدفی را دنبال می‌کند؟ فروش و رسیدن به پول در مقالات تخصصی که در حوزه تبلیغات ارائه خواهد شد به شما توضیح خواهم داد که: تبلیغات چه انواعی دارد؟ چرا اکثر تبلیغات بی فایده و کم بازده اند؟ چطور یک محصول عام را به خوبی تبلیغ کنید؟ چطور برای جامعه هدف خود پیام مناسب خلق کنید؟


مطالعه مقاله «۸ گام در طراحی کمپین تبلیغاتی اصولی + بررسی بهترین کمپین های تبلیغاتی» اکیدا به شما توصیه می‌شود


بازاریابی شبکه های اجتماعی

بازاریابی شبکه های اجتماعی در اصل استفاده از رسانه های اجتماعی محبوب و البته پر مخاطب برای ایجاد ارتباط (تبلیغ، بازاریابی محتوا، تعامل، گرفتن فید بک و…) با جامعه هدف ، می‌باشد. در حال حاضر بسیاری از کسب وکارها و برندهای مطرح، از شبکه های اجتماعی برای معرفی محصولات جدید خود و همچنین ارائه سرنخ به آن ها برای گرفتن ورودی ارگانیک به وبسایت های فروش، استفاده می‌کنند.

بزرگترین مزیت شبکه های اجتماعی؛ در اختیار گذاشتن یک جامعه آماری گسترده و متنوع برای شما می باشد.

در حال حاضر بزرگترین و بهترین شبکه های اجتماعی در ایران، برای پیگیری اهداف تجاری و تبلیغاتی؛ اینستاگرام، توییتر، لینکدین، پینترست و البته یوتوب می‌باشد. شما عزیزان می‌توانید برای «آشنایی بیشتر با بازاریابی شبکه اجتماعی» و همچنین اصول اساسی طراحی استراتژی شبکه های اجتماعی این مقاله را مطالعه بفرمایید.

بازاریابی محتوا

بازاریابی محتوا یکی دیگر از بخش های بسیار مهم بازاریابی دیجیتال و البته بازاریابی سنتی و غیر دیجیتال می‌باشد. در اصل بازاریابی محتوا برپایه ایجاد یک رابطه پایدار و البته دوسر سود با مشتری، کاربر و یا مخاطب است. این روش بازاریابی با شعار ایجاد رابطه مفید با ارائه محتوای ارزشمند پیگیری می شود و می‌تواند در بلند مدت شما را به سود بالایی برساند. ساده ترین تعریف بازاریابی محتوا:

بازاریابی محتوایی یعنی پذیرش دوست داشتن مشتری در مسیر بازاریابی

یکی دیگر از اشتباهات رایجی که من در فضای مارکتینگ با آن مواجه شده ام مقایسه اشتباه و حتی یکسان دانستن بازاریابی محتوا و تبلیغات می‌باشد:باهم نگاهی به تفاوت های اصلی بازاریابی محتوا و تبلیغات بیاندازیم:

  • بازاریابی محتوایی پروسه ای بلند مدت می‌باشد در حالی که تبلیغات اغلب به کمپین های کوتاه مدت ختم می‌شود.

  • بازاریابی محتوایی دوسویه و تعاملی است در حالی که تبلیغات یک طرفه و غیر قابل تعامل است.

  • بازاریابی محتوا خالق یک رسانه است (وبلاگ) اما تبلیغات از رسانه استفاده می کند تا پیام خودش را به گوش مخاطب برساند.

  • بازاریابی محتوا بر پایه ایجاد رابطه پیش می رود در حالی که در تبلیغات هدف ما فروش مستقیم محصولات می‌باشد (در کسب و کارهای کوچک و استارتاپ ها)


سئو یا بهینه سازی موتورهای جستجو

سئو (SE0) مخفف کلمه Search Engine Optimization بوده و به مجموعه فعالیت هایی اطلاق می‌شود که موجب شده یک صفحه از وبسایت تحت جستجوی یک کلمه کلیدی خاص در صفحات بالای گوگل قرار بگیرد و جایگاه و رتبه مناسبی داشته باشد. اما این رتبه بالا چه فایده ای برای کسب و کار دارد؟ اگر سئو سایت شما خوب باشد و بتواند در کلمات کلیدی پرسرچ رتبه خوبی را به خود اختصاص دهد، کاربران پس از جستجو از صفحه سایت شما برای رفع نیاز خود استفاده می‌کنند اینجاست که شما قدم اول را برداشته و کاربر وارد قیف بازاریابی شما شده است. حالا با تولید محتوای مناسب، دیزاین جذاب و بهبود تجربه کاربری و تکنیک های مارکتینگ، شما می توانید این کاربر را به سایت خود جذب کرده و جدا از گرفتن نرخ تبدیل مناسب، او را به صفحه فروش خود هدایت کنید. موضوع سئو که در مقالات بعدی بسیار به آن خواهیم پرداخت به دو زیرشاخه اصلی off-page SEO و on-page SEO تقسیم شده که در ادامه به توضیح مختصر هرکدام میپردازیم:

  • سئو خارجی یا off-page SEO

به زبان ساده سئو خارجی شامل مجموعه فعالیت هایی می‌شود که شما خارج از سایت خود به آن می‌پردازید تا به رشد وبسایت خود یا صفحه ای خاص کمک کنید. از مجموعه تکنیک های رایج برای بهبود سئو خارجی میتوان به: لینک سازی خارجی، رپورتاژ آگهی، فعالیت در شبکه های اجتماعی (در بازاریابی شبکه های اجتماعی به آن اشاره شد.)، بازاریابی محتوایی، فعالیت در فروم ها و … اشاره کرد.

  • سئو داخلی یا on-page SEO

به زبان ساده سئو داخلی شامل مجموعه فعالیت هایی می‌شود که شما داخل سایت به انجام آن مشغول می‌شوید. این مجموعه فعالیت ها می تواند شامل طراحی صفحات فرود، بهینه سازی دکمه های فراخوان، بهبود سرعت سایت با حذف یا اضافه کردن برخی پلاگین ها و کدها به سایت، بهینه سازی تصاویر، محتوا گذاری و رعایت نکات مهم آن( محتوا سئو شده)، لینک سازی داخلی و … باشد.

ایمیل مارکتینگ

یکی دیگر از زیر شاخه ها و ابزارهای مهم دیجیتال مارکتینگ که باید با آن آشنایی داشته باشید، بازاریابی ایمیلی یا ایمیل مارکتینگ می‌باشد. شاید برای شما این ابهام ایجاد شود که مگر امروزه چقدر افراد وقت خود را صرف مطالعه و بررسی ایمیل های خود می کنند؟ یا اگر بودجه این استراتژی در شبکه های اجتماعی صرف شود، بازده بالاتری نخواهد داشت؟باید به شما عرض کنم استفاده از بازاریابی ایمیلی دقیقا به دلیل اینکه فضایی کم تحرک تر و مهم تر از همه کم رقابت تری نسبت به بسترهای دیگر دارد بسیار حائز اهمیت است.

بازاریابی ایمیلی اگر درست انجام شود ( پیام درست، قالب درست، جامعه هدف درست و …) بسیار در بهبود نرخ تبدیل شما موثر است. خرید تمپلیت ایمیل، خرید لیست ایمیل، ارسال انبوه ایمیل، ارسال ایمیل شخصی سازی نشده، ارسال ایمیل به افراد خارج از جامعه هدف و … بازاریابی ایمیلی نیست.

نکته: بازاریابی ایمیلی البته می تواند به عنوان یکی از ابزارها و روش های بازاریابی محتوایی نیز مطرح شود چرا که هدف این روش نیز اغلب بهبود رابطه با مشتری می باشد.

جمع بندی

بازاریابی دیجیتال بسیار گسترده است و هر روز زیرشاخه ها، ابزار و روش های جدیدی برای بهبود نرخ تبدیل و فروش به آن اضافه می‌شود، قطعا روش های بازاریابی دیگری مثل بازاریابی افیلیت (رابطه ای) یا انواع دیگر بازاریابی اینترنتی به طور مستقیم و یا غیر مستقیم از شاخه های این بازار بزرگ و البته رقابتی محسوب می‌شوند ولی دیجیتال مارکتینگ به صورت کلی به این شاخه های اصلی تقسیم می شود.

ممکن است برای شما سوال پیش بیاید که یک دیجیتال مارکتر به تمام ابزار و روش های بازاریابی فوق مسلط است؟ باید به شما بگویم خیر!

یک دیجیتال مارکتر موفق باید با تمام این ابزارها آشنا بوده و بتواند از آن ها در جهت بهبود کسب و کار استفاده کند و حداقل در یکی از آن ها صاحب نظر و متخصص به تمام معنا باشد.

آیا از تمام این ابزار باید استفاده شود؟ خیر!

هر پروژه ای جامعه هدف مخصوص به خود، پیام خاص و البته رسانه خاص خود را دارد. (گرچه تبلیغات در تمام آن ها مشترک است). برای مثال ممکن است جامعه هدف یک بیزینس، بیشتر زمان خود را در لینکدین صرف کرده و نسبت به صندوق ورودی ایمیل خود حساس باشند.

پس شما باید پیام خود را شخصی سازی کنید و بودجه خود را در مسیری خرج کنید که می دانید جامعه هدف مناسبی در آن دارید. در این راه قطعا برخی از ابزارها و روش ها برای شما اهمیت زیادی نخواهند داشت.

امیدوارم از مطالعه این مقاله لذت برده باشید


دیجیتال مارکتینگ چیست و چه اهدافی را دنبال می‌کند؟

تاریخچه دیجیتال مارکتینگ

اصطلاح بازاریابی دیجیتالی برای اولین‌بار در دهه ۹۰ میلادی به کار گرفته شد. در فاصله‌ی بین سال‌های ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۰، بازاریابی دیجیتالی به‌عنوان یک راه موثر برای برقراری ارتباط با مصرف‌کنندگان معرفی شد و پیچیدگی‌های استفاده از آن بیشتر نمایان گردید.

قبل از مطرح شدن بازرایابی دیجیتال، در اواسط دهه‌ی ۱۹۸۰ گروه(SoftAd Group) با تغییر شیوه‌های تبلیغاتی چند شرکت اتومبیل‌سازی، ریشه‌های درخت بازاریابی دیجیتالی را در زمین مستحکم کردند. آن‌ها با جایگزین کردن فلاپی دیسک‌های تبلیغی به جای مجلات و بروشورهای تبلیغی، به مشتریان خود امکان یک رانندگی مجازی قبل از خرید محصول را دادند و همچنین به صورت پویا امکانات و خدمات اتومبیل را به نمایش گذاشتند. به‌عنوان مثال افرداد می‌توانستند به طور مجازی درب ماشین را باز کرده و سوار شوند و از امکانات داخل ماشین دیدن کنند. تمامی این امکانات در نسخه‌‌های خطی و چاپی تبلیغات سنتی قابل استفاده نبود. در این روش جدید فرد می‌توانست از آن سوی دنیا با ماشین مورد علاقه خود یک سواری مجانی داشته باشد و در صورت تمایل ماشین خود را خریداری کند.

البته دیجیتال مارکتینگ هم پیچیدگی‌های خودش را داشت و افراد زیادی به سمت آن گرایش پیدا کردند.

با توجه به پیشرفت سریع رسانه‌های دیجیتال، فرصت‌های شغلی و درآمدهای جدیدی برای تبلیغ و بازاریابی ایجاد شد. آمار و ارقام نشان می‌دهد در سال ۲۰۱۳ بازاریابی دیجیتال رشد بالایی داشته و انقلابی در میان روش های تبلیغاتی ایجاد نموده است. می‌توان از بازاریابی دیجیتال به عنوان تسهیل کننده تبلیغات آنلاین، بازرایابی وب و یا بازاریابی اینترنتی استفاده نمود.

نگاهی به تاریخچه‌ی تکامل بازاریابی دیجیتال

1990 میلادی – اولین استفاده از واژه بازاریابی دیجیتال

اصطلاح بازاریابی دیجیتال برای اولین بار در دهه 1990 میلادی استفاده شد. عصر دیجیتال با ورود اینترنت و توسعه پلتفرم وب 1.0 آغاز شد. پلتفرم وب 1.0 اجازه می‌داد تا کاربران اطلاعاتی را که نیاز دارند، پیدا کنند. اما نمی‌توانستند آن‌ها را با دیگران به اشتراک بگذارند. تا آن زمان هنوز بازاریاب‌ها از پلتفرم‌های دیجیتال مطمئن نبودند.

1993 میلادی – اولین بنر قابل کلیک

در سال 1993، اولین بنر قابل کلیک، پس از آنکه توسط HotWired برای تبلیغاتش خریداری شد، به‌طور زنده به‌کار گرفته شد. این نشانه‌ای از آغاز انتقال به عصر دیجیتال بازاریابی بود. در راستای همین تغییر تدریجی، در سال 1994 فناوری‌های جدید به بازار دیجیتال راه یافت. یاهو در همان سال راه اندازی شد.

1996 میلادی – تحولات عمده در بازار دیجیتال

یاهو پس از راه‌اندازی توسط جری یانگ به عنوان راهنمای جری برای

(Jerry’s Guide to the World Wide Web)

شناخته شد. یاهو در سال اول نزدیک به یک میلیون بازدید دریافت کرد. این تغییرات باعث تحولات عمده در فضای دیجیتال شد. شرکت‌ها به مرور وب‌سایت‌های خود را برای افزایش رتبه در موتور جستجو بهینه کردند. در سال 1996 موتورهای جستجو و ابزار دیگری مانند HotBot ،LookSmart و Alexa راه اندازی شد.

1998 میلادی – تولد گوگل

1998 را باید با تولد گوگل ثبت نماییم. مایکروسافت موتور جستجوی MSN را راه اندازی کرد. یاهو بازار جستجو در اینترنت را ارائه کرد. دو سال بعد ، با ترکیدن این حباب اینترنتی با حضور پرقدرت غول‌های موتور جستجو اکثر موتورهای جستجوی کوچکتر از صحنه بازار خارج شدند.

2006 میلادی – رقابت شدید گوگل و یاهو

دنیای بازاریابی دیجیتال در سال 2006 شاهد رقابتی شگفت‌انگیز بود. ترافیک موتورهای جستجو در یک ماه به حدود 6.4 میلیارد افزایش یافت. MSN مایکروسافت در حاشیه قرار گرفت و جستجوی زنده با رقابت گوگل و یاهو به اوج رسید. با در نظر گرفتن فرصت‌ها گوگل شروع به توسعه و رشد کرد. گوگل خدماتی مانند AdWords را که تبلیغات 3 خطی را در بالا یا سمت راست نتایج جستجو نشان می داد، را معرفی کرد. همچنین AdSense یا هزینه برای هر کلیک تبلیغات را نیز ارائه داد. در همان زمان گوگل متوجه ارزش تجزیه و تحلیل محتوای دریافت شده گردید و تصمیم به هدفمند نمودن تبلیغات نمود. در راستای همین حرکت گوگل به بزرگترین بازیگر دنیای کسب و کار تبدیل شد.

نمی‌توان تاریخ دیجیتال مارکتینگ را به طور کامل از تاریخ تکنولوژی کامپیوتر تفکیک کرد. یکی از مهم‌ترین اتفاقات و تحولات مؤثر بر دیجیتال مارکتینگ، ابداع ایمیل بود که توسط ری تاملینسون و در سال ۱۹۷۱ اتفاق افتاد. البته مهم‌ترین اتفاق و نقطه شروع جدی تلاش‌های دیجیتال مارکتینگ مربوط به دهه ۱۹۹۰ می‌شود که اولین موتورهای جستجوی وب که قابلیت ایندکس کردن سایت‌های FTP را داشتند، به‌وجود آمدند. دیجیتال مارکتینگ در ایران نیز با ایمیل مارکتینگ آغاز شد و بسیاری در ابتدا با ثبت ایمیل آدرس خود در سرویس‌های مختلف علاقه‌مندی خود را به دریافت خبرنامه‌ها اعلام کردند.

دیجیتال مارکتینگ چیست؟

اصطلاح بازاریابی دیجیتال یا دیجیتال مارکتینگ (Digital Marketing) از دو دهه پیش تاکنون به عنوان زیرمجموعه‌ای از مدیریت بازاریابی و نیز مدیریت تبلیغات مورد اشاره قرار می‌گیرد.

اما با توجه به توسعه فناوری اطلاعات طی سالهای اخیر، افزایش متوسط زمان آنلاین بودن کاربران، استفاده گسترده از موبایل و افزایش ضریب نفوذ اینترنت در جهان، امروزه به عنوان یک دانش و تخصص مستقل مورد توجه قرار می‌گیرد.

نیل پتل (Neil Patel) دیجیتال مارکتر معروف هندی که به گفته مجله فوربز جزء ۱۰ دیجیتال مارکتر برتر دنیاست، به سوال دیجیتال مارکتینگ چیست این­گونه پاسخ می­‌دهد:

«دیجیتال مارکتینگ به هرگونه‌­ای از بازاریابی محصولات و خدمات می­‌گویند که از طریق دستگاه‌­های الکترونیکی انجام می‌­شود».

طبق این تعریف، دیجیتال مارکتینگ مفهوم نسبتاً جدیدی نیست، بلکه اولین بازاریابی دیجیتال صورت گرفته در دنیا مربوط می‌­شود به بیش از ۱۰۰ سال پیش. رادیو سال ۱۹۸۶ اختراع شده است. ۱۰ سال زمان برد تا رادیو به محصولی عمومی تبدیل شود و اکثر مردم آن را تهیه کنند و از آن­جا بود که به فکر تبلیغات نیز افتادند. اولین تبلیغات مربوط بود به یک اجرای اُپرا که بعد از پخش آن فوراً بلیط‌­های آن اجرا فروخته شد و این شد روز تولد دیجیتال مارکتینگ.

مقالات درس‌هایی که از یک دیجیتال مارکتر موفق آموختم(قسمت اول) و درس هایی که از یک دیجیتال مارکتر موفق آموختم (قسمت دوم) می‌تواند برای شما مفید و جذاب باشد.

به صورت کلی، هر کاری که شما در آن از ابزارهای دیجیتال تبلیغات، فروش، نظرسنجی یا معرفی محصولات یا خدماتتان استفاده کنید، نوعی بازاریابی دیجیتال است.

دنیای دیجیتال مارکتینگ واقعاً گسترده است و مرزبندی مشخصی ندارد. قدم اول برای ورود به این دنیا، شناخت تکنیک‌ها و ابزارهای آن است.

در این شیوه بازاریابی نوین تکیه بر ظرفیت‌های دیجیتال با محوریت «اینترنت» مدنظر است. این رویکرد به معرفی محصولات و پیش‌برد فروش از طریق فضای دیجیتال اصرار دارد. دیجیتال مارکتینگ با منطبق ساختن خود با اصول مارکتینگ و استفاده از رویکردهای مختلف، کاربردپذیری آن‌ها را با زندگی مجازی مشتریان در عرصه وب و اینترنت ممکن کرده و تجارت و کسب‌وکار و مبادله را با سرعتی برق‌آسا به عرصه اینترنت کشانده است.

با چنین مقدمه‌ای دیجیتال مارکتینگ به مثابه یک «جعبه‌ابزار اینترنتی» است که به کمک ابزارهای آن استفاده از علم مارکتینگ به شکل دیجیتال و اینترنتی میسر می‌شود. ابزارهای نظیر گوگل آنالیتیکس، ادوردز، تبلیغات بنری و کلیکی دیجیتال، اپ مارکتینیگ، گیم مارکتینگ، ویدیو مارکتینگ، ایمیل مارکتینگ و سوشال مارکتینگ، موشن گرافیک، سئو و غیره که هر روز گسترده‌تر می‌شوند، تنها مشتی از این خروار هستند.

در حقیقت دیجیتال مارکتینگ معرفی و پیشبرد فروش محصولات و برند از طریق یک یا چند رسانه الکترونیکی است. از مهم‌‌ترین ویژگی دیجیتال مارکتینگ توانایی سنجش اثربخشی و بازده کمپین های تبلیغاتی و ارزان بودن آن می باشد. همچنین دیجیتال مارکتینگ با انواع مقیاس‌های کسب وکار از کوچک تا بزرگ سازگار است. در حقیقت از یک جوان جویای نام با سرمایه چند میلیونی تا یک کسب وکار چند صد میلیاردی مانند اپل می‌توانند از ظرفیت‌های دیجیتال مارکتینگ استفاده کنند.

دیجیتال مارکتینگ چتریست که تمام تلاش های بازاریابی آنلاین شما را پوشش می‌دهد. کسب و کارها از کانال های ارتباطی دیجیتالی مانند موتور جستجوی گوگل، شبکه های اجتماعی، ایمیل و وب سایت ها به عنوان اهرمی برای دستیابی به مشتریان فعلی و آتی خود استفاده می‌کنند. پس بازاریابی دیجیتال به معنی استفاده گسترده از تاکتیک های دیجیتالی و کانالها برای ارتباط با مشتریان در فضای آنلاین (جایی که بیشتر مشتریان وقت خود را سپری می‌کنند) است. از وب سایت شرکت گرفته تا دارایی­ های آنلاین برندینگ کسب و کار مانند تبلیغات دیجیتالی، بازاریابی ایمیلی، بروشورهای آنلاین و… طیف عظیمی از دارایی ها و تاکتیک ها هستند که زیر چتر دیجیتال مارکتینگ قرار می ­گیرند.

بازاریاب‌های دیجیتال حرفه‌ای به خوبی می ‌دانند که هر دارایی یا تاکتیک چگونه و کدام یک از اهداف گسترده آنان را پوشش می دهند.

اهداف دیجیتال مارکتینگ

آنچه مشخص است این است که: شما خودتان باید برای دیجیتال مارکتینگ هدف‌گذاری کنید. باید بدانید از انجام کار بازاریابی در فضای دیجیتال چه قصدی دارید و چه هدف‌هایی را دنبال می‌کنید. سپس برای آنها برنامه‌ریزی یا plan داشته باشید، زمان تعیین کنید و در نهایت با انجام مسیر مشخصی به اهداف مشخص شده برسید.

اهداف جزئی

اهداف دیجیتال مارکتینگ می‌تواند یک یا چند مورد از موارد زیر باشد. به طور مثال:

یافتن جامعه هدف: می‌خواهم بیشترین تعداد مشتریان را به دست بیاورم.

بازدید: می‌خواهم بیشترین میزان بازدید و دیده شدن توسط افراد را داشته باشم.

معرفی و شناساندن برند: می‌خواهم برند خود را در فضای آنلاین به همه معرفی کنم.

رتبه در گوگل:‌ می‌خواهم حضور خود در دنیای دیجیتال را با کیفیت‌تر کنم و بهبود ببخشم.

آموزش: می‌خواهم به مخاطبان آموزش‌های مورد نیازشان را بدهم.

استخدام کارمندان: می‌خواهم از طریق دیجیتال مارکتینگ باهوشترین‌ها را برای کار خودم استخدام کنم.

اهداف کلی

اما در حالت کلی می‌توان گفت اغلب شرکتها اهداف مشترکی را در دیجیتال مارکتینگ دنبال می‌کنند. این اهداف مشترک عبارتند از:

ارتباط و تعامل صحیح با مشتری و مخاطبان

پیدا کردن مشتریان واقعی

بازگشت سرمایه در زمان کوتاه‌تر

برندسازی در فضای دیجیتال

ترغیب نمودن مخاطبان برای انجام کاری مثل استفاده از خدمات یا خرید کالا

نتیجه‌گیری

دیجیتال مارکتینگ نیاز اساسی هر کسب و کاری است، حتی اگر شما یک کسب و کار کوچک خانگی دارید و به صورت آنلاین فعالیت می کنید. در واقع بازاریابی دیجیتال یک قسمت جدایی ناپذیر در کسب و کارهای اینترنتی است.

تا جایی که می‌توانید با توجه به میزان سرمایه و نوع کسب و کارتان از بازاریابی دیجیتال استفاده کنید.


پرسونا چیست؟ + دستورالعمل کاربردی نگارش پرسونای مخاطب

فرض کنید می‌خواهید برای کسب وکار خود در فضای دیجیتال نیز شبکه ای ایجاد کنید تا در این بازاربزرگ، در بین انبوهی از تبلیغات، صفحات مختلف و رقبای بزرگ و کوچک قدرت نمایی کنید.

شما سایت خود را به بهترین شکل طراحی کرده، جامعه هدف خود را از اطلاعاتی که طی چندسال فعالیت خود به دست آورده اید، میشناسید و آماده نوشتن یک استراتژی بازاریابی قوی برای تبلیغات و محتوای خود هستید.

اما چند پرسش ساده:

قصد دارید برای چه کسی بنویسید؟ چه رده سنی؟ خانم یا آقا؟

مخاطب شما چه نگرانی هایی هنگام خرید آنلاین یا استفاده از محصول شما دارد؟

مخاطب شما از محصول شما چه انتظاری دارد؟

مخاطب در چه صورت از شما خرید بیشتری خواهد کرد؟

و ….

این چند سوال، جز ابتدایی ترین سوالاتی است که معمولا باید از خود بپرسید و با پاسخ صادقانه به آن مسیر نگارش استراتژی محتوا، محتوا و تبلیغات خود را هموار کنید.

پرسونای مخاطب چیست؟

همانطور که احتمالا در مقدمه هم متوجه این موضوع شدید، پرسونای مخاطب در اصل مجموعه ای از ویژگی ها ی شخصیتی، متدفکری، حالات روحی، رفتاری و به طور خلاصه شخصیت مخاطبی فرضی است که به احتمال زیاد علاقه دارد با شما همکاری داشته باشد، محتوای شما را بخواند، از شما خرید کند و یا شما را به دیگران نیز توصیه کند.

خلق آواتار و نوشتن پرسونای مخاطب که در ادامه راه تضمینی و کاربردی آن را با هم مطالعه خواهیم کرد، بهترین راه برای نفوذ به ذهن مشتری است. شما با خلق پرسونا، از دید او به دنیا نگاه خواهید کرد و آن چیزی که علاقه دارد ببیند را در اختیار او قرار خواهید داد. نگارش پرسونای مخاطب، مطالعه و توصیف مشتریان هدف شما و زندگی آن هاست. این کار کمک می‌کند تا شما داستان آن ها را بشنوید و زندگی را از دید آن‌ها ببینید.

پرسونا به زبان ساده:

پرسونا نماینده ی جامعه هدف شماست، فردی که هم ما دوست داریم مشتری ما باشد هم او. می‌توان تصور کرد که پرسونا یک پوشه است که ما مخاطبان مشابه را داخل آن قرار می دهیم و به عنوان یک سند پویا و مهم در تدوین استراتژی های بازاریابی دیجیتال خود از آن استفاده می‌کنیم.

چگونه پرسونای مخاطب خود را طراحی کنیم؟

شما برای طراحی آواتار یا همان پرسونای مخاطب خود نیاز در ابتدا نیاز به جمع آوری اطلاعات دارید. این اطلاعات هرچه قدر بیشتر باشد و متغیرهای بیشتری را در خود جای دهد از ارزش بیشتری برخوردار خواهد بود چرا که زوایای بیشتری را پوشش خواهد داد.

از چه منابعی می‌توانم این اطلاعات را جمع آوری کنم؟

بهترین و البته زمان بر ترین راه برای یافتن این اطلاعات، توزیع پرسش نامه، مصاحبه با افرادی که از لحاظ سنی، جنسیتی و موقعیت اجتماعی در جامعه هدف شما قرار دارند، مطالعه رفتار جامعه هدف، استفاده از یافته های تجربی (اگر در گذشته کسب وکار شما در فضای آفلاین فعالیت داشته است) و … می‌باشد.

راه سریع تر برای جمع آوری اطلاعات در مسیر نگارش پرسونا چیست؟

اگر کسب و کار شما در گذشته سیستم CRM داشته یا وبسایت به ابزارهای آنالیز مثل گوگل انالیتیکس متصل بوده است کار شما بسیار ساده تر خواهد شد.

این ابزارها با ارائه اطلاعات طبقه بندی شده و همچنین ترسیم نمودارهای مختلف به شما کمک خواهند کرد تا درک بهتری از رفتار مخاطب، علایق آن‌ها، دغدغه ها، نیازها و … داشته باشید.

نکته: فراموش نکنید که بخش اعظمی از بودجه و البته زمان شما در نگارش استراتژی بازاریابی دیجیتال باید صرف تحقیق بازار، شناختن دقیق جامعه هدف و البته ترسیم پرسونای مشتری شود. چرا که بهترین استراتژی های دیجیتال مارکتینگ هم بدون گذراندن این مسیر بی شک محکوم به شکست و اتلاف هزینه و زمان خواهد بود.

تحقیقات بازار،استفاده از تجربیات قبلی، تحلیل رقبا، استفاده از شبکه های مجازی، استفاده از اطلاعات سیستم CRM، کشف رسانه های موردعلاقه مخاطب و همچنین استفاده از ابزارهای آنالیز دیتا مثل گوگل آنالیتیکس، شما را در مسیر جمع آوری اطلاعات مخاطب و نگارش پرسونا یاری خواهد کرد.

مجموعه سوالاتی که برای نگارش پرسونا به آن نیاز دارید

سن، میانگین سنی این پرسونا چندسال است؟

جنسیت این پرسونا چیست؟

پرسونای شما کجا زندگی می‌کند؟ چه شهری؟ چه منطقه ای؟

سوال راهنما: پرسونای شما کجا زندگی نمی‌کند؟

پرسونای شما به چه چیزهایی علاقه دارد؟ (در حیطه کسب و کار شما)

سطح تحصیلات پرسونای شما چه میزان است؟

پرسونای شما به چه فعالیتی مشغول است؟ (حرفه و شغل)

سطح درامد پرسونای شما چه میزان است؟ (کمی و کیفی)

پرسونای شما مجرد است یا متاهل؟ چند فرزند دارد؟ فرزندان چند سال دارند؟

زبان پرسونای شما چیست؟ آیا گویش محلی دارد یا به زبان دیگری تسلط دارد؟

وب سایت های مورد علاقه پرسونای شما چیست؟ همچنین چه شبکه های اجتماعی را دنبال می‌کند؟

آیا در شبکه های اجتماعی موضوع خاصی را دنبال می‌‌کند؟ چه موضوعاتی؟

پرسونای شما معمولا درامد خود را صرف خرید چه محصولاتی می‌کند؟ چندوقت یکبار؟

هنگام خرید محصولات (آنلاین و حضوری)، پرسونای شما نگران چه موضوعاتی است؟

چند سوال تکمیلی

پرسونای شما از چه چیزی می‌ترسد؟

از چه موضوعاتی و چه کسانی عصبانی است؟

مشکلات روزمره او چیست؟

چه روندهایی در زندگی روزمره یا کسب و کار او در حال شکل گیری است یا در آینده شکل خواهد گرفت؟

مخفیانه و مشتاقانه بی تاب چه چیزی است؟

آیا در تصمیم گیری های روزمره اش پیش داوری می‌کند؟

احساس اصلی او هنگام خرید (آنلاین یا افلاین) چیست؟

بیشتر از همه دنبال چه چیزهایی می‌گردد؟ (علاقه دارد)

تذکر: این سوالات به هیچ وجه تئوری محور و بی هدف نبوده و بی شک، کلید موفقیت استراتژی بازاریابی شماست. پس سعی کنید به آن ها با توجه از اطلاعاتی که از منابع خود به دست آورده اید (در ابتدای مقاله به هر دو موضوع پرداخته شد) پاسخ دهید.


نکته: سعی کنید حتما برای پرسونای خود یک عکس و یک اسم انتخاب کنید. این کار به ما کمک می کند که هویت مجازی که ما ویژگی های آن را نوشتیم برای ما و تیم ما بهترقابل درک، شناسایی و تشخیص باشد. برفرض مثال کسب و کاری که جامعه هدفش قشر دانشجو است بهتر است عکسی از یک دانشجو را به عنوان عکس پرسونای خود انتخاب کند و اسمی به آن اختصاص دهد.

جمع بندی

توجه داشته باشید که نوشتن یک پرسونای بسیار انتزاعی و دور از واقعیت می‌تواند به کسب و کار شما آسیب وارد کند. پس سعی کنید با واقع بینی تمام به نگارش استراتژی پرسونا بپردازید. در ضمن مشکلاتی که پرسونای شما در مواجهه با محصول یا خدمات شما ممکن است با آن مواجه شود را حتما ذکر کنید یا به بیان دیگر ریسک های معامله با خود را کشف کنید و برنامه ای بلند مدت برای ذفع آن در نظر داشته باشید.

ترفند: شما همچنین می‌توانید از سایت clearbit برای نگارش و جمع آوری اطلاعات در مورد پرسونای خود استفاده کنید.

و اما مهم ترین نکته:

پرسونای خود را در بین اعضای تیم و سازمان پخش کنید تا همه‌ی اعضای تیم نسبت به آن شناخت داشته باشند و بدانند برای چه کسی مشغول تولیدمحتوا، ساخت شبکه، طراحی، ارسال محصول و ارائه خدمات هستند.

آکادمی آمانج با توجه به اهمیت موضوع پرسونا به عنوان سنگ بنا و شاکله شکل گیری و موفقیت یک کسب و کار در دوره های آموزش تجربه کاربری (UX) و همچنین آموزش دیجیتال مارکتینگ به ارائه محتوای جامع در مورد پرسونا، اصول نگارش آن و … می‌پردازد تا دانشجویان در ادامه فعالیت های خود به عنوان یک گام صفر این موضوع را در پروژه های خود لحاظ کنند.


ایمیل مارکتینگ چیست؟

ایمیل مارکتینگ یا بازاریابی ایمیلی یک راه مستقیم و بسیار کاربردی برای تعامل با مشتریان می‌باشد. امروزه نیز به لطف پیشرفت گوشی های هوشمند و دستگاه های قابل حمل تقریبا همه به سهولت و در جیب خود به ایمیل هایشان دسترسی دارند.

ایجاد پایگاه های داده ای از مشترکان ایمیلی نقش اصلی را در استراتژی بازاریابی دیجیتال شما ایفا می‌کند، ازینرو بخش برجسته ای از وبسیات شما باید فرم عضویت در مشتکان ایمیلی باشد. با این کاذ شما می توانید آدرس ایمیل بازدیدکنندگان خود را ثبت کرده و در آینده فرصت پرورش مشتریانی را خواهید داشت که در همان لحظه آماده ی خرید نیستن، ولی علاقه مندند و نیاز به اطلاعات بیشتری دارند.

همانطور که می‌دانید جذب مشتری راغب و پرورش مشتری راغب دومرحله بسیار ضروری و مهم در فرایند بازاریابی است. این دو مرحله به ما توانایی معامله هوشمندانه با مشتریان بالقوه جدید را می دهد که ممکن است هنوز به مرحله تصمیم گیری در باره خرید نرسیده باشند. به صورت کلی، این نوع مشتریان بالقوه در میان همه مشتریان بالقوه اکثریت افراد را تشکیل داده و به همین دلیل برای ادامه جریان فروش شما در آینده ضروری می‌باشند.

اگر افرادی که در حال حاضر قصد خرید از شما را ندارند جذب نکنید، احتملا برای همیشه آن‌ها را از دست خواهید داد و تنها شانس شما این است که هنگامی که آماده خرید شدند، وب سایت شما را از بین صدها سایتی که بازدید کرده اند به یاد آورده و چرخه‌ی خریدی که ماه ها پیش باید شروع می‌شد را تکمیل کنند.

از طرفی ایمیل شما را قادر می‌سازد ارتباط نزدیکی با مشتریان خود داشته باشید و ارائه آزمایشی و نهایی محصولات یا خدمات جدید را به آن‌ها آسان می‌سازد. با گذشت زمان وقتی با مشترکان ایمیلی خود ارتباط برقرار می‌:نید. این پایگاه از دارایی های ارزشمند بازاریابی تان خواهد شد.

با داشتن لیستی از مشترکان ایمیلی تقریبا هر زمان اراده کنید می‌توانید پول نقد بگیرید. پیشنهادی جذاب با مکانیسم پاسخ گویی می‌سازید و موجی ایمیل به لیست خود می‌فرستید، بالخرهع بازخورد دریافت می‌کنید که به هدف زده اید یا خیر. این را برای سنجش کم هزینه ی پیشنهادها، قبل از سرمایه گذاری در رسانه های گران قیمت تر مثل رسانه های چاپی یا تبلیغات کلیکی، عالی است.

علی رغم رشد و محبوبیت رسانه های اجتماعی، پایگاه داده شما از مشترکان ایمیلی یکی از مهم ترین اجزای استراتژی بازاریابی آنلاین شما باقی می‌ماند. همانطور که در صفحات قبل گفته شد، دسترسی رسانه های اجتماعی مشکل تر شده است چون درصد کمی از دنبال کننده های شما واقعا پیامتان را می‌بینند. حتی اگر پیامتان می‌توانست به همه برسد، احتمالا در بین همهمه ها گم می شد. ویدئوی گربه های بامزه، جک، مطالب، طنز و…. یام بازاریابی شما را احاطه خواهد کرد.

مهم تراز اینکه پایگاه ایمیلی دارایی شما محسوب می‌شود و متعلق به شماست، مستقل از هرگونه رسانه اجتماعی بوده و بنابر این اختیار مدیریت از آن تماما با شماست و مانند شبکه های اجتماعی بر بستر یک پلتفرم که فردی دیگر آن را اداره می کند بنا نشده است.

آنچه در این نوشته خواهیم داشت

۱) هرزنامه یا اسپم نفرستید!

قوانین سختگیرانه ای درباره بازاریابی ایمیلی دراکثر کشورها وجود دارد. مهم ترازهمه اینکه باید اجازه دریافت کننده ایمیل را برای ارسال ایمیل های بازاریابی داشته باشید و همین علت وجود فرم ثبت ایمیل در وب سایت شما ضروری است. وقتی افراد صراحتاً برای دریافت ایمیل شما درخواست نکردند به هیچ وجه لیست ایمیل نخرید یا لیست‌ها را ترکیب نکنید، این کار نه تنها شما را برای قرارگیری در دست افراد مزاحم در جایگاه بسیار نامناسبی قرارمی‌دهد بلکه غیر قانونی نیزهست .

۲) در نگارش متن ایمیل ماشینی نباشید!

ایمیل را مثل ربات یا نامه رسمی ننویسید، ایمیل مارکتینگ یک رسانه بسیار شخصی است و حتی اگر قرار است ایمیل یکسان را به هزاران مشترک بفرستید طوری بنویسید که انگار قصد دارید به شخصی خاص ایمیل بزنید و در ضمن به خودتان کمی آزادی دهید تا کمی غیر رسمی باشید.

۳) از سیستم بازاریابی ایمیلی تجاری استفاده کنید

هیچگاه از جیمیل یا سایر سرویس های ایمیل استاندارد برای بازاریابی ایمیلی انبوه استفاده نکنید. این سرویس ها برای ایمیل های فرد به فرد طراحی شده اند و نه ایمیل به تعداد زیاد از افراد. اگر در این سرویس ها اقدام به ارسال ایمیل انبوه کنید، اکانت شما یا غیر فعال می شود یا که در لیست سیاه قرار می‌گیرد.

سیستم های بازاریابی ایمیلی تجاری وجود دارند که ارزان قیمت هستند و استفاده از آنها تیز آسان است برخی از معروفترین این سرویس ها عبارتند از: Aweber- mailchimo- infusionsoft –active campaign.

مزیت عالی این سرویس این است که به صورت خودکار الزامات قانونی را مثل داشتن گزینه لغو اشتراک و اطلاعات تماس شما در بخش زیرین های بازاریابی رعایت می‌کنند. همچنین، برای عبور از فیلترهای اسپم و حصول اطمینان از دریافت شدن ایمیل بسیار تلاش می‌کند.

۴) به طور منظم ایمیل بزنید

اگر به ندرت برای پایگاه داده ایمیلی خود ایمیل بفرستید مشترکان شمت به اصطلاح سرد خواهند شد. ممکن است مخاطبان شما برای عضویت در لیست ایمیل تان اقدام کرده باشند ولی چون مدت طولانی خبری از شما نبوده فراموشتان کرده باشند و ایمیلتان را به عنوان هرزنامه علامت بزنند.

بدتر از همه اینکه ارزش یکی از پایگاه های مهم و کلیدی بازاریابی آنلاین شما شروع به افول خواهد کرد. ازینرو برای گرم نگه داشتن این ارتباط حداقل به صورت ماهانه با مشترکان ایمنی خود در ارتباط باشید. بهترین حالت این است که فواصل ارتباط شما حدوداً هفتگی باشد ولی این موضوع بستگی به بازار هدف شما نیز دارد.

برخی از بازاریابان ایمیلی را می‌شناسم که روزانه یا حتی چند بار در روز ایمیل می‌فرستند، هیچ وقت قوانین سفت و سختی برای فواصل زمانی ارسال ایمیل وجود ندارد فقط از اینکه ایمیل شما مرتبط با ارزش آفرین اطمینان حاصل کنید.

۵) به آن‌ها ارزش ارائه کنید

اگر فقط وقتی که قصد فروش دارید برای مشترکان پایگاه داده خود ایمیل بفرستید تکراری خواهید شد و با سایر رقبای خود که از بازاریابی ایمیلی استفاده می‌کنند تفاوت چندانی نخواهید داشت. این موضوع سبب می‌شود افراد یا لغوعضویت ‌کنند، ایمیل هایتان را نادیده بگیرند و یا ایمیل شما را به عنوان هرزنامه علامت بزنند.

همه روابط سالم بر اساس تبادل ارز شکل می‌گیرد مطمئن شوید که اکثر ایمیل هایتان برای فروش نباشد بلکه مشترکان شما ارائه ارزش کنند نسبت خوب سهیل ارزش آفرین به ازای هر ایمیل پیشنهاد فروش است های خودکار ایجاد کنید دلیل مهم دیگر برای استفاده از بستر بازاریابی ایمیلی تجاری خودکار سازی فرآیندها است.

شما می‌توانید در این بسترها، توالی خاصی را تنظیم کنید تا به صورت خودکار وقتی مشتری جدیدی می شود به صورت خودکار ایمیل خوش آمدگویی برای وی ارسال شود یا همچنین می‌تواند روز بعد ایمیلی حاوی ارزش برایشان ارسال کند تا گروهی از محصولات که به آن علاقه دارند را بهتر بشناسند و …

تمام این فرایندها می‌تواند به صورت خودکار انجام شده ونتیجه آن به صورت یک گزارش منظم خدمت شما ارائه شود.

۶) چالش های بازاریابی ایمیلی

در خصوص استفاده از بازاریابی ایمیلی ما سه چالش اصلی پیش روی خود داریم:

۱) کاری کنیم که ایمیل ما به مقصد برسد

همانطور که گفتیم بهترین راه برای اطمینان از دریافت ایمیل استفاده از بسترهای تجاری بازاریابی ایمیلی است . علاوه براین دقت کنید که متن ایمیل شما نباید حاوی عبارات هرزنامه های باشد یا از تصاویر و لینک‌های زیاد استفاده کنید.

۲) کاری کنید که ایمیل شما را باز کنند

بهترین راه برای اینکه ایمیل تان باز شود این است که عنوانی جذاب داشته باشد. تصور کنید ایمیل شما در کنار صدها ایمیل دیگر داخل صندوق ورودی مشتری بالقوه شماست، وظیفه عنوان ایمیل این است که کنجکاوی ایجاد کند و دریافت کننده را به باز کردن ایمیل ترغیب کند.

۳) کاری کند که ایمیلتان خوانده شود

برخی بازاریاب ها طرفدار مختصر نگهداشتن متن ایمیلی اند که به مشترکان ارسال می شود. در واقع قبل از طول متن، ارتباط و کیفیت آن است که اهمیت دارد. شک نکنید اگر متنی با محتوای جذاب بنویسید خوانده خواهد شد.

برای مثال بازاریابی ایمیلی و وبلاگ نویس مشهور، رامیت ستی ایمیل های بسیار طولانی می نویسد همچنین مکررا به مشترکان خود می‌فرستد. در واقع او هزاران نکته اطلاعاتی درباره بازار هدف خود جمع آوری کرده است و دقیقا می‌دانند که مخاطبانش چه می‌خواهند بخوانند. در حالی که این ایمیل ها بسیار طولانی اند اما برای بازار هدف بسیارجذابند. یک رویکرد جالب برای کوتاه نگه داشتن ایمیل این است که فقط یک تیزر یا خلاصه متن ایمیل داشته باشید. سپس، از خوانندگان دعوت می‌شود با کلیک روی لینک ادامه مطلب را در سایت یا وبلاگ شما بخوانند.

ایمیل رسانه ای بسیار قدرتمند و شخصی است که به شما امکان ایجاد کمپین های جذاب با درجه بالایی از خودکار سازی فرایندها را می دهد وقتی درست انجام شود می‌تواند جزئی ارزشمند از استراتژی رسانه های آنلاین و آفلاین باشد پس به آن اهمیت بدهید.

منبع: این مقاله از کتاب استراتژی کسب و کارهای کوچک اثر آلن دیب برداشته شده است.

https://amanjacademy.com/digital-marketing-training/

راهنمای جامع تبلیغات در بازاردیجیتال (کاربردی)


می توان گفت تقریبا تمام کسب وکارها، چه آن‌هایی که از سال های دور مشغول فعالیت اند و چه کسب و کارهای نوپا، که اغلب با افراد جوان وخلاق اداره می شوند برای فروش و رقابت با سایر برندها نیاز به استراتژی های کارآمد دیجیتال مارکتینگ دارند.

در این حیطه یکی از مهم ترین بخش های کسب و کارهای دیجیتال بی شک، بحث تبلیغات می باشد. بخشی که به طور مستقیم منابع مالی را به خود اختصاص داده و در صورت اجرای صحیح کمپین تبلیغاتی می تواند درامدی چشم گیر برای کسب و کار به ارمغان بیاورد.


اما چرا بسیاری از استراتژی های تبلیغاتی با شکت مواجه می‌شوند؟

چرا بسیاری از تبلیغاتی که ما در بازاردیجیتال مشاهده می‌کنیم آنطور که باید، اثربخش نیستند و نمی توانند برای یک کسب و کار ارزش آفرینی کنند؟

چطور می‌توانیم برای بازارهدف خود تبلیغات و پیام های مجاب کننده خلق کنیم؟

چطور می‌توانیم یک محصول عام را به خوبی در فضای دیجیتال تبلیغ کنیم و آن را به راحتی بفروشیم؟

و…

من در این مقاله سعی خوام کرد به تمامی این پرسش ها به شکل صریح و روشن پاسخ دهم تا نسبت به تبلیغات و استراتژی های تبلیغاتی دید بازتری پیدا کرده و آماده فروش شوید!

تبلیغات دیجیتال اشتباه!

در تمام مدتی که در دنیای بازاریابی دیجیتال مشغول تحقیق و یادگیری بودم، موضوع تبلیغات شاید جذاب ترین و البته کسل کننده ترین موضوع در دیجیتال مارکتینگ بود. چرا جذاب؟

چون تبلیغات هیچ مرزی برای خلاقیت ندارد و شما می‌توانید با هر استراتژی وارد آن شده و با هر دید و نگرشی به تولید محتوا (متنی، تصویری، ویدئویی و …) بپردازید.

و اما چرا کسل کننده؟

حجم بالایی از تبلیغات دییجتال به خصوص تبلیغات داخلی از چند المان مشترک تشکیل شده بودند و شاید بزرگترین ایراد آن‌ها نبود هیچ پیام شخصی سازی شده در جهت رفع نیاز مخاطب و از همه مهم تر هدر دادن پول بود!

اما این عناصر ثابت و تکراری تبلیغات چه بودند؟

  • نام شرکت

  • لوگوی شرکت

  • لیستی از خدماتی که شرکت یا برند ارائه می‌دهد

  • ادعای بهترین و فوق العاده ترین محصول و پیشرو بودن در آن زمینه

  • اطلاعات تماس

این روش تبلیغات که فاقد خلاقیت های بازاریابی است می تواند موثر باشد اما فقط به یک دلیل: تصادف!

در دنیای امروز، تنها راه موفقیت در تبلیغات شخصی سازی آن و ایجاد ارزش برای مخاطب است.

چطور تبلیغات هدفمند داشته باشیم؟

برای شروع بازاریابی هدفمند و جذب مشتریان بالقوه شما باید از خود دو سوال زیر را پرسیده و به طور شفاف به آن پاسخ دهید:

  • هدف از تبلیغ چیست؟

  • تبلیغ من بر روی چه چیزی تمرکز دارد؟

شاید جواب های شما به این سوالات شامل موارد زیر باشد:

برندینگ، مطرح کردن اسم برند در بین مردم، فروش، آشناکردن مردم با خدمات و محصولاتی که ارائه می‌دهم، مجاب کردم مردم به تماس با شرکت و …

این اهدافی است که اغلب صاحبان کسب وکار از تبلیغات دیجیتال انتظار دارند و برای رسیدن به آن سرمایه گذاری می‌کنند؟ اما چه قدر سرمایه؟ اگر شرکت شما مثل آدیداس، پپسی و یا اپل بودجه تبلیغاتی دارد و یا تحت حمایت یک آژانس تبلیغاتی بزرگ و معتبر است شما احتمالا بتوانید به این اهداف برسید اما اگر بودجه شما به این میزان نیست قطعا کمپین شما با شکست مواجه خواهد شد.

شرط موفقیت در تبلیغ های دیجیتال تمرکز بر روی یک هدف می‌باشد.

هر تبلیغ = یک هدف

پس این نکته را همیشه در ذهن داشته باشید که اگر المانی، عکسی، محتوایی و … شما را در رسیدن به هدفتان کمک نمی‌کند قطعا شما را از رسیدن به هدف تبلیغاتی دور خواهد کرد.

برای نوشتن محتوای تبلیغاتی به چه موضوعاتی توجه کنیم؟

سعی کنید به جای فروش مستقیم از طریق تبلیغات، مشتریان بالقوه خود را دعوت به ایجاد علاقه مندی کنید. برای این موضوع چه کاری باید انجام داد؟

مخاطب پس از دیدن تبلیغ شما باید بداند که در قدم بعدی چه کاری باید انجام دهد. بر فرض مثال تماس بگیرد؟ به سایتتان مراجعه کند؟ بر روی مقاله رایگان شما کلیک کند؟ یا ویدئوی تبلیغاتی شما را دانلود کند؟

نتیجه: شما در تبلیغات باید CTA مشخصی داشته و کاربر را بدون حاشیه اضافی به انجام یک عمل مشخص دعوت کنید.

پرهیز از زیاده گویی در تبلیغات

مورد بعدی که باید حتما به آن توجه کنید پرهیز از زیاده گویی و تعریف از خود می‌باشد. هیچ کدام از ما فردی که از خودش تعریف می‌کند را دوست نداریم چرا که اینکار نه تنها از ضعف ناشی می شود بلکه بسیار حوصله سر بر است. بنابر این سعی کنید بجای تمرکز بر برند، کسب و کار و افتخارات خود؛ بر روی نیازها، افکار و احساسات بازارهدف خود تمرکز کنید.

این کار تبلیغات شما را نه تنها هدفمند می‌کند بلکه از ۹۹٪ تبلیغاتی که روزانه فریاد میزنند ما بهترینیم، متمایز می‌‌کند.

تبلیغات به عنوان یک موتورمحرک تقویت کننده برای کسب و کار شما می‌باشد. اگر پیام تبلیغاتی خود را با عده ای کوچک در میان گذاشتید و آن ها را هیجان زده نکردید طرح خود را عوض کنید. این آزمون و خطا در شکل، محتوا و ارائه تبلیغ امری اجتناب ناپذیر است حتی اگر در این حوزه سال ها فعالیت کرده باشید. پس از آن نترسید و دست به کار شوید، مطمئن باشید بهترین ایده شما وضعیت مالی شما و کسب و کارتان را متحول خواهد ساخت.

بالاترین کیفیت برای محصول من است!

مورد بعدی که باید به آن اشاره شود این است که از بیان دو موضوع کیفیت و خدمات عالی درمتون تبیلغاتی خود اکیدا دوری کنید.

کیفیت و خدمات عالی موضوعی منحصر به فرد نیست بلکه جزء توقعات و بخشی از روند یک کسب وکار خوب است. در ضمن این خریداران شما هستند که باید تشخیص بدهند که شما کیفیت و خدمات خوبی دارید یا خیر و این اتفاق فقط وقتی رخ می‌دهد که از شما خرید کنند. پس فضای تبلیغاتی خود را به هیچ وجه با این دست از جملات پر نکنید.

در تبلیغات مشتری را گیج نکنید!

یکی دیگر از مهم ترین نکاتی که بسیاری از کسب و کارها در تبلیغات دیجیتال خود به آن دقت نمی‌کنند پیچیدگی پیام تبلیغ است. گیج کردن مخاطب فقط یک نتیجه دارد و آن هم از دست دادن او می‌باشد.

بسیاری از صاحبان کسب و کارهای بزرگ را دیده ام که تصور می‌کنند با کمی گیج کردن مخاطب، او با آن ها تماس خواهد گرفت تا اطلاعات بیشتری بدست بیاورد. اما این استراتژی کاملا غلط بوده و شما به راحتی مشتری خود را از دست خواهید داد.

برای یک محصول عام چطور تبلیغ کنم؟

برای محصولی که چندین و چند کسب وکار در حال عرضه آن و رقابت با شرکت شما هستند تنها راه فروش ایجاد یک ارزش افزوده است. به فرض شما در حال فروش یک پکیج اموزشی از طریق وبسایت خود هستید. آموزشی که بسیاری از سایت های دیگر نیز در حال ارائه آن محصول هستند.

شما یک محصول عام داشته و برای فروش بهتر و کنار زدن رقبا باید یک ارزشی به محصول خود اضافه کنید و آن را در قالب تبلیغ یا بازاریابی محتوایی به مخاطبان خود ارائه کنید.

بر فرض مثال شما با خرید این دوره آموزشی تا ۱ سال می‌توانید سوالات خود را به صورت رایگان از مدرس دوره بپرسید و یا در صورت خرید این محصول، دوره ای تکمیلی به شما هدیه داده خواهد شد.

شما با صرف یک هزینه کوچک و ایجاد یک ارزش افزوده جذاب، سهم قابل توجهی از بازار برای شما به ارمغان خواهد آمد.

از جمله کارهایی که شما می‌‌توانید به عنوان ارزش افزوده از آن یادکنید می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • همراه سازی محصول با هدیه

  • همراه سازی محصول با خدمات پس از فروش و گارانتی (کاهش ریسک معامله)

  • همراه سازی محصول با تخفیف خرید محصولات دیگر

جمع بندی

قبل از آنکه حتی یک کلمه از متن تبلیغاتی خود را روی کاغذ بنویسید باید وارد مکالمه‌ی ذهنی مشتری (در رابطه با محصول خود) شوید.شما باید کاملا درک کنید که مشتری شما چطور فکر می‌کند، چطور حرف می‌زند، چه چیز او را هیجان زده می‌کند و … این موضوع دقیقا برمیگردد به تحقیقات میدانی و پرسونایی که شما برای جامعه هدف خود ترسیم کرده اید.

اما یک چک لیست خوب از سوالاتی که برای طراحی، نگارش و در آخر انتشار تبلیغات خود باید به آن ها پاسخ دقیق و مشخص دهید:

بازار هدف من دقیقا چه چیزی نیاز دارد؟

برای جذب مشتری بزرگترین مزیتی که می توانم ایجاد کنم چیست؟

مشتری کسب و کار من چه هدفی را دنبال می‌کند؟

من چطور می‌توانم مشتری ام را به هدفش نزدیک کنم؟

چه پیشنهادات خاصی برای مشتری من جذاب تر است؟

نتیجه: شک نکنید با پاسخ به این سوالات و ایجاد یک پیام درست، شما می‌توانید یک گام از بقیه جلوتر باشید. همین یک گام سهم عمده ای از بازار را برای شما به ارمغان خواهد آورد.

قدمی که شرکت اپل را از رقبا متمایز کرد، به نحوی که هنوز هم مردم برای خرید محصولات گران قیمت این شرکت در صف های طولانی ساعت ها منتظر می‌مانند تا از ارزشی که سال ها قبل استیو جابز آن را بنا نهاده استفاده کنند.